یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

پایان نامه ارشد رشته ادبیات شرح پنجاه غزل از صائب تبریزی 3090 – 3041

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه ارشد رشته ادبیات شرح پنجاه غزل از صائب تبریزی 3090 – 3041 دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه ارشد رشته ادبیات شرح پنجاه غزل از صائب تبریزی 3090 – 3041


پایان نامه ارشد رشته ادبیات شرح پنجاه غزل از صائب تبریزی 3090 – 3041

دانلود پایان نامه ارشد رشته ادبیات شرح پنجاه غزل از صائب تبریزی  3090 – 3041   با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 396

 دانلود پایان نامه آماده

چکیده:

شعر گستردة فارسی والاترین میراث فرهنگی ایران است. در طول سالیان متمادی اهل تحقیق و ادب بسیاری متفکرانه و هوشمندانه به تحقیق و تفحصّ و نقد آثار شاعران پرداخته اند و در این مورد بسیاری از مشکلات و دشواریها را نیز آسان کرده اند.باید اذعان کرد که در میان تمام شاعران، اشعار صائب به دلیل نوآوری و ایجاد سبکی نو در جایگاه خاصی قرار دارد و نیازمند تأمّل بسیار است. من نیز بر آن شدم با انتخاب این موضوع به عنوان پایان نامه، با تجسّسی کوتاه و اجمالی در اشعار صائب به قطره ای از دریای بیکران و عمیق وی یابم.هرچند می دانم که می توانم شمّه ای از آن دریای بیکران را فقط استشمام نمایم ولی:

آب دریا را اگر نتوان کشید             هم به قدر تشنگی باید چشید

 از آنجا که ابیات غزل خصوصاً در سبک هندی انسجام معنایی و پیوستگی طولی ملموسی ندارد و در واقع هنر سبک هندی نیز همین خصیصه است، این گزیده مشتمل بر پنجاه غزل بر پایة نسخة استاد محمد قهرمان به صورت بیت به بیت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است و به تشویق و راهنمایی های ارزندة اساتید گرانقدر و ادب پرور به صورت مجموعة حاضر درآمد.


 

 

فهرست مطالب

مقدمه
فصل اول: کلیات
1-1. هدف
1-2. پیشینة تحقیق
1-3. روش کار تحقیق
فصل دوم: شرح غزل ها
غزل 3041: مـرا آن روز از آییـنة دل زنگ برخـیزد
غزل 3042: به عزم رقص چون سرو قبا پوش تو برخیزد
غزل 3043: نشد از دل غبار از شیشه و پیمانه برخیزد
غزل 3044: کجا تدبیر پیران کهنسال از جوان خیزد؟
غزل 3045: کجا بی باده زنگ از خاطر اندوهگین خیزد؟
غزل 3046: ز رخسار تو رنگ از گلشن ایجاد می خیزد
غزل 3047: مرا از دل ز قرب خطّ دلبر دود می خیزد
غزل 3048: زسوز دل مرا از چشم گریان دود می خیزد
غزل 3049: مرا اسباب عشرت از دل دیوانه می خیزد
غزل 3050: دل هرکس به تعظیم سخن از جـا نمـی خیزد
غزل 3051: ز دل زنگ ملال از باده احمر نمی خیزد
غزل 3052: غبار غم به می از جان غم پرور نمی خیزد
غزل 3053: که می نالد که آه از جان شیدا برنمی خیزد؟
غزل 3054: سیاهی از دل چون گلخن ما برنمی خیزد
غزل 3055: غبار من ز سیل نوبهاران برنمی خیزد
غزل 3056: به کشت خشمگینان آتش از ابر بلا ریزد
غزل 3057: ترا از ساده لوحی هر که گل در پیرهن ریزد
غزل 3058: گل اندامی که در پیراهن من خار می ریزد
غزل 3059: به مستی بی طلب بوس از دهان یار می ریزد
غزل 3060: مسلسل حرف از آن مژگان خوش تقریر می ریزد
غزل 3061: کجا خون مرا آن ساقی طنّاز می ریزد؟
غزل 3062:  غمی هردم به دل از سینة صد چاک می ریزد
غزل 3063: زیاد آن ستمگر از رخ من رنگ می ریزد
غزل 3064: اگر در دام او اشکی دل دیوانه می ریزد  
غزل 3065: به دلهای فگار آن لعل روشن گوهر آویزد
غزل 3066: هلال عید از گردون زنگاری هویدا شد
غزل 3067: ز پیری حرص دنیا نفس طامع را دو بالا شد
غزل 3068: فروغ حسن یار از چهرة گلزار پیدا شد
غزل 3069: ز روی لاله رنگت آب رونق از چمنها شد
غزل 3070: اگر ناقص به روشن گوهری واصل تواند شد
غزل 3071: حجاب آسمان که مانع ما می تواند شد؟  
غزل 3072: که ساکن در دل ویرانة ما می تواند شد؟
غزل 3073:  از اکسیر قناعت خاک شکّر می تواند شد
غزل 3074: که با قدّ دوتا از مرگ غافل می تواند شد؟
غزل 3075: چنین گر آتشین از باده آن رخسار خواهد شد
غزل 3076: به این عنوان اگر روی تو آتشناک خواهد شد
غزل 3077: گل از نشو و نما گر این چنین برجسته خواهد شد
غزل 3078: نصیب از نعمت بسیار دیگرگون نخواهد شد
غزل 3079: ز نور عارضش هر ذره ای خورشید منظر شد
غزل 3080: به دل باشد گران چشمی که بی اشک دمادم شد
غزل 3081: نگار نوخطی رام نگاه صید بندم شد
غزل 3082: رگ جانها به هم پیوسته شد زلف پریشان شد
غزل 3083: ز خط رویش چراغ دیدة شب زنده داران شد  
غزل 3084: دل تاریک من روشن ز فیض صبحگاهی شد
غزل 3085: ز دل طرفی نبستی در جهان گل چه خواهی شد؟
غزل 3086: بهار نوجوانی رفت، کی دیوانه خواهی شد؟
غزل 3087: اگر از خال لب مهر دهان من نخواهی شد
غزل 3088: گریبان چاکی عشّاق از ذوق فنا باشد
غزل 3089: بهشت و دوزخ ما هجر و وصل آن پسر باشد
غزل 3090: غرور نوخطان افزون ز خوبان دگر باشد
فهرست اعلام
فهرست آیات و احادیث
فهرست منابع و مأخذ
چکیدة انگلیسی


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله صائب تبریزی

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله صائب تبریزی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله صائب تبریزی


دانلود مقاله صائب تبریزی

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:19

فهرست مطالب:

زندگینامه
سفر صائب به هند
وفات صائب
مذهب صائب
خلق و خوی صائب
ممدوحان صائب
آثار صائب
سبک هندی یا اصفهانی
وضعیت اجتماعی و سیاسی و ادبی عصر صائب
ویژگی های شعر صائب
 طفل و کودک
محتوای شعر صائب:
معائب شعر صائب
مکتب رمانتیسم
منابع و مآخذ :

 

 

زندگینامه

میرزا محمدعلی فرزندمیرزا عبدالرحیم معروف به صائبا در سال 999 درتبریز متولد شد . پدرش بازرگانی معتبر بود و خاندان او از اعقاب شمس الدین محمد شیرین مغربی تبریزی شاعر مشهور قرن هشتم ونهم بوده است .

صائب از خاک پاک تبریز است   هست سعدی گرازگل شیراز

شاه عباس کبیر درسال 1000 اصفهان را به جای قزوین پایتخت ایران قرار داد و برای رونق پایتخت خود در سال 1012، هزار ودویست خانوار از صنعتگران وبازرگانان را از آذربایجان به اصفهان منتقل کرد .خانواده ی صائب هم یکی از آنها بود که در اصفهان درمحله ی عباس آباد سکنی گزید . صائب در اصفهان نشو و نما یافت و دانش های ادبی ، عقلی و نقلی را نزد استادان همان شهر آموخت .

به همین جهت است که او را تبریزی اصفهانی می دانند . صائب درجوانی بخشی از آسیای صغیر ، نجف و بغداد را گشت . به زیارت مکه و مدینه توفیق یافت و پس از بازگشت از این اماکن مقدسه به پابوس امام رضا شتافت .

شکرلله که بعد از سفر حج صائب عهد خود تازه به سلطان خراسان کردم

سفر صائب به هند

تاثیر فرهنگ وتمدن ایرانی درهندوستان به نفوذ اسلام آغاز شد ولی در دوران صفوی به اوج خود رسید . بنیاد فرمانروایی امپراتوران گورکانی هند با کمک شاه اسماعیل و شاه طهماسب مستحکم شده بود و بسیاری از امرای ایرانی در هند ماندگار شده و در اداره آن کشور دخالت داشتند .

وجود بلند پایگانی چون بیرام خان ، حکیم ابوالفتح گیلانی اعتماد الدوله ی طهرانی ، خواجه ابوالحسن تربتی و فرزند او ظفر خان و کسان دیگر در جلب هنرمندان وفضلای ایرانی به هندوستان بسیار موثر بود . بعلاوه محیط آزاد و عدم تعصب ، تجارت و کسب منفعت و تماشای عجایب و احیانا خوشگذرانی ایرانیان را به هند ترغیب می کرد .

حبذا هند کعبه ی حاجات       خاصه یاران عافیت جورا

هر که شدمستطیع فضل و هند        سفرهند واجب است اورا

این شعر فیاض لاهیجی زبان حال همه ی هنرمندان و ادبای ایرانی قرن دهم و یازدهم است

صائب در سال 1034 اصفهان را به قصد هندوستان ترک گفت وی در کابل به دیدار ظفر خان متخلص به احسن رفت . وی صائب را بسیار اکرام کرد . پس از مدتی با جلوس شاهجهان به جای پدرش جهانگیر ظفر خان عازم دکن شد و صائب را نیز همراه خودش برد . صائب اولین دیوان خود را به خواهش ظفرخان ترتیب داد . شاهجهان از شناخت صائب بسیار خشنود شد و به خاطر قطعه ای که وی در تاریخ جلوس او سرود 12000روپیه به او صله داد و وی را به لقب مستعد خانی مخاطب ساخت . البته در خیر البیان آمده است حق الله نام درویشی صائب را به لقب مستعد خانی مخاطب ساخت . البته صله ی شاهجهان جای سوال و تردید است و در مورد لقب مستعد خانی هم نسخه ای از خیر البیان از حسن تصادف به دست صائب رسید که صائب مستعد خان را قلم گرفت و در بالای آن محمد علی نوشت .

در سال 1039 درحالی که صائب در التزام شاهجهان در برهان پور اقامت داشت به او خبر رسید که پدرش به دنبال او آمده است تا او را با خود به ایران بازگرداند . وی قصیده ای در مدح خواجه ابوالحسن تربیتی سرود واز او اجازه بازگشت به وطن خواست .

شش سال پیش رفت که از اصفهان به هند افتاده است توسن عزم مرا گذار

هفتاد ساله والد پیری است بنده را        کز تربیت بود به منش حق بیشمار

سرانجام صائب پس از حدود 9 سال اقامت در هند در سال 1042 ه .ق پس از مدتی اقامت در کشمیر عازم ایران شد .

وفات صائب

بیشتر تذکره نویسان سال وفات صائب را 1081 ه . ق ذکر کرده اند و از ماده تاریخ سرخوش و اشرف مازندرانی هم همین تاریخ اخذ می شود .

اما نصر آبادی که تذکره اش را در سال 1083 نوشته است از حیات صائب در آن سال سخن گفته است . به سنگ قبر صائب تاریخ 1087 ذکر شده است و واعظ قزوینی شاعر هم عصر صائب هم همین تاریخ را در مرثیه ی در مرگ مولانا عنوان کرده است .

شد صائب از این جهان ویران صد حیف    زآن در ثمین بحر عرفان صد حیف

گفتند به ناله بلبلان تاریخش          ای حیف از آن هزاردستان صد حیف

به نظر می رسد تاریخ قطعی فوت صائب واپیسین روزهای سال 1086 یا نخستین روزهای سال بعد باشد .


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله رودکی و صائب تبریزی

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله رودکی و صائب تبریزی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله رودکی و صائب تبریزی


دانلود مقاله رودکی و صائب تبریزی

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:27

چکیده:

ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی در یکی از روستاهای ناحیة کوهستانی رودک سمرقند زاده شد. تولد او را میانة سالهای 250 تا 260 هجری قمری (865 تا 875 میلادی) تخمین زده اند. امروز قریب به هزار و صد سال از تولد این شاعر نامور زبان فارسی می گذرد.
رودکی در دورانی می زیست که پادشاهان سامانی به شاعران و نویسندگان و دانشمندان ارج می گذاشتند. و در دورۀ امیر اسماعیل سامانی بود که بخارا مرکزیت علمی و ادبی مهمتری یافت و شاعران بسیاری مجال سخن پروری یافتند. به این جهات است که دورۀ سامانیان را دورۀ اوج شکوفایی زبان فارسی می دانند.
عوفی از دانشمندان سدۀ ششم و هفتم در لباب الالباب دربارۀ رودکی چنین می نویسد : «... چنان ذکی و تیز قلم بود که در هشت سالگی قرآن تمامت حفظ کرد و قرآن بیاموخت و شعر گفتن گرفت و معانی دقیق می گفت، چنانکه خلق بر وی اقبال نمودند و رغبت او زیادت شد و او را آفریدگار تعالی آوازی خوش و صوتی دلکش داده بود ...»
در شعرهای باقی مانده از رودکی سی و پنج وزن متفاوت و گوناگون دیده می شود. پیچیدگی در شعر او وجود ندارد. خردگرایی، دانش دوستی، بی اعتبار دانستن جهان از مضامین سروده های رودکی است.
به اعتقاد دکتر شفیعی کدکنی :« رودکی نمایندۀ کامل و تمام عیار دورۀ سامانی و بر روی هم اسلوب شاعری قرن چهارم است. خیال شاعرانه در دیوان او بیش و کم در قلمرو عناصر طبیعت سیر می کند و آنگاه که از نفس طبیعت سخن می گوید او را بیشتر با انسان و طبیعت جاندار می سنجد و از این روی... تصویرهای شعر او متحرک و جاندار و زنده است.»
در مورد آثار باقی مانده از رودکی هنوز بحث است. رشیدی سمرقندی، از شاعران نامدار قرن ششم گفته است :
شعر او را برشمردم سیزده ره صد هزار
                    هم فزون آید اگر چونانکه باید بشمری
به استناد یان بیت مجموعه اشعار رودکی به صد هزار یا یک میلیون و سیصد هزار می رسد. عوفی هم در لباب الالباب می گوید که : «اشعار او به صد دفتر برآمده  است.» دریغا که از آثار ماندگار این شاعر برجسته شعر فارسی تا امروز بیش از پانصد و پنجاه بیت بدست نیامده است.
در مورد نابینایی رودکی بسیار گفته و نوشته اند. دانشمندان روسیه گور رودکی را یافته و از بقایای بجا مانده از رودکی به این نتیجه رسیده اند که : 1- رودکی در سنین بالای هشتاد در گذشته 2- کور مادرزاده نبوده بلکه در پایان عمر او را کور کرده اند. 3- برخی از استخوانهای بدن او را شکسته بودند. محققان حدس می زنند که شاید یکی  از علتهای کور شدن او در روزگار پیری گرایش وی به مذهب اسماعیلی باشد.
مجموعۀ مقالاتی را که در  پیش روی دارید از میان صدها مقاله و کتاب دربارۀ رودکی انتخاب کرده ایم. که سیری است در زندگی و سروده های این شاعر بزرگ زبان فارسی. در بخش آخر کتاب مجموعۀ اشعار رودکی که به تصحیح مرحوم سعید نفیسی منتشر شده بود آمده است.
سالشمار حوادث عصر رودکی
251 هـ  ق / 865 م  تولد زکریای رازی، مرگ مستعین خلیفۀ عباسی، خلافت معتیز
254           مرگ شاپور بن سهل گندیشاپوری پزشک، خلافت مهتدی، مرگ جاحظ، مرگ ابوحاتم سجستانی
256            خلافت معتمد خلیفه عباسی
258         مرگ یعقوب بن اسحاق کندی دانشمند، مرگ یحیی بن معاذ صوفی
259        پایان حکومت طاهریان، مرگ محمد بن موسی بن شاکر ریاضی دان
260         تولد رودکی – تولد ابونصر فارابی
261        مرگ بایزید بسطامی عارف نامدار
262        مرگ احمد بن عبدالله خجستانی از امرای طاهریان
264         مرگ حنین بن اسحاق مترجم کتابهای پزشکی، مرگ ابوحفص حداد نیشابوری صوفی
271        مرگ حدون قصار صوفی، مرگ ابوعثمان نیشابوری صوفی

کتابشناسی رودکی
نام و یاد رودکی در اغلب تذکره های قدیم و تواریخ آمده است. آنچه در این بخش می آوریم نام و نشان این قبیل کتابها، نیز نام و نشان مقاله ها و کتابهای جدیدی است که پژوهندگان معاصر نوشته اند. برای آگاهی بیشتر و پ‍ژوهش دربارۀ رودکی به این کتابها می توان مراجعه کرد. این فهرست برحسب تاریخ تألیف ترتیب یافته، و در تهیۀ آن از کتاب فرهنگ سخنوران دکتر عبدالرسول خیامپور (تبریز 1340) و فهرست مقالات فارسی ایرج افشار سود جسته ایم.
نظامی عروضی، احمد بن عمر : چهار مقاله، تصحیح محمد معین، تهران، 1364 ش. (تألیف در 551 هـ ق)، صص 44 و 49 – 54.
عوفی، محمد: لباب الالباب ، لیدن، 1903 – 1906 (تألیف در اوایل قرن هفتم)، ج 2، صص 6-9.
رازی، شمس قیس: المعجم فی معاییر اشعار العجم، تصحیح مدرس رضوی، تهران، 1335، (تألیف در اوایل قرن هفتم)، ص 83-84.
مستوفی، حمدالله: تاریخ گزیده، لیدن 1328 هـ . ق ) ص 819.
جامی، عبدالرحمن: بهارستان، تهران، 1311 (تألیف در 829 هـ ق ) ، صص 91 – 93.
سمرقندی، دولتشاه: تذکره الشعراء ، لیدن، 1900  (تألیف در 896 هـ ق) ، صص 31-33.
قزوینی ، محمد ابن مبارک (حکیم)، ترجم‍ۀ مجالس النفائس، تهران ، 1323، صص 336 – 337.
رازی، امین احمد: هفت اقلیم، کلکته ، 1939، تهران، اقلیم پنجم، سمرقندی.
لودی، امیر شیر علی خان: مرآه الخیال، بمبئی، 1324 (تألیف در 1103 هـ ق)، ص 130.
دوست، میرحسین: تذکره حسینی، لکهنو1292 هـ ق . (تألیف در 1163 هـ ق)، ص 130.
آزاد بلگرامی، غلامعلی :‌خزانۀ عامره، کانپور، (تألیف در حدود 1176 هـ ق)، ص 230.
آذر، لطفعلی بیگ : آتشکده بمبئی، 1277، (تأْیف در حدود 1192 هـ ق)، صص 335-336.
الحسین الزنوری، ابن عبدالرسول : ریاض الجنه (نسخۀ خطی کتابخانۀ خاج محمد نخجوانی، تایخ اتمام 1216، ص 833.
گوپاموی، محمد قدرت الله: نتایج الافکار، بمبئی ، 1336 (تألیف 1256 هـ ق)، صص 260-261.
هدایت، رضا قلی: مجمع الفصحاء، تهران ، 1259 (تألیف 1282 هـ ق)، ج1، صص 236 – 240.
کاظم .... تذکرۀ کاظم (نسخۀ خطی مجلس، شماره 901) (تألیف در 1287 هـ ق) ، صص 261- 276.
رودکی
ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی در ده بَنُج، مرکز ناحیۀ رودک سمرقند، در نیمۀ دوم سدۀ هجری از مادر بزاد و هم در این ناحیه کالبد تیره با تیره چشم به خاک تیره سپرد. سال درگذشت استاد شاعران جهان را 329 تا 330 هـ ق نوشته اند. جزئیات دوران کودکی و اوان جوانی او روشن نیست اما گفته اند چنان تیزهوش و زودیاب بود که به خردی قرآن را به تمامی از بر کرد و خواندن و نوشتن آموخت و شعر گفتن گرفت و معانی دقیق در قالب الفاظ رنگین و ساده کرد وچون آوازی خوش و صوتی دلکش داشت خنیاگری و بربط نوازی را با شعر سرایی یار کرد و جان ها را مایۀ فربهی شد و خاطرها را شامادنی بخشید.
گروهی از تذکره نویسان به کوری مادرزاد او اشاره کرده اند همچون محمد عوفی صاحب کتاب الالباب، و برخی تنها اشاره کرده اند که وی از داشتن نیروی بینایی محروم بوده است، مانند ابوزراعۀ گرگانی که گفته است :
اگر به کوری چشم، او بیافت گیتی را             زبهر گیتی من کور بود نتوانم
و دقیقی گوید :
استاد شهید زنده بایستی                  وان شاعر تیره چشم روشن بین
و فردوسی که در اشاره به نظم کتاب کلیله و دمنه گوید و سخن وی گویای کوری رودکی است :
گزارنده را پیش بنشاندند             همه نامه بر رودکی خواندند
و سرانجام ناصرخسرو که می گوید:
اشعار زهد و پند بسی گفته ست        آن تیره چشم شاعر روشن بین
البته در این میانه کسانی نیز هستند که  در نقل اشعار و بیان احوال وی اشاره ای به کوری او ندارند مانند سمعانی در کتاب الانساب و نظامی عروضی در چهار مقاله و صاحب تاریخ سیستان، و در اشعار خود شاعر نیز قراینی بر بینا بودن هست چنانکه این بیت:
همیشه چشمم زی زلفکان چابک بود         همیشه گوشم زی مردم سخندان بود
یا :
پوپک دیدم به حوالی سرخس...
یا :
چادرکی رنگین دیدم بر او             رنگ بسی گونه بر آن چادرا
گویا گفتۀ درست آن باشد که محمود بن عمر نجاتی صاحب کتاب بساتین الفضلاء و ریاحین العقلاء، که در سال 709 هـ ق تألیف شده و شرح تاریخ عتبی است یاد کرده و آن اینکه «رودکی در پایان عمر کور شده است».
رودکی شاعر دربار‌ آل سامان است و هرچند ممکن است که دستگاه میر احمد بن اسماعیل  (مقتول به سال 301 هـ ق) را نیز دریافته باشد، اما اختصاصش به امیر سعید نصر بن احمد بن اسماعیل (301 تا 331هـ ق) است و این پادشاه ، و به پیروی او بزرگان درگاه، بر رودکی اقبال تمام داشته اند و سخن شاعر قبول تام داشته است. امیر شهید ابوجعفر احمد بن محمد بن خلف بن اللیث، معروف به بانویه، از امیران صفاری (311 تا 352 هـ ق)، که خود مردی دانشمند و مطلع و واقف بر علوم اوایل (مجموعۀ معارف یونان) و علوم مذهبی و ادبی بوده و از بزرگترین مشوقان علما و ادبا و شعرا در عهد خود به شمار می رفته، نیز ممدوح رودکی است. و نیز رودکی ماکان بن کاکی، از سرداران دیلمی، را ستوده است و از او صله های گران گرفته است چنانکه گوید:
بداد میر خراسان چل هزار درم         وز او فزونی یک پنج میر ماکان بود
دیگر از ممدوحان و مشوقان خواجه ابوالفضل بلعمی، وزیر معروف سامانیان است. این وزیر دانشمند به روکی اعتقاد بسیار داشت و به گفتۀ سمعانی وی را در عرب و عجم نظیری نمی شناخت و بدو صله ها و جایزه های فراوان می بخشید. هم او بود که رودکی را به نظم کلیله و دمنه وداشت و این توجه وزیر و سلطان و امیران درباره مایۀ ثروت بسیار و تجمل فراوان رودکی گشت. نام شاعر در ادب فارسی گذشته از نیکو سخنی و نادره گویی و قدرت به هم پیوستن کلمات آبدار و خلق نغمه های دل انگیز و نواختن چنگ تر و برکشیدن آوای خوش، به داشتن مکنت و جلال و حشمت نیز آوازه گشته و زبانزد گویندگان و تذکره نویسان قرون بعد شده است. چنانکه سخن از چهارصد شتر زیربنه و سیم و زر فراوان وی کرده اند و خود او نیز در اشعارش از ناز و نعمت و حشمت و برخورداری از جوانی و سرمستی و اقبال مردمان و نوازش امیران و بزرگان سخن گفته است. اما ظاهراً پس از فرا رسیدن روزگار زاری و شکستگی و پیری و کوری، مال و منال شاعر نیز پایان پذیرفته  و درویشی و ناداری و نیازمندی به عصا و انبان، همراه سپیدی موی و نالانی تن بدو روی آورده و به زندگی سخنسرای نامی فرجامی سرد و اندوهبار داده است.


دانلود با لینک مستقیم

زندگینامه صائب تبریزی

اختصاصی از یارا فایل زندگینامه صائب تبریزی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

زندگینامه صائب تبریزی


...

دانلود با لینک مستقیم