یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مکتب کلاسیسیسم

اختصاصی از یارا فایل مکتب کلاسیسیسم دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مکتب کلاسیسیسم


مکتب کلاسیسیسم

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

در واقع نوعی احیای شیوه هنری یونان و روم به شمار می رود که هر چند در ایتالیا متولد شد اما در فرانسه رشد کرد و به ثمر نشست.

اصول این مکتب عبارت است از تقلید از طبیعت، تبعیت و تقلید از قدما، اهمیت دادن به عقل، خوشایندی و وضوح و زیبایی کلام. از مهمترین شاعرات و نویسندگان که بدین مکتب رو آوردند می توان به "مولیر"، "لافونتن"، "راسین" و از همه مهمتر و معروفتر "بوالو" اشاره کرد.    

بوالو بزرگترین مدافع مکتب کلاسیک و معروف ترین نقاد این مکتب است.

وی در سال 1674 در منظومه "فن شعر" خود اصول مکتب کلاسیسیسم را بیان کرد.

به اعتقاد او شعر باید تابع طبیعت و عقل باشد و از هر امری که آن را از این اصول منحرف کند باید اجتناب کرد. او می گوید: "جز حقیقت هیچ چیز زیبا نیست" و این حقیقت از نظر او چیزی جز طبیعت نیست، طبیعتی که کلی و عمومی باشد و در عین حال هنرمند آن را به حکم ذوق و منطق انتخاب و تقلید کرده باشد.

هنرمند جز به آنچه کلی و طبیعی است دل نمی بندد. هدف شاعر آن نیست که چیزی تعلیم یا اثبات کند، بلکه باید شادی و خوشی را در دلها برانگیزد.

به اعتقاد او آنچه می تواند لذت و شادی را در ذهن مردم به وجود آورید چیزی جز طبیعت نیست و برای جستجوی آنچه طبیعی و حقیقی است ملاکی نداریم جز عقل و منطق که همان ذوق سلیم است. اما برای آن که بتوانیم این ذوق سلیم را تربیت و تقویت کنیم هیچ چیز سودمندتر از مطالعه ی آثار قدما نیست زیرا قدما بهتر از ما توانسته اند طبیعت را ادراک و توصیف نمایند.

در انگلستان با آن که کسانی مانند "فرانسس بیکن" از یک طرف و "ویلیام شکسپیر" از سوی دیگر اصول کلاسیک را از دست و پای خویش می گسلند و به راحتی خود را به بند گفته ها و اعتقادات قدما در نمی آورند و بی سبب از آنها پیروی نمی کنند و بنای فهم و ادراک خود را در میدان های عمومی یونان و روم بنیاد نمی گذارند، اما نقادانی مانند "جان درایدن" و "الکساندر پوپ" و " ساموئل جانسون" سعی می کنند نوعی نقد کلاسیک را در شعر و ادب انگلیس وارد سازند.

این فایل با فرمت word در اختیار شما قرار می‌گیرد

تعداد صفحات : 18


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه بررسی رابطه مکتب های فرزند پروری با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه بررسی رابطه مکتب های فرزند پروری با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه بررسی رابطه مکتب های فرزند پروری با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان


پایان نامه بررسی رابطه مکتب های فرزند پروری با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD , PDF

تعداد صفحات: 140

عنوان : بررسی رابطه مکتب¬های فرزند پروری با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش¬آموزان پسر پایه اول دبیرستان منطقه بوستان و گلستان استان تهران

پایان نامه:
برای دریافت درجه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی

فهرست مطالب
چکیده    1
11-1- مقدمه    2
2-1- بیان مسأله:    2
3-1-ضرورت و اهمیت پژوهش    7
4-1-اهداف پژوهش:    7
6-1-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها:    8
متغیرهای  پژوهشی:    10
فصل دوم    11
1-1-2-تاریخچه سبک های فرزندپروری:    12
2-1-2 سبک های فرزندپروری:    12
2-1-3- ابعاد سبکهای فرزندپروری:    13
2-1-4-دیدگاه های نظری در باره سبک های فرزند پروری    14
2-1-4-1--شیوه مستبدانه:    15
2-1-4-2-شیوه آسان گیر(سهل انگارانه)    17
-3-1-4-2- سبک های رفتاری قاطع و اطمینان بخش    18
2-1-6- الگوی شفر:    26
2-1-7-الگوی وینترباتوم    27
2-1-7-1-بعد استقلال‌آموزی:    27
2-1-7-2-بعد تسلط‌آموزی:    28
2-1-7-3-بعدمراقبت‌آموزی:    28
2-1-8- نظریه اریکسون:    28
2-9- عوامل تاثیرگذار بر شیوه‌های فرزندپروری:    29
2-1-9-1--شخصیت، انتظارات و اعتقادات والدین:    30
2-1-9-2-خصوصیات فرزندان (خصوصیات شخصیتی و توانایی‌های شناختی):    30
2-1-9-3-زمینه اجتماعی(رابطه زناشویی وتجارب شغلی والدین)    30
2-1-10-وضعیت اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و تاثیر آن بر سبک‌های فرزندپروری در والدین:    33
2-1-11- بافت فرهنگی خانواده و شیوه‌های فرزند‌پروری:    35
2-1-12 انتظارات والدین نوجوان    37
2-1-13 والدین و خانواده و تاثیر آن در رفتار کودک    38
2-1-14-شکل‌های موثر کنترل والدین :    39
2-1-15-شکل‌های غیرموثر والدین:    41
2-2تعریف سلامت:    41
2-2-1سلامت روان:    42
2-2-2-ابعاد سلامت:    43
2-2-2-1-سلامت جسمی:    43
1-2-2-2-سلامت روانی    44
2-2-3-سلامت معنوی:    44
2-2-2-4-سلامت اجتماعی:    44
2-2-2-5-سلامت هوشی:    45
2-2-2-6-سلامت محیطی:    45
2-2-2-7-سلامت روانی    46
2-2-3-سلامت روانی چیست؟    46
2-2-4 مفهوم سلامت روانی و نظریه‌های مربوط به آن    49
4-4-ت) مفهوم سلامت روانی در نظریه‌های هستی‌گرایی    58
5-4 ث) مفهوم سلامت روانی در نظریات گشتالت    58
4-5-ج) مفهوم سلامت روانی در نظریات ارگانیسمی    59
6-4-چ)مفهوم سلامت روان در نظریه‌های شناختی    60
2-2-5-افراد سالم از نظر روانی    62
2-2-6-اهمیت سلامت روانی:    63
6-1-الف: عوامل زیستی:    65
6-2-ب: عوامل عاطفی و روانی:    65
6-3-ج: عوامل اجتماعی:    65
2-3-پیشرفت تحصیلی    67
2-3-1-عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان    69
2-3-1-1-عوامل فردی موثر بر پیشرفت تحصیلی    70
الف1-1-)هوش    71
ب 1-2- جنس    71
-ج 1-3-سلامت جسمی دانش آموزان    72
د-1-4- آمادگی و آموخته های قبلی    72
2-3-1-2-ویژگیهای ورودی عاطفی و انگیزش یادگیری    73
2-3-1-3-خصوصیات روانی وعاطفی دانش آموزان    75
2-3-1-4-عوامل آموزشی موثر بر پیشرفت تحصیلی    75
ب-آزمایشگاه    77
ج-کتب و مواد آموزشی    78
د-شرایط فیزیکی کلاس درس    79
2-3-1-5--عوامل انسانی- آموزشگاهی موثر بر پیشرفت تحصیلی    80
الف- 1-5--) معلم    80
ب- 5-2-روش تدریس معلم    82
ج-  5-3-روش تدریس فعال    82
هـ - 5-5-مدت زمان یادگیری در مدرسه و منزل    84
و-5-6) تکلیف درسی    84
ز- 5-7)مدیر مدرسه    85
تحقیقات انجام شده در ایران    86
تحقیقات خارجی:    88
جمع‌بندی:    95
فصل سوم    97
3-1  طرح تحقیق    98
3-2 جامعه مورد مطالعه،    98
3-3 حجم نمونه و روش نمونه‌گیری    98
3-4 معرفی ابزار پژوهش:    99
3-5- روش گردآوری اطلاعات (روش اجرا)    104
3-6- روش‌های تجزیه و تحلیل داده‌ها    105
فصل چهارم    106
4-1    107
4-2 اطلاعات توصیفی    107
4-3 یافته های مربوط به سولات پژوهش    114
4-3-1 سوال اول پژوهش: آیا بین سبک فرزند پروری سهل گیر و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد؟    114
4-3-2 سوال دوم پژوهش: آیا بین سبک فرزند پروری استبدادی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد؟    115
4-3-3 سوال سوم پژوهش: آیا بین سبک فرزند پروری قاطع و اطمینان بخش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد؟    116
4-3-4  پیش بینی نمرات میانگین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از سبک های فرزند پروری:    117
4-3-5 سوال چهارم پژوهش: آیا بین سبک فرزند پروری سهل گیر و عدم سلامت عمومی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد؟    119
4-3-6 سوال پنجم پژوهش: آیا بین سبک فرزند پروری استبدادی و عدم سلامت عمومی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد؟    120
4-3-7 سوال ششم پژوهش: آیا بین سبک فرزند پروری قاطع و اطمینان بخش و عدم سلامت عمومی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد؟    121
4-3-8  پیش بینی نمرات عدم سلامت روان بر اساس سبک های فرزند پروری    122
4-3-8  پیش بینی نمرات میانگین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق سلامت عمومی:    125
فصل 5    126
نتیجه‌گیری    127
الف – بحث در مورد سوال اول تحقیق    127
ب- بحث در مورد سوال دوم تحقیق    129
ج- بحث در مورد سوال سوم تحقیق    130
محدودیت‌ها:    132
پیشنهاد‌ها    132
منابع ماخذ    134

 

 

چکیده
پایان نامه حاضر به بررسی رابطه سبک های فرزند پروری و سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی را در دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان در منطقه بوستان و گلستان استان تهران صورت گرفته است .نمونه مورد مطالع372  نفر دانش آموز همراه با پدرانشان می باشدکه بطور تصادفی انتخاب شده انددر این تحقیق برای جمع اوری دادها ازپرسشنامه سبک های فرزند پروری بامریند وپرسشنامه سلامت عمومی استفاده شده است .نتایج پژوهش به طور کلی نشان داد که دانش آموزانی که والدین آنها سبک فرزند پروری قاطع و اطمینان بخشی دارا بودند از سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی بهتری بر خوردار بودند و دانش آموزانی که والدین آنها دارای سبک فرزند پروری مستبدانه و سهل  انگارانه بودند از سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی کمتری نسبت به فرزندان  والدینی که سبک قاطع و اطمینان بخشی داشتند.
 کلید واژه ها:سبک های فرزندروری،سلامت روانی،پیشرفت تحصیلی.  
 
1-1- مقدمه
خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی و از ارکان اصلی و عمده هر جامعه به شمار می آید. محیط خانه اولین و مهمترین عاملی است که به رشد شخصیت افراد تاثیر می گذارد.کودک خصوصیاتی را از والدین به ارث می برد.اما نقش والدین در رشد کودک تنها به جنبه های ارثی محدود نیست.ایده ها و آرزوهای والدین،میزان رضایت آنها از روابط زناشویی و سبک های فرزند پروری اتخاذ شده از جانب والدین، همگی می توانند بر شکل دهی رفتار کودک و سلامت روان او نقش بسزایی داشته باشند.(رضایی،1383)
مطالعه روابط والدین و کودک یکی از بحث های مهم روانشناسی را تشکیل می دهد.روابط بین کودکان و دیگر اعضای خانواده را میتوان به عنوان نظام یا شبکه ای ازبخش هایی دانست که در ارتباط متقابل با یکدیگرند.کودک صرفا" تحت تاثیر یک جنبه از رفتار والدین یا شخصیت آنها قرار نمی گیرد،بلکه تحت تاثیر ترکیبی از عوامل مختلف است.(اسفندیاری،1374)
مک کوبی  (1984) سبکهای فرزندپروری والدین را در بروز نابهنجاریهای رفتاری فرزندان مؤثر میداند و بر نقش کیفیت رفتار والدین  بر عملکرد تحصیلی و روابط با همسالان و سازگاری در دورة نوجوانی تأکید کرده است.
2-1- بیان مسأله:
سبک های فرزند پروری  به عنوان مجموعه ای از نگرش ها نسبت به کودک در نظر گرفته می شود که منجربه ایجاد جو هیجانی می گردد که رفتارهای والدین در آن جو بروز می کند این رفتار ها در برگیرند ه ی هم رفتار های مشخص (رفتارهایی که در جهت هدف والدین است) که از طریق آن رفتارها،والدین به وظایف والدین شان عمل می کنندوهم رفتارهای غیر مرتبط با هدف والدینی مانند ‍‍ژست ها ، تغییر درتن صدا یا بیان هیجان های غیرارادی می باشند.(دارلنیگ  ،1993به نقل از اسلمی،1385(
محققان برای توصیف سبک های فرزند پروری از ابعادی استفاده کرده اند. سیموند (1939 ( این ابعاد را پذیرش- طرد و مسلط-مطیع دانسته است. بالدوین (1995)گرمی هیجانی-خصومت هیجانی و بریدگی-درگیر شدن می داند. شفر (1959 (1)عشق- خصومت و اختیار- کنترل دانسته است(اسلمی،1385)
بسیاری از محققان ویژگی عمومی رفتار والدین-کودک را درسه بند تعریف نموده اند:بوش ، ریتر( 1987): اشتنبرگ، المن ، مونتز(  1991؛ به نقل از برنت، 1992) این ابعاد عباتند از الف:گرمی : والدین با محبت به نیازها و علاقه های کودکان خود بیش از نادیده انگاشتن و محروم کردن به او پاسخ می دهند.(مک کوبی،1984به نقل از دوایری،2008)ب: نظارت و کنترل  : والدین دارای این بعد مایلند از نزدیک برکودکان خود نظارت داتشه باشند و معیارهای قاطعی داشته و از فرزندان انتظار دارند که به آنها عمل کنند(بامریند ، مارتین  1983، به نقل از دوایری ،2008)ج: بعد در گیر بودن: والدین دارای این بعد قادرند نگرش ها و رفتارکودکان خود را توصیف کرده واز لحاظ نگرشی کودک محورند(مک کوبی ومارتین،1983)باتوجه به ابعاد رفتاری ((گرمی وکنترل))بامریند سه نوع الگوی رفتاری والدین را ارائه نموده: الف: الگوی رفتاری قاطع و اطمینان بخش ، ب: الگوی رفتاری مستبد ،ج: الگوی رفتاری سهل گیر  :والدین دارای الگوی رفتاری قاطع واطمینان بخش در امر تربیت کودکان خود کنترل وگرمی زیاد؛ والدین مستبد،کنترل زیاد و گرمی کم و ‍والدین سهل گیر، کنترل کم وگرمی زیاد اعمال می نمایند.(برنت، 1992به نقل از دوایری،2008)
کودکان والدین قاطع و اطمینان بخش در مقایسه با والدین کودکان دارای والدین مستبد، متکی به خود بوده واعتماد به نفس زیادی دارند، همچنین دارای روحیه ای مستقل و احساس مسئولیت پذیری بوده و در برخورد با مشکلات عملی، تحصیلی و ذهنی انعطاف پذیر هستند.فرزندان والدین مستبد نمی توانند به تنهایی کاری انجام دهند و دارای عزت نفس پایین هستند.ذهن کنجکاو ندارند و در مشکلات تحصیلی انعطاف پذیری کمتری دارند.(کانجر و پیترسون ، 1984به نقل ازاسفندیاری،1374)
پژوهش های انجام شده،نشان می دهد که هر کدام از شیوه ها،آثار و نتایج و پیامدهای خاصی را به دنبال دارد. چن  و همکاران(2000 ) در تحقیقی به بررسی تأثیر گرمی و کنترل و سهل گیری بر سازگاری رشد اجتماعی و پیشرفت تحصیلی در میان دانش آموزان چینی پرداخته اند و به این نتیجه رسیده اند که سبک های فرزند پروری تأثیرات متفاوتی به دنبال دارد. گرمی والدین بطور معنا داری پیشرفت تحصیلی را پیش بینی می کند.پارک   و باور (2000)  در پژوهش هایی که در طی دو سال انجام داداند به این نتیجه رسیدند که درگیری  و پذیرش والدین با  پیشرفت تحصیلی بالای دانش آموزان رابطه مثبتی دارند.(دوایری،2008)
سازمان بهداشت جهانی (2004)سلامت را به عنوان ((حالتی از بهزیستی کامل جسمی،ذهنی،اجتمای و نه صرفأ غیاب بیماری)) تعریف می کند این سازمان سلامت روانی را به عنوان ((حالتی از بهزیستی که در آن فرد توانایی های خود را می شناسد و می تواند با فشارهای روانی بهنجار زندگی کنار آید، می تواند به نحو مؤثری کار کند و قادر است برای اجتماع مفید باشد)) تعریف می کند(کیز ،2003)
درهمین راستا کیز با این اعتقاد که پ‍‍‍‍‍ژوهشگران تا به حال برداشتی جامع دربارة سلامت روانی ارائه ندادند.بر اساس این مدل سلامت روانی کامل زمانی به وجود می‌آید که علاوه برعدم ابتلای بیماری روانی اخیر ، فرد از سطوح بالای بهزیستی ششصی یعنی بهزیستی هیجانی و روانشناختی و اجتماعی برخوردار باشد.موضوع سلامت روانی دانش آموزان یک مسأله حیاتی است که امروزه چالش های اساسی را برانگیخته است(کادسیون  و اسنایدر ،2004).در سالهای اخیر گزارشات بسیاری در بارة افسردگی،سوء مصرف مواد و افت تحصیلی در میان دانش آموزان و دانشجویان جهان دیده میشود(ادلین، 2000) . شیوع بیماریهای روانی در بین دانشجویان یکی از 5 موضوع مهمی است که دانش آموزان در کشورهای مختلف با آن روبرو هست .(اسلمی،1385).
پیشرفت تحصیلی دانش آموزان یکی از شاخص های مهم در ارزیابی آموزش و پرورش است به تمام کوششها و کنش های این نظام در واقع جامه عمل می پوشاند.سیف(1365)پیشرفت تحصیلی را مقدار یادگیری آموزشگاهی فردمی داند به صورتی که توسط آزمونهای مختلف درسی سنجیده می شود .منصور و همکاران(1374) این اصطلاح را به معنای موفقیت می داند و برای تعیین پیشرفت تحصیلی به کار می رود. از تست های حساب و دیکته و غیره نتیجه می شود.پیشرفت تحصیلی و عوامل مؤثر بر آن سالهاست  که مورد توجه متخصصان آموزش و پرورش قرار گرفته است.میزان پیشرفت تحصیلی شاخص موفقیت در فعالیتهای علمی و آموزشگاهی است.در این راستا نظریه پردازان روانشناسی تربیتی بدنبال انجام پژوهشهای متعددی برای بررسی همه جانبه پیشرفت تحصیلی می باشند.تحقیقات تجربی بر عوامل درون فردی و محیطی که پیشرفت تحصیلی را پیش بینی می کنند،تمرکز یافته اند شد،پژوهش حاضر در صدد است رابطه بین سبک های فرزند پروری والدین و سلامت روانی دانش آموزان را با پیشرفت تحصیلی آنان بررسی نماید.
3-1-ضرورت و اهمیت پژوهش
یکی از عوامل مؤثر در رفتار فرد، خانواده است.محیط خانه اولین و با دوام ترین عاملی است که در رشد شخصیت افراد تاثیر می گذارد.کودک خصوصیاتی را از خانواده به ارث می برد، اما نقش والدین در چگونگی رشد روانی کودکان نقش بسزائی دارد و شیوه تربیتی آنها در شکل دهی به رفتار کودک نقش مهمی را ایفا می نماید.تحقیقات انجام گرفته در ایران در زمینه خانواده اندک می باشد. تحقیق به سبک های فرزند پروری و تاثیرآن به سلامت روانی دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنها می پردازد. تحقیقاتی که به سلامت روانی دانش آموزان پرداخته باشد نسبت به تحقیقاتی در مورد سلامت روانی پرداخته اند خیلی کم می باشد(باقرپور،1384).
 تحقیقات انجام شده از سال 1352 تا 1381 تنها11.59درصد از تحقیقات انجام شده در مورد سلامت روانی به سلامت روانی مدارس مربوط می شود و با توجه به اینکه جمعیت دانش آموزان هر جامعه قشر فعال آن جامعه را تشکیل می دهد و جامعه پویا و فعال نیازمند افراد سالم می باشد، پس اهمیت این تحقیق را بیش از پیش مشخص می کند.از لحاظ کاربردی افراد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می پردازد. پیشرفت تحصیلی یکی از اساسی ترین موضوعات در نظام آموزشی است و هدف اصلی در این نظام تربیت یادگیرندگانی است که فعال و پویا به تحصیل بپردازند که یکی از مهم ترین عامل در ایجاد این پویایی و شادابی در امر آموزش، داشتن روانی سالم دانش آموزان می باشد و عامل مهم در ایجاد سلامت روانی، خانواده می باشد.تحقیق در این زمینه می تواند اطلاعات بیشتری در باره شیوه های فرزندپروری و پیامدهای آن را در سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی فراهم نماید.   
4-1-اهداف پژوهش:
هدف کلی:
هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه سبک های فرزند پروری با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در پایه اول دبیرستان می باشد.
اهداف جزیی:
1-بررسی رابطه سبک های فرزند پروری قاطع و اطمینان بخش با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان.
2-بررسی رابطه سبک های فرزند پروری مستبد با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزا
3-بررسی رابطه سبک های فرزند پروری سهل انگارانه با سلامت روان و پیشرفت در دانش آموزان
5-1-سؤال های پژوهش:
1-آیا بین سبک فرزند پروری قاطع و اطمینان بخش و سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
2-آیا بین سبک فرزند پروری مستبدانه و سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
2-آیا بین سبک فرزند پروری سهل انگارانه و سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
6-1-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها:
شیوه های فرزند پروری:نوع روابطی که والدین در موقعیتهای مختلف به منظور تربیت و پرورش فرزند خویش پیش می گیرند(بامریند،1991).
تعریف عملیاتی:در این تحقیق منظور از شیوه های فرزند پروری الگوهای اقتدارگر،مستبد،سهل گیر،که به وسیله پرسشنامه فرزند پروری بامریند)1991) تعیین می گردد که شامل شیوه های زیر می باشد:
الف:الگو رفتاری مستبد:شیوه ای که شامل قانون ثابت و سخت و بی توجه به فردیت و استقلال کودک است.والدین مستبد به فرمانبرداری بی چون وچرای کودک ارزش می دهند.
ب:الگو رفتاری قاطع و اطمینان بخش:شیوه ای است که شامل اعمال کنترل و انتظار رفتار عاقلانه و فرمانبردار از طرف والدین نسبت به کودک می باشد .والدین به کودک استقلال داده و در انجام امور تشویق نموده و دلایل قاطعانه در مورد علت تقاضاهای خود را به کودک ارائه می نمایند.
ج:الگو رفتاری سهل گیر: شیوه ای است که به کنترل و محدودیت  اندک  از طرف والدین نسبت به کودک همراه است.والدین سهل گیر بندرت از کودکان خود انتظار دارند تا مسئولیتی را در خانه به عهده داشته باشند.
سلامت روانی:سلامت روانی یعنی سطح سازش یافتگی فرد و فقدان نشانه های آسیب شناختی روانی(کازدین، ،1993به نقل ازاسفندیاری).
تعریف عملیاتی:در این پژوهش منظور از سلامت روان آن چیزی است که به وسیله پرسشنامه سلامت روانی سنجیده می شود.
پیشرفت تحصیلی:پیشرفت تحصیلی محصول نهایی فرآیند یادگیری فعال است که با کمک آموزش و فعالیت های تربیتی انجام می گیرد(برلاینر، 1374،به نقل ازاسلمی،1385).
تعریف عملیاتی: پیشرفت تحصیلی در این پژوهش میانگین نمرات کارنامه تحصیلی دانش آموزان در امتحانات نیمسال  اول سال تحصیلی 89-88می باشد.
متغیرهای  پژوهشی:
متغیر پیش بین :سبک های فرزند پروری شامل قاطع و اطمینان بخش و مستبد و سهل انگارانه .
متغیر ملاک: سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی.            


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

اختصاصی از یارا فایل تحقیق مکتب تربیتی امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق مکتب تربیتی امام خمینی (ره)


تحقیق مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:48

فهرست مطالب:

مقدمه   ۰
«انسان»   ۴
«فطرت»   ۱۱
کلیاتی درباره دیدگاه های سیاسی و اجتماعی امام (ره):   ۱۴
«آزادی»   ۱۷
۱- آزادی انسان در رابطه با خود:   ۱۹
۲- آزادی در رابطه با دیگران:   ۲۰
۳- آزادی در رابطه با طبیعت:   ۲۲
۴- آزادی در رابطه با خدا:   ۲۲
رابطه معرفتی:   ۲۳
«اهداف تعالیم و تربیت»   ۲۵
ویژگی های هدف غایی:   ۲۶
هدف غایی:   ۲۷
اهداف واسطی:   ۲۸
اهداف شناختی:   ۲۸
اهداف عملی:   ۳۰
«اصول تعلیم و تربیت»   ۳۳
۱- اصل برابری انساناه در نسبت با هدف غایی تعلیم و تربیت :   ۳۳
۲- اصالت هدف:   ۳۴
۳- تقدم تزکیه بر تعلیم :   ۳۶
«روشهای تعلیم و تربیت»   ۴۱
روش انعطاف :   ۴۲
روش محبت و امید :   ۴۳
روش نفی عادات ذهنی و عملی:   ۴۴
روش تحول محتوی :   ۴۴
منابع و مآخذ :   ۴۸

 

 

مقدمه
هر یک از مکاتب تربیتی بر نگرشی خاص از هستی و انسان مبتنی هستند و وجوه امتیاز هر یک از این مکاتب را باید در تفاوت نگرش آنها به هستی و انسان جستجو کرد. با رجوع به اندیشه هایی که با عنوان مکتب تربیتی در روزگاری شهرت داشته اند، اهمیت و جایگاه دیدگاه های هستی شناختی و انسان شناختی نمایان می شود. در سایه آگاهی از دیدگاه مبنایی این مکاتب، درمی یابیم که داوری ادیان الهی به ویژه اسلام درباره انسان منشأ وجود تفاوت هایی در مکتب های تربیتی دینی نسبت به دیگر مکاتب بشری است. دانشمندان مسلمان، اعم از فیلسوفان و عارفان و متکلمان و اخلاقیون، در مواضع گوناگونی آرای خویش درباره هستی و انسان را ابزار داشته اند و همواره به سبب ایمان به اسلام کوشیده اند که در نظریات خود از تعارض با آموزه های قرآنی و روایی بپرهیزند.
این اندیشمندان،‌ در عین پویش و کوشش عقلانی برای دستیابی به آرایی استوار. از منبع وحی و متون دینی نیز الهام گرفته اند و بی شک، تعالیم دینی در بنیان و پیکره نظام اندیشه ایشان جایگاهی اساسی داشته است.
در میان دیدگاه های عالمان مسلمان می توان آرایی کم و بیش مشابه و حتی یکسان را درباره جهان و انسان سراغ گرفت. مبدأ این شباهت و هماهنگی، تفکر دینی و تأثیر پذیری قرآنی ایشان است. البته گاه آرایی متفاوت و تصاویری به کلی ناهمسان از هستی و انسان نیز در میان این آراء دیده می شود. نکته شایان توجه این است که اگر به تصویری کلی و جامع از نظام های فکری رایج میان عالمان مسلمان نظر کنیم، درخواهیم یافت که بسیاری از امور مشابه در حقیقت تفاوتی بنیادین با یکدیگر دارند. این تفاوت تا بدان جاست که حتی توحید- یعنی سنگ بنای دین و دین باوری- نیز در نزد ایشان تفسیری واحد ندارد، اگر چه همه موحدند. توحید یک عارف با توحید یک متکلم تفاوت بسیار دارد و حتی توحید فیلسوفان نیز با هم یکی نیست. فلاسفه مشایی و حکیمان متأله، به خدا و انسان و جهان یکسان نمی نگرند. این نکته درخور توجه، ما را به یک روش در شناخت آرا و تفکرات رهنمون می سازد و آن نگاهی جامع به نظریات اندیشمندان مختلف است.
برای دستیابی به دیدگاه تربیتی یک عالم، نمی توان به بررسی سخنان صریح او در وادی تربیت بسنده کرد، زیرا بسا مواردی که معنای حقیقی آثار تربیتی تنها با شناخت بنیان های فکری او دریافتنی باشد. تلاش برای شناخت مکتب تربیتی امام خمینی (ره) نیز اگر بخواهد قرین توفیق باشد، باید از کاوش در مبانی انسان شناختی و جهان شناختی ایشان آغاز گردد. با آگاهی از این مبانی، جایگاه و اهمیت دیدگاه ها و توصیه های اخلاقی و تربیتی ایشان آشکار می شود.
پیش از ورود به بررسی دیدگاه های مبنایی امام خمینی (ره)، ذکر چند نکته لازم به نظر می‌آید.
1- در میان علمای مسلمان، فیلسوف تربیتی و مربی در اصطلاحی که امروز رایج است وجود ندارد، در نتیجه نمی توان در ترسیم مکتب تربیتی هر یک از ایشان، به پاسخ هایی صریح درباره همه مسائل مطرح در تعلیم و تربیت دست یافت. به این تربیت باید کوشید پس از شناخت مبانی فکری آنها، با بررسی نظر تربیتی خاصی که در برخی مواضع ابزار داشته‌اند، به استنباط نظریات آنها در دیگر موارد پرداخت، تا از این رهگذر به تصویری نسبتاً جامع از مکتب تربیتی اندیشمند موردنظر دست یافت. طبیعی است که این کوشش در تحقیقات مختلف، نتایجی کاملاً یکسان به بار نمی آورد.
2- دیدگاه های عالمان مسلمان درباره هستی و انسان را می توان به مکاتب کلامی، فلسفی، عرفانی و مکتب محدثین تقسیم کرد. در هر یک از این شاخه ها وجوه اشتراک فراوانی را در میان اندیشمندان می توان یافت، ولی این حقیقت مانع از آن نیست که هر اندیشمند، در عین حال دیدگاهی خاص خود داشته باشد و یا اینکه در مواردی نظر او مشابه اندیشمندان حوزه ای دیگر باشد؛ مثلاً یک فیلسوف از جهاتی همچون عارفان بیندیشد و یا متکلمی از مرزهای فلسفه عبور کند.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)


دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:52

فهرست مطالب:

مقدمه   ۰
«انسان»   ۴
«فطرت»   ۱۱
کلیاتی درباره دیدگاه های سیاسی و اجتماعی امام (ره):   ۱۴
«آزادی»   ۱۷
۱- آزادی انسان در رابطه با خود:   ۱۹
۲- آزادی در رابطه با دیگران:   ۲۰
۳- آزادی در رابطه با طبیعت:   ۲۲
۴- آزادی در رابطه با خدا:   ۲۲
رابطه معرفتی:   ۲۳
«اهداف تعالیم و تربیت»   ۲۵
ویژگی های هدف غایی:   ۲۶
هدف غایی:   ۲۷
اهداف واسطی:   ۲۸
اهداف شناختی:   ۲۸
اهداف عملی:   ۳۰
«اصول تعلیم و تربیت»   ۳۳
۱- اصل برابری انساناه در نسبت با هدف غایی تعلیم و تربیت :   ۳۳
۲- اصالت هدف:   ۳۴
۳- تقدم تزکیه بر تعلیم :   ۳۶
«روشهای تعلیم و تربیت»   ۴۱
روش انعطاف :   ۴۲
روش محبت و امید :   ۴۳
روش نفی عادات ذهنی و عملی:   ۴۴
روش تحول محتوی :   ۴۴
منابع و مآخذ :   ۴۸

مقدمه:

هر یک از مکاتب تربیتی بر نگرشی خاص از هستی و انسان مبتنی هستند و وجوه امتیاز هر یک از این مکاتب را باید در تفاوت نگرش آنها به هستی و انسان جستجو کرد. با رجوع به اندیشه هایی که با عنوان مکتب تربیتی در روزگاری شهرت داشته اند، اهمیت و جایگاه دیدگاه های هستی شناختی و انسان شناختی نمایان می شود. در سایه آگاهی از دیدگاه مبنایی این مکاتب، درمی یابیم که داوری ادیان الهی به ویژه اسلام درباره انسان منشأ وجود تفاوت هایی در مکتب های تربیتی دینی نسبت به دیگر مکاتب بشری است. دانشمندان مسلمان، اعم از فیلسوفان و عارفان و متکلمان و اخلاقیون، در مواضع گوناگونی آرای خویش درباره هستی و انسان را ابزار داشته اند و همواره به سبب ایمان به اسلام کوشیده اند که در نظریات خود از تعارض با آموزه های قرآنی و روایی بپرهیزند.

این اندیشمندان،‌ در عین پویش و کوشش عقلانی برای دستیابی به آرایی استوار. از منبع وحی و متون دینی نیز الهام گرفته اند و بی شک، تعالیم دینی در بنیان و پیکره نظام اندیشه ایشان جایگاهی اساسی داشته است.

در میان دیدگاه های عالمان مسلمان می توان آرایی کم و بیش مشابه و حتی یکسان را درباره جهان و انسان سراغ گرفت. مبدأ این شباهت و هماهنگی، تفکر دینی و تأثیر پذیری قرآنی ایشان است. البته گاه آرایی متفاوت و تصاویری به کلی ناهمسان از هستی و انسان نیز در میان این آراء دیده می شود. نکته شایان توجه این است که اگر به تصویری کلی و جامع از نظام های فکری رایج میان عالمان مسلمان نظر کنیم، درخواهیم یافت که بسیاری از امور مشابه در حقیقت تفاوتی بنیادین با یکدیگر دارند. این تفاوت تا بدان جاست که حتی توحید- یعنی سنگ بنای دین و دین باوری- نیز در نزد ایشان تفسیری واحد ندارد، اگر چه همه موحدند. توحید یک عارف با توحید یک متکلم تفاوت بسیار دارد و حتی توحید فیلسوفان نیز با هم یکی نیست. فلاسفه مشایی و حکیمان متأله، به خدا و انسان و جهان یکسان نمی نگرند. این نکته درخور توجه، ما را به یک روش در شناخت آرا و تفکرات رهنمون می سازد و آن نگاهی جامع به نظریات اندیشمندان مختلف است.

برای دستیابی به دیدگاه تربیتی یک عالم، نمی توان به بررسی سخنان صریح او در وادی تربیت بسنده کرد، زیرا بسا مواردی که معنای حقیقی آثار تربیتی تنها با شناخت بنیان های فکری او دریافتنی باشد. تلاش برای شناخت مکتب تربیتی امام خمینی (ره) نیز اگر بخواهد قرین توفیق باشد، باید از کاوش در مبانی انسان شناختی و جهان شناختی ایشان آغاز گردد. با آگاهی از این مبانی، جایگاه و اهمیت دیدگاه ها و توصیه های اخلاقی و تربیتی ایشان آشکار می شود.

پیش از ورود به بررسی دیدگاه های مبنایی امام خمینی (ره)، ذکر چند نکته لازم به نظر می‌آید.

۱- در میان علمای مسلمان، فیلسوف تربیتی و مربی در اصطلاحی که امروز رایج است وجود ندارد، در نتیجه نمی توان در ترسیم مکتب تربیتی هر یک از ایشان، به پاسخ هایی صریح درباره همه مسائل مطرح در تعلیم و تربیت دست یافت. به این تربیت باید کوشید پس از شناخت مبانی فکری آنها، با بررسی نظر تربیتی خاصی که در برخی مواضع ابزار داشته‌اند، به استنباط نظریات آنها در دیگر موارد پرداخت، تا از این رهگذر به تصویری نسبتاً جامع از مکتب تربیتی اندیشمند موردنظر دست یافت. طبیعی است که این کوشش در تحقیقات مختلف، نتایجی کاملاً یکسان به بار نمی آورد.

۲- دیدگاه های عالمان مسلمان درباره هستی و انسان را می توان به مکاتب کلامی، فلسفی، عرفانی و مکتب محدثین تقسیم کرد. در هر یک از این شاخه ها وجوه اشتراک فراوانی را در میان اندیشمندان می توان یافت، ولی این حقیقت مانع از آن نیست که هر اندیشمند، در عین حال دیدگاهی خاص خود داشته باشد و یا اینکه در مواردی نظر او مشابه اندیشمندان حوزه ای دیگر باشد؛ مثلاً یک فیلسوف از جهاتی همچون عارفان بیندیشد و یا متکلمی از مرزهای فلسفه عبور کند.

۳- با توجه به مطالب گذشته، محصور داشتن مکتب فردی امام خمینی (ره) در یکی از شاخه‌های فلسفی، عرفانی و یا فقهی دشوار است و اساساً شاید ویژگی مهم ایشان جمع سازوار و هوشمندانه ای است که میان عناصری از فقه، فلسفه و عرفان پدید آورنده اند. عناصر اندیشه ایشان را می توان مورد بررسی تاریخی قرار داد و مبدأ و منشأ هر یک را شناسایی نمود، لکن نوشته حاضر در پی تحقیق تاریخی درباره این آرا و نظریات نیست؛ ولی در یک قضاوت کلی می توان دیدگاه های انسان شناختی و هستی شناختی ایشان را عرفانی قلمداد نمود. دستیابی به این منظور عرفانی برای ایشان با گذر از معبر فلسفه و به ویژه حکمت متعالیه صورت گرفته است و تجلی این نظر گاه در سطح اندیشه اجتماعی، پیوندی عمیق با فقه یافته است، به گونه ای که نمی توان از تأثیر و تأثر فقه و عرفان امام (ره) بر یکدیگر چشم پوشید.

نکته اخیر در چگونگی شکل گیری دیدگاه های تربیتی ایشان بسیار با اهمیت است، زیرا آرا تربیتی حضرت اما (ره) همچنان که از مبانی انسان شناختی و هستی شناختی جدایی ناپذیر است، از دیدگاه های حکومتی ایشان نیز غیرقابل تفکیک است و نظرهای حکومتی ایشان در نظریه ولایت فقیه- که دیدگاهی فقهی است- عرضه شده است.

۴- تعلیم و تربیت، به عنوان یک شاخه پژوهشی دانشگاهی مستقل، در پیشینه فرهنگی مسلمین جایگاهی ندارد؛ اگرچه فیلسوفان، عارفان و اخلاقیون به بخش های مهمی از مباحث فلسفه تعلیم و تربیت پرداخته اند. برای آنکه بتوان دیدگاه های یک اندیشمند را در قالب مسائل و مباحث امروزین فلسفه تعلیم و تربیت درآورد، بحث های تطبیقی بسیار مفید است. ولی در تحقیق حاضر- جز در مواردی که مقایسه آرا ما را در فهم جایگاه و اهمیت یک نظر یاری می رساند- از مباحث تطبیقی خودداری خواهد شد.


«انسان»

انسان از دیدگاه امام خمینی (ره) و بسیاری دیگر از اندیشمندان مسلمان، دارای ویژگی های زیر است:

۱-   انسان موجودی وابسته و فقیر در برابر حقیقتی متعالی و بی پایان یعنی خداست؛

۲-   موجودی آگاه است؛

۳-   موجودی مختار است؛

۴-   موجودی کمال جوست و کمال جویی او نامحدود است[۱]؛

۵-   تربیت پذیر است و انبیا برای تربیت او فرستاده شده اند؛

۶-   بدون دستگیری وحی، در رسیدن به کمالات خویش توفیقی نخواهد داشت[۲]؛

۷- موجودی مسئول است.

در میان اوصاف فوق، وصف نخست، یعنی فقر وجودی صفت ویژه انسان نیست[۳]؛ زیرا همه هستی مخلوق، فقیر و وابسته به خداست[۴] و انسان به عنوان جزئی از هستی مخلوق، وجودی فقیر و وابسته دارد، تنها تفاوت این است که انسان می تواند بر فقر خویش آگاهی یابد[۵]. این آگاهی، او را به تکاپویی از سر بصیرت به سوی کمال مطلق می کشاند؛ یعنی او را تکویناً به حقیقت مطلق هستی متوجه است، با توجهی آگاهانه به سوی کمال مطلق سوق می دهد. این رتبه از آگاهی، یعنی شناخت فقر خویشتن و اگاهانه به سوی حق شتافتن، نقطه اوج ویژگی دوم انسان است.

ویژگی سوم یعنی مختار بودن انسان تعیین کننده جهت حرکت اوست. جه حرکت انسان وابسته به شناختی است که او از خود دارد. اگر او به فقر همه جانبه خویش در برابر خدا معترف باشد، جهت حرکت او به سمتی است و اگر از فقر خویش غافل باشد جهت دیگری را برای حرکت خود برمی گزیند. طبیعی است اگر موجودی که خود را قیر می یابد به مبدأ غنا توجه کند. به عبارت دیگر اگر انسان در ویژگی اول و دوم خویش به رتبه «فقر آگهی» رسید، دارا بودن قوه اختیار باعث حرکت کمالی شتابدار او می شود؛ یعنی ویژگی چهارم او (کمال جویی نامحدود) را در بالاترین و بهترین شکل ممکن تحقق می بخشد. لکن اگر قوه آگاهی انسان، او را به استشعار نسبت به فقر خویش رهنمون نشود، آنگاه فقر وجودی و تکوینی انسان، او را در حد دیگر موجودات، طالب کمال خواهد کرد و به سوی آن هدایت خواهد نمود، با این تفاوت که در این فرض، اختیار او در دام «اشتباه کمال» گرفتار خواهد آمد، یعنی اموری را برمی گزیند که کمال حقیقی نیستند و تلاش او راه دستیابی به آنها فرجامی ناخوشایند خواهد داشت. این کمال غرحقیقی را کمال موهوم می خوانیم[۶].

انسان همواره در معرض خطر گزینش کمال موهوم است. این خطر با خصیصه تربیت پذیری که در نهاد انسان نهاده شده است، قابل پیشگیری است. تربیت پذیری انسان می تواند وسیله‌ای باشد تا از خطا برهد. این ویژگی آنگاه برای انسان مفید واقع می شود که مربی او از منبع علم مطلق بهره مند باشد و با اتکا به چنین علمی از اشتباه در مصداق کمال منزه باشد. مجموعه ویژگی های انسان همچون آگاهی، فقر آگهی، اختیار و نیازمندی به دین، از او موجودی مسئول می سازد، زیرا اگر انسان در توجه خویش به کمال از آگاهی و اختیار خویش بهره نگیرد و موجودی مسئول نباشد. گویی در کیفیت خلقت او امری غیرحکیمانه رخ می دهد و ویژگی های آگاهی، اختیار و تربیت پذیری او عبث و بیهوده خواهد بود.

با این توضیحات، به خوبی درمی یابیم که چگونه ویژگی های انسان مرتبط با هم و معنابخش به یکدیگرند. برای آنکه ارزش و جایگاه اینگونه آرای انسان شناختی بیشتر آشکار شود، بحثی مختصر درباره «نامتناهی بودن کمال جویی انسان» و «فقر آگهی» او می‌آوریم.

یکی از ویژگی های انسان جدید، یعنی انسان پس از عصر روشنگری در اروپا، حصارشکن بودن اوست. انسان جدید همواره خواسته است خود را از همه باورهایی که او را مقید می کنند برهاند و به این وسیله، راه را بر تحقق هویتی بی حد و مرز از خویشتن بگشاید. پس همواره کوشیده است تا اراده خویش را گسترده سازد. این دیدگاه در ارزش های انسان امروز تجلی یافته است، چنانکه انسان غربی بر توجه داشتن خویش به آینده می بالد و آینده گرایی و تجدد طلبی را ویژگی ارزشمند خود قلمداد می کند و در مقابل، انسان شرقی را گذشته نگر و سنت گرا می خواند.

خصلت نوگرایی چون در انسان غربی نهادینه شد، پیامد شگرفی را با خود به همراه داشت و آن پیشرفت پرشتاب و گیج کننده ای است که هر روز بر ابعاد ان افزوده می شود و به گونه ای هوش ربا، حدود پیشرفت و توسعه را فراختر و بیکرانه تر جلوه می دهد، و این البته گسترش مرز مادی انسان است.

انسان غربی با داشتن چنین تجربه ای، به تخطئئه تفکر دینی می پردازد و دین را عامل تقید و بازماندن از پیشرفت می شمارد و توفیق در پیشرفت مادی خویش را مرهون روگردانی از دین می داند. بازگردانی دین نسبت به انسان، به دو صورت بیان شده است:

۱- باور دینی به معنای پذیرش وجود اراده‌ ای مافوق است، که همواره اراده انسان را تحدید و تهدید می کند. وجود اراده ای حاکم بر اراده انسان، اتکای او بر خویشتن را متزلزل می‌نماید و زمینه عدم اطمینان به خود و آینده را فراهم می آورد. در نتیجه، انسان دین باور همواره چشم به راه تصرف قوای فوق طبیعی در طبیعت و حیات است و از برنامه ریزی و آینده نگری دوری می کند.

۲- دین باوری و دینداری، به معنای پذیرش الگویی از پیش تعیین شده برای سلوک فردی و اجتماعی انسان است و این مانع از نوگرایی و افق شکنی انسان است. این خصوصیت اگرچه ظاهراً در ادیان دارای شریعت، راسختر و گسترده تر است، ولی محدود به ان نیست، زیرا دیگر ادیان نیز کمال انسان را پیشاپیش تعریف می کنند و مجال نواندیشیی در ترسیم اهداف زندگی را از او می گیرند.

این دو تقدیر از بازدارندگی دین باوری، هر دو پاسخی محکم و کافی در اندیشه امام خمینی و اساساً در تفکر اصیل اسلامی دارد.

اشکال نخست را با دو مقدمه می توان پاسخ گفت:

۱- بی شک انسان بدون خدا ادعای احاطه علمی و عملی بر عناصر و عواملی طبیعی را نمی تواند داشته باشد، زیرا تجربه بهترین گواه مخدوش بودن این ادعاست. چه بسیار از برآوردهای علمی و پیش بینی های آزمایشگاهی، که به دلیل عدم احاطه بر همه عوامل مؤثر در طبیعت به خطا می رود؛ و چه بسیار اقدامات عملی انسان، که علیرغم ابتنا بر یافته های علمی ناکام می ماند. این همه، ناشی از ناتوانی بشر در شناخت همه جانبه طبیعت است. همه بزرگان علم و دانش معترفند که معلومات بشر در برابر مجهولات او ناچیز است و اساساً گشوده شدن باب هر دانشی، به معنای رویارویی انسان با مجهولات تازه و پرشمار دیگری است.

۲- اکنون اگر هدف انسان تصرف در طبیعت باشد، بی شک ناکامی های او در شناخت و تصرف در طبیعت و آگاهی روافزون او از کم عمق بودن دانش و توانایی اش، بر عدم اطمینان و اتکای او بر خویشتن دامن می زند و آینده را در نزد او تیره و مبهم جلوه می دهد. موفقیت در عمل، برای او به گونه ای معنا شده است که رسیدن به آن امری قطعی و بدون تخلف نیست، لذا همواره در انتظار ناکامی به سر می برد. نهایت اینکه می کوشد با در نظر آوردن آثار و فواید موفقیت (در اصطلاح خودش)، شادابی و امید را برای خود تأمین کند.

اما در اندیشه اسلامی، موفقیت چنان تعریف می شود که راه را بر یأس و تیره انگاشتن آینده می بندد و زمینه اطمینان خاطر و اتکا به نفس را فراهم می آورد. موفقیت از دیدگاه اسلام تنها در زندگی روزمره تأثیر نمی کند، بلکه دامنه آثار این نظر تا تعریف مفاهیمی همچون سعادت گسترده می شود و در دست یافتنی بودن زندگی توأم با سعادت، عمیقاً مؤثر واقع می شود...


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)


دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:52

فهرست مطالب:

مقدمه   ۰
«انسان»   ۴
«فطرت»   ۱۱
کلیاتی درباره دیدگاه های سیاسی و اجتماعی امام (ره):   ۱۴
«آزادی»   ۱۷
۱- آزادی انسان در رابطه با خود:   ۱۹
۲- آزادی در رابطه با دیگران:   ۲۰
۳- آزادی در رابطه با طبیعت:   ۲۲
۴- آزادی در رابطه با خدا:   ۲۲
رابطه معرفتی:   ۲۳
«اهداف تعالیم و تربیت»   ۲۵
ویژگی های هدف غایی:   ۲۶
هدف غایی:   ۲۷
اهداف واسطی:   ۲۸
اهداف شناختی:   ۲۸
اهداف عملی:   ۳۰
«اصول تعلیم و تربیت»   ۳۳
۱- اصل برابری انساناه در نسبت با هدف غایی تعلیم و تربیت :   ۳۳
۲- اصالت هدف:   ۳۴
۳- تقدم تزکیه بر تعلیم :   ۳۶
«روشهای تعلیم و تربیت»   ۴۱
روش انعطاف :   ۴۲
روش محبت و امید :   ۴۳
روش نفی عادات ذهنی و عملی:   ۴۴
روش تحول محتوی :   ۴۴
منابع و مآخذ :   ۴۸

مقدمه:

هر یک از مکاتب تربیتی بر نگرشی خاص از هستی و انسان مبتنی هستند و وجوه امتیاز هر یک از این مکاتب را باید در تفاوت نگرش آنها به هستی و انسان جستجو کرد. با رجوع به اندیشه هایی که با عنوان مکتب تربیتی در روزگاری شهرت داشته اند، اهمیت و جایگاه دیدگاه های هستی شناختی و انسان شناختی نمایان می شود. در سایه آگاهی از دیدگاه مبنایی این مکاتب، درمی یابیم که داوری ادیان الهی به ویژه اسلام درباره انسان منشأ وجود تفاوت هایی در مکتب های تربیتی دینی نسبت به دیگر مکاتب بشری است. دانشمندان مسلمان، اعم از فیلسوفان و عارفان و متکلمان و اخلاقیون، در مواضع گوناگونی آرای خویش درباره هستی و انسان را ابزار داشته اند و همواره به سبب ایمان به اسلام کوشیده اند که در نظریات خود از تعارض با آموزه های قرآنی و روایی بپرهیزند.

این اندیشمندان،‌ در عین پویش و کوشش عقلانی برای دستیابی به آرایی استوار. از منبع وحی و متون دینی نیز الهام گرفته اند و بی شک، تعالیم دینی در بنیان و پیکره نظام اندیشه ایشان جایگاهی اساسی داشته است.

در میان دیدگاه های عالمان مسلمان می توان آرایی کم و بیش مشابه و حتی یکسان را درباره جهان و انسان سراغ گرفت. مبدأ این شباهت و هماهنگی، تفکر دینی و تأثیر پذیری قرآنی ایشان است. البته گاه آرایی متفاوت و تصاویری به کلی ناهمسان از هستی و انسان نیز در میان این آراء دیده می شود. نکته شایان توجه این است که اگر به تصویری کلی و جامع از نظام های فکری رایج میان عالمان مسلمان نظر کنیم، درخواهیم یافت که بسیاری از امور مشابه در حقیقت تفاوتی بنیادین با یکدیگر دارند. این تفاوت تا بدان جاست که حتی توحید- یعنی سنگ بنای دین و دین باوری- نیز در نزد ایشان تفسیری واحد ندارد، اگر چه همه موحدند. توحید یک عارف با توحید یک متکلم تفاوت بسیار دارد و حتی توحید فیلسوفان نیز با هم یکی نیست. فلاسفه مشایی و حکیمان متأله، به خدا و انسان و جهان یکسان نمی نگرند. این نکته درخور توجه، ما را به یک روش در شناخت آرا و تفکرات رهنمون می سازد و آن نگاهی جامع به نظریات اندیشمندان مختلف است.

برای دستیابی به دیدگاه تربیتی یک عالم، نمی توان به بررسی سخنان صریح او در وادی تربیت بسنده کرد، زیرا بسا مواردی که معنای حقیقی آثار تربیتی تنها با شناخت بنیان های فکری او دریافتنی باشد. تلاش برای شناخت مکتب تربیتی امام خمینی (ره) نیز اگر بخواهد قرین توفیق باشد، باید از کاوش در مبانی انسان شناختی و جهان شناختی ایشان آغاز گردد. با آگاهی از این مبانی، جایگاه و اهمیت دیدگاه ها و توصیه های اخلاقی و تربیتی ایشان آشکار می شود.

پیش از ورود به بررسی دیدگاه های مبنایی امام خمینی (ره)، ذکر چند نکته لازم به نظر می‌آید.

۱- در میان علمای مسلمان، فیلسوف تربیتی و مربی در اصطلاحی که امروز رایج است وجود ندارد، در نتیجه نمی توان در ترسیم مکتب تربیتی هر یک از ایشان، به پاسخ هایی صریح درباره همه مسائل مطرح در تعلیم و تربیت دست یافت. به این تربیت باید کوشید پس از شناخت مبانی فکری آنها، با بررسی نظر تربیتی خاصی که در برخی مواضع ابزار داشته‌اند، به استنباط نظریات آنها در دیگر موارد پرداخت، تا از این رهگذر به تصویری نسبتاً جامع از مکتب تربیتی اندیشمند موردنظر دست یافت. طبیعی است که این کوشش در تحقیقات مختلف، نتایجی کاملاً یکسان به بار نمی آورد.

۲- دیدگاه های عالمان مسلمان درباره هستی و انسان را می توان به مکاتب کلامی، فلسفی، عرفانی و مکتب محدثین تقسیم کرد. در هر یک از این شاخه ها وجوه اشتراک فراوانی را در میان اندیشمندان می توان یافت، ولی این حقیقت مانع از آن نیست که هر اندیشمند، در عین حال دیدگاهی خاص خود داشته باشد و یا اینکه در مواردی نظر او مشابه اندیشمندان حوزه ای دیگر باشد؛ مثلاً یک فیلسوف از جهاتی همچون عارفان بیندیشد و یا متکلمی از مرزهای فلسفه عبور کند.

۳- با توجه به مطالب گذشته، محصور داشتن مکتب فردی امام خمینی (ره) در یکی از شاخه‌های فلسفی، عرفانی و یا فقهی دشوار است و اساساً شاید ویژگی مهم ایشان جمع سازوار و هوشمندانه ای است که میان عناصری از فقه، فلسفه و عرفان پدید آورنده اند. عناصر اندیشه ایشان را می توان مورد بررسی تاریخی قرار داد و مبدأ و منشأ هر یک را شناسایی نمود، لکن نوشته حاضر در پی تحقیق تاریخی درباره این آرا و نظریات نیست؛ ولی در یک قضاوت کلی می توان دیدگاه های انسان شناختی و هستی شناختی ایشان را عرفانی قلمداد نمود. دستیابی به این منظور عرفانی برای ایشان با گذر از معبر فلسفه و به ویژه حکمت متعالیه صورت گرفته است و تجلی این نظر گاه در سطح اندیشه اجتماعی، پیوندی عمیق با فقه یافته است، به گونه ای که نمی توان از تأثیر و تأثر فقه و عرفان امام (ره) بر یکدیگر چشم پوشید.

نکته اخیر در چگونگی شکل گیری دیدگاه های تربیتی ایشان بسیار با اهمیت است، زیرا آرا تربیتی حضرت اما (ره) همچنان که از مبانی انسان شناختی و هستی شناختی جدایی ناپذیر است، از دیدگاه های حکومتی ایشان نیز غیرقابل تفکیک است و نظرهای حکومتی ایشان در نظریه ولایت فقیه- که دیدگاهی فقهی است- عرضه شده است.

۴- تعلیم و تربیت، به عنوان یک شاخه پژوهشی دانشگاهی مستقل، در پیشینه فرهنگی مسلمین جایگاهی ندارد؛ اگرچه فیلسوفان، عارفان و اخلاقیون به بخش های مهمی از مباحث فلسفه تعلیم و تربیت پرداخته اند. برای آنکه بتوان دیدگاه های یک اندیشمند را در قالب مسائل و مباحث امروزین فلسفه تعلیم و تربیت درآورد، بحث های تطبیقی بسیار مفید است. ولی در تحقیق حاضر- جز در مواردی که مقایسه آرا ما را در فهم جایگاه و اهمیت یک نظر یاری می رساند- از مباحث تطبیقی خودداری خواهد شد.


«انسان»

انسان از دیدگاه امام خمینی (ره) و بسیاری دیگر از اندیشمندان مسلمان، دارای ویژگی های زیر است:

۱-   انسان موجودی وابسته و فقیر در برابر حقیقتی متعالی و بی پایان یعنی خداست؛

۲-   موجودی آگاه است؛

۳-   موجودی مختار است؛

۴-   موجودی کمال جوست و کمال جویی او نامحدود است[۱]؛

۵-   تربیت پذیر است و انبیا برای تربیت او فرستاده شده اند؛

۶-   بدون دستگیری وحی، در رسیدن به کمالات خویش توفیقی نخواهد داشت[۲]؛

۷- موجودی مسئول است.

در میان اوصاف فوق، وصف نخست، یعنی فقر وجودی صفت ویژه انسان نیست[۳]؛ زیرا همه هستی مخلوق، فقیر و وابسته به خداست[۴] و انسان به عنوان جزئی از هستی مخلوق، وجودی فقیر و وابسته دارد، تنها تفاوت این است که انسان می تواند بر فقر خویش آگاهی یابد[۵]. این آگاهی، او را به تکاپویی از سر بصیرت به سوی کمال مطلق می کشاند؛ یعنی او را تکویناً به حقیقت مطلق هستی متوجه است، با توجهی آگاهانه به سوی کمال مطلق سوق می دهد. این رتبه از آگاهی، یعنی شناخت فقر خویشتن و اگاهانه به سوی حق شتافتن، نقطه اوج ویژگی دوم انسان است.

ویژگی سوم یعنی مختار بودن انسان تعیین کننده جهت حرکت اوست. جه حرکت انسان وابسته به شناختی است که او از خود دارد. اگر او به فقر همه جانبه خویش در برابر خدا معترف باشد، جهت حرکت او به سمتی است و اگر از فقر خویش غافل باشد جهت دیگری را برای حرکت خود برمی گزیند. طبیعی است اگر موجودی که خود را قیر می یابد به مبدأ غنا توجه کند. به عبارت دیگر اگر انسان در ویژگی اول و دوم خویش به رتبه «فقر آگهی» رسید، دارا بودن قوه اختیار باعث حرکت کمالی شتابدار او می شود؛ یعنی ویژگی چهارم او (کمال جویی نامحدود) را در بالاترین و بهترین شکل ممکن تحقق می بخشد. لکن اگر قوه آگاهی انسان، او را به استشعار نسبت به فقر خویش رهنمون نشود، آنگاه فقر وجودی و تکوینی انسان، او را در حد دیگر موجودات، طالب کمال خواهد کرد و به سوی آن هدایت خواهد نمود، با این تفاوت که در این فرض، اختیار او در دام «اشتباه کمال» گرفتار خواهد آمد، یعنی اموری را برمی گزیند که کمال حقیقی نیستند و تلاش او راه دستیابی به آنها فرجامی ناخوشایند خواهد داشت. این کمال غرحقیقی را کمال موهوم می خوانیم[۶].

انسان همواره در معرض خطر گزینش کمال موهوم است. این خطر با خصیصه تربیت پذیری که در نهاد انسان نهاده شده است، قابل پیشگیری است. تربیت پذیری انسان می تواند وسیله‌ای باشد تا از خطا برهد. این ویژگی آنگاه برای انسان مفید واقع می شود که مربی او از منبع علم مطلق بهره مند باشد و با اتکا به چنین علمی از اشتباه در مصداق کمال منزه باشد. مجموعه ویژگی های انسان همچون آگاهی، فقر آگهی، اختیار و نیازمندی به دین، از او موجودی مسئول می سازد، زیرا اگر انسان در توجه خویش به کمال از آگاهی و اختیار خویش بهره نگیرد و موجودی مسئول نباشد. گویی در کیفیت خلقت او امری غیرحکیمانه رخ می دهد و ویژگی های آگاهی، اختیار و تربیت پذیری او عبث و بیهوده خواهد بود.

با این توضیحات، به خوبی درمی یابیم که چگونه ویژگی های انسان مرتبط با هم و معنابخش به یکدیگرند. برای آنکه ارزش و جایگاه اینگونه آرای انسان شناختی بیشتر آشکار شود، بحثی مختصر درباره «نامتناهی بودن کمال جویی انسان» و «فقر آگهی» او می‌آوریم.

یکی از ویژگی های انسان جدید، یعنی انسان پس از عصر روشنگری در اروپا، حصارشکن بودن اوست. انسان جدید همواره خواسته است خود را از همه باورهایی که او را مقید می کنند برهاند و به این وسیله، راه را بر تحقق هویتی بی حد و مرز از خویشتن بگشاید. پس همواره کوشیده است تا اراده خویش را گسترده سازد. این دیدگاه در ارزش های انسان امروز تجلی یافته است، چنانکه انسان غربی بر توجه داشتن خویش به آینده می بالد و آینده گرایی و تجدد طلبی را ویژگی ارزشمند خود قلمداد می کند و در مقابل، انسان شرقی را گذشته نگر و سنت گرا می خواند.

خصلت نوگرایی چون در انسان غربی نهادینه شد، پیامد شگرفی را با خود به همراه داشت و آن پیشرفت پرشتاب و گیج کننده ای است که هر روز بر ابعاد ان افزوده می شود و به گونه ای هوش ربا، حدود پیشرفت و توسعه را فراختر و بیکرانه تر جلوه می دهد، و این البته گسترش مرز مادی انسان است.

انسان غربی با داشتن چنین تجربه ای، به تخطئئه تفکر دینی می پردازد و دین را عامل تقید و بازماندن از پیشرفت می شمارد و توفیق در پیشرفت مادی خویش را مرهون روگردانی از دین می داند. بازگردانی دین نسبت به انسان، به دو صورت بیان شده است:

۱- باور دینی به معنای پذیرش وجود اراده‌ ای مافوق است، که همواره اراده انسان را تحدید و تهدید می کند. وجود اراده ای حاکم بر اراده انسان، اتکای او بر خویشتن را متزلزل می‌نماید و زمینه عدم اطمینان به خود و آینده را فراهم می آورد. در نتیجه، انسان دین باور همواره چشم به راه تصرف قوای فوق طبیعی در طبیعت و حیات است و از برنامه ریزی و آینده نگری دوری می کند.

۲- دین باوری و دینداری، به معنای پذیرش الگویی از پیش تعیین شده برای سلوک فردی و اجتماعی انسان است و این مانع از نوگرایی و افق شکنی انسان است. این خصوصیت اگرچه ظاهراً در ادیان دارای شریعت، راسختر و گسترده تر است، ولی محدود به ان نیست، زیرا دیگر ادیان نیز کمال انسان را پیشاپیش تعریف می کنند و مجال نواندیشیی در ترسیم اهداف زندگی را از او می گیرند.

این دو تقدیر از بازدارندگی دین باوری، هر دو پاسخی محکم و کافی در اندیشه امام خمینی و اساساً در تفکر اصیل اسلامی دارد.

اشکال نخست را با دو مقدمه می توان پاسخ گفت:

۱- بی شک انسان بدون خدا ادعای احاطه علمی و عملی بر عناصر و عواملی طبیعی را نمی تواند داشته باشد، زیرا تجربه بهترین گواه مخدوش بودن این ادعاست. چه بسیار از برآوردهای علمی و پیش بینی های آزمایشگاهی، که به دلیل عدم احاطه بر همه عوامل مؤثر در طبیعت به خطا می رود؛ و چه بسیار اقدامات عملی انسان، که علیرغم ابتنا بر یافته های علمی ناکام می ماند. این همه، ناشی از ناتوانی بشر در شناخت همه جانبه طبیعت است. همه بزرگان علم و دانش معترفند که معلومات بشر در برابر مجهولات او ناچیز است و اساساً گشوده شدن باب هر دانشی، به معنای رویارویی انسان با مجهولات تازه و پرشمار دیگری است.

۲- اکنون اگر هدف انسان تصرف در طبیعت باشد، بی شک ناکامی های او در شناخت و تصرف در طبیعت و آگاهی روافزون او از کم عمق بودن دانش و توانایی اش، بر عدم اطمینان و اتکای او بر خویشتن دامن می زند و آینده را در نزد او تیره و مبهم جلوه می دهد. موفقیت در عمل، برای او به گونه ای معنا شده است که رسیدن به آن امری قطعی و بدون تخلف نیست، لذا همواره در انتظار ناکامی به سر می برد. نهایت اینکه می کوشد با در نظر آوردن آثار و فواید موفقیت (در اصطلاح خودش)، شادابی و امید را برای خود تأمین کند.

اما در اندیشه اسلامی، موفقیت چنان تعریف می شود که راه را بر یأس و تیره انگاشتن آینده می بندد و زمینه اطمینان خاطر و اتکا به نفس را فراهم می آورد. موفقیت از دیدگاه اسلام تنها در زندگی روزمره تأثیر نمی کند، بلکه دامنه آثار این نظر تا تعریف مفاهیمی همچون سعادت گسترده می شود و در دست یافتنی بودن زندگی توأم با سعادت، عمیقاً مؤثر واقع می شود...


دانلود با لینک مستقیم