فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
مقدمه:
ارتباط مسائل حقوقی بامسائل اجتماعی تنگ ترونزدیکتراست تاارتباط مسائل اجتماعی به مسائل اخلاقی وحتی مسائل دینی.درامورحقوقی این ارتباط محسوس تراست ونمایان ترومکشوف تراگر دین درعمل اصولا امری است جمعی(قدرت کلیسارادرنظربگیریم) محتوای آن مستقل ازجامعه است.اگر اخلاق ازگروههای اجتماعی جدانشدنی است برای اثبات موجودیت خود از((کانون))1 های خاص اجتماعی بی نیاز است ودرحوزه عمل نیز، هم ممکن است انفرادی باشد هم اجتماعی. حقوق، برعکس، درهرنوع ودرهرصورت باید براندیشه ای جمعی بناشود وبدون آن این ارتباط یااین اختلاط جزء به جزء، میان تکالیف عده ای وخواستهای عده ای دیگر، که تشکیل دهنده قلمروحقوقاست، برقرارنمی گردد.ازطرف دیگر چون درعین حال((احکام ومقررات حقوقی)) و((نظامهای حقوقی)) غالبا وابسته به مراجع قدرت داوری یاقضائی اند، که دفاع یااستقرارآنها رابرعهده دارند، وچون نخستین وظیفه حقوق، رفع اختلافهای اجتماعی است ، بنابراین می توان گفت که حقوق ، هم درحوزه عمل وهم ازنظرمحتوا، جنبه اجتماعی دارد ازهمین روست که حقوقدانان غالبا بی آن که خود متوجه باشند، جامعه شناس اند.حتی حقوقدانان روم، که پیشگامان نظریه فردگرائی قضائی بودند ومی خواستند این فن رابه صورت منطق تغییرناپذیرحقوقی درآورند، می گفتند که ((هرجامعه ای باشد ، حقوق هم هست))2 بااین همه باید این ضرب المثل به محک تجزیه وتحلیل زده شود ونکات مختلف آن بررسی گردد: برای روشن شدن موضوع باید گفت که: ((هرجاجامعه ای باشد، یاطبقه ای اجتماعی یاگروهی شالوده یافته ، یابه عبارت ساده ترهرجاصحبت از((ما)) مائی فعال باشد، به احتمال زیاد،حقوق هم هست)) این امربه طرح یک پرسش اساسی درجامعه شناسی حقوق رهنمون می شود: آیا نباید انواع گروه بندیهای اجتماعی(جامعه کلی، گروه، گروه بندیهای((جهان کوچک جامعه شناسی3)) راکه کم وبیش برای ایجاد حقوق مساعدند تشخیص دادواهمیت آن رادرمجموع مقررات اجتماعی وآثارتمدن بررسی کرد؟
هرچند که جامعه شناسی حقوقی، بیش ازجامعه شناسی اخلاقی ، دارای سابقه ای تاریخی است واین سابقه ازارسطوآغازمی گرددوبااندیشه های هوگوگروسیوس4 ومونتسکیو5 وفیخته 6 وکروس 7 و((مکتب تاریخی حقوقدانان)) (پوشتاوساوینچیی 9) وپرودن10ازیک سو، وهانری سومنرمن 11 وبهرینگ 12 وگیرک13 ازسوی دیگربه لایب نیتس ومکتب اومی رسد14 بااین همه ، جامعه شناسان وبیشترحقوقدانان (تاآخرین دهه قرن نوزدهم) نسبت به جامعه شناسی حقوقی نظرمساعدی نداشته اند.کافی است اشاره کنیم که ازمیان جامعه شناسان، سن سیمون که درجامعه شناسی اخلاق و((شناسائی)) بسیاردست دارد، درموردحقوق نظری تحقیرآمیزدارد وآن راساخته وپرداخته ((قانون دانان ومتفلسفان)) میداندکه تنها هدفشان، پنهان داشتن ((عطش سیری ناپذیرقدرت )) است وی هیچگونه واقعیت اجتماعی برای حقوق قائل نیست. این امرمانع ازآن نمی شود که ازDominium)) (اراده فردی) وimperiu (اراده جمعی) حقوق روم)) انتقاد کند وبااین کارمسئله ای اساسی درجامعه شناسی حقوق رامطرح سازد:
یعنی وظیفه اجتماعی حقوقدانان درجامعه های مختلف اوگوست کنت براثرنفوذاحتمالی دومستر15 وبونالد16 آنچه درحقوق می بیند فقط ((بقایای متافیزیک )) است که ((هم یاوه است وهم ضد اخلاق)) ازنظراوجامعه شناسی ((تصورحقوق رابطورقطع ازمیان خواها برد)) زیراجامعه شناسی فقط((تکالیف رابرحسب کارکردها(فونکسیون ها) می پذیرد تکالیفی که مستقیما ازاخلاق نوعدوستانه مبنی برعشق ناشی می شود. اوگوست کنت آشکاراکل حقوق راباحقوق فردی اشتباه می کند، و((توافق اجتماعی)) رابا((هماهنگی ازپیش بوده)) یکی میگیرد تمایلات ((طبیعت گرایانه)) 17 جامعه شناسی اسپنسرمانع ازآن نمی شود که این جامعه شناس، فرمولی برای قانون تحول قضائی جوامع انشاءکند که((ازقواعد بنیادی18)) آغازمی گرددوبه قرارداد خاتمه می یابد)) این نظریه رامن19نیزمی پذیرد .بعدهاطرفداران ((تحصیل گرائی)) 20 ((طبیعت گرائی)) درجامعه شناسی این کاررابه افراط رساندند که واقعیت اجتماعی رابه جلوه های بیرونی رفتارولایه صوری پدیدارهامحدودکنند وازقواعد ، سمبل ها، ارزشهاوتصورات جمعی غفلت ورزند این جامعه شناسان براثرعشق به واقعیت(واقعیتی که بد تفسیرمی کردند) مظاهری ازتمدن راکه درواقعیات اجتماعی تاثیرهمای مهم داشته اند مانند حقوق، اخلاق، مذهب و((شناسائی)) به حوزه پژوهش خودراه نمی داده اند جامعه شناسی کارل مارکس مستقیما دراین خطاها سهیم نیست. مارکس درآثاردوره جوانی خود تصریح می کند که آثار((شناسائی واقعی)) مانند زبان، فرهنگ غیرایدئولوژیکی ، هنروحقوق، قسمتی ازواقعیت اجتماعی راتشکیل می دهندبه علاوه مارکس حقوق رانه به دولت ، بلکه به گروههای اجتماعی مختلف منتسب می داند، ولی متاسفانه درنوشته های بعدی خنود، بیشترآثارتمدن رابه قلمرو((روبنای ایدئولوژیکی)) می افکند، وبااین کاردرحقیرساختن واقعیت اجتماعی به معنای اخص سهیم می گردد21.
بعدها، باجامعه شناسی دورکیم درفرانسه وجامعه شناسی ماکس وبردرآلمان وجامعه شناسی کولی22 وصاحبنظران مکتب ((نظارت اجتماعی)) درامریکا جامعه شناسی قضائی به عنوان شاخه ای ازجامعه شناسی به رسمیت پذیرفته شد.
اماحقوقدانان، به استثنای کسانیکه بطورمستقیم یاغیرمستقیم ازاین اندیشه های تازه درجامعه شناسی نفوذ پذیرفتند ، تامدتهای مدید این سنت قدیمی راکه عبارت بود ازمترادف دانستن دوعبارت (( باید دید حقوق چه می گوید)) و((باید دید عمل چه می گوید))24حفظ کردند، مخصوصا ازآن می ترسیدند که مباداجامعه شناسی حقوقی، دست آخربه حذف حقوق ، حقوق به مثابه قواعد واصول اصلاح وارزیابی اجتماعی، منجزشود. مقاومت اینان ، باآن سنت کهن تحکیم می شد که هرگونه حقوق جاری رانه تنها باتشکیلات مستقر، بلکه بادولت وارکان آن وابسته می دانست ، چنین بود تعلیمات ((مکتب تحلیلی)) اوستین26 درانگلستان( که عمل وسوابق دادگاههای دولتی رادرنظرداشت) ومکتب(( تحصیل گرائی قضائی)) لاباند27 وبرگ بوم28 درآلمان، ونیزمکتب ((اصالت مناط حکم))29 کلسن 30منطق دان. (این دونفرآخراصالت راباقانون می دانستند) ازطرف دیگر این مکتب آخری کارتقابل میان((بودن)) و((باید بودن)) 31 کانت رابه افراط کشاند وقواعد تجربی حقوق راگوئی درجهانی مجزاازواقعیت اجتماعی تصویرکرد: اماهیچ اشکالی نمی دید که معتقد شود((مناط حکم بنیادی32) که به اعتقاد این مکتب، مجموعه قواعد قضائی ازآن ناشی می گردد، بادولت(خواه ملی ، خواه جهانی) یکی است ودراین معنی، هرحقوقی، حقوق دولتی است.
جزمیت وخشکی آشکاراین برداشتها رااختلاط میان مفهوم شالوده اجتماعی ، تشکیلات ودولت تحکیم کرد. این حقوقدانان ازطرفی بعضی ازشیوه هاوروشهای خاص وحدت حقوق راکه ویژه بعضی ازجوامع بود( مثلا امپراطوری روم یاسرمایه داری مبنی بررقابت) به منزله(( منطق تغییرناپذیرحقوق)) پنداشتند ومسائل کاملا شناخته شده بنیاد وبقای مقررات قضائی راکه ازهرحیث مستقل ازدولت بود به روی خودنیاوردند. اراین جمله است مسئله تردید ناپذیراختلاف درداخل جامعه واحد میان احکام ومقررات قضائی مستقلو ازطرف دیگربرمبنای این هسته حقیقت که هرنوع حقوق ازحیث تاثیر، جزدرداخل یک شالوده اجتماعی به کمال خود نمی رسد، ونیزشالوده جوامع کلی ازنظرقضائی برشالوده اجتماعات جزئی حاکم است33
این حقوقدانان به غلط چنین نتیجه گرفتند که وجود هرگونه حقوقی مستلزم آن است که قبلا دولتی وجودداشته باشد اماچنان که درجای دیگرنیزگفته این34 شالوده های اجتماعی،این توازنهای متحرک سلسله مراتب متعددحتی هنگامی که درداخل خود شامل تشکیلاتی باشند ، این تشکیلات رافقط به منزله یکی ازعناصروارکان خود، که دارای اهمیت متغیری است، به کارمی برند، بعضی ازاین تشکیلات هیچ ارتباطی بادولت ندارد، ودولت که چیزی جزتشکیلات مافوق گروههای اجتماعی استقراریافته نیست، درانواع مختلف شالوده های اجتماعی کلی تاثیرهاووظایف متفاوتی دارد.بدینگونه، حتی اگر حقوق فقط درداخل یک شالوده اجتماعی موثرمیبود این امرلزوماآن رانه به تشکیلات دولتی وابسته می کرد، نه به شالوده کلی جامعه، شالوده ای که هیچ دولتی هیچگاه موفق نمی شود.آن راتجسم بخشد.وانگهی تاثیرگذاری حقوق دارای مراتبی است ، همچنان که راههاوصورتهای مختلفی وجوددارد برای تحقق وتبیین آن: این صورت گاه قاعده ای است ازپیش تعیین شده (قانون، عرف وعادت، سابقه) گاه برای موردی خاص قاعده ای خاص وجوددارد(موادری که به تشخیص قاضی واگذارگردیده،((شناسائی وضع جدید امور)) وماننداینها) وسرانجام گاهی امربه تشخیص مستقیم ذینفع واگذارمیشود.این معنی به مااجازه میدهد که حقوق رانه تنها وابسته به شالودههای جزئی وکلی اجتماعی بدانیم که درآنها تحکیم وتثبیت می شود، بلکه می توان آن رابیرون ازهرشالوده ای درخود پدیدارهای اجتماعی تام یافت، اعم ازگروهها، طبقات اجتماعی وجوامع کلی.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:210
پایان نامه دوره کارشناسی رشته روان شناسی عمومی
فهرست مطالب:
مقدمه
۲-تعاریف متغیرها
الف: تعریف مصرف کننده
ب: تعریف بهره وری
ج: تعریف فرآیند فروش
د: تعریف مصرف
هـ : تعریف ماهیت رفتار مصرف کننده
ر: تعریف مدیریت خدمت
۳-طبقه بندی
الف) عوامل مؤثر بر افزایش بهره وری
ب) مدل دایره ای عوامل موثر بر بهره وری (سوترماتسیر)
ج) روشهای اصلی بهبود بهره وری توسط سومانت واماکنو
د) چند راه کار برای ایجاد انگیزه خرید مشتری
هـ) راههای جلب رضایت مشتریان وفادار از دمینیک توربین
ر): شش انگیزه خرید و ۷ مرحله فروش پیگیر
۴: عوامل و مراحل شکل گیری متغیر:
الف) نقش فن آوری دیجیتالی، تلفن و تبلیغات بر رفتار مصرف کننده
ب) تأثیر ارکان پنج گانه تجارت بر تأمین رضایت مشتری
د) نقش برقراری ارتباط با مشتری و اخذ بازخورد مورد نیاز «نمودار عوامل مرتبط با رضایت مشتری»
ر) تأثیر اندازه گیری بهره وری در سیستم بهبود بهره وری
م: تأثیر آموزش کارکنان در نحوه برخورد با مشتری و افزایش بهره وری
ن: نقش زنجیره خدمت به مشتریان در حفظ آنان و افزایش سوددهی
و: نقش مهارتهای انسانی و ظاهر فروشنده بر مصرف کننده
هـ: تأثیر مارک کالا و بسته بندی و ارائه خدمات بر مصرف کننده
۵-مشکلات متغیر
الف: ۲۵ اشتباه در فروشندگی و راههای اجتناب از آن
ب: رایج ترین نارسایی های روان شناختی در بازاریابی و راه حل آن
ج) اهمیت پوزش ساختن و مراحل ایجاد تفاهم در فروش
د) چرا مشتریان را از دست می دهیم؟
ر) چگونه شکایات را مطرح کنیم؟
۶: بهبود مشکلات متغیر
الف: استفاده مؤثر از وقت و برنامه مدون در مراحل فروش
ب: استقرار یک نظام شکایات
ج: چگونه از شکایات مشتریان سود ببریم؟
د) چگونه مشتری خود را حفظ کرده و فروش موفق داشته باشیم؟
هـ: هرم موفقیت و پنج عمل مؤثر بر مصرف
۷-تحقیقات انجام شده در این زمینه
۸-نتیجه گیری و جمع بندی
۹-منابع و مآخد
روان شناسی مصرف کننده، یکی از گرایشهای پرطرفدار روان شناسی در سالیان اخیر به شمار می اید که بیش از هر چیز در جست و جوی شناخت و تحلیل رفتارهای مرتبط با مصرف است. از مهم ترین زمینه های این علم، بررسی موضوع هایی چون: توقعات، سلیقه ها، و خواست های مصرف کننده (مشتریان) است. در عین حال، به کمک این علم می توان، از طریق بازنگری رفتار مصرف کننده عوامل زیربنایی مؤثر بر نگرش ها و باورهای آنها را در برگزیدن نشان (مارک) کالا مورد بررسی قرار داد و همچنین به عوامل فرهنگی – اجتماعی اثربخش بر فرآیند تصمیم گیری مصرف کننده پرداخت. با به کارگیری روش های مطالعه در حوزه رفتار مصرف کننده و پیش بینی رفتارهای مرتبط با خرید، می توان به ساخت و ارائه بهتر کالا پرداخت که در نهایت به افزایش فروش و رضایت مشتری منجر می گردد.
(آتش پور، حمید و میس جنتیان، سمیرا. (۱۳۸۲). روانشناسی رفتار مصرف کننده. تهران)
همیشه برای مسئولان، برنامه ریزان، کارشناسان نیروی انسانی فعال در سازمانهای کشور و نیر متخصصان علاقمند به شرنوشت کشور این سؤال مطرح است که چگونه می توان بهره وری را در سازمانها افزایش داد؟ چگونه می توان بهره وری نیروی انسانی شاغل در سازمانها را به میزان دلخواه رسانید؟ چه عواملی باعث می شود بهره وری یک نهاد، مؤسسه یا سازمان آموزشی، تولیدی، خدماتی، نظامی و … افزایش یا کاهش پیدا کند؟ آیا بعضی از تصمیماتی که تا کنون در رابطه با نحوه انتخاب و به کارگیری نیروی انسانی در سازمانهای کشور اتخاذ شده، در اصل اشتباه نبوده است؟ تا هنگامی که بهره وری در همه سازمانهای فعال در کشور به حد بهینه یا به عبارت دیگر به سطح ممکن نرسد، امکانات موجود برای رشد، ترقی و پیشرفت کشور در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و … فراهم نخواهد آمد. هرچند عوامل متعدد در هم بافته ای باعث می شوند تا بهره وری یک سازمان افزایش یابد و در سطح دلاخواه نیز ثابت باقی بماند، اما اهمیت رهبری و مدیریت اثربخش و وجود یا حضور فعال مدیریت موفق، شایسته و کارآمد در سازمان از اهمیت عوامل دیگر در همین زمینه بیشتر است.
(ساعتچی، محمود. (۱۳۷۶). روان شناسی بهره وری. تهران. ویرایش).
فلسفه مشتری مداری: با ورود به هزاره سوم میلادی، بسیاری از مفاهیم در سازمان های پیشتاز، مفهومی دیگر پیدا کرده اند و به تبع آن، نقش جدیدی را در جوامع عهده دار گشته اند. امروزه روابط انسان ها در یک تعادل طرفینی مفهوم پیدا می کند. به طوری که هر فردی از یک طرف مشتری افراد دیگر است و از طرف دیگر خود مشتریانی دارد.
تا یکصد سال قبل، بازرگانان به طور مستقیم تمام مشتریان را می شناختند و رابطه بسیار نزدیک و چهره به چهره با آنها داشتند اما توسعه روزافزون صنعت بین فروشنده و مشتری نیز فاصله انداخت تا اینکه شکل تولید تک واحدی، به تولید انبوه، ضرورت ارتباطات پیچیده تری را ایجاب نمود. در این راستا تا اوایل قرن بیستم هیچ برنامه مدونی به شکل کلاسیک انجام نشده بود و تا جایی که بررسی ها نشان می دهد، اولین کتاب در زمینه بازاریابی در سال ۱۹۱۹ منتشر و اولین پرسشنامه تجاری نیز در ۱۹۲۰ توزیع شد. بطوری که علی رغم رونق تجاری سنتی تا بعد از جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۳۱ فقط سه موسسه بازارشناسی در دنیا، با دو درصد از بودجه کل به فعالیت مشغول بودند. در یک نگاه می توان گفت، بازاریابی در سیر تکامل تاریخی خود ۴ مرحله را طی کرده است که عبارتند از: ۱-محصول گرایی، ۲-بازارگرایی، ۳-مشتری گرایی، ۴-رفاه گرایی.
محمدی، اسماعیل. (۱۳۸۲). مشتری مداری، تکریم ارباب رجوع. تهران – رسا)
برخی از نویسندگان، تاریخ آغاز مطالعات مدیریت را به وودرو ویلسن نسبت می دهند، اندیشمندانی از قبیل ویلسن، گودنو، چارلز بیرد، ویلابی وگیلوئیگ و تیلور این عقیده استنباط می شود که اداره کردن نه تنها علم است بلکه قلمرو اداره از سیایت جداست و هدف اصلی علم اداره همانا بهره وری است و برغم برخی اصل شماره یک علم اداره به حساب می آمد.
مرکز انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی. (۱۳۸۲)، خاکی، غلامرضا، مدیریت بهره وری.
لغت «روان شناسی» ابتدا توسط علی اکبر سیاسی در سال ۱۳۱۷ در دانشکده ادبیات دانشکده تهران مصطلح گردید. روان شناسی صنعتی در سال ۱۹۰۱ در آمریکا عنوان گردید و چند سال بعد در انگلیس به عنوان رشته ای از علوم شناخته شد. از پیشقدمان روان شناسی صنعتی والتردیل اسکات است که با شیوه های روان شناسی در ازدیاد تولید و کیفیت و کمیت آن اثر گذارد. وی اولین استاد این رشته از روان شناسی به شمار می آید. در سال ۱۹۱۵ رشته روان شناسی صنعتی در موسسه فنی کارنگی توسط والتر وان دایک بینگ هام رایج گردید و در سال ۱۹۲۱ اولین کسی که در این رشته دکترا گرفت، بروس موربود.
پروا – مهدی – (۱۳۸۱). روان شنناسی صنعتی و مدیریت. تهران – چاپخانه حیدری.
خدمت به مشتری و درنظر گرفتن نیازها و سلیقه های مصرف کننده قدیمی ترین و در عین حال تازه ترین مسأله برای هر موسسه ای است. علاقه به رفتار کار و سازمانها چندین هزار سال سابقه دارد. خاستگاههای مطالعه علمی رفتار مربوط به محیط کار در روان شناسی صنعتی جای دارد. دو روان شناس که می توان آنها را روان شناس صنعتی نامید یکی والتر دیل اسکات آمریکایی است که به آلمان رفت تا درجه دکترای خود را با دکتر ویلهم ای وونت که نخستین آزمایشگاه روان شناسی آزمایشگاهی را به سال ۱۷۸۹ در لایپزیک پایه گذایر کرده بود بگذراند.
دیگری هوگو مونستربرگ بود که آلمانی بود و برای تدریس به دانشگاه هاروارد آمده بود و این عقیده را تبلیغ می کرد که روان شناسی می تواند مدیران را در نیل به اهدافشان یاری دهد. شاید مشهورترین مطالعات پژوهشی مونستربرگ آزمونی بود که برای گزینش رانندگان شرکت اتوبوس رانی بوستون تهیه کرد.
در سالهای ۱۹۳۰ اقدامات گرانبهای کورت لوین که استدلال می کرد آزمایش با آدمیان در زمینه های دشوار مانند انگیزش میسر است انجام شد و بخش اعظم آزمایشهای کورت لوین مربوط به انواع گوناگون رهبری و اثرات انگیزش آنها تحت شرایط مختلف بود. در اثنای دهه ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ شکوفایی روان شناسی سازمانی دیده می شود. و دیدگاه معاصر چنین است:
مطالعه رفتار در محیط کار و سازمانها مشتمل رب جامعه شناسی، علوم سیاسی و نظریه مدیریت نسبی است. اصطلاحات متغیر وابسته و متغیر مستقل ذاتاً در مفهوم خاصی ریشه ندارد. هر رفتار پایدار ویژه می تواند پایگاه خود را تغییر دهد بسته به این که در آن زمان فهم چه چیزی وجه همت ماست. رفتار مورد مطالعه متغیر وابسته است و عوامل ممکنی که به خاطر تأثیرشان بر متغیر وابسته مطالعه می شوند متغیرهای مستقل هستند. هنگامیکه کانون علاقه ما را پاره ای از مسائل جدید این رشته تشکیل می دهد این مفاهیم مصداق دارد همانگونه که در صفحات قبل به روان شناسی رفتار مصرف کننده، روان شناسی بهره وری، ارتباط فروشنده و مصرف کننده روان شناسی مدیریت، فرهنگ مشتری مداری، استراتژی های بهره وری و … مورد بحث قرار گرفت. این مسائل هم امروزه که تعاریفمان از موفقیت شغلی دستخوش تغییر شده علاقه ویژه ای را به خود جلب کرده است.
آبراهام. ک. کورمن. (۱۳۸۱) – روان شناسی صنعتی و سازمانی ترجمه (دکتر حسین شرکن). تهران – انتشارات رشد.
۲-تعاریف متغیرها
الف: تعریف مصرف کننده:
به بیانی ساده و غیر تحلیلی، مصرف کننده فردی است که شما باید در برابر پرداختهای وی رضایتش را جلب کنید. پرداخت های مصرف کننده شامل همه ی آن چیزهایی است که برای او ارزشمند است مانند: پول، زمان، وقت و هر چیزی که برای او قابل مبادله باشد.
۱) تهیه کننده یا رساننده: شخصی است که محصول یا خدمات را می فروشد. بر اساس سلسله نیازهای مزلو، چنین فردی به خاطر یکی از نیازهای امنیت، عزت نفس یا نیازهای اجتماعی خواهان پول است.
۲) خریدار. فردی است که محصول یا خدماتی را می خرد اما ممکن است آن را بطه طور مستقیم مصرف نکند، بلکه آن را در زنجیره ی مصرف به فرد دیگری برساند. در سلسله مراتب نیازهای مزلو این فرد ممکن است به خاطر نیاز به محبت و یا تعلق به چنین عملی دست بزند.
۳) مصرف کننده نهایی. فردی است که خدمات و تولیدات را مصرف می کند اما ممکن است آن را شخصا خریداری نکند. به چنین فردی می توان مددجود، مراجعه کننده یا مشتری نام نهاد. در سلسله مراتب نیازهای مزلو فرد مذکور بیشتر بر اساس نیازهای فیزیولوپیک یا نیاز به امنیت، کالا یا خدمات را مصرف می نماید. بر مبنای تعاریف مورد نظر، شخصی که شیرکاکائو یا شکلات را می فروشد، می تواند خود یک خریدار باشد و از فرد دیگری کالا را تهیه نماید. فرد دیگری که کالا را به فروشنده می رساند به نام عمده فروش یا بنکدار معرفی می گردد. زنجیره ی خرید و فروش موزد نظر آنقدر ادامه می یابد تا به مصرف کننده یا استفاده کننده ی نهایی برسد. به منظور ساده کردن طبقه بندی مصرف کننده، می توان آن را به مصرف کننده ی داخلی و خارجی طبقه بندی کرد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:26
چکیده:
علم عبارتست از مجموعه ای از شناخت سازمان یافته درباره دنیای مادی، اجزای تشگیل دهنده و پدیده های موجود در آن که با شیوه خاصی که جهت رسیدن بدان شناخت به کار گرفته می شود مشخص و از سایر روشهای رسیدن به شناخت ممتاز می گردد علم دارای دو شاخه اصلی:علوم طبیعی، علوم اجتماعی تقسیم می کنند اولی به مطالعه پدیده های فیزیکی و بیولوژیکی می پردازد و دومی با جنبه های مختلف رفتار انسان سر و کار دارد.
علوم اجتماعی با پیروی از اصول روش تحقیق در سایر علوم به یافته ها و تعمیم های معتبری دست می یابد. جامعه شناسان مثل سایر دانشمندان به نظریه پردازی دست می زنندداده ها را جمع آوری و سپس به تجزیه و تحلیل می پردازند.
بنابراین جامعه شناسی رشته ای از علم است و تمام خصوصیاتی را که یک رشته علمی باید دارا باشد. دارا است.
جامعه شناسی مطلعه علمی رفتار اجتماعی انسان است. یا به معنی جامع تر مطالعهروند و الگوی کنشهای متقابل افراد و گروه ها اشکال سازمانها و گروه
های اجتماعی، روابط میان آنها و تأثیر گروه بر روی رفتار فرد است.
انسان احتیاجاتی دارد که برای ادامه حیات باید برآورده شوند.(با شرایط اجتماعی محدودیتهایی در راه رفع این احتیاجات به وجود می آورند- لذا تنش و منازعه بین نیازهای انسان و شرایط موجود اجتماعی ایجاد می شود به درک این تنش را آگاهی سیاسی و بعد عملی آن را که سعی در حل و فصل این منازعه دارد سیاست نام نهاده اند. از این می توان گفت که سیاست عملی است اجتماعی که سعی در حل تنش و منازعه بین احتیاجات انسان و واقیعات اجتماعی داشته علمی که این پدیده را مطالعه می کند علم سیاست نام دارد.
فرق میان دو زمینه جامعه شناسی و علم سیاست را میتوان به این شرح اعلام کرد جامعه شناسی علم مطالعه جامعه وعلم سیاست علم مطالعه دولت است و در خصوص جامعه شناسی سیاسی باید گفت که جامعه شناسی سیاسی پلی بین جامعه شناسی علم سیاست است نه بخش یا جزئی از این علوم.
و به این صورت تعریف می گردد که زمینه ای از جامعه شناسی است که با علل و نتایج اجتماعی، نحوه خاصی از توزیع قدرت در درون جامعه و بین جوامع و همچنین با تضادها و تعارضات سیاسی مختلف که منجر به دگرگونی از توزیع قدرت می گردد سر و کار دارد.
دولت: state و حکومت: governmernt)
دولت نهادی سیاسی- قانونی است که در بر گیرنده تمام افراد سرزمین یک کشور می باشد. دولت در محدوده سرزمینش دارای حاکمیت است. بدان معنی که مشروعاتی می تواند افراد دو گروههای موجود در سرزمین خود را مجبور به اطاعت از قانون کند. همچنین هر دولتی دارای یک حکومت است که توسط آن سیاستی را اتخاذ و اعمال می کند. نظارت دولت بر حکومت ممکن اس توسط فرد یا گروهی کوچک و یا توسط اکثریت مردم صورت گیرد که این امر موجب ایجاد اشکال مختلف دولت می گردد. حکومت دستگاه اداره کننده دولت میباشدکه مجموعه اقتدارات سه گانه دولتی یعنی قوای مققنه، مجریه و قضائیه را در اخیتار دارد.
لزوم دولت از جمله مسائلی است که از قرنها پیش نیز در جامعه احساس میشده چرا که وظیفه اساسی نهاد دولت ایجاد نظم و آرایش و هماهنگ ساختن فعالیتهای افراد آن جامعه است ولی در گذشته حتماً در جوامع حکومت وجود نداشت ولی سلسله مراتب قدرت وجود داشته است.
بی نیازی جوامع ابتدایی از وجود حکومت ناشی از سه عامل است:
1-کوچکی گروه
2-مالکیت عمومی
3-سنت پرستی
منشأ دولت و حکومت تطور و تکامل آن
درباره اینکه دولت و حکومت چگونه به ظهور پیوستند اختلاف نظر وجود دارد. طبق نظریه بعضی متفکرین پیدایش دولت و حکومت به ابداع کشاورزی و تأثیر آن در جامعه ربط پیدا می کند.
با پیدایش کشاوزی انسان توانست محصولات بیشتری تولید کند که این خود باعث به وجود آمدن شغلهای مختلف و تقسیم کار بیشتر شد و نیاز نظارت بر جامعه که در اثر ازدیاد کار پیچیده تر شده بود توسط یک سازمان (دولت) الزامی کشت به زعم عده ای دیگر فتوحات نظامی نقش اساسی در به وجود آمدن دولت و حکومت داشته است. زیرا ادراه جنگ و اداره جامعه مغلوب در جنگ به شکلی از نظارت اجتماعی نیاز داشت.
دولتها ممکن است حاصل تجمع تدریجی قدرت و گسترش حوزه وظایف قدرتمندان اجتماعات بوده و یا اینکه از طریق کسب قدرت توسط فرد یا گروهی و تداوم آن بر حسب اصل ارشدیت شکل گرفته باشند.
انواع حکومت و دولت در گذشته و حال
دولتها و حکومتها را به عناوین و با ملاکهای گوناگون طبقه بندی کرده اند اما هیچکدام از محبوبیت عام برخوردار نیستند. الگوهای تکاملی که بیشتر مورد توجه جامعه شناسان است خود انواع مختلفی دارد. از زمان یونان باستان تا به حال سعی در طبقه بندی دولتها و حکومتها شده است و هر کدام با منظور خاصی صورت گرفته که در جای خود ارزشمند هستند. اما اخیراً متفکرین دولتها و حکومتها را بر حسب اینکه نگرش آن دولت و سازمان سیاسی بر مبنای چه نظریه ای قرار دارد به دو گروه نظریه مکانیستی و ارگانیستی تقسیم کرده اند.
در این روش که ازنظریه مبادله اطلاعات در آن استفاده شده چنین عنوان گردیده در حکومتهایی که بر مبنای نظریه مکانیستی قرار دارند. حکومت اطلاعات را از جامعه می گیرد و بازده آنرا به صورت تصمیم گیری های سیاسی به جامعه باز می گرداند اما در دولتهایی که بر مبنای نظریه ارگانیستی بنا شده اند اهداف و خواسته های حکومت به عنوان داده ها و اطلاعات وارد جامعه می شود که باعث تصمیم گیریها و بازده آن به صورت تغییر در نظام متجلی می گردد. نوع اول با حکومتهای دموکراسی غربی و نوع دوم با حکومتهای نوع دیکتاتوری، خودکامه و سوسیالیستی و … همگونی دارد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:65
چکیده:
شرح حال آلفرد آلرد:
آلفرد آدلر در 7 فوریه 1870 در ردلفهایم حومه ی شهر وین در یک خانواده ی متوسط به دنیا آمد (شفیع آبادی و ناصری، 1387) . پدرش تاجر غلات و مادرش خانه دار بود وی دومین پسر و سومین فرزند از شش فرزند خانواده خود بود (چهار پسر و دو دختر) و این موضوع در زندگی او و بیان نظریه ها بیش (ترتیب تولد) تاثیر زیادی داشت (شیلینگ، 1984 با ترجمه ی آرین، 1382). در جامعه آن ها یهودیان کمی زندگی می کردند، به همین جهت او هرگز یک هویت قوی یهودی پیدا نکرد. اگرچه در کودکی به پرستشگاه یهودیان می رفت اما در سن 34 سالگی خود را یک مسیحی می دانست (شولتز، ترجمه ی کریمی و همکاران، 1378؛ ارگلر 1963 به نقل از کریمی 1379). دوران کودکی آدلر از مرگ و بدبختی و حسادت نسبت به برادر بزرگتر و طرد شدن از سوی مادر مشخص می شد. او خود را شخصی زشت و کوچک اندام تلقی می کرد و این موضوع روی خود انگاره اش تاثیر می گذاشت. او دچار نرمی استخوان و کمبود ویتامین D بود که این مشکل او را ازدیدن و بازی کردن با بچه های دیگر باز می داشت زیرا توان راه رفتن نداشت. او به دلیل دچار شدن به اسپاسم حنجره مشکل تنفسی نیزداشت و هنگام گریه احساس خفگی می کرد. آدلر در 5 سالگی ذات الریه گرفت و تا حد مرگ پیش رفت، وی هم چنین در 3 سالگی شاهد مرگ برادرش ردلف در تختخواب کناری اش بود. این دو قضیه تاثیر زیادی روی او داشت و وقتی در 5 سالگی در طی جریان همان بیکاری از دکترش شینه که به پدرش می گفت پسرتان از دست رفته است تصمیم گرفت خودش پزشک شود (فیروز بخت، 1381 به نقل از شارن؛ شولتز ترجمه ی کریمی و همکاران ، 1378؛ فیست 2002 ترجمه ی سید محمدی، 1386).
به عنوان یک کودک بیمار در طول 2 سال اول زندگی ناز پرورده ی مادرش بود و تنها با ورود برادر بعدی بود که از این موقعیت کنار رفت و مورد توجه پدر قرار گرفت به دلیل همین رابطه ی خوب با پدرش عقده ی ادیپ فروید را رد کرد. آدلر به بزرگترش حسادت می ورزید و به شدت با او رقابت داشت و در برابر او و سایر کودکان همسایه که سالمتر و فعال تر بودند احساس حقارت می کرد (شولتز، ترجمه ی کریمی و همکاران، 1378).
برای غلبه بر این احساس و جبران کمبودهای جسمی خود، آدلر جوان، فوق العاده سخت کار می کرد و علی رغم جثه ی کوچک، دست و پا چلفتی بودن وجذاب نبودنش به خود فشار می آورد تا در بازی ها شرکت کند. به تدریج وی در این مبارزه پیروز شد و توانست به نوعی احساس پذیرش و عزت نفس دست یابد. در نتیجهی همین امر او عشق و علاقه ی زیادی به مصاحبت افراد دیگر پیدا کرد، ویژگی که تا پایان عمر خود آن را حفظ کرد (شولتز، ترجمه ی کریمی و همکاران، 1378).
او در دوران دبستان یک دانش آموز معمولی بود. وی در درس ریاضی بسیار ضعیف بود تا جایی که معلم او به پدرش توصیه کرد که وی را نزد یک کفاش به شاگردی بگذارد. اما بر خلاف این صحبت پدرش به تشویق او پرداخت و آدلر با پشتکار و کوشش فوقالعاده توانست ضعف خود را جبران کند و به مقام شاگرد اولی کلاس برسد (کوری، 1991، ترجمه کریمی 1379؛ فیست 2002، ترجمه ی سید محمدی 1386؛ شارف ترجمه ی فیروز بخت، 1381).
آدلر پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان در سال 1888 وارد دانشکده ی پزشکی وین شد و در سال 1895 در چشم پزشکی به درجه ی تخصص نائل آمده او در دانشگاه یک جهت گیری اجتماعی را در زمینه روان شناسی و روان درمانی تعقیب کرد و با یک گروه از دانشجویان مارکسیست آشنا شده و به آنها ملحق شد و در میان آنها با دختر جوان روسی ثروتمندی برخورد کرد و در نهایت در سال1987 با او ازدواج نمود. بعداز مدتی به پزشکی عمومی تغییر شغل داد و مطلب خویش را دایر کرد (شارف، ترجمه ی فیروز بخت، 1381؛ شیلینگ 1984، ترجمه آرین 1382). از آنجا که مطب او نزدیک یک پارک تفریحی – ورزشی بود، بیشتر بیمارانش را بازیگران، هنرمندان و بند بازان تشکیل می دادند. آدلر از برخورد با همین افراد دریافت که بسیاری از آنها قدرت و توانایی خود را به عنوان واکنشی در برابر ضعف ها یا حوادث دوران کودکی خود به دست آورده اند (شیلینگ ، 1984، ترجمه ی آرین 1382). در همین دوران بود که آدلر با نوشتن کتابی درباره ی خیاط ها نشانه هایی از جهت گیری اجتماعی اش را نشان داده است و از این لحاظ می توان او را مبدع طب صنعتی دانست (شفیع آبادی و ناصری، 1387).
ریسا آپستین همسر آدلر فمینیست بوده و خیلی بیشتر ازشوهرش به انجام کارهای سیاسی مبادرت می کرده در سال های بعد در حالی که آدلر در نیویورک زندگی می کرد، او در وین ماند و به تبلیغ دیدگاه های مارکسیستی پرداخت که با دیدگاه آدلر در مورد آزادی و مسئولیت کاملا مغایر بود. آنها چهار فرزند داشتند: الکساندرا و کورت که روان پزشک شدند، والنتین که به عنوان زندانی سیاسی در 1942 در شوروی مرد و کونلیا که هنر پیشهی مشهوری شد. آدلر به موسیقی و هنر و ادبیات علاقه ی زیادی داشت و در آثارش اغلب مثال هایی را از قصهی پریان، انحبل، شکسپیر و گوته اقتباس کرده است (فیست 2002، ترجمه ی سید محمدی، 1386).
آدلر به بیماری های صعب العلاج علاقه داشت اما از درماندگی خود در جلوگیری از مرگ بیماران به خصوص بیماران جوان آن چنان ناراحت شد که به زودی پزشکی عمومی را کنار گذاشت و به عصب شناسی و روان پزشکی پرداخت (شولتز، ترجمه ی کریمی و همکاران 1378).
آدلر و فروید در سال 1899 با یکدیگر آشنا شدند و این زمانی بود که آدلر از فروید خواست در مورد یک بیمار زن با او مشورت کند بعدا در پاییز 1902 فروید از آدلر و سه پزشک وینی دیگر دعوت کرد تا در جلسه ای در خانه ی او شرکت کنند و درباره ی روان شناسی و آسیب شناسی عصبی بحث کنند. این گروه تا سال 1908 به انجمن روان شناسی چهارشنبه معروف بود که بعدا به انجمن روان کاوی وین تبدیل شد. گرچه فروید این گروه های بحث را رهبری می کرد اما آدلر هرگز فروید را استاد خود نمی دانست و از روی سادگی می گفت او و دیگران می توانند به روان کاوی خدمت کنند. با این که آدلر یکی از اعضای اصلی محفل فروید بود. این دو هیچگاه رابطه ی شخصی صمیمانه با هم نداشتند. حتی بعد از اینکه آدلر کتاب بررسی حقارت اندامی و جبران بدنی را در سال 1907 منتشر کرد در این کتاب فرض کرده بود، نقایص جسمانی نه میل جسمی شالوده ی انگیزش انسان را تشکیل می دهند. هیچکس به تفاوت های نظری بین این دو مرد پی نبرد. آدلر برخلاف ریاست انجمن روان کاوان وین یکی از منتقدان عینی و پرو پا قرص نظریه ی فروید بود تا جایی که فروید زمانی نوشت: «واقعا دارد برای آدلر بد می شود» (مک گرایر 1974، به نقل از کریمی و همکاران، 1378).
به زودی آدلر به تدوین عقاید جدیدی پرداخت که با عقاید فروید و دیگر روان کاوان جامعه وین مغایرت داشت. اعضای این جامعه از او خواستند تا نظراتش را به صورت سخنرانی و نوشته به جامعه ارائه دهد. در سال 1911 آدلر این درخواست را عملی کرد. او نظرخود را در مورد گروه مطرح کرد و مخالفت خود را با گرایش های جنسی نیرومند روان کاوی ابراز داشت و تاکید نمود که سائق برتری، از میل جنسی انگیزه ی اساسی تری است. اما بر اثر خرده گیری و حملات شدید که از طرف اعضای جامعه به عقایدش وارد شد از ریاست جامعه استعفا داد و به ادامه ی همکاری با جامعه روان کاوان فرویدی خاتمه بخشید. او همراه با نه عضو سابق محفل فروید، «انجمن بررسی آزاد روان کاوی» را تشکیل داد و طولی نکشید که نام سازمان خود را به انجمن روان شناسی فرد نگر تغییر داد. فروید به خاطر این کار تا پایان عمر نسبت به آدلر خشمگین و متخاصم بود. او آدلر را گوتوله می خواند و می گفت: «من یک کوتوله را گنده کردم» (ویتنز 1924، به نقل از کریمی 1378). دوران پس از ترک محفل فروید برای آدلر بسیار ثمربخش بود او در کنار ریاست سازمانش به ایراد سخنرانی ودرمان بیماران می پرداخت هم چنین مهم ترین اثر خود با عنوان سرشت روان رنجور را منتشر کرد، این کتاب تردیدی باقی نگذاشت که نوع روان شناسی او با روان شناسی فروید تفاوت دارد (شولتز، ترجمه سید محمدی). آدلر در جریان جنگ جهانی اول به عنوان پزشک در ارتش اتریش خدمت کرد و بعد از جنگ به دلیل علاقه به راهنمایی کودک به تأسیس کلینیک های راهنمایی در نظام مدارس وین اقدام کرد (شفیع آبادی و ناصری، 1387). آدلر و فروید هر دو تحت تاثیر جنگ قرار داشتند، در حالی که فروید بعد از مشاهده فجایع جنگ پرخاشگری رابه سطح میل جنسی ارتقا داد. آدلر اعلام داشت که علاقه ی اجتماعی و ترحم می تواند شالوده ی انگیزش انسان باشد (شولتز، ترجمه ی سید محمدی، 1384).
آدلر نویسنده ای پر کار و سخنرانی خستگی ناپذیر بود و در تمام عمرش حدود صد کتاب و مقاله بر چاپ رسانید. آدلر پس از عمری پربار و آثار بسیار سرانجام در 28 می 1937 در ابردین اسکاتلند در حالی که برای سخنرانی به آنجا مسافرت کرده بود بر اثر حمله ی قلبی در گذشت (شفیع آبادی و ناصری، 1387).
فروید بعد از اینکه از فوت او با خبر شد، گفت: «برای یک پسر یهودی خارج از حومه ی وین مرگ در ابردین به خودی خود زندگی عجیب و غریب و دلیلی است بر این که تا کجا پیش رفته است، دنیا به خاطر مخالفت او با روانکاوی واقعا پاداش خوبی به او داد (شولتز، ترجمه ی سید محمدی، 1384)
2- تاریخچه ی تحول فکر آدلر:
آدلر ابتدا عضو جامعه روان کاوان وین بود تا اندازه ای از افکار فروید تاثیر پذیرفته بود. هر چند در برخی منابع گفته شده که آدلر شاگرد فروید بوده است ولی قراینی در دست است که نمی توان او راواقعا شاگرد فروید دانست. می توان ادعا کرد که از آدلر با سمت یک متخصص هم پایه ی فروید برای شرکت و بحث در مجمع روان کاوان وین دعوت می شده است. آدلر هم به دلیل اختلاف عقیدتی خود با این گروه همیشه درباره ی شرکت خود در مجمع مردد بود و سرانجام پس از یک دوره ی دو ساله شک و تردیدتصمیم خود را گرفت و از جامعه روان کاوان وین جدا شد، و با گردآوری طرفدارانی به بیان نظرات خودش با نام روان شناسی فردی پرداخت. آدلر معتقد بود انسان را نمی توان مجزا ازدیگران مورد مطالعه قرارداد، بلکه مطالعه ی انسان فقط باید در زمینه ی اجتماعی او انجام پذیرد. اکثر روان شناسان اعتراف کرده اند که آدلر اولین روان کاوی بوده است که بر ماهیت اجتماعی انسان تاکید ورزیده است (شفیع آبادی و ناصری، 1387).
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:230
فهرست مطالب:
فصل ۱: توضیح درباره موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاه
مقدمه
تاریخچه موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی
توضیح وظایف اساسی موسسه
تشکیلات موسسه
بخش تحقیقات آفت کشها
بخش تحقیقات حشرات زیان آور به گیاهان
بخش تحقیقات علفهای هرز و انگلهای گلدار
بخش تحقیقات سن گندم
بخش تحقیقات بیماریهای گیاهان
بخش تحقیقات ردهبندی حشرات
بخش تحقیقات جانور شناسی کشاورزی
بخش تحقیقات ؟ شناسی گیاهی
بخش تحقیقات مبارزه بیولوژیک
بخش تحقیقات ویروس شناسی و بیماریهای ویروسی گیاهی
بخش تحقیقات شناسایی رستنیها
بخش تحقیقات بیولوژی مولکولی و بیوتکنولوژی
نیروی انسانی
طرحهای تحقیقاتی
انتشارات
منابع فصل
فصل ۲: معرفی محل کارآموزی
معرفی محل کارآموزی
فصل ۳: کلیات
کلیات
فصل ۴: پرپاراسیون میکروسکوپی حشرات و اقاله کردن حشرات
اقاله کردن حشرات
تهیه پرپاراسیونی از حشرات کوچک
منبع این فصل
فصل ۵: آزمایشات مربوط به مگس سفیدگلخانهای و پروژه مربوط به آن
مقدمه
مراحل رشدی
مرفولوژی مراحل رشدی
دموگرافی و دنیامسیم جمعیت
پروژه مگس سفیدگلخانهای
مگس سفید
سم آندوسولفان و مبارزه شیمیایی با مگسهای سفید گلخانهای
انواع آندوسولفان
عسلک پنبه
کنه دو نقطهای
شپشک آرد آلو ساحلی
منابع این فصل
فصل۶: پروژه سن گندم و تاثیر روی کاهش سنزدگی در مزرعه آسیبدیده توسط این آفت
زیرراسته ناجور بالان
کلید شناسایی خانوادههای مهم سنها
ردهبندی سنها
الف: زیرراسته سنهای آبزی
ب: زیر راسته سنهای خاکز
سن گندم
پروژه سن گندم و تاثیر سوم روی کاهش سن زدگی روی مزرعه آسیب دیده
مواد و روشها
نتایج
بحث
نتیجه این آزمایشات
منابع این فصل
فصل هفتم: پروژه مگس قهوهای جالیز و جداول مربوط به آن بعد از تاثیر سموم مربوطه
مگس قهوهای جالیز
۲۴ SC Tracer
دپیترکس ۸۰% SP
موسپیلان ۴/۲۰%
مگس خربزه
سرخرطومی هندوانه
منابع این فصل
فصل هشتم: آزمایشات جهت بررسی اثرات سموم بر روی درصد جوانهزنی بذور کلزا
آزمایشاتی جهت بررسی اثرات سموم بر روی درصد جوانهزنی بذور کلزا
فصل نهم: UAV،GPS،GIS و نقش آنها در حفظ نباتات
مقدمه
ابعاد کشاورزی دقیق
امکان بالقوه وجود آفات در کشت دقیق
PIPMدرون مرون مزرعه
سیستمهای حس کننده از راه دور UAV
تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به عکسهای حاصله از دستگاه UAV
PIPMدر سطوح وسیع
اطلاعات منطقهای
اطلاعات مربوط به مقیاس محلی
سیستم حمایت از تصمیم
ذخیره و بازیافت GIS
به کارگیری GIS و IPMحشرات
IPM و تکنولوژی حشرات
منابع این فصل
مقدمه:
آدمی از سپیده دم ظهور بر این کره خاکی و از آن هنگام که دوران شکارگری دانهها و میوهها را پشت سر گذاشت و برای تهیه غذای کافی به کشاورزی پرداخت، هماره درگیر نبردی بیامان با عواملی بوده است که بعضی تندرستی و بقای او را با ایجاد بیماریهای گوناگون به چالش طلبیده اند و برخی با نابودسازی قوت و غذای او قطحی و مرگهای ناشی از گرسنگی و بی غذایی را باعث شدهاند.
کشتار بی رحمانه و گسترده بیماریهای همهگیری همچون طاعون، وبا، مالاریا، تب زرد، سل و … در دورانهای گذشته گهگاه نسل بشر را حتی تا آستانه نیستی و نابودی بوده است و زیانهای وسیع آفات و بیماریهای گیاهی نظیر ملخ، سن، بیماریهای قارچی و …. با ایجاد قطحیهای هولناک، مرگهای دسته جمعی ناشی از گرسنگی را به دنبال داشته است. در تاریخ بشری تلفیق زیانهای این دو گروه کرارا دیده شد که فجایع سهمگینی آفریده است.
تا حدود یک قرن پیش، به واقع بشر پس مانده خوار سفره آفات و بیماریهای گیاهی بود که حاصل دسترنج او در کشتزارها و انبارها را نابود میساخت و تنها از اوایل قرن بیستم میلادی، بشر توانسته است به کمک دانش و فناوری، مبارزه موثری را با این عوامل آغاز کند.
تحقیقات گیاه پزشکی و جستجو برای یافتن راهحلهای موثر در مبارزه با آفات کشاورزی زمانی ممکن شد که انسان بر خلاف گذشته این عوامل را سرنوشت محکوم و گریزناپذیر ندانست بلکه عوامل طبیعی به شمار آورد که میتوان به کمک هوش و دانش بر آنها چیره شد.
به واقع تحقیقات گیاه پزشکی حاصل تفکر نوین و نگرش جدید انسان به طبیعت پیرامونی است و گیاه پزشکان امروزه بخش مهمی از مسئولیت سنگین تامین خوراک بیش از 6 میلیارد نفوس بشری را بر دوش دارند.
گیاه پزشک ایرانی باید هم فون و فلور طبیعی ایران را مد نظر داشته باشد و هم گونههای وارداتی را که اکثرا بومیشدهاند مورد بررسی قرار دهد و هم به موجودات زندهای که مداوما از مبادی ورودی رسمی و یا از مرزهای طولانی کشور به صورت غیر قانونی (از جمله آفات و بیماریها و علفهای هرز قرنطینهای) وارد میشوند در چالش باشد. در مطالعه جانوران و حشرات و گیاهان و غیره هم باید فون و فلور Afrotropical و هم با منطقه orientalو هم با منطقه پاله آرکتیک (که بخش اعظم سرزمین در آن قرار دارد) آشنا باشد که عناصر فراوانی از هر سه منطقه اصلی جغرافیایی جانوری (zoo geography) در ایران وجود دارند توجه به این پیچیدگیها، دشواری کار و مسئولیت سنگین گیاهپزشکان ایران را به خوبی نشان میدهد.
«تاریخچه موسسه»[2]
تاریخچه گیاهپزشکی در ایران در واقع تاریخچه موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی نیز هست. در ایران بررسیهای گیاهپزشکی نسبت به سایر رشتههای کشاورزی شروعی زودهنگامتر داشته است. آغازگراین بررسیها در کشور، شادروان استاد جلال افشار بود که پس از پایان تحصیلات در روسیه در1298 هجری شمسی به ایران بازگشت و شروع به تدریس در مدرسه برزگران (سلف دانشکده کشاورزی کرج) نمود.
آن شادروان در سال 1302 شمسی واحد کوچکی را در انستیتو پاستور ایران با نام «اداره تشخیص محلی- آفات و مبارزه آنها» بنیان گذاشت و تحقیق پیرامون حشرات و جانوران زیان آور کشاورزی و بعضا دامی و انسانی را آغاز نمود و این شروع رسمی تحقیقات گیاهپزشکی در ایران و نیز هسته اولیه و سنگ بنای موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی امروزی بود. شادروان افشار در چند زمینه دیگر نیز پیشگام و بنیانگذار بود. ازجمله اولین کسی بود که تدریس حشره شناسی و جانور شناسی و آفات گیاهی را پایه گذاری نمود، علاوه بر آن جمع آوری و شناسایی حشرات و جانوران از جمله عوامل بیماریزا در انسان و دام و به اصطلاح امروزی حشره شناسی و جانور شناسی پزشکی و دامپزشکی نیز با افشار آغاز شد و نیز او بر خلاف برخی مدعیات، پایهگذار تحقیقات جانور شناسی و همچنین اولین موزه جانور شناسی در ایران بود. به هر حال اداره کوچکی که در آن شادروان بنیان گذاشت، در سال 1306 از انستیتو پاستور ایران جدا شد و به اداره فلاحت در وزارت فواید عامه پیوست و در سال 1308 با احراز هر دو نقش مطالعاتی و اجرایی به «بنگاه دفع آفات» تغییر نام داد. شادروان افشار در طی این سالها همچنان در مدرسه عالی فلاحت (دانشکده کشاورزی فعلی) نیز تدریس میکرد و نیز به تحقیق و تالیف مقالات و کتابهایی میپرداخت که برای ایران جدید و بسیار سودمند بود، در همین سالها موزه جانورشناسی دانشکده کشاورزی کرج را پایهگذاری نمود. در واقع فعالیت و تلاش آن مرحوم در دو سمت و سو جریان داشت، از یک سو اداره کوچکی را در انستیتو پاستور تشکیل داد که منجر به موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی امروزی شد و از طرف دیگر فعالیتهای وی در دانشکده کشاورزی کرج، هسته اولیه گروههای گیاهپزشکی دانشگاههای ایران را پدید آورد. بنگاه دفع آفات فوق الاشاره تحت نظر افشار و به کمک شاگردان آن مرحوم که به تدریج از مدرسه عالی فلاحت فارغ التحصیل میشدند روز به روز توسعه مییافت به طوری که در سالهای 1313 و 1314 در شمال کشور اولین و شاید تنها مبارزه کاملا موفق بیولوژیک را با وارد کردن کشفدوزک Rodalia cardinalis با شپشک استرالیایی انجام داد. این بنگاه به تدریج آفات مهم کشور را جمع آوری و شناسایی نمود و تحقیقات روی آنها را آغاز کرد. در سال 1322 شادروان افشار آزمایشگاه حشره شناسی و دفع آفات نباتی» که ریاست آن را شخصا عهدهدار بود بنا نهاد، این آزمایشگاه زیر نظر مستقیم و زیر کشاورزی و در دو اطاق در محل وزارت کشاورزی آن زمان (محل فعلی فروشگاه شهر و روستا درخیابان فردوسی تهران) فعالیت میکرد.
با خاتمه جنگ جهانی دوم در سال 1324 چند متخصص سابق ازجمله آلکساندروف، چواخیم و کریوخین نیز در این آزمایشگاه مشغول به کار و تحقیق شدند. در همین سال چند نفر فارغ التحصیل جوان دانشکده کشاورزی کرج نظیر شادروان هایک میرزایانس نیز در این آزمایشگاه به فعالیت پرداختند. شادروان میرزایانس در همین زمان به جمع آوری حشرات ایران و تعیین نام آنها پرداخت و در واقع سنگ بنای اولیه، مجموعه عظیم حشرات ایران در بخش تحقیقات ردهبندی حشرات موسسه را که اکنون رسما موزه حشرات مهندس هایک میرزایانس نام دارد بنیان گذاشت. باز هم در این سال قسمت تحقیقات قارچ شناسی و بیماریهای گیاهان، با آمدن شادروان دکتر اسفندیار اسفیاری بنیانگذار این نوع تحقیقات در ایران، و همچنین قسمت علفهای هرز با انتقال شادروان مهندس عین اله بهبودی شاهسون، بنیانگذار جمع آوری و تشخیص و تحقیق در این رشته به آزمایشگاه مذکور فعال گردید. با همت این دو شادروان، کار جمع آوری و تشخیص و تحقیق در این رشته به آزمایشگاه مذکور فعال گردید. با همت این دو شادروان کار جمع آوری و تشخیص گیاهان نیز در همین سال آغاز گردید و این تلاشها به همراه تشکیل بخش شناسایی و بررسی گیاهان کشور از سال 1327 بنیان اولیه هرباریوم بسیار ارزشمند و برزگ بخش تحقیقات رسنتیهای موسسه به شمار میرود. آزمایشگاه مذکور در سال 1326 مجددا به اداره کل دفع آفات نباتی انتقال یافت. این آزمایشگاه که روز به روز بر کمیت و کیفیت آن افزوده میشد در سال 1328 «اداره بررسی آفات» نام گرفت و به اداره کل بررسیها در ساختمان آن زمان وزارت کشاورزی (واقع در نبش خیابان لالهزار نو و انقلاب) پیوست.
در سال 1326 اداره بررسی آفات به سطح اداره کل ارتقا یافت و به «اداره کل بررسی آفات نباتی و قرنطینه» تغییر نام داد و تحت نظارت و سرپرستی مدیریت کل دفع آفات نباتی قرار گرفت و محل آن نیز تغییر یافت و به یک ساختمان استیجاری واقع در خیابان سعدی مقابل شرکت بیمه ملی ایران منتقل گردید. هم دراین زمان بعضی واحدهای شهرستانی آن در اهواز، اصفهان و تبریز و ورامین گشایش یافت.
سال 1339 را باید اولین نقطه عطف در تاریخچه موسسه و نیز گیاهپزشکی کشور دانست در این سال بر پایه تصویب نامه هیات وزیران 56000 متر مربع از زمینهای دولتی (خالصه) اوین برای ایجاد تاسیسات جدید در اختیار اداره کل بررسی آفات نباتی و قرنطینه قرار گرفت. بالاخره نقطه عطف بعدی در تاریخ موسسه پیش آمده بدین معنی که در سال 1341 باز هم با تصویب هیات وزیران اداره کل بررسی آفات نباتی و قرنطینه، به انستیتوی بررسی آفات و بیماریهای گیاهی تغییر نام داد و به صورت سازمانی وابسته به وزارت کشاورزی، از امکانات، اختیارات و استقلال ویژهای برخوردار شد، لیکن قسمت قرنطینه از آن جدا شد و به اداره کل دفع آفات نباتی (سازمان حفظ نباتات فعلی) پیوست. در این سالها کار احداث ساختمانها و آزمایشگاههای جدید در زمین واگذاری آغاز شد و ادامه یافت. در سال 1341 انستیتو توانست 15 هکتار دیگر از اراضی اوین را برای احداث تاسیسات و مزارع و باغهای آزمایشی و خانههای سازمانی محقین به دست آورد، انستیتو در سال 1342 رسما به ساختمانهای تازه افتتاح شده در محلی فعلی انتقال یافت و در سال 1343 حدود 12 هکتار دیگر از زمینهای خالصه را به دست آورد. در سال 1344 قانونی به نام «قانون تاسیس موسسه بررسی آفات و بیماریهای گیاهی» از تصویب مجلسین وقت گذشت. در این قانون واژه انستیتو حذف و به جای آن واژه موسسه رسمیت یافت. در این سالها موسسه توسط هیات 5 نفری مرکب از آقایان دکتر قوام الدین شریف، دکتر علی اکبر آگه، شادروان مهندس هایک میرزایانس، شادروان فیروز تقیزاده و دکتر مجید امیدوار اداره میشد که هر سال یکی از اعضای هیات وظیفه ریاست و یکی دیگر معاونت موسسه را به عهده میگرفت، با تصویب قانون موسسه، مدیریت چرخشی پنج نفره جای خود را به مدیریت ثابت داد و شادروان دکتر عباس دواچی ریاست موسسه را به عهده گرفت. در طول دهههای چهل و پنجاه موسسه دوران شکوفایی و پیشرفت چشمگیری را پشت سر گذاشت و موفقیتهای فراوانی را با همت و کوشش کارکنان و مدیران متعهد و دلسوزخود به دست آورد. کادر تحقیقاتی موسسه پیش از این دوران از حدود 10 نفر نفر تجاوز نمیکرد و فضای آزمایشگاههای آن محدود به 5 اطاق 3*4 متری بود. موسسه با یک برنامه منظم توفیق یافت که تحصیل کردگان جوان و مستعد را با انجام آزمونهای استخدامی بسیار دشوار به خدمت بگیرد و عدهای از آنان را برای تکمیل معلومات و تحقیقات به خارج از کشور گسیل دارد. در این دوران موسسه توانست چندین ساختمان بزرگ، گلخانههای متعدد و اطاقهای حرارت ثابت و آزمایشگاههای مجهز تاسیس نماید و همچنین تعدادی منزل مسکونی برای اسکان محققین خود احداث کند و علاوه بر این واحدهای (آزمایشگاهی) استانی و شهرستانی را به 15 واحد (تبریز، ارومیه، بندرانزلی، تنکابن، گرگان، مشهد، ورامین، کرج، اصفهان، شیراز، بندرعباس، رفسنجان، جیرفت، اهواز و کرمانشاه) برساند. از بعد تحقیقاتی نیز موسسه توانست با تلاش کادرهای تحقیقاتی و فنی جوان و هدایت پیشکسوتان خود، طرحهای بسیاری را در تمام زمینههای گیاهپزشکی و علوم وابسته اجرا کرده و به نتایج مهمی دست یابد. در این دوران ارتباطات تحقیقاتی و علمی و مبادله کتب و نشریات و اطلاعات و محقق و کارشناس، با مراکز مهم تحقیقات گیاه پزشکی و دانشگاههای کشورهای پیشرفته، رشد چشمگیری یافت. همین تلاشها موجب شد که موسسه در سطح جهان با عنوان Plant Pest and Diseasa Research Inslitute و با سر واژگان PPDRIشناسایی و اعتبار بین المللی یابد. دهههای 40 و 50 را به حق می توان دوران طلایی شکوفایی و توسعه موسسه دانست.
با تصویب «قانون تاسیس سازمان تحقیقات و کشاورزی و منابع طبیعی» در سال 1352 موسسه و کلیه واحدهای آن در استانها (و نه عملا) زیر پوشش سازمان تحقیقات درآمد و نام آن جایگزینی واژه تحقیقات به جای بررسی به «موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی» تغییر یافت، اما موسسه به دلایلی عملا پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی مستقل ماند و عاقبت در اوایل دهه 60 زیر نظارت کامل سازمان قرار گرفت و واحدهای استانی و شهرستانی آن نیز به صورت بخشهای تحقیقاتی و با نام «بخش تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی» در مراکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استانها ادغام شدند.
بر اساس مصوبه بهمن 1371 شورای عالی اداری، قسمت تحقیقات منابع طبیعی از سازمان تحقیقات جدا شد و این سازمان با نام «سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی» عملا وظایف سازمانهای ترویج و آموزش را نیز بر عهده گرفت، به تبع آن، موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی هم جزو سازمان جدید قرار گرفت. سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی از بدو تاسیس تاکنون در تمامی استانهای کشور (به جز استان قم) یک یا دو (استانهای خوزستان، کرمان و سیستان و بلوچستان)مرکز تحقیقات کشاورزی ایجاد نموده و علاوه بر این مراکز، چند موسسه تحقیقات تک محصولی نیز به وجود آورده است، این موسسات تک محصولی عبارتند از: موسسه تحقیقات برنج کشور، موسسه تحقیقات پسته، موسسه تحقیقات خرما، موسسه تحقیقات پنبه کشور، موسسه تحقیقات مرکبات، موسسه تحقیقات کشاورزی دیم و موسسه تحقیقات چغندرقند. هر یک از این موسسات و نیز مراکز تحقیقات کشاورزی پیش گفته دارای بخشی به نام «بخش تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی» یا«بخش تحقیقات گیاه پزشکی» هستند. موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی بر اساس شرح وظایف خود (که در ذیل خواهد آمد)موظف به هدایت و نظارت بر اجرای طرحهای تحقیقاتی بخشهای مذکور در مراکز تحقیقات کشاورزی استانها و موسسات تک محصولی است. لیکن تداخل وظایف و روشن نبودن کامل حدود اختیارات، تفاوت بودجه و عدم استقلال کافی در ارتباط با مسائلی مالی، اداری و تحقیقاتی باعث شده است که موسسه هنوز انسجام کامل دهههای چهل و پنجاه خود را به دست نیاورد.
در اینجا به عنوان حسن ختامی بر تاریخچه موسسه، نام مدیران آن از سال 1342 به بعد به شرح ذیل ارائه میگردد:
مرحوم مهندس فیروز تقیزاده
دکتر علی اکبر آگه
دکتر قوام الدین شریف
مرحوم مهندس هایک میرزایانس
مرحوم دکتر غلامعباس دواچی
مرحوم دکتر اسفندیار اسفندیاری
دکتر قوام الدین شریف
دکتر محمد صفوی
دکتر جعفر ارشاد
دکتر سید محمد اشکان
مهندس هوشنگ جوانقدم
دکتر بهمن پارسی
دکتر محمد خیری
دکتر هوشنگ بیات اسدی
دکتر غلامعباس عبداللهی
شرح وظایف اساسی موسسه:
هدف اصلی و اساسی از تاسیس موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی در گذشته و حال را میتوان دریک جمله خلاصه نمود:
اتخاذ تدابیر و شیوههای موثر جهت حفظ و حمایت فرآوردههای کشاورزی از طریق اجرای تحقیقات دقیق روی عوامل خسارتزا به محصولات کشاورزی و به عوامل وابسته، با توجه به عوامل زیست محیطی و توسعه پایدار آخرین شرح وظایف موسسه که در سال 1376 با 12 بخش تحقیقاتی (بعدا بخش بیوتکنولوژی از موسسه جدا شد و بخشهای موسسه به 11 بخش تقلیل یافت) تصویب و ابلاغ شده است به شرح زیر ارائه میگردد:
مسئله یابی گیاهپزشکی و علوم وابسته از طریق مراجعه به مناطق و کسب اطلاعات و منابع مختلف به ویژه از طریق حوزه فعالیت معاونتهای وزارت متبوع
سیاست گذاری و تعیین اولویتهای تحقیقات گیاهپزشکی و علوم وابسته کشور با هماهنگی و همکاری واحدهای مربوطه
تحقیق در زمینه شناخت بیولوژی، اکولوژی و فیزیولوژی عوامل زیان آور به محصولات کشاورزی در سطوح آزمایشگاه، ناحیهای، منطقهای و ملی.
اجرای پژوهشهای بنیادی مسائل گیاه پزشکی کشور با تایید بر بهرهگیری از روشهای نوین و همچنین آن دسته از پژوهشهایی که موسسات تک محصولی دیم در زمینه آن فعالیت ندارند و یا نیاز به تجهیزات و امکانات پیشرفته دارد.
جمع آوری، شناسای و ردهبندی حشرات، جانوران Faunaو رستنیها Flora ایران و توسعه مجموعههای آنها و ایجاد نمایشگاه گیاه پزشکی، استفاده علمی و تحقیقاتی، آموزشی و پاسخگویی به نیازهای کشور در رابطه با مسائل کشاورزی.
تحقیق در مورد وجود منابع مقاومت، مکانیسم دفاعی و ایجاد مقاومت القایی (Induced resistance) در گیاهان در مقابل عوامل زیان آور و همچنین بررسی علل مقاوم شدن این عوامل به سموم کشاورزی
تحقیق در زمینه روشهای مختلف مدیریت تلفیقی IPMدر مورد عوامل زیان آور به محصولات کشاورزی و تهیه مدلهای پیش آگاهی
تحقیق در زمینه شناخت، بیولوژی، اکولوژی و عصارهگیری از گیاهان برای استفاده در امر گیاهپزشکی
تحقیق در زمینه ساخت، فرمولاسیون، تاثیر و باقیمانده سموم کشاورزی و تکنیکهای سمپاشی و آزمایش سموم جدید
بررسی اثرات تغییرات نظام و تحولات دائمی اکوسیستمها در پیدایش و طغیان عوامل زیان آور به محصولات کشاورزی.
تحقیق در زمینه زهرابههای قارچی(مایکو توکسینها) به منظور جلوگیری از تولید آنها در محصولات کشاورزی
تحقیق در زمینه تولید آنتی سرم ویروسهای گیاهی و ایجاد بانک آنتیسرم به منظور استفاده و پاسخگویی به نیازهای علمی و تحقیقاتی مربوطه درکشور.
تحقیق در زمینه شناخت بررسی امکان ساخت فرمونها، هورمونها و مواردی که در اعمال فیزیولوژیک و بیولوژیک بند پایان زیان آور کشاورزی اختلال ایجاد مینماید به منظور استفاده در امر مبارزه غیر شیمیایی با آنها
بررسی و تعیین آستانه زیان آور اقتصادی و مقایسه ابعاد و روشهای مختلف پیشگیری کنترل عوامل زیان آور به محصولات کشاورزی.
بررسی جنبههای اقتصادی تحقیقات کشاورزی
همکاری با بخش گیاهپزشکی در موسسات تک محصولی دیم در زمینه شناسایی آفات و عوامل بیماریزا و علف های هرز
همکاری با واحدهای اصلاح نباتات به منظور معرفی ارقام مقاوم به عوامل زیان آور
ارتباط با دانشگاهها و سایر موسسات تحقیقاتی داخلی و خارجی از طریق مبادله اطلاعات و اجرای اهرمهای تحقیقاتی مشترک
تصویب طرحهای پیشنهادی گیاه پزشکی از مراکز تحقیقات و سایر ارگانها بر اجرای آنها
نظارت عالیه بر اجرای طرحهای تحقیقاتی گیاه پزشکی موسسات تک محصولی و موسسه تحقیقات کشاورزی دیم
تشکیل بانک اطلاعات گیاه پزشکی و علوم وابسته و سرویس دهی به واحدهای ذیربط
همکاری و انجام آموزشهای مسائل گیاه پزشکی و علوم وابسته در سطوح مختلف تحصیلی و تخصصی و ایجاد پژوهشکده بر اساس مجوزهای قانونی
انتشار نتایج به صورت نشریات و کتب و برگزاری سخنرانیها و سمینارهای علمی
عندالزوم انجام سایر امور ذیربط که از سوی وزارت متبوع ارجاع میگردد.
[1] -برگرفته از گزارش کار آموزی سرکار خانم نوری نوشری
[2] -برگرفته از کتاب پنجاه و هشتمین سالگرد تاسیس موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی از سال 1332 تا 1380.