مقدمه
مطالعه پیرامون نحوه رفتار والدین و ویژگیهای فرزندان موضوع بسیاری از تحقیقات علمی در کشورهای مختلف جهان بوده است از جمله موارد مهم و اساسی در این تحقیق ویژگی عزت نفس کودکان در رابطه با بدرفتاری والدین آنها است.
بدون تردید خانواده عمدهترین و مؤثرترین نقش را در فرایند شکلگیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در کودکان دارد. در خانوادهای که صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد کودک میتواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد. از یک سو کودک میتواند با اطمینان به شخصیت خود با مشکلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی میکند آنها را به نحو مطلوب تغییر دهد. شکلگیری بنیادین عزت نفس در کودکان متأثر از فضای کلی خانواده است.
میدانیم که اگر گویا فضای کل خانواده هر حرکت و رفتار کودک را علیرغم نادرست بودن پذیرا باشند، کودک به احتمال زیاد دچار اختلال رفتار میگردد زیرا تفاوت بین رفتارهای درست و غلط را نمیداند و از دیگران نیز انتظار دارد که همچون مادر و پدر هرگونه رفتار او را به گرمی و صمیمیت بپذیرد و چون چنین چیزی مقدور نیست مشکلات و درگیریهای اجتماعی او آغاز میگردد. در نقطه مقابل خانوادههایی وجود دارند که رفتارهای کودک را نمیپذیرند و در حقیقت دائماً در حال طرد کودک خود هستند در چنین فضای خانوادگی کودک نمیداند چه چیزی باعث قبول و تشویق از طرف دیگران میگردد و کودک در هر امری دچار بلاتکلیفی است.
عزت نفس مبتنی بر ارزیابی قضاوتهایی است که شخص درباره خصوصیات خود به عمل میآورد. روانشناسان و جامعهشناسان عزت نفس را از شخصیت و هسته مرکزی سازگاری اجتماعی میدانند «اسلامی نسب، 1373».
تحقیقات انجام شده بر ارتباط متقابل بین عزت نفس فرد و تصور فرد از توانائیهای خود تأکید دارد بدین معنا که اگر عزت نفس کاهش یابد، احساس ضعف و ناتوانی در فرد ایجاد میشود و بالعکس با افزایش اعتماد به نفس احساس توانمندی به وجود میآید.
خانوادهها یا والدینی که بطور مستمر کودکان خود را مورد حمایت قرار میدهند، با آنها گرم و صمیمیاند و کنترل منطقی و متعادل را اعمال میکنند، در فرزندان خود اشتیاق ابراز رفتارهای اجتماعی قابل قبول را ایجاد میکنند و زمینه را برای بروز استعدادها و توانائیهای کودکان و نوجوانان خود فراهم میآورند. برعکس والدین آسان گیر که از کنترل کودکان خود پرهیز میکنند، کودکان آنها اشتیاقی ندارند که از رفتارهای قابل قبول و معیارهای تعریف شده گروههای مختلف جامعه اطاعت کنند.
والدینی وجود دارند که کارهای کودکان خود را در دوره طفولیت و کودکی به گونه صحیح کنترل نمیکنند، در نتیجه در دوره نوجوانی و جوانی از درونی ساختن اخلاقیات و ارزشها در آنها عاجز میمانند. این گروه دیر دست به کار میشوند و فقط در دوره جوانی اقدام به کنترل جوانان خود میکنند، دورهای که مداخلات دیروقت والدین و اختلافات ایجاد شده جوانان را به سوی کژرفتاری اجتماعی و انحرافات اخلاقی سوق میدهد.
فهرست مطالب
فصل اول
بیان مسأله
ضرورت و اهمیت مسأله
زمینه مختصری از موضوع تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیهها
متغییرها
تعاریف
فصل دوم
مقدمه
چگونه اعتماد به نفس را تعریف کنیم ؟
انواع اعتماد به نفس
– اعتماد به نفس رفتاری
اعتماد به نفس احساسی و عاطفی
اعتماد به نفس روحی و معنوی
علائم و نشانههای فقدان یا کمبود اعتماد به نفس روحی و معنوی
چگونه عدم اعتماد به نفس شکل میگیرد ؟
چگونه اعتماد به نفس را در خود تقویت کنیم ؟
چگونه اعتماد به نفس را وارد زندگیمان کنیم ؟
تفاوت زنان شاغل و غیرشاغل
موانع فرهنگی و اجتماعی زنان
دلایل عدم پیشرفت زنان در ایران
زنان شاغل ایرانی
بررسی مسایل زنان شاغل
بررسی مسایل زنان غیرشاغل
دیدگاه اسلام در خصوص اشتغال زنان
عزت نفس در روایات
نکاتی جهت بالابردن اعتماد به نفس زنان
فصل سوم
آیا اعتماد به نفس قابل اندازهگیری است ؟
جامعه آماری
نمونهگیری
روش نمونهگیری
طرح پژوهش
مکان پژوهش
ابزار پژوهش
شیوه نمرهگذاری آزمون کوپر اسمیت
تجزیه و تحلیل دادهها
فصل چهارم
فرضیه اول
بررسی فرضیه اول
فرضیه دوم
بررسی فرضیه دوم
فرضیه سوم
بررسی فرضیه سوم
فرضیه چهارم
فصل پنجم
تجزیه و تحلیل اطلاعات
محدودیتها و موانع و مشکلات تحقیق
پیشنهادها
چکیده تحقیق
پیوست ها
منابع
زمانی که کودکی بتواند بدون توقع و انتظار از دیگران کاری را آغاز کند و بکوشد تا آن را به اتمام برساند، میگوییم «اعتماد به نفس» دارد. کودک از همان ابتدا که شروع به شناخت خود و محیط پیرامونش میکند،به قدرت و توانایی خود برای تسلط بر محیط و اطرافیانش آگاه می شود. یکی از عوامل موثر در رشد اعتماد به نفس کودکان و نوجوانان،والدین و اعضای خانواده هستند. اگر کودک در خانوادهیی سرشار از صمیمیت ،محبت و مهربانی رشد یابد میتواند ویژگیهای شخصیتی خود را بشناسد و با اطمینان به تواناییهای خود یا مشکلات و مسائل گوناگون روبرو شود و از طرفی میتواند با رفتارهای نامطلوب ومنفی خود،برخوردی واقعبینانه داشته باشد و در صدد رفع و تغییر آنها برآید. از آنجایی که اعتماد به نفس صفتی ارثی نیست،اگر کودک ضمن انجام فعالیتهای مختلف مدام دچار محدودیت شود و نتواند تجارب جدید و مفیدی در زندگی کسب کند،ترسو ،کمرو و خجول بار میآید و قدرت تصمیمگیری هم در او رشد نخواهدیافت. نتایج تحقیقات محققان نشان میدهد که اغلب پدران و مادران نسبت به پرورش فرزندان پسر و دختر خود دید یکسانی ندارند. زمانی که کودکی متولد میشود، نخستین پرسشی که پس از سلامتی نوزاد مطرح میشود،جنسیت اوست. اگر نوزاد دختر بود،لباس صورتی و اگر پسر بود لباس آبی به تن او میکنند و برهمین اساس رفتار بزرگسالان نیز طبقهبندی میشود.
به پسران فرصت بیشتری برای کندوکاو دنیای فیزیکی پیرامونشان داده میشود و همین امر موجب تقویت مهارتهای حرکتی بیشتر آنان میشود. برعکس دختران به شیوهیی محدودتر پرورش مییابند و آنان را برای تعاملات کلامیشان بیشتر تشویق میکنند
– موضوع تحقیق
دریک جامعه ابتدایی که در آن الگوهای همانندسازی ونقشهای اجتماعی محدودندهویت یابی تاحدودی اسان ترصورت می گیرد امادر جامعه پیچیده ،هویت یابی برای بسیاری ازنوجوانان کاری دشواروطولانی است . درچنین جوامعی برای اینکه نوجوان بداند« چگونه رفتارکندوچه کاری رادرزندگی دنبال کند» بایدمجموعه کاملاًنامحدودی ازرفتارهارادرنظربگیرد.درنتیجه دررشدهویت یابی نوجوان ، تفاوتهای بسیاری مشاهد ه می شود( براهنی ، 1378 )
مادامی که خودنتواندبه هویت یکپارچه ای دست یابدنمی تواندمسیرمشخصی رادرزندگی دنبال کند، بی ثبات بوده ونوعی پراکندگی وبی انسجامی دررفتاراوحاکم می شود. درمطلوب ترین شرائط بحران هویت نوجوان بایددراوایل یااواسط دهه سوم حل شودتاخودبتواندبه مسایل دیگرزندگی بپردازد.وقتی این فرایندباموفقیت انجام بپذیرد، می گوییم فردبه هویت دست یافته است . به این معنی که وی به مفهوم یکپارچه ای ازهویت جنسیتی ، جهت گزینی شغلی وجهان بینی نایل شده است . ( همان منبع )
درنظریه پردازی هایی که درزمینه روزهای جست وجوی هویت وتعهددرزمینه پایگاههای هویت انجام شده است به مباحث اطمینان وامنیت درونی ، عزت نفس پایدارواضطراب توجه شده است . دراین پژوهش به دلیل گستردگی هریک ازاین مباحث ، نه تنهابه مسیله عزت نفس توجه شده است .
درنظریات ، ازیک سوافرادپایگاههای تعلیق رادارای منابع درونی اطمینان وامنیت وعزت نفس پایداردانسته اندوافرادپایگاه ممانعت وپراکندگی رافاقدچنین منابعی می دانند.( مارسیا، 1994 )
همچنین براساس یک سری مطالعات پیشین ، افرادپایگاههای هویت ممانعت ودستیابی هردوازعزت نفس بالایی برخوردارنددرصورتی که افرادپایگاههای تعلیق وپراکندگی که فاقدتعهدهستندازعزت نفس پایینی برخوردارند.( کرامر، 1997 )
موضوع تحقیقی که برای این پژوهش انتخاب شده است بررسی رابطه عزت نفس باهریک ازپایگاههای هویت دردانش آموزانی مقطع پیش دانشگاهی وسوم متوسطه ناحیه 1 شهرستان مشهدمی باشد.
فصل اول : کلیات
1-1- مقدمه
1-2-موضوع تحقیق
1-3-اهداف تحقیق
1-4-اهمیت موضوع
1-5-دلایل انتخاب موضوع
1-6-سوالات تحقیق
1-7-تعاریف عملیاتی واژه ها
فصل دوم : موضع گیری های نظری ویافته های پژوهشی درخصوص موضوع
2-1-موضع گیری های نظری درخصوص هویت وعزت نفس
2-1-1-تعریف هویت وعزت نفس
2-1-2-شکل گیری هویت
2-1-3-نظریه های هویت
2-1-4-نظریه های عزت نفس
2-2-یافته های پژوهشی درخصوص موضوع
-نتیجه گیری
فصل سوم : روش پژوهش
3-1- روش تحقیق
3-2- جامعه و نمونه آماری
3-3- روش جمع آوری اطلاعات
3-4- ابزار اندازه گیری هویت
3-4- ابزاراندازه گیری عزت نفس
3-5- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش
1-4- بررسی جمعیت شناختی
2-4- بررسی توصیفی و استنباطی فرضیه ها
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
5-1- بحث و نتیجه گیری
5-2- نتیجه گیری نهایی
- محدودیتها
- پیشنهادات
- منابع
- ضمائم
انسان درزندگی به دنبال معنایی می گرددکه به خاطرآن زندگی می کندوبارشدعقلانی فرددردوره نوجوانی توجه اوبه ارزشهاواعتقادات ، مفاهم حقیقت ، زیبایی ومرگ ونیستی که درکل معنای زندگی است جلب می شود. نوجوان تمام روابط وباورهایی راکه دردوران کودکی بدون چون وچراپذیرفته است موردپرسش وتردیدقرارمی دهدوسعی می کندباتوجه به شخصیت شکل پذیرواستقلال جوی خودنظامی ازارزشها بدست آورد.
بسیاری ازنوجوانان همان طورکه (( آدلوم )) بیان می کند، وقتی برای اولین باربه دنیای اطراف خودمی نگرندوسعی می کنندتاشخصیت خودراارزیابی نماینداحساس می کنند که درباره جهان ومعنای وجودانسان وحتی خودشان نیازمندپاسخ هستند
فصل اول: کلیات
1-1- مقدمه
1-2-موضوع تحقیق
1-3-اهداف تحقیق
1-4-اهمیت موضوع
1-5-دلایل انتخاب موضوع
1-6-سوالات تحقیق
1-7-تعاریف عملیاتی واژه ها
فصل دوم: موضع گیری های نظری و یافته های پژوهشی در خصوص موضوع
2-1-موضع گیری های نظری در خصوص هویت و عزت نفس
2-1-1-تعریف هویت و عزت نفس 2-1-2-شکل گیری هویت
2-1-3-نظریه های هویت
2-1-4-نظریه های عزت نفس
2-2-یافته های پژوهشی در خصوص موضوع
-نتیجه گیری
فصل سوم: روش پژوهش
3-1- روش تحقیق
3-2- جامعه و نمونه آماری
3-3- روش جمع آوری اطلاعات
3-4- ابزار اندازه گیری هویت
3-4- ابزار اندازه گیری عزت نفس
3-5- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش
1-4- بررسی جمعیت شناختی
2-4- بررسی توصیفی و استنباطی فرضیه ها
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- بحث و نتیجه گیری
5-2- نتیجه گیری نهایی – محدودیتها
– پیشنهادات
– منابع
– ضمائم