فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:18
فهرست مطالب:
مقدّمه
فصل اوّل
حقوق مخالفان سیاسی
1. حق حیات و آزادی تن
2. حق کرامت انسانی
3. حق آزادی اندیشه و عقیده
4. حقوق و آزادیهای سیاسی
سیره عملی در بیعت
فضای باز سیاسی
الف) قومیت حمراء
ب) عثمانیان
ج) خوارج
آزادی بیان
مرز آزادیهای سیاسی
حق تأمین اجتماعی
فصل دوم
حقوق مخالفان متخاصم
1. حق ارشاد و راهنمایی مخالفین
ملاقات، مکاتبه و فرستادن نماینده برای سران گروهها
استفاده از شخصیتهای مورد احترام پیامبر و مسلمانان
تأخیر در عملیات نظامی
2. حق ایمنی غیر نظامیان
3. حق رعایت کرامت افراد دشمن
4. حق وفای به عهد با دشمن
5. حق استیمان
نتیجه
فهرست منابع
مقدّمه
کاوش پیرامون حاکمیت سیاسی و سیره اجتماعی امام علی(ع) در دورهپنج ساله از حکومت، برای ما که پیرو مکتب اوییم و در موقعیتی تقریباًهمسان با وی به سر میبریم، بسیار مهم و راهگشا است؛ زیرا آن بزرگوار، دراین مقطع زمانی، مستقیماً با حکومت و جریانهای اجتماعی سر و کار داشتو خواستههای مردم و چگونگی برآوردن آنها مهمترین دغدغهاش به شمارمیآمد.
بیگمان امام علی(ع)، همانند تمام حاکمان، برای استقرار حاکمیت واقتدار سیاسی در حکومت خویش کوشید. بـا ایـن تفاوت کـه بـرای نیل بـهاین هدف، هرگز از مسیر عدالت و چارچوب ارزشهای متعالی خارج نشد.
عدالت در مکتب علوی اصلی است، که به دیگر اصلهای سیاسی،اجتماعی و فرهنگی روح و جهت میبخشد و سایر امور فردی و اجتماعی برآن استوار میشود. میزان پایبندی به عدل در این نظام، وقتی رخ مینماید کهارتباط آن بزرگوار با دوستان، بستگان و دشمنانش را بررسی کنیم.
به راستی سینهای گشاده و روانی بلند مرتبه لازم است تا آدمی با دشمنان ومخالفانش به عدالت رفتار کند. آن بزرگوار خود چنین بود و فرزندانش را نیزبدین امر فرا میخواند:
«اوصیک بالعدل علی الصدیق و العدوّ؛ بر تو باد که با دوست و دشمن بهعدل رفتار کنی».
در فرهنگ علوی که برگرفته از فرهنگ قرآنی است، همه مردم باید ازحقوق انسانی برخوردار شوند؛ زیرا همه، عیال و روزی خور خدایند و از نظردین یا دستکم از جهت انسانیت با هم برابرند.
مخالفت با نظامی که امام علی(ع) رهبر آن به شمار میآید، به گونهایمتفاوت رخ نمود و مخالفان او از جهات گوناگون قابل تقسیم و بررسیاند.
از یک جهت، میتوان مخالفان حکومت علی(ع) را به دو دسته تقسیمکرد:
این مقاله، ضمن بررسی حقوق هر یک از دو دسته فوق در فصلی جداگانه،در پی کشف دیدگاههای امام (ع) در این گستره است. ناگفته پیداستبرشمردن همه حقوق مخالفان و توضیح کامل آنها از حوصله این مقاله خارجاست. امید آنکه همین کم، مقبول خاطر عاشقان آن امام راستین واقع شود وراه را برای پژوهشهای گستردهتر هموار سازد.
فصل اوّل
حقوق مخالفان سیاسی
مهمترین حقوقی که مخالفان سیاسی حکومت علوی از آن برخورداربودند، عبارت است از:
زندگی، اساسیترین حق انسان و مبنای سایر حقوق وی به شمار میآید.بدون این حق، دیگر حقوق معنا ندارد. زنده بودن موهبتی است که خدا به بشرارزانی داشته است و هیچ فرد یا حکومتی نمیتواند آن را از افراد سلب کند.
در فرهنگ قرآنی، احترام به حق حیات انسانها به اندازهای است کهمحروم ساختن یک فرد از این حق چون کشتن تمام انسانها خوانده شده استو نجات جان یک انسان مانند نجات همه انسانها. در قرآن کریم، برایجلوگیری از تجاوز به حق زندگی انسانها، چنین آمده است:
«ولا تقتلوا النفس التی حرّم الله الابالحق و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیّهسلطاناً، فلایسرف فی القتل انهکان منصوراً؛ هرگز از روی ناحقی کسی راکه خداوند ریختن خونش را حرام کرده، به قتل نرسانید و هر کسمظلوم کشته شود، به ولی او توانایی بخشیدیم تا انتقام گرفته و قصاصنماید ولی در قصاص زیادهروی نکنید (چرا که) به حق، ولی مقتول)ازسوی ما ( حمایت میشود».
امام علی(ع) حق زندگی را مهمترین و اساسیترین حق شهروندان میداندو به خطر افکندن آن را، جز در مواردی که خداوند اجازه داده، ممنوع میشمارد.
بر همین اساس، آن بزرگوار به کارگزارانش چنین سفارش میکرد:
«از خونریزی ناروا سخت بپرهیزید که آن به خشم خدا نزدیکتراست و بزرگترین کیفر را در پی دارد و زوال نعمت و سرنگونی رازمینه ساز میگردد و خداوند سبحان در روز قیامت خود (بدون دادخواست) بر خونبهای به ناحق ریخته بندگانش حکم میکند، پس بههیچ روی با ریختن خون حرام، پایههای فرمانروایی خویش را استوارنکنید که این کار از عوامل ناتوانی و سستی و حتی نابودی و از دسترفتن فرمانروایی است».
امام(ع) هرگز قتل عمد را نمیبخشید و بر قصاص قاتل ـ بی آنکه به مقام وجایگاه اجتماعیاش توجه کند ـ پای میفشرد.
آن حضرت حق حیات را حتی برای مخالفان و دشمنانش، به رسمیتمیشناخت و خلاف و قصورشان را تا جایی که قانون خداوند اجازه میداد،میبخشید. چشم پوشی وی از اشتباهات مخالفان چنان بود که با اعتراضیارانش رو به رو میشد.
بعد از شورش بصره متخلفان از جنگ را با بیانی نرم سرزنش کرد و ازکردار ناپسندشان در گذشت. برخی لب به اعتراض گشودند و چنین گفتند:
«به خدا سوگند اگر فرمان دهی، نابودشان میسازیم.»
حضرت با بر زبان راندن، عبارت «سبحان الله» هشدارشان داد؛ و آنان راتجاوزگر از حد خواند و فرمود:
خدا چنین دستوری نداده است، انسان در مقابل انسان کشته میشود... .خدا میفرماید:
«هر کس مظلوم کشته شود به ولی وی توان انتقام بخشیدیم؛ ولی درقصاص اسراف نکنید».