یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود مقاله ناتوانی یادگیری

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله ناتوانی یادگیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله ناتوانی یادگیری


دانلود مقاله ناتوانی یادگیری

 

تعداد صفحات : 90 صفحه       -      

قالب بندی :  word         

 

 

 

مقدمه:

چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علی‌رغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کرده‌اند. چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و می‌شوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعة ما از این راه متحمل می‌گردد.

ناتوانیهای یادگیری مقولة خاص دیگری است که درحیطة کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر می‌گیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسه‌های نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار می‌آورد. میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علی‌رغم رشد جسمی،‌ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه می‌رسند با مشکلاتی ویژه روبرو می‌گردند که عرصه را بر آنها تنگ می‌کند. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیش‌دبستانی به آسانی امکانپذیر است،‌براحتی نمی‌توان آن را در سنین پیش‌دبستانی تشخیص داد. کودک مبتلا به اختلال یادگیری خود نیز از این که نمی‌تواند در انجام تکالیف تحصیلی همانند دیگر همسالانش موفق باشد،‌رنج می‌برد. او نیز همانند دیگر کودکان تصویری توانا و مثبت از خود ساخته است که به دلیل این اختلال و رویارویی پی در پی با ناکامیهای اصلی، فرعی تحصیلی این تصویر خدشه‌دار می‌شود واحساس حقارت درونی جایگزین آن می‌گردد.(حاج بابایی و دهقانی، 1372)

مسئله ناتوانیهای خاص یادگیری اخیراً به طور چشمگیری توسعه پیدا کرده و توجه متخصصان و دست اندرکاران مسائل آموزش کودکان را بیش از پیش به خود جلب نموده است، درکنار کودکان ناشنوا، نابینا و عقب‌مانده ذهنی کودکانی هستند که بدون اینکه ناشنوا باشند کلمات را درک نمی‌کنند و بعضی دیگر با اینکه نابینا نیستند اما آنچه را که می‌بینند درک نمی‌کنند. و گروهی دیگر از کودکان علیرغم آنکه از نظر ذهنی عقب مانده نبوده و همانند سایر همسالان خود هستند با روشهای معمول آموزشی قادر به یادگیری مفاهیم نمی‌باشند. معلمان مدارس استثنایی بسیار با این کودکان برخورد داشته‌اند. که به علت ناتوانیهای خاص در یادگیری خواندن، صحبت‌کردن ، هجی‌کردن، نوشتن وحساب کردن و... در این مدارس آموزش می‌بینند.


 

 

   

                     
تاریخچه و تعریف و فراوانی

تاریخچه:

متأسفانه تاریخچة آموزش کودکان مبتلا به ناتوانیهای خاص یادگیری بسیار کوتاه است. تا سال 1960 مشکل این کودکان تقریباً شناخته نشده بود. در این سال تلاشهایی وسیع آغاز شد و نظریات متفاوتی عنوان گردید، دسته‌ای ناتوانیهای خاص یادگیری را معلول تنبلی کودکان خواندند، دسته‌ای دیگر وجود ضایعة مغزی را علت این عارضه تلقی کردند. گروهی معلولیت ادراکی و گروه دیگر اختلالات عصبی را علت ناتوانی یادگیری می‌شناختند. آشفتگی و سردرگمی موجود چندان هم بی‌علت نبود. اصولاً شناخت کودکان مبتلا به ناتوانی‌های خاص یادگیری، مستلزم گذشت زمان بود. گذشت زمانی که موجبات به هم رسیدن علوم متفاوتی چون پزشکی، علوم تربیتی، روان‌شناسی، توانبخشی و ... درگره‌گاه واحدی به نام اختلال یادگیری را فراهم کرد. در این میان پزشکی نخستین رشته‌ای بود که به تشخیص دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری توجه کرد. پس از آن روانشناسان به مطالعة خصوصیات این دانش آموزان پرداختند. با این وجود تا اوایل دهة 1960 کاری که در خور توجه باشد انجام نگرفته بود، به همین علت در این دهه، علمای تعلیم و تربیت نیز به جریان مذکور پیوستند و برای حل این مشکل پیشقدم گشتند.

در سال 1896 پزشکی انگلیسی به نام مورگان وضعیتی را گزارش کرد که آن راکوری لغات می‌نامید. حالتی که ناتوانی در خواندن کلمات از آن تعبیر می‌شد. چند سال پس از آن یعنی در سال 1920 این مورد جای خود را به  عنوان مفهومی در مطالعات علمی بازکرد.

در سال 1930 عصب آسیب‌شناسی به نام اُرتون[1]  رابطة میان غلبه مغز و اختلالات تکاملی زبان را مورد مطالعه قرار داد. در سال 1947 استراوس[2]  و لتی‌نین [3] کتاب «آسیب‌شناسی روانی و تربیت کودک معلول مغز» را منتشر کردند که بر پایة آن ناتوانیهای یادگیری ناشی از ضایعات مغزی قلمداد می‌شوند.

از سال 1948 به بعد تلاشهایی شکل یافته‌تر در این زمینه آغاز شد که به طور عمده مربوط به تلاش برای کشف حدود و علل متفاوت ناتوانیهای یادگیری بود. این تلاشها ادامه یافت و به پدید آمدن گروههای محلی و سازمان‌های ایالتی متفاوتی انجامید که در سال 1963 با برگزاری یک کنفرانس ملی به رهبری ساموئل کرک[4]  در شیکاگو اقدام به ایجاد و سازماندهی یک مؤسسه ملی کردند. در همین سال کرک طی سخنانی در این کنفرانس گفت: موضوع بحث ما در این جا کودکانی هستند که یا به جهت سبب‌شناسی ( برای مثال نقص کار مغز ، نقص جزئی در کار مغز یا اختلال عصبی – روانی) ، یا به سبب جلوه‌های رفتاریشان (برای مثال، اختلالهای ادراکی، فعالیت‌های حرکتی بیش از حد، نارساخوانی یادیس لکسی) نامی بر آنها نهاده شده است» کرک در اظهارات خود پیشنهاد کرد که برای پرهیز از معمای پیچیدة کار ناقص مغز،‌از اصلاح «ناتوانی یادگیری» که در برگیرندة تمام افراد مورد نظر است استفاده شود.

اولیای کودکانی که به ناتوانی یادگیری مبتلا بودند و با اصطلاحات پیشنهاد شدة قلبی موافقت نداشتند. این اصطلاح را شور و شوق پذیرفتند و مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری را تشکیل دادند. این نامگذاری مشکل به وسیلة کرک و تشکیل مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری معمولاً به عنوان شروع اداری و رسمی حرکت در جهت برخورد با ناتوانیهای یادگیری در نظر گرفته می‌شود.(حاج بابایی و دهقانی ،1372)

تعریف اختلالات یادگیری:

اصطلاح اختلالات یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانش‌آموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه می‌شوند و درعین حال در چهارچوب سنتی کودکان استثنایی نمی‌گنجند.

تعاریف ناتوانی یادگیری با تغییرات متنوعی همراه بوده است این امر ممکن است به خاطر ارزشیابی و بازنگری‌های متحد و در این قلمرو و ماهیت علمی آن باشد. رشته‌های تخصصی متعددی به طور مثال پزشکی، روانشناسی، علوم تربیتی، ‌زبان شناسی و عصب شناسی، هر کدام اصطلاحاتی را برای تبیین این اختلال دخیل کرده‌اند. برای مثال علوم تربیتی عبارت ناتوانی یادگیری خاص را به کار می برد، روانشناسی از مقولات همچون اختلالات ادراکی، رفتارهای فزون کنشی، نقص توجه و زبان شناسی از عبارات ناگویی اکتسابی، نارساخوانی و پزشکی و عصب‌شناسی از موارد ضربه مغزی،‌ نارساکنش‌وری قلیل مغز، صدمه یا آسیب‌ مغزی استفاده می‌کنند.(شریفی درآمدی ،1381)

تعریف قانون آموزش و پرورش برای کودکان دارای ناتوانی یادگیری چنین است:

«ناتوانی یادگیری بخصوص ، یعنی اختلالی در یک یا چند فرایند روانی پایه که به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط می‌شود و می‌تواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن ،‌فکر کردن، صحبت‌کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن، یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیت‌های ادراکی ،آسیب دیدگی‌های مغزی، نقص جزئی در کار مغز ، دیس‌لکسی یا نارساخوانی و آفازیای رشدی را در بر می‌گیرد.» (جرالد ومگ لافلاین، منشی طوسی،1376)

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ناتوانی یادگیری

ناتوانی یادگیری

اختصاصی از یارا فایل ناتوانی یادگیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ناتوانی یادگیری


ناتوانی یادگیری

 

فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات89

مقدمه:
چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علی‌رغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کرده‌اند. چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و می‌شوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعة ما از این راه متحمل می‌گردد.
ناتوانیهای یادگیری مقولة خاص دیگری است که درحیطة کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر می‌گیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسه‌های نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار می‌آورد. میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علی‌رغم رشد جسمی،‌ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه می‌رسند با مشکلاتی ویژه روبرو می‌گردند که عرصه را بر آنها تنگ می‌کند. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیش‌دبستانی به آسانی امکانپذیر است،‌براحتی نمی‌توان آن را در سنین پیش‌دبستانی تشخیص داد. کودک مبتلا به اختلال یادگیری خود نیز از این که نمی‌تواند در انجام تکالیف تحصیلی همانند دیگر همسالانش موفق باشد،‌رنج می‌برد. او نیز همانند دیگر کودکان تصویری توانا و مثبت از خود ساخته است که به دلیل این اختلال و رویارویی پی در پی با ناکامیهای اصلی، فرعی تحصیلی این تصویر خدشه‌دار می‌شود واحساس حقارت درونی جایگزین آن می‌گردد.(حاج بابایی و دهقانی، 1372)
مسئله ناتوانیهای خاص یادگیری اخیراً به طور چشمگیری توسعه پیدا کرده و توجه متخصصان و دست اندرکاران مسائل آموزش کودکان را بیش از پیش به خود جلب نموده است، درکنار کودکان ناشنوا، نابینا و عقب‌مانده ذهنی کودکانی هستند که بدون اینکه ناشنوا باشند کلمات را درک نمی‌کنند و بعضی دیگر با اینکه نابینا نیستند اما آنچه را که می‌بینند درک نمی‌کنند. و گروهی دیگر از کودکان علیرغم آنکه از نظر ذهنی عقب مانده نبوده و همانند سایر همسالان خود هستند با روشهای معمول آموزشی قادر به یادگیری مفاهیم نمی‌باشند. معلمان مدارس استثنایی بسیار با این کودکان برخورد داشته‌اند. که به علت ناتوانیهای خاص در یادگیری خواندن، صحبت‌کردن ، هجی‌کردن، نوشتن وحساب کردن و... در این مدارس آموزش می‌بینند.


تاریخچه و تعریف و فراوانی

تاریخچه:
متأسفانه تاریخچة آموزش کودکان مبتلا به ناتوانیهای خاص یادگیری بسیار کوتاه است. تا سال 1960 مشکل این کودکان تقریباً شناخته نشده بود. در این سال تلاشهایی وسیع آغاز شد و نظریات متفاوتی عنوان گردید، دسته‌ای ناتوانیهای خاص یادگیری را معلول تنبلی کودکان خواندند، دسته‌ای دیگر وجود ضایعة مغزی را علت این عارضه تلقی کردند. گروهی معلولیت ادراکی و گروه دیگر اختلالات عصبی را علت ناتوانی یادگیری می‌شناختند. آشفتگی و سردرگمی موجود چندان هم بی‌علت نبود. اصولاً شناخت کودکان مبتلا به ناتوانی‌های خاص یادگیری، مستلزم گذشت زمان بود. گذشت زمانی که موجبات به هم رسیدن علوم متفاوتی چون پزشکی، علوم تربیتی، روان‌شناسی، توانبخشی و ... درگره‌گاه واحدی به نام اختلال یادگیری را فراهم کرد. در این میان پزشکی نخستین رشته‌ای بود که به تشخیص دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری توجه کرد. پس از آن روانشناسان به مطالعة خصوصیات این دانش آموزان پرداختند. با این وجود تا اوایل دهة 1960 کاری که در خور توجه باشد انجام نگرفته بود، به همین علت در این دهه، علمای تعلیم و تربیت نیز به جریان مذکور پیوستند و برای حل این مشکل پیشقدم گشتند.
در سال 1896 پزشکی انگلیسی به نام مورگان وضعیتی را گزارش کرد که آن راکوری لغات می‌نامید. حالتی که ناتوانی در خواندن کلمات از آن تعبیر می‌شد. چند سال پس از آن یعنی در سال 1920 این مورد جای خود را به عنوان مفهومی در مطالعات علمی بازکرد.
در سال 1930 عصب آسیب‌شناسی به نام اُرتون رابطة میان غلبه مغز و اختلالات تکاملی زبان را مورد مطالعه قرار داد. در سال 1947 استراوس و لتی‌نین کتاب «آسیب‌شناسی روانی و تربیت کودک معلول مغز» را منتشر کردند که بر پایة آن ناتوانیهای یادگیری ناشی از ضایعات مغزی قلمداد می‌شوند.
از سال 1948 به بعد تلاشهایی شکل یافته‌تر در این زمینه آغاز شد که به طور عمده مربوط به تلاش برای کشف حدود و علل متفاوت ناتوانیهای یادگیری بود. این تلاشها ادامه یافت و به پدید آمدن گروههای محلی و سازمان‌های ایالتی متفاوتی انجامید که در سال 1963 با برگزاری یک کنفرانس ملی به رهبری ساموئل کرک در شیکاگو اقدام به ایجاد و سازماندهی یک مؤسسه ملی کردند. در همین سال کرک طی سخنانی در این کنفرانس گفت: موضوع بحث ما در این جا کودکانی هستند که یا به جهت سبب‌شناسی ( برای مثال نقص کار مغز ، نقص جزئی در کار مغز یا اختلال عصبی – روانی) ، یا به سبب جلوه‌های رفتاریشان (برای مثال، اختلالهای ادراکی، فعالیت‌های حرکتی بیش از حد، نارساخوانی یادیس لکسی) نامی بر آنها نهاده شده است» کرک در اظهارات خود پیشنهاد کرد که برای پرهیز از معمای پیچیدة کار ناقص مغز،‌از اصلاح «ناتوانی یادگیری» که در برگیرندة تمام افراد مورد نظر است استفاده شود.
اولیای کودکانی که به ناتوانی یادگیری مبتلا بودند و با اصطلاحات پیشنهاد شدة قلبی موافقت نداشتند. این اصطلاح را شور و شوق پذیرفتند و مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری را تشکیل دادند. این نامگذاری مشکل به وسیلة کرک و تشکیل مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری معمولاً به عنوان شروع اداری و رسمی حرکت در جهت برخورد با ناتوانیهای یادگیری در نظر گرفته می‌شود.(حاج بابایی و دهقانی ،1372)
تعریف اختلالات یادگیری:
اصطلاح اختلالات یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانش‌آموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه می‌شوند و درعین حال در چهارچوب سنتی کودکان استثنایی نمی‌گنجند.
تعاریف ناتوانی یادگیری با تغییرات متنوعی همراه بوده است این امر ممکن است به خاطر ارزشیابی و بازنگری‌های متحد و در این قلمرو و ماهیت علمی آن باشد. رشته‌های تخصصی متعددی به طور مثال پزشکی، روانشناسی، علوم تربیتی، ‌زبان شناسی و عصب شناسی، هر کدام اصطلاحاتی را برای تبیین این اختلال دخیل کرده‌اند. برای مثال علوم تربیتی عبارت ناتوانی یادگیری خاص را به کار می برد، روانشناسی از مقولات همچون اختلالات ادراکی، رفتارهای فزون کنشی، نقص توجه و زبان شناسی از عبارات ناگویی اکتسابی، نارساخوانی و پزشکی و عصب‌شناسی از موارد ضربه مغزی،‌ نارساکنش‌وری قلیل مغز، صدمه یا آسیب‌ مغزی استفاده می‌کنند.(شریفی درآمدی ،1381)
تعریف قانون آموزش و پرورش برای کودکان دارای ناتوانی یادگیری چنین است:
«ناتوانی یادگیری بخصوص ، یعنی اختلالی در یک یا چند فرایند روانی پایه که به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط می‌شود و می‌تواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن ،‌فکر کردن، صحبت‌کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن، یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیت‌های ادراکی ،آسیب دیدگی‌های مغزی، نقص جزئی در کار مغز ، دیس‌لکسی یا نارساخوانی و آفازیای رشدی را در بر می‌گیرد


دانلود با لینک مستقیم


ناتوانی یادگیری

دانلود پایان نامه ناتوانی یادگیری

اختصاصی از یارا فایل دانلود پایان نامه ناتوانی یادگیری دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه ناتوانی یادگیری


دانلود پایان نامه ناتوانی یادگیری

چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علی‌رغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کرده‌اند. چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و می‌شوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعة ما از این راه متحمل می‌گردد.

ناتوانیهای یادگیری مقولة خاص دیگری است که درحیطة کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر می‌گیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسه‌های نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار می‌آورد. میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علی‌رغم رشد جسمی،‌ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه می‌رسند با مشکلاتی ویژه روبرو می‌گردند که عرصه را بر آنها تنگ می‌کند. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیش‌دبستانی به آسانی امکانپذیر است،‌براحتی نمی‌توان آن را در سنین پیش‌دبستانی تشخیص داد. کودک مبتلا به اختلال یادگیری خود نیز از این که نمی‌تواند در انجام تکالیف تحصیلی همانند دیگر همسالانش موفق باشد،‌رنج می‌برد. او نیز همانند دیگر کودکان تصویری توانا و مثبت از خود ساخته است که به دلیل این اختلال و رویارویی پی در پی با ناکامیهای اصلی، فرعی تحصیلی این تصویر خدشه‌دار می‌شود واحساس حقارت درونی جایگزین آن می‌گردد.(حاج بابایی و دهقانی، 1372)

مسئله ناتوانیهای خاص یادگیری اخیراً به طور چشمگیری توسعه پیدا کرده و توجه متخصصان و دست اندرکاران مسائل آموزش کودکان را بیش از پیش به خود جلب نموده است، درکنار کودکان ناشنوا، نابینا و عقب‌مانده ذهنی کودکانی هستند که بدون اینکه ناشنوا باشند کلمات را درک نمی‌کنند و بعضی دیگر با اینکه نابینا نیستند اما آنچه را که می‌بینند درک نمی‌کنند. و گروهی دیگر از کودکان علیرغم آنکه از نظر ذهنی عقب مانده نبوده و همانند سایر همسالان خود هستند با روشهای معمول آموزشی قادر به یادگیری مفاهیم نمی‌باشند. معلمان مدارس استثنایی بسیار با این کودکان برخورد داشته‌اند. که به علت ناتوانیهای خاص در یادگیری خواندن، صحبت‌کردن ، هجی‌کردن، نوشتن وحساب کردن و... در این مدارس آموزش می‌بینند.

ارتباط فاصله‌ای: بین اشکال و الگوها
مقدمه:
ویژگیهای کودکان مبتلا به ناتوانی در ریاضیات:
ویژگیهای نوجوان دارای اختلالات یادگیری:
انواع ناتوانی‌های یادگیری:
الف)ناتوانی در خواندن:‌(دیسلکسی)
ب)ناتوانی در هجی کردن: (دیس آرتوگرافیا)
ج) ناتوانی در نوشتن: (دیس گرافیا)
مشکلات متداول در نوشتن:
1ـ عوامل آموزشی:
مراحل تشخیص ناتوانیهای یادگیری:
شیوه‌های ارزیابی:
برنامه آموزشی کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری:
آموزش انفرادی و کلاسی به دلایلی متفاوتند:
توصیه‌هایی برای رفع مشکلات خواندن و هجی کردن:
توصیه‌هایی برای رفع مشکلات نوشتن:
توصیه‌هایی برای رفع مشکلات حساب کردن:
توصیه‌هایی برای رفع مشکلات نارسایی توجه:
توصیه‌های کلی آموزشی:
والدین چه اقدام‌هایی باید انجام دهند؟
هماهنگی چشم دوست:
تشخیص شکل در زمینه:
ثبات شکل:
موقعیت در فضا:
درمان از شیوه‌های رفتاری:
منابع و مآخذ
نتیجه گیری:

 

شامل 81 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم

ناتوانی های یادگیری و مشکلات در تشخیص و درک بینائی 15 ص

اختصاصی از یارا فایل ناتوانی های یادگیری و مشکلات در تشخیص و درک بینائی 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

ناتوانی های یادگیری و مشکلات در تشخیص و درک بینائی 15 ص


ناتوانی های یادگیری و مشکلات در تشخیص و درک بینائی   15 ص

15 ص

ناتوانی های یادگیری و مشکلات در تشخیص و درک بینائی

تهیه و تدوین:

مربیان مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شماره 2 مشهد

********************************

بینایی

اگرچه نوزادان از همان بدو تولد قدرت بینایی دارند ولی بسیار نزدیک بین هستند. تیزی حس بینایی نوزادان در بدو تولد بین 200/20 تا 400/20 است که نشان می دهد تقریباً تا 6 متری خودشان را می بینند. این در حالی است که بچه های بزرگسال تر با قوه بینایی عادی می توانند تقریباً 61 متری 121 متری خودشان را ببینند.

نوزادان در کانونی کردن نیز مشکل دارند (کلمن و بنکس 1998). وقتی به صندلی در 5/1 متری خودتان نگاه می کنید و سپس به تخته سیاهی که در 6 متری شما قرار دارد نگاهی کنید درجه انحنای عدسی چشمتان طوری تغییر می کند تا تصویر را در کانون نگه دارد. این در حالی است که قدرت تطابق بینایی نوزادان یک سوم قدرت تطابق بزرگسالان است. (برنر.1965). بهترین فاصله کانونی برای نوزادان 19 سانتی متر است. نوزادان نمی توانند چشم خود را به خوبی روی اشیای دور متمرکز کنند یا به اشیا نزدیک شوند. اما همین تیزی ضعیف بینایی نوزادان نیز به آنان کمک می کند. وقتی مادر نوزاد می تواند در هنگام شیر خوردن صورت مادرش را ببیند. اما توانایی های بصری نوزادان خیلی سریع بهبود می یابند. توانایی کانونی کردن آن ها تقریباً در 2 ماهگی نزدیک به توانایی کانونی کردن بزرگسالان می شود و ظرف یک سال تیزی حس بینایی اطفال به تیزی حس بینایی بزرگسالان می رسد. اطفال انگیزه عجیبی برای تعقیب محرکهای بصری دارند و حتی در محیطهای تاریک نیز با چشمان خود محرکها را دنبال می کنند.

فرم و ترجیح

نوزادان برخی محرک های بصری را بیشتر ترجیح می دهند و آن ها خطوط خمیده را به خطوط راست ترجیح می هند و سطوح منقوش را بیش از سطوح صاف دوست دارند. همچنین لبه ها و زاویه های دارای کنتراست زیاد را بیشتر ترجیح می دهند. نگاه های نوزادان نیز تصادفی نیست. نگاه های نوزادان تابع قواعدی است و همین قواعدند که باعث می شوند نوزادان روی کل تصویر متمرکز شوند تا جزئیاتش. الگوهای نگاه کردن اطفال تا 8 هفتگی یا کمی بیشتر شبیه الگوی نگاه کردن بزرگسالان می شود و علاوه بر خطوط اصلی تصاویر به درون آن ها نیز توجه و دقت می کنند.

ترجیح دادن صورت ها.

برخی از بررسی ها نشان می دهند که نوزادان صورت های عادی را بیش از صورت های مغشوش تا توخالی دنبال می کنند. اما نتایج بررسی هایی که از روش های آزمایشی دیگری استفاده کرده اند نشان داد که تا 2 تا 3 ماهگی خبری از ترجیح چهره ها نیست. برای مثال فانتر (1961) دریافت اطفال 2 تا 3 ماهه چشمان خود را روی صورت ها بیشتر تثبیت می کنند تا روی خال هدف- روزنامه یا صفحه های قرمز- سفید یا زرد.

اطفال در 2 تا 4 ماهگی نقاشی صورت را به هر نقاشی دیگری ترجیح می دهند.

 


دانلود با لینک مستقیم

ناتوانی های یادگیری و مشکلات در تشخیص و درک بینایی

اختصاصی از یارا فایل ناتوانی های یادگیری و مشکلات در تشخیص و درک بینایی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

ناتوانی های یادگیری و مشکلات در تشخیص و درک بینایی


ناتوانی های یادگیری و مشکلات در تشخیص و درک بینایی

 

 

 

 

 

 

 

مقاله با عنوان ناتوانی های یادگیری و مشکلات در تشخیص و درک بینایی در فرمت ورد در 11 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:

بینایی
فرم و ترجیح
آیا اطفال می توانند صورت های متفاوت را تشخیص دهند؟
رنگ بینی
ادراک فضا و عمق
آیا دنیای بچه های خردسال دوبعدی است یا سه بعدی؟
اما کودکان خردسال تر چطور؟
ردیابی بصری
کودکان LD و مشکلات در تشخیص و درک بینایی
مدل ها و تئوری های دیداری
1- نظریه گتمن
تئوری دید حرکتی گتمن
نحوه رفع این مشکلات
مزایای قوت در دید حرکتی
2- مدل کرک (مدل هنجار- مرجعی)
خرده آزمون های سطح مجسم کننده مربوط به حیطه دیداری:
خرده آزمون های سطح اتوماتیک یا خودکار مربوط به حیطه دیداری:
تشخیص مشکلات در حیطه دیداری از طریق آزمون های مختلف امکان پذیر می باشد.
آزمون وکسلر و نحوه تشخیص مشکلات در حیطه دیداری:
خرده آزمون
1- تکمیل تصاویر: PICTURE COMPLETION
2- تنظیم تصاویر: Picture arrangement
3- طراحی مکعب ها: (block design  نسبت به اضطراب خیلی حساس است)
4- الحاق قطعات: object assembly
5- نماد ارقام: coding
6- مازها: mazes
آزمون فراستیک و نحوه تشخیص مشکلات در حیطه دیداری:
1) توانایی هماهنگی حرکتی- دیداری
2) تشخیص شکل از زمینه:
3) پایداری یا ثبات شکل:
4) طرز قرار گرفتن شکل در فضا: (شباهت ها و تفاوت ها)
5) درک روابط فضایی:
تشخیص مشکلات در ادراک دیداری از طریق بندر گشتالت:


دانلود با لینک مستقیم