یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق و بررسی در مورد اصطلاحات مرتبط با مشاوره از کتاب مثنوی معنوی مولانا +60 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد اصطلاحات مرتبط با مشاوره از کتاب مثنوی معنوی مولانا +60 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 99

 

فصل اول

1- مقدمه

2- نیاز احساس شده در مورد مسئله

3- هدف کلی و اهداف جزئی

4- روش انجام تحقیق

5- تعریف واژه‎ها

مقدمه:

در این نوشتار سعی بر آن است که برخی از مفاهیم مشاوره و اصطلاحات رایج روزمرة مشاوره و هم‎چنین برخی از رویکردهای اصلی مشاوره با زبان شعر و از دیدگاه جلال‎الدین محمد بلخی ملقب به مولانا بیان می‎شود. بسیاری از آنچه که امروز مشاوران و روانشناسان بیان می‎کنند هر کدام به نوعی در آثار مولانا تجلی پیدا کرده‎اند.

مثنوی مولوی دریایی است ژرف و بسیاری از نظریه‎ها و تکنیکها و مهارتهای مشاوره با زبان زیبای شعر در آن آورده شده است و ریشة بسیاری از نظریه‎های مشاوره و روان درمانی را مخصوصاً رویکردهای شناختی را می‎توان در مثنوی مولانا یافت. در این تحقیق پس از تعریف و ارائة مفاهیم و اصطلاحات رایج در مشاوره سعی شده است که مصداقهای این مفاهیم در مثنوی معنوی یافته و با این اصطلاحات تطبیق داده شوند. در ارتباط با اهمیت مشاوره و فوائد آن در آثار مولانا و هم‎چنین خصوصیات یک مشاور اشعار و ابیات بسیاری آمده است که در این تحقیق سعی شده به طور نسبتاً کاملی به تمامی آنها اشاره شود. باشد که مورد قبول دوستداران رشتة مشاوره قرار گیرد.

نیاز احساس شده در مورد مسئله:

با توجه به اینکه بسیاری از علوم و معارف جدید چه در مشرق زمین و چه در مغرب زمین به نحوی در آثار مولانا تجلی پیدا کرده‎اند و در این زمینه تحقیقات و پژوهشهای نسبتاً وسیعی صورت گرفته است و کتابهای زیادی نیز به رشته تحریر درآمده‎اند ولی متأسفانه در مورد مسائل و مفاهیم مرتبط با روانشناسی و یا مشاوره در آثار مولانا تحقیقات و پژوهشهای کمتری صورت گرفته است و با توجه به این نکته که در مثنوی مولوی نکات قابل توجه و قابل تأملی در مورد اهمیت و فوائد مشاوره، ضرورت مشاوره، خصوصیات مشاوره و همچنین برخی دیگر از مفاهیم رایج در مشاوره آورده شده است در این تحقیق سعی شده است تا این مطالب استخراج شده و به صورت نسبتاً منسجمی جمع‎آوری گردند. به امید اینکه در این زمینه تحقیقات گسترده‎تر و پردامنه‎تری صورت گیرد.

هدفی کلی:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد اصطلاحات مرتبط با مشاوره از کتاب مثنوی معنوی مولانا +60 ص

تحقیق و بررسی در مورد مولانا2

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد مولانا2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

« مولانا جلال الدین محمد مولوی »

 

6ربیع الاول سال 604هجری قمری:« مولانا جلال الدین محمد مولوی» عارف ، متفکر و شاعر پرآوازه ایرانی متولد شد. او از اهالی بلخ بود اما همراه پدر به قونیه رفت و سالیان متمادی در این شهر زندگی کرد. مولانا درحلب و دمشق ، مسند وعظ و خطابه داشت. درقونیه تدریس می کرد و دراین ایام بعد از آشنایی با شمس تبریزی روحش پریشان و آشفته شد و تدریس را رها کرد. مردم قونیه و شاگردان مولانا شمس را از قونیه بیرون راندند اما بار دیگر بر پریشانی مولانا افزوده شد. سرانجام شمس به قونیه بازگشت اما در سال 645 هجری قمری ناپدید شد و تا ابد داغ هجر او بر دل محزون مولانا نشست. از آن پس مولوی به تهذیب نفس پرداخت و سرودن مثنوی را آغاز کرد. از دیگر آثار این شاعر پرآوازه « فیه مافیه ، کلیات شمس و مجالس سَبعِه» را می توان نام برد.

خلاصه شرح حال مولوی از بستان السیاحه

عالم عامل و عارف کامل صاحب علم الیقین مولانا جلال الدین محمد بن محمد بن الحسین البلخی قدس سره مولود شریفش در قبة الاسلام بلخ از بلاد خراسان در ششم ربیع الاول سنه 604 هجری روی نمود. پدران آنجانب از علما و فضلای کبار آن دیار بوده اند. گویند مولانا در کودکی به هر سه یا چهار روز یک بار افطار می نمود و در سن شش سالگی با والد خود مولانا بهاالدین محمد ملقب به سلطان العلما او را اتفاق سفر افتاد . مولانا بهاالدین در نیشابور با جناب شیخ فریدالدین عطار قدس سره ملاقات نموده جناب شیخ کتاب اسرار نامه را که یکی از مولفات خود بود به مولانا جلال الدین عنایت فرمود و به مولانا بهاالدین گفت که این فرزند را گرامی بدار زود باشد که از نفس گرم آتش به سوختگان عالم بزند. سپس مولانا بهاالدین جناب شیخ را وداع کرده عازم بیت الله الحرام گردید و به بغداد آمد و در بغداد بزرگان و دانشمندان لوازم احترام نسبت به آن جناب به جای آوردند مولانا بهاالدین در آنجا مدت یک ماه تفسیر بسم الله فرمود چنانکه تقریر روز اول به ثانی نسبت نداشت . جمعی که طرف سلطان علاالدین کیقباد سلجوقی از کشور روم به دارالخلافه بغداد آمده و آن تقریر دلپذیر را استماع نموده بودند چون به روم بازگشتند از مناقب مولانا آنچه مشاهده کرده بر سلطان عرضه داشتند. سلطان را در غیاب اعتقادی راسخ در حق وی پدید آمد و تمنای ملاقات مولانا را داشت. تا اتفاقا مولانا را عزیمت حجاز افتاد و از آنجا به طرف شام عبور فرمود و در آنجا مولانا سید برهان ترمذی که از مریدان و همراهان وی بود رحلت نمود و در حین وفات به مولانا بهاالدین وصیت کرد که شما به طرف روم عزیمت فرمایید که جهت شما در آنجا فتوحی باشد . مولانا قبول نموده به مدینه ارزنجان آمده در خانقاه عصمتیه تاج ملک خاتون عمه سلطان علاالدین نزول فرمود و پس از مدتی اقامت به طرف روم رهسپار گردید. چون به صحرای قونیه رسید سلطان با جمیع اکابر و ارکان دولت مولانا را استقبال نموده به شهر درآورند و به منزلی که در خور آنجناب بود در آورده و خدمات به جای آوردند. در آن اوان مولانا جلال الدین به سن 14 سالگی بود و در آن صغر سن از علمای بزرگ به شمار می آمد . چون والد بزرگوارش در سنه 631 رحلت نمود مولانا به موجب وصیت والد بر مسند افاده قدمت گذاشت و لوای نشر علوم و درس فنون و امر معروف و نهی از منکر برافراشت و ذات ملک صفات او را از ریاضات و مجاهدات و مکاشفات روی داد و به صحبت حضرت خضر (علی نبینا و آله السلام) رسیده و جمعی کثیر از عرفای عصر را ملاقات نمود آخرالامر نمود به خدمت تاج العارفین مولانا شمس الدین تبریزی رسیده و ارادت او را از جان و دل برگزید وبا یکدیگر در خلوت صحبت داشتند . مولانا طریقه سماع و فرجی و وضع دستار به مثابه ایشان ساخت و همین ترتیب او علم معرفت بر سر عالم بر افراشت جنانکه خود می فرماید :

هزاران درج و در آرد بناگوش ضمیر من از آن الفاظ وحی آسای شکر بار شمس الدین

ز عقل و روح ها بگذر حجاب عقل بر هم در دو سه منزل از آنسوتر ببین بازار شمس الدین نقل است که چون شمس الدین در عالم طلب سیاحت می کرد به مدمت بابا کمال الدین جندی قدس سره رسید و مرید او گردید . روی بابا به شمس فرمود :‌ باید بروم رفته در آنجا سوخته ایست وی را مشتعل گردانی بنا به فرموده بابا، شمس الدین به روم آمد و مولانا جلال الدین را ملاقات فرمود . ملاقات شمس الدین با مولانا را اخبار مختلف است. از جمله چون شمس الدین به روم آمد و مولانا را ملاقات نمود مولانا در کنار حوضی نشسته و کتابی چند در نزد او بود شمس الدین از مولانا پرسید این چه مصاحف است ؟ مولانا گفت :‌اینها را قیل و قال گویند تو را با آنها چکار . شمس الدین کتابها را در آب انداخته و مولانا را متحیر ساخت . مولانا از روی تاسف و تاثر روی بدو کرده و گفت ای درویش چندین علوم بود که دیگر یافت نمی شود فاسد و ضایع ساختی . شمس الدین دست دراز کرده کتابها را از آب بیرون آورد بدون آنکه آب در آن اثر کرده باشد. مولانا از این مشاهده پرسید : این چه سری بود که به ظهور پیوست ؟ شمس الدین فرمود :‌که این از ذوق و حال است تو را از آن چه خبر؟ پس از این مولانا مرید شمس الدین گشت و تا مدت شش ماه در خلوت با یکدیگر صحبت می داشتند تا اینکه دوستان مولانا شور و غوغا بر آورده طعن وتشنیع به شمس الدین زدند که سرو پا برهنه شکم گرسنه ای ظهور نموده مقتدای مسلمانان را گمراه کرده است . شمس الدین ناچار به صوب تبریز روان گردید و مولانا را سوز عشق زبانه کشید و در فراق شمس الدین اشعار سوزناک گفتن گرفت و بالاخره طاقتش طاق شده به سوی تبریز شتافت و پس از زحمات زیاد مطلوب را دریافت و به اتفاق به روم بازگشته چندگاهی خالی از اغیار مشغول صحبت شدند باز حسودان غوغا بر آوردند. این بار شمس الدین به طرف شام فرار نمود مولانا در فراق او قرار و آرام نداشت و پس از چندی مولانا فرزند خود بهاالدین ولد را به شام فرستاد تا شمس الدین را به شام بازگرداند و بنا به خواهش و تمنای مولانا دوباره شمس الدین به روم بازگشت و پس از مدتی معاندین او را کشته و در چاهی انداختند. مولانا بنا به خوابی که دیده بود جنازه شمس الدین را از چاه بیرون آورده در محلی مدفون ساخت . آورده اند مولانا بعد از واقعه حایله شمس الدین پیوسته اندوهناک و بی قرار بود تا اینکه خاطر حزین خود را به صحبت و تربیت حسام الدین چلپی که یکی از شاگردان و مریدان خاص و محبوب و منظور او بود معطوف ساخت و کتاب مثنوی مشهور را بنا به استدعای وی به رشته نظم درآورد و به نور هدایت جان گمراهان ضلالت را از ظلمت جهالت برهانید. الحق کتابی بدین نظم و نسق به زبان فارسی چشم زماه ندیده و گوش روزگار نشنیده به مرتبه ای مقبول و مطبوع عرفا گردیده که شیخ بهاالدین عاملی قدس سره با آن همه فضل و کمال در تعریف آن می فرماید :

من نمی گویم که آن عالیجناب هست پیغمبر ولی دارد کتاب مثنوی او چو قرآن مدل هادی بعضی و بعضی را مضل .

وفات مولانا : جون جلد ششم به پایان رسید عارضه ای بر بدن شریف مولانا روی نموده و در آن بیماری در سنه 672 از جهان فانی به عالم جاودانی رحلت فرمود . مزار شریفش در شهر قونیه در غایت اشتهار و زیارتگاه ابنای روزگار می باشد.

بیداری -راه هدایت

از بزرگترین طلایه داران عرفان و تصوف مولانا جلال‌الدین رومی است که در جای جای مثنوی و دیوان شرق بلکه در جای جای زندگی خود عرفان و تصوف را به شکلی عملی به دوستداران دیدار خداوند نشان داده است و راه سیر و تکامل فردی را که نتیجه آن سیر و تکامل اجتماع است معرفی نموده است . هر جا که سخن از عرفان و معنویات است نام مولانا می درخشد و هر جا که گمگشته ای در نقطه‌ای از نقاط این عالم به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد مولانا2

تحقیق و بررسی در مورد زندگی نامه مولانا 68 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد زندگی نامه مولانا 68 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 69

 

دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)

دانشکده معماری و شهرسازی

زندگی نامه مولانا

استاد:

جناب آقای برزگر خالقی

گردآورنده:

فرزاد مسلمی

تابستان 86مولانا

دریایی موج در موج و کف آلود. افقی صحنه در صحنه گسترده سرزمینی توده در توده پهن آفتابی درخشنده و پرتو اتفشان شبی تو در تو پیپیده ستاره های چشمک زن و راهنما آفتابی جان بخش و زندگی ساز حیاتی جنبنده و فرساینده عشقی حیات بخش و مولد دیداری امید دهنده و جانفرسا مهار امید بخش تابستان کمال آفرین پاییز پروراننده زمستانی که همه برای حیاتی جدید آماده می کند. انسانی که در بی جان, جان می جوید و دل سوختن به جانداران را می داند. روحی که بهار و گل زندگی را دوست دارد. انسانی که برای انسانها می گیرد بارانی که می بارد, بادی که می وزد آفتابی که متولد می شود ماهی که می میرد. مهتاب نور آفتاب گرمایی احاصه کننده که غرور را می گذارد اشک چشم و آتش دل : مولانا.

در یکی از نوشته هایم نوشته بودم که: «مولانا پایان ناپذیر است» مولانا پایان ناپذیر است. چه حرف درستی گفته ام چه جمله موجزی بکار برده ام. حیات در تکاپوست. کهنه نو را می سازد. دنیای یک لحظه پیش, دنیایی لحظه بعد از می آفریند: مولانا.

دلم از آتش مهرت می سود. چشمم از محبتت می گرید. گریه ای که با خنده پهلو می زند. مثل زمینی که از نم نم خیس باران می شود. چون بوی خاک که پس از باز شدن هوا به مشام می رسد. در تو مرده ام و فانی شده ام با تو زندگی می کنم: مولانا.

آثار مولانا: شش دفتر مثنوی (1) 2- مجالس سبعد ((2) مکتوبات (3) دیوان کبیر (4) 5- فیه مافیه (5)

لقب سلطان العلما:

1) پدر مولانا جلال الدین محمد, محمد بن حسین بن احمد خطیبی است که به «سلطان العلما بهاء الدین ولد» شهرت دارد. خود او در «معارف» به نزدیک شدن عمر خود به پنجاه و پنج سالگی در آغاز رمضان 600 هر اشاره کردهخ است. (1) اگر بپذیریم که این سخن را در پنجاه و چهار سالگی بر زبان آورد, باید در سال 546 ه / 1152 – 1151 م تولید یافته باشد. زنگدگانی بهاء الدین که «مولانای بزرگ» نیز خوانندش – حتی در «ابتدا نامه» هم به کرامات آمیخته است. در راس کرامات منسوب بر این کرامت که قلب «سلطان العلما» را به خصومت محمد (ص) بدو بخشیده است حامی دارد.

2) بدرستی معلوم نیست که سلطان العلما در چه سالی از بلخ کوچ کرده است. سپهسالار می نویسد او از بلخ خارج شد. شهر به شهر و دریا به دریا رفت تا به بغداد رسید. چند صباحی در آن شهر اقامت کرد و راه حج در پیش گرفت و بعد به ارزنجان آمد و زمستان را در آق شهر ارزنجان گذارند. چون خواست از آن شهر سفر کند علاء الدین کیقباد قاصدی فرستاد و او را به قونیه دعوت کرد و سلطان ‌العلما به قونیه آمد.

3) سلطان العلما در مدتی کوتاه در قونیه شهرت شایانی کسب کرد. چنانکه امیر بدر الدین گوهرتاش لله سلطان علاء الدین کیقباد به سلک مریدان او پیوست و مدرسه ای بنام وی بنا نهاد.

به گفته سلطان ولد، سلطان العلما قریب دو سال در قونیه زیست و بالاخره روز جمعه 18 ربیع الاخر سال 628 ه / دوازدهم ژانویه 1231 م روی در نقاب خاک کشید:

در جنازه اش چو روز رستاخیر

مرد و زن گشته اشک خونین ریز

نار در شهر قونیه افتاد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد زندگی نامه مولانا 68 ص

دانلود تحقیق مولانا و عشق

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق مولانا و عشق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق مولانا و عشق


دانلود تحقیق مولانا و عشق

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات، تحقیق

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

 

تعداد صفحات : 14 صفحه

مولانا و عشق «نگاهی به مسأله عشق در مثنوی معنوی »    مقدمه سخن گفتن از عشق در مثنوی معنوی جلال‌الدین محمد بلخی آن ستارة درخشان آسمان عرفان و آن یگانة دوران کاری به غایت دشوار است زیرا عشق از دیدگاه حضرت مولانا بحری است بس ژرف و عمیق که کس به ژرفای آن نتوان رسید و سیاحان این بحر برای فراچنگ  آوردن در و مروارید آن چه بسا در آن غرقه گشته‌اند و آب دریا غریقان این بحر را در ساحل افکنده است اما حضرت مولانا غواصی است ماهر که با پاچیلة معرفت در اعماق ژرف این دریا رفته و گوهرها را به سلک نظم کشیده است.
 انصاف را که اگر نفحه‌ای از آن نسیم عشق از انفاس حضرت مولانا بر مشام جان وزیدن گیرد جان از آن نفحة الهی سرمست شود و از آن سرمستی از هر هستی مجازی خویش تهی گردد حسن معشوق آتش در وجود او افکند و او را از خویشتن فانی گرداند.
عشق از دو عالم بیگانه است و مردم عامی که عاشق را که از هفتاد و دو عالم بیگانگی دارد دیوانه می‌خوانند و در واقع در عشق هفتاد و دو نوع جنون نهفته است.
عشق از سویی خلاف عقل است زیرا آثار عقل در همه جا پیداست در حالی که در نهانخانة عالم پنهان است و در واقع عشق پنهانترین پنهانهاست.
از نشانه‌های عشق تحیر است و در مقامات عرفانی وادی حیرت از مقامات سلوک و شرط لازم برای وصول به مرتبة فناست.
در نتیجه مولانا از عشق به دریای عدم تعبیر می‌کند.
عدم در اینجا رمز نیستی و فناست.
عشق انسان را از هر هستی مجازی برکنده و او را در هستی حقیقی فانی می‌سازد.
عشق حتی برتر از بند بندگی و خداوندی است.
اندرو هفتاد و دو دیوانگی                      با دو عالم عشق را بیگانگی جان سلطانان جان در حسرتش    سخت پنهان است و پیدا حیرتش تخت شاهان تخته‌بندی پیش او                 غیر هفتاد و دو ملت کیش او بندگی بند و خداوندی صداع                 مطرب عشق این زند وقت سماع در شکسته عشق را آنجا قدم                    پس چه باشد عشق دریای عدم زین دو پرده عاشقی مکتوم شد        بندگی و سلطنت معلوم شد تا ز هستان پرده‌ها برداشتی                      کاشکی هستی زبانی داشتی پردة دیگر بدو بستی بدان                         هر چه گویی ای دم هستی از آن خون بخون شستن محال است و محال           آفت ادراک آن قالست و حال روز و شب اندر قفس در نی دمم                 من چو با سودا ئیانش محرمم دوش ای جان بر چه پهلو خفته‌ای                سخت مست و بیخود و آشفته‌ای مثنوی دفتر سوم (29 _4719)  بیماری عشق نیز غیر از همة بیماریهاست و طبیب صوری راهی به درمان آن ندارد.
عشق امری ربانی و الهی و رمز خورشید کمال حق است.
مولانا عشق را «اصطرلاب اسرار خدا» می‌خواند.

  متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

( برای پیگیری مراحل پشتیبانی حتما ایمیل یا شماره خود را به صورت صحیح وارد نمایید )

«پشتیبانی فایل به شما این امکان را فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دریافت نمایید »


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق مولانا و عشق

دانلود تحقیق تأویل در مثنوی , word

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق تأویل در مثنوی , word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تأویل در مثنوی , word


دانلود تحقیق تأویل  در مثنوی , word

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*  فرمت فایل:Word  قابل ویرایش و آماده پرینت. تعداد صفحه19

فهرست مطالب

 

 باده از غیب است کوزه زین جهان    

                                           کـوزه پیـدا، باده در وی بـس نـهان

                                                                                        (مولانا)

چکیده:

 تأویل، شیوه‏ای کهن در تفسیر متون مقدس است که سابقة‌آن به حماسة ایلیاد و ادیسه برمی‏گردد.در میان مسلمانان این روش، نخست در تأویل حروف مقطعه پدیدار شد و سپس فرقه‏های گوناگون مانند: معتزله، باطنیه،اخوان الصفا، فلاسفه، حروفیه و عرفا به تأویل قرآن کریم و حدیث دست زدند.در عرفان، عروج از لفظ به معنا و سیر صعودی از عبارت به اشارت تأویل نام دارد و مبنای آن انسان است که با تحول و ارتقای وجودی به ادراک حقایق در هر مرتبه نایل می‏گردد.مولانا در مثنوی شریف ـ که تفسیری عارفانه به شمار می‏آید ـ فراوان به تأویل دست می‏زند؛ روش او جمع بین ظاهر و باطن است. او الفاظ را به معنای حقیقی خود می‏گیرد که این، البته، جز با شهود باطنی و رؤیت درونی به دست نمی‏آید. مولانا این معنا را با تمثیلهای متعدد و متنوع و دل‏انگیز به تصویر می‏کشد.

 

کلیدواژه‏ها:

مقاله

 منابع و مراجع:

 

دانلود تحقیق تأویل  در مثنوی فایل word. شامل 19صفحه. مناسب جهت انجام تحقیقات، پروژه ها و پایان نامه های دانشجویی و مقالات درسی

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تأویل در مثنوی , word