این بسته تمام جداول مهم در زمینه باکتری شناسی را شامل میباشد
20 ص
هر متخصص حشرهشناسی پزشکی، در حین انجام تحقیقات صحرایی مجبور به صید کردن نمونهها و کار با آنهاست. این کار معمولاً شامل جمعآوری و نگهداری نمونهها با روشهای خاصی است که عمدتاً، و گاهی اوقات تنها روشهایی هستند که برای مطالعه گروه خاصی از بندپایان به کار میروند. این روشها برای گروههای مختلف حشرات مهم پزشکی و همچنین در نقاط مختلف، متفاوت هستند. بنابراین، در ذیل به شرح برخی از نکات اساسی در این مورد میپردازیم و روشهای تخصصی در فصل مربوط به هر گروه ارائه گردیده است.
اصول جمعآوری نمونه و کار با آن
لوازم جمعآوری
این وسایل از سادهترین ابزار، از قبیل توریهای حشرهشناسی و لولههای صید، تا تله های بسیار تخصصی که برای اهداف خاصی به کار میرود، متفاوتند. نمونهگیری عبارتست از جمعآوری نمونهها با یک روش استاندارد به منظور انجام مطالعه کمّی، که در آن میتوان از ابزار بسیار متفاوتی استفاده نمود. در این قسمت فقط برخی از نکات ساده و اساسی که به صورت روتین مورد استفاده بوده و برای صید لازم هستند، مورد بررسی قرار گرفتهاند. انواع مختلف تلهها برای صید حشرات به منظور انجام تحقیقات خاص به کار رفتهاند. برخی از آنها حشرات را به صورت انفرادی و از طریق مکانیکی به دام میاندازند مثل تلههای مکنده)، در حالیکه سایرین با استفاده از مواد جلب کننده از قبیل نور، دیاکسیدکربن و یا بوی بدن میزبان آنها را صید میکنند.
توریهای حشرهشناسی دستی (شکل 1) معمولاً شامل یک کیسه ساخته شده از توریهای دارای سوراخهای ریز هستند که به دور یک قاب دایرهای متصل گردیده است. این قاب از جنس آلومینیوم بوده و طوری طراحی شده که میتوان در موقع عدم استفاده، آن را از هم جدا نمود. به دلیل ریز بودن جثه اکثر حشرات و بندپایان مهم پزشکی، توریها معمولاً در حشرهشناسی پزشکی ارزش محدودی دارند. با وجود این، در مورد جمعآوری پشهها از طریق حرکت جارویی بر روی رویش گیاهی و صید مگسهای تسهتسه از روی میزبانهایشان، از آنها استفاده میشود. هدف صید، مشخص کننده نوع مناسب توری است. در مورد حشرات مهم پزشکی، کار با کیسههای توری سفید راحت تر است، در حالی که برای جمعآوری پروانهها توری سیاه طرفدار بیشتری دارد.
وسیله جمعآوری مهم دیگر در حشرهشناسی پزشکی، آسپیراتور است (شکل 2). این وسیله که انواع مختلفی هم دارد، برای جمعآوری پشهها و پشهخاکیها از اماکن استراحتشان و حتی برای جمعآوری اکتوپارازیتهایی که وادار به ترک میزبانهایشان میشوند، مورد استفاده قرار میگیرد.
آسپیراتورها وسایل ساده، ولی مؤثری هستند که حشرات کوچک را از طریق مکیدن به داخل، صید میکنند. عمل مکش هوا هم توسط دهان فرد جمعآوری کننده و هم با وسایل حبابی شکل پلاستیکی صورت میگیرد. در برخی موارد هم فَنهای کوچکی که با نیروی باتری کار میکنند، این عمل را به عهده دارند. سادهترین نوع آسپیراتور، یک لوله شیشهای یا پلاستیکی شفاف به طول حدود 25 سانتیمتر است که یک توری بر روی یک انتهای آن قرار گرفته و بر روی توری یک لوله بلند قابل انعطاف متصل شده است. انتهای دیگر لوله پلاستیکی قابل انعطاف در دهان فرد جمعآوری کننده قرار میگیرد و با عمل مکش هوا، حشرات را میتوان به سادگی درون لوله شیشهای کشید.
نوع دیگر آسپیراتور دارای یک قسمت شیشهای یا لوله پلاستیکی به طول حدود 15-10 سانتیمتر است که دو انتهای آن توسط یک درپوش مسدود شدهاند. یک لوله شیشهای باریک که در هر دو انتها باز است از این درپوش عبور داده میشود. در کنار این لوله یک لوله پلاستیکی وجود دارد و حشرات از طریق انتهای لوله باریک دیگری وارد محفظه میشوند. یک تکه توری که روی انتهای داخلی لوله مکش قرار دارد، جلوی ورود نمونهها را از محفظه به داخل حلق فرد جمعآوری کننده میگیرد.
بسیاری از حشرات مهم پزشکی را میتوان حتی بدون استفاده از توری یا آسپیراتور و از طریق قرار دادن یک لوله آزمایش بدون لبه بر روی آنها که در حال استراحت یا خونخواری هستند، صید نمود. لولهها یا ویالهای دارای اندازه و شکل مختلف برای این کار مناسب هستند.
حشرات کوچک مثل پشهخاکیها و میدجهای Culocoides را میتوان از طریق الکتریسیته ساکن که در لولههای پلاستیکی ایجاد میشود، به آنها چسباند و جمعآوری نمود؛ به ویژه این کار را میتوان با لولههای ساخته شده از جنس پلی استیرن شفاف به خوبی انجام داد.
کشتن و نگهداری نمونهها
مهمترین نکتهای که باید در حین کشتن و نگهداری نمونه مد نظر داشت،
39 اسلاید
بلاست مرکبات:
Citrus blast
کنترل:
51 اسلاید
کنترل مگس خربزه
مقدمه
از دیدگاه یونگ (1913) پدیدههای برونگرایی (Extraversion) و درونگرایی (Introvwersion) دو جنبه مهم از شخصیت انسانی را تشکیل میدهند.
برونگرایی:هنگامی که توجه به اشیا و امور خارج چنان شدید باشد که افعال ارادی و سایر اعمال اساسی آدمی نتیجه ارزیابی ذهنی نباشد، بلکه معلول مناسبات امور و عوامل خارجی باشد، برونگرایی خوانده میشود. (سیاسی، علیاکبر، 1371، ص 82).
افراد درون گرا از لحاظ روانی دارای سرعت فعالیت مغزی بالاتر از حد طبیعی هستند و این امر سبب میشود که افراد درونگرا به قوای محرکه (Stimulation) کمتر از حد طبیعی نیاز پیدا نمایند. افراد درونگرا دارای دیدگاه درونی و ذهنی هستند و آمادگی بیشتری را برای خود داری و تسلط بر نفس خویش از خود نشان میدهند.
این افراد اوقات خود را به مطالعه و بیشتر در تنهایی سپری نموده و کمتر مایل به معاشرت با دیگران هستند. (بنزیگو، 1999).
از سوی دیگر افراد برونگرا دارای سرعت فعالیت مغزی پایینتر از حد طبیعی هستند و از این رو این افراد برای اداره امور زندگی خویش به قوای محرکه بالاتر از حد طبیعی نیاز دارند.
افراد برونگرا بیشتر دارای دیدگاه عینی و خارجی بوده و دارای فعالیت عملی عالیتری هستند (سیاسی ـ علیاکبرـ همان منبع). ولی میزان تسلط آنها بر نفس خودشان نسبت به افراد درون گرا کمتر است. این افراد مایلند که بر محیط افراد خود تأثیر گذارده و به رقابت با دیگران پرداخته و در مجامع عمومی بیشتر ظاهر میشوند. (بنزیگر ـ 1999).
بنابراین اگر درونگرایی و برونگرایی در حد کمال در افراد ظاهر شوند ما را در برابر دو شخصیت نابهنجار قرار میدهند که اولی به صورت اختلال اسکیزفرنی و دومی به صورت اختلال هیستری تظاهر خواهد نمود. تعداداین افراد البته بسیار کم است و اکثریت مردم میان این دو قطب نهایی جای دارند. عدهای نزدیکتر به قطب نهایی درونگرایی و گروهی نزدیکتر به قطب نهایی برونگرایی هستند. و عده کثیری هم هر دو جنبه برونگرایی و درونگرایی را به صورت متعادل دارا میباشند که اصطلاح آمبیوِرت (ambivert) به آنها اطلاق میشود. (سیاسی علیاکبر به نقل از یونگ (1913)).
از سوی دیگر اضطراب یک ترس درونی شده است از اینکه مبادا تجارب دردآور تکرار شوند. از دیدگاه فروید، اضطراب هسته مرکزی روان نژندی است و علامت اخطاری است به «خود».