یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود تحقیق مـولـوی وسـایـه هـمـا درغـزلـیـاتـش

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق مـولـوی وسـایـه هـمـا درغـزلـیـاتـش دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق مـولـوی وسـایـه هـمـا درغـزلـیـاتـش


دانلود تحقیق مـولـوی وسـایـه هـمـا درغـزلـیـاتـش

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:151

فهرست مطالب:

بفرمـود، تا رفـت رُسـتـم، به پیش ۲
پیشگفتار ۴
خدا، سایه هرانسانی میشود ۶
انسان ، وجودیست ، « جُـفـت » ۸
به عبارت دیگر، فطرت انسان، «عشق» است ۸
مرا سایه هما ، چندان « نوازد » ۳۲
هنگامی که رستم ، جُفت سیمرغ شد ، ۴۶
آنگاه بر اسفندیار، پیروز میشود ۴۶
فرهنگ چیست ؟ ۵۹
چرا سیمرغ در« نیمه شب » میآید ؟ ۶۸
چرا سه هشیار، سه مجمرآتش میآورند؟ ۶۸
سیمرغ ، پرش را برتارک سر رستم میمالد ۱۰۱
سیمرغ ، برتارک سررستم بپای میایستد ۱۰۱
تارک سر رستم ۱۰۶
چشم ، نه عقل ِعصائی و نه کتابِ مقدس ۱۲۶
کسی کو جوهرخود را ندیده است ۱۳۳
چرا ، مردن ، به هوش آمدن است ؟ ۱۳۹
نیروی فرازبالنده درانسان( معراجی، ترانسندس ) ۱۴۵

 

پیشگفتار
درک آنچه را مولوی « سـایـه » میخواند،  نه تنها برای شناخت اندیشه های او، بلکه برای شناخت دبیات ایران، وجنبش عرفان درایران ، ضروریست ، چون « سایه» ، یکی از « مفاهیم کلیدی» غزلیات او، وفرهنگ سیاسی ایران است . با درک داستان جنگ رستم و اسفندیار، و بیاری رستم شتافتن سیمرغ، و مالیدن پرخود بر تارک سر رستم ، وسپس ، ایستادن فرازسررستم، میتوان معنای « سایه » را در ژرفایش فهمید . چون « سایه افکندن» برسر رستم ، به معنای « جفت شدن و یارشدن و اینهمانی یافتن سیمرغ با رستم » بوده است . مالیدن پربرتارک سر، که اینهمانی با بهمن ، بُن جهان وانسان دارد ، و ایستادن « هُما براین تارک » که « جفت شدن هما با بهمن » است، بیان اینهمانی یافتن رستم با« بُن کیهان و بُن زمان » است . اینکه هما یا سیمرغ، برسر کسی سایه میافکند، به معنای آنست که هما یا سیمرغ ، به او « حقانیت به حکومت کردن میدهد » . درپس این تصویر، چه اندیشه بنیادی سیاسی موجود بوده است ؟ این تصویر، بیان آنست که ملت ایران ، چگونه حکومتی را می پسندیده است، و سزاواروشایسته حاکمیت برخود میدانسته است ، و ازچه حکومتی و حاکمی، سلب حقانیت میکرده است ، وازحکومتی که حقانیت خودرا نزد ملت ، از دست بدهد ، ولو « مشروعیت » هم داشته باشد، باید سرکشی کرد .
سیمرغ ، خدای مهر، یا به عبارت دیگر، اصل آمیزش با انسان است ، و با هرانسانی بدون استثناء ، جفت و یارمیگردد . سیمرغ ، فرقی میان موءمن وکافر، نمیگذارد، چون او همه را، به کردار« جان» می بیند، و او ، مجموعه همه جانهاست ، او « جانان» است. درفرهنگ ایران ، «جان یا زندگی» ، بر« ایمان» اولویت دارد . « یـارشـدن »هم ، معنای « جفت شدن » را دارد، و ما آنرا دیگر به معنای اصلیش بکارنمی بریم . .درفرهنگ ایران، خدا، یـارانسان میشود ، نه به معنای « تشبیهی» امروزه آن ، بلکه به معنای « آمیختن و جفت شدن واقعی خدا با انسان » است . این پدیده ، بنام « سایه افکندن ُهما یا سیمرغ » برسر انسان ، مشهورشده ، ودر درازای زمان، که معنای اصلی اش، سرکوبی شده ، هم این تصویر و هم عبارت سایه افکنی ، شکلی افسانه ای وخرافه آمیزپیدا کرده است .
سیمرغ یا خدا،« خوشه تخمها ی جان » بوده است ، و سایه، چنانکه دراین بررسیها دیده خواهد شد، دراصل، به معنای « تخم سیمرغ » است . سیمرغ ، تخمهایش را فرو میافشاند، و در« تن هرانسانی» که به معنای « زهدان » است ، تخم سیمرغ ، کاشته میشود، وبدینسان ، سیمرغ درسایه افکندن ، « انسان راِ آبستن به خود که خداست » میکند، و این اصل آبستنی ، یا دوگیان ، دوجانه بودن را، « بهمن»مینامیده اند ، که به معنای « تخم درون تخم ، مینوی مینو » هست .
خدا، سایه هرانسانی میشود
. تخم خدا درانسان میروید و میشکوفد، و اصل روشنی و بینش میگردد . بدینسان ، سایه افکندن سیمرغ ، به معنای آنست که خود ِ انسان را ، سرچشمه بینش و روشنی میکند .سیمرغ هرکجا که سایه افکند ، آنجا آباد میگردد، و روشنی و بینش، درآنجا پیدایش مییابد .
این « جفت بودن خدا و انسان باهم » ، یا « یاربودن خدا و انسان باهم » ، «پـری » هم نامیده میشده است ، که همان واژه « paire انگلیسی و « پارPaar آلمانی است . دراین پیوند، درتن انسان ، سیمرغ که مرغ چهارپـرباشد( چهارنیروی ضمیرانسان ) با آرمئتی ، زنخدای زمین که تن انسان است ، باهم جفت میشوند و زناشوئی میکنند (   sich paaren).
بدینسان انسان، موجودیست که فطرتا ، جفت است ، به همین علت به  انسان ، « مردم = مـر+ تخم » گفته میشود، و سپس الهیات زرتشتی آنرا « َمرَتَ+ تخم » کرده است  . پیشوند « مر+ مار» در واژه « مردم » ، به معنای « جفت » است .. چنانکه در انگلیسی « ماری to marry» و درکردی « ماره »، به معنای زناشوئی کردن است .« مردم » که انسان باشد ، به معنای « تخم آفریننده ، تخم نو آفرین ، اصل شادی merry » است ، چون جفت بودن ، هم اصل آفرینندگی، و هم اصل شادی، شمرده میشده است . دراین جستارها این موضوع بیشتر ، گسترده خواهد شد . خدای ایران ، « مرسپنتا + مار سپنتا » هم خوانده میشده است . این واژه، به « مار» هم اطلاق میشده است ، چون ازدید آنها ،« مار» ، جانوری بوده است که نیروی نوآفرینی و رستاخیزنده درخود دارد، و بدین علت ، پوست میاندازد . ما امروزه « مار» را از دیدی که الهیات زرتشتی به ما القاء کرده است ، می بینیم . و درقرآن ، شیطان ، همان ماراست که درالهیات زرتشتی ، اینهمانی با اهریمن یافته بود . کردها به انسان « مه ری = مه رو» میگویند، و این بهترین گواه برآنست که « مردم » ، « مر+ تخم » است ، نه « مرت + تخم » . انسان را « تخم میرنده » خواندن ، برای گرفتن اصالت وارج  ازانسان بوده است .


دانلود با لینک مستقیم