«صدا، صدا، تنها صدا / صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن / صدای ریزشنور ستاره بر جدار مادگی / خاک / صدای انعقاد نطفهی معنی / و بسط ذهن مشترکعشق/ صدا، صدا، صدا، تنها صداست که میماند.
فروغ فرخزاد ـ ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد...»
زایش شعر چند صدایی در چگونه نگاه و تفکری اتفاق میافتد؟ این پرسشی ست کهپاسخ به آن چگونگی فرایند خلق و اجرای شعر چند صدایی را نیز به همراه میآورد. برایبازنمایی صداهای متفاوت، پیش از هر چیز نیاز به ممارست و تعاملی متکثر و متنوع باهستی و انسان است، به ضمیری که از ناخودآگاه فردیاش فراتر برود؛ من عادی وروزمرهاش را پشت سربگذارد و به لذت درک حضور دیگری دست پیدا کند. ذهنی کهدارای سویههای گوناگون نگرشی نباشد و از ساحتی تک بعدی هستی را ببیند؛ آیامیتواند منشوری باشد تا طیف صداهای مختلف را بازتاب دهد؟، صداهایی که هر یک ازنظر اجتماعی ـ تاریخی، آیینی میتواند سویهای متفاوت با صدای خودش داشته باشد؟، بهگفتهی «میخائیل باختین»: «اندیشهی چند صدایی را میتوان در مورد آن جنبه هایی ازانسان به کار بست که فعالیت ادبی بر اساس اصول تکگویی ممکن نیست به آن دستیابیداشته باشد، در میان این جنبهها آگاهی انسان و عرصهی مکالمه در دل این آگاهی درردیف نخست قرار دارد».
اندیشهای خود محور و خود مرکز بین هر چند شعری چند صدایی نیز خلق کند، ازپس صداهای شعر؛ فقط یک صدا (صدایی مسلط) به گوش میرسد که با لحنهای (و درمواردی لهجههای) مختلف خود را میگوید. چند صدایی زمانی شکل میگیرد «که آگاهیعلمی به انسان بیاموزد که در دنیایی محتمل و ممکن به پیش میرود و از هیچ گونه تعیُنناپذیری آشفته نگردد و احتمالات و تعیُن ناپذیریها را در نظر بگیرد و محاسبه کند.
میخائیل باختین».
کلیات شمس
رودکى
فردوسى
منوچهرى
فرخى
نزارى
مسعود سعد
ناصر خسرو
خاقانى
خسرو و شیرین
کلیات شمس
و...
مقدمه :
سالهاست که نام رودکی پیوسته با عنوان «پدر شعر فارسی» و نام نیما یوشیج (علی اسفندیاری) با عنوان «پدر شعر نو فارسی» همراه بوده است و گاه خواننده بدون آنکه علت واقعی این وجه تسمیه را بداند آن را به خاطر سپره و بارها ذکر نموده است.
شاعران بزرگواری که هر کدام در اعتلای فرهنگ و ادب غنی ایرانی بسیار کوشیدهاند و تأثیرگذار بودهاند و هرکدام تحولات بسیار عظیمی را در زمانه و عصر خویش حاصل کردهاند.
افراد بسیاری نیز در معرفی آنان و توضیح و گزارش آثارشان گام نهادهاند.
در این تحقیق کوشیده شده است تا بین مبانی فکری و سنت شعری این دو شاعر، مقایسهای انجام دهم و در ضمن به علل و دلایلی که باعث شده است از میان خیل عظیم شاعران و گویندگان فارسی از دیرباز تاکنون این دو را به عنوان پدران شعر فارسی برگزیدهاند، اشاره نمایم.
به نظر محقق برای یک مقایسهی اصولی و صحیح، نخست باید به بررسی و شناخت جزئیات مطالب مورد قیاس پرداخت و سپس نتیجهگیری نمود. البته قابل ذکر است که اگر بخواهیم یک مقایسهی نسبتاً اصولی انجام دهیم؛ باید با توجه به آنکه تعداد ابیات بر جای مانده از این دو شاعر بسیار از لحاظ کمیت با هم اختلاف دارند و چون تعداد ابیات بر جای مانده از رودکی کمتر از هزار بیت است ولی در مورد نیما یوشیج این تعداد چندین برابر میباشد؛ لذا به ذکر پارهای از آنها میپردازیم تا بدین وسیله یک توازن تقریباً منطقی بین شمار ابیات این دو شاعر از لحاظ ارزیابی برقرار گردد.
لازم به ذکر است که در تذکرهها و کتب تاریخ ادبیات دربارهی شمار اشعار رودکی سخن بسیار گرفتهاند: برخی آن را متجاوز از یک میلیون بیت میدانند و برخی دیگر بر آناند که 700 هزار بیت بوده، و نیز آوردهاند که شعر رودکی در صد دفتر گردآوری شده بوده که بیگمان این ارقام مبالغهآمیز است. آنچه مسلم است آن است که رودکی پر شعر بوده و اکنون همانطور که ذکر شد مقدار اندکی از سرودههای او در دست است.
در این مجموعه تلاش شده است که با بررسی و تفحص بر روی اکثر آثار و تحقیقاتی که در باب این دو شاعر شده است و در کنار هم قرار دادن آن مطالب به نتیجهای که مورد نظر است، دست یافته شود. در باب رودکی و نیما یوشیج تحقیقات و کتب فراوانی به انجام رسیده و تألیف شده است؛ اما آنچه اکنون پس از سالها میتواند انگیزهای برای تأمل و تألیفی دوباره در شعر و زندگی این دو شاعر باشد، یکی همان مقایسهی مبانی فکری و سنت شعری این دو است و نیز شاید با این روش پارهای از ابهامات با این روش از میان برداشته شود و دیگر آن که شاید در کنار هم قرار دادن مطالب به صورت مقایسهای راه تازهای را در نقد و تحلیل اشعار این دو گویندهی شهیر ایرانی به همراه داشته باشد.
مجموعهی حاضر به هر حال کوششی است برای آشنایی و باز آشنایی که از منابعی بسیار با ارزش در این زمینه مدد جسته است.
فهرست مطالب :
مقدمه و پیشگفتار
نخستین شناسندگان رودکی
نخستین شناسندگان نیما یوشیج
عقاید و افکار رودکی
عقاید و افکار نیما یوشیج
معلومات رودکی و بازتاب آن در اشعارش
معلومات نیما یوشیج و بازتاب آن در اشعار وی
1- آشنایی و تسلط بر زبان فرانسه
2- یادگیری زبان عربی
3- تسلط بر سبک و اوزان اشعار قدما
4- آشنایی با هنر موسیقی
5- تدریس زبان فارسی و عربی
6- توانایی بر نویسندگی و داستان نویسی و نمایشنامه نویسی
7- آشنایی با نقد ادبی
8- تسلط بر سبک رمانتیسم و سمبلیسم
9- آشنایی نیما با فقه و اصول و حکمت
رودکی پدر شعر فارسی و علل و دلایل آن
نیما پدر شعر فارسی و علل و دلایل آن
نکات دستوری و صنایع ادبی در اشعار رودکی
1-1) افعال
2-1) اسمها
3-1) حروف
– استعمال حروف ربط یا اضافه مرکب
4-1) پیشوندها
استعمال و حذف به قرینة پیشوند « بـ » تاکیدی
استعمال پیشوندهای کهن
استعمال پسوند (ومند) به جای مند
استعمال فراوان کاف تحبیب، تصغیر، تلطیف
ابدال حروف
2) ساختار نحوی
2-1) جمله
2-2) ضمایر
3-2) تکرار کلمه
نکات دستوری
اضافه تشبیهی
کاربرد دو حرف اضافه برای یک متمم
صفت جانشین موصوف
صفت فاعلی
صفت بیانی
صفت مفعولی
بدل
قید شک و تردید
قید تنبیه
صوت (شبه جمله تأسف)
ضمیر ملکی
پسوند دارندگی و اتصاف
انواع الف
الف ندا
الف زاید
الف تاکید
الف اطلاق
اسم مصدر
ی مصدری
فعل دعایی
جمله معترضه
اضافه استعاری
واو حالیه
که حالیه
قید حالت
کاربرد می برای تاکید
استفهام تقریری
حرف ربط برای تسویه
نمونههایی از صنایع ادبی در اشعار رودکی
تشبیه
استعاره
استعاره کنائی (از نوع تشخیص)
کنایه
ایهام
تضاد، طباق
غلو
مجاز
ردالمطلع
جناس زاید
طرد و عکس
تمثیل
هجویه
ذو وزنین
حشو
نکات دستوری و صنایع ادبی در شعر نیما
استعاره
کنایه
مجاز
تشبیه
سمبل
صفت مفعولی مرکب
کنایه
صفت فاعلی مرخم
تاثیر گذاری رودکی و کلام وی بر گویندگان پس از خود
1- سعدی
2- مسعود سعد- قطران تبریزی- ابوالمظفر مکی پنجدهی- سنایی- سعدی- ادیبالممالک
3- سنایی
4- کسایی مروزی- رشید و طواط
5- دقیقی
6- سعدی
7- وزیر ابیطیب مصعبی
8- عنصری بلخی
9- ابوشکور بلخی- فردوسی
10- ابوطاهر خسروانی
11- ابوشکور بلخی
12- فردوسی
13- ازرقی هروی
14- رابعه- عنصری- سنایی غزنوی- قطران تبریزی- امیر معزی نیشابوری- رشید و طواط- ظهیرالدین فاریابی- فریدالدین عطار نیشابوری- خواجوی کرمانی- اوحدی مراغهای
15- سنایی- ابنیمین
تأثیرگذاری نیما و کلام وی بر گویندگان پس از خود
1- شهریار
دو مرغ بهشتی
2- ضیاء هشترودی
3- میرزاده عشقی
4- اسماعیل شاهرودی
5- شین پرتو
6- فروغ فرخ زاد
7- نصرت رحمانی
گستردگی انواع قالبهای شعری در شعر رودکی
گستردگی انواع قالبهای شعری در اشعار نیما یوشیج
رودکی و مدیحهسرایی در اشعار او
نیما یوشیج و مدیحهسرایی
ویژگیهای اشعار رودکی
ویژگیهای اشعار نیما
مضامین اشعار رودکی
مدح
تغزل
توصیف
خمریات
مرثیه
هجو
زهد و پند
مضامین اشعار نیما یوشیج
طبیعت گرایی
شب
انسان دوستی
نمادگرایی (سمبولیسم)
راز و رمز جانوران در شعر نیما
1- آواز قفس
2- پرنده منزوی
3- توکا
4- خریت
5- خروس
6- داروگ
7- روباه
8- سیولیشه
9- شبپره ساحل نزدیک
10- غراب
11- ققنوس
12- قو
13- کاکلی
14- کبک
15- کرم ابریشم
16- کک کی (گاو نر)
17- گاو
18- گرگ
19- لاشخورها
20- مرغ شکستهپر
سبک اشعار رودکی
بررسی سبکی نمونههایی از اشعار رودکی
شعر زندگانی و مرگ
شعر عصا بیار که وقت عصا و انبان بود
نتیجهگیری
سبک اشعار نیما
نمونهای از شعر آزاد نیما «شعر مهتاب
نتیجهگیری
فهرست منابع و مآخذ
چکیده
تحولات اجتماعی، فرهنگی، عقیدتی و سیاسی که در پی ظهور اسلام در جامعه عربی، ایجاد شد به خودی خود، عرب را با مفاهیمی نو روبرو ساخت. و طبیعی است که به تبع نیاز جامعه، موضوعات جدیدی شکل گرفت و به دنبال آن نیاز به تولد لغاتی نو، جهت پاسخگویی به این نیاز ایجاد شده در سطح وسیع، در جامعه عربی، احساس شد. ایجاد واژگان جدید تنها راه پاسخگویی به این نیاز نبود، بلکه بهترین راه، بارور کردن و تلفیق واژگان و عبارات با یکدیگر، به قصد بیان مفاهیم نو بود.
بنابراین مادة اولیة مصطلحات اسلامی، همان ریشههای لغوی موجود در عصر جاهلی است که قالبهای اسلامی، در پی نیاز جامعه آن را وسعت داد.
البته نظر به اهمیت بالای مفاهیم اسلامی موجود در واژگان مولد، مجموعههای مختلفی در قالب فرهنگ نامههای گوناگون، در زمینه علوم اسلامی، به طور تخصصی شکل گرفت. از اینرو فرهنگهای متنوعی در زمینه اصطلاحات فقهی یا لغات و مصطلحات اصول اسلامی و یا در باب حقوق اسلامی و… تألیف گردید.
اما کیفیت کاربرد مصطلحات اسلامی در اشعار شعراء و اساساً میزان تأثیرپذیری شعر از آن، امری است در خور بررسی، که کمتر بدان پرداخته شده؛ از این رو به آن شدیم که پژوهشی در این باب انجام دهیم، تا نه به عنوان کاری کامل و در خور تقدیر بلکه در حد تحقیقی قابل نقد و بررسی، خدمت اهل نظر ارائه شود.
از آنجا که دامنه موضوع و حیطه زمانی مورد بررسی، وسیع بود، در انتخاب مصطلحات اسلامی، دست به گزینش زدیم؛ به این ترتیب معیار را در این گزینش، اصول و فروع دین و مباحث مربوط به آن قرار دادیم و همین معیار نیز، در طبقهبندی ارائه شده در خصوص مصطلحات، در نظر گرفته شد.
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 170 صفحه می باشد.
پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته ادبیات و زبانشناسی همگانی
ساختمان اصلی رسالهٴ حاضر در سه فصل به دست داده شده است. فصل نخست الزامأ به ملاحظات نظری اختصاص یافته است تا چهارچوب نظری این بررسی مشخص گردد. این فصل شامل پنج بخش است که در مجموع، چهار چوب نظری بررسیهای بعدی رابه دست میدهد. از آنجا که مبنای نظری بررسی حاضر نقش ادبی زبان است، بخش نخست به ارائه ی نقشهای زبان از دیدگاه صورتگرایان می پردازد. در بخش بعد نقش ادبی زبان به صورتی دقیق تر مورد بررسی قرار می گیرد. بخش سوم و چهارم به بررسی نقش های زبان هنجار و فراهنجار اختصاص داده خواهد شد و سر انجام با توجه یه این که از دیدگاه ساختگرایان، هنر آفرینی در قلمرو ادبیات از طریق فرایند برجسته سازی توجیه می گردد، بخش پنجم به این فرایند و دو گونهٴ آن یعنی هنجار گریزی و قاعده افزایی می پردازد. در این بخش به فرایند قاعده افزایی کمتر پرداخته می شود، زیرا هدف اصلی این نوشته در کل، بررسی فرایند هنجار گریزی و طبقه بندی گونه های آن است.
فصل دوم به پیشینهٴ مطالعات زبانشناختی ادبیات اختصاص یافته است. در این فصل بیشترین توجه معطوف مطالعاتی می شود که به شکلی با بررسی حاضر ارتباط دارند. این فصل شامل دو بخش اصلی است. در بخش نخست تاریخچۀ اجمالی مطالعات زبان شناختی ادبیات به گونه ای که در غرب متداول بوده است، مطرح می شود؛ و در بخش دوم به بررسی های زبان شناختی ادبیات در ایران پرداخته خواهد شد. در واقع این فصل صرفاً مروی اجمالی بر روشهایی است که زبانشناسی برای بررسی ادبیات برگزیده است و به گونه ای وابسته به ساختار نظری این پایان نامه می نماید.
فصل سوم در برگیرندﮤ هستهٴ اصلی بررسی حاضر است. در این فصل فراهنجاری های زبانی در شعرهای منتخب شاملو مورد بررسی قرار می گیرد. زبان شعر شاملو همچون درختی است که ریشه ی آن در زبان نظم و نثر فارسی دری تا حدود قرن هشتم استوار شده است، و شاخ و برگ آن در فضای زبان امروز افشان گردیده است. به همین جهت این زبان شکوه و استواری زبان دیروز و طراوت و تازگی زبان امروز را در خود جمع دارد.
بی گمان راز زیبایی و موفقیت شعر های سفید شاملو تا حد زیادی مرهون همین زبان است که نه تنها خلاف عادت نمایی آن چهره ای شاعرانه به آن می بخشد، بلکه تشدید صفت آهنگینی آن هم، جای وزن عروضی و نیمایی را در این شعر ها پر می کند.
اما در نگاه دقیق تر، می توان ویژگی ها و شگرد های به کار رفته در شعر شاملو را که به فردیت سبکی او انجامیده است، مورد بررسی قرار داد. این ویژگی های زبانی بطور عمده در خدمت جنبه های هنری شعر شاملو است.
یکی از ویژگیهای مهم شعر شاملو فراهنجاری است که در محور های متعدد زبانی صورت گرفته و به برجستگی هنری انجامیده است. انواع فراهنجاری در شعر شاملو در محور های زیر قابل بررسی است.
در فصل چهارم از طریق آمار و اطلاعات به دست آمده در فراهنجاری های زبانی توصیف و طبقه بندی می شوند. این فصل حاوی مرتبط با تعداد و آمار فراهنجاریهای زبانی در منتخب اشعار شاملو نیز می باشد.
پژوهش حاضر با عنوان “بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو” کوششی است جهت شناساندن سبک فردی شعر شاملو به لحاظ معیارهای زبانشناختی. یافته های این پژوهش از طریق بررسی منتخب اشعار شاملو در کلیه مجموعه آثارش بدست آمده است. در این پژوهش این نکته را دریافتیم که راز زیبایی و زبان نسبتا منحصر به فرد شعر شاملو در فراهنجاری های زبانی خاصی است که او در اشعارش از آنها بهره برده است؛ فراهنجاری هایی از نوع واژگانی، صرفی، نحوی ،معنایی و کهن گرایی. با بررسی آین فراهنجاری ها در منتخب اشعار شاملو پی بردیم که برجسته ترین فراهنجاری بکار رفته در اشعار، فراهنجاری زمانی یا همان کهن گرایی است، که شاملو بطرز مبالغه آمیزی در اشعارش از آن بهره برده بطوری که زبان شعرش را نسبتا یکدست آرکائیک کرده است.
شاملو با بهره گیری از این قبیل شگردها نه تنها به زیبایی، صلابت، فصاحت و بلاغت اشعارش افزوده بلکه کاربرد فراهنجاری هایی از این دست توسط او به آفرینش سبکی منحصر به فرد با عنوان “شعر سپید” انجامیده است.
واژه های کلیدی: شعر شاملو، فراهنجاری های زبانی، نشانه زبانی، نقش های زبان
پیشگفتار ۲
۱- مباحث نظری
مقدمه ۲
۱-۱ ساختگرایی ۳
۱-۲ زبان و نشانه ۳
۱-۲-۱ زبان و گفتار ۴
۱-۲-۲ نشانه زبانی ۵
۱-۲-۳ رابطه ۵
۱-۲-۴ همزمانی و درزمانی ۵
۱-۳ نقش های زبان ۸
۱-۳-۱ نقش های زبان از دیدگاه یاکوبسن ۹
۱-۳-۱-۱ نقش عاطفی ۹
۱-۳-۱-۲ نقش ترغیبی ۱۰
۱-۳-۱-۳ نقش ارجاعی ۱۰
۱-۳-۱-۴ نقش فرازبانی ۱۰
۱-۳-۱-۵ نقش همدلی ۱۱
۱-۳-۱-۶ نقش ادبی ۱۱
۱-۳-۲ اشکالات تقسیم بندی یاکوبسن ۱۲
۱-۳-۳ اشکالات تقسیم بندی مارتینه ۱۳
۱-۳-۴ اشکالات تقسیم بندی هلیدی ۱۳
۱-۴ نقش زیبایی آفرینی یا ادبی ۱۴
۱-۵ نقش های زبان هنجار ۱۷
۱-۶ نقش های زبان فراهنجار ۱۷
۱-۷ برجسته سازی ادبی ۱۹
۱-۷-۱ فراهنجاری ۲۰
۱-۷-۱-۱ فراهنجاری واژگانی ۲۲
۱-۷-۱-۲ فراهنجاری نحوی ۲۲
۱-۷-۱-۳ فراهنجاری نوشتاری ۲۳
۱-۷-۱-۴ فراهنجاری معنایی ۲۳
۱-۷-۱-۵ فراهنجاری گویشی ۲۴
۱-۷-۱-۶ فراهنجاری سبکی ۲۴
۱-۷-۱-۷ فراهنجاری زمانی (کهن گرایی) ۲۵
۱-۷-۲ قاعده افزایی ۲۵
۲- پیشینه ۲۵
مقدمه ۲۸
۲-۱ مطالعات زبانشناختی ادبیات در غرب ۲۸
۲-۲ مطالعات زبانشناختی ادبیات در ایران ۳۲
۳- فراهنجاری های زبانی شعر شاملو
مقدمه
۳-۱ فراهنجاری زمانی یا کهن گرایی
۳-۱-۱ کهن گرایی صرفی ۳۶
۳-۱-۱-۱ بکار بردن پسوند جمع ساز “گان” ۳۶
۳-۱-۱-۲ بکار بردن پسوند جمع ساز “ان” ۳۷
۳-۱-۲ کهن گرایی نحوی ۳۷
۳-۱-۲-۱ کاربرد “را” به جای “به”، “با”، و “برای” ۳۷
۳-۱-۲-۲ رعایت “ی” شرط در جملات شرطی ۳۹
۳-۱-۲-۳ افزودن پیشوند “ب” در آغاز فعل برای تأکید ۳۹
۳-۱-۲-۵ بکار بردن “همی” به جای “می” ۴۱
۳-۱-۲-۶ افزودن “ا” در آخر اسم یا اسم مصدر برای تعظیم، تفخیم و تعجب ۴۱
۳-۱-۳ کهن گرایی واژگانی ۴۱
۳-۱-۳-۱ فعل های کهن ۴۱
۳-۱-۳-۱-۱ فعل های ساده ۴۲
۳-۱-۳-۱-۲ فعل های پیشوندی ۴۹
۳-۱-۳-۱-۳ فعل های مرکب ۵۸
۳-۱-۳-۱-۴ عبارت های فعلی ۶۴
۳-۱-۳-۲ اسم های کهن ۶۹
۳-۱-۳-۳ صفت های کهن ۷۷
۳-۱-۳-۴ قیدهای کهن ۸۱
۳-۱-۳-۴-۱ قیود یا ادوات شک وتردید ۸۱
۳-۱-۳-۴-۲ قیود یا ادوات تشبیه ۸۳
۳-۱-۳-۴-۳ قیود و حروف ربط مرکب ۸۶
۳-۱-۳-۵ حرف اضافه های کهن ۹۱
۳-۱-۳-۶ ضمایر کهن ۹۹
۳-۱-۳-۶-۱ ضمایر شخصی ۹۹
۳-۱-۳-۶-۲ ضمایر انعکاسی ۱۰۰
۳-۱-۳-۶-۳ ضمایر اشاره ۱۰۲
۳-۱-۴ کهن گرایی معنایی ۱۰۴
۳-۲ فراهنجاری واژگانی ۱۰۹
۳-۲-۱ واژگان جدید ۱۰۹
۳-۲-۱-۱ ترکیبات ابداعی ۱۱۰
۳-۲-۱-۱-۱ اسم + اسم ۱۱۰
۳-۲-۱-۱-۲ اسم + صفت ۱۱۲
۳-۲-۱-۱-۳ صفت + اسم ۱۱۳
۳-۲-۱-۱-۴ اسم + پسوند ۱۱۶
۳-۲-۱-۱-۶ پیشوند + اسم
۳-۲-۱-۱-۷ پیشوند + صفت
۳-۲-۱-۱-۸ اسم + بن فعل
۳-۲-۱-۱-۹ صفت + بن فعل
۳-۲-۱-۱-۱۰ حرف اضافه + بن فعل
۳-۲-۱-۲ واژگانی ابداعی
۳-۲-۱-۳ عبارت های ابداعی
۳-۲-۲ فعل های جدید
۳-۳ فراهنجاری نحوی
۳-۳-۱ جابجایی نهاد
۳-۳-۱-۲ جابجایی فعل و عبارتهای فعلی
۳-۳-۱-۳ جابجایی قید
۳-۳-۱-۴ جابجایی ضمایر منفصل و متصل
۳-۳-۱-۵ جابجایی سایر عناصر جمله
۳-۳-۱-۵-۱ جابجایی منادا
۳-۳-۱-۵-۲ جابجایی جمله پیرو
۳-۳-۲ ایجاد فاصله میان اجزای عبارت فعلی
۳-۳-۳ حذف عناصر جمله
۳-۳-۴ کاربرد واژگان در نقش های متفاوت
۳-۳-۴-۱ کاربرد اسم به جای صفت
۳-۳-۴-۲ کاربرد صفت به جای صفت
۳-۳-۴-۳ کاربرد صفت به جای اسم
۳-۳-۴-۴ کاربرد اسم به جای قید
۳-۳-۵ استفاده از شناسه فعل به جای فعل
۳-۴ فراهنجاری صرفی
۳-۵ فراهنجاری معنایی
۴ نتیجه گیری
منابع
-1 نقشهای زبان
کمتر کتابی درزمینه ی زبانشناسی می توان یافت که بخشی از آن به توصیف نقش های زبان اختصاصی داده نشده باشد. درمیان تمامی این توصیف ها، بیش از همه باید به دید گاه مارتینه(Martinet, A 1960) هلیدی(Halliday, M.A. K. et al.1973. ) ویا کوبسن(Jakobson, R, 1960) توجه کرد.
در قرن بیستم که زبان شناسی وارد مرحله نوینی شد زبان شناسان نظراتی متفاوت درباره نقش های زبان ارائه دادند، همچنین روان شناسان و اهل منطق. بعضی نقش های زبان را چهار تا دانسته اند و بعضی بیشتر، حتی یعضی برای زبان پانزده نقش بر شمرده اند. چند عامل یا اشکال سبب اختلاف نظر دانشمندان در مورد نقش های زبان شده است. ما در این گفتار ضمن بررسی نظرات این سه زبان شناس معروف درباره نقش های زبان، به بررسی اشکالات تقسیم بندی آنان می پردازیم و نظر جدید خود راارائه می دهیم.( وحیدیان کامیار، تقی. 1383. صص 28-29.)
نقش های گوناگون که این زبانشناسان به دست داده اند، به نظر می رسد که کامل کننده یکدیگرند وچنین می نماید که طرح به دست داده شده از سوی یا کوبسن را بتوان نمونه ای منسجم تر دراین میان دانست.
یاکوبسن به هنگام طرح نقش های زبان(فالر، راجر و دیگران. 1369، ص 77) .
ابتدا نموداری کلی از روند ایجاد ارتباط به دست می دهد. به اعتقاد وی، گوینده پیامی را برای مخاطب می فرستد، پیام زمانی موثر خواهد بود که معنایی داشته باشد وطبعاً می باید از سوی گوینده رمز گذاری واز سوی مخاطب رمز گردانی شود. پیام از طریق مجرای فیزیکی انتقال می یابد. وی فرایند ارتباط کلامی را درنمودار (1) به دست می دهد. فالر، راجر و دیگران، 1369، ص 77.)
موضوع
پیام
مخاطب ........................................................گوینده
مجرای ارتباطی
رمز
نمودار (1)
یا کوبسن شش جزء تشکیل دهندهٴ فرایند ارتباط یعنی گوینده، مخاطب، مجرای ارتباطی، رمز پیام وموضوع را که حاصل معنی است، تعیین کنندﮤ نقشها ی ششگانهی زبان می داند.
1-1-1 نقش های زبان از دیدگاه یاکوبسن
وی دراصل دیدگاه بولر را مبنای کار خود قرارمی دهد(Bühler, K, 1935. P. 25 ) وبه تکمیل آن می پردازد این نقشهای ششگانه عبارتند از:
1-1-1-1 نقش عاطفی(emotive)
به اعتقاد یاکوبسن دراین نقش از زبان جهت گیری پیام به سوی گوینده است. این نقش زبان تأثیری ازاحساس خاص گوینده را به وجود می آورد، خواه گوینده حقیقتاًًًًًً آن احساس را داشته باشد وخواه وانمود کند که چنین احساسی را دارد فالر، راجر و دیگران،1369، ص 78). یاکوبسن معتقد است که نقش صرفاً عاطفی زبان در حروف ندا تظاهر می یابد، مانند « ای وای » یا حتی اصواتی نظیر«نچ نچ »وجز آن. این نقش نخستین بار توسط مارنی مطرح شد(Lyons, J. 1977. P. 52.
). این همان نقشی است که مارتینه آن را با اندکی کسترش «حدیث نفس» می نامد(Martinet, A. Eléments de Linguistique Générale, Paris, 1977. p. 10. )
1-1-1-2 نقش ترغیبی(conative )
دراین نقش جهت گیری پیام به سوی مخاطب است. ساختهای ندایی یا امری را می توان بارز ترین نمونه های نقش ترغیبی زبان دانست. صدق یا کذب این گونه ساختها قابل سنجش نیست، مانند«این کتاب را بخوان »، «ای خدا» و جزآن. این نقش زبان، پیش از یاکوبسن با اندک تفاوتی از سوی بولر مطرح شده بود. آنچه مارتینه تحت عنوان حدیث نفس به دست می دهد، در اصل آمیزه ای از نقش عاطفی و برخی از ساختهای ندایی مطروحه درنقش ترغیبی است. ازنظر مارتینه صورتهایی نظیر«ای وای»و« یا خدا» هردو در چهار چوب نقش حدیث نفس زبان قرار می گیرند.( Martinet, A. 1977. PP. 9-10.)
1-1-1-3 نقش ارجاعی(refrential)
دراین نقش، جهت گیری پیام به سوی موضوع پیام است و صدق وکذب گفته هایی که ازنقش ارجاعی برخوردارند به دلیل آن که جملاتی اخباری به شمار می روند، از طریق محیط امکان پذیر است. مانند « امروز باران می بارد»، « برادرم به دانشکده رفته است» وجز آن. یا کوبسن براین نکته تاکید دارد که تمایز میان نقش ارجاعی ونقش ترغیبی زبان از طریق امکان تشخیص صدق یا کذب گفته مشخص می گردد وجملات اخباری زبان تماماً از نقش ارجاعی برخوردارند. لاینز(Lyons, J, 1977. P. 50.)
این نقش را توصیفی(Descriptive) و بولر آن را بیانی انگلیسی می نامد(- Lyons, J 1977. P.52.).
1-1-1-4 نقش فرازبانی(metalinguistic )
به اعتقاد یا کوبسن، هرگاه گوینده یا مخاطب یا هر دو آنها احساس کنند لازم است از مشترک بودن رمزی که استفاده می کنند مطمئن شوند، جهت گیری پیام به سوی رمز خواهد بود. درچنین شرایطی زبان برای صحبت دربارﮤ خود زبان به کار می رود و واژگان مورد استفاده شرح داده می شود. از نقش فرازبانی بویژه درفرهنگهای توصیفی استفاده می شود، برای نمونه جمله ای نظیر «عمو یعنی برادر پدر» نشان دهندﮤ کاربردی فرازبانی است، یا مثلاً « گفتم جواد، جیم واو الف دال » Lyons, J 1977. P.10.)
1-1-1-5 نقش همدلی(phatic)
دراین نقش، جهت گیری پیام به سوی مجرای ارتباطی است. بنا به گفتهی یاکوبسن، هدف برخی از پیام ها این است که ارتباط برقرار کنند، موجب ادامهی ارتباط شوند یا ارتباط را قطع کنند، برخی دیگر عمدتاً برای حصول اطمینان از عمل کردن مجرای ارتباط استفالر، ترجمه مریم خوزان. ، ص79). مانند «الو؛ صدایم را می شنوی؟ »،« خانم وبچه ها چطورند؟» وجز آن.
1-1-1-6 نقش ادبی(literally)
دراین نقش از زبان، جهت گیری پیام به سوی خود پیام است. دراین شرایط پیام فی نفسه کانون توجه قرار می گیرد. به اعتقاد یاکوبسن، پژوهش دربارﮤ این نقش زبان بدون درنظر گرفتن مسائل کلی زبان به ثمر نخواهد رسید واز سوی دیگر بررسی زبان نیز مستلزم بررسی همه جانبهنقش شعریpoetic آن است(فالر، راجر و دیگران، 1369، ص 81.)
به اعتقاد نگارنده این سطور کاربرد اصطلاح « نقش شعری» واستفاده از واژﮤ« شعر» یاکوبسن خود براین نکته اذعان دارد که نقش شعری زبان را نمی توان محدود به شعر دانست وساختار شعر نیز محدود به نقش شعری زبان نیست بنابراین شاید بهتر باشد از این پس دراین مختصر به هنگام طرح این زبان از اصطلاح « نقش ادبی» استفاده شود، که دراصل همان نقشی است که ماتینه آن را« نقش زیبایی آفرینی» می نامد.( Martinet, A, 1977. P. 10.)
به این ترتیب می توان براساس دیدگاه یاکوبسن، نمودار (2) را که تلفیقی از عناصر سازندﮤ ارتباط ونقشهای ششگانهی زبان است به دست داد...