فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:11
چکیده:
برنامه مونتاژ نهایی یک سری کامل از محصولات ساخته شده را در بعد از دوره زمانی تعیین می کند.این برنامه برای برنامه ریزی و کنترل برنامه نهایی به کا رمی رود.شامل روانه کردن سفارشات برنامه نها یی و برداشتن اجزا ترکیبات، زیر مونتاژها، رنگ کردن یا سایر اختتامیات، جدول بافت یا خرید هر بخش مرکب که تحت کنترل MPS نیست اما نیازمند به برنامه نهایی است و به طور خلاصه کنترل FAS که سهم کسب و کار از ترکیبات محصولات تکمیل شده آماده برای بارگیری، می باشد. این ممکن است بر حسب سفارشات مشتری، بخش ناهایی محصول ، شماره سریال یا شماره مخصوص سفارش مونتاژ تعیین شود.
رابطه با MPS
برنامه اصلی تولید نشان دهنده یک برنامه ساخت پیش بینی شده است.FASبرنامه واقعی ساخت می باشد. MPS برنامه در بخش ها ، اختیارات ،و یا گروههای بخش ها توزیع می کند . نظر به اینکه FAS آخرین توزیع – دقیقا در بخش آخر- تعریف شده است . فرق MPS این است که به طور کلی پیش بینی هایا تخمین های سفارشات مشتری را با سفارشات واقعی پس از استفاده ازناقص این پیش بینی ها یکی می کند. FAS نشان دهنده آخرین تعدیل ممکن که می تواند توسط MPS صورت گیرد می باشد. بنابر این توصیه می شود که این تعدیل هر چه دیرتر صورت گیرد. هر بخش حل نشده بر روی FAS شروع بخشی ازفهرست موجودی کالا های تکمیل شده شرکت می باشد.
FAS از MPS تفکیک و جدا شده است. تفاوتی که بیشتر به دید می آید در جمع آوری سفارشات از محیط می باشد. MPS به طور مشخص در صورت های بزرگ و اختیارات تعیین می گردد.با توجه به اینکه FAS باید بر حسب بخش های پایانی پیکر بندی شود.به هر حال حتی در ساخت سهام شرکت های (مانند اتان آلن و بلک اند دکر) MPS از بخش های مختلف قوام یافته است.هما نند همه مدل هایی از جدول که فقط در انتها متفاوت هستند . یا همه مدلهای دریل های برقی که تنها در سرعت چرخش چرخ دنده های آن با یکدیگر متفاوت می -باشند.در هر دو مورد انعطاف پذیری تا سرحد تعهد برای بخش های پایانی حفظ می شود.
ذکر این نکته مهم اسن که در شرکت های سهامی یک صورت تک سطحی از مواد برای هر بخش نگهداری می شود.یعنی که تغییر از MPS به FAS با جانشینی یکی از شماره ها ی بخش های پایانی با یکی دیگر به سادگی امکان پذیر است.هر دو ارزشمندند، هردوبه یک شیوه تشریح می گردند. برای بعضی شرکت -های سهامی MPS برحسب بخش پایانی معمول یا بیشتر تکمیل شده تعیین می -گردند.بر اساس اطلاعات واقعی فروش دریافت شده، سایر بخش های پایانی جایگزین شده اند.این فرآیند تا آنجا ادامه می یابد که تمام جایگزینی های پایانی انجام گرفته باشند.
برای شرکت های جمع آوری شفارش و ساختن سفارش ، صورت موجودی بخش پایانی مواد نگهداری نمی شود.اگر FAS بر حسب سفارشات مشتری تعیین شود.این سفارش باید به معادل آن در صورت تک سطحی موجودی مواد تفسیر گردد.این است که سفارشات باید منجر به تشریح مواد برای ترخیص سفارش،اتخاذ و ادامه کارها گردد.این به سادگی وفق می یابد اگر سفارش مشتری در مدل های مشابه همانند صورت برنامه ریزی شده تعیین گردد. برای کشاورزان این به معنی تعیین نام یک شاخه، اسب بخار،و حمل یک قطار اصطلاحات می باشد. اجتناب از استحکام FAS تا آخرین لحظه ممکن به معنی این است که افق زمانی به اندازه دیکته شده توسط مونتاژ نهایی طول خواهد کشید.( شامل آماده سازی اسناد و ترخیص مواد).تکنیک هایی که با عث تاخیر FAS می شوند شامل صورت ساختار،جفت و جور کردن سیستم ورودی / تقبل سفارش، مونتاژ جزئی ،و طراحی فرایند/تولید به وسیله این اهداف می باشد.
FAS درهیل رم
شرکت هیل رم ، یکی از قسمت های صنایع هیلنبراند می باشد که تولید کننده وسائل بیمارستانی و تجهیزات پزشکی می باشد. یک محصول با یک جدول و چهار قابلیت مختلف و 10 متغیر سطح بندی شده اعلی باعث بوجود آمدن 160(4*4*10)بخش نهایی امکان پذیر می شود.اجازه دهید روش یک صورت بزرگ را برای برنامه ریزی اصلی تولید وبرنامه مونتاژ نهایی را در این محیط آزمایش کنیم.
شکل 6016یک صورت بزرگ مواد از این گروه محصولات را نشان می دهد.هدایت زمانی تولید برای 20 هفته به معنای این است که MPS باید تا سرحد ممکن پیشروی در آینده گسترش یابد.این به معنی آن است که یک دوره زمانی MPS باید درحداقل دوره زمانی برای هر بخش معمول و صورت های مواد نشان داده شده در شکل 6016نگهداری شود.
هدایت زمانی مونتاژ نهایی برای این محصول چهار هفته است.این بخش قابل بررسی را در گیر، روانه سفارش ، ترخیص قسمت مرکب ، جوشکاری قطعات،ساییدن و تسطیح سطح جوشکاری شده ،گریس کاری ، نقاشی و مونتاژ نهایی می کند. هیل رم اساسا یک شرکت مونتاژ برای سفارش می باشد.اما برخی صورت کالاهای تکمیل شده در آن لحاظ می شود.به این معنی که برای هر 160 بخش جدول یک سند تعادل موجود باید نگهدای شده باشد.این دارای عدم مشارکت در سند دوره زمانی می با شد.روی هم رفته اسناد 19 دوره زمانی موردنیاز است(برای هر عدد یک امکان و بخش معمول)برای 20 هفته حداقل 5 هفته نگهداری شود.به علاوه اسناد 160 دوره زمانی ، برای هر بخش 1 تا 4 هفته نگهداری شود.وظیفه FASاست که اسناد MPSرا در اسناد FAS به همان صورت نقش در طول زمان در نظر می گیرد.این کار بوسیله تعامل برنامه مونتاژ اصلی با بازاریابی انجام می گیرد، چون که FAS نشان دهنده حد غایت فرآیندهای MPS است.
وظیفه مربوطه تقبل سفارش است.چون که سفارشات مشتری ممکن است بوسیله FASیا سیستم MPS متقبل شود.شکل 6.17،6.18و6.19این فرآیند را نشان می دهند.شکل 6.17یک سندFAS را برای 160 بخش نشان می دهد.آن فقط در طول هدایت زمانی چهار هفتهFAS نگهداری می شود.سند برای 622 مدل می باشد.با گان استوک رنگی در بالا و ترکیب01B boot/caster ؛شماره کالا های تکمیل شده،با تعریف این موقعیت 17123-01B GAN.
توجه داشته باشید که سند فقط شامل سفارشات می شود(نه پیش بینی ها)و آنها برای محاسبه سطوح قابل انجام استفاده می شود.این پیمان نامه نشان می دهد که FASدر موقعیت مخصوص محصولات را تکمیل می کند.50 واحدی که در این هفته تکمیل شده اند دلیلی بر عدم قطعیت نمی باشند.اگر یک سفارش از مشتری برای آنها دریافت شد همه آنها در سهام منظور می شوند، ضرورتا شرکت یک سفارش فروش نوشته بود.
شکل 6017 همچنین ثبت یک سفارش برای 200 واحد را نشان می دهد.درخواست تکمیل بارنامه مشتری هر چه سریعتر انجام می گیرد.منطق ATPمنجر به انجام سفارش در هفته 3 می شود،چون که فقط 160واحد می تواند قبل از هفته 3 پذیرفته شود.ای پس و پیش ها در شکل 6.17 نشان داده شده اند.بخش تحتانی رده بندی داده های سفارشات را پشتیبانی می کند.سفارشات مشتری با یک کد F(سیتم آماری FAS)رده بندی می شوند.
سپس ما فرض می کنیم که سفارش دیگری از مشتری دریافت شده است،درخواست بار در هفته 6.چون که این در بیرون FAS است می تواند توسطMPS مورد رضایت واقع شود.شکل 6.18سند را برای یک اخیتار بخش عادی نشان می دهد.توجه داشته باشید که مقادیر MPS برای شماره های بخش های معمول و اختیاری می باشد.علاوه براین لیست موجودی برای این اختیارات وجود دارد،حتی فکر موجودی فیزیکی یک مجموعه از قسمت ها خواهد بود.(تعادل در تملک قسمت های عادی 10 است).مقادیر آزاد می توانند مونتاژبخش های پایانی به کار گرفته شوند.هنگامی که مونتاژ نهایی آغاز می شود چهار هفته برای اتمام بخش پایانی زمان می برد.شکل 6.19منطق مورد نیاز برای ثبت سفارش هر مشتری در سیستم هیل رم را نشان می دهد.
فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:45
پیشگفتار و چکیده مقاله:
مقالهی پیش رو نگاهیست هر چند کوتاه به مقولهی مونتاژ در سینما و نقش تعیین کنندهی آن در کمک به ایجاد هر آنچه درونمایهی یک سکانس در تلاش به تصویر کشیدنش است . هر واقعهای دارای یک ریتم است .
و مونتاژ ریتم ایجاد شده در دکوپاژ را پوپاتر و زندهتر میکند. تدوینگران بزرگ همیشه به دنبال یافتن نقاط مناسبی هستند برای برش همان نقاط مهمی که چشمهای خیرهی تماشاگر را به درون واقعه پرتاب می کنند . همان نقاطی که دیده نمیشوند و گاهی دیده میشوند تا به فراخور خود حس و فاصله ایجاد کنند . به هر حال مسئلهی کات یکی از مهمترین مسائل سینماست .
صفحات پیش رو به بررسی یک سکانس از فیلم غلاف تمام فلزی ساختهی استنلی کوبریک فقیدبا تدوین مارتین هانتر می پردازد پیش از هر چیز باید گفته شود انتخاب این فیلم و این سکانس (سکانس کشتن گروهبان هارتمن وسط سرباز پایل و خودکشی پایل - در دستشویی آسایشگاه -)برای بحث تحلیلی مونتاژ شاید کمی بحث انگیز باشد . غلاف تمام فلزی فیلمی است که بیشتر تحرک بصریاش را از دکوپاژ خلاقانهی استنلی کوبریک می گیرد تا اینکه بیشتر به مونتاژ متکی باشد تدوین این فیلم تدوینی است ساده و بیتکلف که بجای خود نمایی کارهای عجیب و غریب دینامیک بیشتر در خدمت نگاه و ریتم ذهنی استنمی کوبریک است .
و تمام تلاش مارتین هانتر بر این اساس بوده تا بهترین و موثرترین نقاط را برای برش راشهایکارگران پیدا کند تا بدان وسیله واقعهی موجود هرچه زندهتر و روانتر مقابل چشمهای مخاطب تصویر شود .
چنین مونتاژی درعین سادگی باید آنقدر هوشمندانه ،ظریف و هدفدار باشد تا بتواند رابطهی فیزیکی و زمانی پلانها را به منطقیترین و روانترین شکل نشان دهد و ما را با واقعه و کنش صحنه همراه کند .
باید به خاطر داشته باشیم ،مهمترین نقاط ، نقاطی هستند که ما را به جزئیات واقعه میبرند ، به ما هیجان میدهند ما را از اتفاقات صحنه آگاه می کنند و به آنها دور یا نزدیک میکنند ...
تمام این نقاط در صحنه هستند ، در کنش جاریاند و در جهان ذهنی کارگردان شناورند ، تنها باید آنها را پیدا کنیم و با آنها به درون دنیای روی پرده پرتاب شویم این کار تدوینگران است .
ساختار پژوهش مقاله :
بیان مساله
همانطور که در پیشگفتار اشاره شد هدف از مقالهی حاضر بررسی زیباشناسی و نحو مونتاژ سکانس خودکشی سرباز پایل در دستشویی آسایشگاه در فیلم غلاف تمام فلزی ( Full Metal Jacket)ساختهی استنلی کوبریک با تدوین مارتین هانتراست مسائل اصلی در تحلیل تدوین این سکانس ،بررسی دلایل نقاط برش ، کشش طول هرپلان و اعمال کات در لحظهای حساس و سرنوشت ساز برای حفظ ریتم سکانس و همچنین هماهنگی کاتهای اعمال شده از جهت ریتم و سرعت با کنشهاش درون قاب ( هماهنگی ریتم درون قاب و بیرون قاب ) است و همینطور مسائل و نکات ریز دیگری که در طول متن به آنها اشاره خواهد شد.
فرضیه
سکانس به مثابه واحدی مستقل در یک فیلم سینمایی میبایست واجد یک سری خصوصیات فنی و زیبایی شناسانهی متحد و هم شکل باشد تا در کلیت خود بتواند شکلی وحدت یافته با اجزای هماهنگ را به تصویر کشد . اینکه سینمای کلاسیک و سینمای مدرن هر کدام دربارهی سکانس و حظور مستقل آن در فیلم چه نظر و رویکردی دارندو اینکه آیا سینمای مدرن و پست مدرن ( اکسپریمنتال فیلم ، سینمای فرم و...) حظوری مستقل و قائم به ذات برای سکانس قائل است یا خیر بحث این مقاله نیست . بااین حال ساکن انتخاب شده از فیلم غلاف تمام فلزی به نظر میر سد واجد خصوصیات شکلی و روایی وحدت یافتهای برای این بحث باشد . خصوصیات وویژگیهایی که مونتاژ به عنوان عنصر اصلی این مقاله در خدمت وحدت و هماهنگی آنهاست . لوکیشن انتخاب شده برای این سکانس و در نهایت صحنهی اصلی که اتفاق آنجا به وقوع میپیوندد( دستشویی آسایشگاه ) از لحاظ چیدمان عناصر گرافیکی کادر - از نورها گرفته ،تا خطوط ، سطحها و حجمها (کاراکترها و ...) - دارای یک تقارن گرافیکی چشم نواز است - این تقارن گرافیکی جلوتر با جزئیات بیشتر مورد بحث قرار خواهد گرفت . اینجا تنها به آن اشاره میشود - در اینجا تدوین به عنوان عامل قسمت کنندهی 2 طرف میزانسن متقارن روی پرده به بهترین شکل خود عمل می کند و اندازهی متریک پلانها همگی در راستای شکلگیری این تقارن هستند.
در این سکانس تدوین ، ریتم و ضرب با آهنگی مستقل و مجزا از صحنههای دیگر فیلم دارد و همین نکته باعث هر چه کاملتر شدن سکانس به عنوان واحدی شکل یافته شده است . در اینجا باید به این نکته مهم و اساسی اشاره شود که منظور از ریتم و ضرباهنگ مستقل سکانس این نیست که تدوین در اینجا نسبت به قسمتهای دیگر فیلم کندتر است یا تندتر بلکه تمپو و ریتم مونتاژ این سکانس در خدمت فرم دادن به جهان داستانی و هویتی این Act و واقعه است . هر حادثهای ریتم مخصوص به خود دارد – تا در یک کل بزرگتر که همان فیلم است هماهنگی و وحدت بیشتری ایجاد کند . در متن پیش رو فرض بر این است که نقاط برش ، اندازهی متریک پلانها ، ریتم کلی ، باند صدا و سایر نکات مونتاژی در تلاشند تا به عناصر سینمایی سکانس وحدت و نظم بدهند و همچنین با گذشت هر چه بیشتر زمان سکانس مخاطب را به بطن و مرکز حادثه ببرند.
هدف
تمامی نکات ذکر شده در فرضیه ، هدف اصلی این مقاله هستند . همان هدفی که مارتین هانتر و استنلی کوبرگ از خلق این سکانس داشتهاند . یعنی ساختن جهانی منظم ،متحد و باور پذیر که تماشاگر باخیره شدن به آن قادر نیست چشمهایش را یک لحظه از روی پرده بردارد .
پیش تحقیق :
با توجه به وجود منابع محدود فارسی و ترجمهی چند کتاب دربارهی استنلی کوبریک و همچنین دسترسی به برخی سایتها و منابع لاتین ، نگارنده مقاله یا تحقیق قبلی در این مورد به خصوص - تدوین سکانس خودکشی فیلم غلاف تمام فلزی - را معرفی نمیکند ...
شناسنامه فیلم
غلاف تمام فلزی Full Metal Jacket
کارگردان : استنلی کوبریک Stanly Kubrick
سناریو: استنلی کوبریک ،مایکل هر ،گوستاوهسفورد Stanly Kubrick – Michael Herr- Gastar Hasford
مدیر فیلمبرداری : داگلاس میلسام Douglas Milsome
موسیقی : ابیگیل میه (ویوین کوبریک ) (Vivian Kubric) AbigailMead
تدوین : مارتین هانتر Martin Hunter
طراحی صحنه : راداستارتفورد ، لزلی تامکینز ،کیت پین . Rod Stratford . Leslie Tomkins Keith pain
جلوههای ویژه : جان ایوانز JohnEvans
گریم : جنیفر بوست ، کریستین آکسوپ
Jennifer Boost , Christine Allsopp
بازیگران : متیو موداین Matthew Modine / وینسنت دنوفریو Vinssent D'Onofrio / آر . لی ارمی R.LeeErmeyو....
تهیه کننده : استنلی کوبریک Stanly Kubric
1987 ،آمریکا ( Amrican) ، 116 دقیقه ، رنگی ،درجهی R، نامزد اسکار 1987 برای بهترین فیلمنامهی اقتباسی.
خلاصهی داستان فیلم :
نیمهی اول فیلم به معرفی یک مرکز آموزش نظامی و نحوهی تربیت یک دسته سرباز تازه وارد اختصاص دارد مرکزی که قرار است در عر هشت هفته غریزه ی کشتن را در وجود گروهی از خشنهای قلابی و شجاعان ابله بیدار کند. گروههای مختلف تفنگداران آمریکایی در این مرکز ، خشونت و نفرت میآموزند.
گروهان 3092 پس از کوتاه کردن موی سر ، در جزیرهی پریس در کارولینای جنوبی تحت آموزش قرار میگیرند ...؟
گروهبان توپخانه هارتمن سرافرادش داد میکشد ، فحششان میدهد ، میزندشان عذابشان میدهد و تحقیرشان می کند . برای هر کدام اسمی و لقبی می گذارد : یکی را سرباز جوکر می نامد ، دیگری را کابوی ، آن یکی را گومرپایل .... سربازها میدوند و به صدای بلند شعارهای هارتمن را تکرار می کنند .
سرباز پایل لبخند طعنهآمیزی به چهره دارد و گروهبان هارتمن آنقدر فریاد می کشد و گلویش را می فشارد که لبخند او محو میشود. هنگام رژه پاپل چپ و راست را قاطی می کند و از هارتمن کتک می خورد هارتمن او را وامی دارد که در عقب گروهان ، باشلواری که تا بالای مچ پا پایین کشیده شده و با تفنگ سروته در دست در حالی که انگشت می مکد بدود.