![تحقیق و پیشینه تحقیق هوش هیجانی با فرمت ورد](../prod-images/972250.jpg)
هیجان و اجزاء آن
هیجانها بسیار پیچیدهتر از آن هستند که بتوان یک تعریف روشن و واضحی از آنها ارائه کرد. به قول مزلو (به نقل از مکتبی، 1387). اگر فردی بتواند تعریفی از هیجان ارائه دهد، به اندازه یک قرن به پیشرفت روانشناسی کمک کرده است. تعاریف هیجان متعدد و اغلب متناقض می باشند، این تضاد به علت آن است که نماهای متعددی از هیجان وجود دارد (سالوی و همکاران، ترجمه اکبرزاده، 1383). پژوهشگرانی که در حیطه هیجان، مشغول به پژوهش هستند، برای اینکه بتوانند تعریفی از هیجان ارائه کنند، باید به هیجانها با دید چند وجهی نگاه کنند. به بیان دیگر، هیجانها به صورت پدیدههای ذهنی، زیستی، هدفمند و اجتماعی هستند. هیجانها بدین معنی احساسهای ذهنی هستند که باعث میشوند شیوه و حالت خاصی، مثلاً احساس عصبانیت یا خوشحالی، داشته باشیم. امّا اینکه هیجانها واکنشهای زیستی هستند، یعنی پاسخهای بسیج کنندهی انرژی که بدن را برای سازگار شدن با هر موقعیتی که فرد با آن مواجه میشود، آماده می کنند. هیجانها هدفمند هستند، یعنی برای انجام دادن کاری در ما میل انگیزشی ایجاد میکنند. در نهایت، هیجانها پدیدههای اجتماعی هستند ،چرا که وقتی هیجان زده میشویم، علائم قابل تشخیص کلامی و غیرکلامی از خود نشان میدهیم که دیگران را از کیفیت و کمیت هیجان خود باخبر میسازیم (ریو، ترجمه سیدمحمدی، 1386).
به طور خلاصه، هیجان عبارت است از یک تجربۀ موقتی[1] و جاذب[2] که با شدت خاص احساس میشود. از آنجا که برای «خود[3]» اتفاق میافتد، به واسطه ارزیابی شناختی موقعیت تعمیم مییابد و با پاسخهای ذاتی و آموخته شده همراه میشود. به واسطۀ هیجان، مردم حالات درونی و یا قصدها و نیات خود را به دیگران منتقل میکنند. هیجانها اغلب فکر و رفتار را مخدوش میکنند اما در عین حال شناختها و سازماندهیها و انگیزه را هدایت و رفتار و روابط اجتماعی را حفظ میکنند (برنستین[4]، کلارک-استووارت[5]، روی[6] و ویکنز[7]، 1997، به نقل از مکتبی، 1387).
(الف) جزء بیانی یا حرکتی، (ب) جزء ترکیبی، (ج) جزء تنظیمی و (د) جزء تشخیصی یا پردازشی. علاوه بر آن، هر یک از این اجزاء شامل یک جریان به خصوص عصبی/مغزی میباشد.
اولین جزء عبارتست از: توانائی بیان هیجان از طریق حالتهای صورت، حرکات بدن، تن صدا و محتوای آن.
ترکیب یا جزء دوم عبارتست از: تشخیص و بازشناسی آگاهانه هیجانها، یا آنچه که اغلب « احساس[8]» نامیده میشود.
ترکیب یا جزء سوم هیجان عبارتست از: تنظیم هیجانها، تمایل به انجام بعضی اعمال بخصوص وجود دارد که نتیجه مستقیم تجربه هیجانهاست.
آخرین جزء یا ترکیب هیجان، عبارتست از: توانائی تشخیص هیجانها در دیگران (سالوی و همکاران، ترجمه اکبرزاده، 1383).
2-11-2- اهمیت هیجانات و ضرورت توجه نمودن به آنها
تعادل بین زندگی و کارهای روزمره اهمیت زیادی دارد. افراد سعی میکنند تلاشهای روزمره خود را زیاد نموده تا موفقتر و شادتر باشند. لذا با کار زیاد فشار بیشتری را متحمل می شوند که منجر به استرس بیشتر می شود. اگر افراد زیاد تحت استرس قرار بگیرند حساسیت خود را نسبت به احساسات خود و دیگران از دست داده و افرادی پرخاشگر میشوند. این نگرشها و استرس های مرتبط با آنها در درازمدت موجب صدمه دیدن افراد و بیماریهای مرتبط با آن میشود. افراد میتوانند یک زمینه تربیتی پر بار و استعداد بالایی داشته باشند، اما سخت است که بخواهند بدون توجه به احساسات خود و دیگران عملکرد خوبی داشته باشند (پیکوارز، 2006).
[1]. transitory
[2]. valenced
[3]. self
[4]. Bernstein
[5]. Clarke-Stewart
[6]. Roy
[7]. Wickens
[8]. feeling
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 40
مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
ما در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.
تحقیق و پیشینه تحقیق هوش هیجانی با فرمت ورد