عنوان مقاله : تورم و راههای مقابله با آن
قالب بندی : PDF
شرح مختصر : تورم یعنی افزایش عمومی قیمتها. هرگاه میانگین (وزنی) قیمت کالاها و خدمات مصرفی بین پارسال و امسال مثلا 17درصد افزایش یافته باشد، میگوییم طی سال گذشته 17درصد تورم داشتهایم. رکود اقتصادی یعنی پدید آمدن شرایطی که در آن نرخ رشد تولید داخلی کند و کاهنده است، کارخانهها با ظرفیت اضافی و بدون استفاده دست به گریبانند، نرخ بیکاری بالا است و به زبان سادهتر، بازارها کسادند. وجود همزمان این دو «بیماری»، شرایط دشوار و پیچیدهای پدید میآورد که «رکود تورمی» نامیده میشود و درمان سادهای هم ندارد، ضمن آن که در بهترین حالت و با خردمندانهترین سیاستها، طول دوره درمان آن چندان کوتاه نیست.
تا قبل از دهه 1970میلادی، اقتصادهای سرمایهداری در هر زمان، معمولا فقط با یکی از دو نوع بیماری پیش گفته مواجه میشدند. یعنی یا با رکود اقتصادی با مشخصاتی که ذکر شد، دست به گریبان بودند یا گرفتار امواج تورمی میشدند. دورههای تورمی (که در کشورهای پیشرفته معمولا خفیف بودند) نوعا با افزایش تولید داخلی، کاهش نرخ بیکاری و استفاده بالا از ظرفیت تولید همراه بودند، هرچند که به تدریج و با شتابگرفتن نرخ تورم، آثار مثبت آنها تخفیف و پیآمدهای مخرب آنها تشدید میشد. در مقابل، دورههای رکود کاهش نرخ رشد سرمایهگذاری و تولید، تنزل یا ثبات قیمتها و کسادی بازار را به همراه میآوردند. (در اینجا دورههای تورم لجامگسیخته و ویرانگر مدنظر نیستند).
اقتصاددانان برای هریک از این دو بیماری، درمانهای کم و بیش سادهای داشتند که عمدتا بر اساس نظریه کینز، اقتصاددان شهیر انگلیسی، مبتنی بود. رکود و کسادی، ناشی از کمبود تقاضای موثر دانسته میشد و درمان آن هم نیازمند سیاستهای پولی و مالی انبساطی بود. دولت هزینههای عمرانی را افزایش میداد، از مالیاتها میکاست و با خرج کردن بیش از درآمدهایش (سیاست کسر بودجه آگاهانه) تقاضای موثر را افزایش میداد (مجموعه این اقدامات که از طریق بودجه دولتها انجام میگیرد، سیاستهای مالی نامیده میشود). در همین حال، بانک مرکزی نیز با افزایش حجم پول و نقدینگی در گردش و کاهش نرخ بهره، سیاست انبساطی پولی را به اجرا میگذاشت که با افزایش سرمایهگذاری و مصرف، تقاضای کل را بالا میبرد و رکود و کسادی را تخفیف میداد، تورم گرچه ممکن بود دلایل پیدایش آن متفاوت باشد و در نتیجه اقدامات تکمیلی دیگری را نیز ضروری سازد، اما درمان آن در هر حال نیازمند سیاستهای پولی و مالی انقباضی بود. کنترل حجم نقدینگی، افزایش نرخ بهره، افزایش مالیاتها، کنترل هزینههای دولت و بودجه بدون کسری (یا حتی دارای مازاد) از جمله این تدابیر به شمار میرفتند که با کاستن از تقاضای کل، تورم را کاهش میدادند.
فهرست :
پیش گفتار
تورم چیست
انواع تورم
راه های مبارزه با تورم
تورم چه تاثیری بر نظام کل کشور دارد
مبانی نظری رکود تورمی
رکود تورمی چیست و فرآیندهفت مرحله ای رکود تورمی
تحلیل رکود تورمی از دیدگاه مکاتب مختلف
تجربه سایر کشورهادر مواجهه با شرایط رکود تورمی
رکود تورمی و ویژگی های آن
عوامل موثر در بروز رکود تورمی
رکود تورمی و راهکارهای مقابله با آن
تحلیل پدیده رکود تورمی و عوامل ایجاد آن در اقتصاد ایران
رکود تورمی در اقتصاد ایران
نژاد؛ رکود بخشی
رویکرد کینزی برای مقابله با بحران
راهکار برای خروج ار رکود تورمی
رکود تورمی و تکرار اشتباهات تکراری
نا گفته ها و چند پرسش
طرحی برای درمان ریشه ای رکود تورمی
راهکارها
جمع بندی ، نتیجه گیری و پیشنهادها
منابع و مآخذ
مقاله با عنوان شیوه های موفق مقابله با مشکلات زندگی چیست؟ در فرمت ورد و شامل مطالب زیر می باشد:
* مقدمه
* پذیرفتن مسئولیت یک قدم حیاتی
* آگاهی به مسائل
* تصمیم گیری
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:242
فهرست مطالب:
فصل اول ۱
مقدمه ۲
۱-۱- بیان مساله ۳
۱-۲- ضرورت و اهمیت تحقیق ۸
۱-۳- اهداف تحقیق ۱۲
۱-۴- فرضیه های پژوهش ۱۳
۱-۵- متغیرهای پژوهش ۱۳
تعریف اصطلاحات ۱۴
۱-۶- تعاریف نظریو عملیاتی متغیرها ۱۴
۱-۶-۱- مهارتهای مدیریت بر استرس ۱۴
تعریف عملیاتی ۱۵
۱-۶-۲- سبک کنارآیی اجتنابی ۱۶
تعریف عملیاتی ۱۶
۱-۶-۳- سبک اسناد منفی ۱۷
تعریف عملیاتی ۱۷
۱-۶-۴- سلامت روانی ۱۷
تعریف عملیاتی ۱۸
۱-۶-۵- دانش آموز ۱۸
۱-۶-۶- پایه تحصیلی ۱۸
۱-۶-۷- جنسیت ۱۸
خلاصه ۱۹
فصل دوم ۲۰
مقدمه ۲۱
۲-۱- استرس یا فشارروانی ۲۱
۲-۲- تعریف استرس ۲۲
۲-۳- مدلهای استرس ۲۳
۲-۳-۱- مدل محرک ۲۳
۲-۳-۲- مدل پاسخ ۲۴
۲-۳-۳- مدل تعاملی ۲۹
۲-۴- ارزیابی های شناختی ۳۰
۲-۵- استرس زاهای بالقوه ۳۲
۲-۵-۱- فجایع ( وقایع آسیب زا ) ۳۲
۲-۵-۲- تاثیر وقایع مهم زندگی ۳۳
۲-۵-۳-گرفتاریهای روزانه ۳۴
۲-۶- استرس نوجوانی ۳۷
۲-۶-۱- تأثیر محیط ۴۰
۲-۶-۲- نشانه های استرس در نوجوانی ۴۳
جدول ۲-۱: نشانه های استرس نوجوانی به نقل از فرایدنبرگ ۱۹۹۷ ۴۶
۲-۷- تعریف کنار آمدن ۴۷
۲-۷-۱-کنارآمدن از دیدگاههای مختلف ۴۸
۲-۷-۲- نظریه لازاروس درباره کنارآمدن ۴۹
۲-۷-۳- شیوه های مختلف کنار آیی ۵۱
۲-۷-۴- مقیاس هایی از سیاهه شیوه های کنار آیی ۵۱
۲-۸- عوامل موثر بر استرس و کنارآیی ۵۵
۲-۸-۱- حمایت اجتماعی ۵۵
۲-۸-۲- تفاوتهای فردی ۵۹
۲-۸-۲-۱- شخصیت نوع A 60
۲-۸-۲-۲- اضطراب و روان رنجورخویی ۶۱
۲-۸-۲-۳- سخت رویی ۶۳
۲-۸-۲-۴- خوش بینی در مقابل بدبینی ۶۵
۲-۸-۳- عزت نفس ۶۶
۲-۹- سبک اسناد ۶۸
۲-۹-۱- سبک اسناد خوش بین/ بدبین ۷۱
۲-۹-۲- سبک اسناد و رابطه آن با سلامت و سبک های کنارآیی ۷۲
۲-۱۰- سلامت روان و ابعاد آن ۷۷
۲-۱۰-۱- مفهوم سلامت روان ۸۲
جدول ۲-۲: مفهوم سازی وعملیاتی ابعاد سلامت و روانشناختی و اجتماعی ۸۵
۲-۱۰-۲- بیماری روانی و سلامت روان : مدلت حالت کامل ۸۷
نمودار ۲-۱: بیماری روانی و سلامت روان؛ مدل حالت کامل (همان منبع، ص ۵۰) ۸۸
۲-۱۱- آموزش مهارتهای مدیریت بر استرس ۹۰
۲-۱۱-۱- مقدمه ای بر استرس و کنارآیی ۹۱
۲-۱۱-۲- راهکارهای ذهنی و عقلانی جهت کنارآیی با استرس ۹۴
۲-۱۱-۳- روشهای فیزیکی کنار آمدن با استرس ۹۸
۲-۱۱-۴- مهارتهای مطالعه، آمادگی برای امتحان و مدیریت بر زمان ۱۰۰
۲-۱۱-۵- مهارتهای ارتباطی و میان فردی ۱۰۲
۲-۱۱-۶- تقویت اعتماد به نفس،عزت نفس ومقابله با افسردگی و نگرانی ۱۰۴
۲-۱۱-۶-۱- آموزش مجدد سبک اسناد در افسردگی ۱۰۷
۲-۱۲- مروری بر پژوهشهای پیشین ۱۰۹
تحقیقات انجام شده در ایران ۱۰۹
رابطه سبک های اسناد و شیوه کنار آیی با استرس ۱۱۰
بررسی ها در زمینه شیوه های کنار آیی با استرس ۱۱۲
مروری بر پژوهشهای انجام شده در خارج ۱۱۴
ب) تحقیقات پیرامون راهکارهای کنارآیی: ۱۱۷
خلاصه ۱۲۱
ه – در پایان یافته های پژوهشی درایران و خارج آورده شد. ۱۲۱
فصل سوم ۱۲۲
مقدمه ۱۲۳
۳-۱- جامعه آماری ۱۲۳
۳-۲- نمونه پژوهش ۱۲۳
۳-۳- شیوه نمونهگیری ۱۲۳
۳-۴- ابزارهای اندازهگیری ۱۲۴
۳-۴-۱- مقیاس کنارآیی نوجوانان ۱۲۵
سبک اول یا حل مشکل کنارآیی بارور ۱۳۰
سبک دوم، مراجعه به دیگران ۱۳۰
سبک سوم، کنار آمدن نابارور (اجتنابی) ۱۳۱
جدول ۳-۱: راهنمای نمره گذاری مقیاس کنارآیی نوجوانان ۱۳۱
نحوه نمره گذاری ۱۳۲
اعتبار و پایایی مقیاس کنارآیی نوجوانان ۱۳۴
۳-۴-۲- مقیاس – R90-SCL 136
توصیف ابعاد ۹ گانه آزمون R – ۹۰ – SCL 139
داشتن این عقیده که بخاطر گناهانی که انجام داده اید باید مجازات شوید ۱۴۷
داشتن این عقیده که عیب و نقص مهم و جدی در بدن شما وجود دارد ۱۴۷
الف- شاخص ضریب ناراحتی (PSDI) 148
ب – علامت شناسی کلی علائم مرضی ( GSI) 149
ج – جمع علائم مرضی (PST) 149
نمره گذاری آزمون – R90-SCL 149
پایایی آزمون – R90-SCL 150
اعتبار آزمون – R90-SCL 151
۳-۴-۳- پرسشنامه اسنادی در کودکان ونوجوانان ۱۵۳
روایی و اعتبار پرسشنامه ۱۵۵
جدول ۳-۲: نمرات پرسشنامه سبک اسنادی کودکان و پرسشنامه افسردگی(۰۰۱/۰) R ** و ۰۵/۰ < P، پایایی و ثبات پرسشنامه CASQ را درمطالعه پیترسون و سلیگمن (۱۹۸۴) نشان میدهد. ۱۵۵
جدول ۳-۳: پایایی نمرات پرسشنامه سبک اسنادی در کودکان بوسیله KR20 (هیبت الهی،۱۳۷۳) ۱۵۷
جدول۳-۴: کلید نمره گذاری پرسشنامه سبک اسناد کودکان (CASQ) (فرم ۳۶ سئوالی) موقعیتهای مثبت (Cp) 158
موقعیت های منفی (CN ) 158
مقیاس درونی بودن ۱۵۸
۳-۵- روش اجرای پژوهش ۱۵۹
۳-۶- طرح تحقیق ۱۶۰
۳-۷- روشهای آماری در تحلیل داده ها ۱۶۱
خلاصه ۱۶۳
فصل چهارم ۱۶۴
۴-۱- داده های توصیفی پژوهش ۱۶۵
گروه ۱۶۵
جدول ۴-۱: شاخص های توصیفی متغییر کسب کنار ایی اجتنابی گروههای آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمون ۱۶۷
انحراف معیار ۱۶۷
نمودار ۴-۱: مقایسه میانگین زیر مقیاسهای سبک کنارآیی اجتنابی در دو گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمونجدول ۴-۲: شاخص های توصیفی متغیر سبک کنارآیی اجتنابی گروههای آزمایش وگواه در مرحله پس آزمون ۱۶۹
جدول ۴-۲: شاخص های توصیفی متغیر سبک کنارآیی اجتنابی گروههای آزمایش وگواه در مرحله پس آزمون ۱۷۰
انحراف معیار ۱۷۰
آزمایش ۱۷۰
نمودار ۴-۲: مقایسه میانگین زیر مقیاسهای سبک کنارآیی اجتنابی در دو گروه آزمایش و گواه در مرحله پس آزمونجدول ۴-۳: شاخص های توصیفی متغیر سبک اسناد منفی و زیر مقیاسهای آن در مرحله پیش آزمون ۱۷۲
جدول ۴-۳: شاخص های توصیفی متغیر سبک اسناد منفی و زیر مقیاسهای آن در مرحله پیش آزمون ۱۷۳
نمودار ۴-۳: مقایسه میانگین سبک اسناد منفی و زیر مقیاسهای آن در دو گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمونجدول ۴-۴: شاخص های توصیفی متغیر سبک اسناد منفی و زیر مقیاس ها آن در مرحله آزمون ۱۷۴
جدول ۴-۴: شاخص های توصیفی متغیر سبک اسناد منفی و زیر مقیاس ها آن در مرحله آزمون ۱۷۵
نمودار ۴-۴: مقایسه میانگین سبک اسناد منفی و ابعاد آن در دو گروه آزمایش و گواه در مرحله پس آزمونجدول ۴-۵: شاخصهای توصیفی متغیر سلامت روان و ابعاد آن در مرحله پیش آزمون ۱۷۶
جدول ۴-۵: شاخصهای توصیفی متغیر سلامت روان و ابعاد آن در مرحله پیش آزمون ۱۷۷
انحراف معیار ۱۷۷
آزمایش ۱۷۷
نمودار ۴-۵: مقایسه میانگین زیر مقیاسهای فهرست ۹۰ نشانه مرضی در دو گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمونجدول ۴-۶- شاخص های توصیفی متغیر سلامت روان و ابعاد آن درمرحله پس آزمون ۱۷۹
جدول ۴-۶- شاخص های توصیفی متغیر سلامت روان و ابعاد آن درمرحله پس آزمون ۱۸۰
انحراف معیار ۱۸۰
آزمایش ۱۸۰
نمودار ۴-۶: مقایسه میانگین زیر مقیاسهای فهرست ۹۰ نشانه مرضی در دو گروه آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون ۱۸۲
نمودار ۴-۷: مقایسه میانگین متغیر سلامت روان در دو گروه آزمایش و گواه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون ۱۸۳
۴-۲- آزمون فرضیه های پژوهش ۱۸۴
جدول ۴-۷: آزمون معناداری تفاوت میانگینها در سبک کنارآیی اجتنابی در دوگروه آزمایش و گواه ۱۸۵
جدول ۴-۸: آزمون معناداری تفاوت میانگین های دو گروه (آزمایش وگواه) در زیرمقیاسهای سبک کنارآیی اجتنابی ۱۸۵
جدول ۴-۹: آزمون معناداری میانگین های دو گروه آزمایش و گواه در کسب اسناد منفی ۱۸۸
جدول ۴-۱۰: آزمون معناداری میانگین های دو گروه آزمایش – گواه در زیر مقیاسهای سبک اسناد منفی ۱۸۸
جدول ۴-۱۱: آزمون معناداری تفاوت میانگین های دو گروه آزمایش و گواه در متغیر سلامت روان ۱۸۹
از آنچه که از جدول ۴-۱۱ بر می آید می توان ملاحظه کرد، در متغیر سلامت روان، چون t مشاهده شده ۵۷/۳=مt در درجه آزادی ۶۸=df (در سطح معنی داری ۰۱/۰P<) معنادار است پس می توان نتیجه گرفت فرض صفر رد می شود و فرض محقق پذیرفته می شود. ۱۹۰
جدول ۴-۱۲: آزمون معناداری تفاوت میانگین های دو گروه آزمایش و گواه در زیر ابعاد فهرست ۹۰ نشانه مرضی ۱۹۱
خلاصه فصل چهارم ۱۹۴
فصل پنجم ۱۹۵
مقدمه ۱۹۶
۵-۱- خلاصه و نتیجه گیری ۱۹۶
۵-۲- بحث و جمع بندی (بحث دریافته ها) ۲۰۴
۵-۳- محدودیت های پژوهش ۲۰۹
۵-۴- پیشنهادات ۲۱۱
پیشنهادات بکار بسته: ۲۱۱
پیشنهادهایی جهت پژوهشهای بعدی: ۲۱۲
فهرست منابع فارسی ۲۱۳
برگه تکلیف خانگی: آگاهی از استرس روزانه ۲۲۱
فرم خودکنترلی هیجانی ( منطقی) ۲۲۳
روش حل مشکل ۲۲۵
راهنمایی ۱: ۲۲۷
راهنمایی ۲: ۲۲۸
ناخشنوی و افسردگی ۲۲۹
مقابله با نگرانی واضطراب ۲۳۴
۱- اثرات نگرانی برتفکر ۲۳۴
۲- تاثیر نگرانی براحساسات ۲۳۵
۳- تاثیر نگرانی بررفتار ۲۳۵
۴- تاثیر نگرانی بر بدن ۲۳۵
حل نگرانی ۲۳۶
مروری بر دوره شیوه های کنار آمدن با استرس ۲۳۸
آموزش تنفس و انبساط ۲۴۱
تنفس شکمی: ۲۴۱
تمرین ۱: ببینید چگونه نفس می کشید: ۲۴۱
تمرین ۲: تغییر تنفس از سینه فوقانی به شکمی ۲۴۲
تمرین ۳: تن آرامی پیشرفته (پیشرونده) ۲۴۲
مقدمه
انسان در زندگی روزمره خود با استرس ها و فشارهای متعدد ی روبرو است. دوران نوجوانی که ا ز آن به نام دوره بحران طوفان و استرس تا دوره زایش دوباره یاد کرده اند یکی از حوادث پراسترس زندگی هر فردی است. نوجوان در این دوره از طرفی با گذر از دوره کودکی به بزرگسالی با تغییرات وسیع جسمانی و رشد شناختی مواجه بوده و از طرف دیگر با مسائلی همچون رشد هویت، دستیابی به استقلال از خانواده در عین حفظ ارتباط با آن، پذیرفتن نقشهای اجتماعی در ارتباط با گروه همسالان و تصمیمگیری درباره آینده و شغل روبرو است. دوران نوجوانی زمان کشف یا آگاهی از ارزشهای فرهنگی و معنوی ودوران تضادها وتعارضها، تخیل و رویاها وسن مشکلات و مسائل اوست. استرس های نوجوانی گستره ای از وقایع روزمرهای همچون، انجام ندادن تکالیف مدرسه، نداشتن آمادگی کافی برای امتحان، گم کردن وسایل و اختلاف با دوست همکلاسی تا وقایع عمده ای همچون طلاق والدین، اعتیاد یکی از والدین، بیماری یا مرگ یکی از اعضای خانواده را دارد. به اعتقاد هولمز و راهه (۱۹۶۷) هر حادثه ای که نیاز به سازگاری قابل ملاحظه ای در زندگی فرد داشته باشد ممکن است استرس زا باشد. آنچه که این موضوع را با اهمیت تر جلوه میکند، شیوه کنار آمدن با این استرس زا هاست. برخی افراد به هنگام وقوع مشکل تمام نیرو و اندیشه خود را در جهت حل مشکل بسیج مینمایند وبرخی بر عکس به عوارض و پیامدهای مشکل می پردازند به گونه ای که تنها سعی میکنند از پیامدهای هیجانی آن بکاهند، در حالیکه مشکل همچنان به قوت خود حل نشده باقی است. درهر صورت، استرس بر این دو دسته افراد آثار متفاوتی برجای میگذارد. دسته اول افرادی سازگارتر کم استرس تر و خوش بین ترند چون به مشکل به عنوان موضوعی حل شدنی می نگرند و دسته دوم رنجورتر مضطرب تر، افسرده تر وبدبین ترند چرا که استرسها را همچون کوهی که سایه خود را بر زندگی آنها گسترانیده، می بینند. در این میان نوجوانان با دلمشغولی هایی همچون تکلیف مدرسه، سازگاری با گروه همسالان، برآورده کردن تقاضاهای والدین ، انتخاب رشته تحصیلی و آمادگی برای کنکور دانشگاه و اندیشیدن به آینده تحصیلی و شغلی مواجهند که هر یک به نوبه خود فشار روانی عدیده ای را به زندگیشان تحمیل میکند. در این میان آنچه که اهمیت و ضرورتش را نمایان میسازد قدرتمند کردن نوجوانان به شیوه ها و راهکارهایی صحیح در جهت کنار آمدن با این استرس زاهاست، تا بتوانند از این مراحل با حفظ سازگاری و سلامت روان عبور کرده و با مشکلات به عنوان پدیدههایی حل شدنی مواجه شوند، نه آنکه از آنها اجتناب کنند.
۱-۱- بیان مساله
نوجوانی دوره ای بین کودکی و بزرگسالی است که او را با زنجیره ای از موانع تحولی و چالش های عدیده ای روبرو میسازد. درابتدا تکالیف طبیعی همچون تحول هویت و دستیابی به استقلال و سازگاری با همسالان وجود دارد. مرحله دوم گذر از کودکی به بزرگسالی است که باتغییرات فیزیولوژیکی در بدن و تحول شناختی مشخص میشود. این مرحله زمانی است که فرد نیازمند انجام نقش های اجتماعی در رابطه با همسالان و افرادی از جنس مخالف، انجام تکالیف مدرسه وتصمیم گیریهایی در رابطه با شغل میباشد (فرایدنبرگ ،۱۹۹۷). از آنجا که تغییرات و وجود تکالیف متفاوت نوجوان رادر معرض استرس عدیده ای قرار می دهد، لزوم واهمیت سازگاری و کنار آمدن با این استرس ها در این دوره نمایان میگردد. با توجه به این مقدمه اندکی به راهبردها و مهارتهای کنار آیی می پردازیم. کنار آمدن، متشکل از پاسخهایی (افکار، احساسات واعمالی ) است که فرد در برخورد با موقعیت های مشکل داری که درزندگی روزمره و در شرایط خاص با آنها مواجه میشود، بکار میگیرد. گاهی اوقات مشکلات حل می شوند و گاه در تلاش فردی برای برخورد با محیط مورد اغماض قرار میگیرند (فرایدنبرگ، ۱۹۹۷).
لازاروس (۱۹۸۴) کنار آمدن را شامل کوششهایی به منظور سازگاری و انطباق با شرایط استرس آور در تلاش در جهت کاهش پیامدهای منفی ناشی از منبع استرس می داند.
در زمینه کنار آمدن با استرس ،دو شیوه اصلی کنار آیی وجود دارد. شیوه اول روش متمرکز بر مسئله است یعنی فرد به استرس به عنوان موضوعی حل شدنی و هدف اصلی مینگرد و شیوه دوم روش متمرکز بر هیجان است. یعنی فرد مشکل را حل نمیکند بل سعی در کاهش پیامدهای هیجانی مشکل دارد. شماری از محققین، افرادی را که بوسیله کاهش دادن یا اجتناب کردن با استرس کنار آمده اند را با افرادی که از راهکارهای بیشتر مقابله ای و یا هوشیارانه نظیر جمع آوری اطلاعات و اقدام به عمل استفاده نموده اند، مقایسه کردند (هولاهان و موس ، ۱۹۸۷) . در مجموع تحقیقات نشان می دهد که شیوه مقابله نسبت به اجتناب راهکار موفق تری است. افرادی که مستقیما با مشکل مواجه میشوند نه تنها با احتمال بیشتری آن را حل میکنند بلکه برای تحت کنترل درآوردن استرس در آینده بهتر آماده میشوند. در واقع برخی پژوهشها معتقدند، اجتناب مزمن از مشکلات، افراد را در معرض خطر استرس افزوده و شاید مسائل مرتبط با سلامتی قرار دهد (گین ، ۱۹۹۵).
مطالعه رود ، لونیسون ، تیلسون و سیلی (۱۹۹۰) نشان داد که کنار آیی مسئله مدار (در جهت حل مسئله) با افسردگی ارتباطی نداشت، اما شیوه ناکار آمد گریز رابطه مثبتی با افسردگی همزمان داشته و نیز با سطوح بالاتر افسردگی در آینده بدنبال رویدادهای پراسترس که در طی دو سال بعد رخ داد، همراه بود (گین، ۱۹۹۵).
پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی
275 صفحه
چکیده:
زمینه هدف: هوش هیجانی با آگاه ساختن انسان از هیجانات گوناگون موجب میشود که او به یاری هیجانات نیرومند و فعال سازی آنها ، به شرایط تحمیل شده و یا موقعیت های اجباری و استرس آمیز ، پاسخ های جرأت آمیز داده، از ساخت وجودی خود دفاع کند . در مورد ارتباط بین کیفیت زندگی و یا ئسگی محققین اختلاف نظر دارند، برخی از مطالعات نشان داده است که ارتباط مثبتی بین کیفیت زندگی و مراحل مختلف یائسگی وجود دارد. یعنی زنانی که فراوانی و شدت علائم در آنها بیشتر است کیفیت زندگی پایین تری دارند.لذا در تحقیق حاضرما در پی مقایسه اثر بخشی آموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس بر کیفیت زندگی و شادکامی زنان یائسه می باشد.
روش کار: روش نیمه آزمایشی و طرح تحقیقی آن عبارت است از طرح سه گروهی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل که دیاگرام آن بصورت زیر استفاده گردید . جامعه آماری در این تحقیق از کلیه زنان یائسه مراجعه کننده که با مؤسسه راهیان سلامت همکاری می کنند. نمونه آماری عبارت است از 45 نفر از این زنان که به صورت تصادفی به سه گروه 15 نفری تقسیم می شوند.
ما در این تحقیق بسته آموزشی هوش هیجانی و کیفیت زندگی را برای آموزش مقابله با استرس در زنان مورد آموزش قرار دادیم .
یافته های تحقیق: نتایج تحقیق نشان داده است آموزش هوش هیجانی و کیفیت زندگی به صورت معناداری در کاهش استرس و به شادکامی در زنان یائسه منجر شده است .
واژه های کلیدی : هوش هیجانی ، استرس، آموزش مقابله ای ، شادکامی ، زنان یائسه.
تعداد صفحات :30
تعریف
از لحاظ واژه شناسی، دگم بمعنی حکم جامد، عقایدخشک، افکاربسته وفرمان غیر قابل تغییراست. دگماتیسمبهمعنایمکتبجزمیاستوازواژهیونانیδόγμα (تلفظ: dogma) بهمعناینظرقطعیوحتمی گرفتهشدهاست. البتهسخنجزمیوقطعیچندنوعاست. ایناصطلاحراغالباًفقطدریکموردآنبهکارمیبرند.
دُگماتیسمیاجزمگراییعبارتاستازطرزتفکرغیرانتقادی،غیرتاریخیومتافیزیکی،کهبرمبنایدگمهایروایتشده،یعنینظرات،براهینواعتقاداتاستواراست،دگمهارابمثابهحقایقهمیشههمانوهمهجامعتبرتلقیمیکند،بدوناینکهآنهارادرشرایطتاریخیِمشخصموجودموردآزمونوآزمایشقراردهد،بدوناینکهبرمبنایمعارفجدیدوتجاربعملیجدیدبهکنترلمحتوایحقیقتآنهاوارزشمعرفتیآنهابپردازد.دگماتیسم به آن شیوه ومرامی اطلاق میشود که پایه آن مفاهیم تغییر ناپذیر، جمودفکری، عدم توجه به پیشرفتهای علمی و شرایط زمانی یا مکانی است. ([1])
در واقع دگماتیسم عقیدهای است که به شخص میقبولاندکه درعقیدهاش ثابت قدم باشد و می توان به نوعی آن را تعصب نامید. درواقع دگماتیسم نوعی پافشاری غیرمنطقی برنظرات وافکار خوداست و به افراط دراعتماد بنفس تعبیرمی شود.
اصراربر عقیده درقالب تعصب وبدون تفکر سیستمی انسان را محافظه کار میکند ومنجر به خودخواهی واحساس خودبرتری کاذب میشود. به همین ترتیب، دگماتیک اداری به دگم در نظام اداری گفته می شود. زمانی که اندیشه های قالبی و نظام بروکراسی بر نظام اداری سیطره بیفکند و امکان تغییرو اصلاح از آن گرفته شود، دگماتیک اداری رخ می دهد.
زمینه های شکل گیری دگماتیک اداری
انسان همیشه در طول تاریخ حیات خویش به عنوان یک موجود اجتماعی در پی آن بوده است که نیازهای خود را با توجه به توان خود و دیگران تحت بررسی قرار داده و شیوه های مختلفی را برای پاسخگویی به این نیاز ایجاد نماید. در بسیاری از موارد ، نیازهای فرد با نیازهای جمع هم خوانی پیدا میکنند و گاها در پاسخ به این نیاز، وی در می باید که باید در کنار دیگران قرار گیرد؛ از اینرو شیوه های پاسخ گویی جمعی، به خود رنگ و بوی حقوق اجتماعی می دهد.
یکی از شیوه ها، سازمان یافتن و ایجاد اداره است. از آنجاییکه انسان اجتماعی در طول پویش حیات خود نیازمند به گسترش گروه اجتماعی خود بوده است و از آنجاییکه که این گسترش، خواستی بوده است بر مبنای پیچیده یافتگی نیازهای انسانی ، پاسخ گویی وشیوه های آن نیز، روابط انسانها را در یک آرایش در هم تنیده قرار داده است. بر مبنای این شیوه، افرادی که هدف مشترک برای پاسخ گویی به نیاز مشترکی را دنبال می کنند در این تشکیلاتاداری سازماندهی میشوند. نوع نیاز و راه های چگونگی پاسخ گویی به آن، تعیین کننده نوع توانی است که می باید در افراد سازمان یافته وجود داشته باشد و رشد نماید.
از اینرو برای یک تشکیلات اداری در جامعه انسانی فقط هدفمندی مشترک در میان افراد تشکیل دهنده آن کافی نیست، بلکه آنچه می باید مورد توجه قرار گیرد راه بردهای پاسخ گویی و بر این مبنا، توانمندی افراد تشکیل دهنده آن نیزهست تا اداره را از محافظه کاری دگماتیک جدا سازند.([2])
باید گفت که نوع تشکیلات اداری بر مبنای نوع نیاز ، راه برد پاسخ گویی به آن و از اینرو ، نوع توان لازم برای به پیش برد این راه برد و رسیدن به هدف است که تعیین میگردد. به بیان دیگر برای ایجاد و اصلاح نظام یک تشکیلات اداری عاری از ویروس دگماتیک، می باید به سه سئوال پاسخ داد: این تشکیلات اداری قرار است به کدام نیاز پاسخ دهد؟ این تشکیلات اداری کدام راه برد را مد نظر دارد؟ و این تشکیلات اداری براین مبنا، کدام توان را به کار گرفته است که حداقل برآورد نیرو و حداکثر بهره وری را داشته باشد؟
در یک تشکیلات اداری، با توجه به وسعت آن ، انگیزه مشترک در افراد برای پیشبرد فعالیتها، امری است مهم. یک تشکیلات اداری با هدف مشخص و افراد توانمند ولی با انگیزه های متفاوت، می تواند تبدیل به تشکیلاتی شود که اگر چه در جهت رفع و رجوع کارها می تواند عملکردی داشته باشد ولی رشد و گستردگی خود و از این طریق رسیدن به هدف را دچار بحران میکند. شما یک تشکیلات اداری را در نظر بگیرید که متشکل از افرادی است که عده ای به خاطر نداشتن آلترناتیو شغلی دیگری درآن به کار ادامه می دهند و در کنار آنان عده ای هستند که این تشکیلات و موسسه را انتخاب کرده اند و بر آلترناتیوهای دیگر ترجیح داده اند. شما فکر میکنید این تشکیلات اداری چه سرنوشتی خواهد داشت؟ بنابراین یکی از وظایف تشکیلات ایجاد و حفظ انگیزه مشترک در میان افراد تشکیل دهنده آن نیز هست تا از روزمرگی و یکنواختی دگماتیک اداری رها شود.
همان طور که گفته شد، به طور کلی دگماتیسم به واکنشی گفته می شود که در مقابل کنش ویا هر نوع حرکتی نو خواهانه به سختی مقابله می کندو به صورت عیان ویا پنهان بشدت خواهان حفظ وضعیت موجوددر عمل و بازگشت به یک گذشته رویاروی یو یا نوشتاری در حوزه اندیشه می باشد واین کارهای یک پروسه تاریخی همواره در مقاطع مختلف زمانی و گشتاوری به وضوح مشاهده می گرددو بر خلاف باور عامه دگماتیسم تنها صرف به یک سری عقاید و مسلک تک بعدی ذهنی منتهی نمی شود و در حوزه اجرا و عمل هم خواهان پیاده کردن پروژه های خودمیباشد.
بر این اساس، دگماتیک اداری نیز به فکری بسته اطلاق می شود که تنها راه علاج ناهنجاری و معضلات جامعه در بخش اداری را در به کار بستن یک جریان واحد می داند وعملا بر روی تفکر و ایده های دیگر هیچ توجهی نشان نمی دهد وآن را فاقد صلاحیت می داندو خود را در یک چارچوبی تنگ و عاری از هر نوع تعامل با سایر گرفتار می کند.([3])
چنین سیتمی لازمه آن، فساد اداری و بروکراسی و در نتیجه نا کارآمدی است. می بایست بین افکار بسته دوران ماقبل مدرن در سطح جهان مخصوصا در جوامع در حال توسعه در عصر کنونی تمایز قائل بود که وجه افتراق این دو کنش در موارد ذیل می باشد.
تک فکری در جوامع ماقبل مدرن به دلیل ساختار مکانیکی آن(پیوندهای احساسی،عاطفی و خویشاوندی)لازم به نظر می رسید؛ برای انسجام و یکپارچگی جامعه بایستی از هر نوع تازگی و نوآوری جلوگیری می کرد.
اما در وضعیت کنونی با جوامعی با سختار ارگانیکی و یا به عبارتی بهتر خصوصیاتی منحصر بفرد رو به رو هستیم که در آن مرزبندیهای خویشاوندی و قبیله ای روبه زوال رفته و جای خود را به یک نوع ارتباط جدید مبتنی بر یکپارچگی بر نیروی های متعدد و متفاوت و بدون در نظر گرفتن هر نوع پس زمینه خویشاوندی و اتکا به استعدادهای فردی داده است که در این نوع حالت دگماتیسم یک مانع بزرگ در راستای چنین تساهلی می باشد. در جوامع ماقبل مدرن تنها سیاست، مذهب و حکومت حالت دگماتیسم به خود داده بود در حالی که امروزه بسیاری از ساختارهای اجتماع در کشورهای جهان سوم خواسته و یا ناخواسته دچار نوعی انسداد فکری هستند که این نوع ویژگی در خور تامل و قابل تعمق دگماتیک می باشد که دامن گیر نظام اداری نیز می شود و آثار آن بسیار واضح تر از سایر دستگاه هاست.
کارگزاران دگماتیسم در ازمنه گذشته،برای جلوگیری از هر نوع تغییروتحولبیشترمتکیبراحساساتوعواطفبودندوازطریقتهییجاحساساتعامهمردم بههدفخودنائلمیآمدند؛ اماهماینک کارمندان ادارات مختلفدر اینپروسهبهغیرازاتکابهعواطفبهکردارخودجامهایشبهعقلانیمیپوشانندبدینمعناکه مفاهیم وعبارات مدرنو مختصات عقلانیت تنها در ظواهر سود جسته واستفاده کرده اند و دچار روزمرگی شده اند.
به طور کلی دگماتیک اداری در بستری رشد می کند که فرهنگ تفکر،اندیشه و انتقاد، غائببزرگیمحسوبمیشوندورویکردعقلانیومنطقیکمتریننقشیدراداره ایفا نمی کند واگرهمنقشیداشتهباشند،ناقصونارسامیباشد .
بدینترتیبدرفضایاداری دگماتیکوبستهجامعه،تنهانوععقلانیتیکهپایبهعرضهمیگزاردعقلانیت ابزاریویابهمفهومیواضحترسیمایعقلانیتاداری وبوروکراسیمیباشدوازنوعدیگروازنوعدیگر عقلانیت اثر ونشانی یافت نمی شود.