سال ۱۹۱۶ میلادی، دولتهای بریتانیا و فرانسه در مذاکراتی پنهانی – با نظر مثبت روسیه – طرحی برای تقسیم قلمرو حکومتی امپراتوری عثمانی به مناطق 'تحت نفوذ' آماده کردند که بعدها به نام دو نماینده بریتانیایی و فرانسوی به تفاهم نامه سایکس-پیکوت (Sykes-Picot) مشهور شد. اگرچه این طرح هیچگاه به اجرا در نیامد، اما مقدمهای شد برای تقسیم نهایی سرزمینهای مسلمان نشین عثمانی میان فرانسه و بریتانیا که سرانجام پس از شکست این امپراتوری در پایان جنگ جهانی اول به سال ۱۹۱۸ میلادی رخ داد.
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 275 صفحه می باشد.
فهرست مطالب:
پیشگفتار 5
فصل اول : کلیات تحقیق 6
مقدمه: 6
2. انگیزه نگارش تحقیق : 14
3. اهداف تحقیق : 14
4. اهمیت تحقیق : 15
5. قلمرو تحقیق : 16
6. پیشینه و تاریخچه موضوع تحقیق : 16
7. سؤال اصلی تحقیق : 21
8. فرضیه اصلی تحقیق : 21
9. تعریف متغیرها، مفاهیم و عملیاتی کردن : 21
10. روش تحقیق : 24
11. سازماندهی تحقیق : 24
12 . موانع و مشکلات تحقیق : 26
منابع فصل اول 28
فصل دوم: دیدگاه های نظری : مباحث امنیت ملی و ژئواستراتژی 30
مقدمه بحث نظری 31
رهیافت آرمانگرایانه به امنیت ملی : 37
رهیافت واقع گرایانه به امنیت ملی : 38
امنیت از دیدگاه رئالیسم : 44
مسئله امنیت اسرائیل در پرتو رئالیسم : 49
محدودیتهای جغرافیایی و فقدان عمق استراتژیک اسرائیل : 54
تأثیر عامل جغرافیا بر قدرت و امنیت کشورها : 55
الف – وسعت کشورها و اثرات امنیتی آن : 56
ب – موقعیت کشورها و اثرات امنیتی آن : 57
جغرافیای اسراییل و اثرات امنیتی آن : 57
الف – ارزیابی اسرائیل از نظر وسعت جغرافیایی : 58
چکیده فصل دوم : 65
منابع فصل دوم: 68
فصل سوم: تاریخچه تاسیس اسرائیل و تکوین مناقشه اسرائیل و فلسطین 73
فلسطین و ارتباط تاریخی اقوام گوناگون با این سرزمین : 74
نخستین کنگره : 81
سازمان صهیونیسم : 86
اعلامیه بالفور : 88
مبارزات اعراب : 91
عزالدین قسام: 92
پایان قیمومت انگلستان: 101
جنگ1948 : 102
جنگ 1973 : 108
دکترین امنیتی اسرائیل : 116
عوامل مؤثر بر استراتژی امنیت ملی اسرائیل: 120
د. عوامل اجتماعی : 123
تأثیر اصول صهیونیسم برامنیت ملی اسرائیل: 124
تغییرات محیط امنیتی : 126
- تقویت بازدارندگی متقابل : 126
- راهبردهای دفاعی : 127
- اتحادهای منطقه ای : 127
چکیده فصل سوم : 128
منابع فصل سوم: 132
فصل چهارم: گفتار اول : شناخت دیدگاهها ی احزاب لیکود و کارگر گفتار دوم :پیشینه و روند مذاکرات صلح و بررسی عملکرد احزاب کارگر و لیکود در قبال فرایند صلح 142
جریان شناسی سیاسی در اسرائیل : 143
حزب لیکود : 145
حزب لیکود و مسأله صلح با فلسطین: 149
حزب کارگر: 151
طرح شیمون پرز: 154
طرح صلح فهد : 155
- آزادی عبادت برای کلیه مذاهب در اماکن مقدس . 156
طرح فاس : 156
طرح صلح ریگان : 157
طرح مبارک : 158
کنفرانس صلح مادرید: 162
قرارداد صلح غزه – اریحا ( اسلو 1 ) : 163
رأی دیوان دادگستری بین المللی : 179
طرح شارون مبنی بر خروج از غزه : 180
چکیده فصل چهارم : 182
منابع فصل چهارم 185
فصل پنجم: بررسی تأثیر رویکرد سنتی برتشکیل دولت مستقل فلسطینی 190
الف – مفهوم دولت : 191
ب – عناصر متشکله دولت : 192
1 . مردم یا جمعیت ( ملت ) : 192
- قوانین طبیعی . 196
مسئله دولت مستقل فلسطینی : 198
- مسئله بیت المقدس (قدس): 203
- مسئله شهرکها : 209
- مسئله پناهندگان : 212
اما چرا قطعنامه 194 الزام آور است؟ 213
چکیده فصل پنجم : 218
منابع فصل پنجم 222
Appendixes 236
متن کامل قرارداد غزه – اریحا : 236
ماده 1 – هدف مذاکرات : 236
ماده 4 – دامنه حاکمیت : 237
ماده 6 – انتقال مقدماتی قدرت و مسئولیتها : 238
ماده 7 – موافقتنامه انتقالی : 238
ماده 8 – امنیت عمومی : 239
ماده 9 – قوانین و مقررات نظامی : 239
ماده10 – کمیته تماس مشترک فلسطینی – اسرائیلی : 239
ماده 11 – همکاری فلسطینی – اسرائیلی در زمینه های اقتصادی : 239
ماده 12- ارتباط و همکاری با اردن ومصر : 240
ماده 13 – تجدید آرایش نیروهای اسرائیلی : 240
ماده 14 – عقب نشینی اسرائیل از نوار غزه و منطقه اریحا : 240
ماده 15 – تصمیمات و اختلافات : 241
ماده 16 – همکاری اسرائیلی – فلسطینی در طرحهای منطقه ای : 241
ماده 17 – موارد متفرقه : 241
پیوست شماره 1 - 242
پروتکل مربوط به نحوه و شرایط انتخابات : 242
پیوست شماره 2 - 242
پیوست شماره 3 – 244
پیوست شماره 4 - 246
متن کامل توافقنامه« وای پلانتیشن» : 247
قطعنامه 242 شورای امنیت( 22 نوابر 1967 ) 256
کتابنامهمنابع و مآخذ: 262
منابع و مآخذ: 263
منابع انگلیسی: 263
منابع فارسی: 266
کتب: 266
مقالات: 271
پیشگفتار
رساله حاضر ، گامی است در تداوم گامهایی که در جهت شناخت یکی از مهمترین مسائل خاورمیانه برداشته شده است.موضوعی که با سابقه ای در حدود نیم قرن به عنوان یکی ازمناقشه برانگیزترین مسائل منطقه خاورمیانه و جهان ، مطرح می باشد .
محققین و کارشناسان از زوایای مختلفی به بررسی ابعاد متنوع این موضوع پرداخته اند و هرکدام ،علل و دلایل ناکامی طرحهای صلح میان اسرائیل و فلسطین را از دریچه ای، به نظاره نشسته و تحلیل نموده اند. نگارنده نیز از زاویه ای خاص به تحلیل این موضوع پرداخته و در پرتو بازشناسی رویکرد سنتی امنیت ملی اسرائیل در خصوص مسائل مورد مناقشه طرفین،فرایند شکل گیری دولت مستقل فلسطینی را بررسی میکند .
قطعاً پرداخت به موضوع از زاویه ای خاص به معنای نگرشی یکسویه به مسئله نبوده و صرفا ً به منظوربسط و گشایش رویکردها و زوایایی دیگر به موضوع می باشد .
این رساله، آغازی است برای گام نهادن در فضای تحقیقات و کسب معرفت علمی و لذا تهی از اشکال نبوده و به معنای پایان کار نخواهد بود
فصل اول : کلیات تحقیق
مقدمه:
اصل حق مردم در تعیین سرنوشت و به دست آوردن استقلال ملی خود ، پیامد منطقی به رسمیت شناختن آزادی بشر و تفکر ملی است . این اصل بعد از جنگ جهانی اول به صورت رسمی در روابط بین المللی مطرح شد. در آن ایام آنچه درمورد حق تعیین سرنوشت واستقلال ملی در میثاق جامعه ملل و در حقوق بینالملل گنجانده شده بود ، چیزی نبود جز اصلی که به صورت ترجیحی و آن هم به طور تقریبا انحصاری در اروپا به کار بسته می شد . اما آنچه در این مورد در منشور سازمان ملل متحد در ماده اول ( بند 2 )و ماده هفتا د و سه قید شده بود ، به کمک کارهای سازمان ملل ، از سال 1952 و به خصوص از سال 1960 ، به صورت یک اصل بنیادی حقوق بین الملل با کاربرد وسیع جهانی و به منزله ضابطه مسلم حقوق بین الملل در آمده است .
امروزه علیرغم کمرنگ شدن حاکمیت دولتهای ملی ، حق تعیین سرنوشت و استقلال ملی دو مفهومی هستند که هم عرض یکدیگرشناخته می شوند،بطوریکه استقلال ملی محملی برای تحقق حق تعیین سرنوشت ملل تلقی می شود. یکی از نخستین کسانی که به صورت جدی به این مهم پرداخته ، «آلفرد کوبان» است . او در مطالعات خود به اینواقعیت رسیده است که در سیاست تئوری و عمل هرگز جدا از هم نیستند و زمانی که «ناسیونالیسم» تحت تأثیر تئوری حق تعیین سرنوشت به عنوان اساس نظم نوین بینالمللی اعلام شد، مسائلی به سبب تلقی یک چنین جدائی بروز کرد. بر همین اساس کوبان هیچگونه تردیدی درمشاهده هم عرضی میان استقلال ملی و حق تعیین سرنوشت ندارد.
سابقه ملی گرائی و شکل گیری هویت ملی فلسطینی به زمان قبل از قیمومیت بریتانیا بر می گردد . به عبارت دیگر یرای جستجوی ریشه های ناسیونالیسم فلسطینی باید به تاریخ دولت سازی امپراطوری عثمانی، که فلسطین زمانی جزئی از آن بود، توجهی ویژه شود .نیاز امپراطوری عثمانی برای سازماندهی نوین خود و متعاقبا توسعه سیستم آموزشی ،ازرهگذر رشد تضادهای میان نخبگان ترکان عثمانی و نخبگان پیرامونی، موجب به وجودآمدن بنیادهای حس ملی گرائی و هویت ملی نوین در میان اقوام مختلف این امپراطوری شد. بر همین اساس تولد هویت ملی فلسطینی را،آنگونه که برخی آثار جدید خصوصا با گرایشات صهیونیستی استدلال می کنند، نمی توان به مسئله مقابله با صهیونیسم تنزل داد.
تولد هویت ملی فلسطینی در دوران امپراطوری و تکامل آن در دوران قیمومیت بریتانیا و تضاد آن با صهیونیسم، موجب شد تا سازمان ملل در هنگام صدور قطعنامه 181 مصوب سال 1947 ، هویت ملی فلسطینیان و حق آنها در تشکیل دولت ملی مستقل را به رسمیت شناسد و رأی به تقسیم فلسطین دهد. با استناد به این قطعنامه و سایر قوانین اصولی بین المللی ، از جمله منشور سازمان ملل و اعلامیه حقوق بشر، موجودیت هویت ملی فلسطینی امری مسلم و انکارناپذیر است که باید در قالب یک دولت ملی مستقل و حاکم تجلی یابد.
قطعنامه های 181 مجمع عمومی و 242 و 338 شورای امنیت سازمان ملل از آن جهت مهم هستند که محدوده سرزمینی دولت موعود فلسطینی را مشخص می کنند. بر طبق قطعنامه های مذکور ، کرانه باختری، نوار غزه و قسمت شرقی بیت المقدس،مناطقی اشغالی به حساب می آیند واسرائیل باید آنهارا تخلیه نموده و به اقتدار فلسطینی اعاده نماید. ازاینرو این مناطق را باید به عنوان قسمتی از سرزمین دولت فلسطینی به شمار آورد و عدم تخلیه آن ویا تکه تکه کردن آن از طریق تخلیه ناقص و تضمین تداوم موجودیت شهرکهای یهودی، به مثابه فقدان عناصر لازم برای تشکیل دولت فلسطینی و متعاقبا نقض استقلال خواهد بود. همچنین اسرائیل باید بر طبق این قطعنامه ها از ادعاهای خود بر منابع زیر زمینی این مناطق به ویژه آب و کنترل هوایی آن مناطق دست بردارد . چرا که زیر زمین و فضا نیز از جمله قلمرو سرزمینی یک دولت به شمار میآید. ملت فلسطین باید در این سرزمین به طور آزادانه و بدون دخالت خارجی ( اسرائیل ) سازمان سیاسی مخصوص خودشان را به وجود آورند تا اراده خود را در قالب آن جاری ساخته و حق تعیین سرنوشت خود را تحقق بخشند. لازمه تحقق این فرایند ، بازگشت خیل عظیم پناهندگان فاقد تابعیت دولت مشخص از خارج است و این چیزی است که حقوق بین الملل نیز صراحتا بر آن تأکید نموده است . عدم امکان بازگشت پناهندگان و عدم توانائی آنها در به دست گرفتن حق تعیین سرنوشتشان و بالاخره تداوم بلا تکلیفی و آوارگی آنها ، به منزله گسیختگی انسجام ملی مردم فلسطین و متعاقبا نقصان یکی از عناصر تشکیل دهنده دولت ملی یعنی «مردم یا جمعیت » خواهد بود،چرا که عصاره اصلی این عنصر،تجمع مردمی که دارای دلبستگی سرزمینی، نژاد، زبان، تاریخ و سایر ویژگیهای مشترک میباشند ،تحت لوای یک حکومت است.
عدم توانائی کنترل قلمرو سرزمینی همراه باکلیت ارضی آن وعدم تحقق انسجام ملی فلسطین درچارچوب یک دولت ملی ، در کنار تسلیم اقتدار فلسطینی در برابر برخی خواسته های مداخله جویانه اسرائیل ، نظیر نظارت امنیتی بر مناطق فلسطین وعدم تشکیل ارتش فلسطینی درآن مناطق ، استقلال و حاکمیت دولت فلسطینی را زیرسوال میبرد.
با این اوصاف ،علیرغم آنکه ازطریق پروسه اسلو،فلسطینیان توانسته اند یک سازمان حکومتی ،هر چند شکلی، مخصوص خود را ایجاد کنند و قسمتهایی از سرزمینهایشان را از اشغال اسراییل خارج و حتی کنترل امنیتی آنها را در دست گیرند، هنوز برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی راه درازی ،همراه با موانع دشوار ،در پیش است. برای تحقق چنین فرایندی لازم است راه حلهایی را برای مسائل موکول شده به مذاکرات نهایی، شامل شهرکها، پناهندگان آب و بیت المقدس یافت که حق تعیین سرنوشت فلسطینیان را نقض نکند و استقلال دولت موعودشان را،چنانکه قواعد حقوق عمومی و حقوق بین الملل بر آن حکم می کند،زیر سوال نبرد. از آنجائی که مواضع و عملکردهای حکومت های مختلف اسرائیل ، اعم از چپ و راست ، در خصوص مسائل فوق الذکر در تقابل با استقلال و حق تعیین سرنوشت فلسطینیان ارزیابی می شود . لذا این رساله آنها را به عنوان موانع شکل گیری دولت مستقل فلسطینی فرض کرده است و اعلام استقلال دولت فلسطینی قبل از ترفیع موانع فوق الذکر را، به صورت شکلی و صوری و فاقد معنای واقعی تلقی می کند.
پایان نامه فلسطین 250 ص - فایل بصورت word میباشد
جنبش جهانی صهیونیسم
یهودستیزی در جوامع اروپایی از دورانهای بسیار دور رواج داشته و بعضا ریشهی آن را در باورهای مذهبی مسیحیت میتوان جستجو کرد. بههرحال برای مطالعهی ما شاید بیان مثالهایی از اواخر قرن نوزدهم میلادی مناسب باشد. تئودور هرتسل (Theodor Herzel) را میتوان پدر جنبش صهیونیسم دانست و بهزودی نقش بزرگ او را در این حرکت بررسی میکنیم. یکی از وقایع تکاندهنده برای هرتسل، محاکمهی یک افسر یهودیتبار ارتش فرانسه به نام آلفرد دریفوس (Alfred Dreyfus) در سال ١٨٩٤ است. هرتسل در آن سالها یک روزنامهنگار اطریشی-مجاری بود که وقایع محاکمهی دریفوس را دنبال میکرد. اگرچه شاید خود شخصیت دریفوس چندان جالب توجه هرتسل نبود ولی برخورد جمعیت ناظر بر مجازات دریفوس به جرم جاسوسی و فریادهای «مرگ و بازهم مرگ بر یهود» برای هرتسل تکاندهنده بود [۱ ]. هرچند به دلیل استفادهای که از ماجرای دریفوس در مظلوم نمایی یهود در اروپا شد، بعضی هدایت جریان دریفوس را در برنامههای صهیونیستی دانستهاند ولی شدت و تعدد موارد یهودستیزی در اروپا بسیار بیشتر از آن است که بتوان منکر کل قضیه شد. در ١٨١٩ و ١٨٣٠ دو بار شورشهایی بر ضد یهودیان شکل میگیرد که لااقل در یک مورد انگیزهی غیرعقیدتی و به واسطهی سوءظن به بانکداران، رباخواران، و سرمایهگزاران یهود انجام میشود. بعضی از یهودیان اروپای مرکزی در همین دوران به ایالات متحده مهاجرت میکنند. مثال تکاندهندهی دیگر، سوءقصد ١٨٨١ به تزارالکساندر دوم در روسیه است که هرجومرج و مشکلات بعدی آن، باز به فساد مالی یهود نسبت داده شده و در اثر حملات مردم به یهودیان حمام خونی به راه افتاد که نام «قتلعام قوم یهود» به خود گرفته است.
موج اندیشههای ضدسامی سبب مهاجرت بسیاری از یهودیان به کشورهای دیگر از جمله ایالات متحده، کانادا، بریتانیا، و آفریقای جنوبی شد. در عین حال بعضی از یهودیان هم از سال ١٨٥٦ به بعد که سلطان عثمانی به آنها اجازهی خرید زمین و سکونت در اراضی فلسطین داد، در آن منطقه ساکن شدند. اوج اندیشههای ضدسامی در اروپا رشد «صهیونیسم» را موجب شد، واژهای که شاید اولین بار در سال ١٨٨٦ انتشار یافت. در همین زمانهاست که تاکید روی ارتباطی تاریخی بین یهود و فلسطین میشود که ریشههای آن برمیگردد به رجوع حضرت موسی در ١١٠٠ قبل از میلاد به فلسطین و سکونت یهودیان در آنجا. در ١٣٥ میلادی این گروه مغلوب سپاه روم میشود و با نابودی اورشلیم (بیتالمقدس) «آوارگی» قوم یهود از فلسطین (Diaspora) آغاز میشود [۱].
هرچند بررسی تشکیل یک کشور یهودی به سالها قبل از انتشار کتاب «دولت یهود» هرتسل برمیگردد و در مقدمهی همین کتاب اشاره شده که اندیشهی چنین دولتی یک ایدهی جدید نیست، ولی به علت نقش عمدهی هرتسل در پیشبرد حرکت صهیونیسم، او را پدر این جنبش مینامند. هرتسل در این کتاب فلسطین و آرژانتین را به عنوان سرزمینهای مناسب برای کشور یهودی پیشنهاد میکند. بهعلاوه بعدها کشورهای دیگری از جمله مواردی در آفریقا نیز در نظر گرفته میشود. هرتسل اشارهای نمیکند که با سکونت یهود در این کشورها و ایجاد کشور به اصطلاح یهود، تکلیف ساکنان این کشورها چه میشود. بههرحال او در ١٨٩٦ بهعنوان نمایندهی جنبش صهیونیسم در سفری به استانبول پیشنهادی به سلطان عثمانی میدهد که در جواب، اخطاریهای دریافت میدارد مبنی بر این که سلطان به فلسطین به شکل گهوارهی همهی ادیان از جمله یهود مینگرد. ازآنجا که هرتسل نمیتواند نظر مساعد روچیلد سیاستمدار یهودی انگلیسی را نیز جذب کند شروع به بسیج افکار عمومی یهود میکند و در اولین کنگرهی صهیونیسم در ١٨٩٧ در «بال» (Basel)، سازمان جهانی صهیونیسم به شکل رسمی ایجاد میشود. هرتسل در یک جمله نتیجهی کنگره را به این شکل خلاصه میکند: «در بال، دولت یهود را بنیان گذاشتم» [۲]. بههرشکل روشن است که هدف اصلی این جنبش ایجاد کشور یهودی است و بههیچ وجه نمیتوان تامین منافع دولتهای دیگر را منشا ایجاد این جنبش دانست. کمااینکه هرتسل تلاش بسیار دارد تا با دادن وعدههای اقتصادی (بهواسطهی ثروت یهودیان) به دولت عثمانی نظر مساعد آنان را جذب کند. بعدها خواهیم دید که این جنبش بعد از تلاش سیاسی فراوان و رایزنی با کشورهای مختلف، همراهان خود را در جمعی از سیاستمداران بریتانیا مییابد.
جنگ اول و وعدهی استقلال اعراب
در جریان جنگ جهانی اول، یکی از برنامههای دولت بریتانیا در جبههی شرقی و در مواجه با امپراطوری عثمانی، همکاری با اعراب در مبارزه علیه حکومت عثمانی است. وعدهی استقلال اعراب، انگیزهی لازم را برای همیاری آنان، فراهم میکند. داستان لورنس عربستان که فیلمی هم از روی آن ساخته شده مربوط به همین زمان است. ماموریت لورنس بهعنوان یک افسر انگلیسی آموزش و یاری مبارزین عرب در جنگ با حکومت عثمانی است. البته ریشهی جنبش استقلال اعراب به سالهای پیش از جنگ اول برمیگردد. گزارشها از دوران انتهایی قرن نوزدهم نارضایتی چشمگیر اعراب از حکومت ترکان را نشان میدهد. بههرحال با اینکه جمعیت اعراب در سرزمینهای امپراطوری عثمانی حدود دو برابر ترکان بود ولی اولویتهای قبیلهای در میان اعراب مانع از یک جنبش فراگیر ملیگرایی در بین آنان بود. بههرحال در کنار مخالفتها با ترکان عثمانی، مشغلهی دیگر اعراب فلسطین در دهههای آخر قرن، موضوع مهاجران یهودی بود که روزبهروز بر تعداد آنها افزوده میشد. از اوایل قرن بیستم اعراب مبارزات جدیتری را برای کنترل مهاجرتها و مخالفت با اهداف صهیونیسم آغاز کردند.
مقدمه 1
جنبش جهانی صهیونیسم 2
جنگ اول و وعدهی استقلال اعراب 3
توافق سایکس-پیکو 4
اعلامیهی بلفور 5
پایان جنگ اول و طرح قیمومیت 6
کمیسیون کینگ-کرین 7
مسالهی مهاجرت یهودیان و تنشهای دههی ١٩٣٠ 8
نگرشی به ترکیب جمعیتی فلسطین در نیمهی اول قرن بیستم 9
جنگ دوم و تاثیر آن بر خاورمیانه 10
سنگین شدن وزنهی اعراب در سیاست خارجی بریتانیا 10
یهود ستیزی در اروپا 10
پایان جنگ دوم و تشدید تشنج در فلسطین 11
حملات تروریستی یهود علیه نیروهای بریتانیا 11
صهیونیسم و ایالات متحده 12
پایان قیمومیت بریتانیا و اعلام وجود اسراییل 13
اولین جنگ اعراب و اسراییل ١٩٤٨-١٩٤٩ 14
برتری اسراییل و آتشبس 14
احساس تحقیر اعراب و طوفان ملیگرایی عربی 15
انقلاب مصر و ظهور جمال عبدالناصر 15
سرایت ملیگرایی عربی به دیگر کشورهای عربی 16
ملی کردن آبراه سوئز و جنگ ١٩٥٦ 16
جنگ ششروزه 19
تضاد دولتهای عربی 29
وعدهی نابودی اسراییل در شعارهای انقلابی و وقوع جنگ 20
تفاوت سرزمینهای اشغالشده در ١٩٦٧ 22
جنگ رمضان (یوم کیپور) 22
سلاح نفت 24
وقایع دیگر 25
سخن آخر 26
منابع 29
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته جغرافیا با موضوع جغرافیای فلسطین با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 65
مقدمه
فلسطین ، قلب جهان عرب ، در قسمت غرب آسیا واقع شده است و نقش پل ارتباطی بین قاره آسیا و آفریقا را بازی می کند . این سرزمین از قسمت غرب به دریای مدیترانه از شمال به اردن و سوریه و از جنوب با شبه جزیره سینا که قسمتی از مصر بود محدود می شود . بنابراین اهمیت سوق الجیشی این منطقه به ویژه در قلب کشورهای اسلامی پوشیده نیست . مساحت این کشور ۲۰۷۰۰کیلومتر مربع است . تابستانهای گرم و زمستانی معتدل و بارانی دارد ، جمعیت آن بیش از ۶میلیون است که مرکب از یهودیان مهاجر و عربهای فلسطینی است ، بیت المقدس پایتخت آن است که زیارتگاه مسلمانان و مسیحیان و یهودیان جهان است معادن گوناگونی دارد مردم به کشاورزی دامپروری و کارگری اشتغال دارند و بیش از ۳میلیون فلسطینی از وطن خود رانده و ۵/۱میلیون نفر از آوارگان هنوز هم در چادرها واردوگاهها به سر می برند .
وجه تسمیه فلسطین :
در دورانهای گذشته به این سرزمین ارض کنعان گفته می شد چون اعراب کنعانی اولین گروهای مهاجر بودند که از جزیرة العرب کوچ کرده و به سرزمین فلسطین رفتند . و نام جد خود را که کنعان بود کنعان نامیدند و در محلی بنام اورسالم ساکن شدند . 1کلمه فلسطین در تورات بنام پالشتیسم که شامل نواحی جنوبی فنیقیه است اما برخی معتقدند که نام فلسطین از نام یکی از قبایل کریتی که جزایر مدیترانه به این ناحیه آمده اند گرفته شده است که حدوداً دوازده قرن قبل از میلاد و بعضی منابع اعلامی دارند که اولین بار از سوی امپراطوری رومی که به این ناحیه فالسطین یا فلسطین نامگذاری شده است .
اهمیت فلسطین
برای ادیان مختلف این سرزمین بدلیل اماکن مقدس مذهبی در نظر مسیحیان ، یهودیان و مسلمانان از قداست خاصی برخوردار است مجسد الاقصی از بناهای دورۀ اسلامی است . آرامگاه حضرت ابراهیم و همسرش ساره در این سرزمین و شهر بیت اللحم زادگاه حضرت مسیح و شهر ناصره محل ظهور حضرت حضرت مسیح و مساجد و کلیساهای بیشماری همگی برقداست آن افزوده است . در بخش غربی مسجدالاقصی ، دیوار قدیمی و معروف به دیوار ندبه قرار دارد. به عتقاد مسلمانان محل اسقرار براق ، مرکب پیامبر در شب معراج بوده است . یهود نیز می پندارند که دیوارند به ، جزئی از دیوار غربی معبد قدیمی هیکل سلیمان است و کنار آن نماز و دعا می خوانند و نزد آنان نیز مقدس است 2.مسجدالاقصی مسجدی است که پیغمبر اسلام همه دورانی را که در مکه زندگی می کردند و تا هفدماه پس از هجرت به مدینه به سمت آن نماز می کردند .