فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
فهرست مطالب:
چکیده
1- مقدمه
2- شیوه های کلاسیک بودجهبندی سرمایهای در حالت دادههای قطعی
3 -اعداد، اعداد فاصلهای(بازه عددی) و فازی و انجام عملیات روی آنها
4- مفهوم کلی بودجهبندی سرمایهای فازی
5- بودجهبندی سرمایهای در حالت جریانهای نقدی فازی و نرخ بازده فازی و مدت زمان ثابت و صحیح
نتیجه گیری
چکیده
در این مقاله معادل فازی تمام روشهای کلاسیک بودجهبندی سرمایهای (انتخاب سرمایهگذاری) به صورت پیشنهادی ارائه میگردد. این معادلها میتوانند برای ارزیابی و انتخاب پروژههای سرمایهگذاری در شرایطی به کار روند که در آن جریانهای نقدی، زمان لازم برای انجام پروژه و حداقل نرخ بازده سرمایهگذاری (بهای سرمایه) به طور دقیق ارائه نشده است.
کلمات کلیدی : اقتصاد، بودجهبندی سرمایهای، اعداد فازی
1- مقدمه
هدف این مقاله ارائه یک راهکار عملی برای وارد کردن عدم اطمینان به بودجه بندی سرمایه ای در سادهترین صورت آن است (زمانی که می خواهیم تصمیم بگیریم که یک پروژه سرمایه گذاری را رد کنیم یا بپذیریم یا زمانی که میخواهیم از بین چند پروژه یکی را انتخاب کنیم).
روشهای متنوعی در بودجهبندی سرمایهای ]18،6،2[ مورد استفاده قرار میگیرند که در ]2[ به آنها پرداخته شدهاست. شکل کلاسیک این روشها، عدم اطمینان ذاتی که ممکن است در اطلاعات به کار رفته در آنها وجود داشته باشد را در نظر نمی گیرد. این اطلاعات عبارتند از جریانهای نقدی آتی ورودی و خروجی، حداقل نرخ بازده سرمایه گذاری(هزینه سرمایه) و زمان لازم برای انجام پروژه. روشهای مختلفی برای وارد کردن عدم اطمینان به تصمیمگیریهای بودجهبندی سرمایهای وجود دارد ]21،20،16،15،7[. بعضی از آنها بر مبنای تعدیل ذهنی داده های مورد استفاده در روشهای کلاسیک هستند (مثل تعدیل ریسک که شامل افزایش هزینه سرمایه فعلی به وسیله یک ضریب ثابت در مراحل بعدی تحلیل پروژه می باشد)، بعضی دیگر دادههای قطعی را با معادل تصادفی آنها جایگزین میکنند. روشهای ذهنی به طور گسترده در عمل به کار میروند که اشکال آن وابستگی زیاد به ادراک و نظر تصمیمگیرنده است. رویکرد مبتنی بر احتمال، روشهایی رسمی ارائه میکند اما همانطور که در ]7،15،16،22[ اشاره شده مشکلات دیگری در این رابطه وجود دارد. تئوری احتمال انعطاف پذیری بسیار کمتری نسبت به تئوری مجموعههای فازی دارد و مستلزم تحقق فرضهای متعددی در توزیعهای احتمال و انجام عملیات بر روی آنهاست، اما این فرضها به ندرت به طور کامل در توزیع های مورد استفاده در بودجه بندی سرمایه ای تحقق می یابند. به علاوه برای به کار بردن این روش، اطلاعات بیشتری نسبت به اطلاعاتی که در حالت عادی شرکت ملزم به ارائه آن می باشد لازم است، در حالیکه مجموعههای فازی حتی میتواند با اطلاعات نسبتاً کم به کار رود.
به همین دلیل است که بعضی از نویسندگان ]از قبیل 16،15،7،19،4[ از روش دیگری استفاده نمودهاند که میتوانیم آن را روش امکانپذیری یا فازی یک بنامیم. در این روش به جای توزیع احتمال از توزیع امکانپذیری یا اعداد فازی استفاده شده است.
اگر چه بوک لی در ]4[ تئوری بودجهبندی سرمایهای فازی را در بیش از ده سال قبل ارائه کرده و بعضی دیگر از مؤلفان نیز مواردی را به آن اضافه کرده اند ]7 ، 8 ، 17[، مقالاتی که اخیراً منتشر شده به بحث درخصوص چگونگی برخورد شرکتها در عمل با ریسک و عدم اطمینان پرداخته اند ]20 ، 21[ و هیچ اثری از روش امکانپذیری/ فازی وجود ندارد (به جز در ]19[). باوجود این حقیقت که در مقالات هیچ انتقاد صریحی نیز از روش فازی نشده است این سؤال پیش میآید که چرا این روش مورد استفاده قرار نگرفتهاست. به عقیده ما دلایل آن میتواند شامل موارد زیر باشد:
- برخی از نویسندگان در ]4،17[ به بعضی از مشکلات رسمی (مثلاً در روش نرخ بازده داخلی) اشاره و ادعا نمودهاند که روشهای معینی از تصمیم گیریهای بودجهبندی سرمایهای در روش فازی نمیتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
- بوکلی در ]4[ بعضی از روشهایی را که در عمل به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفتهاند را در نظر نگرفته است (مثل روش بسیار معمول دوره بازگشت سرمایه ]7و13[).
- در بعضی از مقالات مفروضاتی انجام گرفته که لازم نیست در عمل به طور کامل اجرا شوند (مثل این فرض که عدد فازی جریانهای نقدی یا مثبت هستند یا منفی).
هدف این مقاله بی اعتبار کردن دلایل ارائه شده در بالا یا حداقل تضعیف قوت آنهاست. به عبارت دیگر می خواهیم روش بوکلی را تکمیل نموده به این امید که بتوانیم شیوه ای کاربردی از آن ارائه دهیم.
با تعریف مسئله و ارائه شیوههای سرمایهگذاری کلاسیک و مورد استفاده در عمل آغاز و در ادامه شکل فازی شده آنها را ارائه می کنیم.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:34
فهرست مطالب:
خلاصه
1- مقدمه
2. پایهی منطق محاسباتی
2-1 پایههای منطق محاسباتی
2-2 پایهی ریاضی
3 کاربردهای منطق محاسباتی
3-1 STRIPS
4- آینده منطق محاسباتی
4- نتیجهگیری
ضمیمه 1- Abstraction
ضمیمه 2- Connectionism
دربارهی شبکههای عصبی
نمونههایی از شبکه عصبی
ابعاد فلسفی Connectionism
مراجع
خلاصه
این مقاله به بررسی جنبههای مختلف و رو به رشد منطق محاسباتی میپردازد. تکنیکها و کاربردهای فعلی آن را مطالعه میکند و در نهایت به یک نتیجهگیری و ارایه پیشنهادهایی در مورد منطق محاسباتی میپردازد.
1- مقدمه
منطق محاسباتی بخشی از منطق است که به بررسی راهکارهای محتلف بررسی درستی احکام در دستگاههای مختلف منطقی میپردازد. این رشته به طور عمیقی با علوم کامپیوتر پیوند یافته است و به صورت کلی رشد واقعی آن از وقتی شروع شد که توان محاسباتی کامپیوترها پیشرفت کرد و انجام محاسبات پیچیده بوسیله کامپیوترها با هزینه کم امکان پذیر شد. منطق محاسباتی به صورت کلی به منطق از دید محاسباتی آن مینگرد. این که در یک دستگاه منطقی انجام یک محاسبه (به طور مثال چک کردن درستی یک گزاره) امکان پذیر هست یا نه و اگر امکان پذیر است این کار چه هزینه ای دارد. از آنجا که حقایق علمی ما با منطق پیوند عمیقی دارند، برای بررسی این حقایق استفاده از زبان منطقی، یکی از بهترین راه های ممکن است.
امروزه بشر علاقه زیادی دارد که تمام کارها از جمله فکر کردن را به ماشین واگذار کند. اما واگذار کردن فکر کردن به یک ماشین کار ساده ای نیست. ما دید عمیقی درباره اینکه فکر کردن چیست و چگونه انجام میشود نداریم. ازینرو تلاشهای اولیه برای این کار با شکست مواجه شدند یا با سختی زیادی همراه بودند. اما اگر بخواهیم تنها قسمت منطقی فکر کردن را به ماشین واگذار کنیم کار ساده تر است چون برای این کار از منطق ریاضی استفاده میکنیم و منطق یک زیر شاخه قوی از ریاضی است که به سوالات زیادی در مورد آن جواب داده شده است. گرچه ما هنوز واقعا نمیدانیم که چه مقدار از روند تفکر ما منطقی است. به این مطلب در قسمت نتیجه گیری بیشتر خواهیم پرداخت.
امروزه منطق محاسباتی کاربرد گسترده ای در تکنولوژی پیدا کرده است. بدین ترتیب حجم کارهای انجام شده بر روی آن در حال افزایش است. این کارها نه تنها در زمینه ریاضی بلکه بر روی دیگر ابعاد مربوط به این قضیه نیز انجام میشود. عموما این کارها به سه دسته تقسیم میشوند. دسته اول کارهای مرتبط با پایه ریاضی منطق محاسباتی هستند. دسته دوم کارهای مرتبط با تکنیکهای هوش مصنوعی جهت ارتقای کارایی روشهای ریاضی ابداع شده و دسته سوم کارهای انجام شده جهت استفاده از منطق محاسباتی در مسایل واقعی مهندسی.
2. پایهی منطق محاسباتی
تمام موارد مرتبط با منطق محاسباتی احتیاج به پایهای برای بنا کردن ساختارهایی معنا دار برای توصیف داده های مربوطه دارند. باید بتوانیم درباره درستی یک گزاره با توجه به دیگر گزاره ها اظهار نظر کنیم. بدین منظور میتوان از مراتب مختلف منطق استفاده کرد. سیستمهای بسیار ساده معمولا از منطق مرتبه صفر برای توصیف جهان خود استفاده میکنند. اما اکثر سیستمهای پیشنهادی از منطق مرتبه اول برای توصیف جهان خود استفاده میکنند. بعضی سیستمها هم از مراتب بالاتر منطق برای اهداف خود استفاده میکنند. هنوز نمیدانیم که ذهن انسان تحت چه مرتبهای از منطق کار میکند، و حتی به درستی نمیدانیم آیا تمام جنبه های تفکر در ذهن انسان از اصول منطق تبعیت میکنند یا نه. به هر حال علم منطق روشی سمبولیک برای مدل کردن جهان در اختیار ما قرار میدهد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:27
فهرست مطالب:
خلاصه 1
پایهی منطق محاسباتی 2
پایهی ریاضی 5
کاربردهای منطق محاسباتی 6
آینده منطق محاسباتی 19
نتیجهگیری 20
درخت استقرا 24
منابع 27
خلاصه
این مقاله به بررسی جنبههای مختلف و رو به رشد منطق محاسباتی میپردازد. تکنیکها و کاربردهای فعلی آن را مطالعه میکند و در نهایت به یک نتیجهگیری و ارایه پیشنهادهایی در مورد منطق محاسباتی میپردازد.
1- مقدمهمنطق محاسباتی بخشی از منطق است که به بررسی راهکارهای محتلف بررسی درستی احکام در دستگاههای مختلف منطقی میپردازد. این رشته به طور عمیقی با علوم کامپیوتر پیوند یافته است و به صورت کلی رشد واقعی آن از وقتی شروع شد که توان محاسباتی کامپیوترها پیشرفت کرد و انجام محاسبات پیچیده بوسیله کامپیوترها با هزینه کم امکان پذیر شد. منطق محاسباتی به صورت کلی به منطق از دید محاسباتی آن مینگرد. این که در یک دستگاه منطقی انجام یک محاسبه (به طور مثال چک کردن درستی یک گزاره) امکان پذیر هست یا نه و اگر امکان پذیر است این کار چه هزینه ای دارد. از آنجا که حقایق علمی ما با منطق پیوند عمیقی دارند، برای بررسی این حقایق استفاده از زبان منطقی، یکی از بهترین راه های ممکن است.
امروزه بشر علاقه زیادی دارد که تمام کارها از جمله فکر کردن را به ماشین واگذار کند. اما واگذار کردن فکر کردن به یک ماشین کار ساده ای نیست. ما دید عمیقی درباره اینکه فکر کردن چیست و چگونه انجام میشود نداریم. ازینرو تلاشهای اولیه برای این کار با شکست مواجه شدند یا با سختی زیادی همراه بودند. اما اگر بخواهیم تنها قسمت منطقی فکر کردن را به ماشین واگذار کنیم کار ساده تر است چون برای این کار از منطق ریاضی استفاده میکنیم و منطق یک زیر شاخه قوی از ریاضی است که به سوالات زیادی در مورد آن جواب داده شده است. گرچه ما هنوز واقعا نمیدانیم که چه مقدار از روند تفکر ما منطقی است. به این مطلب در قسمت نتیجه گیری بیشتر خواهیم پرداخت.
امروزه منطق محاسباتی کاربرد گسترده ای در تکنولوژی پیدا کرده است. بدین ترتیب حجم کارهای انجام شده بر روی آن در حال افزایش است. این کارها نه تنها در زمینه ریاضی بلکه بر روی دیگر ابعاد مربوط به این قضیه نیز انجام میشود. عموما این کارها به سه دسته تقسیم میشوند. دسته اول کارهای مرتبط با پایه ریاضی منطق محاسباتی هستند. دسته دوم کارهای مرتبط با تکنیکهای هوش مصنوعی جهت ارتقای کارایی روشهای ریاضی ابداع شده و دسته سوم کارهای انجام شده جهت استفاده از منطق محاسباتی در مسایل واقعی مهندسی.
2. پایهی منطق محاسباتی
تمام موارد مرتبط با منطق محاسباتی احتیاج به پایهای برای بنا کردن ساختارهایی معنا دار برای توصیف داده های مربوطه دارند. باید بتوانیم درباره درستی یک گزاره با توجه به دیگر گزاره ها اظهار نظر کنیم. بدین منظور میتوان از مراتب مختلف منطق استفاده کرد. سیستمهای بسیار ساده معمولا از منطق مرتبه صفر برای توصیف جهان خود استفاده میکنند. اما اکثر سیستمهای پیشنهادی از منطق مرتبه اول برای توصیف جهان خود استفاده میکنند. بعضی سیستمها هم از مراتب بالاتر منطق برای اهداف خود استفاده میکنند. هنوز نمیدانیم که ذهن انسان تحت چه مرتبهای از منطق کار میکند، و حتی به درستی نمیدانیم آیا تمام جنبه های تفکر در ذهن انسان از اصول منطق تبعیت میکنند یا نه. به هر حال علم منطق روشی سمبولیک برای مدل کردن جهان در اختیار ما قرار میدهد.
چرچ در 1936 ثابت کرد که منطق مرتبه اول برای زبانی که فقط یک نماد رابطهای دو موضعی داشته باشد تصمیم ناپذیر است. بنا بر قضیه چرچ روشی متناهی برای پاسخ به این سوال که آیا جمله A در منطق مرتبه اول معتبر است، به صورت "آری" یا "نه" نداریم، اما نیمه ای از پاسخ را میتوان مهیا کرد. به عبارت بهتر روشی متناهی وجود دارد که اگر A معتبر باشد، پاسخ روش "آری" است. به عبارت دیگر مجموعه جملات معتبر در منطق مرتبه اول لیست پذیر هستند. از طرف دیگر با توجه به قضیه تمامیت (در صورتی که در مورد دستگاه استنتاجی ما درست باشد) با استفاده از فرضها و اصول استنتاج میتوان جملات درست را لیست کرد. این قسمت در حقیقت قلب تپندهی منطق محاسباتی است. در صورت پیدا شدن روشهای جدید و سریعتر برای چک کردن درستی یک جمله تحت چند فرض، شاهد تحول بزرگی در دیگر شاخه های مرتبط با این موضوع خواهیم بود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:65
فهرست مطالب:
1- چکیده 4
2- مقدمه ( چرا سیستم های فازی؟) 5
3- تاریخچة مختصری از نظریه و کاربردهای فازی 6
4- زندگینامة پروفسور لطفیزاده 8
5- منطق فازی 9
5- متغیرهای زبانی 16
6- سیستم های فازی چگونه سیستم هایی هستند ؟ 14
6-1) سیستم های فازی خالص 14
6-2) سیستم فازی TSK 15
6-3) سیستم فازی ساز و غیرفازی ساز 16
7- سیستم های فازی کجا و چگونه استفاده می شوند ؟ 17
8- تئوری مجموعه های فازی 19
9- مفاهیم مشترک منطق فازی و کلاسیک 21
10- روابط فازی 22
11- ساخت قوانین فازی 23
11-1) ویژگی های مجموعه فازی 23
12- موتور استنتاج 25
12-1) ستنتاج مبتنی بر ترکیب قواعد 25
12-2) استنتاج مبتنی بر قواعد جداگانه 26
13- فازی ساز ها 26
14- غیرفازی سازی 26
15-یک مثال کلی 27
منابع 29
مقدمه :
بشر به مدد تعقل و اندیشه است که توانسته طبیعت چموش را رام خود کند، و فرهنگ و تمدن را رنگ و جلا ببخشد. مگر نه اینکه فرهنگ از انگیختگی و پویایی ارتباط دوره به دوره ی انسان و طبیعت، انسان و انسان، انسان و ابزار، انسان و جامعه و زبان معنا یافته است؟ به مدد همین اندیشه است که آدمی مخلوق توانسته اثر انگشت خودش را بر طبیعت و زمانه ی خود حک کند، و حتی تا مقام خالق، خودش را بالا کشد. هیچ فکر کرده اید که علم و صنعت با سرعت نور، چنان در خدمت بشر قرار گرفته که به جای او محاسبه و اندیشه می کند؟ هیچ فکر کرده اید که همه لوازم پیرامون مان که آسایش را برایمان معنا می کنند و تکنیک اتومات را در خود دارد خالق ومبتکری به نام پروفسور "لطفی زاده" دارد؟
در اولین نگاه به اطراف خود به سادگی می توانید مجموعه ای از این دستگاه ها و لوازم را در خانه و محل کار خود بیابید. بله، مخترع منطق نوین علمی که جهان صنعت را دگرگون کرد و در کنار منطق دیجیتالی در ساختمان دستگاه های الکترونیکی، "منطق فازی" را به دنیا عرضه نمود، کسی نیست جز پروفسور لطفی زاده.
منطق فازی تعمیمی از منطق دو ارزشی متداول است و درحالیکه در منطق دودویی جایی برای واژه هایی همچون "کم"، "زیاد"،"اندکی"،"بسیار" و... که پایه های اندیشه واستدلالهای معمولی انسان را تشکیل می دهند وجود ندارد، واژه فازی در فرهنگ لغت آکسفورد بصورت مبهم ،گنگ،نا دقیق،گیج،مغشوش،در هم ونامشخص تعریف شده است. روش پروفسورلطفی زاده برمبنای بکارگیری همین عبارات زبانی است امروزه هیچ دستگاه الکترونیکی، از جمله وسایل خانگی، بدون کاربرد این منطق در ساختار فنی خود ساخته نمی شود. با منطق فازی پروفسور لطفی زاده این دستگاه ها هوشمند می شوند. امروزه اروپایی ها، ژاپنی ها و آمریکایی ها و همه و همه ی کشورهای پیشرو در علم و صنعت، پروفسور لطفی زاده را می شناسند و از اهمیت کار او در دانش مدرن بشری آگاهند.
بر خلاف آموزش سنتی در ریاضی، پروفسور "زاده" منطق انسانی و زبان طبیعت را وارد ریاضی کرد. شاید بتوان با دو رنگ سیاه و سفید مثال بهتری ارائه داد. اگر در ریاضی، دو رنگ سیاه و سفید را صفر و یک تصور کنیم، منطق ریاضی، طیفی به جز این دو رنگ سفید و سیاه نمی بیند و نمی شناسد. ولی در مجموعه های نامعین منطق فازی، بین سیاه و سفید مجموعه ای از طیف های خاکستری هم لحاظ می شود و به این طریق فصل مشترک ساده ای بین انسان و کامپیوتر بوجود می آید.
بسط و گسترش منطق فازی و تئوری مجموعه های فازی بدلیل ابهام و عدم قطعیتی بوده که در مسائل پیرامون ما وجود دارد و به همین جهت در منطق فازی (علی رغم منطق دو ارزشی) گستره ای از ارزشها تعریف شده است تا ما قادر باشیم احساسات و تفکرانسان را بدون ابهام به مخاطبان خود انتقال دهیم .بدون اغراق زندگی روزمره ما آمیخته با مفهوم فازی است ، یعنی بطور ناخودآگاه از عباراتی استفاده می کنیم که برای مخاطب دقیقا مشخص نیست. . بعبارت ساده تر، مفهوم کلمه یا عبارت به تنهایی ممکن است واضح و روشن باشد ، اما زمانیکه از آن بعنوان معیاری در تعیین اعضای یک مجموعه ریاضی استفاده می شود ، شاید نتوان بطور قاطع شیء را به آن نسبت داد و بالعکس.
دکتر لطفی زاده در سال 1921 در شهر باکو در جمهوری آذربایجان به دنیا آمد. پدرش یک ژورنالیست ایرانی بود که در آن زمان به دلایل شغلی در باکو بسر می برد و مادرش یک پزشک روس بود.
وی ده ساله بود که در اثر قحطی و گرسنگی سراسری پدید آمده در سال 1931، به اتفاق خانواده به وطن پدری اش ایران بازگشت. لطفی زاده در دبیرستان البرز تهران، تحصیلات متوسطه را به پایان رساند و در امتحانات کنکور سراسری، مقام دوم را کسب نمود. در سال 1942 رشته الکترونیک دانشگاه تهران را با موفقیت به پایان رساند و در طی جنگ دوم جهانی برای ادامه تحصیلات به آمریکا رفت.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:15
چکیده:
پرندگان در منطق الطیر
پرندگان منظومه منطق الطیر عطار
منطق الطیر
: مأخوذ است از آیه شریفه: «و ورث سلیمان داود و قال یا ایها الناس علمنا منطق الطیر واوتینا من کل شی ء ان هذا لهو الفضل المبین» (سوره نمل آیه ۱۶)- در تفاسیر قرآن کریم از مرغان مختلفی که با سلیمان (ع) سخن گفته اند و او گفتار آنان را برای پیروان خود ترجمه فرموده است. اسم برده اند و جهت مزید اطلاع ر. ک. : تفاسیر فخررازی ج ۶ ص ۵۵۶ و بیضاوی ج ۲ ص ۱۹۴ و کشف الاسرار ج ۷ ص ۱۸۹ و ابوالفتوح ج ۴ص ۱۵۳- این کلمه را شعرای فارسی زبان به همین معنی در اشعار خود بسیار آورده اند.
هدهد
: در فارسی پویک و شانه سر را گویند. (برهان) – مرغیست بدبو که بر زباله آشیان سازد، بر بدنش خطوط و رنگهای فراوان است و کنیه او ابوالاخبار و ابوثمامه و ابوالربیع و ابوروح و ابوسجاد و ابوعیاد است. گویند که از بالای آسمان آب را در زیر زمین ببیند همانطور که آدمی آنرا در شیشه ببیند. (دمیری) – گفته اند که هدهد راهنمای سلیمان بود بر آب و آن چنان بود که سلیمان هرگاه که خواستی نماز گزارد هدهد او را ره نمودی به آب و در بیابان زمین را می کندند و به آب می رسیدند تا سلیمان با آن غسل می کرد یا وضو می ساخت. (جهت مزید اطلاع ر. ک. : قصص انبیا ذیل قصه سلیمان و بلقیس و حیاة الحیوان جا حظ ج ۴ ص ۷۷ و حیاةالقوب ج۱ ص۲۶۴)
بلبل
: نمونه مردمان جمال پرست وعاشق پیشه است.
طوطی
: حیوانیست ثاقب الفهم ونرم خو که قوه تقلید اصوات و قبول تلقین را بسیار داراست. ارسطا طالیس گوید برای تعلیم طوطی او را جلوی آینه نهید و از پس آن صحبت کنید تا او خوب تقلید کند (دمیری ذیل ببغاء)- در اینجا نمونه آن دسته از مردمان اهل ظاهر و تقلید است که به دنیای باقی و حیات جاوید اعتقاد دارند و به آن سخت پابندند.
طاوس
: پرنده ایست عزیز و جمیل و عفیف الطبع و اهل ناز و تبختر است و بر خویش سخت معجب است (دمیری)- در مثنوی نمونه ای از مردم منافق و دو رنگ است که برای نام و ننگ جلوه گری می کند و همّ خود را صرف صید خلق و شکار آنها می نماید و از نتیجه عمل خود نیز بی خبر است (ر. ک. ج ۵ نی ص ۲۸). ولی در این جا نموه اهل ظاهر است که تکالیف مذهب را به امید مزد یعنی به آرزوی بهشت و رهایی از عذاب دوزخ انجام می دهد.
بط
: مرغابیست و این کلمه عربی محض نیست (جوالیقی ص ۶۴) و مُعرّب بت است (آنندراج) – در تفاسیر قرآن (ذیل آیه ۱۲۰ واقع در سوره بقره راجع به مرغ خلیل الله (ع) آنرا ضمن چهار مرغ خلیل نام برده اند (ابوالفتوح ج ۱ص ۴۵۸)- و در مثنوی کنایه است از حرص و آز که یکی از عوامل شیطان رجیم و نفس عاقبت سوز است (ج ۵ نی س ۳۷)- در اینجا نمونه مردمان عابد و زاهد است که همه عمر گرفتار وسواس طهارت و شستشواند.
کبک
: نمونه مردم جواهر دوست که همه عمر خود را صرف جمع آوری انواع جواهرات و احجار کریمه و یا اشیاء قیمتی و عتیق می نمایند.
همای
: مرغیست افسانه ای که گویند استخوان خورد و جانوری نیازارد و بر سر هر کس سایه افکند پادشاه شود (انندراج)- و در افسانه ها بسیار از او نام برده اند از جمله باین صورت که در شهرها و ممالک هنگام انتخاب پادشاه این مرغ را به پرواز می آورده اند و بر هر کس که می نشست او را شاه می کردند- در اینجا نمونه ایست از مردان جاه طلب که از زهد و عبادت برای جلب حطام دنیوی استفاده می کنند و از راه عزلت و عبادت ظاهری درصدد بر می آیند که ارباب مملکت و سیاست را بخود جلب نمایند و برای خود دستگاهی داشته باشند. خواجه حافظ اینگونه زهاد را “واعظ شحنه شناس” اصطلاح کرده است:
و اعظ شحنه شناس این عظمت گو مفروش زانکه منزلگه سلطان دل مسکین من است (حافظ قزوینی ص ۳۷)
کوف
: پرنده ایست بنحوست مشهور و آن دو قسم می باشد کوچک و بزرگ؛ کوچک را جغد و بزرگ را بوم خوانند (برهان) –این پرنده را که به نامهای جغد و بوم و کوف و بوف و مانند آن خوانند در ادبیات زرتشتی بهمن مرغ نامیده شده است و مرغیست اهورایی و بدون نحوست (ر. ک: ح- برهان ص ۳۱۸)- کنیه او در عربی ام الخراب و ام الصیبان و غراب اللیل است. مرغیست که شب نمی خوابد و پرهایش بد پوست. طائریست منزوی و منفرد و حرام گوشت (دمیری ذیل بوم)- قدما برای این مرغ احکام و خواصی ذکر کرده اند که شرح آنهمه در اینجا میسر نیست (ر. ک. نفائس الفنون ج۲ ص ۱۵۱ و حیاة الحیوان جاحظ و دمیری ذیل کلمه بوم)- در اینجا کنایه است از مردم زاهد و منزوی که گنج مقصود را در انزوا و خلوت وانعزال (گوشه گیری و عزلت نشینی) و گوشه گیری و بریدن از خلق و اجتماع می جویند.
باز
: قدما باز را حیوانی متکبر و تنگ خُـلق تصور می کردند (دمیری ذیل البازی)- در اینجا نمونه مردم درباری و اهل قلم است که بعلت نزدیکی به شاه همیشه بر دیگران فخر و مباهات می نمایند و تکبر می فروشند و از سپهداری و کله داری خویش سوء استفاده می نمایند.
بوتیمار
: نام مرغیست که بر لب آب نشیند و آب نخورد و گویند تشنه است و آب نخورد مبادا آب تمام شود آنرا مرغ «غم خوراک» گفته اند (آنندراج)- آنرا بعربی یمام گویند (برهان)- و حال آنکه «یمام» در عربی به کبوتر دشتی (منتهی الارب) یا کبوتر وحشی اطلاق می شود (دمیری) – در اینجا نمونه ای از آندسته از مردم خسیس است که مواهب زندگانی را از خود و دیگران دریغ می دارند، نه خود از آن متمتع می شوند و نه می توانند از تمتع دیگران لذت برند.
منطق الطیر با ستایش آفریننده ی جان بلند پرواز آسمانی آغاز می شود، و از سر ستایش و شگفتی، آفرین می گوید بر آن که آسمان را در زبر دستی، در برابر زمین به غایت پست برافراشته و چونان خیمه ای بی ستونش بر زمین استوار ساخته ، سپس مرغ جان آدمی را آفریده که چونان پرنده ای سبکبال و بلند اوج بر فراز گنبد سپهرین هستی در طیران و پرواز است:
آفرین جان آفرین پاک را
آن که جان بخشید و ایمان خاک را
آسمان را در زبر دستی بداشت
خاک را در غایت پستی بداشت
آسمان چون خیمه ای بر پای کرد
بی ستون کرد و زمینش جای کرد
دام تن را مختلف احوال کرد
مرغ جان را خاک پر و بال کرد
از دیدگاه منطق الطیر، جان آدمی آشیانه و فرازگاه هزاران مرغ آشنا و ناشناس است که از عالم علوی بر آن فرود آمده، چند صباحی آنجا را مقامگاه خویش ساخته، تا پس از لختی آسودن و دانه چیدن، و نفسی تازه کردن، دوباره از آن قفس تنگ به پرواز درآیند و اوج گیرند، و آفاق رفیع وجود را یکی از پی دیگری به زیر پرو بال کشند و آنگاه، به آشیان نخستین خود، در ملکوت اعلا باز گردند.
این پرندگان آشیان گزیده در گلشن جان آدمی، از همه دست و همه گونه اند و هرکدام قدرت پرواز معینی دارند،صعود را تا ارتفاع معینی تاب می آورند، اوجشان سقفی دارد و پروازشان دارای بردی ویژه است، و وقتی خوب در رفتار و کردارشان دقیق می شویم، ملاحظه می کنیم، که هر کدام از این پرندگان نماینده و نماد روحیه ای خاص و منشی ویژه از روحیات و منش های گوناگون نهفته در جان آدمی هستند.
در آغاز داستان، برخی از مهم ترین این پرندگان معرفی می شوند و شرحی مختصر در باره مهم ترین جنبه های شخصیت جذاب و رنگارنگشان داده می شود تا خواننده با این مرغان پران در صحن جان آدمی آشنایی مختصر و موجزی پیدا کند.
هدهد هادی مقام، رهبر مرغان و رهنمای دیگران است. او به دلیل هم نشینی با سلیمان و هم کلامی با او، به مقام راز داری سلیمان و صاحب اسراری او رسیده، به همین سبب مقامش والا تر و منزلتش شامخ تر از سایر پرندگان است. او مرغی ست ممتاز،صاحب رفعت و مرتبت، و در حقیقت شخصیت شاخص داستان عطار است، و رهنمای مرغان دیگر در سفر روحانی به سوی آسمان جان و زیارت سیمرغ والامقام، برفراز قاف حقیقت.
موسیچه موسی صفت است و موسیقار نواز بزم معرفت. او جانی نوا شناس دارد و لحن موسیقی را از آهنگ خلقت اقتباس کرده است.