یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درمورد مغلوب علم خویش

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد مغلوب علم خویش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 14 صفحه

مغلوب علم خویش.
چه درد بوده است در جانهای ایشان که چنین کارها و از این شیوه سخن ها از دل ایشان به صحرا آمده است.
.
.
تذکره الاولیاء عطار مقدمه.
بزرگان قلمرو معرفت، به واسطه طنین وجودی که در تاریخ زمانه خویش و بعد از آن دارند همواره در معرض قضاوت قرار دارند ، آنان را هرکسی به اندازه وسع روزن خویش می نگرد، و شگفتا که گاه در هنگامه این قضاوت ها ، خفاشان نیز جرأت می یابند و در مسند داوری خورشید می نشینند و با توصیفات خود، قدرت دید و بینش خود را ابراز می دارند و آنچه می بینند و می کنند چیزی جز قدر بینایی خویش نیست.
مادح خورشید مداح خود است که دو چشمم روشن و نامرمد است طیف قضاوت کنندگان بررسی تاریخ گذشته و معاصر نشان می دهد که پیرامون آراء و احوال بزرگان سه دسته افراد قضاوت کرده و می کنند: الف) عوامان و مردم عادی کوچه و بازار که به نوعی اندیشه های بزرگان با زندگی آنها پیوند می خورد و نوعی چالش درونی را برای آنها بوجود می آورد و آنها را دچار سؤال می کند.
ب) صاحبان قدرت و سیاست ورزانی که آراء و عملکرد بزرگان حوزه معرفت با ایدئولوژی مورد تأکید آنها رابطه پیدا می کند، خواه نسبتی تأکید کننده یا تضعیف کننده.
ج) صاحبان آراء و اندیشه ورزانی که با آن بزرگان معاصرند یا سالها بعد از طریق آثار و اقوال، نسبت به آنها آگاهی پیدا می کنند و اعلام موضع می نمایند.
معیارهایی برای فهم دقیق قضاوت های بزرگان بزرگان قلمرو علم و عرفان را از سه منظر می توان مورد قضاوت قرار داد: الف) تاریخچه زندگی پر فراز و نشیب آنها ب) بررسی آثار به جا مانده از آنان و گزارش های دیگران از آراء افکار و احوال آنها ج) حدیث نفس ها، گلایه ها، و گفتگوهای تنهایی آنها با خویش پیداست هر یک از این منظرها، ما را با ابعادی از شخصیت بزرگان آشنا می کند و قلمروهای ناشناخته روحی و ابعاد حقیقی تری از حیات آنها را آشکار می سازد.
گاه در متون بزرگان قضاوت هایی نسبت به همدیگر دیده می شود که از دو دیدگاه پذیرش آنها مشکل می نماید: 1) هم را ستایی نوع نگاه آن بزرگان به جهان گاه مشاهده می شود بزرگی چیزهایی را نفی کرده است که خود او هم کم و بیش دارای همان افکار و نظرات بوده است ، لذا این تردید را پیش می آورد که آیا این بزرگان با توجه به محدودیتهای جهان گذشته با تمام احوال و آثار همدیگر آشنا بوده اند که اینگونه قضاوت کرده اند؟
مبادا که این آراء مربوط به مقطعی از عمر آن بزرگان باشد و سخن های نهایی آنها نباشد؟
.

.

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد مغلوب علم خویش

مرتبه آموزش و پرورش در تولید علم

اختصاصی از یارا فایل مرتبه آموزش و پرورش در تولید علم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

مرتبه آموزش و پرورش در تولید علم (تعلیم و تربیت )

تربیت در ایران باستان به سه منظور بوده است:

۱- خدمت به اجتماع.

۲- خدمت به خانواده و رفع مسئولیت از پدر و مادر.

۳- بهبودی حال و برتری بر دیگران.

بنابراین میتوان گفت که هدف اساسی همان تربیت دینی و اخلاقی است که به صورت انجام دادن وظایف خانوادگی و اجتماعی و پیشرفت شخصی تحقق می یابد. سازمان آموزش و پرورش در طی چندین هزار سال به یک حال نبوده است پس نمیتوان گفت که سازمان واحدی در این دوره وجود داشته است اما خانواده و آتشکده و آموزشگاههای دربار مراکز مهم تعلیم و تربیت در این دوره به شمار می آمده اند. در دورهی ساسانی دانشگاههایی نظیر جندی شاپور نیز بر این مراکز افزوده می شود. در دانشگاه جندی شاپور که در قرن سوم میلادی به دستور اردشیر بابکان تاسیس شد کتب علمی و ادبی را که از هند و یونان آورده بودند به پهلوی ترجمه کردند و پزشکانی را از یونان برای تدریس در این دانشگاه به کار گماشتند. این دانشگاه تا اواخر قرن سوم هجری وجود داشت و یکی از مراکز بزرگ علمی و فرهنگی آن روزگار بود. کودک تا پنج سالگی در خانواده و در میان زنان تربیت میشد و آموزش دینی و علوم و فنون در سن هفت تا پانزده سالگی که آن سن را تمیز عقلی می نامیدند انجام میگرفت. روش عمده آموزش و پرورش، شفاهی و حفظی و تلقینی بود و گاه نیز مطلوب نادرستی را به کودکان تلقین میکردند. به طور مثال به اطفال تلقین میشد که شاه به خواست خدا و موهبتی الهی بر تخت سلطنت نشسته و نمایندهی او بر روی زمین است و برحسب اراده ی او امور کشوری را سامان میدهد. بنابراین همگی باید چشم بر حکم و گوش بر فرمان او نهند و او را تا حد پرستش دوست بدارند. آموزش و پرورش که شمه ای از آن را بیان کردیم بیشک دارای محاسنی بود که از مهمترین آنها می توان ایجاد روحیه گذشت و سعه صدر و علاقه به علوم و فنون را نام برد و این دو جنبه سبب شد که مردم این سرزمین در دوره هایی از تاریخ، امپراطوری بزرگی را ایجاد و ارائه کنند و در پیشبرد دانش و هنر سهیم باشند. اما از سوی دیگر نظام تربیتی ایران باستان به ویژه در سالهای پیش از ظهور دین اسلام دارای عیب هایی بود که مهم تر از همه طبقاتی بودن آموزش و پرورش و ایجاد روح فرمانبرداری از قدرتمندان و پیروی کورکورانه از حاکمان را میتوان ذکر کرد. این نوع تعلیم و تربیت همراه با ستمگریها و تندرویهای حاکمان دورهی ساسانی، به سقوط این سلسله منجر شد و ایرانیان را برای پذیرش دین جدید آماده ساخت. (۸)

تعلیم وتربیت در اسلام:

تعلیم و تربیت اسلامی با نزول قرآن تولد یافت و پیامبر اسلام (ص) که پروردگار او را به نیکی تربیت کرده بود، معلم و مربی آن شد. توالی این دو رویداد میمون و مبارک پرده از یک راز برمیدارد و آن اهمیت بسیار بالا یا کلیدی بودن دو عنصر برنامه و معلم در مجموعه نظام تربیتی اسلامی است. این سخن هرگز به معنی سبک انگاشتن دیگر عناصر نیست بلکه دقیقا تأکید بر این نکته است که این دو یعنی برنامه و معلم در حکم عود استوار این خیمه ی بلندند. معلم، نقش برگشت ناپذیر و غیر قابل انکاری در چرخه ی آموزش ایفا می کند، معلم کانونی است که چرخه ی آموزشی بر محور آن می چرخد و قوام و دوام این چرخه به موقعیت و جایگاه معلم بستگی دارد. به همین دلیل معلم مقام رفیع وارزشمندی را به خود اختصاص داده است. از این رو در روایات و مستندات دینی ما، بر نقش معلم و جایگاه وی به طور جدی تأکید شده و کار او را همانند نقش پیامبران و مصلحان الهی شمرده اند. مسلمانان بحثهای جستجوگرایانه ی خود را از قرآن که اولین و مهمترین سند مدون تعلیم و تربیت است آغاز کرده اند و همین منبع بود که دروازه های علوم و دانش را در معنی عام کلمه، که اعم از علوم شرعی و مذهبی و نیزدستاوردهای مادی و تجربی است به روی آنان گشود. مقصود آن است که مسلمانان با الهام از قرآن و به ویژه اولین آیات وحی، در زمینه ی علوم و معارف بشری به یک بینش یا دیدگاه کاملاً تازه و بی سابقه رسیدند و آن مسأله اتحاد یا وحدت در علوم بود. در این بینش، علوم ودانش های مختلف همه از یک منبع، که همان فیض بخشی خواست الهی است سرچشمه می گیرند؛ بنابراین نه تنها با یکدیگر در تضاد نیستند بلکه همانند هم هستند بدین سان برنامه و محتوای آموزش اسلامی متاثر از این دو عنصر یا دو مقوله از شناخت بوده و شواهد تاریخی، حداقل در قرون اولیه به خوبی موید آن است. اما برخی از ضرورتهای زمانی و مکانی و همچنین زیربنایی بودن مسائل دینی موجب شد تا این دانش در اولویت قرار گیرد و توجه بیشتری به آن مبذول شود. و بعد از آن علم حدیث و تفسیر و فقه اضافه شد و آن گاه نوبت به علوم ادبی رسید و آموزش و تدریس علوم اکتسابی اعم از نظری و تجربی به تاخیر وارد برنامه ی درسی و نظامی تربیتی اسلام شدند. و از جمله این علوم که در اوایل ظهور اسلام به برنامه ی درسی افزوده شده است تاریخ، روانشناسی، جامعه شناسی، اخلاق، زبان شناسی، جغرافی، منطق و جز آنها را باید نام برد. همچنین تعلیم و تربیت که نخست درسهایی همچون فلسفه، اخلاق، روانشناسی و شاید منطق مورد بحث و دقت نظر قرار می گرفت وبه تدریج در راه دستیابی به هویت مستقل خود گام برداشت. در بحث علوم طبیعی و تجربی به عنوان جزیی از مواد درسی، ما برآنیم که به احتمال قوی دانش شیمی زودتر از دیگر دروس وارد برنامه ی آموزشی شده و آن هم در ارتباط با حوزه ی درسی امام صادق(ع) در مدینه بوده است. پس از شیمی به تدریج دانشهای دیگری همچون ریاضیات، نجوم، فیزیک، و پزشکی در عرصه ی برنامه های آموزشی درخشیدند و نوابغ و اندیشمندان بزرگی را به سوی خود فرا خواندند. محمدبن موسی خوارزمی، محمدبن زکریای رازی، ابوعلی سینا، حسن بن هیثم، ابوریحان بیرونی، عمر خیام، بهاء الدین عاملی و دهها نام دیگر که نه تنها تاریخ علم، که جامعه ی انسانی وامدار آنهاست. از آن جمله اند. پیشرفت سریع مسلمانان در زمینه ی این علوم به یک معجزه شباهت داشت. «تأثیر فرهنگ اسلامی در پیشرفت علوم ریاضی طب و شیمی شواهد بسیار دارد حتی در قرون سیزدهم ترجمه متون اسلامی و مشروح آنها در مدارس عامی آکسفورد،با شوق و علاقه دنبال می شد».(۹)

به این ترتیب از اواخر قرن سوم تا نیمهی قرتن پنجم هجری تقریباً همه ی دانشمندان در همه ی شاخه های مختلف علوم، از فقه و تاریخ تا فزیک و شیمی و پزشکی


دانلود با لینک مستقیم


مرتبه آموزش و پرورش در تولید علم

کارآفرینی مبتنی بر علم

اختصاصی از یارا فایل کارآفرینی مبتنی بر علم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

کارآفرینی مبتنی بر علم

عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی

3-2 الگوی مطالعه کارآفرینی مبتنی بر علم

در قسمت قبل ضرورت توجه به کارآفرینی مبتنی بر علم تاریخچه شکل گیری آن در دنیا و بعضی از مفاهیم و رویکردها در رابطه با آن، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این قسمت سعی می‌شود الگویی برای مطالعه کارآفرینی مبتنی بر علم ارایه شود.

الگوهای که تاکنون در رابطه با کارآفرینی مبتنی بر علم ارایه شده‌اند، بر محور چهار کلید واژه بنگاه مشتق از دانشگاه، دانشگاه کارآفرینی، تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی و دانشگاه نوآور شکل گرفته‌اند. هر یک از این الگوها تنها جزیی از سیستم وسیع و پیچیده کارآفرینی مبتنی بر عمل را مورد توجه و تاکید قرار داده‌اند. در این قسمت ضمن اشاره به بعضی از الگوهای گذشته، سعی می‌شود یک الگوی جامع و پویا از کارآفرینی مبتنی بر علم ارایه شود. این الگو، سیستم کارآفرینی مبتنی بر علم نامیده می‌شود. طبق این الگوی کارآفرینی مبتنی بر علم زیرسیستمی از سیستم کارآفرینی به مفهوم عامل است.

در ادامه مقاله مولفه‌های مهم سیستم کارآفرینی مبتنی بر علم از نظر کارکردی در قالب نهادها، فرایند و ستانده به اختصار تشریح می‌شود. با توجه به اینکه تا وقتی فرایند کارآفرینی روشن نباشد نمی‌توان نهاد و ستانده‌های سیستم کارآفرینی را تعیین کرد،ابتدا فرایند کارآفرینی مبتنی بر علم بررسی می‌شود. لذا در این قسمت از مقاله در رابطه با این موضوع بحث خواهد شد، به بحث نهاده‌ها و ستانده‌های کارآفرینی مبتنی بر علم در قسمت‌های سوم و چهارم پرداخته خواهد شد.

1-3-2فرایند کارآفرینی مبتنی بر علم

کارآفرینی به مفهوم عام فرایندی است که طی آن فرصت‌های تجاری برای تولید کالا و خدمات آینده کشف، ارزیابی و بهره‌برداری شود. این فرآیند شامل تمام وظایف، فعالیت‌ها و اعمالی است که در راستای کشف و بهره‌برداری از فرصت تجاری جدید و تاسیس سازمان جدید انجام می‌شود. در کل دو نوع فرایند کارآفرینی را می‌توان از هم تمییز داد: کارآفرینی فرد و کار‌آفرینی سازمانی. اگر فرایند کارآفرینی به وسیله فردی مستقل از سازمان خاص سازماندهی شود، فرایند کارآفرینی فردی نامیده می‌شود. کارآفرینی فردی سابقه‌ای به طول عمل بنگاه اقتصادی دارد.

کارآفرینی سازمانی خود بر دو نوع است: کارآفرینی در سازمان و کارآفرینی توسط سازمان. کارآفرینی در سازمان به معنی آغاز فعالیت اقتصادی جدید یا دیگر گرایشات و فعالیت‌های نوآوری توسط فردی یا گروهی از افراد به عنوان عضوی از سازمان، در دورن سازمان موجود است. این سازمان، سازمان مادر نامیده می‌شود. به فرد یا افرادی که به فعالیت کارآفرینی اقدام کرده است، کارآفرین سازمانی گفته می‌شود. کارآفرین سازمانی در سازمان‌های بزرگ مانند دانشگاه همچون یک کارآفرین مستقل عمل می‌کند و بنگاه‌های اقتصادی جدیدی را بر مبنای محصول جدید، خدمات جدید یا فرایند جدید ایجاد می‌نماید. البته دانشگاه یا سازمان مادر در ستانده کارآفرینی با کارآفرین یا کارآفرینان شریک است و آنان را در زمینه‌های مختلف اقتصادی و فنی حمایت می‌کند. بنگاه نوپایی که توسط کارآفرین سازمانی تاسیس می‌شود بنگاه مشتقه نامیده می‌شود.

کارآفرینی توسط سازمان که کارآفرینی شرکتی نیز نامیده می‌شود، به این معنی است که سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی اقدام به ایجاد فعالیت جدید اقتصادی (بنگاه جدید، کارخانه جدید یا اداره جدید) می‌کند. در این حالت یک تیم کارآفرینی وجود دارد. این تیم متشکل از مدیر میانی سازمان، مخترع یا صاحب ایده و سرمایه‌دار مخاطره پذیر است. در این حالت سازمان مالک ستانده کارآفرینی است. البته مخترع یا صاحب ایده و سرمایه‌دار مخاطره‌پذیر نیز در آن سهم دارند.

در کارآفرین مبتنی بر علم نیز هر دو نوع کارآفرینی قابل تصور است. اما کارآفرینی سازمانی از جایگاه بالاتری برخوردار است. در دانشگاه‌های کشورهای پیشرفته هر دو حالت از کارآفرینی سازمانی سابقه دارد. کارآفرینی در دانشگاه‌های تحقیقاتی ایالات متحده آمریکا عمدتا از نوع کارآفرینی توسط سازمان است. در حالی که کارآفرینی در اکثر دانشگا‌ه‌های اروپا از نوع کارآفرینی در سازمان است.

در واقع کارآفرینی مبتنی بر علم یک فراینده یادگیری، تکاملی است که در دانشگاه یا توسط دانشگاه (به عنوان سازمان) شکل می‌گیرد. اعضای دانشگاه (اعضای هیات علمی یا دانشجویان یا کارکنان) و مدیریت دانشگاه و سرمایه‌گذار خطرپذیر خارج از دانشگاه سه بازیگر اصلی در فرایندکارآفرینی مبتنی بر علم هستند. اعضای دانشگاه معمولا در یکی از نقش‌های مخترع یا کارآفرین ظاهر می‌شوند. مدیریت دانشگاه نیز به نمایندگی از شخصیت حقوقی دانشگاه ممکن است در یک یا چند نقش از نقش‌هایی مانند کارآفرین، سرمایه‌گذار، شکل دهنده و حمایت کننده فرایند کارآفرینی ظاهر شود. در بعضی از دانشگاه‌ها بنگاه‌هایی که توسط اعضای هیات علمی یا دانشجویان تشکیل می‌شود، دانشگاه و عضو هیات علمی سهم برابر می‌برند. در بعضی مواقع دانشگاه‌ها نقش سرمایه‌دار خطرپذیر را بازی می‌کنند. در بعضی دیگر بنگاه مشتقه به نام دانشگاه ثبت می شود و دانشگاه‌ها به طور مستقیم در فعالیت‌های اقتصادی مشارکت می‌کنند.

کارآفرینی مبتنی بر علم فرایند طولانی از زمان و فعالیت است که از مراحل و اقدامات مختلف شکل می‌گیرد. به عنوان نمونه شن و همکارانش فرایند کارآفرینی را به سه مرحله شناسایی فرصت کارآفرینی، توسعه ایده برای چگونگی پیگیری فرصت تجاری، و بهره برداری از فرصت تجاری تجزیه کرده‌اند. مرحله بهره‌برداری از فرصت، خود شامل چهار اقدام، یعنی، فراهم سازی، طراحی سازمانی، بررسی بازار و توسعه محصول است. از نظر هیندل و ینکن فرایند کارآفرینی مبتنی بر عمل از پنج مرحله شکل گرفته است: ایجاد دانش جدید به وسیله تحقیقات علمی، تبدیل دانش به ایده‌های تجاری، ایجاد فرصت‌های جدید بر مبنای ایده‌های تجاری،دستیابی به بینش تجاری به وسیله تعریف پروژه بر مبنای فرصت ایجاد شده، و توسعه تکنولوژی بر مبنای پروژه تعریف شده. به نظر ندونزوا و همکارانش فرایند ایجاد بنگاه مشتق از دانشگاه که همان فرایند کارآفرینی است، به چهار مرحله قابل تجزیه است. این مراحل عبارتند از: ایجاد ایده‌های تجاری از تحقیقات، طراحی پروژه‌های مخاطره‌آمیز جدید ناشی از ایده‌ها، شروع بنگاه‌های مشتقه از پروژه‌ها و تحکیم و تقویت ایجاد ارزش اقتصادی به وسیله بنگاه‌های مشتقه.

واهورا و همکارانش (2004) در یک مطالعه تجربی دو عنصر مهم از سیستم کارآفرینی مبتنی بر علم را تحلیل کرده‌اند. اولا آنها نشان داده‌اند که فرایند کارآفرینی مبتنی بر علم (فرایند اشتقاق کارآفرینی) یک فرایند غیرخطی است که از پنج مرحله توسعه شکل گرفته است. این مراحل عبارتند از: تحقیقات، قالب بندی فرصت‌ها، پیش سازمان، جهت گیری مجدد و بازده پایدار. هر مرحله بازگو کننده گروه معینی از فعالیت‌ها و کانون‌های استراتژیک است که قبل از حرکت به مرحله بعدی بایستی به طور کامل اجرا شوند. در هر مرحله، فعالیت‌ها و تصمیمات انجام شده در گام‌های آخر مرحله قبل بایستی تکرار شود، البته ماهیت فعالیت متفاوت است. این امر بیانگر پیوستگی مراحل به یکدیگر است. به عنوان نمونه در مرحله اول تنها فعالیت‌های تحقیقاتی انجام می‌شود. اما در مرحله دوم که فرصت تجاری شکل می‌گیرد، برای یافتن موضوعات تجاری مناسب و شناخت منابع تجاری مناسب بایستی فعالیت‌های تحقیقاتی اضافی انجام شود. در مرحله پیش سازمان نیز فرایند تحقیق برای توسعه و کسب منابع ضروری تکرار می شود.

همچنین واهورا و همکارانش نشان دادند برای اینکه جنین بنگاه‌ مشتقه رشد کند و به مرحله بعدی توسعه برسد، نیازمند کسب منابع و ظرفیت‌های خاصی است. اما همیشه منابع و ظرفیت‌های مورد نیاز فراهم نیست و مشکلاتی در فرایند کارآفرینی به وجود می‌آید. آنها خلل ناشی از فقدان منابع و ظرفیت‌های حیاتی برای گذار از یک مرحله به مرحله دیگر را اتصالات بحرانی نامیده‌اند. به نظر آنها اگر اتصالات بحرانی برای مدت طولانی حل نشده باقی بمانند، فرایند کارآفرینی مختل شده و تشکیل بنگاه مشتقه با شکست مواجه می‌شود. بنابراین برای تضمین تبدیل جنین بنگاه مشتقه به یک بنگاه مشتقه بالغ با بازدهی پایدار، بایستی این اتصالات از میان بر داشته شوند.

آنها همچنین نشان داده‌اند که ماهیت اتصالات بحرانی در مراحل مختلف متفاوت است و عموما به دلیل نقص در سرمایه اجتماعی، ضعف منابع و ناکافی بودن ظرفیت‌های داخلی به وجود می‌آیند. این عوامل در تعامل با یکدیگر مانع شکل گیری فرایند ایجاد ارزش اقتصادی می‌شوند.


دانلود با لینک مستقیم


کارآفرینی مبتنی بر علم

تحقیق و بررسی در مورد اصول علم مواد 16 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد اصول علم مواد 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

مقدمه:

برای ادامه حیات و زندگی هر چه بیشتر انسانها ابتدا باید به تولیدات فرآورده های زندگی از قبیل انواع مواد غذایی و پوشاک و لزوم درمانی و از همه مهمتر برای بر حذز بودن از خطرات جانی بایستی به ایجاد پناهگاه پرداخت. آنگاه می توان برای تولید سایر ملزومات جهت برتر کردن زندگی کمک کرد.

به همین منظور شرکت ها و کارخانه هایی برای تولید مایحتاج زندگی هر چه بیشتر افراد، بطور استاندارد ایجاد شده و و مواد تولید شده را در اختیار جامعه قرار خواهند داد. البته تولید کالاها می بایستی براساس و پایه مشخصی صورت گیرد و از طرفی چون رشد فکری افراد جامعه روز به روز رو به تکامل می باشد در این صورت سعی می شود که از مواهب زندگی بهتری برخوردار بوده و کوشش می کنند که از بهترین مواد و لوازم زندگی استفاده کنند و نیز انجمن ها و شرکت های اقتصادی بر مبنای تعداد افراد هر جامعه تولیدات خود را از نظر کمیت و کیفیت گسترش داده و این عمل نیز بستگی به دستگاههای صنعتی و ابزارآلات بکار برده شده خواهد داشت و برای بهتر کردن کیفیت مواد و کالا به دستگاههای تولیدی کاملتری نیاز خواهد بود. بطور کلی ماشین های ابزار در ساخت دستگاههای صنعتی که در تولید لوازم زندگی انسانها کمک شایانی می کنند، اهمیت بسزایی دارند.

معرفی:

یک ماشین ساده بریا برش میلگرد در کمترین زمان و با هزینه کم و با یک نیروی بسیار کمتر می توان برای برش میلگرد استفاده نمود که بیشتر در ساخت کارهای سری به کار رفته و بسیار با صرفه بودن و می توان سرعت در انجام کار را بالا برد و علاوه بر این دارای این خاصیت نیز می باشد که هیچی آسیبی به قطعه نمی رساند و باعث پیچش و تنش در طول قطعه نمی شود.

جنس قطعات:

لبه برنده قطعه:

فولاد ابزار:

انتخاب فولاد ابزار به کاربرد ابزار بستگی دارد. سختی پذیری، مقاومت سایشی و درجه حساسیت در مقابل انقباض و مقاومت در مقابل درجه حرارت بازپخت از جمله خواص مهم برای فولاد ابزار هستند. انقباض در اغلب فولادها می تواند در حین عملیات سخت کردن صورت گیرد. اما فولادهایی وجود دارد که این انقباض در آنها به اندازه ای جزئی است که ابعاد قطعه قبل از عملیات سخت کردن می تواند همان اندازه ابعاد نهایی در نظر گرفته شود. از چنین فولادهای بدون انقباض می توان برای تولید قطعات پرسی پیچیده استفاده کرد.

به منظور تولید فولادهای ابزار تمیز و عاری از ناخالصیهای غیر فلزی امروزه اغلب از کوره های قوس الکتریکی استفاده می شود. همچنین با تغییر شکل گرم خاص و عملیات سطحی ویژه اظ ظاهر گشتن عیوب داخلی و خارجی جلوگیری خواهد شد، به طوری که از این طریق در عملیات حرارتی ابزار پیچیده، خطر ایجاد ترک را بتوان به شدت کاهش داد.

عملیات حرارتی اغلب فولادهای ابزار، که در درجه حرارتهای معمولی انجام می گیرد، تفاوت عمده ای با عملیات حرارتی ذکر شده در فولادهای غیر آلیاژی و کم آلیاژی ندارد. اما با این وجود به دلیل امکان ظهر شدن تردی حرارتی در این فولادها، عملیات حرارتی باید با دقت فراوانی انجام گیرد. فولادهای ابزار سریع سرد شده باید در درجه حرارتهای نسبتا پایینی تحت عملیات بازپخت قرار گیرند، زیرا در غیر این صورت سختی به دست آمده کاهش قابل ملاحظه ای می یابد ولی در عوض سفتی (تافنس) به اندازه قابل توجهی افزایش خواهد یافت. فولادی که طبق استاندارد آلمان (DIN) مشخص شده در مقایسه با فولاد طبق استاندارد آمریکایی (AISI) تا حدودی در آنالیز شمییایی با یکدیگر تفاوت دارند.

یک گروه خاص از فولادهای ابزار، فولادهای تندبر (خوش تراش) هستند که علاوه بر سختی بالا دارای مقاومت فوق العاده بالایی در مقابل درجه حرارت بازپخت نیز می باشند. این فولادها در ابزار ماشین های تراش، فرز و مته به کار می روند و می توانند سختی و توان برشی خود را تا دمای حدود C600 به طور کامل حفظ کنند. برای دست یافتن به مقاومت در مقابل دمای بازپخت در فولادهای پر آلیاژی باید عملیات حرارتی ویژه ای بر روی آنها انجام گیرد.

درجه حرارت لازم برای آستنیتی کردن فولاد تندبر حدود C1300 است. بدین جهت قبل از اینکه ابزار در داخل کوره ای که دارای درجه حرارت بالا است گرم شود، معمولا تا حدود C800 پیش گرم می شود و پس از آتنیتی شدن اغلب در وانهایی حاوی روغن یا نمک محلول و یا در هوای معمولی سریع سرد می شود. برای جلوگیری از ترک برداشتن (در اثر سختی بالا) باید این گونه فولادها بلافاصله بعد از سریع خنک کردن در دمای حدود C100 تحت عمل بازپخت قرار گیرند.

درجه حرارت Ms فولادهای تندبر بسیار پایین (حدود C90) است و پس از اینکه سریع سرد شد هنوز هم حدود 20% آستنیت باقمیانده در آن


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد اصول علم مواد 16 ص

دانلود تحقیق جامعه شناسی و علم سیاست 33 ص

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق جامعه شناسی و علم سیاست 33 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

جامعه شناسی و علم سیاست

جامعه شناسی مطالعه رفتار انسان در زمینه اجتماعی است. بنابراین جامعه واحد اساسی تحلیل است و ازاین جهت جامعه شناسی با روانشناسی که واحد اساسی تحلیل آن فرد انسانی است تفاوت دارد. جامعه را می توان گروهبندی متمایز و به هم پیوسته ای از افراد انسانی تعریف کرد که در مجاورت یکدیگر زندگی می کنند و رفتارشان با عادات، هنجارها و اعتقادات مشترک فراوانی مشخص می شود که آن را از گروه بندیهای انسانی دیگر که عادات، هنجارها و اعتقادات آشکارا متفاوتی دارند متمایز می کند.

اصطلاح جامعه شناسی را اگوست کنت که یکی از بنیادگذاران این رشته است وضع کرد. هم کنت و هم هربرت اسپنسر یکی دیگر از نبیادگذاران جامعه شناسی، تاکید کرده اند که جامعه واحد اصلی تحلیل جامعه شناختی است. تعیین بنیادگذاران یکی از رشته های تقریبا جدید دانشگاهی ممکن است کار نسبتا ساده ای به نظر برسد، اما همیشه مساله ای ذهنی است و برخی از صاحبنظران ممکن است بخواهند نامهای دیگری را از قبیل کارل مارکس ، امیل دورکیم یا ماکس وبر ، بر آن اسامی بیفزایند یا حتی جایگزین آنها کنند. در هر صورت آنها خواه بنیادگذار جامعه شناسی بوده باشند یا نباشند، هر سه ، سهم عمده ای هم از جهت نظری و هم تجربی در پیدایش و توسعه جامعه شناسی داشته اند. مارکس دانشمندی صاحبنظر در چند رشته، از قبیل تاریخ، فلسفه سیاسی و اقتصاد بود و البته فعالانه در سیاست شرکت داشت. کاوشها و نظرهای وی درباره رابطه بین سیاست، اقتصاد و جامعه که او ناخواسته نام خود را به آنها داده دلیلی گویا بر سهمی است که او در پیشرفت جامعه شناسی داشته است. اندیشه های دورکیم در مورد تقسیم کار یا تخصصی شدن نقشها در جامعه نیز از اهمیت بسیار برخوردار بود و مطالعات وی درباره مذهب و خودکشی نمونه های برجسته پژوهش جامعه شناختی، بویژه از نظر استفاده از آمار بود. وبر، هم منتقد مارکس و هم به وجودآورنده مفاهیم متعددی درباره دولت، قدرت، اقتدار، و مشروعیت و نقش اندیشه ها یا نظامهای ارزشی در تکامل و دگرگونیهای جامعه بود. هر چند اندیشه های مارکس و وبر در توسعه جامعه شناسی مهم بوده است، دلیل بهتری وجود دارد که آنها را بنیادگذار جامعه شناسی سیاسی بنامیم. اما این موضوعی است که باید در مباحث بعدی مطرح شود.

بنا به تعریف، می توان گفت که جامعه شناسی شامل علم سیاست است. در هر حال، سیاست در زمینه ای اجتماعی رخ می دهد، اما به منزله یک رشته دانشگاهی، سیاست تقریبا به طور کامل جدا از جامعه شناسی توسعه یافته است. در اروپا، مطالعه سیاست از مطالعات حقوقی و بویژه و به طور منطقی از مطالعه قانونی اساسی نشات گرفت. در بریتانیا و تا اندازه ای کمتر در ایالات متحده، مطالعه سیاست اساسا از مطالعه تاریخ سرچشمه گرفت. بدیهی است این هر دو تحول کاملا منطقی بودند ، اما به وضعیتی انجامیدند که در آن مطالعه سیاست چندان وجه اشتراکی با جامعه شناسی نداشت. گذشته از هر اختلاف نظری در مورد ادعای علومی مانند جامعه شناسی، روانشناسی و اقتصاد مبنی بر « علم » اجتماعی بودن، اختلاف نظری درباره موضوع مورد مطالعه آنها وجود نداشته است. نه تنها علم سیاست بیشتر به شبه علم بودن متهم گردیده ، بلکه همواره اختلاف نظر زیادتری درباره موضوع آن نیز وجود داشته است.

تعاریف سیاست فراوانند و تعریفی وجود ندارد که به طور عام پذیرفت شده باشد. برای حل این مشکل اغلب سعی شده است با مشخص کردن ماهیت یا مفهوم اصلی مطالعه سیاسی، به گونه ای از بحث درباره تعریف سیاست اجتناب شود. گفته می شود که سیاست حل تقاضدهای انسانهاست؛ فرایندی است که جامعه از طریق آن منابع و ارزشها را مقتدرانه توزیع، تصمیمات را اتخاذ یا سیاستها را تعیین می کند؛ سیاست، اعمال قدرت و نفوذ در جامعه است. در عمل این امر تنها مشکل تعریف را تغییر می دهد، اما آن را حل نمی کند. با وجود این، هر یک از این مفاهیم معطوف به سوال معینی است : یعنی اینکه چگونه در یک جامعه انسانها مسائل خود را با همنوعان خود و با محیطشان حل می کنند ؟ در این شیوه نگرش، موضوع علم سیاست مطالعه خود مسائل، وسایلی که می توان برای حل آنها به وجود آورد، عوامل، اندیشه ها و ارزشهایی خواهد بود که افراد و گروهها را در تلاش برای حل این مسائل تحت تاثیر قرار می دهند. برنارد کریک استدلال می کند که « علم سیاست یک موضوع مطالعه است و نه یک رشته مستقل... این موضوع به وسیله یک مسأله تعریف می شود» و آن مسأله نقش حکومت است که او آن را «فعالیت حفظ نظم» تعریف می کند . اشاره نظم به معنای تنظیم روابط بین افراد و گروههاست و نه صرفاً به مفهوم محدود عبارت «نظم و قانون» . بنابراین اگر علم سیاست مطالعه کارکرد حکومت در جامعه است.

اگر چه دانشمندان سیاسی ای مانند کریک و جامعه شناسانی مانند گری رانسیمن (1965) وحدتی اساسی میان علوم اجتماعی مشاهده می کنند, از لحاظ آکادمیک این رشته ها تا اندازه زیادی به طور جداگانه توسعه یافته اند.

مطالعه سیاست به طور خاص و دقیق گرایش زیادی به تمرکز بر مطالعه نهادهای سیاسی نظیر دستگاههای اجرایی و قانونگذاری , احزاب سیاسی و بوروکراسیها و دستگاههای اداری مرکزی محلی نشان داد و تنها بعدها به مطالعه حوزه هایی مانند فرآیندهای انتخابی , قانونگذاری , سیاستگذاری و فرایندهای سازمانی و اداری پرداخت. دانشمندان سیاسی نیز به تدریج به حوزه های دیگری که اکنون برای درک سیاست , اساسی در نظر گرفته می شوند علاقه مند گردیدند.

برای مثال اگر چه اِی.اِف.بنتلی نخستین کتاب درباره گروههای فشار یا گروههای ذینفع را در سال 1908 منتشر کرد , تا دهه 1950 دانشمندان سیاسی چندان توجهی به سیاست فشار نشان ندادند. به هر حال , دو تحول به هم وابسته دیگر بود که موجب رشد جامعه شناسی سیاسی مدرن گردید.

نخستین تحول , پیدایش رویکرد رفتاری در علوم اجتماعی برای مطالعه پدیده های اجتماعی بود. رفتارگرایی نخستین بار و نیرومندتر از همه در ایالات متحده ظهور کرد و از آنچه به مطالعات رفتاری در روانشناسی معروف گردیده بود نشات گرفت. همانگونه که اصطلاح « رفتارگرا » نشان می دهد، این مطالعات بر مشاهده و تحلیل رفتار فردی و گروهی متمرکز گردیده بود و اغلب در تجربیات آزمایشگاهی از حیوانات استفاده می شد. تاکید زیادی بر سنجش دقیق و منظم و بر تلاش برای اثبات وجود الگوهای رفتاری وجود داشت که می توانست اساس ایجاد فر ضیه های مربوط به قوانین رفتار را تشکیل دهد. دانشمندان اجتماعی دیگر نیز بویژه در جامعه شناسی و بعدها در علوم سیاسی شروع به استفاده از روشهای مشابهی کردند و بر اهمیت نیروی تفکر، سنجش دقیق و به وجود آوردن تعمیمهای مبتنی بر تجربه و عینیت تاکید ورزیدند ( ر.ک.یولا، 1963 ، 1969 ).

تحول بعدی، توجه خاص دانشمندان سیاسی امریکا به مطالعه سیاست کشورهای جهان سوم یا کشورهای در حال توسعه بود، یعنی آن بخشهایی از جهان در افریقا، آسیا و امریکای لاتین که در اکثر موارد تابع حکومت استعماری، یا مانند چین تحت نفوذ گسترده غرب بودند. در مطالعات تطبیقی اولیه، گرایش بر این بود که از الگوی سنتی تحلیل نهادی پیروی کنند و به محیط اجتماعی و فرهنگی ای که این نهادها در آن عمل می کردند و تفاوتهایی که این موضوع ممکن بود پدید آورد توجه نسبتا اندکی نشان می دادند. انتقاد از رویکرد سنتی گاهی مبالغه آمیز بود، اما به هیچ وجه بی اساس نبود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق جامعه شناسی و علم سیاست 33 ص