فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:31
فهرست مطالب:
چکیده
1- مقدمه
2- نسبتهای مالی
2-1- نسبتهای نقدینگی
2-2- نسبتهای اهرمی
2-3- نسبتهای فعالیت
2-4- نسبتهای سودآوری
2-5- نسبتهای مالکیت
3- سودآوری و حاشیه سود
3 -1- چرا از نسبتهای حاشیه سود استفاده می کنیم؟
حاشیه سود عملیاتی:
حاشیه سود خالص:
4- روش تحقیق
5- دامنه تحقیق
6- فرضیه های تحقیق
7- یافته های تحقیق
7-1- بررسی رابطه بین نسبت بازده فروش(z) و نسبت بازده داراییها (x)
7-2- بررسی رابطه بین نسبت بازده فروش(z) و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام(y)
7-3- بررسی رابطه بین نسبت بازده داراییها (x) و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (y)
7-4-بررسی رابطه بین نسبت بازده فروش(z)، نسبت بازده داراییها (x) و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (y)
8- نتیجه
ضمیمه
منابع و مأخذ
چکیده
اطلاعات مالی توسط گروه¬های مختلف استفادهکننده و برای مقاصد گوناگون بکار گرفته میشود. به منظور اتخاذ تصمیمات صحیح در چارچوب اهداف موردنظر، استفادهکنندگان صورتهای مالی، تجزیه و تحلیلهای مالی انجام میدهند. نحوه انجام این تحلیل¬ها با توجه به اینکه چه گروهی و با چه اهدافی علاقمند به تجزیه و تحلیل مالی مؤسسات هستند متفاوت است . یکی از مهمترین و کاربردیترین روش¬های تجزیه و تحلیل مالی، استفاده از نسبتهای مالی است . در این مقاله تمرکز برسه مورد از نسبتهای سودآوری آست. سودآوری یکی از شاخص¬های مهم سلامت مالی شرکت و کارایی مدیریت آن شرکت در کسب سود قابل قبول است.
واژهای کلیدی: نسبتهای مالی، نسبتهای سودآوری، حاشیه سود، شرکت¬های موجود در بورس ایران
1- مقدمه
از جمله پیامد های سیر تکاملی حسابداری، استفاده از نسبتهای مالی برای تجزیه تحلیل صورتهای مالی است. پیدایش نسبتهای مالی به اواخر قرن 19 باز می گردد.از آن زمان تحلیل¬گران ، نسبتهایی را که اکنون به طور گسترده ای مورد استفاده قرار دارند را توسعه دادند. در سال 1993 لو و تیاگاراجان مطالعات او و پنمن را به طریق دیگری دنبال کردند.این دو محقق به جای استفاده از مدل¬های آماری در انتخاب نسبتهای مالی ،از نسبتهایی استفاده کردند که طبق مطالعه آنان تحلیل گران مالی از آن نسبتها در عمل استفاده می کنند. آنها 12 علامت مالی را انتخاب کردند و از طریق مدل رگرسیون آنها را آزمون نمودند و به این نتیجه رسیدند که علایم بنیادی با بازده سهام در ارتباط هستند.
در سال 2000 پیتروسکی مطالعه ای تحت عنوان استفاده از اطلاعات صورتهای مالی برای تفکیک شرکتهای موفق از ناموفق انجام داد. سوال اصلی این محقق این بود که آیا میتوان با استفاده از تحلیل¬های بنیادین مبتنی بر حسابداری از شرکتهایی که نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار بالایی دارند، بازدهی بالاتری کسب کرد؟
در مطالعه دیگری توسط موهنرام در سال 2004 نیز از نسبتهای مالی برای تفکیک شرکتهای موفق از شرکتهای نا موفق استفاده شد.
بنابراین دیده میشود که این نسبتها در سطح وسیعی در پژوهش های مختلف به عنوان عوامل اساسی در تعیین ارزش شرکتها و تفکیک شرکتهای موفق و برتر در مقابل شرکتهای ناموفق بکار گرفته شدهاند.