دانلود اقدام پژوهی چگونه توانستم رفتارهای نادرست و پرخاشگرایانه مجید را در کلاس اصلاح کنم بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات29
اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد
چکیده
در روز اول مهر در کلاس متوجه پسری شدم که نا آرام و ناسازگار بود و مرتب به دیگران پرخاشگری می کرد کارهای او را زیر نظر گرفتم و متوجه شدم که این کودک در این چند ساله همین رفتارها را داشته و باعث آزار و اذیت دیگران بوده است . به طوریکه بچه ها از کنار او بودن رنج می بردند ، چون از اذیت های او درامان نبودند ، به همین خاطر با او بازی نمی کردند ، او را در جمع خود راه نمی دادند ، در کنار او نمی نشستند ، در گروههای تتدریس به سختی او را قبول می کردند ، هر گاه جایی برای او در کلاس در نظر می گرفتم صدای اعتراض دیگران بلند می شد . طی تحقیقات مستمر به این نتیجه رسیدم که او از کودکی از حمایت های بی رویه پدر برخوردار بوده ، پدر و مادر برای تربیت او همسو نبوده و او نیز از این رفتار سوء استفاده کرده و رفتارهای زشت و ناپسندی از خود بروز داده است . چون پرخاشگری های او بیش از حد شده بود و دیگران از دست او آرامش نداشتند به فکر افتادم تا راهی پیدا کرده که این رفتارهای زشت او را کاهش دهم . گروهی متشکل از مدیر ، معاونین مدرسه و معلم سال قبل او تشکیل دادم . راه حل هایی با مشورت آنها در نظر گرفته شد . از جمله : سرپرستی گروهی کوچک ، دادن چند مسئولیت به او ، کم کردن حمایت پدر ، افزایش محبت مادر ، همکاری والدین با اولیاء مدرسه ، تذکر و توضیح عواقب کارهایش ، هم جهت بودن والدین در تربیت او و ... قرار شد این راه حل ها به کمک مدیر مجتمع و معاونین مدرسه به اجرا درآورم تا بهترین روش را ادامه داده و به نتیجه مطلوب برسیم . به دنبال اجرای راه حل رفتم . با اولیاء او در میان گذاشتم تا کارهای خواسته شده را انجام دهند و همکاری لازم را با اولیای مدرسه داشته باشند آنها موافقت خود را اعلام کردند . ولی این راه به زودی به نتیجه نمی رسید ، مجبور بودم چند راه دیگر را نیز انجام دهم . او را سرپرست گروهی کردیم ولی به علت آزار و اذیت گروه این راه به نتیجه نرسید . چند مسئولیت به او دادم ولی به علت ناآرام بودنش این راه هم به نتیجه نرسید . از راه دیگری وارد شدم . تشخیص دادم که او کارهای خود را بد و آزار دهنده نمی داند پس راهی را در پیش گرفتم که نتایج و عواقب رفتارهای زشت را به او متدکر شوم وقتی کار اشتباهی انجام می داد و به او تذکر می دادم و برایش توضیح می دادم که اذیت هایش باعث تنهایی و دوری از بچه های دیگر می شود ، احساس پشیمانی می کرد . بعد از گذشت چند هفته و ادامه دادن این روش کم کم تغییر رفتار در او مشاهده می شد سعی برآن داشت رفتارهای خود را کنترل کند و موجبات اذیت و آزار دیگران را فراهم نکند آرامش نسبی او باعث شده بود تا بچه های دیگر او را به جمع خود راه دهند او را در گروه بپذیرند به بازی های کودکانه ی دیگران وارد شود . وارد شدن به جمع خود راه دهند او را آرامتر می کرد هنوز هم کارهای اشتباه بسیاری انجام می داد ولی این تغییر رفتار برای ما ارزشمند بود . در جلسه ای دیگر که با گروه ارزیاب تشکیل شد همگی بر این کاهش رفتار اتفاق نظر داشتند . تصمیم گرفته شد که همچنان این راه حل مدنظر بوده و آن را انجام دهیم و او را زیر نظر داشته باشیم تا رفتار او کم کم از بین برود .
توصیف وضع موجود :
رفتارهای او را زیر نظر گرفتم او از نظر درسی شاگردی باهوش و زرنگ و مرتب با نمرات عالی بود ولی اذیت و آزار او به حدی بود که هر روز تعدادی از اولیاء دانش آموزان مدرسه از کلاس اولی گرفته تا کلاس پنجم برای اعتراض به رفتارهای او به مدرسه مراجعه می کردند . بچه ها با او بازی نمی کردند ، کسی در کلاس حاضر نبود کنار او در میزی بنشیند او را در گروه راه نمی دادند ولی او دست بردار نبود . این مسئله سوالاتی در ذهنم ایجاد کرد . می خواستم بدانم که چه چیزی باعث رفتار پرخاشگری در مجید شده است و آیا این رفتار امسال از او سر می زند یا در سال های قبل هم صورت می گرفته است . برای یافتن پاسخ سوال هایم به سراغ معلم سال قبل او رفتم نگاهی به من انداخت و گفت : خدا کمکت کند سال سختی در پیش داری . در همان زمان یکی از معلمان کلاس اول جلو آمد و گفت : با مجید خدا بهت رحم کند . نگران شدم به سراغ مدیر مدرسه رفتم و از او پرس و جو کردم او اطلاعات کاملی در اختیارم گذاشت . این کودک از زمان پیش دبستانی و کلاس اول همین رفتارها را داشته به طوری که نه تنها با دانش آموزان دیگر بلکه با برادر و مادر خود نیز این گونه برخورد کرده بود . طوری که هر روزو جلوی در مدرسه بین او و مادرش درگیری بوجود می آمده و روزها اتفاق می افتاده که صورت و دستان مادرش را زخمی کرده تا اینکه یکی از اولیاء مدرسه به کمک رفته و مادر را از دست او نجات می داده است . با پیگیری های مستمر متوجه شدم که این کودک در منزل از حمایت های بی رویه پدر برخوردار است . مادر و پدر برای تربیت او رفتاری دوگانه دارند . هر گاه اشتباهی مرتکب شده و با مخالفت مادر روبه رو شده ، پدر به پشتیبانی از او پرداخته و به مادر اعتراض کرده و او را محکوم کرده بود . در مهمانی ها و دور هم جمع شدن خانواده ( چه پدری و چه مادری ) و فامیل همیشه کدورت و دلخوری پیش آمده و پدر با ناراحتی و قهر با دخترش مهمانی را ترک نموده . با صحبت هایی که با مادر او داشتم به این نتیجه رسیدم که او از همان کودکی و زمانی که هنوز کوچک بوده نیز این رفتارها را داشته ، به طوری که برای انجام کارهای روزمره مجبور بوده او را به ستون وسط اتاق ببندد . بنا به درخواست من و پیگری های مداوم مدیر پدر او به مدرسه آمد . پدری بی منطق و خودخواه به نظر می رسید . با تمام صحبت هایی که با او شد فقط این نکته را تکرار می کرد که دخترم برایم بسیار عزیز است و حاضر نیستم باعث ناراحتی او شوم . تا وقتی بچه است هرکار دلش خواست انجام دهد .
فهرست مطالب
چکیده 4 مقدمه 6 عوامل موثر بر پرخاشگری 6 انواع پرخاشگری 7 علل پرخاشگری 8 ارائه دلایل مشکل پرخاشگری: 9 نحوه ی برخورد با مسئله : 12 توصیف وضع موجود : 13 ضرورت و اهمیت تحقیق : 15 شواهد 1: 16 جمع آوری اطلاعات : 17 ارائه راه حل و اعتبار بخشی راه حل : 20 اجرای راه حل : 22 ارزیابی و اعتبار بخشی : 24 شواهد 2 25 پیشنهادات : 27 منابع 29
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:43
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه
سوره سجده آیه 18 3
سوره انفاق آیه 62 7-4
سوره انفاق آیه 62 10-7
سوره انفاق آیه 64 12-10
سوره احزاب آیه 23 15-10
سوره مائده آیه 55 18-15
سوره توبه آیه 19 21-18
سوره مریم آیه 96 25-21
سوره بنیه آیه 7
سوره بقره آیه 207
سوره آل عمران آیه 61
سوره نساء ایه 65
سوره های نجم و حج (نجم: آیه ی 20 و 19)
(حج: آیه های 53 و 52 )
داستان غرانیق و کتاب آیات شیطانی
(چرا سلمان رشدی عنوان آیات شیطانی را به کتاب خود داده است؟)
بررسی این چهار آیه 20 و 19 سوره نجم – 53 و 52 سوره حج و نتیجه گیری
کتابنامه (منابع و مآخذ)
مقدمه:
«اول العلم معرفه الجبار» آغاز دیانت از خداشناسی است و بنیاد معرفت نیز بر همین منوال استوار است، سخن از خدا کهنگی ندارد، همان سان که آب هرگز کهنه نمی شود مادامیکه عطش هست، جهان معاصر در عطش خدا خواهی می سوزد، هر چند خود نمی داند.
شکر و سپاس خدای منان که توفیق تحقیق و مروری در دریای بی کران این آیات مبارکه شامل حالم شد.
سوره سجده آیه 18
افمن کان مؤمناً کمن کان فاسقا لایستون
ترجمه : آیا کسی که مؤمن است همانند کسی است که فاسق است؟ نه هرگز این دو برابر نیستند.
نمونه: جمله به صورت استفهام انکاری مطرح شده، استفهامی که پاسخ آن از عقل و فطرت هر انسانی می جوشد که این دو هرگز برابر نیستند، در عین حال برای تاکید، با ذکر جملۀ «لایستوون» این نابرابری را مشخص تر می کند.
در این آیه «فاسق» در مقابل «مومن» قرار گرفته و این دلیل بر آن دارد که فسق مفهوم گسترده ای دارد که هم کفر را شامل می شود و هم گناهان دیگر را،
چرا این کلمه از جمله «فسقت الثمره» (یعنی میوه از پوستش خارج شد و یا در موردی که هستۀ خرما از گوشت آن جدا می شود و به بیرون می افتد ) گرفته شده، سپس به خارج شدن از اطاعت فرمان خدا و عقل، اطلاق گردیده است، و می دانیم هر کس کفر می ورزد و یا مرتکب گناهانی می شود از فرمان پروردگار خود، خارج شده است این نکته نیز قابل توجه است، که میوه مادامی که در پوست خود قرار دارد سالم است، همینکه از پوست خارج شد، فاسد می شود، و بنابراین فاسق شدنش همان و فاسد شدنش همان.
جمعی از مفسران بزرگ در ذیل این آیه نقل کرده اند که روزی «ولید بن عقبه» به «علی (ع) » عرض کرد من از تو با زبانی گسترده تر و فصیحتر و نیزه ای تیزتر دارم (اشاره به اینکه به پندار خودش هم در سخنوری و هم در جنگ جوئی پیشتاز تر است).