عصر مجازی مانند چتری هرکس را در هر زمان و هرجا زیر پوشش خواهد گرفت و محدودیتهای زمانی، جغرافیایی و فضایی که بشر امروز با آن در ستیز است را از بین خواهد برد. امکانات عصر مجازی بسیار زیاد است، به عنوان مثال، اقتصاد مجازی، تجارت مجازی، بانکداری مجازی، آموزش مجازی .....
در رقابتهاى جهانى موجود در عصر حاضر، باید محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشترى، در دسترس وى قرار داد. خواست مشترى بر کیفیت بالا و خدمت رسانى سریع، موجب افزایش فشارهایى شده است که قبلاً وجود نداشته است، در نتیجه شرکتها بیش از این نمىتوانند به تنهایى از عهده تمامى کارها برآیند. در بازار رقابتى موجود، بنگاههاى اقتصادى و تولیدى علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلى، خود را به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط خارج از سازمان نیازمند یافتهاند. علت این امر در واقع دستیابى به مزیت یا مزایاى رقابتى با هدف کسب سهم بیشترى از بازار است.
دانلود گزارش کارآموزی موسسه توانبخشی فروغ عصر
در زیر به مختصری ازعناوین و چکیده آنچه شما در این فایل دریافت می کنید اشاره شده است :
مقدمه:
دانشجویان در پایان هر دوره تحصیلی احتیاج به گذراندن یک دوره کارآموزی جهت آشنایی بیشتر با نحوه کار وهمچنین آموزش آموخته های تئوری خود دارند.کارآموزی در نحوه یادگیری تاثیر بسیاری دارد به طوریکه بسیاری از دانشجویان در دوره کارآموزی نکاتی را می آموزند که در طول دوره تحصیلی حتی با آن برخورد نکرده اند.
اگر دانشجو دوره کارآموزی خود را در مکانی مناسب و با امکانات فراوان بگذارند به طوریکه آن مکان طوری باشد که بتوان از تجربه های افراد متخصص و فنی در زمینه آن شغل استفاده بهینه را کرد خیلی سریعتر وبهتر درباره آینده کاری خود می تواند تصمیم بگیرد و همچنین مواردی را آموزش دیده وتجربه هایی کسب میکند که بعدا در زمینه شغلی که انتخاب می کند برای او مفید می باشد پس باید در زمینه انتخاب مکان کارآموزی و استفاده درست و بهینه از تجربه افراد متخصص در آن مکان دقت داشت.
میزان رضایت دانشجو از این دوره
این دوره بسیار مفید و برای دانشجوحاعز اهمیت می باشد وهدف آشنایی با محیط کارگاهی ، کسب تجربه ، ایجاد و درک روابط بین مفاهیم و اندوخته های تئوری با روشها و کاربردهای عملی و اجرایی ، ایجاد ارتباط با محیط کار و تعیین میزان کاربرد تئوری در عمل بوده است.
فصل اول
( آشنایی کلی با مکان کارآموزی )
آشنایی کلی با مکان کارآموزی
مرکز جامع توانبخشی فروغ عصر واقع در شیراز , خیابان قصرالدشت , روبروی دانشکده دندانپزشکی , پلاک ۲۲۴ به عنوان یکی از مراکز وابسته به موسسه توانبخشی ولیعصر (عج)، فعالیت های خود را در مهر ماه سال ۱۳۸۴ آغاز کرد.
این مرکز با هدف تشخیص و مداخله زودرس به نوزادان پرخطر در جهت پیشگیری از بروز یا تشدید معلولیت آنان و همچنین تدارک خدمات فراگیر توانبخشی برای کودکان با مشکلات جسمی و ذهنی با مجوز از وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و سازمان بهزیستی کشور تحت عناوین ذیل فعالیت می نماید.
۱- خدمات پایش رشد کودکان؛
۲- خدمات جامع توانبخشی؛
۳- خدمات آموزش روزانه برای کودکان زیر ۶ سال که مشکلات ذهنی دارند؛
کودکانی که یکی از شرایط ذیل را دارند، در مرکز جامع توانبخشی فروغ عصر پذیرش می شوند:
۱- نوزدان و کودکان پرخطر (high risk) شامل:
الف- نوزادان متولد شده از مادرانی که در دوران بارداری مبتلا به بیماریهایی مانند دیابت و فشارخون بالا هستند؛
ب) نوزدانی که به دلایل مختلف در چند روز اول عمر خود در بخش های مراقبت ویژه نگهداری شده اند؛
ج- نوزدانی که در بدوتولد، علائمی دال بر نرسیدن اکسیژن کافی، نظیر کبودی پوست داشته باشند؛
۲- کودکان مبتلا به تاخیر تکاملی:
الف- کودکانی که از نظر حرکتی تأخیر دارند برای مثال دیرتر گردن می گیرند؛
ب- کودکانی که به موقع حرف نمی زنند؛
ج- کودکای که ارتباط خوبی با پدر و مادر و سایر کودکان برقرار نمی کنند؛
د- کودکانی که قادر به انجام کارهای شخصی خود نیستند، برای مثال نمی توانند خودشان غذا بخورند؛
هـ- کودکانی که از نظر شناختی تأخیر دارند، برای مثال به موقع اعضای بدن خود را نمی شناسند,
۳- کودکان مبتلا به فلج مغزی و سایر اختلالات حرکتی؛
۴- کودکان مبتلا به مشکلات ذهنی نظیر سندرم دان؛
۵- کودکان مبتلا به مشکلات رفتاری نظیر پیش فعالی؛
۶- کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری نظیر خواندن، نوشتن و ریاضیات؛
خدمات پایش رشد کودکان:
مرکز جامع توانبخشی فروغ عصر با تحت نظر قراردادن کودکان پرخطر (high risk) و ارزیابی مراحل رشد آنها و تشخیص به موقع تأخیر تکاملی و اقدامات درمانی مناسب، می کوشد تا مشکلات ایجاد شده را رفع کند و یا عوارض ناشی از آن را کاهش دهد، و در این زمینه از پزشکان متخصص کودکان (با گرایش رشد)، تیم درمانگران، شامل گفتار درمان، کاردرمان، فیزیوتراپ روانشناس و مربیان آموزش دیده، در خصوص مداخلات زود هنگام استفاده می کند.
خدمات جامع توانبخشی:
مرکز جامع توانبخشی فروغ عصر برای ارزیابی، ارائه برنامه درمانی و انجام مداخلات درمانی، خدمات پزشکی و توانبخشی ارائه می دهد و هدف آن کاهش ضایعات و ایجاد توانمندی مناسب با توجه به شرایط کودک است.
نکته : فایلی که دریافت میکنید جدیدترین و کاملترین نسخه از گزارش کارآموزی می باشد.
این فایل کاملا اصلاح شده و شامل : صفحه نخست ، فهرست مطالب و متن اصلی می باشد و با فرمت ( word ) در اختیار شما قرار می گیرد.
(فایل قابل ویرایش است )
تعداد صفحات : 24
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:67
فهرست مطالب:
مقدمه
راهبرد ملی در عصر جهانی شدن
سند چشم انداز بیست ساله ج.ا.ا.
ضرورت تدوین چشم انداز
تعاریف چشم انداز
ویژگی های سند چشم انداز بیست ساله
نقدهای وارد بر سند چشم انداز و چالش های پیش رو
رویکرد ها و راهبردها در چارچوب سند چشم انداز
نخبگان
دولت
دولت رانتیر
دولت رانتیر و دمکراتیزاسیون
حکمرانی خوب (Good Governance)
دولت الکترونیک
دولت منطقه ای
آمایش سرزمینی و تمرکز زدایی
دولت حداقلی
دولت توسعه گرا
بررسی عناصر تعامل و انطباق در سیاست خارجی توسعه گرا
دیپلماسی
انواع دیپلماسی
آسیب شناسی دیپلماسی ایرانی
انسجام داخلی
جامعه مدنی
تحزب
مشروعیت / کارآمدی
رابطه کارآمدی و مشروعیت
توانمندی سازی
عدالت
پی نوشتها
مقدمه
در این فصل به توصیف و تحلیل پارامترهای سیاسی قدرت ملی پرداخته میشود. راهبردها و ایستارهای نخبگان و تصمیمگیران و شناخت رهبران ملی از روندهای حاکم بر سیاست بین الملل همواره از مؤلفه های عمده قدرت ملی بوده است. در این فصل با عنایت به این امر با نگاهی آسیب شناسانه و مدنظر قراردادن ربط وثیق و تأثر حوزه های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در چارچوب نظریه اقتصاد سیاسی و اقتصاد سیاسی بین المللی به بررسی جایگاه و ابعاد راهبردها و بزرگ استراتژی سند چشم انداز بیست ساله پرداخته شده این رئوس مدنظر است که راهبردها چگونه است از چه مؤلفهها و مشخصاتی برخوردار است و آیا واجد یا فاقد عناصر پیشرفته و مترقی و کارآمد با توجه به نظرات صاحب نظران است؟ در سطور بعدی با توجه به مفاد و نقاط و حوزههای برجسته و راهبرها، مولفه های سیاسی با توجه به روند ها فضا و بستر جهانی شدن بررسی می شود و تغییر و تحول و دگرگونی مفاهیم و عناصر و پارامترها و جایگاه آنها بررسی می شود:
مواردی چون ساخت دولت و تحول و دگردیسی دولت و چگونگی ماهیت آن، دیپلماسی، تعامل، انسجام دولت درونی، دموکراتیزاسیون، تحزب، جامعه مدنی، مشروعیت و کارآمدی و ... برخی مفاهیم دو چهرهای و هیبریدی می باشند که با حفظ پیوند و ارتباط در فصول گوناگون بررسی گشتهاند که این نمایانگر ماهیت درهم تنیدهی اقتصاد و سیاست در عصر جهانی شدن می باشد که چارچوب اقتصاد سیاسی بین الملل برای علت یابی این حوزهها که گاه غیر قابل تفکیکاند برای جامعیت تحقیق برگزیده شده است.
راهبرد ملی در عصر جهانی شدن
راهبرد ملی را عموماً علم و هنر به کارگیری عناصر قدرت ملی در راستای تحقق اهداف ملی تعریف میکنند. تعادل بین اهداف و ابزار و نحوه نگرش و تحلیل نسبت به جهان نیز در این راستا تحلیل میشود. در واقع استراتژی یا راهبرد راتکنولوژی قدرت مینامند و مدیریت استراتژیک را برابر با علم و هنر و فن تصمیم و تدبیر استراتژیک در شرایط فقدان تصمیم و تدبیر میپندارند.(1) کارشناسان ضعف و یا نبودیک چارچوب مشخص برای تعیین اهداف مطلوب و واقعی جامعه در چشم انداز آیندهای معین را، از جمله نواقصی جدی به شمار میآورند که در اتلاف منابع ملی موثر است. جان مک گین اعتقاد دارد که بین توسعه و ارتقا جایگاه یک بازیگر نظام بینالملل و میزان اهتمامی که نسبت به درک وتحلیل و طراحی در این زمینه مینماید؛ رابطه مستقیمی وجود دارد. بعبارت دیگر آن چیزی که منجر میشود تا سرمایه ملی در قالب برنامههای کوتاه مدت بیشترین بازدهی را به همراه داشته باشد، وجود راهبرد ملی است که از هرز رفتن منابع به نفع منافع، ممانعت به عمل میآورد.(2) از سوی دیگر بیان میشود: « مجموع قدرت نرمافزاری و سختافزاری هر بازیگر با توجه به ظرفیتهای سه گانه طبیعی، بهره برداری و راهبردی آن مشخص میسازد که یک بازیگر سیاسی میتواند حداکثر در چه جایگاهی بر روی شطرنج جهانی قرار گیرد. این جایگاه که از تعامل شرایط حاکم بر نظام بینالملل و قدرت بازیگر مشخص میشود، کد راهبردی آن کشور را شکل میدهد. مشخص نبودن این کد، آفاتی جدی را برای تامین منافع ملی به دنبال دارد که از آن جمله میتوان به موارد اصلی زیر اشاره داشت. 1. بینظمی2. نارضایتی فزاینده 3. سرخوردگی فزاینده 4.اعتماد سازی(3)ژومیجی کارشناس روابط بینالملل اعتقاد دارد اگر رهبران ملی بتواند استراتژی دقیقی را طراحی کنند که اراده ملی را متحد کند آنها میتوانند کارآمدی و تاثیر گذاری ذاتی پتانسیل نهایی قدرت سخت را افزایش دهند و این عامل منجر به نقش واکنشی قدرت نرمشده که تاثیر مثبت آن میتواند به ساخت مفیداستراتژی ملی و هدایت شور ملی، قالب ریزی اراده واحد و قدرت فرهنگی قوی کمک کند و وضعیت بینالمللی کشورا بهبود بخشیده بواسطه توسعه قدرت ملی فراگیر و جامع نقش و نفوذ بینالمللی کشور را افزایش دهد در این راستا اگر استراتژی ملی غیر مفید، کوریا خطرناک باشد، قدرت نرم ممکن است ملت را به خطا هدایت نموده یک نقش منفی بازی کند.(4) در طراحی و تدوین استراتژی در فرایندحل معادله عناصر ذیل دخیلند: ا- بازشناسی منافع و اهداف امنیتی2- اولویت بندی اهداف3- بازشناسی فرصتها و تهدیدها4- راهبردپردازی که مولفههایی چون:
الف - منابع ب – هزینههای فرصت ج- اثرجنبی د- ضرایب فزاینده ه- محدودیت ها را در بر میگیرد. (5) در مورد اهمیت تعیین کد راهبردی و راهبرپردازی در دنیای پیچیده کنونی صاحب نظران عقیده دارنده در شرایط جهانی شدن، نقش و خصوصیات کشورها در قرن آینده بستگی به این دارد که در برابر متعیرهای بیبدیل و معضلهای ایجادی آنان چگونه واکنش نشان خواهند داد برخی کشورها فرصتهای ناشی از این پدیده را به چنگ آورده ولی برخی دیگر خود را در معرض تهدید خواهند یافت. شماری قادر به ایجاد نظامهای تنظیم کننده و زیرساختهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی لازم برا مواجه عقلانی و معطوف به تامین منافع ملی خود خواهند بود؛ این که نهادهای سیاسی لازم برای برآوردن تقاضاهای جدید شهروندان خویش را بوجود آورند، اما عده دیگری توانایی انجام دادن این اقدامات را نخواهند داشت. برخی کشورها نیز تلاش خواهند کرد در برابر تغییرات مقاومت کرده یا به بیان دیگر، پیوستن به نوآوریهای فنی سریع یا یکپارچه جهانی را انتخاب نکنند»(6) با توجه به آنچه در بالا ذکر شد صاحبنظران از سوی دیگر بر این اعتقادند که : « به هر صورت نباید انتظار داشت که در عصر جهانی شدن کلیه جوامع دارای شناخت کافی از قواعد بازی بینالمللی بوه و به یک نسبت به فضاهای مجازی جدید دسترسی داشته باشند. در این شرایط عملا با دو گروه از جوامع سروکار داریم: گروه نخست متشکل از جوامعی میباشند که توانستهاند خود را به راحتی با این شرایط جدید انطباق داده (مانند: هند، مالزی، سنگاپور و...) و تحول در مفاهیم را در عرصه سیاست بینالملل (مانند دولتهای اروپای غربی) بپذیرند. ولی گروههای دوم جوامعی هستند که از انعطاف لازم برای درک مفاهیم جدید برخوردار نبوده و همچنان الگوهای رفتار اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی را بر اساس قواعد بازی دوران جنگ سرد تعریف و تبیین میکنند. ضمنا این گونه جوامع از ورود به این فضای جدید مجازی (که امکانات فوقالعاده زیادی را در اختیار آنها قرار داده و میتواند تهدیدات را به فرصتها تبدیل نماید) وحشت دارند. طبیعی است در عصر جهانی شدن و دیا لوگ میان این دو گروه از جوامع با مشکلات عدیدهای همراه است».(7) در ایران با نگاهی آسیب شناسانه و انتقادی میتوان گفت نگاه ترکیبی به چالشها وجود ندارد و طراحی برنامهها با به کارگیری الگوی بالا به پایین و پایین به بالا نمیباشد و در راهبرد پردازیها نوعی گسست میان سلسه مراتب نخبگان فکری و اجرایی ومدیریت کلان وردههای پایینی وجود داشته از دید نظریههای تصمیمگیری سازمانی همواره نوعی از عناصر تحکم و آمریت که فضایی را رقم میزند که بدان Mental Inertia اطلاق میشود غالب است. در این فضا این ابهام وجود دارد که در چیدمان اولویتها اولویت با کدام مولفه است به طور مثال در مولفههای دموکراسی سیاسی، اقتصاد بازاری، آزادی اجتماعی کدام در اولویت برترند و متقدمترند؟ آیا دو به دو پیش بروند یا هر سه باهم ؟ ارزش زمانی صفر (To) بعنوان نقطه آغاز حاوی اطلاعات بسیار مهمی برای پاسخگویی به این پرسشهاست. البته به زعم صاحب نظران جامعه ایرانی به طور عام و بدنه مدیریتی به طور خاص فاقد حافظه تاریخی بوده و همواره عدم تعادل در مدیریت با نگاهی به گذشته و با آینده نگری وجود داشته است یعنی در عرصه سیاست و سیاستگذاری ایستارهای تصمیمگیران همواره یا ناظر و معطوف به « گذشتههای دور» و یا به « آیندههای دست نیافتنی » بوده است. به اذعان کارشناسان ما با یوتوپیاگرایی و ایدئولوژی که جهت گیری و شناختی هستند مواجهایم تا استراتژی و دکترین که حالت فراشناختی دارند. در این راستا یکی از صاحبنظران با توجه به نگاه صفر و صدی و نگرش انفعال- تقابل در پیکره تصمیمگیری کلان در بعد راهبرد پردازی وسیاست خارجی کشور که ترسیم کننده بیگانگی با واقعیتهاست اذعان دارد: « تایید فرمانبردارانه یا تکذیب لجوجانه هر پدیدهای به واکنشهای تندروانه راه میبرد: مورد اول، سازگاری محض را ایجاب میکند و مورد دوم انکار مطلق را اینها دیدگاههای افراطی است که در تاریخ جدید مرتب تکرار شده است. پس از انقلاب صنعتی، بشر همین سنخ پاسخهای مشابه را بروز داده بهترین نمونههای انکار، لادیتها و آمیشها بودند، و بهترین نمونههای سازگاری اصلاح گران غیردینی جهان غیر غربی مانند مصطفی کمال آتاتورک(1888-1938) در ترکیه و رضاخان پهلوی (1256ش-1323) در ایران، که در زمانی از تقلید کردن تمدن غربی طرفداری میکردند که اعضای طبقه مذهبی سنتی از پرهیزکردن کامل از آن تمدن جانب داری مینمودند»(8) در این راستا هالیدی ضعف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را از سوء برداشت مسوولان کشور از مسائل جهانی به چهاردلیل زیر میداند: الف ) عدم اعتقاد دستگاه یا دستگاههای مسوول به لزوم فهم مسائل بین المللی، ب) واقعیت گریزی ناشی از غلبه تصورات خود جوش توده ای بر فضای گفتمان سیاست خارجی ج.ا.ا. ج) پیچیدگی و سرعت مسائل بینالمللی به هنگام تقابل تعهد و تخصص و د) نبود بزرگ- استراتژی ملی بویژه در زمینه سیاست خارجی همراه با اصلاح ناپذیری زمینههای طرح و اقدام.(9) در همین راستا برخی صاحبنظران فقر تئوریک (تئوری راهنمای عمل اجتماعی این نظام را یادآوری نموده بیان میدارند این نظام چندان قادر به مفصل بندی یک دستگاه نظری راهنمای عمل و یا یک گفتمان هژمونیک (منطبق با شرایط متحول و پیچیده زمانه) نبوده است. بالمال کمتر در پاسخگویی بهنگام و مناسب به نیازهای نظری معرفتی آحاد جامعه خود موفق بوده است.(10) در واقع هشیاری غریزی به جای توجه عقلانی نشانده شده است. در این راستا چوبین و رمضانی اعتقاد دارند سیاست خارجی ایران ابزاری و نفی کننده بوده عناصر واقع گرا در آن غایبند و لایههایی کوچک اما قدرتمند از بخش سنتی در مقابل روند جهانشمول مدرنیته سخت جانی میکنند. جیمزبیل دو کشش بخشی- جهانشمول را حاکم بر فرهنگ سیاسی ایران میداندو گری سیک اذعان دارد ایران اگر تحولی نیز در راهبردها و سیاست خارجی خویش بوجود آورده تغییرات به اقتضای زمانه و نه از روی انتخاب بوده است. در بیانیه کنگره سوم جبهه مشارکت نیز اذعان شده عدم روزآمدی در رویکردهای سیاست خارجی نسبت به بحران فراگیر خارجی وجود دارد و کلیشههای گذشته و روشهای احیانا انزواگرایانه که فقدان ابتکار و حضور فعال را ترسیم گراست مشاهده میشود. به زعم کارشناسان در فضای کلان راهبرد پردازی کشور نوعی ناکجاآبادی و هزارهگرایی به دو شکل: پاپیولیستی وبنیادگرا مشاهده میشود. (11) با توجه به موارد فوق نوعی دو گانگی در رابطه با اتخاذ راهبردها مشاهده میشود این ابهام و پارادوکس به نظر کارشناسان ریشه در نوع نگاه به خود ونظام بینالمللی دارد که تجلی آن را میتوان در اتخاذ راهبرد حفظ محوری/بسط محوری مشاهده نمود. در کل در خاتمه این مبحث میتوان گفت « در عصر اطلاعات و جهانی شدن که ارتباطات، زمان و مکان راسخت فشرده کرده است دیدگاه ژئوپولتیک انتقادی مطرح شده است.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:53
فهرست مطالب:
پیشگفتار……………….………………………………………………………………………4
سرآغاز….………………………………………………………………………………………..5
افکا ر روشفکران ایران و تطور انقلاب اسلامى……………………..9
گروه بندیهای سیاسی و مفاهیم ترقی خواهی…….…………………16
ترقی و پیشرفت در عرصه اعتقادات………………………………………21
صوفیگری اسلامی و اندیشه ترقی….………………………………………26
آینده نگری مدرن…..………………………………………………………………….33
تمدن نوین و جنبش عصر جدید……………………………………………..47
پیشگفتار
متن اولیه این رساله را در سال 1984 نوشتم، و از 20 نوامبر 1987 تا 8 ژانویه 1988 در هفته نامه ایران تایمز واشنگتن چاپ شد. اگر من این رساله را امروز مینوشتم، بیشتر آنرا به همینگونه که هست مینوشتم، بغیر از بخش آخر.
در قسمت آخر، درباره جنبش تمدن جدید، من در آنزمان نوشته بودم که در نفی جامعه صنعتی امروز، اکثر آنها که خود را جنبش عصر جدید مینامند، در یک واپس گرائی، بسوی دیدگاه های ماقبل صنعتی، به عقب میروند، نظیر اکثر شرکت کنندگان در انقلاب 1357 ایران، بجای آنکه بسوی جامعه قراصنعتی آینده به پیش بروند. جنبش عصر جدید، در مقایسه با آینده نگری، بیشتر و بیشتر از علم دور شده است.
امروزه آینده نگرها، اساسأ کوشش های خود برای درک تغییرات عصر ما را ادامه داده و بجلو میروند، در صورتیکه آنهائی که در جنش عصر جدید هستند، همانگونه که 20 سال پیش در این رساله نوشتم، بیشتر و بیشتر بسوی خرافات و دیدگاه های عقب مانده میروند.
طرفداران جنبش عصر جدید، من را به یاد جلال آل احمد در ایران میاندازند، که در مخالفتش با غرب گرائی، به دیدگاه نفی ترقی و صنعتی شدن رسید، و بازگشت به جامعه کشاورزی ماقبل صنعتی را، ترویج میکرد.
در مقایسه، آینده نگرها ، نظیر متفکرین رنسانس و قرن نوزدهم، که در یک تحول نوین تمدن بشر قرار داشتند، به جلو نظر داشته، و سعی در درک ابعاد جامعه فراصنعتی دارند، و طلوع مشابه عصر نوینی در قرن بیست و یکم را مطرح میکنند، نظیر آنجه من در مقاله ابزار هوشمند ذکر کرده ام.
لطفأ به کتاب های بسیار زیادی که آینده نگرها در عرصه های مختلف، راجع به تغییرات مربوط به این تحول تاریخی نگاشته اند در لیست کتاب انجمن جهان آینده و نیز در لیست کتاب ایرانسکوپ توجه کنید.
همانگونه که میتوان دید، در سطح جهانی، نظیر ایران، تغییر گلوبال بسوی جامعه فراصنعتی، همراه با بوجود آمدن متفکرینی بوده است که برای یافتن پاسخ به مسائل تحول عصر ما، به پیش نظر دارند، و در عین حال کسانی هم هستند که قادر نیستند با بغرنجی های این تحول عظیم پایه ای دست و پنجه نرم کنند، و بازگشت به واپس گراترین خرافات ماقبل صنعتی گذشته را، برای آسوده کردن خود از ارائه راه حل برای معضلات جهان کنونی، ترویج میکنند.
به امید جمهوری آینده نگر، فدرال، دموکراتیک، و سکولار در ایران
ترقی خواهی در عصر کنونی (سرآغاز)
ترقی خواهى یا واپسگراثى هرجامعه به عریان ترین شکل خود، نه درا قتصاد ومنا سبات اجتماعى ، بلکه درعرصه اعتقادات آن جا معه نمایان است. به همین علت نیز واپسگراثى منسجم ترین جلوه اش نه درمیان روستاثیان وچادرنشینان، بلکه میان روشنفکران مشاهده میگردد. چرا که تفوق عنصراندیشه به کار، این گروهبندى اجتماعى را مظهر اعتقا دات جامعه کرده ا ست. ا لبته شگفت انگیز است که چگونه عده اى را بتوان روشنفکر نامید ودرعین حال افکار و رفتار ا یشان را از روستائیان و چادرنشینان نیز وایس گرا تر یافت! اما کافى است در نظر گیریم که درطى تا ریخ، روشنفکران نه تنها نقش ییش قراولى ترقى خواهى ، بلکه همچنین پیش کسوتى واپس گرائى را بعهده داشته اند، مثلأ میتوا ن دوره اى از تا ریخ ارویا ، یعنى قرون وسطى را بخاطر آورد، و مشاهده نمود که چگونه دسته ی مهمى از روشنفکران عصر، یعنى رهبانان فرقه فرانسیسکن، مامورین محا کم تفتیش عقاید بوده و بخاطر اعتقادات واپس گراى خود ازهرگونه آزار و ا یذاى مخا لفین، فروگذار نمیکرده اند. بنا براین شاید بى فا یده نباشد براى درک ترقى خواهى درعصر کنونى، قبلأ نگا هى به روشفکرا ن، یعنى حاملین اصلى اعتقا دات جامعه بیافکنیم.
ا سا سأ ترقى خواهى یا واپس گراثى روشنفکران به موقعیت شغلى ایشان مربوط نمیگردد، بلکه نا شی از موقعیت فکرى و نوع اندیشه ی ایشان است. اگر کار با تراکتور یا مهاجرت به شهر میتواند عامل مهمى درجهت گیرى اجتما عى وتحول فکرى دهقانان گردد، کار با پیشرفته ترین دستگاههاى علمى یا حتى زندگى در ایستگاههای فضاثى ممکن است تغییر چندانى در جهت گیرى ا جتماعى روشنفکران بوجود نیاورد! امکانات روشنفکران براى کسب دانش و تبا دل ا فکار در خارج ا زمحیط کار با عث میشود که زندگى شغلى آنا ن نسبت به دیگر گروهبندیهاى اجتماعى نقش بمراتب کمترى، در جهت گیرى اجتماعى شان ایفا نما ید، و شغل تا آنجا حا ثز اهمیت شود که امکان کسب دانش وبادل نظر خارج از محیط کا ر را فراهم آورد. بطور خلاصه فراز و نشیب افکا ر اجتماعى روشنفکران را، نمیتوان بسادگى برمبناى تحولات تکنولوژیکى-اقتصادی، و یا حتى تغییرات سیا سى-اجتما عى توضیح داد. به همین سبب براى تشخیص رشد اندیشهها ى ترقی خواهانه یا وا پسگرایانه درمیاپن روشنفکران، بهتر است که بجاپى مطالعه زندگى ا قتصادى ، اجتما عى و سیاسى آنها ، افکا ر، اندیشه ها، وبویژه کلى ترین اعتقادا ت آنا ن را درمورد جها ن، جا معه بشری، و بالاخره کشورشان، مورد توجه قرار داد. .بویژه دردوقرن اخیر که مفهوم ترقى جایگاه والائی درا فکار روشنفکران جهان می یابد، درک مشخص روشنفکران ا ز این مفهوم، در هرمقطع زما نى، خود نقش بسزاثى درسمتگیرى فکرى روشنفکران ایفا کرده است.
ظا هرأ عجیب بنطر میرسد که براى تشخیص سمتگیرى اجتما عى دهقانا ن که به خرافى بودن زبانزد خاص و عام هستند، مطالعه دیگرعرصه هاى زندگى به عرصه اعتفادات مقدم شناخته شود، ا ما براى تعیین سمتگیرى اجتماعى روشنفکرا ن عرصه اعتقا دات حا ثز اهمیت درجه اول تلقى گردد. با ا ین حال دقت بیشتر نشان میدهد که اندیشه ها ى روشنفکران به مراتب بیش از دیگر گروه بندیها ى ا جتماعی با اعتقا دات آنان مرتبط است. متلأ مردم عادى (غیرروشنفکر) به هردلیل مذهبى را مى یذیرند و یذیرش ا ین مذهب (اعتقا د) به ا نجا م پاره ای فرا یض و شعائر منظم و تبعیت از دستورات معینى درزندگى ایشان مى انجامد. همین مردم در زندگى روزمره شان بر مبنا ى مقتضیات اقتصادی، احتما عى وسیا سى، اندیشه ها ى گوناکونى را مى پذیرند، که گاه آشکارا با اعتقادات مذهبى شان در تضاد قرار میگبرد. برا ى عوام بر مبنا ى مصلحت زمان، معمولأ اعتقاداتند که انعطا ف یا فته واندیشه هاى ببگانه را درخود بنوعى مستحیل میکنند.
ولیکن براى روشنفکران روند معمولأ بعکس است. براى آنان قبول اعتقا دات بمعنى انجا م فراض مذهبى و امثال آن نیست ، بلکه اعتقادات موضوعى بمرا تب همه جا نبه تر و مدا وم تر و گاه حتى مترادف با کل زندگى ا ست. اعتقا دات نه تنها اندیشه های روشنفکران را درعرصه هاى دیگر زندگى، بلکه گا ه حتى خود مقتضیا ت زندگى آنا ن را تحت الشعاع قرار میدهد. مثلا دسته ای از روشنفکران اسلامى، بعنى صوفیان، به درجه ای که "روشنفکر" تر میشدند، بیشتر از انجام شعا ثر مذهبی (نظبر نما ز و روزه) سربا ز میزدند. علت امر هم نه عدم اعتقاد آنان به مذهب، بلکه با لعکس، به ا ین خا طر بوده است که اعتقادات برا ى آنا ن بسیا ر وسیع تر و مقدس تر از ا نجام فرایض مذهبى محسوب میشده، وهمه زندگى را در برمیگرفته است. در نتیحه صوفیان نمى خوا ستند ارزش اعتقا دا ت خودشا ن را با انجا م فرایض عا دى، به سطح ا عتقا دا ت عوا م، که فقط بخش ناچیزى از زندگى خود را به این مقدسا ت ا ختصاص میدهند، تنزل دهند.
بنا براین، اگر بازتاب هاى عقب ماندگى ا قتصادى، اجتماعى، وسیا سى را میتوان در زندگى روستا ئبان ایران بهترمشاهده کرد، نمودها ى عقب ماندگى درعرصه اعتقا دات را مىبایست درمیا ن آن بخش جامعه مورد پژوهش قرا ر داد که بیش از هر گروه دبگر اجتماعى، زندگى و فعا لیتش با این اعتقادات پیوند دارد. دهقانى که روزانه حد اکثر دوساعت براى ا نجام فرایض مذهبى صرف میکند، و زمان کمتری را هم به تبا دل اعتقادات و ا فکار اختصا ص مبدهد، نمبتواند آنقدر در پیشبرد و تکوین عقب ما ندگى هاى ا بن عرصه زندگى اجتما عى مستقیمأ نقشى ایفا کند، حا ل آنکه روشنفکرى نظیرجلال آل احمد، نه تنها همه عمرخود، بلکه همچنبن ازطریق کتا بها و نوشته هایش، درخارج از محدودیتها ى زمانى-مکانى فردى، به تکامل وتوسعه ا فکار واپس گرا هستی مى بخشد، و نسلها و جامعه ای را تحت تأثیر قرارمبدهد.
بنظرمن جهت درک واپس گراثى ایران قبل ا زا نقلاب اسلامى، بی حاصل نیست اگر به افکار روشنفکران ایران بلافاصله قبل از این واقعه نظرى افکنیم. به این طریق شا بد بهتر بتوا نیم یا ابعاد واپس گراثى درعرصه اعتقا دات جا معه ایران آشنا شده و در نتیجه دیدگاه عمیق تری ازعقب ماندگى جامعه ایران بدست آوریم . بالاخره ا ینکه درک صحیح از پدیده ی ویژه انفلاب ایران شا ید خود بهترین وسیله آگاهى از مفهوم ترقى خواهى درعصر کنونى درحهان باشد. در واقع از زمان ا نقلاب کبیر فرانسه، که مفهوم ترقى را در ابعاد وسبعى به جهان معرفی نمود، تا کنون، هموا ره انفلاب و ترقى همسو تلقى میشدند. به نظر من انقلاب ایران اولین انقلاب در تا ریخ معا صر است که در آن نقش انقلاب اساسأ ارتجاعى بوده است. درننبجه مطالعه شرا یطى که به چنین واقعه ای انجامید ، میتواند بسیاری سوالات عصر کنونى ومشخصأ موضوع نرقى خواهى را توضیح دهد .