روش تحقیق بررسی مشکلات دختران نابینا 85 ص فایل بصورت word میباشد
مقدمه :
از بدو پیدایش بشر افرادی بوده اند که به واسطه بیماری ، تصادف و توارث از قدرت بینایی محروم شده اما به دلیل برخورداری از سایر قابلیتها مورد توجه قرار گرفته اند آثار به دست آمده از مصر قدیم نمایانگر این حقیقت است که معلولان بینایی ، مورد پذیرش جامعه بوده اند .
اما درباره آموزش منظم معلولان بینایی و همراه سازی آنان با جامعه تا قرن هجدهم اطلاعی در دست نیست بتدریج با انسجام فعالیت های پراکنده به آموزش معلولان بینایی توجه شد و در این راه کشورهایی مانند فرانسه ، امریکا ، انگلستان و ژاپن . . . پیشگام بودند . (نامنی 1381 )
کودک نابینای مادر زاد cinggital و نابینای مطلق تجربه از جهان اطراف خود را به وسیله کنش های سایر حواس ، چیزی که کودک بینابه ندرت از آنها استفاده می کند . به دست می آورد کودک نابینا دانش خود را از جهان مادی و واقعی به طرقی که الزاماً با طرق کودکان بینا تفاوت دارند بنیان می گذارد .
عنوان
صفحه
فصل اول
مقدمه
بیان مسئله
انگیزه تحقیق
اهداف تحقیق
اهمیت موضوع مورد بررسی
فصل دوم
تاریخچه توجه نابینایان
گذری بر تاریخچه آموزش و پرورش در ایران و جهان
تاریخچه خط بریل در جهان و ایران
تعریف و طبقه بندی نابینایی
عوامل مؤثر بر نابینایی
تعلیم و تربیت کودکان نابینا
آشنایی با آموزش نابینایان و روشهای مورد استفاده
شورای جهانی رفاه نابینایان
آمار نابینایان در جهان و ایران
سئوالات تحقیق
تعریف نظری و عملیاتی متغیرها
فصل سوم
روش تحقیق
جامعه آماری
فرد مورد مشاهده
حجم نمونه
ابزار تحقیق
شرح مؤسسه
فصل چهارم
جداول توزیع فراوانی
فصل پنجم
نتایج تحقیق
پیشنهادات
محدودیت های تحقیق
نمونه پرسشنامه
منابع
1
2
4
5
6
7
11
15
18
22
26
29
32
35
36
37
41
41
41
41
42
43
55
57
58
59
مقدمه:
متأسفانه در کشورهای جهان سوم که سلطه سالها استعمار و استثمار آنان را از قافله پیشرفت تمدن عقب نگاهداشته درصد نابینایان بعلت فقدان بهداشت عمومی، سوء تغذیه، عدم رعایت مسائل ایمنی در کار، بی اطلاعی از مسائل بهداشتی چشم و غیره. بسیار بالا و نگران کننده است. این در جائیست که نقد علمی و مالی دولتها اجازه ایجاد سازمانهای رفاهی و انجام تحقیقات علمی در زمینه رفاه نابینایان را نمی دهد درواقع کشورهای جهان سوم با کمترین امکانات توانبخشی تعداد قابل ملاحظه ای نابینایی محروم از شغل، خانواده وامکانات آموزشی دارد که وضع آنها وخیم تر می شود.
بیان مسئله
نابینایی فاجعه نیست بلکه پدیده ای است بس کهن که قدمت آن را نمیتوان با پیدایش بشر همزاد وهمزمان دانست. با این عارضه و اتفاق باید به درستی روبرو شد. با قبول واقعیت آن را از طریق صحیح، سعی در برطرف کردن مشکلات آن تلاش کرد. با وجودی که نابینایی از نظرگذراندن زندگی صحیح وسالم فرد در موارد خاصی کمتر از بسیاری از معلولیتهای دیگر محدودیت ایجاد می کند مردم و جامعه نسبت به آن حساسیت بیشتری دارند و گاه نسبت به این گروه ترحم نابجایی از دیگران سر می زند. شاید به دلیل این است که اولاً نابینایی قابل دیدن است و نقصی ظاهری است در حالی که مثلاً ناشنوایی و معلولیتی به ظاهر پنهان است وشخص ناشنوا از نظر ظاهر، فردی سالم جلوه می کند دوم اینکه هر کسی قادر است د رتاریکی یا با بستن چشم خود دنیای نابینایی را حس کند در حالی که کسی قادر نیست گوش خود را ببندد و دنیای سخت شنوایی را لمس نماید. دلیل دیگر شادیوجود وسایل کمکی مخصوص نابینایان باشد مانند عصای سفید، عینک سیاه، یا سگ راهنما که همگی نقص این گروه را بزرگتر جلوه گر می سازند و بهتر در معرض دید دیگران قرار میدهند و دنیای آنان را یادآور می گردند.( پاکزاد 76، 292)
کودکان نابینا بعنوان عقب افتاده یا معلول و یا غالباً استثنایی می نامند. اینگونه کودکان برای اینکه امکان نیل به هدفهای آموزشی را داشته باشند به راهنمایی ویژه، کمکهای فنی، تربیت های خاص در مدارس و برنامه هایی که برای آنها تهیه شده است نیاز دارند.
پیروزی بر مشکلات و کامیابی در این امر مستلزم پشتیبانی مؤثر جامعه از برنامه آموزش و پرورش استثنایی است نخستین وظیفه جامعه در این زمینه بدون شک آن است که برای یک جامعه آموزش استثنایی، امکانات و تسهیلاتی فراهم کند.
برای آنهکه آموزش ا ستثنایی مشاکت موثر مردم را برانگیزد باید آنان به ضرورت و ارزش این آموزش پی ببرند و به فایده و اثر آن اطمینان حاصل کنند. درواقع آموزش استثنایی که هدفش آماده ساختن کودکان برای زندگی اجتماعی است باید در محیط مساعد و مناسبی گسترش یابد و این آموزش هنگامی می تواند قرین کامیابی گردد که جامعه اهمیت پذیرفتن معلولان خود به قدر کافی واقف باشند و در رفتار نسبت بدانان رشد خود را نشان بدهد از اینرو باید از همه وسایل ارتباط جمعی مانند مطبوعات، رادیو و تلویزیون کنفرانس ها و غیره بر آموزش و روش ساختن طرز فکر جامعه استفاده کرد.
درصدد تقریباً چشمگیر نابینایان در کشورهای مختلف دنیا و احساس نیاز به تأمین رفاه معنوی و مادی آنان و لزوم انجام اقداماتی بمنظور هرچه بیشتر کاستن از عوارض اجتماعی و فردی نابینایان تا حدی که بتوان شخص نابینا را به صورت عضوی فعال، اجتماعی و متکی به خو و غیر متروی بار آورد. سازمانهای دولتی، خصوصی، محققین، کارشناسان، دست اندرکاران را بر آن داشته است تا توجه به وضع نابینایان را بعنوان لزوم عینی اجتماعی بپذیرد و درصدد یافتن راه حل های علمی معقول و مناسب برآیند به همین علت در بسیاری از کشور های دنیا تحقیقات دامنه داری در این زمینه انجام گرفته و سرمایه گذاریهای وسیعی برای بهبود وضع نابینایان و آموزش آنان بریا مواجهه با وضع جدید و گماردن آنان در مشاغل مناسب بعمل آمده است.
با توجه به ارقام چشمگیر تعداد نابینایان در کشور مسائل مربوط به آنها کمتر مورد توجه جدی قرار گرفته است و تحقیقات محدودی دراین زمینه انجام شده است در حالی که آرزوی کودک نابینا و بطورکلی معلول و جود نداشته باشد آرزوی کاذب است زیرا برغم پیشرفتهای مداوم و جدی در زمینه علوم بویژه چشم پزشکی باز هر ساله تعدادقابل ملاحظه ای کودک نابینا پا به عرصه حیات می گذارند و یا به علت فقر غذایی و بهداشتی و نبود امکانات اولیه زندگی همه ساله تعداد زیادی از کودکان بینایی خود را از دست می دهند و این در حالی است از ابتدائی ترین امکانات توانبخشی و آموزشی و حرفه ای، اجتماعی محرومند.
انگیزه تحقیق:
با توجه به اینکه محقق خود نیمه بینا بوده است و در زمینه آموزشی با مشکلات و مسائل عدیده ای برخورد کرده است همیشه به دنبال فرصتی برای پژوهش در این زمینه بود ه است.
امید آن است این تحقیق باعث آگاهی بیشتر خوانندگان از مسائل و مشکلات آموزشی این قشر شود و باعث حل مشکل آنان گردد.
اهداف تحقیق
1- بررسی مسائل و مشکلاتی که کودکان و نوجوانان نابینا را از جذب آموزش کافی و حصول تطابق اجتماعی لازم باز می دارند.
2- شناسایی مشکلات و مسائلی که دانش آموزان در این مدارس و خانه و اجتماع با آنها مواجه هستند که مانع رشد و شکوفایی شخصیت آنها می گردد.
3- یافتن راه حلهایی که میزان اینگونه مسائل و مشکلات را تقلیل دهد و در اجتماعی تر ساختن کودکان و نوجوانان نابینا مؤثر باشد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:53
تقدیرنامه
چکیده تحقیق
فصل اول:
مقدمه
بیان مسئله
فرضیه تحقیق
هدف تحقیق
فایده و اهمیت تحقیق
ضرورت اجرای تحقیق
عوارض مشکل مورد تحقیق
تعریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق
فصل دوم:
تاریخ تعلیم و تربیت کرولالها و نابینایان و نابینایان در جهان و ایران
روشهای آموزش و پرورش دانشآموزان ناشنوا و نابینا
تشریح و فیزیولوژی دستگاه شنوایی
نظریههای مختلف در رشد زبان و چشم
تئوری مربوط به فرزند پروری
پیشینه تحقیق
فصل سوم:
جامعه تحقیق
نمونه تحقیق
روش نمونهبرداری
ابزار تحقیق
اعتبار یا پایایی تست
روایی
قصل چهارم
محاسبات آماری
جدول توزیع فراوانی سئوالات(21-1)
فصل پنجم:
خلاصه یک تا چهار
پیشنهادات و محدودیتهای تحقیق
منابع تحقیق
پرسشنامه
چکیده تحقیق:
بعضی از افراد درانتخاب شغل تسلیم حوادث میشوند و برخی بدون نقشه و فکر تحت تأثیر اعضای فامیل، شغلی راانتخاب میکنند که با خصوصیات فردی آنها منطبق نیست برخی از مردم نیز تحت تأثیر ارزشهای اجتماعی بدون درنظر گرفتن خصوصیات روانی و طرح نقشه خاص شغل خود را انتخاب میکنند.
بطور کلی هدف از این پژوهش مقایسه و برسی رغبتها و گرایشات شغلی بین دانشآموزان دبیرستانی عادی و ناشنوا میباشد. اهمیت این پژوهش از آن جهت است که با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی و گرایشات مختلف افراد بتوان ملاکهایی را که برای هر فرد در هر کشور و با هر فرهنگی مهم میباشد تعیین نمود.
فرض صفر در این تحقیق این است که تفاوتی بین رغبتهای شغلی دانشآموزان عادی و ناشنوا وجودندارد جامعه تحقیق در این پژوهش شامل دانشآموزان دختر عادی ناشنوا دبیرستانی میباشد و نمونه تحقیق شامل ۵۰ نفر عادی و ۵ نفر ناشنوا میباشد.
روش نمونهبرداری به صورت نمونهبرداری کومهای یا دردسترس است که بدلیل راحتی و در دسترس بودن دانشآموزان از این روش استفاده میگردد.
ابزار تحقیق در این پژوهش پرسشنامه ارزش شغلی سوپر میباشد پس از اجرای آزمون از آزمودنیها برای مقایسه و بررسی دو گروه عادی و ناشنوا از محاسبات آماری و آزمون در مجذور خی استفاده میگردد فرص صفر در این آزمون بیان میکندکه یک متغیر از متغیر دیگری تأثیر نمیپذیرد و یا تفاوتی با آن ندارد پس از اجرای آزمون بر تکتک پرسشهای این پرسشنامه نتیجه بدین شرح بدست میآید:
دانشآموزان عادی و ناشنوا در موارد زیر با هم متفاوتند:
۱- ضرورت داشتن ابتکار و خلاقیت برای حل مشکلات شغلی
۲- امکان پیشرفت در شغل
۳- پرداختن به شغلی که به قدرت هنری نیاز دارد.
۴- دائمی بودن شغل
۵- پرداختن به شغلی که به توانایی ذهنی نیاز دارد.
در سایر موارد ملاکهای پرسشنامه دانشآموزان عادی و ناشنوا یکسان بوده و هیچ تفاوتی مشاهده نگردید.
یکی از عوامل مهم تحول و نوسازی جامعه آموزش و پرورش میباشد بسیاری از صاحب نظران امور تربیتی با این سؤال مواجه هستند که چگونه میتوان روندهای فرسوده آموزشی را تغییر داده نطام آموزش و پرورش را بهبود بخشید. نظام تربیتی در تغییر رفتار و هدایت نسل جوان همواره با آینده سروکار دارد بطوریکه هر چه دورانهای آینده در نظر برنامه نویسان و مربیان آموزش و پرورش روشنتر باشد فعلایتهای تربیتی و با کیفیت بهتر انجام گرفته و نتیجه مطلوبتری بدست میدهد به همین جهت در جهان کنونی هیچ کشوری نیست که در زمینه آموزش و پرورش به مطالعه نیازمندیها و ارزشهای انسانی در آینده نپردازد وکورکورانه یا بر اساس نیازها و ارزشهای رایج زمان به تنظیم برنامههای آموزشی دست بزند.
بطورکلی روشهای جدید تعلیم و تربیت مطالعه واقعیتها را در اطراف موضوعانی که برای شاگردان جالب است سازمان میدهد هدف این روشها تربیت به مهمترین وجه ممکن است این نوع تربیت تنها متضمن آنچه که تدریس میشود نیست بلکه شامل چگونگی توجه به علاقه و جلب علاقه دانشآموزان به درس خواندن نیز میباشد. مقصود این نیست که مهمترین و با استعدادترین شاگردان از آموزش استفاده کنند بلکه برنامه باید با توجه به آمادگیهای فردفرد شاگردان تنظیم گردد تا همه بتوانند و از آن بهره بگیرند. برنامه آموش باید بنجوی تنظیم گردد که در عین حال که شاگردان را از آموزش برخورد در نماید علاقه به یادگیری را نیز در آنان تقویت کند.
بسیاری از مربیان تعلیم و تربیت استدلال میکنند که اگر دانشآموزان براساس علاقه خود آموزش ببینند و رشته تحصیلی را با توجه به علاقه خود انتخاب کنند موفقیت بیشتری کسب میکنند و به این ترتیب از اتلاف وقت و نیروی آنان جلوگیری خواهد شد. به این منظور شناسایی علائق دانشآموزان امری ضروری است شناخت علائق یکی از جنبههای مهم برای درک موقعیتهای یادگیری شاگردان است و یکی از موقعیتهای یادگیری پیشرفت تحصیلی است.
دانش مربوط به علائق شاگرد برای مربی اهمیت زیاد دارد چون از طرفی شاگرد را بهتر میشناسد و سطح دانش او را براساس این شناسایی بالاتر میبرد واز طرف دیگر او را با رشتههای تحصیلی مشاغل و حرفههای مختلف آشنا میکند به این ترتیب مربی هم به جنبه فردی – احساسی و هم جنبه تحصیلی – حرفهای شاگرد توجه میکند از سوی دیگر رشد سریع تکنولوژی و پیشرفتهای علمی و فنی قرون اخیر. تحولات ژرفی را در زمینههای اجتماعی و اقتصادی پدید آورده است. در مملکت ما نیز این تحولات و تغییرات در تمام شئون زندگی اثر گذاشته و امکانات تازهای را سبب گشته است.
روی همین اصل افراد به انتخاب بجا و سنجیده شغل آیندهشان براساس علائق و استعدادهای خود توجه بیشتری مبذول میدارند تا علاوه بر تأمین آیندهای بهتر و بهرهمندی هر چه بیشتر از امکانات یاد شده بتوانند اوقات کار خود را به صورتی مطبوع و دلپذیر درآورند.
در عصر تکنولوژی و صنعت آموزش و پرورش باتربیت نیروی کارآمد میتواند پیروزیهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را نصیب ملت نماید.
رشد سریع تکنولوژی آموزش و پرورش را نیازمند گسترش کمی و کیفی مینماید و برنامههای قالبی و محدود دیگر قادر به همگامی با سرعت مضاعف تکنولوژی نخواهد بود. در زندگی و تمدن مبتنی بر کشاورزی و دامداری سرنوشت شغلی هر فرد معلوم بود و معمولاً شغل پدر را فرزندان به ارث میبرند در چنین شرایطی نه سنجش علافه مطرح بود و نه در نظرگرفتن استعداد و نه راهنمایی شغلی، ولی در عصر حاضرمسأله به این سادگی نیست فرصتهای شغلی فراوان و گوناگون و وجود حالت تردیدزا و سرگردانی جهت انتخاب شغل و کوشش برای بکار گماردن بهترین فرد برای هر شغل لزوم توجه به علائق و خصوصیات و استعدادهای افراد برای انتخاب یک شغل متناسب بیشتر از هر زمانی جلوهگری میکند.
2-1 : بیان مسأله:
امروزه آموزش و پرورش هر کشوری سعی در پرورش و بارآوردن افرادی دارد که بتواند با سیستم جامعه و همچنین با توجه به علاقه و رغبت خود کار مورد علاقهشان را پیدا کرده و بعنوان فرد مطلوب در جامعه فعالیت نمایند. این امر در جهان در حدود سال 1914 . م شروع شده است. از طرف دیگر آموزش و پرورش ناشنوایان حدود چهارصد سال و در ایران حدود هفتاد سال سابقه دارد. اما هنوز آموزش و پروش نتوانسته پاسخگوی بسیاری از سؤالات گروه علیالخصوص در زمینه راهنمایی شغلی و حرفهای هنوز سئوالات زیادی بدون پاسخ ماندهاند
توجه به رغبتهای کودکان از زمان تحول درآموزش و پرورش ایجاد گشته و با جایگزینی آموزش و پرورش فعال این توجهات روزبه روز بیشتر میشود.
قابل ذکر است که براساس تعریف ارائه شده در فرهنگ عمید رغبت عبارتست از: خواستن، میل داشتن، دوست داشتن، علاقه، میل، اراده و آرزو. همچنین در فرهنگ لغت وبستر رغبت عبارتست از: تحریکی احساساتی که با توجه به علاقه نسبت به چیزی توأم باشد رغبت زمانی ایجاد میشود که انسان چیزی را دوست بدارد و آن شئی را مورد توجه قرار دهد و مشاهده کند یا درباره آن چیز بیاندیشد و سرانجام از آن لذت ببرد بعبارت دیگر میتوان گفت که رغبتها همان ترجیح و دوست داشتنیهای انسان است در لحظه معینی از زمان.
با توجه به اینکه در این تحقیق انواع ناشنواها بطور جداگانه مورد بررسی قرار نگرفتهاند بنابراین بادی گفت که: ناشنوا فردی است که بنابر عللی و با درجات مختلفی از جس شنوایی خود محروم شده و هم اکنون در مدارس مخصوص ناشنوایان تحصیل میکند.
در کشور ما این مسأله یعنی توحه به رغبتهای کودکان و جایگزینی آموزشی و پرورشی فعال. هنوز در مدارس عادی کمتر بچشم میخورد و در جامعه محدود ناشنوایان نیز این امر هنوز مورد توجه قرارگرفته است. به جهت روشن نمودن یکی از این سئوالات دست به تحقیق زده میشود و طی آن یک آزمون( پرسشنامه شغلی) بین کودکان ناشنوا و افراد عادی اجرا میگردد.
در این تحقیق میخواهیم روشن کنیم که آیا:
» بین رغبتهای شغلی دانشآموزان عادی و دانشآموزان ناشنوا تفاوتی وجود دارد؟«
3-1هدف تحقیق:
هدف تحقیق اولاً: انجام کاری عملی است تا بتواند یافتهای بر یافتههای دیگر بیافزاید.
ثانیاً: میتواند کاربردی برای والدین و مربیان و دستاندرکاران نظام آموزش و پرورش این کودکان داشته باشد. تحقیق حاضر میتواند مربیان و مسئولین امر را از اهمیت و تأثیر ناشنوایی بررغبتهای شغلی این کودکان آگاه ساخته و روشهای مناسب جهت راهنمایی و ارائه راهحلهای مناسب را به دست دهد. نکته قابل توحه در تحقیق حاضر یافتن نظام آموزشی و تعلیمی مناسب بمنظور فراهم آوردن زمینههای مساعد در جهت برگزیدن شغلی منانسبشان است.
ضرورت اجرای تحقیق:
همانطوریکه قبلاً ذکر گردید راهنمایی حرفهای در جهان هم اکنون سابقه هفتاد وئ هفت ساله دارد با نگاهی به این سابقه میبینیم که در کشور ما هنور راهنمایی حرفهای نتواسنته است حتی یک دهه درخشانی داشته باشد. با توجه به اینکه هدف اصلی این تحقیق در جهت راهنمایی حرفهای دانشآموزان ناشنوا صورت گرفته بنابراین لزوم فعالیت هر چه بیشتر آموزش و پرورش و تغییر سیستم آموزشی یا تقویت آموزش موجود در اینجا ضرورت پیدا میکند.
بحث را کمی تخصصیتر کنیم. آموزش و پرورش ناشنوایان با شروع راهنمایی حرفهای در جهان، در ایران شروع شده است اگر ما آموزش و پرورش استثنایی را چنین تعریف کنیم که:
آموزش و پرورش استثناتیی بخ جنبههایی از تعلیم و تربیت گفته میشود که جنبههای استثنایی و فوقالعاده در آن رعایت شده باشد(روانشناسی استثنایی، دکتر غلامعلی افروز- صفحه 18).
با توجه به تعریف فوق ما در ادعای خود مبنی بر سابقه آموزش و پرورش ناشنوایان کمی تردید به خود راه میدهیم. در وایع مسأله توجه به رغبتهای افراد هنوز در مدادس عادی شکل نگرفته است. راهنمایی آموزشگاهی د رحدود بیستو پنج سال پیش در ایران شروع شد و به عنوان مقطعی بین مقطع ابتدایی و متوسطه مطرح گردید. با توجه به اینکه در کشورهای پیشرفته علیالخصوص کشور فرانسه این مقطع ضمن ارائه راهنمایی آموزشگاهی، راهنمایی حرفهای را نیز در مدارس انجام میداد. این کشورها پیشرفت شایانی پیدا کردند. اما در کشور ما متأسفانه این مقطع بعنوان یک الگوی ساخته شده و بدون تحول باقی مانده و تنها نامی به عنوان دورة راهنمایی برجا گذاشت. نظام آموزشی تغییر یافت و پرسشنامههای زیادی نیز در شروع این برنامه پر شدند. اما پس از گذشت چند سال این مقطع نتوانست تحولی را در آموزش بوجود آورد.
راهنمایی حرفهای که بدنبال راهنمایی آنموزشگاهی مطرح میگردد تنها بعنوان شعارهایی بیان شدند، اما هیچوقت جامة عمل نپوشید اگر ما بخواهیم کودک یا بهتر بگوئیم دانشآموز پیشرفت داشته نماید باید انگیزهها، علائق و میزان هوشبر او را در نظر بگیریم توجه به تفاوتهای فردی در واقع همین نکته را میرساند. درست است که حتی دردنیا دو نفر انسان را نمیتوان یافت که از تمامی جهات( ذهنی – عاطفی و جسمانی) شبیه باشند اما در کودکان استثنایی اوضاع فرق متفاوت است. در واقع تفاوتها در اینجا برخی کاملاً نمایان و بعضی دیگر در ژرفای زیاد بوده و نیازمند تحقیقات بیشتر میباشد.
در جامعه ما ایران ناشنوایانی که به دانشگاه راه مییابند اندک هستند و حتی بسیاری از آنها د نیمههای تحصیل، مدرسه را وداع گفته و به کارهایی روی میآورند که بتوانند درآمد مختصری داشته باشند. شاید اوضاع فعلی کشور ما این مسأله را ایجاب نماید اما با نگاهی به قبل از اوضاع فعلی میتوان فهمید که فعالیتهای ناشنوایان مربوط به اوضاع نبوده و از دیرباز چنین بوده است.
این حقیر با تجارب بسیار اندک خود در آموزش این قشر بر آن شدم که قدمی در راه شناخت هر چه بیشتر این کودکان بردارم شاید بدینوسیله شروعی بر زندگی بیفروغ آنان حاصل گردد.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:150
پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی گرایش بالینی
فهرست مطالب:
فصل اول. ۱
طرح تحقیق. ۱
پیشگفتار : ۲
مقدمه: ۴
ضرورت تحقیق : ۶
هدفهای کلی و آرمانی تحقیق : ۹
فرضیههای تحقیق : ۱۰
سوالات ویژه تحقیق : ۱۱
تعریف موضوع تحقیق : ۱۲
خلاصهای از سایر فصلها : ۱۳
فصل دوم. ۱۴
سابقة موضوع تحقیق. ۱۴
مفهوم هیجان : ۱۵
تعریف هیجان. ۱۶
نظریه های هیجان : ۱۸
نظریه جیمز – لانگه : ۱۹
انتقاد نظریه جیمز – لانگه. ۲۲
نظریة کلنون بارد. ۲۳
نظر و استون دربارة هیجان ۲۶
نظریة روانکاوی : ۲۷
نظریه فعال سازی.. ۲۸
نظریة فرایند متضاد Oppanent Processes. 30
دیدگاه ماندلر. ۳۲
نظریة باز خورد Artitude Teory. 33
شدت هیجان : ۳۶
شدت فعال سازی هیجان : ۳۷
جنبه های فیزیولوژیک احساسات و هیجانها: ۳۷
هیجان و برانگیختگی دستگاه عصبی خودمختار: ۴۳
آیا انگیزه های هیجانی اساس فیزیولوژی متفاوتی دارند؟. ۴۴
عناصر تجربه هیجانی: Autonomic nervous system.. 45
ارتباط میان مراحل فیزیولوژی هیجان. ۴۵
طبقه بندی هیجانها: ۴۶
بعد خشم. ۴۷
بعد شادی.. ۴۸
بعد اندوه یا غمگینی.. ۵۰
بعد پذیرش… ۵۱
بعد تنفر یا نفرت.. ۵۲
بعد تعجب یا شگفتی.. ۵۴
بعد ترس.. ۵۵
اختلالات ابراز هیجان: ۵۶
ارتباط بین انگیزش و هیجان: ۵۷
هیجان و ارتباط غیر کلامی: ۵۹
سابقه موضوع تحقیق: «هیجان» ۶۰
تحقیقات انجام گرفته در سالهای اخیر در جهان در رابطه با هیجان و هیجان خواهی: ۶۱
معلولین: ۶۷
معلول کیست و معلولیت چیست؟. ۶۷
علل معلولیت ها: ۶۷
انواع معلولیتها: ۶۸
معلولیت بینایی: ۶۸
تعریف نقص بینایی: ۶۹
تحقیقی در مورد تظاهرات هیجانی در یک کودک نابینا: ۷۱
معلولین حرکتی: ۷۳
فصل سوم. ۷۶
روش تحقیق. ۷۶
روش تحقیق: ۷۷
جامعةآماری: ۷۷
فصل چهارم. ۸۲
جداول آماری.. ۸۲
فصل پنجم. ۹۰
نتیجه گیری و تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق. ۹۰
فصل ششم. ۹۸
خلاصه تحقیق و پیشنهادها ۹۸
پیشنهادات: ۱۰۲
محدودیتهای تحقیق : ۱۰۵
پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده : ۱۰۵
منابع فارسی : ۱۰۶
منابع لاتین : ۱۰۸
پیوست ۱٫ ۱۰۹
پیوست (۲) ۱۱۰
پیشگفتار :
انسان از هنگام تولد در میان شبکه ای از روابط متقابل اجتماعی به سر می برد و جامعه و فرهنگ در جهت دادن به کوشش های تربیتی نقش اساسی دارند.
احساس و هیجان یکی از جالبترین و بحث انگیزترین موضوعاتی هستند که از گذشته ای بسیار دور تاکنون ذهن انسان را به خود مشغول داشته اند. بشر، از دیرباز تاکنون در کاوش یافتن شیوه هایی بوده است نا با یاری آنها به آرامش و خوشبختی دست یافته و خود را از چنگال ترس، اضطراب، غم و اندوه برهاند.
هیجان ها همیشه مورد توجه کامل انسان بوده اند. زیرا در هر تلاش و هر اقدام مهم بشری حالات هیجانی به طریقی دخالت دارند. تقریباً بزرگ از ارسطو گرفته تا اسپنوزا، ازکانت، تادیونی، ازبرگسون و تاراسل همگی در مورد ماهیت هیجان ها اندیشه اند. در مورد ریشه ها، نمودها، اثرات و جایگاه آنها در نظام طبیعی زندگی انسان تفکر کرده اند و نظریه هایی ارائه داده اند.
حکمای اسمی به اهمیت بعضی هیجان های خاص مرتبط با تجربه مذهبی افراد پی برده اند و پرورش این هیجانات را به طور غیرمستقیم و راس برنامه تربیت مذهبی قرارداده اند. نویسندگان، نقاشان و موسیقی دانان همواره سعی کرده اند برای تحریک احساسات افراد و تاثیر گذاشتن برآنان از طریق ارتباط های سمبلیک به هیجان ها متوسل شوند.
پیشرفت های نیم قرن اخیر در زمینه روانکاوی، روانشناسی بالینی و جلب روان شی نقش هیجان را در سلامت و بیماری افراد به طور دقیق مورد توجه قرار داده اند.
مقدمه:
به جرأت می توان گفت که هیجانات لذت بخش یا مثبت در زندگی انسان به طور کلی درست به همان اندازه مهم و متنوع هستند که هیجانات ناگوار یا منفی، مگر آن که برداشتی بسیار بدبینانه از زندگی داشته باشیم.
در اجتماع ها گرو وسیعی از کودکان و بزرگسالان هستند که به گونه ای خاص از جنبه های فکری، حسبی، عاطفی، هیجانات و یا ویژگیهای رفتاری با دیگر همسالان خود تفاوت دارند. این افراد به کمک ویژه ای نیاز دارند تا استعداد های نهائی خود را به شکلی مطلوب شکوفا سازند.
تشخیص نیازهای ویژه این کودکان و بزرگسالان از جانب مربیان و افراد عادی به یک رشته طرح و برنامه ریزی ویژه منتهی می شود، که از جهات مختلف کمک موثری به این گروه است.
برای معرفی نوجوانانی که خصوصیاتشان مانع می شود با بهره گیری از امکانات آموزشی معمول مداریش به صورت طبیعی رشد کنند واژه های متعددی استفاده شده است. ولی واژه ای که امروزه بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرد واژه معلول و یا (handrcapped) می باشد و البته عده زیادی از متخصصان بر این عقیده هستند که واژه معیوب impaired و ناتوان disabled است که به افرادی اطلاق می شود که دارای نقص عضو هستند لذا کاربرد واژه معلول چندان صحیح نیست.
در عین حال اگر بتوان گفت که هیجانها در سگها، گربهها و سایر موجودات زنده و نیز انسانها قابل تشخیص است باید دانست که در قشر معلول جامعه نیز عامل وجود دارد و همین احساسات هیجانی است که سبب ایجاد برخی رفتارها در آنها می شود و ما نمیتوانیم بر روی یک رده تکاملی خطی کشیده و نتیجه گیری کنیم، که از آن رده به بعد دیگر هیجانی وجود نخواهد داشت.
بدون شک تأثیر هیجانها است و نوجوان در این سن باشد هیجان و تکامل احساس و رشد عقل مواجهه است و بیشتر تابع هیجان است تا عقل سلیم.
سپس از مطالعه احساسات این قشر از افراد اجتماع که فردای جامعه را میسازند و شناخت و درک معضلاتی که از راه طغیان هیجانات آنها ایجاد میشود و امکان اینکه گاهی در افراد معلول نمود بیشتری داشته باشد، زیاد میباشد، لذا تصمیم به بررسی موردی در رابطه با این مسئله گرفتم و احساسات هیجانات را در آنها مورد بررسی قرار دادم. چرا که هیجانات نیز مانند سایر انگیزهها تابع اصل یادگیری بوده و ظهور آنها در جوامع مختلف و سنین مختلف متفاوت میباشد.
ضرورت تحقیق :
مانند تمام افراد عادی یک فرد معلول (حرکتی و حسی (نابینا)) نیز خواستار این است که باوی همچون سایر افراد رفتار شود. تعداد زیادی از افراد نابینا و معلول نمیخواهند مورد ترحم قرار بگیرید و در عین حال میخواهد دیگران آنها را درک کنند.
بیشترین نیازهای سازگاری افراد معلول (حسی و حرکتی) به سلامت عاطفی ایشان مربوط میشود و به دلیل نارساییهای حرکتی و مشکلات ارتباطی و در بیشتر موارد ظاهر ناخوشایند، آنان اغلب از اجتماع طرد میشوند یا نسبت به آنان دلسوزی بیش از اندازهای ابراز میشود، پذیرشی را که تمام افراد در جستوی آنند، غالباً از آنان دریغ میشود والدین و بستگان بیشتر این افراد آنها را طرد میکنند و از مسبوب بودن خود به آنان شرم دارند. (این موضوع امروزه چندان صحت ندارد) آنان بدون آنکه برای پذیرفته شدن جو مناسبی در اختیار داشته باشند، برای رسیدن به خود فهمی و در پی آن دستیابی به حس شایستگی و خرسندی، با مشکلات بسیاری روبرو خواهند بود. در مقابل، ناکامی شدید، که احتمالاً با ترس زیاد همراه است، در آنان امری عادی است.
کودکان که دچار آسیب دیدگی بینایی شدهاند، در مقایسه با سایرکودکان دارای نیازهای مشابهی هستند. اما درحقیقت آنان قادر نیستند به طور طبیعی ببینند، در موارد متعددی فعالیتهای آنان را در بازیها تا ؟ محدود میکند که رشد جسمی آنان در کودکی در حد قابل ملاحظهای کند میشود. چون اشتیاق فرد نابینا به حرکت و بازی به سردی میگراید، وی غالباً به برخی رفتارها که ؟ناگری خوانده میشود، رو میآورد، این رفتارها عبارتند از آن حرکتهای بدنی که تصور میشود فرد نابینا میخواهد با انجام آنها بدون جا به جا شدن در فضا نیاز خود را به حرکت عضلانی برآورد. عقب و جلو شدن، ؟ سرو … و از طرف دیگر اینکه نابینایی که در سازگاری با محیط اطراف خود موفق نبودهاند، به طور دایم دچار اوهام و خیال پردازی میشوند.
به طور کلی یک معلول گاهی چنان احساس اضطراب و ترس از ناتوانی جسمی و تأثیرهای آن برآینده شخص میکند که دچار دلواپسی و ترسهایی میشود. معمولاً حالت سه خوردگی در اکثر آنها دیده میشود و حس امنیت و اعتماد به نفس آنان مورد تهدید قرار میگیرد. گاهی احساس گناه به معلول دست میدهد و تصور میکند با بلایی که به آن دچار شده است کیفر گناهانش را میبیند. از یکی از مشکل ترین کمکهایی که میشود به این گونه افرد ؟ ناهنجاریهای روحی آنان است.
اگر افراد اجتماع از آنها انتظار داشته باشند که از چندی ؟ که باعث خوشحالی آنان میگردد و یا خبری آنها را خشمگین نسازد، زمانی افراد عادی را خشمگین نمیکند، کاملاً مشخص است که هنوز یک معلول را درک نکردهاند.
بنابراین با وجودیکه آنها در پارهای موافق نیازمند کمک هستند، اما در اصل ترجیح میدهند که مستقل باشند. آنها به توجه خود به دیگران ارج مینهند، اما مایلند که افراد به جای اشاره کردن به تفاوتهایشان از شباهتهایشان گفتگو کنند و همان طور که گفته شد با انجام چنین آزمونهایی هر چند دارای معایب و محدودیتهایی باشد، تا حدودی قادر خواهیم بود که احساسات، عواطف، انگیزهها و هیجانات را در آنها شناخته و هنگامی که این خصایص در آنها زیاد و یا کم بود، کاملاً آنها را درک کرده و به خواستههایشان احترام بگذاریم و بدانیم که همه ما انسانها به نوعی دچار نقص هستیم، منتها ؟ این افراد در ظاهر و جسم خارجی آنها وجود دارد و قابل دیدن است. لذا نباید فقط به عصای سفید و زیر بغل یک معلول توجه کرد بلکه باید آنها را دیده بدون وجود وسایل جانبی و بدون وجود هر چیزی غیر از آنها.