مشخصات این فایل
عنوان: تحول تمدن های مختلف و انگیزة فراز و نشیب آن ها
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 54
این مقاله درمورد تحول تمدن های مختلف و انگیزة فراز و نشیب آن ها می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله تحول تمدن های مختلف و انگیزة فراز و نشیب آن ها خوانید :
فرم در هنرهای مصور
فرم معماری: معماری عبارتست از توده مواد موجود در فضا، این مواد، به صورت یک یا چندین حجم مجوف در آمده اند و فضای توخالی داخلی آنها جای فعالیت انسانیت- بجز موارد بسیار نادر، معماری هنری نیست که فقط بخاطر خودش، یعنی بی هیچ هدفی بوجود آمده باشد.... برعکس، ساختمان هربنا، نه تنها بخاطر فعالیت های خاص انسانی است بلکه فرم و نقشة هر بنا نیز این فعالیت های خاص را در نظر گرفته و بر طبق آن ابداع شده است.... مثلاً اگر خانه ای برای جمعیت زیادی در نظر است، اگر معبدی، یا ایستگاه راه آهن و یا کارخانه ای در نظر است ساخته شود، فضاهای داخلی وسیع جهت ارضای این هدفها لازم است... اگر در نظر است اداره ای واجد اطاقها و دوایر کوچک احداث شود، و یا نقشة خانة کوچکی محل نظر معمار می باشد، در این صورت فضای داخلی به قسمتهای مجزا و کوچک تقسیم خواهد شد.
در ساختمان بنا، علاوه بر فضا، جنس مواد نیز موضوع مهم و اساسی است، و نقشة بنا، می باید متناسب با مواد متشکله بنا باشد... مواد مهم در معماری عبارتند از: سنگ- آجر- خشت- کاشی- چوب- شیشه- فولاد- سیمان – تخته سه لایی- مواد پلاستیکی و غیره- هر کدام از این مواد دارای دوام، استحکام، کشش، اندازه. رنگ و نمای مخصوص بخود می باشد.
موضوع مهم دیگر در معماری، جای بناست- نقشة یک بنا، در شهری پر جمعیت، با نقشه یک بنا در روستا، یا ییلاق، تفاوت می یابد... ساختمانی در دشت، با ساختمانی در دامنة کوه، با فراز یک تپه متفاوت خواهد بود، و آب و هوای سرد یا گرم ، در اصول معماری و شکل بنا بی شک مؤثر است.
حال که هدف، مواد، و جایگاه بنا را عوامل مهم و مورد نظر معمار دانستیم، باید ببینیم بنا چگونهه برپا می شود؟- شک نیست که ابتدا نقشة ساختمان را با در نظر گرفتن هدف آن، و مواد متشکله و مکان آن طرح می کنند... این نقشه، بدو وسیله اجار می گردد اول وسایل ماشینی و مادی، دوم وسایلی که باعث زیبایی بنا می شوند، یعنی هدفهای زیبا شناسی.
وسایل ماشینی و مادی، عبارت از وسایلی هستند که بنا را برپا می دارند، و مواد را با در نظر گرفتن خواص فیزیکی آنها از قبیل: وزن- فشار- و مقاومت، طوری با هم هم آهنگ بکار می برند که در نتیجه، بنا دارای تعادل و استحکام گردد.
از نظر مادی، چهار نوع ساختمان امکان دارد: طاق افقی- طاق ضربی سیمانی- و فولادی.
در بنای معمولی، آجر ی اسنگ، یا خشت، به صورت جرز ساخته می شوند و به وسیلة طاقی افقی به هم اتصال می یابند و فضای خالی میان جرزها را با آستانه ها و پنجره ها و یا درها بر می کنند اما چون فضای خالی محدود است. و بستگی دارد به نوع و جنس مواد ساختمان و از طرف دیگر مقاومت و استحکام این نوع طاق کم است، این طرز ساختمان معمولاً برای بناهای متوسط و کوچک متناسب است، اما به عکس، طاق هلالی یا ضربی، استحکام و نیروی مقاومت بیشتر دارد و می توان برای بناهایی که (اشل) یا معیار وسیع تری دارند از آنها استفاده کرد، طاق ضربی یا هلالی عبارتست از در آوردن فضایی خالی و هلالی به کمک قطعات سه گوش سنگ، ابتدا اسکلت طاق هلالی با چوب ساخته می شود و هلال سنگی به اتکای هلال چوبی مزبور ساخته و تکمیل می گردد.... فایدة مهم طاق ضربی اینستکه فشار، یا بار سقف و ساختمان، فقط به طور عمودی بر آن تحمیل نمی گردد بلکه این فشار پخش می شود و بنابراین می توان بار سنگین تری بر دوش این طاق هلالی گذاشت... قدرت مقاومت طاق ضربی از طاق افقی بسی بیشتر سات.
در ساختمان سیمانی، ابتدا اسکلت مجوفی ساخته میشود. و دوغ آب سیمانی درون این اسکلت ریخته می شود، وقتی این مایع غلیظ سفت شد، اسکلت را بر می دارند و در نتیجة بنایی محکم و سخت، با نیرو و دوام زیاد و مصالح یک جنس بوجود می آید.
بنای فولادی، یعنی آنکه اسکلت بنا را با تیرهای فولادی استوار می سازند – استحکام این فلز به حدی است که می تواند قسمتهای مختلف بنا را از کف اطاق تا سقف بر پا بدارد، بنابراین نیازی به شمعک و جرز و غیره نیست، و اگر دیوار و یا پوشش بکار می برند برای تعادل بنا نیست بلکه برای حفاظت و مجزا ساختن قسمتهای مختلف بناست.
فولاد معمولاً با شفتة سیمانی با هم استعمال می شوند، یعنی فولاد، یا آهن را از وسط قطعة سیمانی رد می کنند و این قطعات را برای استحکام پی به کار می برند...یکی از مهمترین فواید فولاد در ساختمان، تیرهای فولادیسات، یعنی شاه تیرهای افقی که یک سر آن به شمعک، یا سنون، یا پی وصل است، نیروی این شاه تیرها برای نگاهداری کف ها و دیوارها کافی است. اما چون مستلزم به کار بدن شمعک ها و یا ستون های بسیاری است منظرة بنا را خراب می کند و به علاوه وحدت و هم آهنگی بنا را با فضای خارج به هم می زند.
هر چند ساختمان شایسته، و بکار بردن مصالح بجا، در معماری اهمیت دارد، اما همه اینها کافی نیست که بنایی زیبا بوجود آید.... مهم در معماری این است که معمار با امکانات مادی، یعنی با فضا ها واحجامی که مواد ماشینی و مادی در اختیار او می گذارد چگونه رفتار می کند، چگونه احجام و فضاها را به یکدیگر مربوط و متناسب می سازد.... این تناسبات و اندازه های معقول و مربوط، عوامل زیبایی بنا بشمار می آیند و نظر را جلب می کنند- حکومت و تسلط با زیبایی است... احجام عمودی و سر به فلک کشیده نفس را در سینه حبس می کنند و روح آدمی را به علو می خوانند و نظر را به بالا می کشانند ( مانند: آسمان خراش R.CA این بنا در سال 1932 در میدان راکفلر نیویورک ساخته شده است) احجام افقی چشم و روح و آرامش می بخشند مانند: « رابی هاوس» Robie house در سال 1980 تا 1909 در شیکاگو بنا گشته است.) و ترکیب احجام مکعب، و نیم کروی، آرامش و عظمت را القاء می کنند، مانند : مسجد ایاصوفیه یا مسجد شیخ لطف الله.
شک نیست که سطوح این بناها با درها و پنجره ها زینت شده اند و یکنواخت و یک پارچه نیستند- درها و پنجره ها نوید نور و روشنایی هستند، نوری که به بنا می تابد و از خلال درها و پنجره ها به درون می تابد تزیینات برونی و درونی را جلوه می بخشد.نور، خود با سایه ها و روشنایی ها که بر نمای بنا ایجاد می کند، هزار نقش بدیع می آفریند.
آیا این درها و پنجره ها چگونه تعبیه شده اند، و در عین فایدة عملی، بنا را چگونه تزیین کرده اند؟.... آیا با هم در موازنه اند؟.... آیا بعکس قرینة یکدیگر نشده اند و در نتیجه بنا را با زوایه های برجستة حیرت آوری تزیین نکرده اند؟... آیا پنجره ها عمودی ساخته شده اند یا افقی؟...آیا این اشکال و خطوط افقی و عمودی درسراسر بنا تکرار گشته اند؟... آیا زینتی خاص، مانند سردرهای هلالی یا مثلث شکل،پنجره ها را احاطه کرده اند، آیا ساختمان، با حجاری و یا گچ بری و نقش برجسته تزیین شده است، و این حجاریها حرکت را به وسیلة درهم شکستن نور و ایجاد سایه ها و روشنیها به ذهن بیننده القاء سمتی است؟ ... آری، جهت خطوط، سایه روشن. رنگ و جنس مواد و ارتباط این عوامل با یکدیگر است که زیبایی بنا را تکمیل می کنند... در ساختمانی که از یک نوع مصالح ساخته شده است وحدت و استحکام احساس می گردد.- در بنایی که مصالح گوناگون بکار رفته است، زندگی و جنبش احساس می شود، مصالح متضاد مانند: سنگ، آجر، چوب، گچ، مرمر، برنز، فولاد، شیشه و سیمان وقتی به نیروی ذوق و هنر ترکیب شوند ایجاد نشاط و حرکت می کنند.
فرم مجسمه سازی مجسمه سازی مانند معماری هنر مربوط به فضا و حجم است، مجسمه سازی ترکیب احجام در فضا و مکان می باشد، اما بر خلاف معماری، شرط مهم در مجسمه سازی ترکیب احجام در فضا و مکان می باشد، اما بر خلاف معماری، شرط مهم در مجسمه سازی اینست که فقط از خارج دیده می شود، یعنی نمای خارجی آن اهمیت دارد- در معماری نمای خارج و داخل، هر دو مهم است. غالب مجسمه ها. مخصوصاً غالب مجسمه های سنگی و چوبی تو پر می باشند.
اساساً مجسمه سازی یعنی شکل بخشیدن به توده مواد، و این شکل، بستگی به فضای اشغالی و مکان مجسمه دارد. مجسمه سازی که، با یک قطعه بزرگ سنگ، یا چوب، سروکار دارد، می تواند داخل مجسمه را پر نگاهدارد، و در این صورت مجسمة او وزین و سنگین خواهد گشت.... همچنین می تواند داخل آن را خالی کند.
در مجسمه های برنزی، فرم اصلی، با در نظر گرفتن احجام و فضای مورد نظر از گل ریخته می شود- تمام مجسمه ها خواه از سنگ یا از گل ساخته شده باشند، هنرساختمان مواد احجام حدود و سطوح در آنها ملحوظ است و زیبایی خود را مرهون مقیاس های متعادل و متناسب، سادگی وم وضوح و عظمت می باشند.. این هنر، بر خلاف معماری، معمولاً منحصر است به هیاکل آدمی و حیوانات... محدود بودن موضوع در مجسمه سازی باعث می شود که هنرمند هم خود را مصروف نهایت کمال اثر خود بنماید.
کمال اثر، در مجسمه سازی هدف پیچیده ایست که عوامل بسیاری در ارضای آن دخالت دارند- مهمترین عوامل متشکله حجاری عبارتند از: فرمهای اصلی، مواد، مرحلة عمل و ساختن و پرداختن، هدف و مکان.
بطور کلی سه نوع حجاری موجود است: تما برجسته یا (گرد)relier Piein برجسته Relief و گود Lntaille.
مراد از مجسمة تمام برجسته، مجسمه های سه بعدی است که از تمام جهات دیده می شوند- مقصود از برجسته، اشکالی است که به زمینه چسبیده اند. اگر برجستگی این اشکالی زیاد باشد آنها را « بیش برجسته» یا «هورلی یف» Haut-relief گویند و اگر نیم برجسته یا کم برجسته باشند، آنها را (بارلی یف) Bas-relief می نامند.
نوع گود که از نوع دیگر کمتر معمول است، عبارتست از: حک اشکال در زمینه، بسته به جنس موادی که در مجسمه سازی بکار می رود، مرحلة عمل در این هنر تفاوت می یابد... می توان مجسمه را از مادة سخت تراشید، یا می توان از گل نرم مجسمه ساخت و بعد آن را درکوره گذاشت و لعاب داد ویا می توان به وسیلة فلزات، مجسمه ساخت- از نظر هدف، ممکن است مجسمه یا نقش، برجسته برای تکمیل بنایی و از جنس مواد متشکلة همان بنا ساخته شده باشد، و در این صورت، هنر حجاری در خدمت هنر معماری است- اما بسیاری از مجسمه ها به وجهی مستقل و تنها و بدون ارتباط با مکان خاث و بنایی معین بوجود آمده اند... این موضوعیعنی«مجسمه به خاطر خودش- یا مجسمه سازی است، زیرا این راتباط ها وعدم ارتباط ها، در فرم مجسمه تأثیر می کند... ضمناً باید دانست که این تقسیمبندی ها و قضاوتها. صددرصد قطعی نیست زیرا تکیه کردن به قواعد و قوانین همیشه مانع ادراک و ابراز نظر شخصی می گردد.
اینک مجسمه های گرد را از نظرهای مختلف مورد ملاحظه قرار دهیم... ابتدا به تراش و مواد آن توجه کنیم: سنگ ماده ایست جهانی که همواره وجود داشته است و وجود هم خواهد داشت- این ماده سنگین، سخت، سرکش و متمرد است و هر چند که شکننده هم می باشد، لیکن بادوم و محکم است- می توان آنرا به اشکال گوناگون و با اندازه ها و مقیاسهای بی شمار درآورد. و آنقدر آزمود تا بفرم اصلی و مورد نظر برسد..... زمینة سنگ، یعنی سطح ملموس آن ممکن است لطیف، خشن، براق و صیقلی یا مخطط و شیار دارد باشد.
....
بخشی از فهرست مطالب مقاله تحول تمدن های مختلف و انگیزة فراز و نشیب آن ها
مقدمه
فرم های هنر
فرم در هنرهای مصور
دانلود مقاله تحول تمدن های مختلف و انگیزة فراز و نشیب آن ها