دانلود پاورپوینت در مورد حیوانات نام برده شده در قرآن
فرمت فایل: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 23
¨
¨در قرآن کریم نام حدود 35 حیوان آمده است
¨برخی از این نامها بدین قرار است
فایل پاورپوینت در مورد حیوانات نام برده شده در قرآن
دانلود پاورپوینت در مورد حیوانات نام برده شده در قرآن
فرمت فایل: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 23
¨
¨در قرآن کریم نام حدود 35 حیوان آمده است
¨برخی از این نامها بدین قرار است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
شناخت قرآن
شناخت قرآن، برای هر فرد عالم به عنوان یک عالم و برای هر فرد مؤمن به عنوان یک مؤمن، ضروری است. برای یک عالم انسان شناس و جامعه شناس، از آن جهت ضروری است که این کتاب در تکوین سرنوشت جوامع اسلامی و بلکه در تکوین سرنوشت بشریت مؤثر بوده است و از آنجا که با توجه به تاریخ، هیچ کتابی به اندازه قرآن بر جوامع بشری و بر زندگی انسان ها تأثیر نگذاشته است، قرآن خود به خود وارد حوزه بحث جامعه شناسی می شود. معنای این سخن این است که تحقیق درباره جهان و به خصوص شناخت جوامع اسلامی در این چهارده قرن، بدون شناخت قرآن میسر نیست.
ضرورت شناخت قرآن برای یک مؤمن مسلمان از آن جهت است که منبع اصلی دین و ایمان و اندیشه یک مسلمان و آنچه که به زندگی او حرارت و معنی می دهد، قرآن است.
قرآن مثل بعضی کتابهای مذهبی نیست که یک سلسله مسائل رمزی در مورد خدا و خلقت مطرح نموده و حداکثر یک سلسله اندرزهای ساده اخلاقی هم ضمیمه کرده باشد و بس، به طوری که مؤمنین ناچار باشند دستورها و اندیشه ها را از منابع دیگر اخذ کنند، قرآن اصول اندیشه هایی را که برای یک انسان با ایمان و صاحب عقیده لازم است و نیز اصول تربیت و اخلاق و نظامات اجتماعی و خانوادگی را بیان کرده و تنها تفسیر و توضیح و احیاناً اجتهاد و تطبیق اصول بر فروغ را بر عهده سنت و یا اجتهاد، گذاشته است. استفاده از هر منبع دیگر، موقوف به شناخت قبلی قرآن است. قرآن معیار و مقیاس سنجش همه منابع دیگر، از جمله حدیث و سنت است. رسول اکرم( و ائمه اطهار علیه السلام می فرمودند: «احادیث ما را به قرآن عرضه بدارید، اگر بر قرآن منطق نبود، بدانید ساختگی و جعلی است.»
اقسام شناخت قرآن
الف ـ شناخت سندی یا انتسابی: در این نوع شناخت می خواهیم بدانیم که انتساب کتاب مورد نظر به نویسنده آن چه اندازه قطعی است. اولین مرحله در شناخت یک کتاب، این است که ببینیم آنچه در دست ماست، از نظر اِسناد به نویسنده اش، چقدر اعتبار دارد. آیا اَسناد همه آن درست است، یا آنکه فقط درصدی از آن از نظر انتساب قابل تأیید است؟ بعلاوه به چه دلیل می توان بعضی را قطعاً نفی و بعضی را قطعاً اثبات و پاره ا ی را مشکوک تلقی کرد؟
قرآن از این نوع شناخت بی نیاز است و از این نظر کتاب منحصر به فرد جهان قدیم محسوب می شود. در میان کتاب های قدیمی، کتاب دیگری نمی توان یافت که پس از قرن ها تا این حد بدون شبهه باقی مانده باشد. قرآن بر نسخه و نسخه شناسی پیشی گرفته و جای کوچک ترین تردیدی نیست که آورنده همه این آیات، محمدبن عبدالله( است که آنها را به عنوان معجزه و کلام الهی آورده و کسی نمی تواند ادعا کند و یا احتمال بدهد که نسخه دیگری از قرآن وجود داشته و یا دارد.
هیچ مستشرقی نیز قرآن شناسی و مقایسه نسخه های قدیمی را شروع نکرده، چرا که برای قرآن چنین نیازی نیست. قرآن گذشته از اینکه یک کتاب مقدس آسمانی بوده، اساسی ترین برهان صدق دعوی پیامبر( و بزرگترین معجزه او محسوب می شود. بعلاوه قرآن بر خلاف تورات، به تدریج در طول بیست و سه سال نازل شد و از همان آغاز نزول، مسلمین آیات قرآن را فرا می گرفتند و حفظ و ضبط می کردند و چون آن را کلام خدا می دانستند نه سخن بشر، برایشان مقدس بود و به خود اجازه تغییر کلمات و یا پس و پیش کردن آن را نمی داند. با توجه بـه آیاتی نظیر « وَ لَوتَقَو”َلَ علینا بَعضَ ألأَقاوِیلِ لأخذنَا مِنهُ بِالیَمینِ ثمً لَقَطَعنا مِنهُ
ألوَتِینَ»1 و آیات دیگری که عظمت دروغ بستن بر خدا را آشکار می کند، احدی اجازه دست بردن در آیات قرآن را به خود نمی داد. از سوی دیگر جنبه ادبی و هنری فوق العاده قوی قرآن، که از آن به فصاحت و بلاغت تعبیر می شود، باعث جلب توجه مردم و اهتمام به فراگیری آن می گردید. همچنین پیامبر اکرم( از همان روزهای اول، عده ا ی از نویسندگان را برای کتاب قرآن انتخاب کردند که به «کتاب وحی » معروفند. نگارش کلام خدا از همان آغاز از جمله علل قطعی حفظ و مصون ماندن آن از تحریف بود. به این ترتیب قرآن قبل از آن که تحریف در آن راه یابد، متواتر شد و به مرحله ا ی رسید که دیگر انکار یا کم و زیاد کردن حتی یک حرف از آن، غیر ممکن شد.
یادآوری یک نکته لازم است که در اثر توسعه سریع قلمرو اسلام و دور بودن عامه مسلمین از مدینه که مرکز صحابه و حافظان قرآن بود، خطر تحریف عمدی یا اشتباه نسخه های قرآنی در نقاط دور افتاده وجود داشت، ولی هوشیاری مسلمین مانع این کار شد و در همان نیم قرن اول با استفاده از صحابه و حافظان قرآن، نسخه هایی تصدیق شده از مدینه به اطراف فرستادند و جلو اشتباه کاری را مخصوصاً از طرف یهود که قهرمان چنین کارهایی به حساب می آیند برای همیشه گرفتند.
ب ـ شناخت تحلیلی: در این مرحله، تشخیص اینکه این کتاب مشتمل بر چه مطالبی است و چه هدفی را تعقیب می کند، و در آن دو دسته سؤال مطرح است: دسته اول پرسش ها مربوط می شود به نگرش این کتاب نسبت به جهان، انسان، حیات، مرگ وغیره یا به عبارت جامع تر، به جهان بینی
کتاب و به اصلاح فلسفه خودمان، « حکمت نظری » که می توان به « دید کتاب » نیز تعبیر کرد.
دسته اول سوال ها درخصوص این است که کتاب چه طرحی برای آینده انسان دارد وانسان وجامعه را براساس چه الگویی می خواهد بسازد ، که ازاین الگو به « پیام کتاب » تعبیر می شود.
این نوع شناخت ، مربوط به محتوا است ودرباره هر کتابی می توان از این منظر بحث کرد . ممکن است کتابی از « دید » و « پیام » خالی باشد ویا تنها « دید » داشته باشد ونه پیام ویا آنکه هر دورا دارا باشد.
درباب شناخت تحلیلی قرآن ، چگونگی عرضه مطالب ونوع استدلال ها وسبک ارائه مطالب نیز مطرح است ؛ یعنی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 67
عنوان :
جلوه هایی از حقیقت وجودی نبی اکرم (ص) در قرآن کریم
از عایشه پرسیدند: اخلاق پیامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: «خلق و خوی پیامبر(ص)، قرآن بود.» شخصیت جامع و چند بعدی پیامبر اسلام و کمال و عظمت معرفتی، اخلاقی و وجودی آن بزرگوار، قرآن مجسم و ناطق است که به عنوان نماد مطلق و تام «انسان کامل» در میان آدمیان، حجت و الگویی ماندگار می باشد.
اگر قرآن کریم، کلام تشریعی حضرت حق است، پیامبر اکرم (ص) کلمه الله الاعظم و کلام تکوینی خدا است. اگر قرآن کتابی است با حقایق جاودانه و همیشگی، پیامبر اکرم (ص) نیز حقیقتی عینی و جاودانه است. اگر قرآن بطون و لایه های معنایی و مصداقی عمیق و گسترده ای دارد که تلاش برای کشف آن حقایق باید استمرار داشته باشد، پیامبر اکرم (ص) نیز ذخیره ای تمام نشدنی و حقیقتی است عینی و انسانی، که شناخت ابعاد مختلف شخصیت ایشان و دستیابی به عمق سیره، سلوک و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادی مستمر نیازمند است. اگر نیاز بشریت به قرآن هرگز پایان نمی یابد و تکامل علمی و اجتماعی انسان، نیاز او را به حقایق قرآن کریم نه تنها کاهش نمی دهد که روزافزون می سازد، نیاز انسان امروز و فردا به پیامبر اکرم(ص) و درس ها و آموزه های ایشان پایان ناپذیر است و اگر اسلام خاتم ادیان و قرآن خاتم کتب آسمانی است، پیامبر اکرم (ص) خاتم النبیاء و قله رفیع کمال انسانی است. او خلیفه الله الاعظم و واسطه ابدی نزول فیض الهی است که: «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین». قرآن کریم نسخه مکتوب حقیقت نور محمدی (ص) است و پیامبر اکرم (ص) آینه تمام نمای صفات حسنای حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم.
پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: علی! کسی جز تو و من خدا را نشناخت و کسی جز خدا و تو مرا نشناخت و کسی جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلایی که برای غیرخدا میسر است، جز برای کسانی که در کانون نور محمد (ص) و علی (ع) قرار دارند، امکان پذیر نیست، چرا که این معرفت و شناخت معرفتی است شهودی و نه ذهنی، معرفتی است متناسب با اوج کمال و تعالی شناسنده، نه مدرسه ای و استدلالی. از آن سو نیز معرفت تام نبی (ص) و وحی (ع) جز برای حضرت حق، برای کسی حاصل نمی شود، چرا که دیگران همه فروتر از این دو وجود مقدس- که نور واحدی از منشأ واحدند- می باشند و دستیابی به معرفت تام آنان برایشان مقدور نخواهد بود. حضرت حق در قرآن کریم فراوان درباره پیامبر اکرم (ص) و معرفی ایشان سخن گفته است که برای آشنایی با جایگاه عظیم نبی اکرم (ص) به این آیات باید مراجعه کرد: در قرآن کریم اطاعت خدا و پیامبر (ص) در کنار هم مطرح و اطاعت از رسول خدا، همان اطاعت خدا شمرده شده است. آزار و ایذاء پیامبر اکرم (ص) موجب عذاب دردناک و لعنت خداوند در دنیا و آخرت تلقی شده و دوستی خداوند متعال مشروط به اطاعت از پیامبر اکرم (ص) گردیده است. خلق و خوی الهی پیامبر اکرم و رحمت و عطوفت آن حضرت مایه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبیر «وانک لعلی خلق عظیم»، توصیف شده، تعبیری که تنها درباره پیامبر به کار رفته است. پیامبر اکرم (ص) عامل رهایی و آزادی مردمان از زنجیرها و بندهای سخت معرفی شده است.
بندهایی که از سویی خرافات و عادات زشت و از سوی دیگر ستمگران و سلطه جویان بر فکر و اندیشه و رفتار و حرکت تعالی جویانه انسان ها ایجاد کرده اند. او «عبدخدا» معرفی شده است که با عبودیت و بندگی ذات حق، به عالی ترین درجه عبودیت دست یافته و از همه تعلقات و وابستگی ها رها شده است. گستره فیض و لطف نبی اکرم نه تنها همه مردمان و آدمیان که عالمیان را شامل شده و آن حضرت به عنوان «رحمه للعالمین» معرفی شده است.... این توصیف ها گوشه ای از معرفی پیامبر (ص) در قرآن است که مروری همراه با تأمل و درنگ در این آیات و دیگر آیات، می تواند آفاق و ابعاد شخصیت الهی نبی اکرم (ص) را برای ما روشن سازد.
علاوه بر این، برخی سوره های قرآن کریم اساساً در شأن پیامبر اکرم (ص) است و این غیر از سوره هایی است که به وجود مبارک آن حضرت تأویل شده است. «یس» که قلب قرآن کریم است و سرچشمه هایی از معرفت و حکمت از آن جاری است، به پیامبر اکرم (ص) منسوب است. سوره 47 قرآن کریم به نام نامی آن بزرگوار نام نهاده شده است: "محمد" (ص)، علاوه براین سوره فتح، سوره حجرات، سوره نجم، سوره مجادله، سوره تحریم، سوره قلم، سوره مزمل، سوره مدثر، سوره بلد، سوره ضحی، سوره شرح (انشراح)، سوره تین، سوره علق، سوره قدر، سوره کوثر برخی از سوره هایی است که ناظر به شأن و جایگاه عظیم و مرتبه رفیع آن حضرت در پیشگاه خداوند متعال است. هر کدام از این سوره ها و آیات نورانی آن، مالامال از حرمت و لطفی است که خالق متعال برای این برترین بنده مقرب خود قائل است.
پیامبر اکرم(ص) نه تنها مبلغ دین الهی و معلم آیات حکمت، که مربی و اسوه انسان ها است: «لقدکان لکم فی رسول الله اسوه حسنه». بنابر این پیوند پیروان آن حضرت با این وجود مقدس، هنگامی معنی دار و مؤثر است که آن بزرگوار را به عنوان مقتدا، امام، الگو و پیشوای حقیقی بشناسند و در مسلک و سلوک، از ایشان پیروی کنند. آیاتی فراوان از قرآن کریم احکام و دستوراتی را خطاب به پیامبر اکرم (ص) بیان می کند که خطوط روشن الگو بودن آن حضرت را ترسیم و سرمشق هایی را که پیروان آن بزرگوار باید برای خود «اصل» قرار دهند مشخص می نماید. نگاهی گذرا به این سرمشق ها، جامعیت دین و عرصه های گوناگونی را که باید یک مسلمان واقعی بدان توجه داشته باشد. تبیین می نماید. این دستورات و احکام صریح و گویا برای هرکسی بدون نیاز به چیز دیگری جز فهم عبارات قرآن کریم، روشن می کند که همه عرصه های عبادی، اقتصادی، سیاسی، تربیتی، اجتماعی، نظامی، فرهنگی، اخلاقی و... در قلمرو الگوبرداری و پیروی از پیامبر اکرم (ص) قرار می گیرد و هیچ زمینه ای از زمینه های اساسی و پایه ای زندگی نهان را نمی یابیم که سرمشق ها و خطوط اصلی آن برای پیروان پیامبر تعیین نشده باشد. اگر قرآن کریم مخاطبان خود را به تأسی و الگوگیری از پیامبر اکرم (ص) فرا می خواند، خود نیز خطوط روشن آن را ترسیم کرده است. عبادت و شب زنده داری، جهاد و مبارزه با کفار و منافقان، رشد دانش و معرفت و آگاهی، مهربانی و تواضع با مؤمنان و هم کیشان، انفاق و کمک به مستمندان و دستگیری از افتادگان، مهربانی با یتیمان و بی سرپرست ها، کسب قدرت همه جانبه برای حفظ استقلال و آسیب ناپذیری جامعه اسلامی، نیکی و خدمت به همگان و صدها دستور و توصیه قرآن کریم به پیامبر اکرم (ص)، نشان می دهد که پیروان آن حضرت چه خطوط کلی را در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خود باید سرمشق خویش قرار دهند تا بتوانند با مسیر کمال و رشد حقیقی- که آن حضرت در قله آن قرار دارد- هماهنگ شوند و به آنچه او نائل شده بود، نزدیک گردند.
اکنون می توان به درنگ و تأملی عمیق در این آیات صریح الهی، به ریشه اصلی گمراهی و حیرت و تباهی که امت اسلام بدان دچار آمده است، پی برد. اگر فاصله امت با پیامبرش این چنین ژرف و عمیق نبود، هرگز امت پیامبر به چنین روزگاری گرفتار نمی آمد. تفرقه و اختلاف به جای وحدت و اتفاق، جهل و نگرانی به جای علم و آگاهی، ظلم و بی انصافی به جای عدل و داد، رفاه زدگی و اسراف به جای دستگیری و انفاق، دشمنی و خصومت به جای مهربانی و گذشت، انفعال و تسلیم در برابر بیگانگان به جای مقاومت و جهاد و بالاخره پذیرفتن ولایت و حاکمیت کافران به جای ولایت و حاکمیت رسول خدا (ص) و جانشینان او... حقایق تلخی است که امروز در جهان اسلام شاهد آن هستیم و نشان می دهد فاصله ای ژرف بین امت و پیامبر وجود دارد که جز با بازگشت به قرآن و خطوط روشن آن- که در گرو پیروی و تأسی به تجسم عینی و انسانی آن است- این فاصله ژرف پیموده نخواهد شد.
باشد که به مدد جلوه ای از فیض «رحمه للعالمین» امت او از غفلت و جهالت رهایی یابند. ان شاءالله.
عنوان :
پیامبر اکرم (ص) از نگاه امام صادق علیه السلام
منبع :
سایت تبیان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
رزمـنـده مـسـلمان از دیدگاه قرآن ، واجد ویژگى هاى است که او راز دیگران ممتاز مى گرداند در ایـن فـصـل ، ایـن ویـژگى هاى را در سه بخش ، ویژگى هاى عمومى ، فرماندهان و فرمانبران ارائه مى دهیم .
قرآن مجید به رزمندگان که با جان و مال با دشمنان حق نبرد مى کنند و آنان را مى کشند و یا در ایـن راه بـه شـهـادت مـى رسـنـد، بـشـارت داده کـه خـداونـد خـریـدار جـان و مـال آنـان اسـت و بـه بـهـاى آن ، بـهـشت جاودان را مى دهد. از امام صادق (ع ) سؤ ال شـد کـه آیـا ایـن وعـده قـرآن یـک وعـده عـمـومـى اسـت و هـر رزمـنـده اى را شـامـل مـى شـود یـا وعده اى است براى رزمندگانى با ویژگى هاى شخص ؟ امام (ع ) در پاسخ فرمود:وقـتـى ایـن آیـه نـازل شـده ، عـدهـّاى از اصـحـاب پـیـامـبـر(ص ) هـمـیـن سـؤ ال را از آن حـضـرت کـردنـد و ایـشـان جـوابـى بـه آنـان نـداد تـا ایـنـکـه خـداونـد بـه دنبال آن ، این آیه شریفه را نازل فرمود:((اَلتّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السّائِحُونَ الرّاکِعُونَ السّاجِدُونَ الاَّْمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودَ اللّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ)) خـداونـد (بـا ایـن آیـه ) صـفـات مـؤ مـنـانـى را کـه جـان و مـالشـان را (در قبال بهشت ) خریدار است ، آشکار ساخت . پس هر کس طالب بهشت است ، باید (با اتصاف ) به ایـن شـرایـط در راه خدا جهاد کند و گرنه از جمله کسانى خواهد بود که پیامبر(ص ) در حق آنان فـرمـود: ((خـداونـد ایـن دیـن را بـه وسیله کسانى یارى مى کند که خود، هیچ بهره اى از کوشش خویش ندارند.))ایـنـک بـا تـوجـه به آیه مزبور و آیاتى از این قبیل به توضیح مختصر ویژگى هاى عمومى مجاهدان مسلمان مى پردازیم :1ـ تـوبـه : بازگشت از هر چه غیر خداست . به پیشگاه حق تعالى ، و طلب آمرزش پى در پى بـراى لغـزشـها، خطاها و ندانم کارى ها و سعى و کوشش در جبران وظایفى که از او فوت شده است .2ـ عـبـادت : تـنـهـا خـداوند را معبود گرفتن و با همه وجود به عبادت و بندگى او روى آوردن و اطاعت محض از خدا و سر بر تافتن از غیر خدا.3ـ ستایش خدا: خداوند را با اسماى حسنى او اوصاف جمیلش خواندن و ستودن .4ـ آمد و شد به مساجد: رفتن به عبادتگاه ها و پرستش نمودن خداوند در آنها.5ـ خضوع و رکوع : در برابر اوامر الهى خاضع بودن و سر تسلیم فرود آوردن .6ـ سـجـده و اظـهـار ذلّت : در پـیشگاه حق پیشانى بندگى را بر خاک ساییدن و اظهار خاکسارى کردن .7ـ امر به معروف : ایجاد زمینه و ترویج خوبى ها و آگاه نمودن بندگان ناآگاه خدا.8ـ نهى از منکر: از بین بدن زمینه و ریشه کن کردن بدى ها و باز داشتن از آنها.9ـ حفظ حدود الهى : جلوگیرى از تعدى و تجاوز به حریم حق .عـلاّمـه طـبـاطـبـایـى (ره ) شـش ویژگى اول را خصوصیات فردى مجاهدان و دو ویژگى امر به مـعـروف و نـهـى از مـنـکـر را خـصـوصـیت جمعى آنان و حفاظت از حدود الهى را مشترکاً مربوط به خـصـوصـیات فردى و جمعى مجاهدان مى داند؛ یعنى هم در مورد خویش و هم در مورد اجتماع توجه دارند که حدود الهى رعایت گردد. 10ـ توکل و تضرّع : مجاهدان مسلمان براى رضاى خدا و ریشه کن کردن ظلم و شرک مى جنگند و در ایـن نـبـرد تنها تکیه گاه گاهشان خداست و به نصرت و یارى خدا باور دارند و معتقدند که خـداونـد از آنـجا که مولاى مؤ منان است ، از یاوران دین خود دفاع مى کند. به همین جـهـت مـجـاهـدان ، بـر خـداوند توکل مى کنند و با توجه به همین اعتقاد، در تمامى صـحـنـه هـاى زنـدگـى و از جـمـله در مـیـدان هـاى نـبـرد ، خـاضـعـانـه و مـتـواضـعـانـه بـه خـدا متوسل شده به قوت ، قدرت ، نصرت و غلبه را از او مى خواهند:((رَبَّنـا اَفـْرِغْ عـَلَیـْنـا صـَبـْرا وَ ثـَبِّتْ اَقـْدامـَنـا وَ انـْصـُرْنـا عـَلَى الْقـَوْمـِ الْکافِرینَ)) پـروردگـارا! پیمانه شکیبایى و استقامت را بر ما بریز و قدمهاى ما را ثابت بدار و ما را بر جمعیت کافران ، پیروز بگردان !11ـ ترجیح آخرت بر دنیا: از دیگر ویژگهاى رزمندگان اسلام ، برگزیدن آخرت بر دنیاست . قرآن مجید در این باره مى فرماید:((فَلْیُقاتِلْ فى سَبیلِ اللّهِ الَّذینَ یَشْرُونَ الْحَیوةَ الدُّنْیا بِالاْخِرَةِ...)) کسانى که زندگى دنیا را به آخرت فروخته اند، باید در راه خدا پیکار کنند!ایـن آیـه شـریـفـه دلالت دارد بـر ایـنـکـه تـا انـسـان در انـتـخـاب دنـیا و آخرت ، سراى دنیا را بـرگـزیـند و به دنیا و آنچه در او هست تعلق داشته باشد، نمى تواند در جرگه مجاهدان راه خـدا قـرار گـیـرد. البـتـه روشـن اسـت کـه مـراد از ایـن سـخـن ، دل کـنـدن از دنـیـاسـت ، نـه تـرک ظـاهـرى آن و تـرک اسـتـفـاده از وسایل مورد نیاز زندگى .12ـ تـحـمـل سـخـتـى هـاى مـبـارزه : از ویـژگـى هـاى بـارز مـجـاهـدان ، تـحـمـل و بـردبـارى سـرشـار آنـان در قـبـال سـخـتـى هـاى جـهـاد اسـت در قـرآن بـه تـفـصـیـل آمـده اسـت کـه طـالوت بـراى امـتـحـان نـیـروهـایـش بـه مـنـظـور تحمل سختى ها چنین اعلام داشت :((اِنَّ اللّهَ مُبْتَلیکُمْ بَنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنّى وَ مَنْ لَمْ یَطْعَمَهُ فَاِنَّهُ مِنى اِلاّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ)) خـداونـد، شـمـا را بـه وسـیـله یـک نـهـرِ آب ، آزمـایش مى کند؛ آنها (که به هنگام تشنگى ) از آن بنوشند، از من نیستند؛ و آنها که از آن نخورند، از من هستند؛ مگر کسى که تنها کف دستى بردارد.طـالوت مـطـرح مـى کند که شما در مسیر جهاد به یک رود برخورد مى کنید؛ گر چه سختى راه و سـنـگـینى سلاح و گرمى آفتاب شما را سخت تشنه مى کند، ولى باید مقاومت کنید. هر کس مقاومت نـورزد و از آن بـنـوشـد، تـا سـیـراب شـود، نـمـى تـوانـد بـه عـنـوان یـک مـجـاهـد قابل مطرح باشد و هر کس طعم آن آب را نچشد، این مجاهد واقعى و از یاوران من است . و اما طایفه سـومـى کـه نـمـى نـوشـنـد، بلکه با برداشتن کفى از آن آب ، شدت تشنگى خود را از بین مى برند، این اگر چه مجاهد واقعى محسوب نمى شوند، اما مردود هم نیستند. مـجـاهـدان صـدر اسـلام نـیـز بـه شـهـادت تـاریـخ ، صـبـر و تـحـمـل ورزیـده در بـسـیـارى از مـوارد دشـوارى هـاى نـبرد را بر خود هموار مى ساختند. یکى از بـارزتـریـن ایـن گـونـه تـحـمّل ها، در جنگ تبوک بود. زمان حرکت به سوى جبهه در این جنگ ، فصل تابستان و شدت گرما بود و مسلمانان امکانات و تجهیزات کافى در اختیار نداشتند و بنا بـر روایـات ، تـعـداد دشـمـن بـسـیـار زیـاد و قـدرت و شوکت آنان فراوان بود. راه نیز بسیار طـولانـى و بیابانهاى وسیع و بدون آب و آبادى نیز زیاد بود... با این وجود، مؤ منان مجاهد از انـصـار و مـهـاجـر بـه فـرمـان پـیـامـبـر(ص ) عـلائم بـسـیـج شـدنـد و بـا تـحـمـّل سـخـت تـریـن شـرایـط بـه دسـت دشـمـن حـرکـت کـردنـد. بـه هـمـیـن سـبـب خـداونـد متعال رحمت خود را مشمول آنان گردانید و درباره ایشان فرمود :((لَقـَدْ تـابَ اللّهُ عـَلَى النَّبـِىَّ وَ الْمـُهـاجـِریـنَ وَ الاَْنـْصـارِ الَّذیـنَ اتَّبـَعُوهُ فى ساعَةِ الْعُسْرَةِ ...)) بـدون شـک ، خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار نمود، که در زمان عسرت و شدت ( در جنگ تبوک ) از او پیروى کردند.13- شجاعت : از ویژگى هاى بارز رزمندگان اسلام ، شجاعت کم نظیر یا بى نظیر آنان است . آنان صفات زشت بیم و هراس ، تردید و دودلى ، دلهره و اضطراب و سردرگمى و بى هدفى را از وجـود خـود دور کـرده و بـه اطـمـینان ، آرامش ، پایدارى و وقار و در یک کلمه به صلابت و شـجـاعـت رسـیـده انـد. آنـهـا خـدا را تـنـهـا مـنـبـع قـدرت مـى دانـنـد و بـه قـدرت لایزال الهى تکیه مى کنند از این رو، نیرو و قدرتى زاید الوصف رسیده اند.14- تـواضـع در برابر مؤ منان و سرسختى در برابر کافران : مجاهدان در برابر یکدیگر مـتـواضـع و نـرمـخـو هـسـتـنـد و در بـرابر کافران سخت و استوارند. قرآن مجید در این باره مى فرماید :(( ... اَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ اَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فى سَبیلِ اللّهِ)) در بـرابـر مـؤ منان ، متواضع ، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند، آنها در راه خدا جهاد مى کنند.این ویژگى همان ویژگى پیامبراکرم (ص ) و یاران اوست که قرآن در وصف آنان فرموده است :((مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَى الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ...)) مـحـمـد(ص ) فـرسـتاده خداست ؛ و کسانى که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند.مـؤ مـنـان در بـرابر یکدیگر با گذشت رفتار کنند؛ امّا در برابر دشمنان باید به گونه اى رفـتـار کـنـنـد کـه نه تنها دشمنان بتوانند در آنها طمع کنند و از اخلاق نیکویشان سوء استفاده نـمـایند، بلکه حتى خشونتى در آنان ببینند که دشمنان را به ترس و هراس وادارد و به تعبیر آیه شریفه :((وَلْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً)) آنها باید در شما شدّت و خشونت احساس کنند.بـرخـورد و راه رفـتـن مـتکبرانه که در برخورد با مؤ منان جایز نیست ، در مواقع رویارویى با دشـمـنـان جـایـز شـمـرده شـده اسـت ؛ چـنانکه وقتى یکى از سرداران اسلام به نام ابودجانه در برابر دشمن ، متکبرانه قدم مى زد، پیامبر اکرم (ص ) فرمود : ((خداوند چنین راه رفتنى را دشمن مى دارد، مگر در این موقعیت ))
ویژگى هاى فرماندهان
فـرمـانـدهـان نـظـامـى لشـکـر اسلام نه تنها باید در ویژگى هاى عمومى ذکر شده از دیگران افضل باشند، که حتى باید ویژگى هاى دیگرى نیز داشته باشند، از جمله :1- دانـش و تـوان کـافـى : بـه عهده گرفتن فرماندهى از دیدگاه رزمندگان اسلام ، یک وظیفه اسـت . نـه یـک مـقـام و منصب و فرماندهى به کسى پیشنهاد مى شود که علم ، تدبر و توان لازم بـراى تـحـمـّل ایـن مـسـؤ ولیـت مـهـم را داشته باشد. البته براى هر مرحله از فرماندهى علم و تـدبـیـر مـتناسب با آن مرحله لازم است . ولى در هر حال این یک ضابطه کلى است . وقتى پیامبر بنى اسرائیل ، طاغوت را براى فرماندهان تعیین کرد، گروهى ظاهربین و سست ایمان ، صلاحیت طالوت را به خاطر نداشتن مال و مکنت زیر سؤ ال بردند. پیامبرشان در جواب فرمود :((اِنَّ اللّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ)) خدا او را بر شما برگزیده و دانش و توان بدنى او را وسعت بخشیده است .این بسط علمى و جسمى همان توان جسمى و تدبیر نظامى است که باید به عنوان یک ویژگى در فرماندهان سپاه توحید وجود داشته باشد.2- پیشگامى در میدان :فرمانده مسلمان در تحمل سختى ها و مشکلات میدان نبرد پیشگام است . قرآن مـجـیـد شـخـص پیامبر را موظف مى کند که اگر موقعیتى پیش آمد، حتى یک تنه با دشمن بجنگد و دیگران را به این اقدام خداپسندانه تشویق و ترغیب نماید:((فَقاتِلْ فى سَبیلِ اللّهِ لا تُکَلَّفُ اِلاّ نَفْسَکَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ)) در راه خدا پیکار کن ! تنها مسؤ ول وظیفه خود هستى ! و مؤ منان را (بر این کار) تشویق کن .وقـتـى مـیـدان نـبـرد گـرم و شـدیـد مـى شـد و دو گـروه بـا هـم درمـى آویـخـتـنـد، مـا بـه رسـول خـدا(ص ) پـنـاه مـى بـردیم و ایشان سپر ما بود و هیچ کس از ما به دشمن نزدیک تر از ایشان نبوده . فـرماندهان شجاع جبهه اسلام نیز این ویژگى را از پیامبر خویش به ارث برده خود پیشاپیش دیـگـر رزمـنـدگـان بـه اسـتـقـبـال خـطـر مـى رونـد و سـیـنـه را در مقابل تیرهاى دشمن سپر مى کنند.3- رحـمـت و عـطـوفـت : عطوفت ، رحمت و محبت به زیر دستان ، ویژگى لازم فرماندهى است . در جـبـهه اسلام این ویژگى نیز در فرماندهان بروز و ظهور دارد. فرمانده با داشتن این ویژگى در بین زیر دستان ، محبوب است و آنان با میل و رغبت ، دستورهایش را اجرا مى کنند.خداوند در ادامه آیات مربوط به جهاد به پیامبرش مى فرماید:((فـَبـِمـا رَحـْمـَةٍ مـِنَ اللّهِ لِنـْتَ لَهـُمْ وَ لَوْ کـُنـْتَ فـَظـاً غـَلیـظَ الْقـَلْبِ لاَنـْفـَضُّوا مـِنـْ حَوْلِکَ)) بـــه (بـــرکـت ) رحـمـت الهـى ، در بـرابـر آنـان ( مـردم ) نـرم ( و مهربان ) شدى ؛ و اگر خشن و سنگدل بودى ، از اطراف تو پراکنده مى شدند.4- عـفو و گذشت :افراد زیر دست ممکن است در اثر جهالت یا غفلت ، مرتکب خطایى شوند؛ گر چه تذکر، توبیخ و تنبیه لازم است ولى ویژگى عفو و گذشت از ضروریات فرماندهى است .یـک رزمـنده شجاع را نباید به خاطر یک تخلّف یا تخطّى از خود رانده و طرد نمود، بلکه باید بـعـد از تـوبـیـخ لازم ، چـشـم پـوشـى نـمـود و به او میدان داد که توانایى هایش را به ظهور برساند قرآن مجید به پیامبرش مى فرماید :((فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِى الاَْمْرِ)) پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب و در کارها، با آنان مشورت کن !ایـن آیـه نـاظـر بـه تـخـلّف رزمـنـدگـان اسلام در جنگ احد است . خداوند به پیامبرش به
لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:32
تعریف قرآن
در فـرهـنـگ اسلام و تشیع قرآن را همواره با صفت کریم به صورت قرآن کریم ( اهل سنت ) با صفت مجید , به صورت قرآن مجید ( اهل تشیع ) مى نامند و این دو صفت منشا قرآنى دارد. از قرآن مجید دوگونه تعریف مى توان به دست داد. نـخـسـت تـعریف ساده و عرفى که قرآن را کتاب مقدس و آسمانى اسلام و وحى الهى بر حضرت محمد (ص ) مى داند. دوم تـعریف علمى که قرآن را وحى نامه اعجازآمیز الهى مى داند که به زبان عربى , به عین الفاظ توسط فرشته امین وحى , جبرئیل , از جانب خداوند و از لوح محفوظ , بر قلب و زبان پیامبر اسلام (ص ) هـم اجمالا یکباره و هم تفصیلا در مدت بیست و سه سال نازل شده و حضرت (ص ) آن را بر گـروهـى از اصـحـاب خـود خوانده و کاتبان وحى ( از میان اصحاب ) آن را با نظارت مستقیم و مـسـتـمر حضرت (ع ) نوشته اند و حافظان بسیار , هم از میان اصحاب , آن را حفظ و به تواتر نقل کـرده انـد و در عـصـر پـیامبر (ص ) هم مکتوب بوده ولى مدون نبوده است , و در عصر عثمان با نظارت او طى چند سال , منتهى به حدود سال 28 هجرى , مدون بین الدفتین ,از سوره فاتحه تا ناس , در 114 سوره , مى گردد. و متن آن مقدس و متواتر و قطعى الصدور است و تلاوت آن مستحب مؤکد است . ایـمـان بـه قـرآن مـجـید به توصیفى که گفته شد و نیز معجزه الهى و سند نبوت دانستن آن و مـحـفوظ بودنش از خطا و هرگونه افزود و کاست ( تحریف ) , از ضروریات اسلام و مذهب تشیع است . قـرآن به زبان عربى بسیار شیوایى که مایه اعجاب فصحاى عرب ( و بعدها اقوام دیگر ) گردیده و در تـاریـخ زبـان عـربى , سابقه و همانندى نداشته , در طى مدت بیست و سه سال , یعنى سراسر زمـانـى کـه حـضـرت رسـول (ص ) به وظیفه رسالت و ابلاغ پیام الهى و دعوت به اسلام اشتغال داشـتـه انـد , بـه صورت بخش بخش ( منجما یا نجوما ) بر حضرت رسول (ص ) وحى شده است و چنانچه اشاره شد حافظان , حفظش کرده و کاتبان با نوشت افزارهاى بسیار ابتدایى , با خطى که هـنـوز نـقـطـه و نـشان و علائم اعراب نداشته است , و کوفى نام داشته است , در چندین نسخه بازنویس شده است .
اندازه و حجم و تقسیمات قرآن
قرآن کتابى است که در مقایسه با سایر کتابها , کتابى است متوسط الحجم و مى توان گفت حجم آن برابر است با عهد جدید یا دیوان حافظ. طبق دقیقترین آمار تعداد کل کلمات قرآن 77807 کلمه است. قرآن داراى 114 سوره و کلا 30 جزء است . هر جزئى چهار ( یا دو ) حزب است . نیز هر پنج آیه را خمس [ خ ] و هر ده آیه را عشر [ ع , و این عمل را تعشیر ] نامیده اند تقسیم درونى و تفصیلى دیگر قرآن , تقسیم آن به رکوعات است . منظور از رکوع , بخشى و گروهى از آیات است که در یک موضوع آمده و اتحاد مضمونى دارد که با شروع آن موضوع , رکوع آغاز مى گردد و با تغییر و تحول کلام به موضوعى دیگر , ختم مى شود. پیداست که شماره آیات مندرج در هر رکوع , کم و زیاد است , به خلاف جزوها و حزبها که به طور مساوى تقسیم شده است . وجـه تـسـمیه رکوع را مى توان از آنجا دانست که در نمازهاى شبانه روزى , پس از خواندن سوره حمد در رکعت اول و دوم , مى توان به خواندن سوره هاى دیگر , یا لااقل چند آیه اکتفا کرد. پیرو این عقیده , بعضى که قرآن شناس بوده اند , اوایل هر چند آیه اى را که یک عنوان و موضوع را تـشـکـیـل مـى دهد , معین ساختند و از آن جهت که بعد از قرائت آن بخش , نمازگزار به رکوع مى رود , نام هر بخش را رکوع گذارده اند. عدد رکوعات قرآن طبق مشهور 540 رکوع است ( به طور متوسط و تقریبى هر صفحه از قرآن یک رکـوع دارد ) .گفتنى است که در قرون جدید , ابتدا خوشنویسان قرآن نویس در امپراتورى عثمانى و سپس در مـصـر و لبنان و سوریه , کوشیده اند و توانسته اند که قرآن مجید را با رعایت قواعدى از جمله آغاز هـر صـفحه با اول آیه , و پایان صفحه به پایان یک آیه , بنویسند و هر جزء را در بیست صفحه و لذا کل قرآن را در 604 کتابت کنند .در ایـن شیوه کتابت که در معتبرترین قرآن جهان اسلام ( مصحف المدینة , به کتابت عثمان طه , خـطاط هنرمند سورى و طبع دارالقرآن عربستان سعودى در مدینه , و متن مبناى همین ترجمه هم هست نیر رعایت شده , هر صفحه داراى 15 سطر است . بـعضى از غرابت گرایان قرآن را در 30 صفحه عادى ( هر جزء در یک صفحه ) به خط بسیار ریز یا غبار , کتابت کرده اند. و کـسـانى که غرابت گراتر بوده اند , کل قرآن را در یک صفحه - که ابعاد آن از سراسر یک صفحه روزنـامه عادى فراتر نیست - کتابت و چاپ کرده اند که طبعا براى قرائت نیست , و براى به همراه داشتن از جهت حفظ و تعویذ به قرآن است , و حتى با ذره بین نیز قابل خواندن نیست . همچنین قرآن را با تعداد صفحات عادى , فى المثل همان 604 صفحه , ولى با ابعاد بسیار کوچک در حـدود یـک - دو سـانـتـیمتر , بر روى کاغذى بسیار نازک ( حتى نازکتر از کاغذ خاص کتاب مقدس ) به طبع رسانده اند , که آن نیز فایده هاى غیر قرائتى دارد. از سوى دیگر و نقطه مقابل این ابعاد کوچک , قرآن را در ابعاد بسیار بزرگ نیز کتابت کرده اند که یـکـى از مشهورترین نمونه هاى تاریخى آن , قرآن مکتوب به خط محقق ( ولو معروف به ثلث ) به قلم شاهزاده هنرمند تیمورى , بایسنقر میرزا ( 802 - 838 ق ) است که اوراق پراکنده آن , به ابعاد تقریبا بیش از یک متر در نیم متر , در موزه ها و کتابخانه ها , از جمله در موزه قرآن کتابخانه آستان قدس رضوى , محفوظ است . کتیبه هاى مساجد در جهان اسلام نیز نمونه اى از درشت نویسى آیات قرآن مجید است .