یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق و بررسی در مورد شعر امروز

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد شعر امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

شعر امروز

روابط با محیط و جهان پیرامون، درک دانش زمان، شناخت تضادها، اندیشیدن به همه این عوامل باعث می شود که « بیان» به یاری واژه ها، عبارات و تمثیلاات و استعارات شکل یابد.

جهان پیرامون اگر جاذب شود و سخن و هنرمند باشد، هنر و هنرمند پرورش می یابند واگر نباشد، سرکوب می شوند و به گونه های غیر هنری و « مادی » رخ می نمایند.

در این سیر « توانایی » در « بین احساس » بسیار مهم است. این توانایی پرورشی است نه « ذاتی». پس از آن در مرحله « متعالی شدن احساس» حرکتها جدا می شود. شیوه تازه ای در مفاهیم شعرها راه می یابد، از این رو به تازه گویی تمایل پیدا می کنیم. بیشتر رهپویان شعر، از مشابه گویی و یا تقلید گویی شروع می کنند. تقلید از شاعری که طبع او را می پسندند. اما معدودی ذوق خود را از ابتدا با آفرینش های بی مانند پرورش می دهند. در این راستا برخی شاعران چون سالکی در این مرحله به تفکر متعالی رسیده و خط تازه ای در راه هنر خویش در پیش می گیرد واگر ثبات یابد، منحرف نشود و زمان در ویرانی اش بی اثر بماند، آنگاه ابدی می شود و « سبک گذار » خواهد شد.

آن کسی که لحظه ای را به هنر می آورد و شاید شعری هم بگوید وخبری به نمایش هنرنمایی بنشیند بی تردید زمانی که می میرد، با خود همه هنر را به خاک می برد. لذا آنان « سبک گذار» خویشند و اینان « هنربران» خویش.

شعر نو از نهایت حد کمال شعر قدیم ، آغاز شد. و پس از به کمال رسیدن شعر کهن دیگر جایی برای رسیدن شعر شاعر نماند. آیا شما می اندیشید پس از « حافظ » چه کسی چنان زیبا و غنی و دقیق غزلسرایی می تواند بکند؟ آیا پس از « سعدی» نظم و نثر ونغز گویی پدید آمد؟

آیا حماسه سرایی بسان « فردوسی» پا به عرصه هستی نهاده؟ اوج ای عرفانی در اشعار مولانا را چه کسی دیگر می تواند بگوید؟ و .......... چرا چنین نشد و نخواهد شد؟

برای این که در محدودیت اوزان شعر کهن دیگر مجالی و فضایی باقی نماند. حال و حرکت تاریخ و جغرافیای زیست، پدیده های تازه جوشیده از زندگی و ........ همه تغییر کرده اند. شاعران پیرامون خود به جای شمع، قپان، فتیله ، گاری و هودج .......... پدیده های تازه ای می بینند که تمثیلات ذهنی را دگرگون می کنند.

البته این « تحمیل تکنولوژیکی » نیست هنوز هم در زوایای این دراندشت زمین کسانی شمع روشن می کنند. فتیله ی چراغشان می سوزد، کالای خود را قپان می کنند، و بر گاری می نشینند. اما همه شاعران در میان آنان نیستند.

برای شاعر امروز قابل قبول نیست که یار مجنون ودر سر به صحرای جنون بگذارد، آیا پیر مغانی هست که ساکن میکده ای باشد؟ حالا کدام باد سحری به سوی معشوق روان است؟ آیا می توان هنوز 9 کرسی گردون را به زیر پای نهاد تا ...... ؟ باید فکری برای گلهای تزئینی آپارتمان کرد!

حالا زمان لانه زنبوری هایی به نام آپارتمان است.

شاعری که در محبس این غرنه های مکعبی و هندسی گرفتار است، از روزنه تنگ پنجره چیزهای محدودی می بیند که با وسعت زندگی، آنها را می سنجد. به راستی شما چند پروانه دیده اید که گرد شمع سوخته باشند؟ چند بلبل روی چه شاخ گلی در حال نغمه سرایی دیده اید؟


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد شعر امروز

تحقیق و بررسی در مورد بررسی شعر نو( نیمایی) 18 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد بررسی شعر نو( نیمایی) 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

فهرست موضوع: بررسی شعر نو( نیمایی)

عنوان

زبان شعر نو( نیمایی)

گذری بر ابهام در شعر نو

ویژگی ها و سویه های مدرن

نوآوری نحوی در شعر نو

داستان پردازی اشعار شعر نو

زبان شعر نو( نیمایی)

پیدات زبان گفتار و زبان شعر دراجزاء با یکدیگر وجه اشتراک دارند. در هر دو نحوه ی بیان« واژه» عنصر اساسی و بنیادین است. اصولاً زبان از ترکیب و هم نشینی واژگان در یک ساختار منظم بوجود می آید. لیکن آنچه مرز میان این دو نحوه ی بیان است شکل برخورد گوینده( یا شاعی با واژه برخورد واژه ها با یکدیگر در شعر و کارکرد خاص آنها می باشد. گفته شد« برخورد واژه ها در شعر» زیرا« اگر میان واژه ها برخوردی نباشد، شعر بوجود نمی آید. شعر از زبان فراتر رفته، قواد آن را در هم می ریزد میان واژگاه جابجایی پیش می آید این، یعنی برخورد واژه ها که موجد ساختاری به نام شعر است. در زبان گفتار صرفاً یک نشانه ااست به اشیایی آنکه تصویر شوند گفته می شوند. گوینده در زبان گفتار آنها را به نام می خواند بی آنکه نشانی نشان دهد. لیکن در زبان شعر، واژه نام شیء نیست، خودشیء است و شاعر بی آنکه بگوید نشان می دهد و مخاطب بجای آنکه بشوند می بیند. فرانسیس پونژ می گوید:

« هرگز واژهای را از نزدیک دیده اید؟ واژه ای را بردارید ؟ خوب بچرخانید و به حالتهای مختلف درآورید تا عین مصداق خود شود.» خود پونژ واژه ی « کروش»Croche (= کوزه) را مورد بررسی شاعرانه قرار داد و ادعا کرد که هر صرف این واژه بیانگر جایی از کوره ی گلی است. بعقیده او هیچ واژه ی دیگری رنگ کوزه ندارد. این است جایگاه واژه در شعر.

آنچه مسلم است این است که شعر هنری زبانی است مثل زبان از عناصری چون واژه و لحن در یک ساختار دقیق ساخته شده و از این نظر نیز از جهات صوری، کاملاً مطنبق با زبان گفتار است. و اگر آن 2 سطح را بنگریم کاملاً یکی شان می یابیم، زیرا هر دو از ابزار و مصالح مشترکی شکل گرفته اند، فقط با نگریستن از دیگرسو، با چشمانی که طور دیگری ببیند، می توان شکاف عمیقی و فاصله میان آن دو نحوه بیان را دریافت. واژه در زبان گفتار یک علامت است و در شعر معنا. ساختار در زبان گفتار- اگر باشد- زائیده ی تصادف با مصالحی ا ز تسامح است؛ و ساختار در شعر، نتیجه ی هوشمندی ب ابزاری از ذوق و زیبایی است؛ و گاه چنان نظام مند که نتوان خشتی را جای خشتی نهاد بی آنکه به معماری زییاشناختی آن آسیبی وارد شود.

مختصر آنکه زبان شعر معانی خاص را ر هم می ریزد تا از مستقیم گویی بگریزد و انتقال دهنده ی معناهایی باشد که در ذهن شاعر به بلوغ رسیده است. و از این نظر،نه تنها با زبان گفتار که با زبان علم نیز که بخاطر دقت و تأکید ناشی از روح علمی و تحقیقی، نافی رمزگویی و تعدد و تنوع معانی است، متفاوت است.

اساساً فرق علم و کشفیات علمی با تجربه های شعری در این است که تجربه های علمی در شعر ضدترین لحظه ها شکل می گیرند و حال آنکه شاعر در ناخودآگاه ترین لحظه های خود دست به تجربه و کشف می زند. این حقیقت را مولوی به زیبایی گوشزد می کند:

تو مپندار که من شعر به خود می گویم

تا که هشیارم و بیدار یک دم نزنم


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد بررسی شعر نو( نیمایی) 18 ص

تحقیق و بررسی در مورد شعر فارسی

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد شعر فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

شعر فارسی

در پایان عهد صفوی در اصفهان اندک اندک ناخشنودی ناقدان سخن و صاحبان ذوق و هنر از روشی که در شعر پارسی پدید آمده و مقبول گویندگان ایران و هندوستان شده بود، آشکار گشت و بر اثر این ناخشنودی فکر تازه‏یی به میان آمد و آن رها کردن شیوه جدید شعر یعنی شیوه‏یی شد که به سبک هندی شهرت دارد. این دسته معتقد بودند که شیوه شاعرانی از قبیل کلیم کاشانی و صائب تبریزی و وحید قزوینی و نظایر آنان خلاف فصاحت و دور از اصول بلاغتی است که در زبان فارسی وجود دارد و باید آنرا ترک گفت و به شیوه‏یی که همواره مقبول سخن شناسان و ناقدان و گویندگان و نویسندگان استاد بوده است بازگشت. از کسانیکه در این فکر پیشقدم شمرده می‏شوند و سخن آنان به ما رسیده است ولی محمد خان مسرور اصفهانی(مقتول به سال 1168) عم آذر بیگدلی و می‏رسد علی مشتاق اصفهانی (متوفی به سال 1192)استاد آذر بیگدلی و میرزا نصیر اصفهانی (متوفی به سال 1192) صاحب مثنوی معروف «پیر و جوان» و سید احمد هاتف اصفهانی (متوفی به سال 1198) دارای دیوان قصائد و غزلیات و ترجیع‏بند مشهور و لطفعلی بیک آذر بیگدلی (متوفی به سال 1195) صاحب مثنوی خسرو و شیرین و تذکره آتشکده و میرزا محمد صادق نامی اصفهان از معاصران زندیه و آقا محمد صهبای قمی (متوفی به سال 1191) از دوستان مشتاق و هاتف حاجی سلیمان صباحی کاشانی (متوفی به سال 1206) و آقا محمد عاشق اصفهانی (متوفی به سال 1181) هستند که همه معتقد به ترک روش معاصران و پیروی از سبک متقدمان بوده و خود نیز در قصیده یا غزل یا مثنوی شیوه استادان قدیم را مورد تقلید قرار داده‏اند. آذر در شرح حال عم خود مسرور نوشته است که «حضرتش در اصفهان تحصیل کمالات کرده و شوق بسیار به نظم اشعار داشته و شعر را خوب می‏فهمید اما چون در آن زمان طریقه فصحای متقدمین منسوخ بوده شعری ممتاز از ایشان نتراوید» و در شرح احوال مشتاق نوشته است: «بعد از آنکه سلسله نظم سالها بود که به تصرف نالایق متأخرین از هم گسیخته به سعی تمام و جهد مالا کلام او پیوند اصلاح یافته اساس شاعری متأخرین را از هم فرو ریخته بنای فصحای بلاغت شعار متقدمین را تجدید...» عبدالرزاق بیک دنبلی هم در بیان حال مشتاق آورده است: «چون بساط چمن نظم از اقدام خیالات خام شوکت و صائب و وحید و مایشابه به هم و از استعارات بارده و تمثیلات خنک، لگدکوب شد و یکبارگی از طراوت و رونق افتاد مشتاق به تماشای گلزار نظم آمده طومار سخن سرایی آن جمع را چون غنچه بهم پیچیده و بساط نظمی که خود در آن صاحب سلیقه بود و آن روش ضمیری و نظیری است بگسترانید، بر سر شاخسار سخن نواها ساخت و نغمه‏ها پرداخت، عند لیبان خوش نوای عصر او را مقتفی آمدند، اشعار رنگینش زینت نغمات مطربان باربد نوای آن زمان شد و ترنمات شیرینش نقل محفل ظرفای مجلس آرا.» این اشارات معلوم می‏دارد که از اواسط قرن دوازدهم به بعد نهضتی نو در شعر فارسی پدید آمد که دو مرکز عمده آن اصفهان و شیراز بوده و شاعرانی که ذکر کرده‏ایم در یکی از این دو مرکز به سر می‏برده و مشغول تعلیم شاگردانی زیر دست خود بوده‏اند و از همین دو مرکز است که چند شاعر استاد مانند صبای کاشانی شاگرد صباحی و عبدالرزاق دنبلی شاگرد میرزا نصیر اصفهانی و سحاب اصفهانی پسر و پرورده هاتف اصفهانی تربیت شده و در اوایل دوره قاجاری شهرت یافته‏اند. شاعران مذکور و شاگردان و تربیت یافتگان ایشان همه معتقد بازگشت به شیوه استادان سبک عراقی و رها کردن شیوه هندی بوده‏اند و بر اثر این نهضت روح تازه‏یی در قالب شعر فارسی دمیده شد و در عین آنکه سبک هندی در جانب افغانستان و هندوستان همچنان با یک عده طرفدار پرشور به قوت سابق خود باقی بود، در ایران تا پایان دوره قاجاری پیروی از سبک دوره صفوی مذموم شمرده می‏شد و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد شعر فارسی

دانلود تحلیل شعر فروغ فرخزاد 15 ص

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحلیل شعر فروغ فرخزاد 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


  قسمتی از محتوای متن 

تعداد صفحات : 15 صفحه

تحلیل شعر فروغ فرخزاد احمد شاملو از فروغ فرخزاد و شعر فروغ می گوید تحلیل احمد شاملو از شعر فروغ فرخزاد شعر فروغ همیشه برای من یک چیز زیبا بوده است، اگر این صفت برای بیان کیفیت شعر فروغ کافی باشد.
فروغ، تا آن حدی که من می شناسم و به من اجازه می دهد که قضاوت کنم، در شعرش- همچنانکه در زندگی- یک جستجوگر بود.
من هرگز در شعر فروغ نرسیدم به آنجایی که ببینم فروغ به یک چیز خاصی رسیده باشد.
همچنان که ظاهراً زندگیش هم همینطور بود.
یعنی فروغ چیز معینی را جستجو نمی کرد.
در شعر او حتا خوشبختی یا عشق هم به مثابه چیزی که دنبالش برویم و پیدایش کنیم مطرح نمی شود.
او در زندگی اش هم هرگز دنبال یک چیز خاص نرفت، خواه به وسیله&#۶۵۲۶۳; شعر، خواه به وسیله&#۶۵۲۶۳; فیلم و خواه به وسیله&#۶۵۲۶۳; هر عامل دیگر.
من او را همیشه به این صورت شناختم که رسالت خودش را در حد جستجو کردن پایان داد.
من هرگز ندیدم که فروغ چیزی را پیدا کند و آن چیز قانعش بکند.
فروغ در شعرش دنبال چه چیزی می گشت؟
این برای من شاید به عنوان عظمت کار فروغ و اهمیت او مطرح بشود.

من دلم می خواهد فروغ این طوری باشد.
یعنی واقعاً این جوری فروغ را دوست می داشتم.
می دیدم آدمی است که فقط جستجو می کند، اما این که چه چیز را جستجو می کند، این شاید برای خود او هم مهم نبود.
آیا دنبال انسانیت مطلق می گشت؟
نه! آیا دنبال عشقی می گشت که وسیله ای باشد برای خوشبختی اش؟
نه! برای اینکه حتا دنبال خوشبختی هم نمی گشت.

همه چیز را می دید و همه چیز را دوست داشت.
حتا بندی را که رخت رویش آویزان می کنند.
زندگی از موقعی که خورشید روشنش می کرد برای او قابل پرستش بود با یک عامل وحشت.
در حالی که هردوی اینها بود، هیچ کدام آنها هم نبود.
او فقط می دید و دوست داشت، اما هیچ چیز خاصی در این زندگی نمی جست.
و واقعاً آیا قرن ما چنان قرنی است که ما چیزی بجوییم


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحلیل شعر فروغ فرخزاد 15 ص

دانلود مقاله کامل درباره شعر امروز

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله کامل درباره شعر امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

شعر امروز

روابط با محیط و جهان پیرامون، درک دانش زمان، شناخت تضادها، اندیشیدن به همه این عوامل باعث می شود که « بیان» به یاری واژه ها، عبارات و تمثیلاات و استعارات شکل یابد.

جهان پیرامون اگر جاذب شود و سخن و هنرمند باشد، هنر و هنرمند پرورش می یابند واگر نباشد، سرکوب می شوند و به گونه های غیر هنری و « مادی » رخ می نمایند.

در این سیر « توانایی » در « بین احساس » بسیار مهم است. این توانایی پرورشی است نه « ذاتی». پس از آن در مرحله « متعالی شدن احساس» حرکتها جدا می شود. شیوه تازه ای در مفاهیم شعرها راه می یابد، از این رو به تازه گویی تمایل پیدا می کنیم. بیشتر رهپویان شعر، از مشابه گویی و یا تقلید گویی شروع می کنند. تقلید از شاعری که طبع او را می پسندند. اما معدودی ذوق خود را از ابتدا با آفرینش های بی مانند پرورش می دهند. در این راستا برخی شاعران چون سالکی در این مرحله به تفکر متعالی رسیده و خط تازه ای در راه هنر خویش در پیش می گیرد واگر ثبات یابد، منحرف نشود و زمان در ویرانی اش بی اثر بماند، آنگاه ابدی می شود و « سبک گذار » خواهد شد.

آن کسی که لحظه ای را به هنر می آورد و شاید شعری هم بگوید وخبری به نمایش هنرنمایی بنشیند بی تردید زمانی که می میرد، با خود همه هنر را به خاک می برد. لذا آنان « سبک گذار» خویشند و اینان « هنربران» خویش.

شعر نو از نهایت حد کمال شعر قدیم ، آغاز شد. و پس از به کمال رسیدن شعر کهن دیگر جایی برای رسیدن شعر شاعر نماند. آیا شما می اندیشید پس از « حافظ » چه کسی چنان زیبا و غنی و دقیق غزلسرایی می تواند بکند؟ آیا پس از « سعدی» نظم و نثر ونغز گویی پدید آمد؟

آیا حماسه سرایی بسان « فردوسی» پا به عرصه هستی نهاده؟ اوج ای عرفانی در اشعار مولانا را چه کسی دیگر می تواند بگوید؟ و .......... چرا چنین نشد و نخواهد شد؟

برای این که در محدودیت اوزان شعر کهن دیگر مجالی و فضایی باقی نماند. حال و حرکت تاریخ و جغرافیای زیست، پدیده های تازه جوشیده از زندگی و ........ همه تغییر کرده اند. شاعران پیرامون خود به جای شمع، قپان، فتیله ، گاری و هودج .......... پدیده های تازه ای می بینند که تمثیلات ذهنی را دگرگون می کنند.

البته این « تحمیل تکنولوژیکی » نیست هنوز هم در زوایای این دراندشت زمین کسانی شمع روشن می کنند. فتیله ی چراغشان می سوزد، کالای خود را قپان می کنند، و بر گاری می نشینند. اما همه شاعران در میان آنان نیستند.

برای شاعر امروز قابل قبول نیست که یار مجنون ودر سر به صحرای جنون بگذارد، آیا پیر مغانی هست که ساکن میکده ای باشد؟ حالا کدام باد سحری به سوی معشوق روان است؟ آیا می توان هنوز 9 کرسی گردون را به زیر پای نهاد تا ...... ؟ باید فکری برای گلهای تزئینی آپارتمان کرد!

حالا زمان لانه زنبوری هایی به نام آپارتمان است.

شاعری که در محبس این غرنه های مکعبی و هندسی گرفتار است، از روزنه تنگ پنجره چیزهای محدودی می بیند که با وسعت زندگی، آنها را می سنجد. به راستی شما چند پروانه دیده اید که گرد شمع سوخته باشند؟ چند بلبل روی چه شاخ گلی در حال نغمه سرایی دیده اید؟

و به قول شاعر « تا کی نقد سرو و لب لعل توان گفت؟ » پس باور کنیم که مضامین و تمثیلات و سخن ابزارها تغییر کرده اند؟

در بیش شاعر کهن سفر اثر مستقیم داشته، و با شعر شاعر شاکن و بی سفر تفاوت دارد. وانگهی شغل شاعری در دربارها و محدوده مداحی ها در فکر و شعر بینش شعری بی تفاوت می گذاشته شعر این شاعران با شعر « مولوی» به عنوان نمونه که شعر صوفیانه و بدایت، شفافیت التهاب و هیجان و جان و سنگ ر تمامی شعرهایش موج می زند تفاوت بسیار داشته است.

« شعر نو » پیش از این که « تعریف کردنی» باشد، « حس کردنی» است. زیرا که تحول را اول باید حس کرد آنگاه به تعریف وتشریح نشست.

کشف معانی و ارائه آنها در بافت و قالبهای تازه نگاه تازه حتی به پدیده های قدیمی و ارائه آنها در بافتها و قالبهای تازه.

نظام نظم به گونه ای که تدوین شده درست مانند انواع کلیدهای آهنی و مسی و برنجی است که با آن قفلی را می گشایند، آنان قفل های این کلیدهای را لازم دارند. اما این حق از کسی سلب نمیشود که با کلید تازه تری در خانه را بگشاید. چرا به تازه آوری ها باید تاخت؟ چرا که باید فکر را محدود و قالبی کرد؟ چرا از میان آن همه گیاه زنده و رویا و بویا باید همیشه به گل سرخ و ........... دل بست؟

نظام نثر درتاریخ ادبیات- بسیار متحول شده است. چرا کسی دیگر به سبک و سیاق قابوسنامه، نوروزنامه (خیام)، کیمیای سعادت (غزالی) و تاریخ بیهقی، نثر نمی نویسد؟ هر جائیکه تحول و بینش های « نثری» پذیرفته شده و همه پسندیده اند هر تحول «نظمی» هم باید چنین باشد. امروز «شهر نو» و فردا «شعر فردا» به جهان ادب پا می گذارد که باید فرزندان فردا آن را بپذیرند. این حق نیز برای شاعران امروز نخواهد ماند که شعر فردا را نپسندند و نپذیرند و به دنبالش نروند.

در شعر امروز، شاعری که دلهره ها ، بی عدالتی ها، خوفهای میان خواب، بی نظمی در نظام رابطه ها، سرکشی های صلح نمایانه ، ظرایف نادیده هستی ، لجنزارهائی معروف به جوامع پیشرفته شکنجه ها، پرستش ، عبادت ، مرگ ، تولد ، خودکشی، قتل عام جهان های محروم ... را می بیند، متعهد به بازگوئی تمام تمام آنها در ابعاد زشت و زیبا هست . گاهی باید طوماری بلند از این درد ها را در یک سطر کوچک پیام وار، بدون بنده باز گفت.

«قاصد روزان ابری، داروگ ! کی می رسد باران؟»

وزن در شعر امروز حساسیتهای هجوم آوری را برانگیخت . " وزن " و آهنگ و ارتباط ها همه منوط و مربوط به شاعر است . " مفاهیم " بیشتر مطرح اند . البته برخی قالب " وزن دار " را شعر می دانند و برخی " وزن و قافیه " را دلیل انحراف ذهن شاعر ، در هر صورت نظرهای " اهل نظر


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره شعر امروز