فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
فهرست مطالب:
زمین شناسى
دید کلی
تاریخچه
تعریف علم زمین شناسی
نقش زمین شناسی در زندگی
ژئوتکنیک
زمین شناسى دریایى
تعیین محل هاى مناسب جهت دفع زباله هاى شهرى واتمى
فسیل شناسى
سنگ شناسى
سنگ شناسى منشایى (Petrology)
انواع سنگ ها
بررسى فعالیت آتشفشانى نیمه فعال کشور
اشتقاق و جابجایى قاره ها
کمربند هاى کوهستانى
لرزه زمین ساخت
مشخصات زلزله
چینه شناسى
1- بررسى وتحلیل هندسى ساختها
2-بررسى وتحلیل جنبشى
3-تحلیل دینامیکى
4- بررسى تاریخى
ارتباط زمین شناسى ساختمانى با سایر شاخه هاى علوم زمین(کاربرد SG در سایر شاخه هاى کاربردى علمى)
زمین شناسى پزشکى
پژوهشهاى پارینه لرزه شناختى
پارینه لرزه شناختی گسله های طالقان و فیروز کوه
منابع:
زمین شناسى
زمین شناسی یا ژئولوژی (Geology) از لغت یونانی Geo به معنی "زمین" و Logos به معنی "علم" یا "منطق" گرفته شده است. به عبارت دیگرزمین شناسی علم مطالعه زمین میباشد.
دید کلی
زمین شناسی علمی است که درباره پیدایش زمین ، تشکیلات ، ساختمان و مواد تشکیل دهنده زمین ، کوهها ، دشتها و اقیانوس و همچنین تاریخ پیدایش جانداران و تسلسل وقایع فیزیکی در زمین و بالاخره تحولاتی که در زمین صورت گرفته و میگیرد بحث مینماید. زمین شناسی در نیم قرن اخیر در جهان و در ربع قرن حاضر در ایران گسترش فراوانی یافت. بسیاری از نظریات سابق دگرگون شد و زمین شناس در بررسی سیاره پرارزش خود به آگاهیهای نوین دست یافت که پایه علوم زمین جدید را فراهم ساخت چون مانند همه رشتههای تجربی کار زمین شناسی بر اساس مشاهده و تغییر است لذا هر قدر امکان مشاهده مستقیم و غیر مستقیم ما ، از راههای ژئوفیزیک ، ژئوشیمی ، ماهوارهها و الکترونیک افزایش یابد، طبعا آگاهیهای ما هم از جهان و از گذشته کره زمین عمیقتر میگردد
تاریخچه
• مدارک و اسناد حاکی از آن است که حدود 4500 سال قبل از میلاد ، انسان موفق به استخراج مس شد، حدود 2800 سال پیش از میلاد آلیاژ مفرغ بوسیله ایرانیان شناخته شد. در سالهای 1600 تا 1300 پیش از میلاد استفاده از آهن معمول گردید. قدیمیترین نقشه زمین شناسی در 2000 سال قبل از میلاد مربوط به معادن زمرد و طلا در مصر باقی مانده است.
• اینکه اولین مطالعات علمی زمین شناسی از چه زمانی آغاز شده به درستی مشخص نیست، شاید اولین نوشته در مورد این علم به وسیله ارسطو (332-348) سال قبل از میلاد) در کتاب "السما و العالم" به رشته تحریر در آمده باشد، که در آن از تغییرات وارد بر زمین و آثار جوی ذکر به میان آمده است. بعد از جنگ جهانی دوم (1945-1939) با پیشرفت علوم و تکنولوژی و در نتیجه احتیاج به مواد اولیه اهمیت علم زمین شناسی بیش از پیش آشکار شد. برای جستتجوی معادن فلزی و مخصوصا نفت ، زمین شناسان را بر آن داشت که دست به یک سری مطالعات جدید در زمینه ساختمانهای تحت الارضی زده و مطالب جدید کشف نمایند.
• در اوایل قرن بیستم با پیشنهادات وگنر ، نظر زمین شناسان به فرضیه اشتقاق قاره ها معطوف شد. در سالهای اخیر با مطالعات و توجهات بیشتر به نظریههای گسترش کف اقیانوس و تکتونیک صفحهای توسط دانشمندانی همچون مس و مورگان و با استفاده از پیشرفتهایی که در سایر علوم حاصل گردیده زمین شناسی وارد مرحله جدیدی از علوم شده است.
تعریف علم زمین شناسی
• زمین شناسی دانش سیاره زمین است ودرباره منشا مواد و اشکال موجود بر آن صحبت میکند. گذشته این سیاره وفرایندهایی که برروی آن رخ داده یا درحال رخ دادن است و بر اشکال آن تاثیر دارد بررسی شود. برای حصول نتیجه از این مباحث در زمین شناسی باید اثر فشارهای مختلف مورد اثر بر زمین وهمچنین شیمی موادی که این سیاره از آن تشکیل شده واثر موجودات زمین در آن از جنبههای مختلف مورد بحث قرار گیرد. اطلاعات اولیه در مورد خود کره زمین نظیر پیدایش زمین عمر آن و وضعیت آن در فضا واز این قبیل ازطریق مطالعه سایر اجرام سماوی بدست میآید و گاها از این طریق با مطالعه وضع فعلی سایر اجرام شبیه زمین به طرز پیدایش رخدادها وتغییرات در گذشته زمین پی میبرند.
• تمام مطلعاتی که در مسیر شناخت زمین صورت میگیرد و علومی که در این مسیر پا گرفته و میگیرند در نهایت در خدمت جامعه بشری قرار میگیرد. در این علوم چگونگی استخراج واستفاده از مواد موجود در زمین و محیطهای زیستی پایدار در زمان پیدایش این مواد مورد بررسی قرار میگیرد و در علومی دیگر از خطرات ناشی از نیروهائی در حال حرکت و پویای موجود در زمین که ممکن است رفاه یا هستی انسانها را با خطر نیستی مواجه سازد آگاه میسازد. چون مواد موجود در زمین و ساختمانهای طبیعی موجود در آن از ابتدای تاریخ بشریت مورد استفاده انسانها بوده است میتوان گفت این علم از قدیمیترین علومی است که انسانها نا خودآگاه به آن پرداختهاند ودر طی قرون رفته رفته این علم و شاخههای متنوع آن مدون و طبقه بندی شدند و رشتههای فرعی وتخصصی با قوانین تعریف شده را به وجود آوردهاند که هریک بخشی از دانش زمین شناسی را تشکیل میدهند.
• زمین شناسی علمی است که به طور کلی در باره زمین صحبت میکند. این تعریف را باید کاملتر کرد. زیرا موضوع علوم دیگری نیز مثل هیات و نجوم و ... درباره زمین صحبت میکنند. ولی مقصود از زمین شناسی ، شناسایی و مطالعه تئوریهای پیدایش زمین و مواد تشکیل دهنده آن ، بررسی عواملی که در وضعیت آن تاثیر دارند. و بالاخره مطالعه و شناسائی مواد ارزشمند زمین و نحوه استفاده از آنهاست. زمین شناسی علم قدیمی و دارای سابقه طولانی است. و بشر همواره در مورد زمین کنجکاو بوده است. حوادثی مانند زلزله ، طوفان ، سیل ، گردباد و ... انسان را همواره در مورد زمین نگران می کرده. علم زمین شناسی ، یعنی آنچه که امروزه به علم جداگانه دارای رشتههای متنوعی است که بیش از دو سه قرن سابقه ندارد. و مانند سایر رشتههای علوم تحقیقات مداوم دانشمندان متعددی این علم را به پایه امروزی رسانده است.
نقش زمین شناسی در زندگی
زمین شناسی علم قدیمی و سابقهداری است. اصولا بشر اولیه ، همیشه در مورد زمین کنجکاو بوده است. این کنجکاوی را میتوان معلول دو علت اساسی دانست. اول اینکه بشر و سایر موجودات زنده ، هستی خود را مرهون زمین بوده و همیشه غذای خود را از آن بدست میآوردهاند و بدین ترتیب مجبور بودهاند که دائما در مورد آن مطالعه کنند تا بتوانند غذای مناسب و حدالامکان متنوعی برای خود به دست آورند. نکته دومی که بشر را در مورد زمین نگران میکرده است، وقوع حوادث ناگواری مانند زلزله ، آتشفشان ، طوفان ، سیل و نظایر آن بوده که همیشه خسارات مالی و جانی زیادی را سبب میشده است و بشر به ناچار همواره در صدد بوده است که علل این حوادث را دریابد تا بتواند حتی المقدور از وقوع آن جلوگیری و یا حداقل آن را پیش بینی کند.
در مبحث زمین شناسى محیط زیست کنش و واکنش انسان با محیط زمینشناسى بررسى مىشود. زمینشناسى محیط زیست علمى است که مورد قبول عامه واقع شده است.
زمین شناسى محیط زیست در واقع یک موضوع جدید نیست و بطور کلى باسه شاخه از علوم زمین بیشتر در ارتباط است، ژئومورفولوژى، زمینشناسى اقتصادى و زمینشناسى مهندسی.
با اطلاع از زمینشناسى محیط زیست مىتوان نیازها ، نحوه اداره محیط زیست ومدیریت در امور زیست را بهتر فهمید. در زمینشناسى محیط زیست فقط مناطق روستایى و طبیعت اطراف ما بررسى نمىشود، بلکه محیط زیستهاى شهرى و منابع آلودهکننده آنها نیز مورد تحقیق و کاوش قرار میگیرد. از سال 2000 میلادى حدود 5/3 میلیارد نفر از مردم جهان (50 درصد مردم جهان) در مناطق شهرى زندگى مى کنند که فقط 1 درصد مساحت زمین را شامل مىشود. در این وضعیت است که کنش و واکنش انسان و محیط زیست زمینشناسى بیشترین شدت را خواهد یافت و زمینشناسى محیط زیست بصورت عملى بیشترین کاربرد را پیدا مىکند. رشد شهرها وجود منابع آب، کانىها و سنگها را ایجاب مىکند و مواد باطله و زبالههاى زیادى را باعث مىشود که همین آسیبپذیرى انسان به مخاطرات طبیعى را بالا مىبرد و این باید در مدیریت مورد توجه قرار گیرد. در این درس چنین مطالبى بررسى مىشود.
زمینشناسى محیط زیست یک موضوع کاربردی است و زمینشناسان محیط زیستى یک نقش اصلى و مهم در مدیریت مرتبط با زمینشناسى محیط زیست دارند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:19
چکیده:
بافت اکولوژیکی شهر
اشغال زمین شهری را در جریان زمان در الگوهای دینامیکی مختلف می توان نشان داد. این روش را اولین بار «تونن» روی اراضی روستایی معمول داشته ، و از سال 1920 به این طرف در ایالات متحده آمریکا و سپس در فرانسه نظر جامعه شناسان به نحوة اشغال زمین و بافت اکولوژیکی شهر جلب شده است و بر این اساس گروهی از محققان امریکایی زیر نظر «برگس» در ساختار اکولوژیکی سکونتگاههای شهر شیکاگو به مطالعه و تحقیق پرداخته اند.
روش تحقیق آنان در اکولوژی شهری بی شباهت به روشهای معمول در اکولوژی گیاهی نبوده ، چه به همان گونه که در اکولوژی گیاهی فرایندهای «هجوم و استیلا» و «تسلط و حاکمیت» و بالاخره جانشینی و یا به سخن دیگر «توالی و تسلسل» مکورد توجه اکولوژیست ها است، در اکولوژی شهری نیز همین فرایندها از مرکز رو به پیرامون شهر مورد توجه جامعه شناسان شهری است.
حصول شرایط «ارتقاء اجتماعی» در جامعه سرمایه داری، مبتنی بر پویایی بازرگانی و صنعتی و سودآوری خدمات ، بر لغزش مکانی انسانها در محدودة جغرافیایی شهرها سبب شده و در نتیجه به حرکت دائمی انسانها و جابجا یی طبقه یی، با طبقة دیگر اجتماعی در فضای جغرافیایی شهر منتهی می شود. برای فهم این فرایند نگاهی داریم بر نظریة برگس جامعه شناس آمریکایی و نظریه پردازان دیگری که در این زمینه بحث هایی داشته اند:
الف- برگس اولین بار روش دوایر متحد المرکز متداخل را در بافت اکولوژیکی شهر شیکاگو مورد آزمون قرار می دهد و به این نتیجه می رسد که هر شهر از مرکز رو به پیرامون خود روی اشعه دوایر متحدالمرکز گسترش یافته و قشر حلقوی متوالی را به دور هسته خود می تند و در اثبات این نظر برگس روی شهر شیکاگو پنج منطقه متوالی را به شرح زیر تشخیص می دهد:
1- بخش مرکزی شهر با عنوان (C . B . D) که مرکز تمرکز امور اداری، اجتماعی و بازرگانی شهر است.
2- بعد از مرکز شهر، منطقة انتقالی و یا گذرگاهی است. در این منطقه، محلات سکونتگاهی قرار دارد که به وسیلة بخشی از فعالیت های مرکز شهر اشغال شده و در این قشر گتوهای سیاهان و کلنی های مهاجران شکل گرفته است و در همین نوار حلقه یی گروهی از کارگران در جنب واحدهای صنعتی سکنی گرفته اند.
3- منطقه یا قشر شماره 3 سکونتگاه کارگران صنایع است و در عین حال سکنی مهاجرانی است که بعداً به شهر مهاجرت کرده اند (مهاجران دسته دوم).
4- در منطقه شماره 4، طبقة ثروتمندان بیشتر در خانه های اختصاصی سکونت دارند و در بخشی از این قشر، خانه های آپارتمانی و هتل های سکونتگاهی نیز جایگزین شده است.
5- آخرین منطقه ، پیرامون شهر را می پوشاند که حومه ها و حتی شهرهای اقماری را نیز در بر می گیرد. این منطقه که پنجمین قشر حلقوی شهر است محل مهاجرت ها و جابجایی روزانة کارگران است
برگس عقیده داشت که این طرح حلقه یی ساده به تبع ناهمواریها و راههای ارتباطینظم کاملا هندسی خود را ممکن است از دست بدهد، وانگهی هر منطقه به سوی منطقة بیرونی خود در حال گسترش و چنگ – اندازی است چرا که بر اثر رشد منطقه 1 شهری مناطق گتو (سیسیل کوچک و شهر چینیان) به سوی بیرون از مرز خویش جابه جا می شود و این حرکت زمانی شدت می یابد که فرزندان مهجران منطقه 2 بتوانند در منطقه 3 محل کار و اشتغالی را برای خود داشته باشند.
«سیلوی رمبر» استاد جغرافیای شهری دانشگاه استراسبورگ عقیده دارد که «طرح و الگوی متحدالمرکز برگس در منتهی درجة گروههای نژادی انجام گرفته است» حال این سئوال مطرح است که در این منطقه بندی نگرشهای دیگری به ویژه اقتصادی مورد توجه نبوده است؟ چرا که هر قدر از مرکز شهر رو به پیرامون آن پیش به رویم به همان اندازه دسترسی به امکانات و وسایل زندگی کمتر شده و در نتیجه قیمت پائین می آید. اصولا در حواشی و پیرامون شهرها بی نظمی های موجود در دوایر متداخل ناشی از مسیر خطوط راه آهن است.
جابه جایی انسانها به منظور انجام خریدهای روزانه و یا برای رفتن به سر کار با مشکلاتی روبرو است و این جابه جایی وقت و تعرفه حمل و نقل بیشتری می طلبد و خستگی مفرطی هم در پی دارد و در نتیجه بهای زمین نیز در سطحی نازل است و بر این اساس گروههای اجتماعی کم درآمد به کنار شهر و حومه می لغزند، مگر در یک حالت استثنایی ، و آن زمانی است که مرکز شهر فرتوت و از لحاظ شرایط زیست محیطی ناسالم است فقرا و تهیدستان با پرداخت نازلترین اجاره بها در این مساکن کم ارزش سکونت اختیار کرده و به جابه جایی روانة پاندولی تن می دهند. بر این مبنا شومبا ردولوو به خلاف سیلوی رمبر عقیده دارد منطقه بندی متحدالمرکز برگس تنها بر مبنای سطح زندگی و بقة اجتماعی شکل نمی گیرد بلکه فرایندهای جمعیتی ، تراکم و جابجایی وسیال بودن جمعیت و نیز فرایندهای اقتصادی، تکنیکی و عوامل تاریخی را در شکل یا بی ساخت شهری با دوایر متحدالمرکز نقشی است و بر این اساس شومبا ردولوو بر مبنای پراکندگی و تراکم جمعیت و جمعیت فعال و نیز به مقتضای جایگزینی موسسات و واحدهای بزرگ صنعتی تئوری پیشنهادی برگسس را با اختلافی (که بر اثر رشد ستاره یی شکل پاریس بر مبنای توسعة طرق ارتباطی در بستر گذرگاههای طبیعی رودخانه یی پیش آمده است) روی شهر پاریس پیاده می کند و هفت منطقة متداخل متحدالمرکز را به شرح زیر تشخیص می دهد:
1- اولین منطقه هستة پاریس است که شکل بیضی دارد، و به سوی مغرب می لغزدو این هسته مرکز بازرگانی و مالی پاریس که به تدریج از جمعیت خالی می شود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:26
چکیده:
کنفرانسی از « هانری لوی ـ برول » استاددانشکده حقوق پاریس ( 1 )
ترجمه : ف . ناصری
تحقیق علمی که هدف کلی « مرکز مطالعات جامعه شناسی » است فقط نسبت به قضایائی که یکنوع سرشت برون ذاتی ( 2 ) دارند عملی است 000 حقوق یک علم اجتماعی است و میتواند موضوع علم باشد : ایندو مطلب که در تجزیه و تحلیل ازهم جدا میشوند . در حقیقت یکی هستند این امر خیلی روشن است که اگر حقوق یک علم اجتماعی باشد بالنتیجه یک علم است و بهمین جهت مسلما” بامور برون ذاتی تعلق دارد .
اما کوشش اصلی من محرز ساختن این امر خواهد بود که حقوق دارای سرشت اجتماعی است . در واقع این فکری است که بقدر کافی شناخته شده است و امکان دارد شما بمن بگوئید این یک « حقیقت بالمعاینه » ( 3 ) است . با این وجود من تصور میکنم که توجه باین نکته و نمایاندن اینکه اهمیت مقام حقوق در قلمرو امور اجتماعی از چه جهت است و چطور حقوق در قلب زندگی اجتماعی جای دارد ، مفید است .
من از تعریف قضیه اجتماعی آغاز میکنم که در مکتب فرانسوی جامعه شناسی ( 4 ) از آن گفتگو شده و مخصوصا” دورکهایم ( 5 ) ثابت کرده است که قضیه اجتماعی قضیه خاصی است یعنی سرشته های ویژه ای دارد که منحصر به آن است و مخصوصا” پدیده خود زائی است که از اجتماع مردم در گروهها حاصل میگردد.
هرجا گروهی ( مجتمعی ) که یک قسم استمرار ، یک قسم پیوستگی . یک قسم ثبات را نشان میدهد یافت شود این گروه موجد یک سلسله پدیده هائی میشود که بوضوح پدیده های اجتماعی هستند و وجود آنها قائم بوجود همزمان گروه است از گروه یک حیات اجتماعی پدید میاید که با قضایا و رویدادهائی با طبیعت خاص تظاهر میکند .
اکنون با احراز این امر وحصول این نتیجه که گروه چیزی غیر از جمع ساده واعضاء آنست . باید پرسید حقوق چیس میتوان حقوق را بوجوه زیادی تعریف کرد اما دو وجه اساسی در تعریف آن وجود دارد و آن برحسب اینستکه مفهوم حقوق درون ذاتی ( 1 ) یا مفهوم حقوق برون ذاتی ( 2 ) را در ذهن داشته باشیم .
حقوق درون ذاتی اختیاری است که این یا آن شخص در ارتکاب فلان یا فلان عمل داراست . حقوق برون ذائی قاعده ایست که منبعث از گروه است و باعضاء تشکیل دهنده آن تحمیل میگردد . بدیهی است وقتی من کلمه حقوق را بکار میبریم معنای دوم ، معنای حقوق برون ذاتی را در نظردارم . پس حقوق مجموعه قواعدی است که روابط انسانی را تنظیم میکند . گاهی در فرمولی ، اندک متفاوت ، گفته میشود حقوق سیستم ضمانت های اجرائی است واین تعریفیاست که دورکهایم و مخصوصا” فوکونه 0 3 ) از حقوق میکنند . دراین سیستم که اساسا” ضمانت های اجرائی حقوق را میسازند ،دو دسته بزرگ از تضمینات تشخیص داده میشوند . تضمینات جزائی ( 3 ) که مجموعه آن حقوق جزا را تشکیل میدهد و تضمینات توزیعی ( فردی )یا اجری ( 5 )که حقوق موسوم به حقوق خصوصی و مخصوصا”حقوق مدنی را میسازند . اما بنظر میرسد که تنزل دادن حقوق به یک سیستم ضمانت های اجرائی مشاهده ان از یک زاویه خیلی کوچک و منحصرا”دیدن وسائطی است که جامعه با آنها اعضاء خود را اداره میکند من ترجیح میدهم کلمه یا که وسیعتر وبیشتر قابل فهم باشد بکار برم وبگویم حقوق ، حقوق برون ذاتی که ما از آن سخن میگوئیم بیشتر یک سیستم تعهدات است و کلمه تعهد را هم بمعنای وسیع آن در نظر گیرم تا ابهامی در آن بوجود نیاید .کلمه تعهد در یک اثر مشهور ازفن برینز ( Von brinz ) بدو عنصر تعریف شده که لغات آلمانی آنها که فن برینز بکار برده چنین است
شولد ( Schuld ) و هافتونگ Hoftung ; شولد یعنی دین ، در لاتین دبیتوم ( Debitum ) و هافتونگ یعنی یکنوع مسئولیت ، در لاتین اوبلیگاسیون ( Obligatio ) بمعنای اخص که خود در مقابل اوبلیگاسیو ، بمعنای اعم قراردادن و این یکی شامل هر دوصورت موضوع یعنی دبیتوم و ابلیگاسیو میباشد . وقتی من از حقوق بعنوان یک سیستم تعهدات گفتگو میکنم کلمه تعهد را در این معنای وسیع یعنی شولد و هافتونگ مجتمعا” در نظر میگیرم و از این لحاظ معتقدم باید از حقوقدانان محض ، که تعهد را مانند یک قسمت از حقوق ، نه مانند عامل فعال در کلیه پدیده های حقوقی ، تلقی میکنند خیلی پیشتر رفت . در نظر آنان تعهد تنها یک سیستم دیون مطالبات در روابط ، بخصوص روابط اقتصادی ، افراد انسانی است و فقط از قراردادها یا از جرائم ، طبق تعریف که حقوقدانان رم از آن نموده اند ناشی میشود ، تعریفی که بعدا”بوسیله خود اینان اصلاح گردیده است بدین نحو که بافزودن شبه عقد ، شبه جرم وحتی آنچه که قانون نامیده میشود به طبقه بندی منابع تعهدات ناگزیر شده اند .
بنظر من بدیهی است که این تئوری درباره منابع تعهدات کاملا خودسرانه ، نارسا و تجربی ( غیر علمی ) است من چنین طبقه بندئی ازمنابع تعهدات را در مقاله ای که اخیرا”در « جزوه های بین المللی جامعه شناسی » ( 1 )منتشر شد مورد انتقاد قرار داده ام اما حالا در این باره نمیخواهم بحث کنم . من فقط میخواهم بگویم چرا تعهد همه حقوق را در برمیگیرد و حقوق خانواده و حقوق مالکیت را هم مانند آنچه قلمرو خاص تعهدات نامیده می شود یعنی قراردادها و جرائم شامل میگردد . تعهد تمام حقوق و هر موضوع حقوقی را در بردارد وخود فکر تعهد هم براساس اندیشه تعادل قرار دارد . تعهدات از طرف محیط اجتماعی تحمیل میشوند تا تصورگروه اجتماعی درباره تعادلی که بایدحکومت کند واستقرار آن برای کارکردن ماشین اجتماعی لازم است ،در هر آن ودر هر حالت واقعیت یابد .
اما این تعادلی است که همواره ناپایدار است زیرا نیروهای اجتماعی دائما” متحرک و متغیرند و نه تنها بامور اقتصادی ارتباط دارند بلکه به اعتقادات منتشره درگروه اجتماعی مورد نظر نیز بستگی دارند.
بدینقرار من باسانی میتوان حقوق را ، حقوق برون ذاتی را ، همچون یک سیستم تعهدات که ،در هرآن و هر حالت باعضای گروه تحمیل میشود تعریف کنم .
اما شما حالا میتواند اینطور انتقادکنید که تنها حقوق نیست که یک سیستم تعهدات است اخلاق هم یک سیستم تعهدات است . پس باید حقوق را از اخلاق متمایز ساخت . در این مسئله یک امتیاز کلاسیک هست که من پافشاری زیادی روی آن نمیکنم اما برای روشن شدن بحث باید خصوصیت این اختلاف را بخوبی نمایان ساخت .
من در این باره بطور کلی به اختلافی که در مکتب فرانسوی جامعه شناسی مخصوصا” بوسیله دورکهایم عنوان شده است رجوع میکنم دورکهایم در بیشتر آثار خود میگوید حقوق به حالات قوی وجدان جمعی مرتبط است در صورتیکه اخلاف به حالات ضعیفتر این وجدان برمیگردد و این مطلب اگر مجازات اعمال ارتکابی از طرف اعضاء گور ( مجتمع ) در نظر باشد . یقنیا” درست است .
این مسلم است که ازنظر ضمانت اجرای جزائی جرائم اگر خفیف باشند و جز بشکل سطحی وجدان گروه را جریحه دار نکنند ، بقلمرو اخلاق تعلق دارند در صورتیکه بالعکس اگر این وجدان عمقا” آسیب بیند ، باعث یک مجازات ، یک مجازات پیش بینی شده مجازاتی که غالبا”بوسیله محاکم مقرر میشود ، میگردد ضمانت اجرای اخلافی اغلب ممکن است یک بی اعتنائی ساده باشد و یا اینکه اسلحه آن تمسخر . استهزا وحداکثر سرزنش باشد در حالیکه ضمانت اجرای جزائی یعنی ضمانت اجرای قضائی تضمین با خصلت جزائی است که لااقل دامنه آن ، غالبا” خیلی وسیعتر است .
مثال زنده ای که میتواند این اختلاف را بین اخلاق وحقوق از نظرجزائی نشان دهد چیزی است که ما خود در سالهای اخیر شاهد آن بوده ایم و آن مجازات جنایات جنگ است .
جنایات جنگ پس از اولین جنگ جهانی ، موضوع بررسی وتعقیب واقع شده و معاهده ورسای مجازاتی برای جنایات آلمانها پیش بینی کرده و ترتیب داده بود . اما این مجازات بمرحله اجرا گذارده نشده بالعکس ، بدنبال سفاکیهای کاملا وحشیانه ای که در طی جنگ اخیر صورت گرفت . بسبب عکس العمل شدید جنایات بیمانندی که آلمانها بدان متهم بودند ،یک دستگاه قضائی ایجاد شد و رای خود را داد :
دادگاه نورنبرک 0 پس آنچه می بینم حرکت بسیار آموزنده است از قلمرو اخلاق که در آن اینگونه جنایات از سی سال قبل قابل دادرسی بودند بسوی قلمرو حقوق که یکی دو سال است ضمانت اجرای قضائی برای تعقیب این قبیل جنایات فراهم شناخته است .
این امر ، فوق العاده قابل توجه است زیرا ما اینجا در برابر یک نظم حقوقی جدید هستیم از وجود یک دادگاه منظم میتوان استنباط کردکه لااقل پایه یک جامعه گذارده شده است .
دادگاه یکی از عوامل خیلی بارز وجودیک جامعه است . میتوان با جابحا کردن کلمات یک عبارت مشهور گفت ( Ubi jus ubi societas ) ( هرجا حقوق هست یک جامعه تشکیل میشود ) . بنابراین حالا که یک دادگاه بین المللی تشکیل شده میتوان گفت که جامعه انسانی ملتهاهم شکل میگیرد .
من این پرانتز را می بندم وفقط خاطرنشان میسازم که سیستم تعهداتی که حقوق را تشکیل میدهد و من امتیاز آنرا از تعهدات اخلاقی بازنمودم ، بایداز تعهدات مذهبی نیز متمایز گردد و از لحاظ ضمانت اجرا بازشناخته شود . مذهب نیز از جهاتی یک سیستم تعهدات است حتی مذاهبی وجود دارند که خیلی بیشتر از اصول عقاید برآداب و مراسم مبتنی شده و تقریبا”به آن منحصر گردیده اند وجه شناسائی اینگونه مذاهب ممنوعیت های آن است اما آنچه یک سیستم حقوقی را از یک سیستم مذهبی متمایز میسازد کیفیت ضمانت های اجرائی است بدینقرار که ضمانت اجرای مذهبی صفت فوق طبیعی دارد در صورتیکه ضمانت اجرای حقوقی دارای صفت زمینی است .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
فهرست مطالب:
مقدمه
گروه های اجتماعی
1-1 مشخصات گروه
2-1 عضو گیری گروه
3-1 طبقه بندی گروههای اجتماعی
4-1 مبنای مشترک گروههای اجتماعی
گروه های عمده اجتماعی
آسیب شناسی اجتماعی چیست؟
اهمیت گروه ها
آشنایی با آسیب های اجتماعی
کجروی اجتماعی
کجروی و نابهنجاری
ارزشهای اجتماعی
هنجارهای اجتماعی
آسیب افت تحصیلی و عوامل آن
آشفتگی عاطفی و هیجانی
نارسایهای جسمی
علل خانوادگی
1) روابط و نظام ارزشی خانواده
2) فقر مادی خانواده
علل آموزشی و مدرسه ای
مصاحبه
مقدمه:
ای خداوند پاک و بی انباز و یار دست گیر و جرم ما را در گذر
” مولوی“
انسانها در فراز و نشیبهای تاریخ همیشه از دردها و آسیبهای اجتماعی بسیاری رنج برده اند و همواره در جستجوی یافتن علل و انگیزه های آنها بوده اند تا راهها و شیوه هایی را برای رهایی از آنها بیابند. از مجموعه این آگاهیها و تجربه ها و آموخته ها، توانسته اند زمینه های مطالعاتی و رشته های مختلفی را برای تبیین بی هنجاریها و نا بسامانیهای زندگی اجتماعی پی ریزی کنند. حاصل این کار پیدایی دانش آسیب شناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات) است. آسیب شناسی اجتماعی مطالعه بی نظمیها و آسیبهای اجتماعی همراه با علل و انگیزه های پیدایی آنها و نیز شیوه های پیشگیری و درمان این پدیده ها، به انضمام مطالعه شرایط بیمار گونه اجتماعی است؛ زیرا خاستگاه اصلی تبهکاری را باید در کل حیات اجتماعی و نوع خاص روابط انسانی جستجو کرد. نا بسامانیهای اقتصادی-اجتماعی از قبیل : فقر، تورم، گرانی، بیکاری، فقدان امنیت مالی و حقوقی و دیگر عواملی که باعث ” محرومیت“ می شوند، زمینه مساعدی را برای انواع مختلف آسیبهای اجتماعی چون : خودکشی، سرقت، اعتیاد به مواد مخدر، الکلیسم، طلاق، گدایی و ... فراهم می آورند. از این رو مفهوم آسیب شناسی گستره وسیعی پیدا می کند و از ابعاد ارزشی و کاربردی فراوانی برخوردار می گردد.
گروه های اجتماعی
می دانیم که شخص اجتماعی واحد پایه در انواع گروهبندیهای اجتماعی است. اکنون سعی می کنیم گروه اجتماعی را تعریف کنیم. گروه اجتماعی به سبب وجود عینی اش در خارج از ذهنیت انسان نمی تواند سنخ اجتماعی محسوب شود. ماهیت روابطی که اشخاص در گروه ها اجتماعی دارند آن را از جماعت اجتماعی متمایز می کند و در یک گروه اشخاص با هم متحد می شوند، منافع مشترک پیدا می کنند و کنش متقابلشان طبق الگو است. بنابراین، گروه اجتماعی از افراد انسانی که در روابط متقابل هستند تشکیل می شود.
هر مطالعه ای درباره منشاء و شکلبندی گروهها باید عطف به یک گروه خاص باشد که آغاز و انجامی در زمان دارد، در این معنا که در زمان معینی بوجود می اید، مدتی کوتاه یا بلند، دوام می آورد و سپس از بین می رود. نمی توان بدون توجه به ابتدا و انتها از زندگی گروهی سخن گفت. زندگی گروهی و روابط اجتماعی با هستی اشخاص بوجود می آید و بسط می یابد.
1-1 مشخصات گروه
تعریف جامعه شناختی واژه ” گروه“ خیلی مفصل تر از آنست که در بالا تذکر دادیم. تعریف کامل تر گروه اجتماعی باید مشخصات زیر را در بر گیرد:
الف)واحد اجتماعی که گروه نامیده می شود، باید از درون، به افرادی که عضو آن هستند، و از بیرون، به اشخاصی که ناظر آن هستند، چنین هویتی را القا کند. منظور این نیست که هر فرد عضو گروه باید شخصا معرف حضور هر فرد دیگر عضو یا غیر عضو باشد. انجمن های سری، لژهای فراماسونری، در تعریف گروه اجتماعی جا می گیرند، در حالی که اعضایشان جمع بسته ای را تشکیل می دهند و نه تنها بر اشخاص خارج که بر بیشتر اعضای گروه ناشناسند. در شهرهای بزرگ شمار گروههای اجتماعی آنقدر زیاد است که هیچ کس نمی تواند همه آنها را شخصا بشناسد، ولی همه آنها کم و بیش قابل شناسایی هستند.
ب)گروه یک ساختار اجتماعی دارد، در این معنا که موقعیت هر عضو یا هر شخص نسبت به موفقیتهای دیگر معین است. روی همین اصل، آرایشی از پایگاههای اجتماعی یا قشر بندی اجتماعی در هر گروهبندی حتی در کوچکترینشان( مثلا در خانواده) مشاهده می شود. در هر گروهی حتی در تساوی طلبانه ترینشان نشانه ای از مراتب فرمانبری و فرماندهی به چشم می خورد.
ج)در گروه نقشهای فردی وجود دارد. به عبارت دیگر، هر عضو با گروه در مشارکت است. هرگاه اعضای گروه نقشهایشان را ایفا نکنند، زندگی گروه خاتمه می یابد. گروه که در آن نوعی کنش شخصی وجود نداشته باشد، از دیدگاه جامعه شناختی قابل تصور نیست.
ج)در گروه نقشهای فردی وجود دارد. به عبارت دیگر، هر عضو با گروه در مشارکت است. هر گاه اعضای گروه نقشهایشان را ایفا نکنند، زندگی گروه خاتمه می یابد. گروه که در آن نوعی کنش شخصی وجود نداشته باشد، از دیدگاه جامعه شناسی قابل تصور نیست.
د)روابط متقابل میان اعضا اس و اساس گروه اجتماعی است. بنابراین، گروهی که اعضایش با یکدیگر تماس و ارتباط نداشته باشند، متصور نیست. و این ارتباط، حتی محدود به دو شخص، باید به صورت فرایندی دو جانبه باشد.
ه)هر گروه هنجارهای رفتاری دارد که بر نحوه ایفای نقشها مؤثرند. این هنجارها نه قواعد مکتوبند و نه مقررات، اما اعضای گروه آنها را مراعات می کنندو بنابراین رفتار فرد وقتی که در گروه است و به علت گروه دستخوش تغییراتی می گردد.
ج)اعضای گروه پاره ای منافع مشترک و پاره ای ارزشهای مشترک دارند. گاهی این ارزشها کاملا واضح نیستند، اما حضور آنها وقتی نمایان می شود که اختلاف در سطح ارزشها باعث متلاشی شدن گروه می شود. فی الواقع، اختلاف نسلها در گروه خانوادگی غالبا چیزی جز اختلاف در ارزشها نیستند.
ح)هستی و دوام گروه منوط به داشتن یک یا چند هدف اجتماعی است.
ط)هر گروه عمری نسبی دارد که می توان دوره زمانی آن را اندازه گرفت. و این یکی از نشانه های مهم افتراق میان جماعت اجتماعی مستعجل و گروه اجتماعی است.
اکنون با جمعبندی مشخصات فوق می توانیم گروه را تعریف کنیم: گروه واحد اجتماعی قابل شناسایی، سازمان یافته و با دوامی از اشخاص اجتماعی است که مطابق هنجارهای اجتماعی و داشتن منافع و ارزشهای مشترک نقشهای متقابلی را به منظور نیل به هدف یا هدفهای مشترک ایفا می کنند. یک جامعه کلی مثل جامعه ایرانی، هندی، فرانسوی و...، ترکیبی از گروههای اجتماعی است که در آن وجود دارند. در درون یک جامعه گروهها عمدتا با کارکردهای اصلیشان از یکدیگر متمایز می شوند، در حالی که جامعه های کلی با فرهنگشان از یکدیگر متمایز می شوند.
2-1عضو گیری گروه
هر گروه برای ادامه دادن به حیاتش باید بتواند اعضای جدیدی را به عضویت بگیرد. در اصل اشخاص با تولد یا پذیرفته شدن عضو گروه خانوادگی و خویشاوندی گسترده در می آیند. همه گروههای اجتماعی دیگر اعضای جدید را به شرط داشتن صلاحیتهای لازم به عضویت می پذیرند. یک گروه دوستانه ممکن است عضو جدید را به موجب تفاهم صوری اعضای قبلی در خود بپذیرد. اما بعضی از گروهها از راه گزینش، منصوب کردن یا دعوت کردن عضو جدید می پذیرند. در برخی از گروهها، داوطلب عضویت باید صلاحیتش را با گذراندن آزمون کتبی مطابق رسم و آیین گروه به اثبات برساند. در برخی موارد پرداخت حق عضویت اجباریست.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:50
فهرست مطالب:
I - مقدمه
1- گیاه شناسی
2- منشاء
3- رشد، مرفولوژی و فنولوزی( گل و میوه)
4- اهیمت تغذیه ای
5- ارقام
6- آب وهوا
7- آبیاری
8- خاک
9- تغذیه
10- برداشت
11- هر س و تربیت و تأثیر آن بر فیزیولوژی گیاه
12-تکثیر( پیوند) و تأثیر آن بر فیزیولوژی گیاه
13- ریزش و علل عمده آن
14- روغن زیتون و سه فاکتور اساسی در تولید ماکزیمم آن
II - شرایط محیطی و اثرات فیزیولوزیک آن
1- نور
الف- شدت نور
ب- کیفیت نور
2- دما
الف- دمای بالا
ب- دمای پائین
3- آب
الف- میزان آب مورد نیاز
ب- استرس خشکی و تأثیر آن بر فتوسنتز، مانیتول و پتانسیل اسمزی
ج- استرس غرقابی
4- مواد غذایی
الف- نیازغذایی
ب- استرس غذایی
5- نمک
6- آلودگی های زیست محیطی
الف- ازن
ب- UV-B
7- نتیجه گیری
منابع
I - مقدمه
1-گیاه شناسی:
دانه داران Phyllum division :Spermatophta : شاخه
نهاندانگان: sub division: Anigosprems : زیرشاخه
دولپه ها: Dicotyledon Class: زده
پیوسته گلبرگان Gamopetales : sub class : زیرکلاس
پیوسته گلبرگان تخمدان فوقانی : Seri
گل منظم: Group
Geutinales : راسته
Oleaceae : تیره
Oleodieae : زیر تیره
1-L europaea Olea : جنس- گونه
این خانواده در سال 1809 بعنوان یک خانواده مجزا و مستقل به رسمیت شناخته شد. این جنس حداقل 35-30 گونه دارد(5).
زیتون در ختی است زیبا و همیشه با برگهای متقابل و پایا که در مناطق مدیترانه ای رویش دارد. میوه آن سفت و برای تهیه روغن استفاده می شود (1) .
این درخت کوچک بومی قسمت نواحی مدیترانه ای است(7-5). مصریان، یونانیان، و رومی های دوران باستان و بقیه ملت های مدیترانه زیتون را بخاطر میوه های روغنی آن کشت می کردند(7).
2 -منشاء
به احتمال زیاد منشاء اولیه زیتون سوریه و لبنان بوده است و از آن به بقیه نقاط راه یافته است(2).
ولی عده ای معتقدند که منشاء زیتون به 6 هزار سال قبل و به آسیایی صغیر و ترکیه کنونی برمی گردد.(8)
در ایران، گرگان، رودبار و منجیل در ختان کهنسالی هستند که شاید بیش از 2000 سال قدمت داشته باشند(3). امروزه بیشترین ز یتون دنیا در منطقه مدیترانه پرورش یافته و مصرف می شود و مصرف عمده آن به صورت روغن زیتون است بطوریکه 90% از درختان زیتون مدیترانه جهت روغن کشی پرورش می یابند و بخشی از آن نیز به صورت سبز( نارس) یا سیاه( رسیده) مصرف تاره خوری یا رومیزی دارد(6) .
3- رشد، مرفولوژی و فنولوژی:
در خت زیتون یک گیاه کند رشد با طول عمر زیاد است و در نوحی جنوبی مدیترانه بعد از 10 سال به اندازه نهایی خود می رسد. هرچند به دلیل سال آوری و نوسانات بارندگی جهت ارزیابی کلی باردهی و تولید میوه 30 سال لازم است.
غالباً طویل شدن شاخه در بهار رخ می دهد و با افزایش دما رابطه مستقیم دارد. رشد جوانه انتهایی ، نمو جوانه های جانبی را تحت تاثیر قرار می دهد و شکل و ساختار کانو پی درخت تحت تأثیر غالبیت رشد جوانه انتهای قرار می گیرد. البته تابش، حاصلخیزی خاک و تنظیم کننده های رشد نیز غالبیت انتهایی را تحت تأثیر قرار می دهند(5).
گل های زیتون بدون پوشش زیتون به صورت جانبی برروی چوب یکساله و به ندرت گل انتهایی در O.europaea دیده می شود. گلدهی برروی شاخه دوساله نیز غیر معمول است. جوانه های رویشی و زایشی در کنار محور برگ قرار می گیرند. گلدهی و تشکیل میوه و نمو آن به میزان زیادی به شرایط آب وهوایی بستگی دارد(5)0
گل زیتون به رنگ سفید – بایک کاسه کوچک 4 گلبرگ، 2 پرچم و یک مادگی سبز – گوشتی با یک خامه کوتاه - ضخیم و یک کلاله بزرگ دیده می شود(12).
گل خوشه به تقسیمات دوتایی 40-12 گل(5) یا( 26-12 )گل(12) در هر خوشه، گلها کامل( هر مافروریت) و یا ناقص هستند(5-12) و در هر خوشه تنها یک میوه تشکیل می شود فقط در بعضی ای کولیتوار ها با میوه کوچک( مثلi Koroneik ) ممکن است 3 میوه در هر خوشه تشکیل شود.در هر گل آذین گلدهی همزمان نیست و علت ریزش اولیه در زیتون لقاح ناقص است(5). زیتون گیاهی دگر- گشن است و نیاز به پلی ناریز دارد چرا که خود نا سازگار است و گرده افشانی آن توسط باد صورت می گیرد(12-5). هر در خت بالغ در هر سال 000/500 یا بیشتر گل میدهد و میزان fruit-set در آن کمتر از 5% است(5). در بعضی از منابع آن را بین 5- 1% ذکر می کنند(12). با توجه به شرایط آب وهوایی و سال(رشد) در حدود 98 تا 15 درصد از گل های ز یتون کامل هستند(12).