بر پژوهشگران، صاحب نظران و ارباب دانش پوشیده نیست که مسأله مهدویّت و اندیشه ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در آخر الزمان، یکى از مسایل بسیار حیاتى اسلام، و از اعتقادات قطعى عموم مسلمانان است، که شیعه و سنّى در طى قرون و اعصار متمادى همه بر این عقیده اتّفاق نظر داشته و آن را جزء عقاید قطعى خود مى دانند.
گرچه وجود این عقیده در اسلام به خصوص در میان شیعیان، از مسایل بسیار حایز اهمیّت، و از اعتقادات بنیادى محسوب مى شود، و از این رهگذر در میان همه مذاهب اسلامى، شیعیان بیش از همه با این عقیده شناخته شده اند، لذا برخى از افراد نا آگاه و بى اطّلاع، یا لجوج و معاند پیوسته کوشیده و مى کوشند تا این عقیده را در مذهب شیعه محصور کنند، ولى هرگز عقیده به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در اسلام اختصاص به شیعه ندارد. بلکه عقیده به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) مورد اتّفاق و اجماع همه مسلمین بوده، و کلیّه فِرَق اسلامى در این عقیده باهم اتّفاق نظر دارند، و حتّى فرقه ساخته شده «وهّابیت» نیز آن را جزء عقاید قطعى و مسلّم خود مى دانند و به طور جدّى از آن دفاع مى نمایند، و معتقدند که: اعتقاد به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) بر هر مسلمانى واجب است، و جز افراد نادان و بى اطّلاع و بدعت گزار، منکر آن نخواهند بود.( )
به طور خلاصه، آنچه از مجموع منابع معتبر حدیثى و تاریخى شیعه و سنّى استفاده مى شود این است که: مسأله مهدویّت و عقیده به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام)یکى از ضروریات دین مقدّس اسلام است که منکر آن از آیین اسلام بیرون است. از این رو، کلیّه مسلمانان از شیعه و سنّى ـ و به طور کلّى عموم اُمّت اسلامى ـ عقیده دارند، که بر اساس روایات وارده، ناچار باید در آخر الزمان (و تاریک ترین دوران تاریخ بشر) مردى از خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) به نام حضرت مهدى(علیه السلام) ظهور کرده، بر همه کشورها مسلّط شود، و دین را تأیید بخشد، و سراسر روى زمین را پر از عدل و داد کند، و او از دودمان پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)و از نسل حضرت فاطمه(علیها السلام) است.
از نظر مسلمانان، مسأله «مهدویّت» و عقیده به ظهور مهدى موعود(علیه السلام)یک اعتقاد عمیق دینى و مذهبى، و یکى از مهمترین و حسّاس ترین فرازهاى عقیدتى اسلامى است.
این عقیده در اسلام و به خصوص در میان شیعیان، از اعتقادات بنیادى و تردید ناپذیرى است که هیچ گونه شک و تردید در آن وجود ندارد.
عموم مسلمانان و به ویژه شیعیان عقیده دارند که اعتقاد به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام)از ضروریات مذهب است، و اخبار و روایات مربوط به آن حضرت، از طریق شیعه و سنّى به حد «تواتر» رسیده است.(
عموم مسلمانان عقیده دارند که ظهور مبارک مهدى موعود(علیه السلام)که در روایات متواتر اسلامى با اوصاف: «قُرشى، هاشمى، فاطمى، علوى، حسنى، و حسینى» معرّفى گردیده، و نویدهاى ظهور مبارک آن حضرت سالها پیش از ولادت با سعادتش از زبان مبارک پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) و خاندان پاکش(علیهم السلام) براى اُمّت اسلامى بازگو شده، یک امر قطعى و مسلّم است.
عموم مسلمانان عقیده دارند که ظهور مبارک حضرت مهدى(علیه السلام) در آخر الزمان، وعده قطعى خداوند است، و نویدهاى ظهور آن موعود جهانى در قرآن کریم و روایات اسلامى به صورتى گسترده در نهایت وضوح و روشنى بیان شده است.
عموم مسلمانان عقیده دارند که طبق وعده هاى قرآن کریم و روایات اسلامى، در آینده تاریخ و در آخر الزمان، مردى از اهل بیت به نام حضرت مهدى(علیه السلام) ظهور خواهد کرد که دین را تأیید، و عدل و داد را آشکار خواهد نمود، و دشمنان دین و انسانیّت چه بخواهند و چه نخواهند، سرانجام او ظاهر مى شود، و بر همه کشورها و ممالک اسلامى مسلّط مى گردد.
در زمان او اسلام جهانگیر مى شود، سراسر روى زمین پر از عدل و داد مى شود، پرچم توحید و یکتاپرستى در همه جهان به اهتزاز در مى آید، دینى جز دین مبین اسلام باقى نمى ماند، نظام جهانى بر اساس ایمان به خدا و احکام اسلام استوار مى گردد، بر تمام جهان دین واحد، قانون واحد، نظام واحد، و رهبر واحد حکومت مى کند، و در همه جا صلح و صفا ایجاد مى شود، و حقّ و عدالت پیروز، و ظلم و ستم یکسره از بین مى رود.
عموم مسلمانان عقیده دارند که با جهانى شدن ظلم و ستم، فساد و تبهکارى و وجود حکومت هاى ظالمانه با معیارهاى غیر عادلانه در سطح جهان، از نقطه نظر رحمت الهى، ظهور مهدى موعود(علیه السلام) یک ضرورت اجتناب ناپذیر است که طبق وعده هاى صریح اسلامى آنچنان که در قرآن کریم واخبار اهل بیت(علیهم السلام) آمده است، سرانجام باید ظاهر شود; کاخهاى ستمگران را برسرشان فرو ریزد، پرچم حقّ و عدالت را بر فراز گیتى به اهتزاز درآورد، ریشه ظلم و بیداد را از بیخ و بن برکند، و بر ویرانه هاى کاخ جبّاران و ستمکاران، جهانى آباد و آزاد بنیان نهد، و انسانها را از زیر یوغ استعباد، استثمار و استعمار رهایى بخشد.
آرى خواننده گرامى! عموم مسلمانان و به ویژه شیعیان، عقیده دارند که ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) یک امر محتوم و مسلّم است که بدون تردید واقع خواهد شد، و کفر کافران، لجاجت منکران و سرسختى معاندان، در تحقّق اراده و مشیّت الهى، و ظهور منجى آسمانى، کمترین اثرى نخواهد داشت، و از این رو همه منتظر و چشم به راهند، و همه انتظار روزى را مى کشند که نداى نوید ظهور «منجى موعود» در سرتاسر جهان طنین انداز شده، همه ساکنان روى زمین، طنین آن نداى آسمانى را با گوش خود بشنوند، و از جان و دل اجابت کنند، و سر از پا نشناخته شتابان به سویش روان گردند.
اینک براى این که مهدى موعود اسلام را بشناسیم، و بدانیم که اسلام در زمینه ظهور آن یکتا بازمانده حجج الهى چه نویدهایى را به مسلمانان و مردم جهان داده است، فشرده مطالبى را که در دریاى ژرف و ناپیدا کرانه متون اصیل اسلامى آمده است در اینجا مى آوریم.
آنچه در مقام معرّفى مهدى موعود(علیه السلام)، در منابع معتبر شیعه و سنّى آمده، بدین قرار است:
«او، حجّت خدا، خاتم اوصیا، رهایى بخش اُمّت، مهدى، منتظر، قائم آل محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم)، صاحب الأمر، صاحب الزمان، عدالت گستر، بقیّة اللّه، صاحب شمشیر، ظاهر کننده دین، خلف صالح، باعث، وارث، صاحب، خالص، صاحب الدار ( صاحب خانه ) مأمول، مؤمَّل، ( امید آینده ) نایب، برهان، باسط (گسترنده)، ثائر (انقلابى)، منتقم، سیّد، جابر (ترمیم کننده دین)، خازن (خزینه دار علوم الهى)، امیر امیران، قاتل تبهکاران، آقاى دو جهان، و امام منتظر براى تأسیس حکومت عدل الهى است».( )
پدرش گنج دانش ایزدى، امام حسن عسکرى(علیه السلام)، و مادر بزرگوارش نرجس خاتون بانوى کنیزان جهان از بیتى رفیع و خاندانى جلیل است که از امام حسن عسکرى(علیه السلام)فرزندى جز آن آخرین حجّت خدا از این بانوى بزرگوار نمانده است.( )
در سال 255 هجرى قمرى، در سپیده دم پانزدهم ماه شعبان در شهر «سامرّا» پایتخت عبّاسیان چشم به جهان گشود.( ) نامش، نام پیامبر ـ محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) ـ و کنیه اش کنیه پیامبر ـ ابوالقاسم ـ است.
«ولادت با سعادتش از دشمنان پنهان ماند، و نام و نشانش از بدخواهان در نهان; زیرا حکومت خون آشام وقت و دستگاه ستمگر خلافت، سخت در پى او و مشتاق یافتن و نابود ساختنش بود، و تمام نیروى خود را در اطراف خانه امام حسن عسکرى(علیه السلام)متمرکز کرده و دهها جاسوس به کار گرفته بود، و بر هر جاسوسى، جاسوسى دیگر گمارده بود تا از ولادت ولىّ خدا حضرت بقیّة اللّه(علیه السلام)آگاه شده، نور خدا را خاموش کند، ولى مشیّت خداوند بر آن تعلّق گرفته بود که حجّت خود را از گزند دشمنان حفظ کند».( )
با شهادت پدر بزرگوارش امام حسن عسکرى(علیه السلام) در شب هشتم ربیع الاول سال 260 هجرى قمرى، بار دشوار و توان فرساى امامت بر دوش او نهاده شد، و به فرمان حکمت آمیز پروردگار، از مردم «غیبت» اختیار فرمود.( )
دوران غیبت آن حضرت دو بخش متمایز دارد:
1 ـ غیبت صغرى یا کوتاه مدّت ـ سال 255 تا 329 هجرى ـ که در این دوره شیعیان مى توانستند توسط سفیران چهارگانه اش با آن حضرت تماس بگیرند و با وى ارتباط برقرار کنند.
این چهار تن نایب خاص، که شیعیان مى توانستند در دوران غیبت صغرى توسط آنها با حضرت مهدى(علیه السلام) تماس بگیرند و مشکلات خود را به ناحیه مقدّسه برسانند و پاسخ هاى لازم را دریافت نمایند، عبارتند از: جناب عثمان بن سعید عمروى، محمّد بن عثمان بن سعید، حسین بن روح نوبختى و على بن محمّد سمرى، که با رحلت او باب «نیابت خاص» بسته شد.
2 ـ غیبت کبرى یا بلند مدّت که تا امروز ادامه یافته است. در این دوره سفیر و نایب خاصّى براى آن حضرت نیست، و راه تماس رسمى و آشکار براى مردم وجود ندارد. و بر آنهاست که از نوّاب عام امام(علیه السلام)ـ یعنى از فقهاى پارسا وخویشتن دار ـ پیروى کنند.( )
غیبت صغرى از همان لحظه ولادت حضرت ولى عصر(علیه السلام) آغاز مى شود( ) و تا روز وفات چهارمین سفیر حضرتش ادامه مى یابد( )ولى دوران سفارت، از رحلت حضرت امام حسن عسکرى(علیه السلام) آغاز شده و تا وفات على بن محمّد سمرى، امتداد مى یابد.( )
بنابراین، طول غیبت صغرى 74 سال تمام، و مدّت سفارت سفیران چهارگانه 69 سال و شش ماه و پانزده روز است.
به هر حال، نهان زیستى آن حضرت بدین معناست که دور از چشم مردمان ولى زیر همین آسمان کبود بسر مى برد. اگر برخوردى هم برایش پیشامد کند، اغلب ناشناخته مى ماند و دیدارهایش با شیعیان تنها به اذن خداست.
هم اکنون ـ سال 1414هجرى قمرى ـ نزدیک به 1159 سال از عمر شریفش مى گذرد و بنا به اراده و مشیّت حکیمانه الهى، هنوز شاداب، جوان و نیرومند است.( ) و این حالت کهنسالى و نافرسودگى او، بهترین محک براى رسوایى و سیه رویى دروغگویان و دروغ پردازان «مهدى نما» و مدّعیان مهدویّت است.
مهدى قائم(علیه السلام) وارث نهایى فضایل و کمالات انبیاء و اولیاء خداست. در خرد و دانش از همه پیشتر است، و در طاعت و عبادت و بندگى از همه پیشروتر، و در کرم و بخشش از همه پیشگام تر، و در شجاعت و شهامت و رشادت از همه پیشتازتر است.( )
از کنار خانه کعبه ـ مکّه مکرّمه ـ قیام شکوهمند خود را آغاز مى کند، نخبه ترین پارسایان دلیر، و برگزیده ترین جنگاوران پرهیزکار آن زمان که 313 نفرند ـ هم شمار یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در جنگ بدر ـ به دورش حلقه مى زنند، و چون دژى محکم و استوار او را در میان مى گیرند.
خبر ظهور او به سرتاسر جهان مى رسد، و چون ده هزار نفر از مردمان دیندار و یکدل و نیرومند ـ هم شمار یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در فتح عظیم مکّه ـ به یاریش بشتابند و فرمانش را گردن نهند از مکّه بیرون مى آید( ) و با نبردى آزادى بخش و سخت خونین، ملّت هاى اسیر و به دام افتاده را رهایى مى بخشد.
سپاه پیروزمند آن یگانه منجى عالم که در هیچ برخوردى شکست نمى خورد( ) سراسر گیتى را تسخیر مى کند، تمامى دولت هاى ستمگر و باطل را از روى صفحه زمین، بر مى اندازد، و حکومت واحد جهانى را بر اساس موازین عدالت اسلامى تشکیل مى دهد( )، فرمانروایى زمین به بندگان صالح، شایسته و نیک کردار خدا مى رسد، و ستمدیدگان و مستضعفان، وارث ثروتها، نعمت ها و قدرت ها در پهنه گیتى مى شوند چنان که خداوند متعال مى فرماید:
شامل 85 صفحه فایل word
قرآن کریم و نشانه های ظهور حضرت مهدی
رسول اکرم و نشانه های او
شب معراج ونشانه های ظهور
حضرت امام محمد باقر و نشانه های ظهور
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 174 صفحه می باشد .
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
فصل اول : کلیات
پیشگفتار
6
جغرافیای تاریخی چیست ؟
9
اهداف و اهمیت پژوهش
12
پیشینه ی پژوهش
14
روش پژوهش
14
محدودیت های پژوهش
14
تحلیل منابع ( مأخذ شناسی )
14
فصل دوم – جغرافیای طبیعی ، موقعیت و حدود
27
جغرافیای استان زنجان
28
ناهمواری استان
28
نقش ناهمواری ها در زندگی ساکنان استان
29
آب و هوا و انواع آن در استان
31
تقسیمات سیاسی استان
32
منابع آب استان
32
موقعیت تاریخی – جغرافیایی زنجان
34
عنوان
صفحه
آب و هوا
38
رودخانه ها :
39
رودخانه ی قزل اوزن
39
رودخانه ی زنجان رود
41
چشمه ها
43
راه ها و اهمیت آن ها – فاصله ها
43
برج و باروی زنجان
45
وجه تسمیه زنجان
49
زبان
51
مذهب
53
خصوصیات مردم زنجان
56
زنجان جزء کدام ناحیه است
58
فصل سوم – جغرافیای تاریخی – سیاسی – اقتصادی – فرهنگی زنجان
61
فتح زنجان و سکونت اعراب در آن
62
چگونگی و علل پذیرش اسلام توسط مردم
63
اهمیت علم و ترجمه در دوران اسلامی
66
مدرسه و مسجد
68
عنوان
صفحه
مساجد زنجان
72
دانشمندان و بزرگان زنجان
74
مهاجرت هنرمندان به زنجان
82
معادن ، صنعت و تجارت
83
کشاورزی و محصول در زنجان
86
مالیات در دوره ای اسلامی
91
زنجان دارالضرب، بوده است
97
شهرهای نزدیک به زنجان
98
1-3 – طارم - طارمین
98
2-3- سرجهان
101
3-3- سهرورد
102
4-3- سجاس
104
فصل چهارم – حکومت های مؤثر در زنجان
106
کنگریان طارم و دژ شمیران
107
اسماعیلیه و زنجان
111
آغاز تا فرجام فرقه ی اسماعیلیه در زنجان
116
اتحاد قزوین و ابهر و زنجان
117
عنوان
صفحه
فصل پنجم – حکومت ها به ترتیب سلسله در زنجان
119
قبل از اسلام
120
امویان
120
عباسیان
120
علویان طبرستان
121
سامانیان
121
آل زیار
123
کنگریان
124
آل بویه
124
سلجوقیان
128
خوارزمشاهیان
130
فصل ششم – ساسانیان و پیروی از آداب آنان در دوره ی اسلامی
135
ساسانیان و تمدن
136
ساسانیان و مذهب
138
ساسانیان و مالیات
140
ساسانیان ؛ پول و برات – دوره ای اسلامی ؛ پول و برات
142
دوره ی اسلامی و پیروی از آداب ساسانیان
144
عنوان
صفحه
فصل هفتم – آتشکده ها – غارها و قلاع سیاسی زنجان
146
آتشکده ها:
147
آتشکده شیز
147
آتشکده تشویر
149
غارها
150
غار خرمنه سر
150
غار گلجیک
150
غار کتله خور
151
قلاع سیاسی زنجان
152
دژ سر جهان
152
دژ شمیران
152
دژ تاج
154
نتیجه گیری
155
خلاصه
156
منابع فارسی
158
منابع عربی
169
چکیده انگلیسی
170
پیشگفتار :
اطلاعاتی که جغرافی دانان ، مورخان ، صاحبان اندیشه و گردشگران از خود به جای گذاشته اند ، در مورد زنجان بسیار اندک و ناچیز است .
به قول مینورسکی خاور شناس معروف انگلیسی (1877-1966 م ) : « منابع قدیم در مورد زنجان ، هیچ ندارد . »
نویسندگان قرون اولیه ی اسلامی در نوشته های خود ، اشاره ای کلی و زودگذر به شهر زنجان نموده اند ولی درباره ی مسایل اجتماعی ، فرهنگی ، هنری و بزرگان علم و دانش آن ، مطالبی نیاورده اند .
با عنایت به آثار تمدن و زندگی انسانی که از هزاره ی سوم ق.م در منطقه ی زنجان مشهود است ، می توان ادعا کرد که زنجان از نظر قدمت تاریخی ، هم سنگ بسیاری از شهرهای قدیم می باشد و همچون آن شهرها باید گذشته ی مدونی داشته باشد . با وجود بزرگانی همچون سهروردی ها ، شیخ اخی فرج زنجانی ، حافظ ابرو ، عماد الدین زنجانی و ... در محدوده ی جغرافیایی زنجان از طرفی و داشتن موقعیت سوق الجیشی به سبب واقع شدن در مسیر راه ارتباطی شرق به غرب به ویژه در دوران سلجوقیان که با انشعاب شاخه ای از راه ابریشم که ری و زنجان را به تبریز و ارمنستان و سواحل دریای سیاه ، متصل می کرد و زنجان ، خود در مسیر این شاهراه بازرگانی قرار داشت و نیز وجود برخی از قلاع زنجیره ای اسماعیلیه در منطقه از طرف دیگر ، از معدود شهرهایی است که شناسنامه و هویت تاریخی چندان روشنی ندارد .
نتیجه این که در حملات و کشتار و غارت و تخریب ، قبایل وحشی و سلاطین خود کامه شهرها ، روستاها نابود شده و شهرها بارها و بارها از سکنه خالی گشته و ویران شده و در نتیجه زحمات و ابتکارات هنرمندان و صنعتگران به یغما رفته و یا نابود شده است و دوباره بر روی ویرانه های شهر ، شهر دیگری به وجود آمده و زندگی از نو آغاز گشته است .
بنا به دلایل فوق و نیز عدم وجود تواریخ محلی در منطقه و نیز عدم حفاری باستان شناسی کافی ، اسناد و مدارک کافی در مورد زنجان وجود ندارد . نگارنده از ابتدای ترم سوم تا حال که تقریباً یک سال و نیم را در برمی گیرد به دنبال منابع تحقیق و جمع آوری اطلاعات در مورد موضوع تحقیق خود بوده ام و از کتاب خانه های مختلف شهرهای ابهر ، زنجان ، صائین قلعه ، تاکستان و تهران استفاده کرده ام و بیش از یکصد منبع مختلف دیده و مطالب مورد نظر را از آن ها استخراج کرده ام ، ولی در پایان به آن چه که در نظر داشتم ، نتوانستم برسم .
برای پر کردن خلأ فوق مطالب به صورت کلی بیان گردیده و چون زنجان نیز ، جزئی از ایران بوده و هست در اکثر موارد و شاید همه ی موارد از نظر موقعیت اقتصادی ، سیاسی با قوانین و مقررات حکومتی که برای کل کشور وضع شده ، یکسان بوده است . و به همین دلیل ، در بعضی از موارد ، مطالب و اطلاعات ، کلی بیان شده است . به دلیل محدودیت منابع دست اول ، نتوانستم آن چنان که شایسته بود به جزییات بپردازم ، پوزش می طلبم و اظهار عجز خود را اعلام می دارم . به افرادی که در آینده می خواهند در مورد زنجان تحقیق کنند توصیه می کنم مطالب این پایان نامه را مد نظر داشته باشند و سپس خود نیز به کاوش و جستجو بپردازند ، تا انشاء الله نتیجه ی بهتری به دست آید .
«به وضوح می بینیم که انسان کتابی را می نویسد ، مگر آن که بگوید ، اگر این بخش تغییر می کرد ، بهتر بود ، اگر آن جمله اضافه و جمله ای دیگر حذف می شد ، بهتر بود . اگر فلان عبارت مقدم بر مطالب دیگر بود ، زیباتر می شد . این ها ، همه عبرت و بهترین دلیل بر نقص انسان هاست . » « عماد الدین کاتب اصفهانی »
در پایان مطلبی دیگر را از گیرشمن خاورشناس معروف فرانسوی که 25 سال در ایران ، کار باستان شناسی کرده ، نقل می کنم که امیدوارم مقبول افتد :
« ملتی که در برابر همه ی مهاجمات عرب با ترک و مغول توانست نیروی ادامه ی زندگی خویش را حفظ کند ، بلکه همچنین توانست این عناصر خارجی را ایرانی سازد . موقع جغرافیایی ، ثروت های طبیعی فراوان و سکنه ی فعال آن که از سنن یکی از قدیمی ترین فرهنگ های جهان برخوردار است ، در آینده ، در مجمع ملل آسیایی ، مقامی که شایسته ی گذشته ی وی باشد ، برای او کسب خواهند کرد . 1 »
1 – گیرشمن ، رودمن ؛ ایران از آغاز تا اسلام ؛ ترجمه دکتر محمد معین ، انتشارات معین ، چاپ اول ، تهران 1383 ، ص 410
دانلود مقاله 30 صفحه ای با موضوع ظهور ماشین ، انواع شمع های ماشین با فرمت ورد
ماشین چیست ؟ هر چیزی که کاربرد نیرو بر ماده را ممکن سازد، ماشین به حساب می آید. در دبستان به ما یاد داده اند که سه گونه دستگاه (ماشین ) اصلی وجود دارد و همه دستگاههای دیگر از آنها ترکیب می شوند: اهرم ، چرخ و محور و سطح شیب دار. یک آچار پیچ گوشتی را درنظر آورید که از یک نوک (سطح شیب دار) ، دسته که شامل چرخ و محور است ، و میله ای که نقش اهرم را دارد، تشکیل می شود. چالش بزرگ در انقلاب صنعتی یافتن ........
فهرست:
انقلاب صنعتی و ظهور ماشین
سپیده دم دوران نظام گرایی
چالشهای دوران ماشین
پیدایش اندیشه نظام گرایی
گسترش گرایی در برابر کاهش گرایی
تاثیر گسترش گرایی بر اندیشه علت و معلولی
اندیشه نظام گرایی و کسب کار
ارتباطات در دوران نظام گرایی
ویژگیهای فنی شمع " سوپر" ک . ال . جی چیست ؟
شمع سوپر یا ترموالاستیک (CU-Electrode )
شمع رزیستور یا شمع ضد تداخل (نوعR )
شمع سه الکترود
شمع با الکترود پلاتین
معناى 2.4 لیتر در یک موتور چیست؟
کنترل رشد باکتری در سیالات حل شونده
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:47
فهرست مطالب:
سوسیالیسم غارنشینی
زمین برای همه
زمینبرای هرکس
درعصر فلزات
در آستانة جهان باستان
رودنیل نظم میطلبد
ضرورتهای اهرام
سوسیالیسم فرعونی
مرحل سوسیالیسم مصری
سوسیالیسم بطالسه
بیندجله وفرات
مقام والای خانواده در تورات
گرایش به مالکیت شخصی در تورات
سوسیالیسم غارنشینی
آیا بحث دربارة وجود سوسیالیسم از دورانهای بشر اولیه، بمنزلة تحقیر آن است یا تجلیل از آن؟ اگر بپذیریم که سوسیالیسم اصالتش را از دورانهای بشر اولیه نمیگیرد، در این صورت دیگر نمیتوان آن را آخرین راه پیشرفت بشرتلقی کرد.
لغت سوسیالیسم جوان است زیرا فقط درقرن هجدهم پایدار شده و صفت سوسیالیست از آن هم جوانتر است زیرا در سال 1822 در انگلستان، و در1831 درفرانسه عنوان گردیده است. معنی لغوی آن جامعهگرائی است و از ریشه «سوسیوس» به معنی شریک و همراه مشتقشده ولی بازهم میتوانیم عقبتر برویم و در زبانشناسان ریشة اروپائی آن را به صورت «سکو» بیابیم که بهنظر زبانشناسان ریشة لغت «سوسیته» یا اجتماع، و مبین کسانی است که باهم زندگی میکردهاند. پس جایشگفتی نیست که ریشة سوسیالیسم درجوامع اولیة انسانی وجود داشته باشد. نوعی سلطة مذهبی برآنان داشت. سوسیالیسم غارنشینی از سازمان تقسیمکار بسیار منظمی برخوردار بود و بههرکس طبق ذوق و استعدادش کاری محول میشد. به زنان سبزیکاری و به مردان شکار و صیدماهی و جستجوی مواد معدنی محول شده بود زنان و کودکان به جمعآوری میوه و سبزیهای ریشهدار (مانند پیاز و هویج و چغندر) و احتمالا قارچ و گردو و عسل و تخمپرندگان وحشی میپرداختند. مردان نیز کار جمعآوری هیزم و میوة کاج و سنگ چخماق و ساختن اسلحه و ادوات سنگی دیگر را انجام میدادند و با استخوان و شاخ حیوانات، وسایل تزئینی میساختند. عدهای دیگر به شکار و ماهیگیری مشغول بودند و حیوانات وحشی مانند اسب و گاو و گوزن و آهو و شیر و روباه و پرندگانی مانند کبک و دراج را تعقیب و شکارمیکردند. جمعی دیگر گوشت شکار را قطعه قطعه میکردند و پوست آن را میکندند و با افروختن آتش به تهیة خوراک میپرداختند. سهمهرکس براساس نیازش تعیین میشد نه براساس کاری که انجا میداد، بطوری که حتی اگر کسی موفق به شکار نشده بود، مانند سایرین سهم میگرفت. نگهبان آتش و تهیهکنندة سنگ چخماق نیز حق استفاده از عسل و تخممرغ را داشتند. همهچیز، از جمله کار و تولید و مسکن، مشترک و دسته جمعی بود زیرا یک فرد منزوی و تنها که حاضر به تقسیم محصول کارخود یا مبادلة آن با دیگران نبود، میتوانست در چنین جامعهای زندگی کند. آیا این سوسیالیسم اجباری نقائصی هم داشت؟ میتوان تصور کرد که کسی که کار جمعآوری میوه را به عهده داشته، بخشی از آن را در خفا میخورده، یا دختری که پوست یک شکارچی نیزة نوکتیز را به خودش اختصاص میداده است. از این زمان بود که مالکیت خصوصی بطور پنهانی و غریزی به وجود آمد و آغاز مالکیت مواد مصرفی قابل نگهداری مانند فندق وبلوط و پوست حیوانات، به مالکیت وسایل تولید مانند نیزه و سلاح انجامید و سرانجام منتهی به سرمایداری شد. از طرفی، وقتی غار واحد زندگی دستهجمعی بشمار میرفته، احتمالا غار دیگری هم در نزدیکی آن وجود داشته که رقیب و حتی دشمن غار اولی بوده است. معمولا یک غار از وجود غار دیگر بیخبر بوده چه درغیر این صورت هردوغار باهم دشمنی میکردند و به زدو خورد میپرداختند. بدین ترتیب سوسیالیسم به فضای یک غار محدود میشد.