پایان نامه فرهنگ تحلیلی موضوعی آثار منثور شیخ احمد جامی
تعداد صفحات:290
فرمت فایل:doc
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیدهی فارسی
پیش گفتار................................. 7-1
نشانههای اختصاری............................ 8
فصل اوّل: زندگی و مشرب عرفانی احمد......... 35-9
یادداشتها................................. 38-36
فصل دوم: مدخلها .......................... 271-39
ابدال..................................... 43-40
احسان..................................... 46-44
اخلاص...................................... 51-47
ادب....................................... 58-52
بیداری.................................... 61-59
پیر....................................... 66-62
تقوی...................................... 70-67
تفویض..................................... 73-71
توبه...................................... 79-74
توحید..................................... 85-80
توفیق..................................... 87-86
توکّل ..................................... 93-88
جذبه...................................... 97-94
حال ..................................... 102-98
حرص...................................... 106-103
حقیقت ................................... 110-107
حیرت..................................... 112-111
خانقاه .................................. 116-113
خوف...................................... 121-117
درویش.................................... 126-122
دنیا .................................... 130-127
دولت .................................... 132-131
رجا...................................... 136-133
رحمت..................................... 138-137
روح...................................... 141-139
ریاضت.................................... 142-144
زهد...................................... 151-145
سرّ (اسرار)............................... 155-152
سماع..................................... 162-156
شریعت...................................... 163
شکر...................................... 167-164
صبر...................................... 173-168
صوفی....................................... 174
طاعت..................................... 177-174
طلب...................................... 181-178
عشق ..................................... 187-182
عقل ..................................... 190-188
علم ..................................... 198-191
فقر...................................... 203-199
قناعت.................................... 207-204
کرامت ................................... 214-208
کشش........................................ 215
مؤمن..................................... 218-215
مجاهدت .................................. 222-219
محبّت..................................... 229-223
مرید..................................... 235-230
معرفت.................................... 242-236
ناز...................................... 246-243
نصیحت ................................... 249-247
نفس ..................................... 253-250
نیاز....................................... 254
وجد ..................................... 258-254
وقت...................................... 263-259
همّت........................................ 264
هوی...................................... 266-264
یقین..................................... 271-267
فهرست منابع و مآخذ...................... 275-272
چکیدهی انگلیسی
پیشینهی تحقیق:
با نگاهی کوتاه به تاریخچهی فرهنگ نویسی در زبان فارسی، میبینیم که تا روزگار معاصر، فرهنگها جنبهی عام داشته؛ یعنی به یک مقوله یا صنف، دسته و رشتهی خاصّی اختصاص ندارند. با گسترش دامنهی دانشها، تکنیکها و هنرها، امروزه فرهنگهای اختصاصی در هر رشته از علوم تهیّه شده است؛ به طوری که بعضی از لغات و اصطلاحات خاصّ آن رشته را در لغت نامههای معمولی نمیتوان یافت .
متون عرفانی نیز از این تخصّصگرایی دور نمانده و تاکنون فرهنگهای متفاوتی در این زمینه به رشتهی تحریر درآمده است که برخی از آنان به صورت عمومی، بعضی اصطلاحات عرفان و تصوّف را مختصر یا مفصّل شرح دادهاند و برخی از آنها دربارهی اصطلاحات و تعبیرات یک اثر خاص یا یک نویسندهی خاص نگارش یافته است. در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
با سیری کوتاه در این آثار، خواهیم دید که همهی آنها کاملاً تخصّصی بوده و برخی مربوط به آثار منثور و برخی نیز مربوط به آثار منظوم میباشند و یا برخی بسیار مفصّل و کامل به شرح اصطلاحات و لغات پرداخته، ولی برخی خیلی کوتاه و مجمل به توضیح واژگان پرداخته و البتّه برخی تنها به آوردن معادلهای انگلیسی آنها اکتفا کردهاند. در هر صورت میتوان از همهی آنها به عنوان فرهنگهای تخصّصی عرفان و تصوّف یاد کرد.
ضرورت و انگیزههای تحقیق:
به گمان بنده، برای آشنایی دقیق و کامل با تمام جوانب افکار و اندیشههای یک صاحب اثر، ضروری است که فرهنگی خاص برای آثار او نوشته شود، چون اثر هر نویسنده یا شاعر در عین تشابه با آثار معاصرانش، تفاوتهای زبانی و فکری نیز با آنها دارد و این ضرورت در متون نثر عرفانی بیش از بیش جلوهگر میباشد.
با توجّه به این نکات و همچنین جایگاه عرفانی، ادبی، علمی و اجتماعی شیخ بزرگوار احمد جامی نامقی و تأثیر و جایگاه ممتاز این عارف شهیر در خطّهی پاک و عارف پرور تربت جام و تعلّق خاطر این مرید نوآموز به این عارف پاک طنیت و ادای دِین به عنوان همولایتی ایشان و نیز پیشنهاد آگاهانه و دلسوزانهی استاد بزرگوار جناب آقای دکتر خواجهایم، انگیزههایی شد تا در مسیر نگارش فرهنگی تحلیلی از اصطلاحات عرفانی آثار منثور ژنده پیل احمد جامی نامقی گام بردارم.
روش تحقیق:
روش کار در این تحقیق به شیوهی کتابخانهای است. ابتدا پس از مطالعهی اجمالی آثار شیخ احمد جام، پنجاه وشش واژه و اصطلاح عرفانی از آثار این عارف ژنده پیل استخراج و هر یک به عنوان یک مدخل در نظر گرفته شد. با توافق استاد محترم راهنما، چند تن از عارفان و صوفیان پیش و پس از احمد جام انتخاب گردید؛ از جمله خواجه عبدالله انصاری، احمد غزّالی، عین القضّات همدانی، ابوالقاسم قشیری و عزّالدّین کاشانی، سپس هر واژه و اصطلاح در آثار این عارفان جستجو گردید؛ در هر مورد، نظر و دیدگاه نویسندگان آن، مورد بررسی و شناخت قرار گرفت و در ادامه، نظر شیخ احمد جام نیز از آثار وی استخراج و سپس در بیشتر موارد به نوعی مقایسه و نتیجهگیری پرداخته شد. در ضمن در تعریف لغوی و اصطلاحی واژگان از نظرات بزرگان دیگری بجز افراد مذکور نیز استفاده شد تا اثر از ارزش و عمق بیشتری برخوردار گردد. در بعضی از مدخلها، مطلبی ذکر نشده و فقط به مدخل دیگری ارجاع داده شده است. دلیل این کار، این است که در آثار احمد جام، مدخلهایی مانند درویش و صوفی، جذبه و کشش، حقیقت و شریعت و... با هم و در کنار هم آمده و شیخ به نوعی مقایسه پرداخته است؛ به این دلیل، ما آن دو را از یکدیگر جدا کرده و در یک مدخل که در ترتیب حروف الفبا پیشتر قرار میگیرد، کامل توضیح دادهایم و در مدخل دیگر فقط مطلب را به مدخل پیشین ارجاع دادهایم.
ناگفته نماند که کار در زمینهی آثار منثور عرفانی احمد جام، بسیار گسترده و مستلزم وقت طولانی بود و نیز به دلیل عدم دسترسی به همهی آثار این عارف شهیر با موافقت استاد محترم راهنما، این جستجو و تفحّص در چهار اثر شیخ بزرگوار شامل مفتاح النجات، انسالتّائبین، روضه المذنبین و سراج السّائرین انجام گرفت.
ساختار پایان نامه:
پایاننامهی حاضر علاوه بر پیش گفتار، شامل دو فصل کلّی است که در فصل اوّل، زندگی نامه، آثار، ویژگیهای نثر در سدهی پنجم و ششم هجری و مشرب عرفانی و... را در برمیگیرد. در فصل دوم، پنجاه و شش اصطلاح عرفانی که از آثار شیخ احمد استخراج، به ترتیب حروف الفبا تنظیم و مرتّب شده و در پایان هم فهرست منابع و مآخذ ذکر شده است.
امید است که این اثر با وجود کاستیها و عیبها توانسته باشد گامی هر چند کوتاه در راه شناخت جایگاه عارف جلیل القدر شیخ احمد جام و آثار وی برداشته باشد؛ لذا با اعتذار تمام، امیدوارم عذر نگارنده از جهت نقایص احتمالی، مسموع واقع افتد.
احمد سرفرازی
تابستان 1387
فهرست علایم اختصاری:
بی نا= بدون ناشر
بی تا= بدون تاریخ
بی جا= بدون جای انتشار
ج= جلد
در مورد سورههای قرآن= شمارهی سوره/شمارهی آیه
نامقی الف=انس التائبین
نامقی ب= سراج السائرین
ر.ک: رجوع کنید به
ه.ش = هجری شمسی
ه.ج = هجری قمری
همان= شمارهی پیش از این مأخذ
[.....]= مطالب داخل کروشه، به متن اصلی اضافه شده است.
فصل اوّل
زندگی و مشرب عرفانی شیخ احمد جامی
باسمه تعالی
ستارهای بدرخشید:
شیخ الاسلام معین الدّین ابونصر احمدبن ابوالحسن احمد معروف به «ژنده پیل» و «شیخ جام»از عارفان نیمه ی دوم سده ی پنجم و نیمه ی نخست سده ی ششم، به سال 440 هـ . ق ( 398 هـ .ش) در روستای نامق از توابع ترشیز( کاشمر) در خراسان دیده به جهان گشود.
نام و نسب:
سلسله نسب وی به جریر بن عبدالله بجلی صحابی معروف می رسد. کنیه ی او ابونصر بود که به مناسبت نام یکی از فرزندانش اختیار کرده است. لقب های وی عبارت اند از:« شیخ الاسلام، قدوة الابدال، شهاب الدین، قطب الاوتاد، سلطان الاولیا، معین الملة و الدین ، پیر جام و ژنده پیل» ( فاضل، 1382: 37) . در باب شهرت او به « ژنده پیل » باید گفت: لفظ «ژنده» ( با فتح اول) در زبان فارسی به معنی بزرگ، مهیب، عظیم، شگرف، با صلابت و کلان است، و از این رهگذر دور نیست که شیخ احمد را یا به جهت ظاهری یعنی بلند بالایی، زورمندی و درشتی جثه و اندام، یا از نظر عظمت و والایی درجه و مقامش در راهبری راهروان از جهت معنوی و عرفانی، و یا شاید به لحاظ این که در پند و نصیحت و تذکیر سالکان و روندگان طریقت و تصفیه و تهذیب و ارشاد نابسامانان، بسیار سختگیر و بی مهابا بوده است، به این اسم ملقب شده است. گفته شده که اجدادش از عشیره بجیله در روزگار پیشین به ایران کوچ کرده بودند و ابوالحسن، پدر احمد، در نامق سکونت اختیار کرد. به همین سبب وی و به مناسبت زادگاهش « نامق» او را نامقی و پس از انتقال به « جام» او را نامقی جامی خواندند. ( ر. ک: همان: 38) [1]
30 ص
چکیده :
در این مقاله راجع به گامهای مورد نیاز در نمایه سازی بحث می شود و درضمن بحث، مشخص می گردد که امروزه رویکرد متداول در نمایه سازی رویکرد مدرک مدار است. با این حال این رویکرد دارای مشکلات بسیاری است زیرا عوامل زمینه وابسته را در فرآیند نمایه سازی نادیده می انگارد.
در این مقاله به جای رویکرد فوق، رویکرد حوزه مدار در نمایه سازی پیشنهاد می شود و راجع به گستره وسیع تجزیه و تحلیلهای مورد نیاز، نیازمندی به مجموعه جدیدی از فعالیتها، تجزیه و تحلیل حوزه، نیازهای کاربران و نقشهای نمایه سازان در این رویکرد بحث می شود. در پایان مقاله نیز چنین نتیجه گرفته می شود که رویکرد دو مرحله ای نمایه سازی برای تشریح فرآیند نمایه سازی ناکارآمد است و رویکرد حوزه مدار به عنوان راهکاری کارآمد پیشنهاد می شود که در آن نمایه سازان برای موفقیت در فرآیند پیچیده نمایه سازی بصورت گام به گام راهنمایی می شوند.
کلیدواژه ها : نمایه سازی، تجزیه و تحلیلی حوزه ای، تجزیه و تحلیل موضوعی
مقدمه
هدف از نمایه سازی تعیین محتوای موضوعی مدارک و بیان آن در قالب واژه های نمایه ای ( مانند توصیفگرها، سرعنوانهای موضوعی، شماره های راهنما، کدهای رده بندی و... ) است تا بازیابی موضوعی ممکن شود. اغلب چنین تصور می شود که محتوای موضوعی مدارک برای یک نمایه ساز روشن است و نمایه ساز می تواند با یک بررسی و تحلیل ساده مدرک، محتوای موضوعی آن را مشخص کند. یکی از رویکردهای موجود در نمایه سازی، نمایه سازان را بر آن می دارد که مدارک را با توجه به نیازهای اطلاعاتی موجود در ذهن کاربران تجزیه و تحلیل کنند. در این رویکرد چنین استدلال می شود که محتوای موضوعی مدارک زمینه وابسته است. در این مقاله سعی می شود مفهوم تجزیه و تحلیل در نمایه سازی با ترکیب تجزیه و تحلیلهای حوزه ای و درنظر گرفتن دیدگاهها و نیازهای کاربران در فرآیند نمایه سازی تشریح شود.
نمایه سازی اغلب به دو رویکرد اصلی تقسیم می شود : رویکرد مدرک گرا[3] و رویکرد کاربرگرا[4].
(Albrechsten, 1993; Andersen & Christensen, 2001; Fidel, 1994; Hjørland, 1992; Mai, 2000; Soergel, 1985; P: 227 )
رویکرد مدرک گرا بر یک موجودیت و توصیف صادقانه آن تمرکز دارد((Soergel, 1985, P.227 و به نمایه سازان توصیه می کند که به متن و مطالب نوشته شده توسط یک مؤلف تکیه کنند (Lancaster, 2003, P.227 ). ایده اصلی در این رویکرد آن است که یک نمایه ساز محتوای موضوعی یک مدرک را تنها بر اساس بررسی و تحلیل خود آن مدرک انجام دهد و البته هدف از این کار، بازنمون مدرک به صادقانه ترین شکل ممکن و مطمئن شدن از اعتبار بازنمون موضوعی برای مدت زمانی طولانی است. پژوهشهای اخیر راجع به فعالیت نمایه سازان نشان می دهد که بسیاری از آنها در کار خود، کاربردهای متفاوتی را که یک فرد ممکن است از یک کتاب داشته باشد نادیده می انگارند ( Sauperl, 2004, P.61 ) و واژگان نمایه را تنها بر اساس بررسی و تحلیل مدرک انتخاب می کنند. گونه دیگری از این رویکرد با عنوان رویکرد مدرک مدار[5] مطرح می باشد. در این رویکرد نیز نمایه ساز یک مدرک را به عنوان هسته اصلی بررسی و تحلیل خود در نظر می گیرد لیکن به منظور انتخاب واژگان نمایه ای، سؤالاتی را برای خود مطرح می کند ( ISO, 1985, Section 6.3.3 ) . البته در هر دو رویکرد فوق – رویکردهای مدرک گرا و مدرک مدار- محتوای موضوعی یک مدرک را می توان بدون در نظر گرفتن هر گونه زمینه و یا کاربرد احتمالی خاصی تعیین نمود. این دو رویکرد تنها در مرحله انتخاب واژگان نمایه ای با یکدیگر تفاوت دارند. در رویکرد مدار واژگان نمایه بر حسب نیازها و پرسشهای کاربران انتخاب می شوند حال آنکه در رویکرد مدرک گرا در هنگام انتخاب واژگان نمایه ای نیازهای کاربران مورد توجه قرار نمی گیرد. در حقیقت در رویکرد مدرک گرا، یک نمایه ساز در زمان نمایه سازی یک مدرک از خود می پرسد که " چگونه باید این مدرک را برای کاربران قابل رؤیت کنم ؟ و یا چه واژه هایی باید برگزینم تا بتوانم دانش موجود در این مدرک را به علاقمندان آن منتقل سازم ؟" ( Albrechtsen, 1993, P.222 )
ایده اصلی در این رویکرد آن است که یک نمایه ساز می بایست در تعیین محتوای موضوعی یک مدرک و همچنین انتخاب واژگان نمایه ای، نیازهای اطلاعاتی کاربران و واژگان مورد استفاده توسط آنها را در ذهن داشته باشد. در این رویکرد، نمایه ساز نیازمند است تا دانش لازم را برای شناخت نیازهای کاربران بدست آورد تا بتواند محتوای موضوعی مدارک را تعیین کند حال آنکه در رویکرد مدرک مدار، نمایه ساز باید تنها در زمان انتخاب واژگان نمایه ای، نیازهای کاربران را در ذهن داشته باشد.
در این مقاله تلاش بر این است تا رویکردی برای نمایه سازی طراحی شود که در آن، ضمن توسعه سنت کاربرگرائی به عامل اساسی و با اهمیتی با عنوان حوزه در تحلیل و بررسی مدارک توجه شود. رویکرد حوزه مدار در نمایه سازی بر مبنای تفسیر رویکرد تحلیلی - حوزه ای از علوم اطلاع رسانی که توسط هژرلند و آلبرچتسن Hjørland and Albrechtsen, 1995) ) و هژرلند Hjørland, 2002) ) توصیف و مطرح شده است می باشد. نقطه قوت رویکرد حوزه مدار در نمایه سازی آن است که در آن، تحلیل مدارک بر پایه تحلیلها و یافته هایی که از مطالعه حوزه و کاربران بدست می آید انجام می شود. این بدان معناست که تحلیل محتوای موضوعی مدارک بر اساس شناخت حوزه های موضوعی و نیازهای کاربران صورت می پذیرد. البته نکته بحث انگیز هم همین است که نمایه سازان بر مبنای این رویکرد می بایست اهداف، مقاصد و فعالیتهای کاربران و حوزه های موضوعی مورد نظر را شناسایی و درک کنند تا این توانایی را بدست آورند که محتوای موضوعی مدارک را به بهترین شکل تعیین کنند.
در این مقاله، نخست شمه ای از طرز تفکر موجود در رابطه با نظریه ها و پژوهشهای حوزه نمایه سازی، البته با مد نظر قرار دادن مراحل موجود در این فرآیند مطرح می گردد و محدودیتهای تجزیه و تحلیل مبتنی بر ساختار و ویژگیهای مدارک مورد بحث قرار می گیرد. همچنین راجع به نقش زمینه در نمایه سازی نیز بحث و حوزه به عنوان جزئی از زمینه که می تواند در راهبری فرآیند نمایه سازی مورد استفاده قرار گیرد معرفی می شود.
در پایان مقاله نیز رویکرد حوزه مدار[6] در نمایه سازی معرفی شده و مورد بحث قرار می گیرد. این رویکرد با در نظر گرفتن تمام تحلیلها و نظرات پیشین، مراحل جدیدی را برای فرآیند نمایه سازی تعریف می کند. همچنین پیش داشته های یک نمایه ساز را برای تعیین محتوای موضوعی مدارک تعیین می نماید.
نمایه سازی و رهنمودهایی برای آن
نمایه سازی اغلب به عنوان فرآیندی چند مرحله ای توصیف می شود. در ساده ترین شکل، برای نمایه سازی دو مرحله تعریف می کنند. مرحله اول : تجزیه و تحلیل مدرک توسط نمایه ساز به منظور تعیین محتوای موضوعی آن و مرحله دوم : تبدیل محتوای موضوعی به واژگان نمایه ای.
پیشینهی تحقیق:
با نگاهی کوتاه به تاریخچهی فرهنگ نویسی در زبان فارسی، میبینیم که تا روزگار معاصر، فرهنگها جنبهی عام داشته؛ یعنی به یک مقوله یا صنف، دسته و رشتهی خاصّی اختصاص ندارند. با گسترش دامنهی دانشها، تکنیکها و هنرها، امروزه فرهنگهای اختصاصی در هر رشته از علوم تهیّه شده است؛ به طوری که بعضی از لغات و اصطلاحات خاصّ آن رشته را در لغت نامههای معمولی نمیتوان یافت .
متون عرفانی نیز از این تخصّصگرایی دور نمانده و تاکنون فرهنگهای متفاوتی در این زمینه به رشتهی تحریر درآمده است که برخی از آنان به صورت عمومی، بعضی اصطلاحات عرفان و تصوّف را مختصر یا مفصّل شرح دادهاند و برخی از آنها دربارهی اصطلاحات و تعبیرات یک اثر خاص یا یک نویسندهی خاص نگارش یافته است. در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
با سیری کوتاه در این آثار، خواهیم دید که همهی آنها کاملاً تخصّصی بوده و برخی مربوط به آثار منثور و برخی نیز مربوط به آثار منظوم میباشند و یا برخی بسیار مفصّل و کامل به شرح اصطلاحات و لغات پرداخته، ولی برخی خیلی کوتاه و مجمل به توضیح واژگان پرداخته و البتّه برخی تنها به آوردن معادلهای انگلیسی آنها اکتفا کردهاند. در هر صورت میتوان از همهی آنها به عنوان فرهنگهای تخصّصی عرفان و تصوّف یاد کرد.
ضرورت و انگیزههای تحقیق:
به گمان بنده، برای آشنایی دقیق و کامل با تمام جوانب افکار و اندیشه های یک صاحب اثر، ضروری است که فرهنگی خاص برای آثار او نوشته شود، چون اثر هر نویسنده یا شاعر در عین تشابه با آثار معاصرانش، تفاوتهای زبانی و فکری نیز با آنها دارد و این ضرورت در متون نثر عرفانی بیش از بیش جلوه گر میباشد.
با توجّه به این نکات و همچنین جایگاه عرفانی، ادبی، علمی و اجتماعی شیخ بزرگوار احمد جامی نامقی و تأثیر و جایگاه ممتاز این عارف شهیر در خطّهی پاک و عارف پرور تربت جام و تعلّق خاطر این مرید نوآموز به این عارف پاک طنیت و ادای دِین به عنوان همولایتی ایشان و نیز پیشنهاد آگاهانه و دلسوزانهی استاد بزرگوار جناب آقای دکتر خواجهایم، انگیزههایی شد تا در مسیر نگارش فرهنگی تحلیلی از اصطلاحات عرفانی آثار منثور ژنده پیل احمد جامی نامقی گام بردارم.
پایان نامه کارشناسی ارشد ادبیات
235 صفحه
چکیده:
در طول دهه هفتاد ادبیات ایران شاهد حضور فزایندهی نویسندگان زن بوده و حدود 370 نویسندهی زن شروع به انتشار اوّلین اثر خود نمودند، یعنی 13 برابر نویسندگان دهه قبل. از این میان 65 نویسنده به نگارش مجموعه داستان روی آوردهاند و تجربیات خود را پیرامون موضوعات محوری چون مسائل زنان، مسائل اجتماعی و فرهنگی، مسائل سیاسی و مسائل عاطفی بازنمایی کردند. در این پژوهش با توجه به حضور فعّال زنان در عرصههای آفرینش ادبی، به بررسی موضوعی 154 داستان کوتاه در قالب 12 مجموعه داستان از 12 نویسنده زن ایرانی در فاصله سالهای 70 تا 79 پرداخته و نشان داده است که در این برهه از تاریخ ایران مسائل عاطفی مانند تنهایی، ترس، مرگ با 54% بیشترین مضمون را در آثار این نویسندگان به خود اختصاص داده است. پس از آن بیان مسائل اجتماعی و فرهنگی چون فقر، اعتیاد، خرافهپرستی و... با 25% بیشترین دغدغه این نویسندگان محسوب میگردد و پرداختن به مسائل زنان مانند روزمرگی زندگی زنان، مظلومیّت زنان، زن در خانواده با 15% در سوّمین جایگاه قرار دارد. در پایان مسائل سیاسی مانند: انقلاب، جنگ، مسائل سیاسی روز با 6% کمترین بسامد را در آثار این نویسندگان نشان میدهد.
کلید واژهها: داستان کوتاه، مسائل زنان، مسائل عاطفی، مسائل سیاسی، دهه هفتاد
فرمت فایل : WORD ( قابل ویرایش ) تعداد صفحات:275
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیدهی فارسی
پیش گفتار........................................................................................................ 7-1
نشانههای اختصاری.............................................................................................. 8
فصل اوّل: زندگی و مشرب عرفانی احمد........................................................... 35-9
یادداشتها.................................................................................................... 38-36
فصل دوم: مدخلها ....................................................................................... 271-39
ابدال............................................................................................................... 43-40
احسان............................................................................................................ 46-44
اخلاص.......................................................................................................... 51-47
ادب............................................................................................................... 58-52
بیداری............................................................................................................ 61-59
پیر.................................................................................................................. 66-62
تقوی.............................................................................................................. 70-67
تفویض........................................................................................................... 73-71
توبه................................................................................................................ 79-74
توحید............................................................................................................. 85-80
توفیق.............................................................................................................. 87-86
توکّل ............................................................................................................. 93-88
جذبه.............................................................................................................. 97-94
حال ............................................................................................................. 102-98
حرص.......................................................................................................... 106-103
حقیقت ........................................................................................................ 110-107
حیرت.......................................................................................................... 112-111
خانقاه .......................................................................................................... 116-113
خوف........................................................................................................... 121-117
درویش......................................................................................................... 126-122
دنیا .............................................................................................................. 130-127
دولت .......................................................................................................... 132-131
رجا.............................................................................................................. 136-133
رحمت......................................................................................................... 138-137
روح............................................................................................................. 141-139
ریاضت......................................................................................................... 142-144
زهد.............................................................................................................. 151-145
سرّ (اسرار).................................................................................................... 155-152
سماع............................................................................................................ 162-156
شریعت............................................................................................................. 163
شکر............................................................................................................. 167-164
صبر.............................................................................................................. 173-168
صوفی.............................................................................................................. 174
طاعت........................................................................................................... 177-174
طلب............................................................................................................ 181-178
عشق ........................................................................................................... 187-182
عقل ............................................................................................................ 190-188
علم ............................................................................................................. 198-191
فقر............................................................................................................... 203-199
قناعت.......................................................................................................... 207-204
کرامت ......................................................................................................... 214-208
کشش............................................................................................................... 215
مؤمن............................................................................................................ 218-215
مجاهدت ..................................................................................................... 222-219
محبّت........................................................................................................... 229-223
مرید............................................................................................................. 235-230
معرفت......................................................................................................... 242-236
ناز................................................................................................................ 246-243
نصیحت ....................................................................................................... 249-247
نفس ............................................................................................................ 253-250
نیاز................................................................................................................... 254
وجد ............................................................................................................ 258-254
وقت............................................................................................................ 263-259
همّت................................................................................................................ 264
هوی............................................................................................................. 266-264
یقین............................................................................................................. 271-267
فهرست منابع و مآخذ.................................................................................... 275-272
چکیدهی انگلیسی
پیشینهی تحقیق:
با نگاهی کوتاه به تاریخچهی فرهنگ نویسی در زبان فارسی، میبینیم که تا روزگار معاصر، فرهنگها جنبهی عام داشته؛ یعنی به یک مقوله یا صنف، دسته و رشتهی خاصّی اختصاص ندارند. با گسترش دامنهی دانشها، تکنیکها و هنرها، امروزه فرهنگهای اختصاصی در هر رشته از علوم تهیّه شده است؛ به طوری که بعضی از لغات و اصطلاحات خاصّ آن رشته را در لغت نامههای معمولی نمیتوان یافت .
متون عرفانی نیز از این تخصّصگرایی دور نمانده و تاکنون فرهنگهای متفاوتی در این زمینه به رشتهی تحریر درآمده است که برخی از آنان به صورت عمومی، بعضی اصطلاحات عرفان و تصوّف را مختصر یا مفصّل شرح دادهاند و برخی از آنها دربارهی اصطلاحات و تعبیرات یک اثر خاص یا یک نویسندهی خاص نگارش یافته است. در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
با سیری کوتاه در این آثار، خواهیم دید که همهی آنها کاملاً تخصّصی بوده و برخی مربوط به آثار منثور و برخی نیز مربوط به آثار منظوم میباشند و یا برخی بسیار مفصّل و کامل به شرح اصطلاحات و لغات پرداخته، ولی برخی خیلی کوتاه و مجمل به توضیح واژگان پرداخته و البتّه برخی تنها به آوردن معادلهای انگلیسی آنها اکتفا کردهاند. در هر صورت میتوان از همهی آنها به عنوان فرهنگهای تخصّصی عرفان و تصوّف یاد کرد.
ضرورت و انگیزههای تحقیق:
به گمان بنده، برای آشنایی دقیق و کامل با تمام جوانب افکار و اندیشههای یک صاحب اثر، ضروری است که فرهنگی خاص برای آثار او نوشته شود، چون اثر هر نویسنده یا شاعر در عین تشابه با آثار معاصرانش، تفاوتهای زبانی و فکری نیز با آنها دارد و این ضرورت در متون نثر عرفانی بیش از بیش جلوهگر میباشد.
با توجّه به این نکات و همچنین جایگاه عرفانی، ادبی، علمی و اجتماعی شیخ بزرگوار احمد جامی نامقی و تأثیر و جایگاه ممتاز این عارف شهیر در خطّهی پاک و عارف پرور تربت جام و تعلّق خاطر این مرید نوآموز به این عارف پاک طنیت و ادای دِین به عنوان همولایتی ایشان و نیز پیشنهاد آگاهانه و دلسوزانهی استاد بزرگوار جناب آقای دکتر خواجهایم، انگیزههایی شد تا در مسیر نگارش فرهنگی تحلیلی از اصطلاحات عرفانی آثار منثور ژنده پیل احمد جامی نامقی گام بردارم.
روش تحقیق:
روش کار در این تحقیق به شیوهی کتابخانهای است. ابتدا پس از مطالعهی اجمالی آثار شیخ احمد جام، پنجاه وشش واژه و اصطلاح عرفانی از آثار این عارف ژنده پیل استخراج و هر یک به عنوان یک مدخل در نظر گرفته شد. با توافق استاد محترم راهنما، چند تن از عارفان و صوفیان پیش و پس از احمد جام انتخاب گردید؛ از جمله خواجه عبدالله انصاری، احمد غزّالی، عین القضّات همدانی، ابوالقاسم قشیری و عزّالدّین کاشانی، سپس هر واژه و اصطلاح در آثار این عارفان جستجو گردید؛ در هر مورد، نظر و دیدگاه نویسندگان آن، مورد بررسی و شناخت قرار گرفت و در ادامه، نظر شیخ احمد جام نیز از آثار وی استخراج و سپس در بیشتر موارد به نوعی مقایسه و نتیجهگیری پرداخته شد. در ضمن در تعریف لغوی و اصطلاحی واژگان از نظرات بزرگان دیگری بجز افراد مذکور نیز استفاده شد تا اثر از ارزش و عمق بیشتری برخوردار گردد. در بعضی از مدخلها، مطلبی ذکر نشده و فقط به مدخل دیگری ارجاع داده شده است. دلیل این کار، این است که در آثار احمد جام، مدخلهایی مانند درویش و صوفی، جذبه و کشش، حقیقت و شریعت و... با هم و در کنار هم آمده و شیخ به نوعی مقایسه پرداخته است؛ به این دلیل، ما آن دو را از یکدیگر جدا کرده و در یک مدخل که در ترتیب حروف الفبا پیشتر قرار میگیرد، کامل توضیح دادهایم و در مدخل دیگر فقط مطلب را به مدخل پیشین ارجاع دادهایم.
ناگفته نماند که کار در زمینهی آثار منثور عرفانی احمد جام، بسیار گسترده و مستلزم وقت طولانی بود و نیز به دلیل عدم دسترسی به همهی آثار این عارف شهیر با موافقت استاد محترم راهنما، این جستجو و تفحّص در چهار اثر شیخ بزرگوار شامل مفتاح النجات، انسالتّائبین، روضه المذنبین و سراج السّائرین انجام گرفت.