دانلود گزارش کارآموزی کاشی مریم

اختصاصی از یارا فایل دانلود گزارش کارآموزی کاشی مریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود گزارش کارآموزی کاشی مریم

دانلود گزارش کارآموزی کاشی مریم تمدن کهن ایران زمین سهم بزرگی در تکامل فرهنگ و تمدن بشری داشته است. سفال های به دست آمده از کاوش های باستان شناسی بر قدمت چندین هزار ساله هنر و صنعت سرامیک در این مرز و بوم گواهی می دهند. به طوری که در بررسی تاریخ تکامل صنعت سرامیک در جهان اذعان شده است که استفاده از چرخ کوزه گری در سرزمین ایران به حدود هزاره پنجم و کاربرد لعاب به هزاره دوم قبل از میلاد باز می گردد.گرچه قرون ششم و هفتم هجری را دوره اوج شکوفایی و عصر طلایی هنر و صنعت سرامیک در ایران نامیده اند اما تا چند قرن پس از آن و پیش از انقلاب صنعتی اروپا نیز شکوه و عظمت خود را حفظ کرد. .......

دانلود گزارش کارآموزی کاشی مریم

فهرست مطالب

مقدمه و تاریخچه1

آسیا کردن و سایش3

اسپری درایر19

پرس40

خشک کردن59

پخت72

لعاب102

درجه بندی123

فعالیتهای انجام شده132

تعریف و هدف از سایش ( آسیا کردن ) موادجامد

آسیا کردن و سایش مواد جامد شامل عملیاتی است که هدف آن کاهش ابعاد و اندازه مواد است. این عمل با خرد کردن اولیه ذرات درشت آغاز می شود و با پودر کردن خاتمه می یابد.

با این وجود، هدف از خرد کردن تنها بدست آوردن ذرات کوچک از مواد درشت دانه نیست بلکه هدف از آن، فراهم کردن ذراتی با قطر متوسط و مشخص و با دانه بندی مناسب برای تولید محصول می باشد.

به طور کلی، دلایل فراوانی برای خرد کردن مواد جامد وجود دارد، با وجود این می توان گفت که گستردگی سطح ویژه مواد باعث می شود که توده های هموژن و واکنش های شیمیایی کامل تری را در زمان های کوتاه تر بدست آوریم.

2-1-اثرات ایجاد شده حین آسیا و انتخاب ماشین آلات

اعمال صورت گرفته در طی سایش عبارتند از:

a)فشردگی ساده ( خرد کردن )

b)کوبش و ضربه ( از اجزاء دستگاه به ماده )

c)ضربه( از ماده به دستگاه)

d)سایش

e)برش

کلیه ماشین آلات به کار گرفته شده در فرایند خرد کردن بر اساس اصول گفته شده در فوق کار می کنند.

به منظور شرح محدوده عملکرد ماشین آلاتی که به طور گسترده استفاده می شوند و برای انتخاب مناسب ترین وسیله، طرح زیر دنبال می شود:

a)خرد کننده فکی (jaw crasher)

b)خرد کننده ژیراتوری (Giratory Crushers)

دانلود گزارش کارآموزی کاشی مریم

c) آسیاهای دارای لبه متحرک (Edge Runner) و آسیاهای دندانه دار گردان (Tooth Rolling)

d) آسیاهای پرداخت کننده و نرم ساب گردان

e) آسیاهای دیسکی (Disk Mills)

f) آسیاهای چکشی (Hammer Mills) به سرعت پایین

g) آسیاهای میخی (Peg Mills)

h) دستگاه های با سرعت کم (Rod Mills,Ball Mills.Pebble Mills)

i) دستگاه های با سرعت متوسط (Rotary Pin-Mills,Ball Mills)

j) دستگاه های با سرعت زیاد (Bowl Mills و آسیاهای چکشی با سرعت زیاد)

فرمت :  قابل ویرایش | WORD | صفحات :78

*************************************

نکته : فایل فوق قابل ویرایش می باشد

مقاله درباره ویلچر

اختصاصی از یارا فایل مقاله درباره ویلچر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

نام : مریم نام خانوادگی : عبدالهی نام پدر: نجیم

متولد : 8/2/1369 شماره شناسنامه : 043006/228

شماره تلفن : [phone]

آدرس منزل : شیراز- شهرک قصروقمشه – بلوارعرفان –پلاک 97

مقطع : متوسطه پایه اول دبیرستان

استان : فارس منطقه : شیراز – ناحیه 2

نام واحدآموزشی : دبیرستان حاج محمد علی بزرگی (2)

طرح اول : « ویلچر اتوماتیک روباتی»

طرحی که می خواهم ارائه بدهم یک ویلچر می باشد ولی این ویلچرکه من می گویم تقریباَ باکارهایی که انجام می دهد شبیه به یک ربات می باشد . این ویلچرعلاوه برچرخ هایی که دارد دارای جک هایی است که باعث می شود ویلچرازپله بالا وپایین برود وهم باوجود سطح شیب دار با چرخ هایش بالاوپایین برود . این ویلچر مجهز وتمام اتوماتیک می باشد که ویلچررا کنترل می کند. و همچنین این ویلچرطوری می باشد که مانند خودروها دارای دنده می باشد که سرعت ویلچررا تغییرمی دهد مثلاَ اگرویلچردریک خیابان باشد که شیب آن خیلی زیاد است می تواند با تغییر دنده ویلچررا طوری کنترل می کند که باسرعت از بالای خیابان به پایین نیاید که خطری برای فرد معلول داشته باشد ویا اگر درچنین خیابانی که درپایین آن خیابان باید به بالا برود با دندة مشخص شده برای بالا رفتن ازچنین خیابانی را ممکن می کند که ویلچر درحین بالا رفتن ازچنین خیابان هایی به عقب برنگردد وبرای فرد نشسته برویلچر خطری ایجاد نکند . همان طور که درقبل گفتم این ویلچرمی تواند ازپله بالا وپایین برود حالا طرز بالارفتن ازپله را شرح می دهم که چگونه انجام می گیرد همین طور پایین آوردن آن را .

وقتی که ویلچر درجلوی پله ها قرار می گیرد دونقطه ی وسط ویلچر یک جک پایین می آید وزیر جک هم یک لاستیک به شکل نیم دایره وجود دارد که باعث می شود جک وقتی ازویلچر بیرون می آید ومی خواهد روی کاشی یاسرامیک قرارگیرد باوجود آن لاستیک جک محکم بروی سرامیک می خورد طوری که می چسبد . درجلوی ویلچردوجک دیگر مانند پای انسان که دارای زانواست خم وراست می شود آن جک ها هم همین طور می باشند . جک اول که محکم برروی زمین (سرامیک ) قرارگرفت بعد به وسیله فشاردادان یک کلید باعث می شود که آن جک ها یا همان پاهای رباتی ویلچر به حرکت درآمده وروی پله ی اول قرار می گیرد وهمین طور بعداز پشت سرگذاشتن پله ی اول روی پله دوم قرار می گیرد واما دراین قسمت یک جک دیگراز ویلچر باهمان خصوصیات جک اول بیرون می آید پشت سرجک اول . بافشار یک دکمه هوا درزیر لاستیک جک اول شده وباعث جداشدن آن ازسطح زمین ( سرامیک ) می شود و جک کمی جمع می شود وحرکت می کند وبه جلو می رود که بازهم این حرکت جک کنترل می شود که عرض پله چقدراست وچه موقع روی پله قرارگیرد ووقتی که روی پلة اول قرارگرفت آن دوجکی که درجلو قرارداشتند پله ی بعد را پشت سر گذاشته جک دوم کمی به ارتفاع خود می افزاید که آن دوجکی که جلو قراردارند بتوانند ازپلة بعد بالا رفته وجای خودشان را به جک شماره (1) یا همان جک اول بدهند وهمین طور جک شماره (2) یا همان جک دوم جای جک شماره (1) قرار می گیرد . این عملیات درحافظة ویلچر ثبت می شود ودیگر احتیاجی نیست که برای هربار آن کارها را انجام دهند وویلچر به طور اتوماتیک تمام پله ها را بالا می رود واحتیاجی به کنترل آن نیست وحالا وقتی که ویلچر بخواهد ازپله ها پایین بیاید دراین جا جک های اصلی ما دوجکی هستند که درجلوی ویلچرقراردارند وهمان طور که بالا رفته است همان طورهم پایین می آید . من چون با توضیح نوشته ام شاید احساس شود که این کار خیلی سخت وخیلی زمان مصرف می شود ولی این طورنیست چون همة کارهایش اتوماتیکی است حتی حرکت آن با چرخ هایش وایستادن آن نیازی به نیروی انسانی ندارد.

طرح دوم : نماگرشب ادراری کودکان

طرحی که می خواهم ارائه بدهم یک تشک است که شب ادراری کودکان را نشان می دهد . البته قبلاَ شرت آن ساخته شده بوده است اما با تحقیقاتی که انجام دادم بعضی ازپزشکان با این طرح موافق نبوده اند چون این شرت باعث اذیت کودک می شده است وحالا من می خواهم تشک آن را ارائه بدهم که برای کودک بهتر است این تشک به وسیلة یک سنسور الکتریکی حساس به رطوبت و آب کار می کند که این سنسور فرمان به سیستم هشداردهنده ( آلارم ) می دهد وبعد آژیر می کشد ، که والده کودک ازشب ادراری او آگاه شده است بعداز چندشب که تکرارشد که چه ساعتی ازشب زمان تخلیة مثانة کودک است هم بچه عادت می کند که چه زمانی می خواهد ادرارکند وهم مادربچه ساعت کوک می کند ودرهمان ساعت که مشخص شده است بچه را بیدار می کند . بچه هم به این دلیل عادت می کند و ناخداگاه بیدار می شود چون به صدای آژیر حساس می شود که چه زمانی آژیر کشیده می شود ومنتظر است به همین دلیل بیدار می شود وباعث خیس کردن تشک خود نمی شود .

طرح سوم : تب نما

طرحی که می خواهم ارائه بدهم یک دماسنج الکتریکی ا ست . این دماسنج مشخص می کند که فردی که بیماراست تب می کند وقتی که می خواهد بخوابد این دماسنج را به وسیلة یک سیم به فرد وصل می کند که وقتی درخواب است دمای بدن اواز حد مجاز بالاتررفت آژیر زده وفرد را بیدار می کند . این طرح برای کودکان مناسب تراست مخصوصاَ کودکان زیر 6 الی 7 سال که تب زیاد باعث فلج شدن پاهای آن ها می شود وخطرات دیگری که ممکن است کودک را تهدید کند . این دماسنج مجهزبه یک سنسور الکتریکی می باشد که نسبت به حرارت حتی کمی بیشتراز حد مجاز بدن دما بالا می رود و آژیر می زند . این سنسور حساس است وبه یک سیستم هشداردهنده (آلارم) متصل می شود که درموقع بالارفتن دمای بدن حساس است . با زده شدن آژیر والدین کودک رابیدار می کند وازتب بالای کودک باخبر می سازد.

داستان گل مریم 124 ص

اختصاصی از یارا فایل داستان گل مریم 124 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 156

به نام خدا

گل مریم

وفا کنیم وملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن

(حافظ)

این یک داستان نیست ، یک خواب هم نیست ، یک زندگی است آن هم واقعی واقعی . . .

در سال1340درخانواده ایی متوسّط و مهربان به دنیا آمدم . پدرم کارمند ساده دریک ادارة دولتی بود . من فرزند سوّم خانواده بودم و آخرین فرزند ، آنها اسمم را ، ارمغان نهادند زیرا من را هدیه ای از طرف خدا می دانستند . برادربزرگم نامش علی بود و خواهرم ارغوان نام داشت . مرور زمان و کودکی را چون ابر و باد که درگذرند ، درک نکردم ، تا به سن هفت سالگی رسیدم . پدرو مادرم سعی فراوان در تربیت صحیح ما فرزندانشان می نمودند ومن را دریکی از بهترین و نزدیکترین مدارس آن زمان ، نام نویسی کردند . روز اوّل مدرسه گویی طوفانی در دلم به پا شده بود . صبح موقعی که با مادرم برای مدرسه رفتن آماده شده بودیم ، خانم همسایة دیوار به دیوار ما نیز از خانه اشان بیرون آمد . آنها شروع به صحبت و احوال پرسی با هم کردند و من یک پسربچّة ، تقریباْ هم سن و سال خودم را دیدم ، که خودش را پشت مادرش پنهان می کرد . خانم همسایه دست پسرش را گرفت و از پشت سرش او را به جلو آورد و نزدیک من شد . آن پسرکه تا به حال او را ندیده بودم ، همکلاسی من بود . مادرم گفت : ارمغان خانم این آقا پسر خجالتی همکلاسی توست . او به سمت من آمد و سلام کرد . پاک ماتم برده بود . مادرم گفت : ارمغان خانم ، جواب سلام یادت رفته؟

با دستپاچگی گفتم : سلام . جلو آمد و گفت : اسم من ارسلانه و دستم را محکم گرفت . دستهایش سرد ، سرد بود ولی برعکس ، دستهای من گویِ آتش . این اوّلین پیوند من و ارسلان بود . گویی طنابی محکم ، دستهای ما را به هم گره زده بود . درکلاس درس نیز دریک میز و نیمکت بودیم ، امّا ما تنها نبودیم ، یک پسردیگرکه بعداْ فهمیدم ، نامش امیراست و او نیز در همسایگی ما زندگی می کند ، با ما درهمان نیکمت می نشست . امیر پسر خجالتی و محجوب بود . جالب این بود که پدرهردو نفر ، آنها در یک صانحة تصادف کشته شده بودند و هر دوی آنها یتیم بودند .

ثلثها یکی بعد از دیگری گذشت و من و ارسلان و امیر در یک نیکمت با هم رقابت می کردیم . ثلث آخر ، من شاگرد اوّل ، ارسلان شاگرد دوّم و امیر سوّم شدیم .

روزیکه کارنامه هایمان را به خانه می بردیم ، برایم اتّفاقی افتاد . هنگامی که با خوشحالی کارنامه ام را در دستم گرفته بودم و از جوی آبی پریدم ، ناگهان کارنامه از دستم رها شد و به آب افتاد . نمی دانستم که چه کار کنم ولی ارسلان و امیر را دیدم ، که هر دو به دنبال آن می دوند و ارسلان خودش را به آب انداخت . آنرا زودتر از آب گرفت و برایم آورد . کارنامه ام خیس ، خیس شده بود . ارسلانم خیس خیس شده بود . چشمانم که به کارنامة خیس شده افتاد ، شروع به گریه کردم . ارسلان اشکهایم را با دستانش پاک کرد و گفت : حالا که طوری نشده ، این جور مثل دُخترای لوس گریه می کنی ، الآن با تو میایم خونه تون و ماجرا رو برای مامانِت تعریف می کنیم .

ولی من با بغض درگلو گفتم : لازم نکرده ، خودم زبون دارم که تعریف کنم و با شتاب به سمت خانه دَویدم . ارسلان و امیر ، هر دو با هم داد زدند ، صبرکن و بعد ازمن شروع به دویدن کردند ، گویی مسابقه ای بین من ، ارسلان و امیر بود . من زودتر به خانه رسیدم و دَر زدم . دوباره در زدم . صدای مادرم را شنیدم که می گفت : اُمَدم بابا اُمَدم چه خبره ؟ تا در را باز کرد ، پریدم تو بغلش وشروع به گریه کردن کردم . مادرم اوّل تعجّب کرد و بعد با دستان پُر مِهرش ، سرم را نوازش کرد وگفت : خُب ارمغان خانم می گی چی شده یا نه ؟

برگشتم به صورت مادرم نگاه کردم و کارنامة خیس را به او نشان دادم . مادرم با تعجب نگاهی به کارنامه کرد و دید ، مُهر قبولی و شاگرد اوّلی من ، کمی آب خورده .

شروع به خندیدن کرد و به من نگاه کرد و گفت : فِکه کنم ، این قدرخوشحال شدی که یک شکم سیر روی کارنامه گریه کردی .

ناگهان ارسلان و امیر سررسیدند . هردو نفس نفس زنان سلام کردند ، مادرم جواب آنها را داد .

بعد ، هردو با هم شروع به تعریف ماجرا کردند ، مادرم که ماجرا را شنید ، خندید و از آنها تشکّر کرد . من با غرور رو به مادرم کردم و گفتم : تشکّر دیگه لازم نیست و دررا محکم بستم . مادرم از این کار من خیلی ناراحت شد و به من گفت : تو باید از اونا تشکّر می کردی . مخصوصاْ از ارسلان .

تابستان آن سال ، با تمام گرمایش ، به اندازة ذوب یک قالب یخ کوتاه بود . خیلی زود دوباره پاییزشد و فصل مدرسه ها . بعداز ثبت نام و تعیین کلاس ، فهمیدم با هردو نفر آنها دریک کلاس هستم . روز اوّل مدرسه مادرم با من نیامد . او مرا از زیرآیینه و قرآن رَدکرد و صورتم را بوسید و گفت : دخترم امسال ام سعی خودتو رو بکن ، تا مثل پارسال شاگرد اوّل بشی . من هم به او قول دادم و از خانه بیرون آمدم . ارسلان و امیر هم ازخانه هایشان بیرون آمدند . امیر و ارسلان که سرتاسر تابستان گذشته را با هم بودند ، به هم سلام کردند و به سوی من آمدند . من که تابستان گذشته ، آنها را ندیده بودم ، پشت به آنها کرده و به سمت مدرسه به راه افتادم

دانلود تحقیق داستان گل مریم 124 ص

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق داستان گل مریم 124 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات، تحقیق

فرمت فایل:   ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) 

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

---

 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 156 صفحه

به نام خدا گل مریم وفا کنیم وملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن (حافظ) این یک داستان نیست ، یک خواب هم نیست ، یک زندگی است آن هم واقعی واقعی .
.
.
در سال1340درخانواده ایی متوسّط و مهربان به دنیا آمدم .
پدرم کارمند ساده دریک ادارة دولتی بود .
من فرزند سوّم خانواده بودم و آخرین فرزند ، آنها اسمم را ، ارمغان نهادند زیرا من را هدیه ای از طرف خدا می دانستند .
برادربزرگم نامش علی بود و خواهرم ارغوان نام داشت .
مرور زمان و کودکی را چون ابر و باد که درگذرند ، درک نکردم ، تا به سن هفت سالگی رسیدم .
پدرو مادرم سعی فراوان در تربیت صحیح ما فرزندانشان می نمودند ومن را دریکی از بهترین و نزدیکترین مدارس آن زمان ، نام نویسی کردند .
روز اوّل مدرسه گویی طوفانی در دلم به پا شده بود .
صبح موقعی که با مادرم برای مدرسه رفتن آماده شده بودیم ، خانم همسایة دیوار به دیوار ما نیز از خانه اشان بیرون آمد .
آنها شروع به صحبت و احوال پرسی با هم کردند و من یک پسربچّة ، تقریباْ هم سن و سال خودم را دیدم ، که خودش را پشت مادرش پنهان می کرد .

  متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

( برای پیگیری مراحل پشتیبانی حتما ایمیل یا شماره خود را به صورت صحیح وارد نمایید )

«پشتیبانی فایل به شما این امکان را فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دریافت نمایید »

پاورپوینت دوام عمر و عطر گل مریم

اختصاصی از یارا فایل پاورپوینت دوام عمر و عطر گل مریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

در این پاور پوینت، تاثیر اسید سالیسیلیک ، امینواوکسی فنیل پروپیونیک اسید و متیل جاسمونات بر عمر و عطر گل مریم، در دوسیستم کشت خاکی و هیدروپونیک توضیح داده شده است. پاورپوینت حاضر قابل ویرایش بوده و میتواند در امر ارایه و اطلاعات فنی درباره گل مریم به شما کمک کند. کشت هیدروپونیک این گل همراه با تصاویر مطلوب در گلخانه نمایش داده شده است.