فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:200
مربوط به رشته معماری
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:100
فهرست مطالب:
چکیده:
پیش گفتار 1
در میان اندامهای درون شهری هر شهر و روستا، نیایشگاه همیشه جای ویژه خود را داشته و دارد و از اندامهای دیگر نمایان تر و چشمگیرتر است و از اینروست که همه جا در دل آبادی جای گرفته است.(1)
نیاشگاه چون بزرگترین ساختمان آبادی بوده در آغاز نیازی بدان نداشته که نشانی ویژه داشته باشد و خود بخود نگاه هر گذرندهای را بسوی خود میکشیده اما پس از گسترش آبادی نخست با افراشتن درگاهها و نهادن ماهرخ و توق بر بلندترین جای آن و سپس با ساختن میل و برج و مناره در کنار و نزدیک آن باشندگان آبادی و گذریان بیگانه را به نیایشگاه راهنمائی میکردند. مسجد بر دیگر نیایشگاهها همان برتری را داشته که اسلام بر دیگر کیشها و چنان خوب بوده و هست که آذینها را میآراید و نیازی بستایش ندارد و ما در اینجا تنها میگوئیم که چگونه بوده و چگونه شده است(اگر بتوانیم). هنر اسلامی( بویژه معماری آن) بر پنچ پایه مردم واری، خودبسندگی، پرهیز از بیهودگی، بهرهگیری از پیمون(مدول) و نیارش (اساتیک) و درون گرائی نهاده و بی آنکه خواسته باشیم خود سنائی کنیم هنرمندان مسلمان ایران بیش از دیگران بدانها پای بند بودهاند.
نخستین مسجدی که بدست پیامبر بزرگوار ما با همکاری یاران گرامیش در مدینه ساخته شد همیشه برگیره و الگوی مسجدهای بیشمار و گوناگونی بوده است که بدست هنرمندان تردست ما در سراسر ایران زمین(و هر جا که فرهنگ اسلامی ایران فرمان میرانده) بنیاد شده است.
بهمین آفریده و واپسین فرستاده پروردگار (که بر وی و خاندان پاکش درود باد) چون مدینه را با فروغ ایزدی خود روشن ساخت یاران خویش را فرمود تا برای بنیاد مسجدی در خور که پذیرای گروندگان باشد دل نزدیکترین کوهپایه را بشکافند و سنگهای آنرا بشکنند و پستای ساختمان را فراهم آورند آنگاه با دست گرامی خود پارههای لاشه سنگ را (خشکه و بی آژند) بر هم میانبود تا دیوار شبستان با افراز اندکی بلندتر از بالای مرد بلند بالا برافراشته شد(چنانکه نیای نامدارش ابراهیم (ع) در ساختمان خانه خدا کرده بود که بگفته میبدی اسمعیل ساخت (مصالح) بر دست پدر مینهاد و وی (ابراهیم) ساختها برهم میانبود. . . و چون پهناو درازای شبستان بیش از آن بود که فرسبهای چوبین بتوانند آسمانه آنرا یکسره و دیوار بدیوار بپوشانند(2) ستون یا دیرکی از تنه خرما بنی خشکیده در میان آن بر پای ساختند و فرسبها و تیرها و تیرچهها را (که گمان میرود آنها نیز از خرما بن یاشاید از پده یا غربه (سپیدار و کبودار)، که نزدیکهای مدینه کم و بیش میروینده بوده است) بر آن نهادند و روی آنها را بجای فدره (دوخ و بوریای ویژه پوشش) با شوره نی و پیز و آنگاه با پوست چهار پایان پوشاندند و بدینگونه خانه خدا بسیار آشنا و همانند خانه بندگان خدا ساخته شد و همین آموزشی آسمانی و بسیار ارجمند برای هنرمندان مسلمان بود که تا بتوانند از ساختمایههای بوم آورد و ایذری( چیزی که در جای ساختمان بدست میآید) بهرهگیری و بهرچه که در دسترس دارند بسنده کنند و پیرامون نو آوریهای بیهوده نگردند (و دیدم که چنین هم کردند)
پروردگار جهان فرموده است والله جعل لکم من بیوتکم سکنا و جعل لکم من جلودالانعام بیوتا تستحفوتها یوم اقامتکم ومن اصوافها و اویارها و اشعارها اثائا و متا عا الی حین
(انخل80)
در کنار شبستان زیستگاه ساده و بیپیرایهای برای یاران پاکباز و سالوکان تهیدست که یکدم بر دوری پیامبر خدا شکیبا نبودند ساخته شد و پیشگاه سر گشاده شبستان نیز هموار و با باروئی کوتاه از کوچه و گذری که پیرامون مسجد میگشت جدا گردید.
همین ساختمان مردم وار و بی پیرایه چند سالی پس از پایان کار (شاید کمتر از نیم سده) در سرزمینی بسیار دور از مدینه بر گیره معماری نو مسلمان شد که در پهره یا فهرج (یکی از چهار شهر آنروز یزید) با بهرهگیری از آنچه در دسترس داشت خدا خانهای برای همشهریان خود بنیاد کرد که خوشبختانه تا کنون از آسیب و ویرانی و دستکاری بر کنار مانده است.
این مسجد ساده اما با شکوه دارای شبستانی است با پنج کوچه (دهانه) و یک رده پیلیا(ستون و جزر ستبر) و چهار ایوانچه یا چفته و دو راهرو و کناری که ایوانچهها را بشبستان میپیوندد و سر پوشیدههای آن گرد سرائی کوچک سر گشاده را گرفته و دو گرمخانه(شبستان زمستانی) کشیده که هر دو براهروها پیوسته و دربندی که در آیگاه مسجد است و در کنار آن (وجدا از ساختمان مسجد) سرای کوچکی استکه شاید برای پیشنماز یا نگهبان ساخته شده باشد(این سرا دستکاری شده و چهره نخستین خود را ندارد) پیرامون مسجد کوچه و گذر و ساباط و میدانچه است و ساختمان دیگری بآن چسبیده است.
دیوار مسجد مدینه از سنگ لاشه، آسمانه آن تیرپوش و تخت بوده اما در فهرج که نه سنگی و نه چوبی در دسترس بوده ناگزیر دیوارهای مسجدش از چینه و خشت و خام و پوشش آن سغ(طاق پوش) میباشد و جز در لبهی رخبام خشت پخته در آن بکار نرفته است. پوشش کوچههای شبستان طاق اهنگ(3) بیزتند(4) بیزکند(5) و ایوانچهها(چفتهها) کنه پوش (نیم گنبد) است و کف شبستان بجای خشت پخته لوئینه است.
در معماری ایرانی هر گاه چند کوچه طاق پوش در کنار هم جای میگیرد دهانه کوچه میانی یا میان وار بیش از کوچههای دیگر است و از دهانه بر وارها یا کوچههای دیگر کم کم کاسته میشود و کوچه کناری که طاق آن روی دیوار پرت (دیواری که پشت آن آزاد است) مینشیند کمترین دهانه را دارد تا از رانش طاق کم کم کاسته شود و دیوار پرت را نیاندازد نا گزیر نمای میانوار که بر روی سرای سر گشاده باز میشود پردهانهتر و بلندتر میشود و ازمردم واری آن میکاهد. معمار هنرمند مسجد فهرج برای پیشگیری از این کاستی در کنار دو جرز میانوار پلیکهای(6) نغزی افزوده تا در دهانهها یکسان نماید(این نغز کاری یکصد سال پس از آن در تاریخانه دامغان رها شده). کار بهره گیری از ساختمایههای بوم آورد در این مسجد بدانجا کشیده است که بجای کاه در کاهگل(که شاید در فهرج کمیاب بوده) ژاژ(خاشتر- آدور) آسیا شده بکار بردهاند و همین کار اندودها را از آسیب موریانه برکنار داشته است.
اینکه نخست از مسجد جامع فهرج یاد کردیم ازاینروست که از آغاز برای مسجد ساخته شده و دستکاری و کست افزود چشمگیری در آن نشده که چهره نخستین را دگرگون کند و گرنه در شهرهای دیگر ایران که مردمش پیش از فهرجیان بدین خدا گرویدهاند ناگزیر از ساختمانهای پابرجا (یا نیمه ویرانی که باز سازی شده) برای نماز و نیایش پروردگار یکتا بهره گرفتهاند.
مسجد یزد خواست، جامع بروجرد، مسجد سرکوچه محمدیه نائین(که نخستین، آتشکدهی پا بر جا و دومی آتشگاهی نیمه ویران و سومی گیری یا ایوان و چهارمی مهرابه بوده نمونههای خوبی برای این بهرهگیری شایسته از ساختمانهای رها شده، هستند(7)، هر چند مسجد شدن آنها دیرگاهی پس از ساختمان مسجد جامع فهرج انجام گردیده است)، با اینکه از آغاز سده سوم هجری و با گسترش شهرها و روستاها مسجدهای با شکوه و بزرگی در بیشتر شهرها(با تهرنگ شبستانی بو مسلمی) بنیاد گردید اما هرگز گنبدخانه و ایوان(یاپیشان) و سر پوشیدههای کشیده(طنبی) که با دگرگونی و کست افزود آتشکدهها و گیریها و مهرایهها پدید آمده بود کنار گذاشته نشد و یا پیوستن شبستانهای چهلستون کم کم هریک از آنها جای خود رادر مسجدهای ایرانی پیدا کرد و چون یکی از اندامهای مسجد پا بر جا ماند گنبدخانه و چهار طاقی با زمینه چهارم برهم اندازه و گوشههای راست تهرنگ شایسته و در خوری برای برگزاری نماز داشت که تنها میبایست دهانه روبروی قبله آنرا بهبندند.
گنبدخانهها گاهی چون کوشکی تک و آزاد(بیمردگرد) برای مسجد ساخته میشد(مسجد جامع بروجرد- مسجد جامع گلپایگان پیش از گسترش و بسیاری دیگر. . .) و گاهی مردگرد پیرامون آنهم(که میتوانست بجای پشت بندرانش گنبد را بخوبی بگیرد) ساخته میشد سه بخش مردگرد(در یک اشکوب و گاهی در دو نیم اشکوب یا بگونه کمر پوش) ویژه زنان بود و از بخش پشت محراب آن بیشتر برای نگهداری قرآن بهره میگرفته، یکی از نمونههای خوب اینگونه گنبد خانهها شبستان کهن مسجد میدان ساوه است که بروزگار صفویان محرابی زیبا با گچ تراش رنگین برآن افزودهاند(که خوشبختانه تا کنون مانده و آسیب چندانی ندیده اما محراب زیبای دیگری که در گنبد خانه مسجد جامع همان شهر است گزند بسیار دیده و پارهای از گچ تراش آن را کنده و دزدیدهاند) پیشان یا ایوان که بر گیره آن گیری یا ایوان تابستانی بوده و در سوی نسار و پشت به آفتاب ساخته میشده نیز تهرنگ در خوری برای برگزاری نماز داشته چون سه بر آن دیوار بسته و یک برآن باز است و اگر در گاهی در دیوار رو بقبله آن باز بوده بسادگی آنرا میبستند تا جای محراب را بگیرند(مسجد نیریز مسجد گناباد. مسجد فردوس و دیر زمانی پس از آنها مسجد علیشاه گیلانی- ارک علیشاه تبریز).
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:94
مقدمه :
در طول تاریخ – تمدنهای سنتی به چادر، مقبره و محراب به عنوان سمبومی از عالم کائنات مینگریستند ایدة «خانه کیهانی» از ارتباط دادن ساختمانها با آسمانها توسعه یافت. از آنجا که شکل کرومی معنایی ژرف برای انسان سنتی داشت. طبیعی بود که این معنارا ازشکل مشابه دیگری منتقل کند. اصطلاحات «چادر کیهانی» «چتر الهی» «بیضعه کیهانی» و «جام آسمانی» نشانگر عقاید سنتی و معانی باطنی دربارة گنبد هستند.
در فرهنگ اسلامی گنبد دارای تجلی زندهای از جهان شناسی اسلامی است. به وسیلة معانی سمبرلیکی مفاهیم مرکز، دایره و کره نهفته در گنبد به تمامیت به واقعیت میپیوندند. یک ارتباط اساسی در این مورد که تأکید زیادی روی آن است. ایدة روح میباشد که همزمان همه موجودات را فرا میگیرد، همان گونه که گنبد فضای محدود به خود را در بردارد و طاق آسمان که همة آفرینش را احاطه میکند. عبور این «روح» از نوک گنبد سمبول و حرکت است. این عبور را میتوان به طرف پایین و دارای انبساط به سمت کثرت یا به طرف بالا و دارای انقباض به سمت وحدت دانست.
گنبد یک شکل از صورت زنده است. ایدهای است که در امکانات مادی تجلی میکند. در پیشینة صحرانشینی، گنبد شبیه به ساختمانهای گنبدی است که از اسکلتها گرد چوبی ساخته میشدند و روی آنها با پارچه یا پوست پوشیده میشد. پس از گسترش گنبدهای چربی به توسط انسانهای شهرنشین – معماری آجر و سنگ به عنوان ادامة آن آغاز شد و شکلهای قابل احترامی با مواد و مصالح دائمی و سنگین ساخته شد. مهارت و استادی معماران باعث سبکتر شدن وزن گنبد شد. زیرا معیار بارز زیبایی در گنبد همان سبکی آشکار آنها بود، چه از نظر مواد سازنده آن و چه از نظر دیدگاه چشم. زیرا تقلید «سنگین» تنها هنگامی کامل میشود که با سبکی از لی «چادر کیهانی» که از آن منشأ میگیرد، همساز شود.
فهرست مطالب:
مقدمه
فرآیند برنامهریزی و سیاستهای طرح
تعیین استراتژی و اهداف کلان پروژه
روشهای پژوهش و تفسیر مشکل
بررسی نیازهای قشر استفاده گر
تعیین هویت و موقعیت استفاده گر
تعیین قدرت اقتصادی
بررسی نیازها در تولید و محصول
تاریخچه محصول
روش ساخت و امکانات تکنولوژی
پیشینه ساخت
تعریف هندسی کنید
گنبد خانه یعنی زمینه
بشن
چپیره
ترمیم پتگین
ترمبه پتکانه
شکنج
طاق بندی یا طاق بست
کاربندی یا کاربست
گنبدهای دو پوسته میان تهی
گنبدهای دو پوسته کاملاً از هم گسسته یا گسیخته
آهیانه
انواع پوسته های آهیانه
پوشش چیله- چیلو – سیلو
پوشش بستو (بستو – کوزه)
پوشش سبوئی
طرز چیدن مصالح گنبد
طرز ساختن گنبد
طرز ساختن گنبدهای ترکین
روشهای ساخت
تعریف کامپوزیت و مختصری در مورد آن
تعریف کامپوزیت
تقسیم بندی مواد کامپوزیت
نقاط قوت کامپوزیتها
مهمترین موارد کاربرد کامپوزیت
مصرف سرانه مواد کامپوزیتی در کشور
روشهای تولید کامپوزیت
۱- روش لایه گذاری دستی
۲- روش قالب گیری فشاری
۳- روش دستگاه خلاء (وکیوم)
مواد مصرفی
آشنایی با برخی از مهمترین الیاف و کامپوزیت ها
الیاف کربن
الیاف آرامید
کامپوزیت FRP
تعمیر و نگهداری
۱- تعمیر و تقویت خارجی سازه ها
۲- ساخت سازه های تمام کامپوزیت
۳- تعمیر و تقویت داخلی سازه ها
بررسی عوامل و نیازهای محیط زیست
بررسی شرایط اقلیمی محیط
بررسی شرایط فرهنگی
بررسی عوامل و نیازهای حاکم بر بازار
فهرست منابع و مأخذ