یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

قیامهای شیعیان در دوران عباسیان 42 ص

اختصاصی از یارا فایل قیامهای شیعیان در دوران عباسیان 42 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

قیامهای شیعیان در دوران عباسیان

نویسنده : مریم علوی

کلمات کلیدی : تاریخ، قیام، شورشهای شیعیان، عباسیان، الرضا من آل محمد، نفس زکیه، ابن طباطبا، شهید فخ، حسن بن زید

"عباسیان" با ادعای انتساب به خاندان پیامبر و شعار جلب رضایت و احقاق حقوق از دست رفته آنان قدرت را به دست گرفتند. گروهی از شیعیان پس از دوران سختی که در زمان امویان پشت سرگذاشته بودند به عباسیان که با شعار "الرضا من آل محمد" بر سرکار آمده بودند، امید بستند.

بعدها رویگردانی عباسیان از این شعار و تحت فشار و شکنجه قرار گرفتن علویان موجب جدایی این دو جریان شد و قیامها و شورشهای مختلفی در نواحی مختلف در دوران خلفای عباسی به رهبری علویان سازماندهی شد.

انگیزۀ قیامها

انگیزۀ اصلی این قیامها در دست گرفتن حکومت و احقاق حقوق از دست رفته علویان و امر به معروف و نهی از منکر در مقابل حکومت ظلم و جور عباسی بوده است. هر چند انگیزه‌های غیرالهی نیز در مواردی دیده می‌شد، اما هدف بیشتر این قیامها و افرادی که آن را همراهی می‌کردند اهداف اصلاحی بود، به هر حال درگیری بین دو حزب علوی و عباسی در قالب بحثهای کلامی و ادبی آغاز شده و سرانجام به مرحلۀ عمل و میدان جنگ کشیده شد.[1]

نخستین قیام علویان

نخستین قیام علوی در روزگار عباسیان در زمان خلافت منصور، قیام "محمد بن عبدالله بن حسن" در سال 145 هـ ق بود که شیعیانش او را "نفس زکیه" و "المهدی" می‌نامیدند. محمد خلافت را حق خود می‌دانست از این رو با گروهی از یارانش از بیعت با سفاح امتناع کرد. محمد موفق شد حمایت گروه زیادی از مردم مکه و مدینه از جمله فقیهانی چون مالک بن انس را به خود جلب کند.

محمد برادرش ابراهیم را نیز برای نشر دعوت خود به بصره فرستاد. منصور از در مدارا نامه‌ای به محمد نوشت اما محمد که خلافت را حق خود می‌دانست در نامه‌ای تند، منصور را به عنوان غاصب خلافت ملامت کرد. منصور عیسی بن موسی ولیعهد خویش را برای جنگ با محمد فرستاد و با فرستادن نامه‌هایی به مردم مدینه و وعده‌های دروغین، آنان را از اطراف محمد پراکنده کرد و موفق به قتل محمد و پیروزی در جنگ با او شد. پس از مدتی سپاه خلیفه به جنگ با ابراهیم رفتند و موفق شدند سپاه ابراهیم را در سال 145 هـ. ق شکست دهند.[2]

در آغاز خلافت هادی، علویان منطقه حجاز به رهبری "حسین بن علی بن حسن بن حسین بن علی" (شهید فخ) قیام کردند. وی خلافت را حق خاندان علوی می‌دانست و قیام او اعتراضی به ظلم و تعدی‌های هادی بر علویان و قطع مستمری آنان بود.[3] حسین در سال 169 هـ. ق به مدت یازده روز مدینه را به تصرف درآورد، زندانیان را رها کرد و عاملان عباسی را به زندان افکند، سپس بسوی مکه رفت و در محلی بنام فخ با سپاه عظیم عباسی روبرو شد و علی رغم پایداری زیاد، سپاه وی درهم شکست و حسین و پیروانش به قتل رسیدند و او به "شهید فخ" معروف شد. علویان این فاجعه را پس از حادثه هولناک کربلا غمبارترین حادثه تاریخ به شمار می‌آورند و در سوگ شهیدان آن قیام، مرثیه‌ها سرودند.

"یحیی بن عبدالله " برادر "نفس زکیه" و از داعیان و مبلغان او بود و پس از شکست محمد در ری و طبرستان بکار دعوت مشغول شد و مردم را به امامت خویش خواند. هارون برای از بین بردن یحیی امارت خراسان را به فضل بن یحیی برمکی داد و او را در سال 175 هـ. ق با سپاهی به جنگ یحیی فرستاد. فضل یحیی را به صلح متمایل کرد بدین شرط که هارون امان نامه‌ای برای او بفرستد. هارون چنین کرد ولی هنگامی که یحیی نزد او آمد پیمان شکست و وی را به قتل رساند. البته قتل یحیی نه تنها از نفوذ علویان در دیلم گیلان و طبرستان نکاست بلکه زمینه مناسبی برای اولین دولت مستقل شیعی در قلمرو خلافت عباسی یعنی علویان طبرستان فراهم آورد.[4]

"ادریس بن عبدالله" برادر دیگر محمد نفس زکیه و یکی از داعیان او بود. او در قیام فخ نیز شرکت کرد و چون این قیام به شدت سرکوب شد به مصر و از آنجا به مراکش رفت و در آنجا اولین دولت مستقل شیعی را بنیان گذاشت. هارون از خطر دولت نوپای او هراسان بود ولی به جهت دوری راه و اشتغال به جنگ‌های داخلی از جنگ با او منصرف شد. وی به پیشنهاد "یحیی برمکی" فردی را بنام "شماخ" مأمور قتل وی کرد. شماخ نزد ادریس رفت و ادعا کرد که پزشک و از علویان است و به این خدعه، ادریس را به قتل رساند. یاران ادریس نام نوزاد متولد نشدۀ او را ادریس گذاشتند و او را به رهبری خود برگزیدند و ادریس دوم بنیان گذار واقعی دولت ادریسیان است.

گرچه حکومت ادریسیان بدون جنگ و قیام و شورشِ قابل توجهی قدرت گرفت، لیکن از حیث سرپیچی از حکومت مرکزی و تشکیل دولت مستقل پس از امویان اندلس دومین دولت مستقل و معارض است که از پیکره عظیم خلافت عباسی جدا شد.[5]

در زمان مامون گروهی از اعراب و علویان که از تمایلات ایرانی مأمون و کارگزاران ایرانی‌اش


دانلود با لینک مستقیم


قیامهای شیعیان در دوران عباسیان 42 ص

دانلود تحقیق کامل درباره شناخت دولت عباسیان

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق کامل درباره شناخت دولت عباسیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

شناخت دولت عباسیان

دراین بخش ابتدابه چگونگی تشکیل حکومت عباسیان وسپس به دورانی که حکومت عباسیان پشت سرگذاشته می پردازیم:

حکومت عباسیان ازسال132تا656ه.ق حدود524سال ادامه یافت این حکومت باابوالعباس سفاح آغازشد وبامرگ معتصم به دست مغولان به پایان رسید.

چگونگی تشکیل حکومت عباسیان رامی توان اینگونه تفسیرکردکه تشکیل این حکومت درنتیجه انقلابی درزمان امویان شکل گرفت که بااستفاده ازتشکیلات مخفی پایه های این حکومت را سازماندهی کردند.

عباسیان بااین ادعاوارد عرصه سیاست وخلافت شدندکه فرزندان عباس بن عبدالمطلب هستندکه بعداز درگذشت پیامبر(ص)،عباس بن عبدالمطلب عمو و وارث وخویشاوندان وی بود که بیش از همه کس حق خلافت داشت،که حق اوراغضب کرده اند(مسعودی،مروج الذهب،2/241).

این دعوت به وسیله علی بن عبدالله بن عباس که اودر دوره ولیدبن عبدالملک اموی زندگی می کرد(یعقوبی،تاریخ یعقوبی،2/2911)ازروستایی به نام حمیمه شروع شد.زیرابه لحاظ موقعیت جغرافیایی درمسیرکاروانهای تجارتی-زیارتی قرارداشت وباشعار«الرضاومن آل محمد»شروع شد (یعقوبی،البلدان،106).

این حکومت چهاردوره وعصرراگذراند که دوره اول عباسی باخلافت سفاح شروع شدوحدود یک قرن طول کشیدکه نفوذ ایرانیان دردستگاه حکومتی ونیرومندی واستقلال خلافت ازویژگی های این دوره بود.دومین دوره،دوره سلطه ترکان دردستگاه خلافت است که اززمان معتصم شروع شد.سومین دوره ازدروره مستکفی آغازمی شود که نفوذ دوباره عناصر ایرانی همچون آل بویه می باشد وچهارمین دوره نفوذسلجوقیان ترک است که باخلافت قائم آغاز وبامرگ معتصم وحمله ی مغول حکومت عباسیان نیزبه پایان می رسد.

اوضاع سیاسی واجتماعی آذربایجان در دوره عباسیان

ازآنجاکه تجارت واقتصاد رابطه ی مستقیمی باسیاست دارد ابتدابه اوضاع سیاسی وکارگزاران و والیان عباسی درایالت آذربایجان پرداخته می شودتاباروشن شدن اوضاع سیاسی بتوان اوضاع اقتصادی وتجارتی آذربایجان رامورد بازکاوی قرارداد.

آذربایجان دردوران عباسیان نیزهمانند دوره های قبل،یکی ازایالتهای پرحادثه به شمار می رفت. آذربایجان به دلیل دوری ازمرکزخلافت پناهگاه فراریان وناراضیان ازحکومت بوده است وبه این دلیل اداره این ایالت ازاهمیت خاصی برخورداربود وتلاش می شدافرادی ازخاندان خلیفه و حتی برادرخلیفه وافرادی کاردان به حکومت گماشته شوند.

ازجمله مسایل سیاسی واجتماعی که در دوره عباسیان درآذربایجان رخ دادشورش خرمدینان بود که خلافت عباسیان رابامشکلات زیادی روبرو ساخت.

در دوران عباسیان آذربایجان وارمنستان به وسیله ی یک حاکم ووالی اداره می شد.گاهی ازاوقات، ایالت آذربایجان همراه جزیره وموصل وارمنستان یک امیرداشته است.

ابوالعباس سفاح نخستین خلیفه عباسی برادرخویش ابوجعفر راوالی جزیره وموصل ومرزها و ارمنستان وآذربایجان قرار داد.(یعقوبی،تاریخ یعقوبی،2/342).گماردن منصورازطرف سفاح به عنوان والی آذربایجان حکایتگر این است که این ایالت اهمیت زیادی برای خلافت عباسی داشته است ویاشاید دلیل آن ترس ازفعالیت خوارج وحملات مداوم خزرها که دراواخر دولت امویان دراین منطقه بود،باشد.که برای برقراری امنیت انتخاب فردقدرتمند ولایتی همچون منصوریک ضرورت بشمارمی رفت.

منصوروقتی به حکمرانی این ایالت رسید بیشترین تلاش خودرادرجهت سرکوبی خوارج آذربایجان صرف کردومحمدبن صول رابه منظوردستگیری وقتل مسافرخارجی به آذربایجان گسیل کردکه


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره شناخت دولت عباسیان

دانلود مقاله ایران در عصر عباسیان

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله ایران در عصر عباسیان دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله ایران در عصر عباسیان


دانلود مقاله ایران در عصر عباسیان

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:23

چکیده:

ایران در عصر عباسیان
1.    وضعیت ایران پس از روی کار آمدن خاندان عباسی
2.    نقش ایرانیان در وزارت
3.    برآمدن خاندانهای حکومتگر ایرانی
4.    بررسی نهاد خلافت و تغییراتی که در عصر عباسیان پیدا کرد به عنوان یک مرکز مشروعیت دهنده با تکیه بر اندیشه ایرانشهری.
شعارهایی که عباسیان را به قدرت رسانید توانست یک چند گروههای مخالف آنان را نظیر علویان، خوارج و قبایل عرب مخالف خلافت بنی امیه که باهم مرتب درگیری داشتند را به خود جلب کند و آنان را بر علیه دشمن مشترکشان یعنی امویان متحد کند. نزاعهای داخلی و درگیریهایی که پس از به خلافت رسیدن عباسیان میان آنان و گروههای رقیبشان رخ داد، نشان از آن داشت که عباسیان تنها نبودند که توانستند این انقلاب را به ثمر برسانند بلکه مشارکت گسترده گروههای مختلف که تحت عنوان شعار کلی مبنی بر بازگشت به سنتهای پیش از امویان که آنان را به دور هم جمع کرده بود توانست خلافت امویان را از بین ببرد. خطبه ای را که ابوالعباس سفاح در روز نخست خلافت ادا کرد و عمش آن را ادامه داد حاکی از آن بود که نخست عباسیان مدعی بودند که شناختن حق آنها به خلافت الزامی است و آنان به تفضیل اصلی خلافت را بدست گرفته اند  با موافقت خلق همچنین برای گروههای رقیب خود نیز این مسئله را مسجل کردند که امر خلافت از آغاز به آنها راست شده و آنان نباید در این مهم با عباسیان درگیر شوند.
اکنون زمان آن فرارسیده بود تا شعارهایی که در هاله ای از ابهام پیچیده شده بود و  عباسیان به کمک آن توانستند سایر گروههای مخالف خلافت امویان از جمله علویان را با خود متحد کنند صورت مشخص تر و دقیقتری به خود بگیرد. این مشخص بود که از آغاز عباسیان خلافت را تنها و بی رقیب می خواستند اما گروههای مختلفی که در سقوط امویان و همراهی عباسیان نقش داشتند حال هر کدام به تنهایی مدعی تخت خلافت بودند. مهمترین این گروهها علویان بودند که عباسیان با شعارهای آنان توانستند حامیان آنان را در حمایت از خود بسیج کنند اما حال که عباسیان خلافت را تصاحب کردند علویان ، آنان را غاصب
 می دانستند و خلافت آنان را فاقد مشروعیت لازم می دانستند به همین جهت عباسیان برای آنکه حقانیت خود را در امر خلافت نسبت به علویان برجسته نشان دهند شعارشان را که تا آن زمان انتقال خلافت از طریق وجاهت و سفارش از ابوهاشم به جدشان محمد بن علی صورت گرفته بود ، تغییر دادند و در عوض مدعی شدند که امامت از زمان وفات پیغمبر بدون فترت به آنها تعلق داشت و در تقویت دعوی عباسیان و رد ادعای برخی اعقاب علی که امامت را حق خود  می دانستند           نسبی خاصی پیش کشانده شد.  عباسیان می گفتند که از پشت جدشان عباس بودن ، اهمیتی بیشتر از نسل فاطمه دختر کوچک پیامبر و زوجه علی دارد. از آن جهت که فاطمه زن بود و ابوطالب پدر علی و عم پیامبر که هرگز آشکارا قبول اسلام نکرده بود در صورتی که عباس عم پیغمبر اسلام پذیرفته بود. بهمین جهت عباسیان در امر خلافت خود را محق تر از علویان نشان دادند اما در آن سو علویان ضمن رد کردن ادعای عباسیان در امر خلافت دست به قیامهایی گسترده بر علیه عباسیان زدند و بدین ترتیب مخالفت خود با آنان را عملا نشان دادند. قیام محمد و ابراهیم ملقب به النفس الزکیه  در منطقه حجاز و تعرض سخت منصور خلیفه عباسی به آنان یادآور خاطره قیام زید و پسرش یحیی بر علیه امویان بود در نظر علویان همچنین بعدها قیام حسین بن علی بن حسن و یارانش در زمان هادی که به شهدای فتح مشهور شدند، حکایت از آن داشت که علویان هزگز ادعای عباسیان را در امر خلافت به رسمیت نشناختند و آنان را بسان امویان غاصب تلقی
 می کردند. اما خطر دیگری که خلافت نو پای عباسیان را از هر سو تهدید می کرد ابومسلم خراسانی بود. عباسیان اگرچه با شعار « الرّضا من آل محمد » توانستند ناراضیان را در پشت سر خود جمع کنند اما کسی که در نهایت بیرق خلافت را در دستان آنان نهاد ، ابومسلم بود به همین جهت عباسیان سخت ( در روزهای نخست خلافت خود) به ابومسلم و سپاهیانش محتاج بودند. ابوالعباس سفاح خلیفه نخست عباسی فرصت آن را نیافت تا کار ابومسلم را یکسره کند و این مهم ، به عمش ابوجعفرالمنصور که پس از وی به خلافت رسید، سپرده شد. منصور نخست به وسیله ابومسلم دیگر مدعیان خلافت و کسانی راکه
 می توانستند حیات نوپای خلافت عباسی را بخطر اندازند را از میان برد. کسانی چون معبد الله بن علی عموی منصور یا بهافرید و یا لشگری از چینیان را که مرزهای شرقی جهان اسلام را مورد تاخت و تاز قرار داده بودند و یا قیامی که به طرفداری از علویان در بخارا به پا شده بود.
در نهایت پس از آنکه منصور خلیفه عباسی توانست بوسیله ابومسلم آرامش و امنیت خلافت عباسی را تضمین کند اقدام به حذف او کرد. البته از میان بردن ابومسلم چندان به آسانی صورت نگرفت چرا که اهمیت ابومسلم به عنوان حلقه اتصال زنده میان حکومت مرکزی ای که در شرف پیدایی بود و ولایتی که قدرت مرکزی نفرات نظامی و پر شورترین طرفدارانش را از آنجا گرد آورده بود، هنگامی آشکار گردید که خراسان بدنبال قتل وی دستخوش شورشهای پی در پی شد. نخستین این شورشها، خروج سنباد بود که قیام وی هفتاد روز بطول انجامید. همچنین جنبش سنباد به تشکیل یک سازمان مخفی به نام بومسلیمه منجر شد  که سالها به پرورش احساسات ضد عباسیان می پرداخت.
خروج استاذسیس و المقنع در نواحی کش و نسف پس از سنباد سخت از حمایت محلی برخوردار بود همچنین بعدها خروج اسحق ترک که همگی نشان از محبوبیت بالایی بود که ابومسلم در میان ایرانیان داشت.  بهر ترتیب عباسیان توانستند از میان این انقلابها و بحرانهایی که در دهه های نخستین خلافت آنان را فراگرفته بود، جان به در برند و پایه های خلافت خود را پس از آن محکم کنند، اما آنچه که در این میان مهم بود میراثی بود که عباسیان در جهت تثبیت و استقرار خلافت خویش از اسلاف خود به ارث بردند. این میراث که ارزش آن به مراتب بالاتر از بهایی بود که عباسیان در جهت تثبیت خلافت خویش پرداختند، توانست حیات خلافت خاندان عباسی را برای قرنهای پس از آن تضمین کند. نیک می دانیم معاویه نخستین کسی بود که پس از تثبیت خلافت سفیانیان تمام سعی خود را به کار برد تا یزید پسرش را ولیعهد خود قرار دهد.برغم مخالفتهای پراکنده ای که توسط کسانی چون حسین بن علی ،  عبدالله بن عمر و ... صورت گرفت ، یزید بن معاویه خلیفه شد و این نخستین بدعتی بود که پس از وفات پیغمبر در امر خلافت صورت گرفت و در حقیقت عمل وی مستلزم الغای نظام انتخابی شد که پیش از آن برقرار بود و به جای آن نظام جانشینی میراثی برقرار شد. همه خلفایی که پس از معاویه بر سر کار آمدند از بدعت وی پیروی کردند  و همین مهم به عنوان میراثی اصیل از امویان به عباسیان رسید که  باعث شد بتوانند پنج قرن قدرت را در دست داشته باشند. البته گفتنی است که امویان به ابتکار خود این عمل را انجام ندادند بلکه در برخورد با تمدنهایی چون ایران و بیزانس آنان نیز با شیوه وراثتی سلطنت آشنا شدند و بعدها مستقیما آن را به کار گرفتند.
همچنین در آن هنگام که حضرت محمد به عنوان فرستاده خدا کلام او را به مردمان ابلاغ می کرد یک نظام خداسالاری استقرار یافت و آن حضرت در واقع همچون نایب خدا بر روی زمین قرار داشت. پس از رحلت پیغمبر گونه ای از خداسالاری دوم روی کار آمد چه خلفای راشدین خود را ناگزیر از آن
 می دانستند که دستورهای قرآن را ملاک اعمال خود قرار دهند و در کارهای خود پا به جای پای پیغمبر نهند. از بیم اشتباه هرجا که در گرفتن تصمیم دچار شک می شدند از هرکس که سخنان پیغمبر را شنیده و با او نزدیکتر زیسته بود می پرسیدند تا چنان نباشد که عملشان مخالف عمل پیغمبر نشود اگر می خواستند به ابتکار خود عمل کنند عامه مسلمانان هرچه زودتر وظایف ایشان را گوشزد می کردند. هنگامیکه پس از مرگ علی و بسیاری از اصحاب دیگر آن دسته از مردم از بین رفتند که می توانستند بخاطر نزدیکی خود با پیغمبر به اعمال خلفا اعتراض می کردند دیگر خلیفه مانعی برای انجام دادن خود می خواسته در برابر نداشت. (ح) بهمین جهت امویان با به کار بردن واژه خلیفه اللهی به جای فره ایزدی یا حق اصلی سلطنت ایرانیان برای خود مشروعیتی فوق مردمی قائل شدند عباسیان نیز که پس از امویان بر سر کار آمدند از همین روش برای خلافت کردنن سود جستند و مستقیما مشروعیت خلافت خود را بعدها از جانب خداوند دانستند. به کار بردن وازه خلیفه اللهی در زمان عباسیان آن هنگام که سستی و فتور راه یافته در ارکان و عناصر قدرتشان باعث پیدایش قدرتهای سیاسی مستقل و نیمه مستقل یا خاندانهای خود مختار شد تمهیدی شد تا عباسیان با کار برد این واژه در برتری خود نسبت به گروههای رقیب به عنوان یک مرکز مشروعیت دهند عمل کنند. همچنین خلفا در رقابت با علمایی که دعوی آشنایی با دین خداوند و احکام حلال و حرام را داشتند باید بر مذهب اصلی خود تاکید می ورزیدند تا جا را در کشاکشهای منزلت جویی به موضعی فروتر در غلتیدند.


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه اطعمه و اشربه معمول و مرسوم مردم در عصر عباسیان از ابتدا تا سال 656 ه‍.ق

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه اطعمه و اشربه معمول و مرسوم مردم در عصر عباسیان از ابتدا تا سال 656 ه‍.ق دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه اطعمه و اشربه معمول و مرسوم مردم در عصر عباسیان از ابتدا تا سال 656 ه‍.ق


پایان نامه اطعمه و اشربه معمول و مرسوم مردم در عصر عباسیان از ابتدا تا سال 656 ه‍.ق

 

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:255

فهرست مطالب:
عنوان:
چکیده و
مقدمه ک
هدف از پژوهش م
فصل اول: کلیات
معرفی منابع 2
فصل دوم: آراءاسلام در باب تغذیه 10
1- فلسفه غذا خوردن و آراءمعصومین علیهم السلام در این رابطه 12
زیان های ظاهری و باطنی پُرخوری 14
فایده‌های ظاهری و باطنی کم خوری 19
2- آداب سفره و غذا خوردن وآراء معصومین علیهم السلام در این رابطه 20
الف) آداب غذا خوردن 21
ب) آداب سفره 24
3- آداب آشامیدن 25
- آب 25
- شیر 26
- عسل 27
- سرکه 27
 آداب آشامیدنی‌ها از نظر معصومین علیهم السلام 28
4- غذاها و آشامیدنی های حرام 29
از محرماتی که در اینجا مورد بحث قرار می‌گیرد 31
الف- خمر      32
خمرازدیدگاه آیات و روایات 33
انواع خمر و حکم آنها 37
ب- خون 38
ج- گوشتهای حلال و حرام 38
خوردن محرمات در وقت اضطرار 40
فصل سوم: اوضاع اجتماعی، اقتصادی و مذهبی عصر عباسیان
1- پیشینه بازرگانی و تجارت در بین اعراب قبل از اسلام و در صدر اسلام 43
2- محصولات 46
3- بغداد و بازارهای آن در عصر عباسیان 55
شکل بازارها 66
نقش زنان در بازارها 67
4- تأثیر ادیان بر تجارت اسلام 68
5- جشن ها 80
جشنهای دینی اسلامی 80
جشن های محلی 84
فصل چهارم: آداب و رسوم معیشت در عصر عباسی
1- اطعمه و اشربه خلفا و وزراء دولت عباسی 93
آداب المائده،آداب سفره 108
2-شرابخانه ها 117
شربت خانه(خزانةالشراب) 120
شرابکده ها 123
3- مجالس شراب 126
استعمال حشیش 135
تریاک 136
فصل پنجم: تغذیه در عصر عباسی
ادویه و خوشبوکننده ها 138
اجزای خوشبوکننده 140
ظروف و وسایل آشپزخانه 141
غذای اعراب 154
خوراکهای گوشتی 156
ماهی و خوراکهای آن 163
خوراکهای گیاهی 165
خوراک تنگدستان 170
خوراکهای مشترک توانگران و تنگدستان 174
از غذاهایی که با استفاده از خرما درست می شد 175
روغن وپیه 176
نان 177
برنج 182
مشاغل مربوط به اغذیه 184
بهای خوراکی 185
قیمتها در زمانهای عادی 187
بهای اجناس در آشوبهاوکمیابی 188
کارکنان آشپزخانه 193
هزینه آشپزخانه سلطنتی 194
نوشیدنیها در این دوره 198
نوشیدنیهای حلال و حرام 199
شیر و محصولات آن 202
آب 204
شیرینیها و حلویات 205
مواد شیرین‌کننده 208
نقل 210
ترشی‌ها و چاشنی‌ها 211
میوه 212
زمان‌بندی غذاها 216
پرهیز و علوم غذایی 217
نگاهداری و حفاظت 220
سوخت 223
نتیجه‌گیری 225
فهرست منابع 227
چکیده انگلیسی 239

 

چکیده:

در آغاز حکومت عباسیان به دلیل آنکه دست‌اندرکاران حکومت اسلامی، بعد از دودمان نژادپرست بنی‌امیه روی کار آمدند و ملل مختلف با زبانها و فرهنگهای متفاوت وارد حوزه اسلامی شدند، مسائل اجتماعی و از آن جمله اطعمه و اشربه تحولی عظیم پیدا کرد.
موضوع تحقیق اطعمه و اشربه معمول و مرسوم مردم در دوره عباسیان از ابتدا تا سال 656(ه.ق) است و روش کار به صورت کتابخانه‌ای و بهره‌برداری از منابع موجود و استفاده از نظرات محققین بوده و پژوهش حاضر شامل معرفی باب فقهی و آداب دینی اطعمه و اشربه (حلال و حرام)، تجارت و بازرگانی و محصولات آن دوره، ادیان گوناگون و تأثیر آنها بر روی اعراب بخصوص در باب خوردنیها و آشامیدنیها، جشن‌ها و اعیاد اسلامی، رسوم دارالخلافه در این رابطه، غذای اعراب و انواع مختلف آن، وسایل و ظروف طبخ غذا و... می‌باشد.
در عصر جاهلیت و صدر اسلام، اغلب مردم عرب از غذاهای ساده‌ای استفاده می‌کردند اما پس از اسلام، سبک غذاها تغییر پیدا کرد. یکی از دلایل این تغییر ، تماس آنان با ملل دیگر بخصوص ایرانیان بود. مهمترین تأثیرگذاری از جانب ایرانیان بود که برخی خلفا حتی در رعایت آداب شاهانه از پادشاهان قدیم ایران مانند اردشیر و بهرام‌گور متابعت می‌کردند.
در باب شراب نیز یهودیان و بخصوص مسیحیان، اثرگذار بودند. مسیحیان در جشنهای خود از شراب استفاده می‌کردند و حتی در برخی دیرها آن را تهیه و به فروش می‌رساندند و مشترک بودن محل زندگی آنان با مسلمانان باعث استفاده از شراب در بین برخی مسلمانان شد.
نتیجه اینکه در پژوهش حاضر، انواع اطعمه و اشربه معمول و مرسوم در دوران عباسیان مورد بررسی و تحقیق قرار داده شد و مباحثی از جمله اغذیه حرام و حلال و انواع اشربه و اطعمه و تأثیر ملل مختلف مخصوصاً ایرانیان بر نوع و سبک غذاهای اعراب و تأثیر ادیان گوناگون بخصوص مسیحیان بر اشربه(مشروبات الکلی)، براساس منابع و مآخذ موجود نوشته شده است.
 
مقدمه:
تاریخ بزرگترین معلم و درس‌آموز انسان است و مطالعه و بررسی آن از ضرورتهای زندگی هر انسانی است که اندیشه و تفکر از عناصر زندگانی او به شمار می‌رود. در قرن دوم هجری تحول شگرفی در تاریخ سیاسی اسلام پدید آمد. خلافت عباسی در سال 132(ه‍.ق) با کمک ایرانیان اعلام موجودیت کرد و صفحات تازه‌ای در تاریخ ملتهای مسلمان گشوده شد.
تمدن عصر عباسی، به تنهایی یک جهان است. بنابراین سخن گفتن از آن، سخن از تمدنِ جهانی در طولانی‌ترین دوره‌ای است که تاریخ قرون میانه می‌شناسد. این دوره، پنج قرن و اندی به درازا کشید و بر همه جهان قدیم سایه انداخت و بیشترین بخشِ شناخته شده زمین را با همه گونه‌های جغرافیایی، سیاسی و ثروت اقتصادی آن در برگرفت.
عباسیان به دلیل غنای فرهنگی و نقش مؤثر ایرانیان در تأسیس خلافت عباسی، به طور چشمگیری از فرهنگ و آداب و رسوم درباری ایرانیان بخصوص در بخش اطعمه و اشربه سود بردند.
نیاز انسان به غذا یکی از نیازمندیهای اساسی است  زیرا به وسیله آن سدّجوع کرده و به حیات خود ادامه می‌دهد و اهمیت آن به حدی است که بر دیگر نیازهای انسان مقدم است. برای رشد و ساخته شدن اجزاء بدن و فعالیتهای حیاتی، خوردن غذا به حد ضرورت لازم است. این اهمیت، موجب تلاش و توجه بیشتر بشر برای دستیابی و روی آوردن به تنوع غذایی و کسب تجربه بیشتر در انتخاب غذاهای بهتر و لذیذتر شد تا ضمن پاسخگویی به نیازهای بدنی، ذائقه او را نیز ارضاء کند.
غذا در عصر جاهلی و صدر اسلام عموماً ساده بود و غالباً شیر و لبنیات، خرما و حبوبات و اندکی گوشت بود که خانواده‌های ثروتمند و با مکنت می‌خوردند. اینها عموماً غذاهای ساده‌ای بود. اما همینکه اعراب با بیگانگان بخصوص با ایرانیان آشنا شدند، از نظر تنوع غذایی تغییرات فراوانی در آنها به وجود آمد.
اوج پیشرفت در فراگیری غذاها مربوط به زمان هارون‌الرشید می‌باشد. خلفا و حکمرانان نخستین کسانی بودند که غذاهای جدید تناول کردند. در دوره امویان برخی از این غذاها شناخته شد اما در عصر عباسی این تحول و تنوع گسترده‌تر شد و رفاه عمومی و شرایط مناسب موجب شد که توده مردم در این باره با بزرگان و ثروتمندان همراهی کنند به طوری که باعث تدوین تألیفات چندی در فن آشپزی شد. ابن ندیم بیش از ده عنوان کتاب آشپزی در الفهرست ثبت کرده؛ از جمله کتب الطبیخ (بغدادی)، فضائل السکباج (جحظه 326 ه‍/941م، شاعر و خواننده قرن چهارم)، الطبیخ (ابراهیم بن عباس موصلی)، الطبیخ (مرضی رازی)، الطبیخ (ابن ماسویه)، همین عنوان از احمد بن طبیب سرخسی و دیگران.
در این دوره ادیان مختلف بخصوص مسیحیان در زمینه استفاده از مشروبات بر روی مسلمانان اثر گذاشتند. آنان به طور مداوم با مسلمین در ارتباط بودند و  مسلمان برخی از جشنهای آنها را دیده و یا حتی در آن شرکت می‌کردند. آنان در جشنهای خود مخصوصاً در جشن عید پاک، از شراب استفاده می‌نمودند و مست بودند.
در این پژوهش سعی شده به مسائل اطعمه و اشربه در دوره عباسیان پراخته و به سؤالاتی در این زمینه پاسخ داده شود از جمله این سؤالات: دیدگاه اسلام درباره خوردنیها و آشامیدنیهای حرام و حلال چیست؟ در دوره عباسیان در سرزمین اسلامی چه محصولاتی وجود داشته و در مواقع کمبود محصولات، مردم چگونه مشکلات خود را حل می‌کردند؟ مواد اصلی غذاها از کجا و به چه صورتی تأمین می‌شد؟ خلفا و حکمرانان چه نقشی در تنوع اطعمه و اشربه داشته‌اند و در میهمانیها و اعیاد اغلب از چه چیزهایی استفاده می‌نمودند؟ انواع غذاهای مورد استفاده مردم عادی، تنگدستان، ثروتمندان، خلفا و وزراء چه بوده و هزینه‌هایی که در این رابطه مصرف می‌شده چه میزان بوده است؟ غذاها چگونه آماده و توزیع می‌شد؟ اصول و آداب سفره چه بود؟ و...
تحقیق حاضر که با استفاده از منابع و مآخذ (فارسی و عربی) و مراکز بسیار غنی و گسترده (کتابخانه‌های تهران و آستان قدس رضوی...) انجام شده پاسخگوی بسیاری از این پرسشها و سؤالات مشابه دیگر می‌باشد. 
هدف از پژوهش
هدف از پژوهش «آشنایی با انواع خوردنیها و آشامیدنیهای معمول و مرسوم دوران عباسی که مورد توجه مردم عادی و خواص و درباریان بوده است و چگونگی طبخ غذاها و مراکزی که مواد اولیه اغذیه را تولید و به فروش می‌رساندند» بوده است.
با توجه به ضرورت آشنایی با این بخشِ فرهنگی، اجتماعی زندگی مردم در عصر عباسیان، که بسیار کم به آن توجه شده، لازم بود که پژوهشی با این موضوع انجام شود تا مسائلی که در این رابطه به صورت پراکنده در کتب مختلف از جمله زندگینامه‌ها، کتب تمدنی و سفرنامه‌ها نوشته شده است، به صورت منسجم در مجموعه‌ای با این عنوان آورده شود. برای رسیدن به این هدف لازم است با استفاده از منابع و مآخذو پژوهشهای پراکنده پیشین که در این رابطه انجام شده، سبک و انواع اطعمه و اشربه حرام و حلال، محصولات و تجارت و بازرگانی آن دوره، توجه جامعه اسلامی و خلافت و مشاغل و حِرَفی مربوط به آن، جمع‌آوری و اطلاعاتی کسب گردد و امید است که تحقیق حاضر که حاصل تلاش فراوان و استفاده از منابع (فارسی و عربی) و مراکز غنی در این زمینه می‌باشد هم عامل آشنایی دیگران با این بخش فرهنگی،اقتصادی و اجتماعی و هم باعث ایجاد انگیزه‌ای برای سایر علاقمندان به ویژه جوانان باشد تا به پژوهشهای مانند این بپردازند. 
پیشینه تحقیق
بی‌تردید تمدن اسلامی در عصر عباسیان (132-656ه‍.ق) پرشکوه‌ترین دوره‌های خود را تجربه کرده و درخشانترین دستاوردهای علمی و تمدنی را تقدیم بشریت نموده است. تمدن عصر عباسی، به تنهایی یک جهان است. این تمدن، جهانی از رفتارهای تکامل‌بخش و متقابل سرزمین، انسان، زمان و حوادث است که همدیگر را تکمیل می‌کنند.
در رابطه با تمدن عباسیان کتب مختلفی نوشته شده البته علاوه بر این کتب، در زندگینامه‌ها، سفرنامه‌ها و کتابهای تاریخی نیز اشارات مختصر، پراکنده و کوتاهی درباره اطعمه و اشربه شده اما در رابطه با این موضوع متون و مجموعه‌ای منسجم و یکپارچه و مستقل مشاهده نشده است و این امر انگیزه‌ای برای انجام پژوهش و تحقیق در این زمینه شد.
روش تحقیق
روش تحقیق براساس کتابخانه و منابع بوده است و برای دسترسی به این کتب از کتابخانه‌هایی که نسخ خطی و قدیمی در آن نگهداری می‌شود، استفاده شده است.
برای تدوین این رساله با مشکلاتی روبرو بودم از جمله: عربی بودن منابع، عدم وجود منابعی به عنوان نمونه کار، عدم وجود کتابخانه‌ای که همه منابع مورد نظر در آنجا حفظ و نگهداری شود بخصوص در شهر تهران البته کتابخانه آستان قدس بسیار غنی بود ولی به دلیل بُعد مسافت و مشکل اقامت، استفاده از مکرر از آن میسر نبود.
از این رو با تماس‌های مداوم و مراجعاتی که با اساتید محترم راهنما و مشاور، آقایان دکتر حیدرنیا و دکتر نصیریان داشتم و استفاده از کتابخانه‌های مختلف شهر تهران و چندین بار حضور در کتابخانه آستان قدس رضوی (که واقعاً کتابخانه‌ای غنی بود)، راهنمایی‌های بی‌دریغ ایشان، چراغ راهم شد و این مشکل تا حدودی برطرف گردید.
ضرورت مسئله
در دوره پیش از عباسیان، نوع تغذیه مردم غالباً ساده بود و معمولاً از غذاهایی مانند شیر و خرما، عسل و گوشت استفاده می‌شد اما در این دوره تنوع اطعمه و اشربه بیشتر شد. عامل ایجاد این تنوع، برخورد با ملل و ادیان مختلف بخصوص ایرانیان و مسیحیان بود. ایرانیان که به عنوان یکی از عوامل اصلی شکل گیری این حکومت بودند تا مدتهای زیادی در امور مربوط به خلافت نقش داشتند و طبخ بسیاری از غذاها از آنها فرا گرفته شد بخصوص در زمان هارون‌الرشید که اوج توجه به غذاها و پخت و پزهای متفاوت بود و در زمان معتصم نیز که شروع ورود ترکان به دربار بود حضور ایرانیان کمرنگ شد و اعراب تحت تأثیر ترکان قرار گرفتند و این تأثیرگذاری در تمام جنبه‌های مختلف حتی در نوع تغذیه آنها دیده می‌شود.
در این پژوهش لازم است که با استفاده از منابع و اطلاعات فارسی و عربی موجود در این باره، اطعمه و اشربه دوره عباسیان با شریعت اسلام انطباق داده شود و متون فقهی در این رابطه مورد بررسی قرار گیرد تا میزان توجه مردم و خلفا به اغذیه حرام و حلال مشخص شده و انواع خوراکیها(گوشتی، گیاهی، نان، غذای مشترک بین توانگران و تنگدستان، شیرینی‌ها و...) و مشاغل و حِرَف مرتبط با اطعمه و اشربه، شرابکده‌ها و شرابخانه‌ها، مجالس شراب، سوخت و...در این برهه زمانی مورد بررسی قرار گیرد.


دانلود با لینک مستقیم