یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق در مورد بهداشت2

اختصاصی از یارا فایل تحقیق در مورد بهداشت2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

بهداشت فردی

بهداشت علم و هنر پیشگیری از بیماری‌ها، طولانی کردن عمر و ارتقا سلامتی به‌وسیله کوشش‌های متشکل اجتماعی است. بر همین اساس، تعاریفی برای بهداشت فردی، بهداشت عمومی، بهداشت روانی و بهداشت غذایی وجود دارد.

تاریخچه بهداشت

بیماری‌ها تا حدود ۳۹۰۰ سال قبل از مسیح، صرفاً بلای آسمانی به شمار می‌آمدند و کسی به درمان و رسیدگی به حال بیماران اقدام نمی‌کرد[۱].

با این وجود، مردم دوران پیشاتاریخ با توجه به تجربیات و نیز، اعتقادات مذهبی یا خرافی خود، به گونه‌ای از بیمار شدن جلوگیری می‌کردند[۲].

در روم باستان، بهداشت به عنوان نماد سلامتی شناخته می‌شد. به همین منظور، حمام‌های عمومی متعددی در شهرهای مختلف ساخته می‌شدند، که شرق نیز رواج یافتند. علاوه بر استحمام که تا حدودی مفهومی تزکیه‌کننده داشت، ماساژ و کرم‌های معطر نیز مورد استفاده قرار می‌گرفتند. منشأ کلمهٔ بهداشت [۳] نیز به همان دوره، و به الههٔ سلامتی و پاکیزگی، هیجیا (به یونانی باستان: Ὑγιεία)

، دختر اسقلبیوس بازمی‌گردد.

در ابتدای قرون وسطی، استحمام به عنوان پاک‌کنندهٔ روح، در میان بسیاری از مردم متداول شد. ولی به مرور زمان و با گسترش اعتقادات خرافاتی مبنی بر این که آب موجب باز شدن منافذ پوست و ورود بیماری‌ها به بدن می‌شود، استحمام از رواج افتاد؛ و حمام‌های عمومی منبعی برای ابتلا به بیماری‌ها شناخته شد. در مقابل، چرک بدن لایهٔ محافظی در برابر بیماری‌ها پنداشته شد. به‌علاوه، توالت‌ها در مکان عمومی و در ملأ‌عام قرار داشتند (حتی در قلعهٔ پادشاهان)، و فضولات در کوچه‌ها منظره‌ای طبیعی شناخته می‌شد. دست‌ها و صورت تنها بخش‌هایی از بدن که در این دوره به طور منظم شست‌وشو می‌شدند. به این ترتیب، برای پوشاندن بوی بد بدن تنها از انواع عطر استفاده می‌شد.

این وضع در دوران رونسانس به علت شیوع بیماری‌هایی خطرناک، چون سیفیلیس و طاعون بدتر شد. مردم برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری‌ها، استفاده از آب را به حداقل رسانیدند، و برای شست‌وشو تنها از پارچه‌هایی خشک استفاده می‌کردند.

در دورهٔ پادشاهی لویی شانزدهم، استفاده از آب ,دوباره و به تدریج متداول شد. توالت و دست‌شویی‌ها به اتاق‌هایی جداگانه منتقل شد و استحمام به دور از چشم دیگران انجام گرفت. داشتن حمام در خانه رواج یافت؛ هرچند هدف از آن‌ها در درجهٔ اول استراحت بود، و نه شست‌وشو.

در قرن نوزدهم، استحمام لازمهٔ رعایت بهداشت فردی شد و شستن دست و صورت با صابون در میان اغلب مردم رواج یافت. در اواخر قرن نوزدهم، اکثر ساختمان‌ها در اروپا دارای حمام و دست‌شویی بودند. ایجاد شبکه‌های فاضلاب زیرزمینی و تصفیه‌خانه نیز در قرن بیستم موجب ارتقای سطح بهداشت عمومی در شهرها شد. به علاوه، سازمان جهانی بهداشت در سال ۱۹۴۶، به منظور هماهنگی و ارتقای وضعیت بهداشت عمومی در سطح جهان تأسیس یافت.[۴] [۲] [۵]

بهداشت در جهان اسلام

با ظهورش در قرن هفتم پس از میلاد، اسلام تأکید زیادی بر رعایت بهداشت و پاکیزگی داشت. علاوه بر ضرورت پاکیزگی در حین نماز‌های پنجگانه با وضو و غسل، واجبات و توصیه‌های دیگری (از جمله رعایت بهداشت غذایی، مسواک زدن، استحمام، تطهیر نجاسات...) در رابطه با رعایت بهداشت در دین اسلام وجود دارد.

سطوح بهداشت

طبق سازمان جهانی بهداشت، بهداشت به بر سه سطح استوار است: پیشگیری سطح اول، سطح دوم و سطح سوم.

پیشگیری سطح اول

این مرحله عبارت است از مجموعهٔ اقداماتی که برای جلوگیری از بروز بیماری انجام می‌شود. این اقدامات موجب بالا رفتن میزان قدرت جسمی و روانی افراد جامعه و سالم‌تر شدن محیط زندگی می‌شود؛ و خود به دو مرحله تقشیم می‌شوند:

ارتقای بهداشت

شامل آموزش همگانی بهداشت، بهبود رژیم غذایی بر اساس گروه‌های سنی، فراهم آوردن شرایط مناسب مسکن، کار، و تأمین تفریحات سالم می‌شود.

حفاظت ویژه در مقابل وقایع بهداشتی و بیماری‌ها

شامل روش‌هایی اختصاصی است که از بروز برخی بیماری‌ها جلوگیری می‌کند؛ همچون تزریق واکسن برای پیشگیری از ابتلا به سرخک، کزاز، سیاه‌سرفه، فلج اطفال و...، سمپاشی برای مبارزه با پشهٔ مالاریا، استفاده از کپسول ویتامین A برای جلوگیری از ابتلا به شبکوری، کم کردن گردوغبار در معادن برای پیشگیری از بیماری‌های ریوی نزد کارگران، و مبارزه با آلودگی هوا و استعمال دخانیات برای پیشگیری از سرطان ریه.

پیشگیری سطح دوم

این مرحله شامل تشخیص به موقع بیماری و درمان مناسب و به سرعت است. این اقدامات برای جلوگیری از سیر بیماری به طرف مراحل پیشرفته، به وجود آمدن نقص و ناتوانی و سرایت بیماری به افراد سالم ضرورت دارد.

پیشگیری سطح سوم

در این مرحله، هدف متوقف کردن سیر بیماری و جلوگیری از ناتوانی کامل یا مرگ است. فیزیوتراپی برای برگرداندن حرکت به یک عضو عارضه‌دیده، نمونه‌ای از این اعمال است. عمل‌های جراحی، استفاده از عینک، سمعک و ورزش‌های مخصوص، مثال‌هایی دیگر از اقداماتی هستند که برای بازگرداندن قسمتی از توانایی‌های از دست رفته یا جلوگیری از ناتوانایی بیش‌تر مورد استفاده قرار می‌گیرند.

بهداشت فردی

شستن دست‌ها یکی از مهم‌ترین شیوه‌های رعایت بهداشت فردی و جلوگیری از انتقال بیماری‌های مسری است.

بهداشت فردی متشکل از روش‌ها و اصولی جهت پیشگیری از بروز انواع بیماری‌ها و پاکیزه نگه‌داشتن اعضای بدن است. ساده‌ترین امور اعم از شستشوی دست و یا استحمام کل بدن، نظافت مو و ناخن و رعایت اصول نظافت و پاکیزگی لباس و انواع پوشش‌های فردی می‌تواند سلامت یک فرد را تا حدود بسیار زیادی تأمین کند.

بهداشت فردی پایهٔ اصلی سلامت فرد و در نهایت یک جامعه را تشکیل می‌دهد. با رعایت چندین نکتهٔ ساده و روزمره در زندگی فرد، امنیت بالایی برای وی حاصل می‌شود که نتیجهٔ آن پیشگیری بهتر از درمان خواهد بود.

بهداشت عمومی

بهداشت روانی

بهداشت غذایی

هدف بهداشت غذایی پیشگیری از آلودگی غذایی، گسترش بیماری‌ها، و جلوگیری از مسمومیت غذایی است. قوانین بهداشتی غذایی راه‌های امنی را برای آماده کردن و نگهداری مناسب مواد غذایی، و خوردن درست غذا ذکر می‌کنند.

تعریف آموزش بهداشت

به طور کلی، آموزش و بهداست عبارت است از «تشویق و ترغیب مردم برای قبول و نگاهداری رفتار و اعمالی که برای ادامه زندگی سالم ضروری است، و هم چنین به کاربردن عقل و منطق برای استفاده صحیح از خدمات بهداشتی که در دسترس آنان است.» نقش آموزش بهداشت در آگاه کردن مردم برای پیشگیری از بیماری ها و استفاده صحیح از خدمات بهداشتی : آموزش بهداشت درآگاه کردن مردم از بیماری ها و خطرات آنها نقش اصلی و عمده را دارد. هر چقدر خدمات بهداشتی مختلف از طرف دولت در اختیار مردم قرار گیرد، در صورتی که مردم نسبت به استفاده از آنها آگاهی و اعتقاد نداشته باشند، بی ثمر خواهد بود. هیچ برنامه بهداشتی ، بدون آموزش موفق نخواهد بود و عدم اطلاع و اعتقاد مردم در مورد برنامه های بهداشتی موجب اتلاف وقت ، بودجه و نیروی انسانی خواهد بود.

اهداف آموزش بهداشت : اهداف آموزش بهداشت عبارت است از : 1 – تغییر رفتار در مردم و جایگزین کردن عادات بهداشتی به جای عادات غیربهداشتی2 – قرار دادن سلامت به عنوان یک ارزش اجتماعی3 – تشویق مردم در استفاده صحیح از خدمات بهداشتی

مراحل آموزش بهداشت :

گام اول در آموزش بهداشت، اطلاع دادن به مردم است درباره آنچه که باید در زمینه یک زندگی سالم بدانند تا از یک تندرستی کامل جسمی، روانی و اجتماعی بهره مند شوند. پس از اطلاع و آگاهی نسبت به آن ، باید نسبت به آن مسأله دید و یا نگرش مناسب پیدا کرد و یا نسبت به انجام آن کار متقاعد شد. در مرحله آخر انجام یک عمل بهداشت می گویند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بهداشت2

روانشناسی تفاوتهای فردی

اختصاصی از یارا فایل روانشناسی تفاوتهای فردی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

روانشناسی تفاوتهای فردی

  نقش مربیان در تشخیص تفاوتهای فردی (1)(2)-آشنایی با مراکز تشخیص تفاوتهای کودکان و آزمونهای تشخیصی (1)(2)

در این بخش به نقش مربیان در تشخیص تفاوتهای فردی، نقش مدرسه در شکل گیری رفتار فراگیران و نحوه شکل گیری عواطف مختلف می پردازیم . همان طور که در مباحث پیشین گفته شد، والدین یکی از عوامل اصلی اجتماعی کردن کودکان هستند که این امر مهم را از طریق فرایند جامعه پذیری انجام می دهند. علاوه بر والدین ، سازمانها و مراکز مختلفی نیز وجود دارند که نقش مهمی در امر جامعه پذیری کودکان بر عهده دارند . این مراکز شامل مدرسه و آموزشگاه می باشند . به طور معمول، کودکان در ایران در سن هفت سالگی به صورت رسمی تحصیلات خود را آغاز می کنند ؛ البته برخی از کودکان پیش از مدرسه به کودکستان و مهد کودک رفته و در آنجا تجاربی کسب می کنند . برای مثال، بازی با کودکان دیگر، رقابت با آنها ، همکاری و ... . نقش مدرسه علاوه بر اجتماعی کردن کودکان، در سایر عوامل نیز می باشد . سوالی که پیش می آید، این است که مدرسه به چه شکلی در نحوه رفتار کودکان تأثیر دارد ؟ کودکان، سالیان زیادی را در مدرسه می گذرانند و تجارب مختلفی کسب می کنند . سنین مدرسه، سنینی است که به عنوان دوره های انتقالی محسوب می گردند . برای مثال از دوره دبستان به راهنمایی ، از دوره راهنمایی به دبیرستان و الی آخر . بنابراین دوران مدرسه ، دوران شخصیت ساز زندگی انسان است و در نحوه رفتار افراد تأثیر بسزایی دارد . مهمترین نقش مدرسه، اجتماعی کردن کودکان می باشد . علاوه بر این ، مدارس عهده دار انتقال مهارتهای خاص به کودکان ، از قبیل خواندن ، نوشتن و محاسبه کردن هستند . از آنجا که معلمان با یکدیگر تفاوتهایی دارند و با وجود این تفاوتها ، با کودکان تعامل دارند ، این تعامل نیز موجب تفاوتهای دیگری در کودکان می گردد که تحت عنوان نحوه شکل گیری عواطف مورد بررسی قرار می گیرد .

به طور معمول ، کودکان ، هنگام ورود به دبستان ، اطلاعات کاملی در مورد مدرسه و وظایف آن نداشته و اطلاعات آنها کلی می باشد ؛ البته کودکان این آگاهی را از تجارب قبلی خود و والدین کسب نموده اند ، در نتیجه ، با شکلی از ترس و ابهام به مدرسه وارد می شوند ، که این حالت طبیعی است . کودک به مرور با عوامل مدرسه که همان مربیان و معلمان هستند ، برخورد می کند و عواطف و تجارب مختلف در وی شکل می گیرد . به طور کلی ، معلمان به دو طیف مهربان و خشن تقسیم می شوند . چنانچه کودک در بدو ورود به مدرسه با معلم مهربانی برخورد کند ، وی برخورد مناسبی با کودک دارد ، اشتباهات کودک را نادیده می گیرد یا اصلاح می کند ، کارهای خوب کودک را تشویق می کند و در نتیجه ، موجب علاقه کودک به مدرسه و معلم می گردد . معلم خشن دارای برخورد تند و خشونت آمیزی با کودک می باشد ، اشتباهات کودک را سرزنش می کند ، از تنبیه استفاده می کند و کودک را راهنمایی نمی کند ، نتیجه این رفتارها، عدم علاقه و تنفر کودک نسبت به مدرسه و معلم است . ما این موارد را تحت عنوان " عواطف مختلف " بررسی خواهیم کرد که به سه دسته تقسیم می شوند : عاطفه درسی ، عاطفه آموزشگاهی و مفهوم خود تحصیلی .  

  نقش مربیان در تشخیص تفاوتهای فردی (2)

بحث این بخش ، ادامه مباحث گذشته ، پیرامون نقش مربیان در تشخیص تفاوتهای فردی است . ما در این مبحث ، در رابطه با عاطفه درسی ، عاطفه آموزشگاهی ، مفهوم خود تحصیلی و درماندگی آموخته شده ، مطالبی را بیان می کنیم . در بحث گذشته ، توضیح دادیم که کودک با ورود به مدرسه ، فرایند خاصی را طی می کند و مهمترین عملکردی که انجام می دهد ، دریافت آموزش است . مربیان در قبال آموزش ، از او تکالیفی را انتظار دارند و کودک موظف به انجام آن تکالیف است ، پس از آن ، مربیان تکالیف وی را مورد ارزیابی قرار داده و علاوه بر معلم ، افراد دیگری نیز در این جریان دخالت دارند . کودک در این فرایند ، ارزیابی عملکرد خود را بدست می آورد . چنانچه معلمان ، عملکرهای کودک را بپذیرند ، این رفتارها موجب شکل گیری عاطفه مثبت در وی می شود ، در غیر این صورت ، چنانچه رفتار وی مورد تأئید قرار نگیرد ، کار او را پس دهند و وی را مورد سرزنش قرار دهند ، سبب تشکیل عاطفه منفی در وی می گردند ، در نتیجه ، خود کودک نیز چنین ارزیابی از رفتارها و عملکردهای خویش انجام می دهد و این فرایند ، سبب شکل گیری عواطف مثبت و منفی در وی می شود .  

منظور از عاطفه درسی ، تمامی احساسات مثبت و یا منفی دانش آموز نسبت به یک درس خاص است که به تدریج و در طی سالهای مختلف تحصیلی شکل می گیرد . عاطفه آموزشگاهی هم به تدریج و بر اساس آن شکل می گیرد که منظور از آن ، احساس مثبت یا منفی فرد نسبت به کل آموزشگاه است. به طور مثال ، چنانچه معلمان نتوانند به خوبی درس ریاضیات را به دانش آموز آموزش بدهند، دانش آموز در آن درس شکست می خورد ، در نتیجه ، عاطفه منفی نسبت به درس ریاضی در وی ایجاد می شود و کم کم از آن درس فرار می کند . اگر در طی دوران تحصیل ، عواطف مثبت یا منفی نسبت به یک یا چند درس در فرد شکل بگیرد ، این عاطفه نسبت به آموزشگاه نیز گسترش می یابد . در نهایت با ادامه این عواطف نسبت به آموزشگاه در طول سالهای متمادی، فرد در مورد تواناییهای خود نیز به نتیجه خاصی می رسد و مفهوم خود تحصیلی وی تحت تأثیر قرار می گیرد . برای مثال، از خود می پرسد : توانایی من در تحصیل به چه شکلی است ؟ آیا توانایی ادامه تحصیل را دارم ؟ این نوع احساسات مثبت و منفی نسبت به تواناییهای فرد ، مفهوم " خود تحصیلی " نامیده می شود . تفاوت مفهوم خود تحصیلی با عاطفه درسی و آموزشگاهی ، در این است که در این دو مفهوم، علت بیرونی است، در حالی که در مفهوم " خود تحصیلی "، علت درونی شده است. بنابراین ، چنانچه عواطف مثبت شکل بگیرد، دانش آموز به درس علاقه پیدا می کند و بدون اصرار دیگران خود خواستار درس خواندن می شود، اما با شکل گیری عواطف منفی، همیشه نیاز به صرف انرژی و تلاش بسیاری به منظور از بین بردن این عاطفه و ایجاد علاقه در وی می باشد . آنچه در اینجا خطرناک است، عواطف منفی می باشد که چنانچه ادامه یابند، به خود تحصیلی منفی منجر خواهند شد و در نهایت، به حالتی به نام درماندگی آموخته شده منجر می گردند. منظور از درماندگی آموخته شده، این است که فرد ، نتیجه کار خود را بی ارتباط با موفقیت و شکست می داند ، احساس می کند که تلاش او بیهوده خواهد بود و توانایی انجام کاری را نخواهد داشت . برای مثال من که توانایی ندارم ، چرا تلاش کنم ؟! این نوع مسائل ، در نهایت منجربه شکست تحصیلی می شوند.  

  آشنایی با مراکز تشخیص تفاوتهای کودکان و آزمونهای تشخیصی (1)

بحث این بخش ، در مورد آشنایی با مراکز تشخیص تفاوتهای کودکان ، آزمونهای تشخیصی و هدایت کودکان بر اساس تفاوتهای فردی و استعدادهای آنها می باشد . ما در این مبحث در مورد مراکز حرفه ای و غیر حرفه ای بحث می کنیم . در مباحث گذشته پیرامون موضوعات مختلف صحبت شد . تعریف تفاوتهای فردی ، انواع تفاوتهای فردی ، روشهای تشخیص علمی یا غیر علمی آنها و تأثیر آنها در هوش ، استعداد و رفتار افراد ارائه شد . چنانچه بخواهیم به تفاوتهای مختلف پی ببریم و افراد مختلف را از جوانب مختلف متمایز کنیم ، چه کسانی می توانند به ما کمک نمایند ؟ چه مراکزی توانایی تشخیص تفاوتهای درون فردی و بین فردی را دارند ؟ یکی از مراکز فوق ، مراکز مشاوره است که می تواند به مادر تشخیص تفاوتها کمک کند . همانطور که در مباحث گذشته بیان شد ، شناسایی تفاوتهای فردی به دو روش علمی و غیر علمی صورت می گیرد ، پس مراکز مشاوره را نیز به دو دسته حرفه ای و غیر حرفه ای تقسیم بندی می کنند . مراکز مشاوره حرفه ای ، مراکزی هستند که افراد ذی صلاح و تحصیلکرده در مدارج عالی و علمی مربوطه ، به تشخیص و مطالعه تفاوتهای فردی به صورت علمی می پردازند ، مثل مراکز مشاوره دانشگاهی . مراکز مشاوره غیر حرفه ای ، مراکزی هستند که افراد ، صلاحیت لازم برای این کار را ندارند . آنها مدرک تحصیلی معتبری ندارند و از شخصیت مناسب و شایسته ای جهت مطالعه تفاوتهای فردی برخوردار نیستند ، اما بنا به دلایل مختلف ، به این امر مبادرت می ورزند .  

 


دانلود با لینک مستقیم


روانشناسی تفاوتهای فردی

تاثیر موانع ارتباط فردی بر تعارض سازمانی

اختصاصی از یارا فایل تاثیر موانع ارتباط فردی بر تعارض سازمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

تاثیر موانع ارتباط فردی بر تعارض سازمانی

چکیده

ارتباطات از عوامل بنیادی هویت سازمان و جوهره اصلی مدیریت است. همچنین مدیران به خوبی می‌دانند که تعارض پاره‌ای اجتناب ناپذیر از حیات سازمانی است بنابراین، برای مدیران اهمیت دارد که پدیده‌های تأثیرگذار بر تعارض را شناسایی کنند. تعارض می‌تواند کارکردی یا غیر کارکردی باشد. در مقاله حاضر تعارض غیر کارکردی مد نظر است و از میان عوامل مؤثر بر تعارض سازمانی، موانع ارتباط فردی بررسی می‌گردد. پنج مؤلفه موانع ارتباط فردی تحت عناوین عدم گشودگی، عدم همدلی، عدم حمایتگری، عدم مثبت‌گرایی و عدم تساوی مورد بررسی قرار گرفته است.

مقدمهاز مهمترین عوامل اساسی در اعمال مدیریت ، انسان است . مهمترین سرمایه سازمان نیروی انسانی آن است. توجه به نیروی انسانی در سازمانها طی سالهای اخیر بخش عظیمی از زمان وسرمایه سازمانهای پیشرو را به خود اختصاص داده است. رشته ارتباطات سازمانی بسیاری از دشواریهای سازمانی را تحلیل وبرای آ نها راه حل مناسب می یابد.(فخیمی،1379،ص410).ایجاد سازمان تحت شرایطی که استقرار ارتباطات مشکل و یا به کلی غیر ممکن باشد کاری بیهوده است. همچنان که «هربرت سایمون» اظهار داشت که: «سازمان نمی‌تواند بدون ارتباط وجود داشته باشد.» «چستر بارنارد» می‌گوید: «تهیه یک سیستم ارتباطی از جمله وظایف اساسی مدیر است.»مفهوم ارتباطات در فرهنگ فارسی معین، ارتباط به صورت زیر تعریف شده است: «ارتباط از نظر لغوی واژه‌ای است عربی از باب افتعال، که در فارسی به صورت مصدری و به معنای پیوند دادن، ربط دادن و به صورت اسم مصدر به معنی بستگی، ‌پیوند،پیوستگی و رابطه استعمال می‌شود (معین،1360،ص19) در فرهنگ مدیریت تعاریفی چون: «نقل و انتقال اطلاعات، دیدگاهها، نگرشها یا احساسات فرد یا گروهی به فرد یا گروه دیگر آمده است (صائبی، 1371،ص121).کلمه ارتباطات (Communication ) از لغت Communicar مشتق شده است که این لغت خود در زبان لاتین به معنایTo make Common یا عمومی کردن و به عبارت دیگر، در معرض عموم قرار دادن است (پیرسون و نلسون ،1983،ص5) .هربرت سایمون ارتباطات را اینگونه تعریف می‌کند: هر فراگردی که به وسیله آن مقدمات تصمیم‌گیری از یک عضو سازمان به عضو دیگر انتقال داده شود(هوی و میسکل، 1371، ص212).ارتباطات عبارت است از مبادله اطلاعات و کاری که بر روی انتقال آن به دیگران صورت می‌گیرد (فرنک و لارسن ،1972،ص3).در یک عبارت ساده، ارتباطات را می‌توان تبادل اطلاعات و انتقال معنی دانست (کتز و کن ،1969،ص223).

اثربخشی در ارتباطات میان فردیارتباطات میان فردی همچون اشکال دیگر رفتارانسانها، می‌تواند در دو حد غایی بسیار اثر بخش و بسیار غیر اثر بخش مطرح شود. به احتمال بسیار فراوان هیچ رفتار متقابل انسانی نمی تواند کاملاً موفقیت آمیز و یاکاملاً شکست و ناکامی باشد. می‌تواند بهتر شود و در مقابل، احتمال بدتر شدن آن نیز می‌رود. ویژگیهای زیر به طور معنی داری بر اثر بخشی ارتباطات میان فردی تأثیر دارند:گشودگی: مفهوم کیفی گشودگی، حداقل در سه جنبه اساسی ارتباطات فردی، خود را بروز می‌دهد. اول فرستنده پیام در ارتباطات میان فردی باید فردی باشد، که خود را در مقابل طرفهای ارتباطی خود بگشاید و با یک گشودگی نسبی با آنها مواجه شود. به عبارت دیگر، هر کس می‌تواند بخش عظیمی از اطلاعات مربوط به خود را که می‌تواند در فراگرد ارتباطات میان فردی مؤثر واقع شود، مخفی کرده و در نتیجه فراگرد ارتباطی را از مسیر طبیعی خود خارج سازد. دومین جنبه از گشودگی اشتیاق فرستنده پیام یا مبدأ ارتباطی به وانمود کردن و بروز دادن صادقانه محرکات وارد بر خود است و اینکه براو چه تأثیری نهاده اند. اغلب انسانها علاقمندند که دیگران در مقابل گفته‌ها و یا اعمال آنها عکس العمل واضحی از خود نشان دهد. سومین جنبه از گشودگی که برای اولین بار توسط «آرتور بوچنر» و «کلیفورد کلی» مطرح شده است با مفهوم تملک احساسات و تفکرات مرتبط است. و چنین تعبیر می‌شود که شخص مورد نظر احساسات و تفکرات خود را که کاملاً در اختیار اوست و خود به آنها کاملاً واقف است و مسئولیت آن را عهده دارد به اطلاع دریافت کننده پیام برساند.همدلی: شاید یکی از دشوارترین جنبه‌های کیفی ارتباطات به کارگیری همدلی در یک رابطه متقابل است. همدلی یعنی فرستنده پیام و گیرنده پیام هر دو به یک احساس یگانه دست یافته‌اند. سه گام برای به کارگیری و بالا بردن مهارتهای مربوط به همدلی عبارتند از: نخستین گام، پرهیز از قضاوت و ارزیابی رفتار طرف مقابل است. دومین گام درک احساسات و عواطف طرف مقابل است. درک خواسته‌ها و نیازها، آمال، تواناییها، تجارب، بیمها و هراسهای طرف مقابل، ما را بر آن می‌دارد که او را بهتر بشناسیم و پی به احساسات و عواطف او ببریم و بتوانیم با او بهتر همدلی کنیم. گام سوم، باید بکوشیم آنچه دیگری براساس نگرش و توانایی خود تجربه کرده است مانیز تجربه کنیم. مهم است که بدانیم این تجربه می‌باید براساس نگرش و احساسات او باشد نه آنچه خود می‌اندیشیم. خود را کاملاً در جای او و به جای او قرار دادن و نقش او را ایفا کردن ما را بر آن می‌دارد که او را بهتر درک کنیم.حمایتگری: یک رابطه میان فردی مؤثر و قابل اتکاء


دانلود با لینک مستقیم


تاثیر موانع ارتباط فردی بر تعارض سازمانی

تحقیق و بررسی در مورد بررسی تطبیقی حقوق و آزادیهای فردی در نظام 8 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد بررسی تطبیقی حقوق و آزادیهای فردی در نظام 8 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

دانشگاه آزاد اسلامی زنجان

مرکز تحصیلات تکمیلی

درس: حقوق اساسی تطبیقی

استاد: آقای دکتر مجید بزرگمهری

موضوع گزارش: بررسی تطبیقی حقوق و آزادیهای فردی در نظام

پژوهشگر : مریم شالچیان

دانشجوی سال: اول کارشناسی ارشد

رشته: علوم سیاسی

نیمسال دوم تحصیلی 85-1384

فهرست مطالب

مقدمه

فصل اول

قسمت اول

الف:کلیاتی درباره حقوق وآزادی فردی

1-تعریف حقوق فردی

2-انواع حقوق فردی

3-بحث تطبیقی در آزادی فردی

4-تعریف آزادی فردی

ب:انواع آزادی عملکرد فردی

1-حق حیات

2-امنیت

3-آزادی ومصنویت مسکن

4-تعرض ناپذیری مکاتبات

5-آزادی رفت وآمد

6-آزادی اندیشه

7-آزادی گردهمایی

فصل دوم

قسمت اول:

الف:بررسی قانون اساسی فرانسه در باب حقوق وآزادیهای فردی

1-اعلامیه ها وقوانین اساسی مطروحه از جمهوری اول تا سوم فرانسه

2-اصول ومحورهای قانون اساسی جمهوری چهارم مقدمه –اصول ومبانی

3-کلیات قانون اساسی جمهوری پنجم

4-اصول ومحورهای قانون اساسی جمهوری پنجم

ب:بررسی قانون اساسی ایران در باب حقوق وآزادیهای افراد:

-نتیجه گیری

-فهرست منابع

مقدمه:

زمزمه سرود آزادی چنان طبیعی ودلنواز است که تاریخ آغاز آن را باید زمان خودشناسی انسان شمرد: در روایت آفرینش آدم، خودآگاهی انسان با انتخابی سرگرفت که به مکانات آن از فردوس برین رانده شد و در کره خاکی ماوی گزید.

داستان تقدیس آزادی را در نوشته های حکیمان ومعلمان تاریخ فراوان می بینیم.

در فلسفه کانت، آزادی از مقوله هایی است که در عقل عملی بی هیچ واسطه به آن می رسد و ارزش والا وحیاتی آن را تصدیق می کند.

از اندیشمندان و حکیمان دیگری که پس از کانت به ارزش آزادی و اثر آن در جهان هستی پرداخته اند باید از هگل نام برد: شاید در قطر هیچ فیلسوفی به اندازه هگل آزادی ارج و ارزش ندارد. هگل رسیدن به آزادی را هدف جهان خلقت می داند.

ارزش آزادی قراردادی واعتباری نیست، ارزشی است معقول که برجهان تحمیل شده است.آزادی ضرورت است نه اختیار.

در دوران معاصر، به ویژه آزادی افراد در جنبه های مختلف ، به عنوان حیاتی ترین


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد بررسی تطبیقی حقوق و آزادیهای فردی در نظام 8 ص

رابطه هوش هیجانی و عزت نفس

اختصاصی از یارا فایل رابطه هوش هیجانی و عزت نفس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

عامل 1) هوش درون فردی ( Intelligence Intrapersonal ) به توانایی تشخیص و درک احساسات شخصی, بیان احساسات, عقاید و افکار و دفاع از حقوق فردی به روشی غیر مخرب و رها بودن از وابستگی هیجانی اطلاق می شود . و خود آگاهی هیجانی (  باز شناسی و فهم احساسات خود) , جرات ( ابراز احساسات , عقاید , تفکرات و دفاع از حقوق شخصی به شیوه ای سازنده ) , خود تنظیمی ( آگاهی , فهم, پذیرش و احترام به خویش ) , خودشکوفایی( تحقق بخشیدن به ایتعدادهای بالقوه خویشتن) و استقلال ( خود فرمانی و خود کنبرلی در تفکر و عمل شخص و رهایی از وابستگی هیجانی) را در برمی گیرد. عامل 2)  هوش بین فردی ( Intelligence Interpersonal ) به معنی توانایی همدلی یعنی آگاهی, درک و ارزیابی احساسات دیگران است. ارتباط بین فردی به معنی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش دو طرفه ( شامل ابراز و دریافت محبت) است. همچنین هوش بین فردی بالا , مسئولیت پذیری اجتماعی بالارا هم به دنبال دارد. عامل 3) قابلیت انطباق( Abaptadility ) : انطباق یا سازگاری شامل مساله گشایی ( تشخیص و تعریف مسایل , همچنین ایجادی راهکارهای موثر) , آزمون واقعیت( ارزیابی مطابقت میان آنچه به طور ذهنی و آنچه به طور عینی تجربه می شود ) و انعطاف ( تنظیم هیجان, تفکر و رفتار به هنگام تغییر موقعیت و شرایط ) می باشد.عامل 4) کنترل استرس (  Control Stress ) :شامل توان تحمل حوادث ناخوشایند و شرایط استرس زا و نیز مقاومت , به تاخیر انداختن یا انکار یک تکانه, سائق یا وسوسه برای عمل کردن است. عامل5) خلق عمومی ( Moob General ) : توانایی رضایت از زندگی , شاد بودن و داشتن نگرش مثبت یا مشخص در همه شرایط حتی در زمان بد شانسی.

خرده مقیاسهای پانزده گانه نیز عبارتند از : 1) خودآگاهی هیجانی (Awareness Self Emotional  ):توانایی شناخت احساسات خود, تفکیک آنها, آگاهی از احساس خود و دلایل ظهور این احساسات. 2) قاطعیت( Assertiveness ) : توانایی بیان احساسات , عقاید و افکار خود و دفاع از حقوق خود به روش منطقی , غیر مخرب و بدون فحاشی که شامل 3 بعد است: توانایی بیان احساسات ( پذیرش خشم, صمیمیت و ... و ابزار آن ) توانایی بیان آشکار عقاید، افکار و باورهای خود ( خوش آیند و ناخوشایند) و اتخاذ تصمیم راسخ و روشن , حتی اگر با محروم شدن از بعضی امتیازات همراه باشد. توانایی پایداری و مداومت برای احقاق خق خود , افراد قاطع و جرات مند کمرو و خجالتی نیستند. آنها می توانند احساسات خود را واضح , روشن , مستقیم و بدون خشونت و پرخاشگری ( فیزیکی یا کلامی ) ابراز کنند. 3) حرمت نفس( Regarb Self ) : حرمت نفس در واقع توانایی احترام به خود و پذیرش خود به عنوان فردی ارزشمند, احترام به هود و دوست داشتن خود آنگونه که هستیم و پذیرش جنبه های مثبت و منفی قابلیت ها و محدودیتهای خود است. در بخث هوش هیجانی با مفاهیمی چون امنیت, اعتماد به نفس , خود باوری و احساس ارزشمندی نسبت به خود سروکار داریم . اعتماد به نفس و عزت نفس با خود باوری و هویت رشد یافته ارتباط کامل دارند. بنابراین شخص صاحب حرمت نفس, احساس خشنودی و رضایت از خود داشته و فرد فاقد آن احساس بی لیاقتی و حقارت می کند.4) خود شکوفایی ( Actuali selfzation)  : خود شکوفایی مستلزم شناخت توانمندی های بالقوه در فرد و سپس رشد و شکوفایی انهاست. این بعد از هوش هیجانی , راهی برای غنا و معنی بخشیدن به زندگی فرد است. تلاش برای شکوفا کردن استعدادهای بالقوه از طریق اهداف شخص و با گذشت عمر قابل دستیابی است. خود شکوفایی فرایندی مستمر و پویا برای کسب حداکثر رشد توانایی ها , قابلیت ها و استعدادهاست. خود شکوفایی رسیدن از خود واقعی به خود ایده آل است. شناخت خود, پذیرش و رضایت از خود وخود باوری و آنگاه تلاش برای رسیدن به آنچه باید باشیم مسیر ما در رسیدن به خود شکوفایی است. 5) استقلال (Inbepenbence  )  : استقلال یعنی توانایی خود هدایتگری و خود کنترلی در فکر و عمل و عدم وابستگی عاطفی افراد مستقل در برنامه ریزیها و تصمیم گیریهای مهم متکی به خود هستند البته پیش از تصمیم گیری , در جستجوی نقطه نظرات دیگران نیز هستند و در تصمیم


دانلود با لینک مستقیم


رابطه هوش هیجانی و عزت نفس