یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مقاله مولانا پیر عشق و سماع

اختصاصی از یارا فایل مقاله مولانا پیر عشق و سماع دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله مولانا پیر عشق و سماع


مقاله مولانا پیر عشق و سماع

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:23

فهرست مطالب:

مقدمه    1
ولادت    2
مولانا و شعر    6
مولانا و شب    11
مولانا و موسیقی و سماع    16
وصیت مولانا    20
منابع    22
 
مقدمه
تأثیر نفس گرم و نفوذ کلام پرشور مولانا جلال‌الدین محمد مولوی عارف بی‌بدیل سده هفتم هجری، چنان ژرف و گسترده است که هنوز، با گذشت قرن‌ها از حیات جسمانی این شیخ شوریده، حیات روحانی‌اش آرام‌بخش ذهن و قلب و روح سالکان و عارفانی است که جویای حق و حقیقت‌اند و می‌خواهند به کشف بایسته‌ها و شایسته‌های طریقت راه یابند؛ تا آنجا که حتی مولوی شناسی نزد انسان سده بیست و یکم به شاخه‌ای مهم در شرق شناسی تبدیل شده است.
محقق  حاضر به هدف آشنایی با جنبه‌های مختلف شخصیت مولانا و آثار، سلوک، کرامات و نحوه زندگانی او تدوین شده و در آن، از رابطه او با سایر عرفای هم عصرش  نیز سخن رفته است.
 
ولادت
ولادت مولانا جلال‌الدین محمد طبق نوشته‌های تاریخی در ششم ربیع‌اول سنه 604ق، در شهر بلخ، واقع در افغانستان امروزی بوده است و این تاریخ را تقریباً همه تذکره‌نویسان و کسانی که شرح احوال مولانا را نوشته‌اند به اتفاق پذیرفته‌ و آثارشان را ثبت کرده‌اند.
با این که همه تاریخ نویسان و احوال نگاران مولانا به تاریخ مذکور توجه کرده‌اند و حوادث و آمد و شدها و رویکردهای او را بر مبنای همین تاریخ برنگاشته‌اند، اما گویا با توجه به آثار و اقوال خود مولانا می‌توان به تاریخی پیش از این، که شاید به واقع هم نزدیک‌تر باشد، اشاره کرد و براساس این تاریخ جدید، که از قول آثار خود مولانا به آن اشارت خواهیم کرد، درست باشد، بدیهی است که همه نوشته‌های پیشینان در احوال مولانا را دچار اشکال خواهد کرد؛ و البته اگر این تاریخ درست باشد، چه اشکالی است که به تاریخ گذشته اشکال وارد کند؟!
برای مولانا جلال‌الدین و این که وی به سال 604ق، متولد شده است، دو ماده تاریخی نیز به حساب جمل ترتیب داده‌اند ه یکی: «مولوی مهتاب دین» و دیگری «مولوی پیر مکرم» است که با عدد 604 برابری می‌کند. این مقوله نیز از این بابت ذکر شد تا توجه خواننده را بیش‌تر به تاریخ مذکور جلب نماید و چنان چه تاریخ دیگری از بابت تولد او قید شد بتواند به تحلیل بهتر آن را پیدا کند.
وفات مولانا نیز طبق همه گزارش‌های تاریخی و صوفیانه روز یکشنبه به پنجم ماه جمادی‌الآخر سال 672ق، اتفاق افتاده  است و با این حساب سن مولانا به هنگام عروج 68 بوده است.
چنان که گفتیم ذکر چند مورد در آثار مولانا تاریخ 604 را مردد می‌کند، یکی داستان «حصر سمرقند» است که مولانا خاطره‌ای به این شرح از آن دوران بیان می‌کند:
    در سمرقند بودیم و خوارزمشاه سمرقند را در حصار گرفته بود و لشکر کشیده، جنگ می‌کرد و در آن محله دختری بود عظیم صاحب جمال چنان که در آن شهر او را نظیر نبود: خر لحظه می‌شنیدیم که می‌گفت خداوندا کی روا داری که مرا به دست ظالمان دهی و می‌دانم که هرگز روا نداری و برتو اعتماد دارم. چون شهر را غارت کردند و همه خلق را اسیر می‌بردند و کنیزان آن زن را اسیر می‌بردند و او را همچ المی نرسید؛ و با غایت صاحب جمالی کس او را نظر نمی‌کرد تا بدانی که هر که خود را به حق سپرد از آفت‌ها ایمن گشت و به سلامت ماند و حاجت هیچ کس در حضرت او ضایع نشد. با توجه به اینکه واقعه لشکرکشی خوارزمشاه را حدود سال 4-602ق ذکر کرده‌اند، چنان چه مولانا متولد آن سال، یعنی 604، باشد، این سؤال پیش می‌آید که او چگونه می‌توانسته شاهد آن حوادث باشد و حال آنکه هنوز حداقل یک سال به ولادت آن مانده است. برای فهم این حادثه و این کلمات آن دختر زیبا و فهم زیبایی را حاصل کرده باشد باید حداقل او را در حول و حوش پانزده‌سالگی تلقی کنیم و اگر او را در این سال یعنی 4-602 پانزده ساله بدانیم حداقل بدانیم 19-20 سال از آن چه گفته‌اند بزرگ‌تر باشد.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله زندگی نامه مولانا

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله زندگی نامه مولانا دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله زندگی نامه مولانا


دانلود مقاله زندگی نامه مولانا

جلال‌الدین محمد درششم ربیع‌الاول سال604 هجری درشهربلخ تولد یافت. سبب شهرت او به رومی ومولانای روم، طول اقامتش‌ و وفاتش درشهرقونیه ازبلاد روم بوده است. بنابه نوشته تذکره‌نویسان وی درهنگامی که پدرش بهاءالدین از بلخ هجرت می‌کرد پنجساله بود. اگر تاریخ عزیمت بهاءالدین رااز بلخ  در سال 617 هجری بدانیم، سن جلال‌الدین محمد درآن هنگام قریب سیزده سال بوده است. جلال‌الدین در بین راه در نیشابور به خدمت شیخ عطار رسید و مدت کوتاهی درک محضر آن عارف بزرگ را کرد.

 چون بهاءالدین به بغدادرسیدبیش ازسه روزدرآن شهراقامت نکرد و روز چهارم بار سفر به عزم زیارت بیت‌الله‌الحرام بر بست. پس از بازگشت ازخانه خدا به سوی شام روان شد و مدت نامعلومی درآن نواحی بسر برد و سپس به ارزنجان  رفت. ملک ارزنجان آن زمان امیری ازخاندان منکوجک بودوفخرالدین بهرامشاه‌نام داشت، واو همان پادشاهی است حکیم نظامی گنجوی کتاب مخزن‌الاسرار را به نام وی به نظم آورده است. مدت توقف مولانا در ارزنجان قریب یکسال بود.

بازبه قول افلاکی، جلال‌الدین محمددرهفده سالگی ‌درشهرلارنده به‌امرپدر، گوهرخاتون دخترخواجه لالای سمرقندی را که مردی محترم و معتبر بود به زنی گرفت و این واقعه بایستی در سال 622 هجری اتفاق افتاده باشد و بهاءالدین محمد به سلطان ولد و علاءالدین محمد دو پسر مولانا از این زن تولد یافته‌اند.

 

شامل 14 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم

بررسی آموزه‌های تربیتی در مثنوی مولانا و تطبیق آن با روانشناسی نوین و معاصر (مکتب روانکاوی، مکتب رفتارگرایی و مکتب انسان‌گرایی)

اختصاصی از یارا فایل بررسی آموزه‌های تربیتی در مثنوی مولانا و تطبیق آن با روانشناسی نوین و معاصر (مکتب روانکاوی، مکتب رفتارگرایی و مکتب انسان‌گرایی) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

بررسی آموزه‌های تربیتی در مثنوی مولانا و تطبیق آن با روانشناسی نوین و معاصر (مکتب روانکاوی، مکتب رفتارگرایی و مکتب انسان‌گرایی)


بررسی آموزه‌های تربیتی در مثنوی مولانا و تطبیق آن با روانشناسی نوین و معاصر (مکتب روانکاوی، مکتب رفتارگرایی و مکتب انسان‌گرایی)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسی آموزه‌های تربیتی در مثنوی و تطبیق آن با روانشناسی نوین و معاصر (مکتب روانکاوی، مکتب رفتارگرایی و مکتب انسان‌گرایی)

 218 صفحه فایل ورد و قابل ویرایش

 

فصل چهارم تهذیب اخلاق در مثنوی

  1. انسان اشرف مخلوقات است

همانطور که می‌دانیم، مدارک تکامل و نقصان هر کسی به اراده و فکر و اندیشه او وابسته است. بنابراین هر انسانی که این نیرو (اراده و فکر)، در او کامل باشد و با استفاده از ابزار و وسایل و همچنتین با ادراک مقدمات و بدیهیات از نقصانی به کمالی بهتر بتواند برسد، فضیلت و شرافت او بیشتر از افرادی است که این نیرو در آنها حاکم‌تر است. در جامعه انسانی اگر تقسیمی صورت پذیرد، می‌گوییم:

  1. افرادی هستند که فقط با نیروی عقل و حدس صنعت‌ها و حرفه‌های دقیق و عالی را ارائه می‌دهند.
  2. بعد از آنان، کسانی قرار دارند که به کمک وحی و الهام الهی، بی‌واسطه اجسام، از فرشتگان مقرب درگاه خداوند، به شناخت حقایق و احکام دست می‌یابند و با تکامل بخشیدن به اخلاق و تنظیم امور زندگان و آخرت، باعث راحتی و سعادت ملت‌ها در دوره‌های مختلف می‌شوند.

این مرحله، بالاترین درجه نوع انسان است و تفاوت در این نوع بیشتر از تفاوت در انواع جانوران است. این مقام، آغاز اتصال به عالم اعلی و رسیدن به مقام فرشتگان پاک است. پس از این شرح که گذشت، شرف مقام انسان و فضیلت او بر سایر موجودات جهان و ویژگی خاص او روشن می‌گردد، حتی ارزش مقام کسانی نیز روشن می‌شود که دلهایشان مَحَلِ طلوع تابش انوار الهی و جایگاه فیض وحدت حق است و همچنین وجود آنان، هدف و نهایت همه نهایت‌هاست که اینان انبیاء و اولیاء(ع) می‌باشند و خلاصه و برگزیده هستی و کاینات هستند و جمله (لُو لاکْ لَما خَلَقْتُ الاَفْلاکْ) مصداق این معنی است.

مقصود از شرح مراتب، آن است که دانسته شود که انسان در آفرینش در میان مراتب کاینات، مرتبه میانه دارد و بدین معنی که به کمک اراده و تفکر به مرتبه بالا راه دارد و با روی آوردن به طبیعت و غریزه، به سوی درجه پست و پایین می‌رود، زیرا نیازهای ظاهری جانوران مثل غذا که جانشین مواد تحلیل رفته بدن است یا موی و پشم که آنها را از آسیب و گزند و سرما و گرما حفظ می‌کند و ابزار دفاع در برابر دشمنان و امور ناخوش، طبیعت، برابر با مصلحت هر یک از جانوران در وجود آنان ساخته شده است، چنانکه برای آنان جای هیچ عذر و بهانه‌ای را باقی نگذاشته است.

اما اینگونه نیازمندی‌های انسان، به عهده تدبیر و تفکر و اختیار و اراده اوست تا هرطور که می‌تواند نیکوتر بسازد، زیرا غذای انسان بدن درو کردن، آرد کردن، خمیر کردن و پختن و آمیختن بدست نمی‌آید، جامه او بدون ریسندگی و بافندگی، دباغی و دوزندگی به دست نمی‌آید و سلاح او بدون مهندسی ساخته نمی‌شود.

پس کمال انسان و شرف فضیلت انسان به تفکر و اندیشه و خرد و اراده، سپرده شده است و کلیه سعادت و بدبختی و تکامل و نقصان او در دست اندیشه و اراده و اخلاق اوست. اگر مطابق با مصلحت و با اراده کامل به راه راست حرکت کند و به تدریج به سوی علوم و معارف و آداب و فضایل گرایش پیدا کند، اشتیاق و عشقی که در سرشت او برای رسیدن به کمال جای دارد، او را بر راهی راست و هدفی پسندیده و از مرتبه‌ای به مرتبه دیگر و از مرزی به مرزی دیگر می‌رساند.

تا اینکه انوار الهی به او می‌تابد و مجاور فرشتگان گردد و از مقربان درگاه پروردگار جاوید می‌شود و در مقام اصل خود ساکن می‌گردد.

یاد در مردم هوا و آرزوست

 

چون هوا بگذاشتی پیغام هوست

خوش بود پیغام‌های کردگار

 

کو ز سر تا پای باشد پایدار

خطئه شاهان بگردد و آن کیا

 

جز کیا و خطبه‌های انبیا

ز آنکه بوش پادشاهان از هواست

 

بارنامه انبیاء از کبریاست

(1104-1101/1)

و اگر زمام خودش را به دست طبیعت (غریزه) و هوا و هوس بدهد، طبیعت او را به طرق معکوس به سوی قهقرا می‌برد و تمایل به تباه، مثل شهوت‌های پست که در وجود بیماران است، با آن همراه می‌شود.

تا آنجا که روز به روز و لحظه به لحظه ناقص‌تر می‌شود و انحطاط و نقصان بر او غلبه می‌کند، تا آنجه که همچون سنگی از بلندی به طرف پایین می‌غلتد و در اندک مدتی به پایین‌ترین و پست‌ترین درجه می‌رسد که آن مقام هلاکت و نابودی انسان است[1].

بخش عمده دردها و بیماری‌های انسانی را مولانا، عبارت می‌داند از: جهل و نادانی، تکیه کردن بر دستاوردهای عقل جزئی، دل بستن به تعلقات دنیوی و قیود بشری، دوری از معشوق حقیقی و پیروی از نفس اماره که چونان اژدهایی همه معنویات آدمی را فرد می‌بلعد؛ آنگاه درمانی که مولانا برای این دردها معرفی می‌کند، جرعه‌ای از جام محبت است که چون کسی از این شراب بنوشد، به همه آن مصایب خاتمه بخشیده است.

پس شناخت مثنوی یعنی شناخت نی (انسان)؛ نی نماد انسان است که از اصل خویش دور مانده است. اغلب مباحث به نحوی با انسان در پیوند است و از طرفی انسان‌شناسی او نیز از جهل‌شناسی او منفک نیست.

تصویری که او از جهان کبیر ارائه می‌کند، عیناً آن را در جهان صغیر پیاده می‌کند. اگر در جهان کبیر عالمی به نام عالم مثال یا برزخ یا هور قلیا نیست، در جهان صغیر نیر عالم خیال وجود دارد. اگر در جهان قیامتی است، در خود انسان نیز قیامتی وجود دارد. اگر موجودات عالم پس از رسیدن اجل مقدر می‌میرد، یک نوع مرگ اختیاری نیز وجود دارد.

ما انسان جدای از جهان زندگی نمی‌کنیم، بلکه در جهان و یا جهان زندگی می‌کنیم. ما اصلاً میوه آفرینشیم، برخی کال و خام و برخی رسیده و پخته[2].

این درخت همچون درخت است ای کرام

 

ما برو چون میوه‌های نیم خام

سخت گیرد خام‌ها مرشاخ را

 

ز آنکه در خامی نشاید کاخ را

چون بپخت و گشت شیرین لب گزان

 

سست گیرد شاخه‌ها را بعد از آن

(1295-1293/3)

  1. وجود کمال و نقصان در نفس انسان از دیدگاه مولانا

هر موجود اعم از دین که گرانقدر باشد یا کم‌ارزش، مادی باشد و تیره یا غیرمادی و شفاف، در هرحال دارای ویژگی و خاصیتی است که در آن ویژگی، هیچ موجودی اشتراک ندارد و تحقق و ماهیت وجود او مستلزم داشتن آن ویژگی است.

ممکن است آن موجود، دارای اعمال دیگری نیز باشد که با سایر موجودات در آن کارها اشتراک داشته باشد، مثلاً ویژگی شمشیر برندگی و روانی در بریدن است؛ ویژگی اسب فرمانبرداری از سوار و سبکی در تاختن است که هیچ موجود دیگری در این خواص با شمشیر و اسب اشتراک ندارد. هرچند که شمشیر با تیشه در بریدن و اسب و یا خر در بار کشیدن مشترک است، اما نهایت کمال هر چیزی در آن است که آن ویژگی که خاصّ موجود است، به طور تمام و کمال از آن موجود سر بزند و ناقص بودن آن موجود وابسته به کوتاهی کردن در بروز آن ویژگی یا نداشتن آن است.

چنانکه که شمشیر در بریدن، روان‌تر و کامل‌تر باشد، تا شمشیرزن بتواند بی‌هیچ رنج و زحمتی آن را بکار ببرد، ویژگی شمشیر کامل‌تر خواهد بود و اسب هرچه دونده‌تر و مطیع‌تر باشد و بهتر تعلیم بپذیرد، به کمال خاصّیت خود نزدیکتر است. پس اگر شمشیر به سختی ببرد یا قادر به بریدن نباشد، آن را به جای آهن‌پاره بکار می‌برند یا اسب اگر نتازد یا سرکش باشد، آن را پالانی بر پشتش می‌نهند و با خران همراه می‌کنند و این از بی‌هنری و فرومایگی آن اسب خواهد بود.

راست کن اجزات را از راستان

 

سر مکش ای راستر و زآن آستان

هم ترازو را ترازوت راست کرد

 

هم ترازو را ترازوت کاست کرد

هر که با ناراستان هم سنگ شد

 

در کمی افتاد و عقلش دنگ شد

(123-121/2)

یا در جای دیگر می‌گوید:

مهر پاکان در میان جان شان

 

دل مده الا به مهر دل خوشان

 

 

(723/1)

دل ترا در کوی اهل دل کشد

 

تن ترا در حبس آب و گل کشد

هین غذای دل بده از هم دلی

 

رو بجو اقبال را از مقبلی

(726-725/1)

همچنین انسان دارای نوعی ویژگی است که او را از سایر موجودات متمایز می‌سازد. نیز، اعمال و نیروهای دیگری دارد که در برخی از آنها با جانوران و در پاره‌ای با انواع گیاهان و در گروهی با بعضی از فلزات و اجسام مشترک است. لیکن آن ویژگی که مخصوص انسان است و دیگران با او اشتراک ندارند، مفهوم نطق و عمل سخن گفتن نیست، زیر شخص گنگ را نیز ناطق می‌گویند، در حالی که قادر به تکلّم نیست. بنابراین نطق، نیروی ادراک معقولات و استفاده از اندیشه و داشتن قدرت تشخیص زشت از زیبا، ناپسند از پسندیده است که برحسب اراده در آن دخل و تصرف کند و به سبب داشتن همین نیروست که کارهای انسان به نیک و بد و زشت و زیبا تقسیم می‌گردد و آن سعادت یا بدبختی توصیف می‌کنند.

چکیده

بخش اول اختصاص دارد به بررسی تعلیم و تربیت از دیدگاه قرآن و احادیث و روایاتی که از ائمه معصومین علیهماالسلام نقل شده است. در بخش دوم به جهان‌بینی مولانا، انسان از دیدگاه مولانا، تهذیب اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مُدُن در مثنوی اشاره دارد و ابیاتی چند در باب هر موضوع به عنوان شاهد مثال از مثنوی معنوی آورده شده است. بخش سوم به بررسی نظرات و آراء روان‌شناسان بزرگ معاصر در زمینه تربیت و رشد و به کمال رسیدن و شکوفا شدن انسان‌ها، اختصاص داده شده است. در ابن بخش نظرات شش تن از برجسته‌ترین روانشناسان را که در حوزه رشد شخصیت و کمال یا با او هر کدام الگویی خاص را ارائه داده‌اند و به روانشناسان کمال گرا شهرت دارند، مورد بررسی فرار داده‌ایم. در بخش چهارم تلاش گردیده است تا نظرات تربیتی مولانا در مورد به کمال رسیدن انسان با سه مکتب بزرگ روان‌شناسی نوین و معاصر تطبیق داده شود. این سه مکتب بزرگ عبارتند از مکتب روانکاوی، مکتب رفتارگرایی و مکتب انسان‌گرایی باشد که بیان نکات تربیتی در مثنوی به عنوان یک راه ارتباطی با منبع وحی، راهنمایی ما در فهم مطالب مربوط به انسان باشد، چرا که مولانا با اقتباس از قرآن کریم و فهم آیات وحی به خلق مثنوی پرداخته است. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.


دانلود با لینک مستقیم

مقاله اصطلاحات مرتبط با مشاوره از کتاب مثنوی معنوی مولانا

اختصاصی از یارا فایل مقاله اصطلاحات مرتبط با مشاوره از کتاب مثنوی معنوی مولانا دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله اصطلاحات مرتبط با مشاوره از کتاب مثنوی معنوی مولانا


مقاله اصطلاحات مرتبط با مشاوره از کتاب مثنوی معنوی مولانا

مقدمه:

در این نوشتار سعی بر آن است که برخی از مفاهیم مشاوره و اصطلاحات رایج روزمرة مشاوره و هم‎چنین برخی از رویکردهای اصلی مشاوره با زبان شعر و از دیدگاه جلال‎الدین محمد بلخی ملقب به مولانا بیان می‎شود. بسیاری از آنچه که امروز مشاوران و روانشناسان بیان می‎کنند هر کدام به نوعی در آثار مولانا تجلی پیدا کرده‎اند.

مثنوی مولوی دریایی است ژرف و بسیاری از نظریه‎ها و تکنیکها و مهارتهای مشاوره با زبان زیبای شعر در آن آورده شده است و ریشة بسیاری از نظریه‎های مشاوره و روان درمانی را مخصوصاً رویکردهای شناختی را می‎توان در مثنوی مولانا یافت. در این تحقیق پس از تعریف و ارائة مفاهیم و اصطلاحات رایج در مشاوره سعی شده است که مصداقهای این مفاهیم در مثنوی معنوی یافته و با این اصطلاحات تطبیق داده شوند. در ارتباط با اهمیت مشاوره و فوائد آن در آثار مولانا و هم‎چنین خصوصیات یک مشاور اشعار و ابیات بسیاری آمده است که در این تحقیق سعی شده به طور نسبتاً کاملی به تمامی آنها اشاره شود. باشد که مورد قبول دوستداران رشتة مشاوره قرار گیرد.

نیاز احساس شده در مورد مسئله:

با توجه به اینکه بسیاری از علوم و معارف جدید چه در مشرق زمین و چه در مغرب زمین به نحوی در آثار مولانا تجلی پیدا کرده‎اند و در این زمینه تحقیقات و پژوهشهای نسبتاً وسیعی صورت گرفته است و کتابهای زیادی نیز به رشته تحریر درآمده‎اند ولی متأسفانه در مورد مسائل و مفاهیم مرتبط با روانشناسی و یا مشاوره در آثار مولانا تحقیقات و پژوهشهای کمتری صورت گرفته است و با توجه به این نکته که در مثنوی مولوی نکات قابل توجه و قابل تأملی در مورد اهمیت و فوائد مشاوره، ضرورت مشاوره، خصوصیات مشاوره و همچنین برخی دیگر از مفاهیم رایج در مشاوره آورده شده است در این تحقیق سعی شده است تا این مطالب استخراج شده و به صورت نسبتاً منسجمی جمع‎آوری گردند. به امید اینکه در این زمینه تحقیقات گسترده‎تر و پردامنه‎تری صورت گیرد.

80 صفحه فایل ورد با فونت 12

 

فهرست مطالب:
عنوان     صفحه
فصل اول     1
1- مقدمه     2
2- نیاز احساس شده در مورد مسئله     3
3- هدف کلی و اهداف جزئی     3
4- روش انجام تحقیق     4
5- تعریف واژه‎ها     5
فصل دوم     8
1- پیشینة نظری تحقیق     9
2- پیشینة عملی تحقیق     16
فصل سوم     21
1- مولوی و مفهوم مشاوره     22
2- اهمیت مشاوره در مثنوی معنوی 23
3- ویژگیهای مشاور از دیدگاه مولانا     26
4- رازداری     30
5- مولانا و مصاحبة مشاوره‎ای     34
6- همدلی در مثنوی مولانا     40
7- مولانا و ارتباط غیرکلامی     44
8- مولانا و ناخودآگاهی     50
9- پیشنهاد برای تحقیقات آینده     54
10- محدودیتهای تحقیق    55
11- منابع     56


دانلود با لینک مستقیم

دانلود کتاب انشای جامی نامه های ادبی مولانا عبدالرحمن جامی چاپ بسیار نایاب 1884

اختصاصی از یارا فایل دانلود کتاب انشای جامی نامه های ادبی مولانا عبدالرحمن جامی چاپ بسیار نایاب 1884 دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود کتاب انشای جامی نامه های ادبی مولانا عبدالرحمن جامی چاپ بسیار نایاب 1884


دانلود کتاب انشای جامی (نامه های ادبی مولانا  عبدالرحمن جامی) چاپ بسیار نایاب 1884 اسکن شده، پی دی اف

انشای جامی مجموعه نامه های ادبی مولانا عبدالرحمن جامی است که به مرشدان و دوستان خود نوشته است. این کتاب با نامه های جامی که برای پادشاهان و حکام نوشته است تفاوت دارد و چاپی که برای دانلود گذاشته ایم  بسیار نایاب است. چاپ 1884 میلادی.


دانلود با لینک مستقیم