فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:253
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل اول: مقدمه و طرح مسئله 2
فصل دوم: مبانی نظری 12
هژمونی و مقاومت 13
ایدئولوژی و دستگاههای ایدئولوژیک دولت 41
هژمونی و فرهنگ عامه 52
برساختگرایی و گفتمان 80
متن و مخاطبان 100
چارچوب نظری 116
فصل سوم: روششناسی 125
مقدمه 126
روشتحقیق 137
فصل چهارم: یافتههای تحقیق 145
زنان و سریالهای تلویزیون 146
تحلیل نشانه شناختی- ساختگرایانه سریالها...............................................................................................149
سریال نرگس 151
سریال کلانتر 161
سریال پرواز در حباب 168
قرائتهای زنان از سریالها 176
قرائت زنان خانهدار 179
تحلیل قرائت زنان خانه دار ..................................................................................................................193
قرائت معلمان آموزش و پرورش 194
تحلیل قرائت معلمان آموزش و پرورش....................................................................................................205
قرائت دانشجویان ( فنی و علوم انسانی ) 206
تحلیل قرائت دانشجویان 215
قرائت دانش آموزان دبیرستان 217
تحلیل قرائت دانش آموزان دبیرستان 221
قرائت پزشکان و پرستاران 222
تحلیل قرائت پزشکان و پرستاران ................................................................................................... 225 قرائت زنان کارمند ادارات............................................................................................................................226
تحلیل قرائت زنان کارمند ادارات ...........................................................................................................228
قرائت زنان دارای مشاغل آزاد ................................................................................................................229
تحلیل قرائت زنان دارای مشاغل آزاد.....................................................................................................231
فصل پنجم: نتیجه گیری..........................................................................................................................233
منابع........................................................................................................................................................244
پیوستها 249
فهرست نمودارها و جداول
- شکل 1: مدل رمزگذاری/ رمزگشایی هال 61
- شکل 2:مدل مورلی دربارة مخاطبان نیشن واید 134
- جدول 1ـ 3: فهرست مصاحبههای گروهیِ متمرکز بر حسب تیپهای اجتماعی زنان 144
- جدول 2-4: مشخصات زنان خانهدار مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 1 180
- جدول 3-4: مشخصات زنان خانهدار مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 2 184
- جدول 4-4: مشخصات زنان خانهدار مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 3 188
- جدول 5-4: مشخصات زنان خانهدار مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 4 191
- جدول 6-4: مشخصات معلمان مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 5 195
- جدول 7-4: مشخصات معلمان مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 6 199
- جدول 8-4: مشخصات معلمان مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 7 202
- جدول 9-4: مشخصات دانشجویان مشارک0.ت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 8 207
- جدول 10-4: مشخصات دانشجویان مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 9 210
- جدول 11-4: مشخصات دانشجویان مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 10 213
- جدول 12-4: مشخصات دانش آموزان مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 12 217
- جدول 13-4: مشخصات دانش آموزان مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 13 219
- جدول 14-4: مشخصات پزشکان و پرستاران مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 16..223
- جدول 15-4: مشخصات زنان کارمند مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 17 227
- جدول 16-4: مشخصات زنان مشارکت کننده در بحث گروهیِ متمرکز 19 230
فصل اول
مقدمه و طرح مسئله
مقدمه و طرح مسئله
شروع مطالعة تلویزیون و مخاطبان آن به دهه1950 برمیگردد. اگر چه بخش اعظم تکنولوژی تلویزیون طی دهة 1920 توسعه پیدا کرد، تلویزیون به مثابة شکلی از ارتباطات تودهای در اواخر دهة 1940 و اوایل دهة 1950 ظهور کرد. رشد و گسترش روزافزون ارتباطات تودهای محققان را ترغیب کرد نوعی روششناسی کمی و پوزیتیویستی برای پژوهش تجربی راجع به اثرات رسانهها بر مخاطبان، به ویژه اثرات محتوای سرشار از خشونت آنها بر رفتار افراد (بالاخص کودکان)، طراحی کنند . دلمشغولی اصلی این پژوهشها اثرات برنامهها و محتواهای رسانهها بر نگرش و کنش افراد بود. این دلمشغولی بعدها در قالب گرایش ”جامعهشناسی اقناع تودهای “ تئوریزه شد که کسانی چون پُل لازارسفلد، کاتز، و مرتن آن را بسط دادند. کاتز و لازارسفلد و مرتن به رغم انتقاداتی که به مطالعات پیام- محور (یا همان مدل پیام/ تأثیر که متکی بر سنت فکری رفتارگرایی بود و اساساً به مطالعه این مسئله میپرداخت که رفتارهای مخاطبان تا چه اندازه بازنماگر اثرات رسانهها است) وارد ساختند و با وجود نقدهایی که از «نظریة ارتباطاتِ تودهای» گرفتند کماکان به مفروضات بنیادین جامعهشناسی آمریکایی (که همواره رابطة بین رسانهها و قدرت را نادیده گرفته) وفادار ماندند. مرتن در مطالعهای موردی با عنوان «اقناع تودهای » (1946) استدلال کرد که در هر پژوهشی در باب رسانهها هم تحلیل محتوا لازم است و هم بررسی واکنشهای مخاطبان. کاتز و لازارسفلد نیز در اثرشان «تأثیر شخصی » (1955) ایدة «جریانِ دو مرحلهای ارتباطات» را مطرح ساختند و بر اهمیت «راهنمایان فکری» (این ایده که رسانهها صرفاً به میانجی محیط شخصیِ مصرفکننده و گروه اولیه بر مخاطبان تأثیر میگذارند) تأکید کردند. با این همه، این محققان هیچگاه از محدودة پارادایم حاکم بر پژوهشهای کمی آن زمان، یعنی پارادایم پلورالیسم لیبرالی، پا بیرون ننهادند، پارادایمی که وجود فردِ خودآیین و آزادی مدنی را مفروض میگرفت و به رابطه قدرت و رسانهها توجهی نداشت. دیدگاه این محققان درست نقطه مقابل دیدگاه بدبینانة مکتب فرانکفورت بود که آدورنو و هورکهایمر پیشتر در قالب نظریة «صنعت فرهنگسازی» طرح کرده بودند. تحلیلهای آدورنو دربارة موسیقی عامهپسند و تلویزیون، مطالعات لوونتال پیرامون ادبیات و مجلات عامهپسند (1961) و تحقیقات هرزوگ در باب سریالهای آبکی رادیویی (1941) نمونههایی از تلاشهایی بودند که بر مبنای نظریة صنعت فرهنگسازی به تحلیل ارتباطات تودهای پرداختند.
اساس این نظریه آن است که فرهنگ در زمانة حاضر بر همه چیز نقشی یا مهری یکسان میزند. فیلمهای سینمایی، رادیو و مجلات جملگی نظامی را شکل میبخشند که در کل و در همة اجزای خویش یکدست و یکنواخت است. کارکرد اصلی تکنولوژیِ صنعتِ فرهنگسازی استانداردیزه کردن و تولید انبوه و بستهبندی کالاهای فرهنگی است. برنامههای رسانههای تودهای فرصت هرگونه تأمل و تفکر را از مخاطب میگیرند. آنچه این رسانهها در اختیار مخاطب میگذارند سرگرمی است. امتزاج فرهنگ و سرگرمی که اکنون تحقق یافته است نه فقط به سقوط فرهنگ بلکه الزاماً به فکری شدن سرگرمی منجر میشود. آدورنو و هورکمایمر مینویسند:
” در صنعت فرهنگسازی فرد نوعی توهم است، آن هم نه صرفاً به سبب یکدست و استاندارد شدن ابزار تولید. وجود او فقط تا وقتی تحمل میشود که شکی در مورد یگانگی کاملش با امر کلی وجود نداشته باشد. فردیت دروغین یا شبه فردیت امری رایج است: از بدیهه نوازی استاندارد شده در موسیقی جاز گرفته تا آن ستارة استثنایی که گیسوانش روی پیشانیاش فِر خورده تا اصالت و یکتایی او را اثبات کند.» (آدورنو و هورکهایمر ، 1380: 70)
از دید نظریهپردازان انتقادی «کالایی شدن»، «استانداردیزه شدن» و «تودهای شدن» اصلیترین خصلتهای محصولات صنعت فرهنگسازیاند. از این منظر، تلویزیون بارزترین نماد صنعت فرهنگسازی است. آدورنو در مقالة مشهور خود راجع به تلویزیون (با عنوان «چگونه به تلویزیون نگاه کنیم ») به نقد انواع مختلف کلیشهسازی در تلویزیون، شبه رئالیسم تلویزیون، و معناها و فرمهای متعارف آن میپردازد. این مقاله، به تعبیر خود آدورنو، سوای تحلیل تاریخی اشکال قدیم و جدید فرهنگ عامه، «تحلیل ساختار چند لایة تلویزیون در عصر حاضر» است(واسکو، 2005:20). به طور کلی، از دید نظریهپردازان مکتب فرانکفورت، تلویزیون همانند سایر محصولات صنعتِ فرهنگسازی رسانهای است که عمده کارکرد آن ایجاد سرگرمی، بستهبندی کالاهای فرهنگی، سلب قدرتِ تأمل و تفکر از تودهها و منفعل ساختن آدمیان است. در جامعة مصرفی معاصر، تودهها صرفاً مصرف کنندة منفعل کالاهای فرهنگی بستهبندی شدهای هستند که صنعت فرهنگسازی در اختیارآنها میگذارد.
تا آغاز دهة 1970، این دو گرایش(یعنی نظریة ارتباطات تودهای آمریکایی و نظریة انتقادی مکتب فرانکفورت) گرایشهای مسلط در مطالعة رسانهها، از جمله تلویزیون، بودند. دهة 1970، دهة پیدایش و شکلگیری گرایش چند رشتهای مطالعات فرهنگی بود. مطالعات فرهنگی در واقع عصیانی بود بر ضد هر دو گرایش یاد شده. مطالعات فرهنگی با وام گرفتن عناصر و مفاهیمی از لیوسیسم( آرای اف.آر. لیوس و حامیان او در باب فرهنگ) و نظریة انتقادی و فرهنگگرایی و ساختارگرایی و جامعهشناسی آمریکایی به سوی رویکردی چند رشتهای در مطالعة رسانهها روی آورد و به جرأت میتوان گفت که بخش اعظم پژوهشهایی که در مطالعات فرهنگی انجام گرفته است دربارة تلویزیون و مخاطبان آن بوده است.
با این همه، بهتر است قبل از آنکه رویکرد تحلیلی مطالعات فرهنگی در بررسی تلویزیون و مخاطبان آن را تشریح کنیم اندکی دربارة مبانی نظری و سنت فکری ای که بنیان اصلی این گونه مطالعات است مداقه کنیم. مطالعات فرهنگی در ابتدا، یعنی قبل از بازگشت به سوی نظریة هژمونی گرامشی، بر دو پارادایم ساختارگرایی و فرهنگگرایی متکی بود. ساختارگرایی مبتنی بر آرای متفکر مارکسیست فرانسوی، لوییآلتوسر، بود و فرهنگگرایی ریشه در نظرات متفکرانی چون هوگارت، تامپسون، و به ویژه ریموند ویلیامز داشت. ساختارگرایی آلتوسر بر این ایده متکی بود که جوامع اساساً کلیتهای ساخت یافتة بسیار پیچیدهای هستند که از سطوح متفاوتِ «ترکیببندی »(اقتصادی و سیاسی و ایدئولوژیک) تشکیل شدهاند. هر مجموعة ترکیبی شکلبندی متفاوتی از نیروهای اجتماعی و نوع متفاوتی از تحول اجتماعی را پدید میآورد. جامعه به مثابة نوعی کلیتِ ساخت یافتة پیچیده متشکل از سطوح مختلف است که براساس روابط همانندی و تضاد در هم تنیده شدهاند. از میان این سطوح، سطح ایدئولوژی واجد اهمیت خاصی است زیرا از طریق این سطح است که روابط فوق بازنمایی و تولید و بازتولید میشوند. ایدئولوژی، از نظر آلتوسر، امری ذهنی و ایدهآل یعنی برساختة ذهن افراد نیست بلکه امری عینی و مادی است که در بطن کردارهای روزمره جای دارد. کارکرد اصلی ایدئولوژی و دستگاههای ایدئولوژیک دولت تبدیل فرد عادی به سوژه است. ایدئولوژی این کارکرد را بر مبنای مکانیسم«استیضاح » انجام میدهد، مکانیسمی که طی آن افراد را فرا میخواند تا در موقعیتهایی که برایشان در نظر گرفته قرار بگیرند. ایدئولوژی مجموعهای ایستا از عقاید اِعمال شده بر طبقات فرودست به وسیلة طبقات حاکم نیست، بلکه روندی پویا است که پیدرپی در عمل بازتولید میشود. نقش اصلی دستگاههای ایدئولوژیک دولت(خانواده، مدرسه، رسانه و ...) بازتولید ایدئولوژی حاکم در قالب کردارها و گفتارهای انضمامی سوژههای موجود است. لذا از نظر آلتوسر ایدئولوژی فقط برای سوژهها وجود دارد و سوژهها نیز جز در ایدئولوژی وجود ندارند. افراد چیزی نیستند مگر«سوژههایی در ایدئولوژی»(آلتوسر،1971:صص160-170). بنابراین، آلتوسر قایل به سیطرة تام ایدئولوژی و دستگاههای ایدئولوژیک دولت است. صحبت از مقاومت افراد در برابر این دستگاهها هیچ معنایی ندارد. از این منظر، تلویزیون یکی از دستگاهها ایدئولوژیک دولت است که برنامههایی آکنده از معناها و ایدهها و ارزشهایی خاص پخش میکند و مخاطبان را فرا میخواند تا در«موقعیت سوژگی »ای که خود برای آنها در نظر گرفته قرار بگیرند و آن طور که میپسندد فکر و رفتار بکنند. این نظریه دربارة ایدئولوژی و دستگاههای ایدئولوژیک دولت به رغم آنکه برای حوزة سیاست و ایدئولوژی نوعی«استقلال نسبی» قایل است در نهایت سر از جبرگرایی اقتصادی و تقلیلگرایی طبقاتی در میآورد و همه چیز را در دولت و دستگاههای ایدئولوژیک دولت خلاصه میکند و جایی برای جامعة مدنی به عنوان قلمرو مقاومت مردم باقی نمیگذارد.
پارادایم فرهنگگرایی نیز به رغم تفاوتهای بسیاری که با ساختارگرایی داشت در یک ایدة اساسی با آن مشترک بود: این که قلمرو کنشهای فرهنگی را اصولاً ایدئولوژی حاکم شکل میدهد. هر دو پارادایم به یکسان اعتقاد داشتند که بوژروازی فرهنگ و ایدئولوژی خود را بر طبقات فرودست تحمیل میکند. رویکرد فرهنگگرایی فرض را بر این مینهاد که فرهنگ تجلی ذات یک طبقه یا جنسیت خاصی است. چنین طبقهای ایدئولوژی خود را در قالب یک سری رمزگان فرهنگی بر کردارها و نگرشهای عینی افراد در زندگی روزمره حک میکند. چنین فرهنگی در خدمت منافع و علایق طبقات فرادست است(بنت،1986،در استوری،1996: 222). گسست مطالعات فرهنگی از این دو پارادایم حاصل چرخش آن به سوی نظریة هژمونی گرامشی بود. فرض اصلی این نظریه توان مقاومت سوژهها در برابر هژمونی است. سیالیت و ناپایداری روابط قدرت، وجه ارگانیک ایدئولوژی، تلاش دایمی«بلوک قدرت» برای کسب رضایت فرودستان، اهمیت«عرف عام» در بازتولید وضعیت سلطه، و خصلت نامتعین هویت اجتماعی همگی در زمرة مفروضات اصلی نظریة گرامشی هستند. از دید گرامشی، در جامعة مدرن هژمونی چیزی است که برساخته میشود. در این جامعه که کانونهای آنتاگونیسمِ اجتماعی بیش از حد متکثر شدهاند گروههای مختلف اجتماعی دایماً در حال نزاع و کشمکش بر سر کسب و حفظ هژمونی هستند. مسئلة هژمونی همواره مسئله نوعی«نظم فرهنگی جدید» است. هژمونی یعنی اعمال نوعی«ترکیببندی» بر مجموعهای از روابط و کردارهای اجتماعی، چنین کاری را طبقة اصلی با تکیه بر«اصل هژمونیک» انجام میدهد. به بیان دیگر، هر نظام هژمونیک شکلی از ترکیب بندی عناصر ایدئولوژیک است. مقاومت گروههای فرودست تلاشی است برای واسازی این ترکیببندی و و ترکیب دوبارة آن به شکلی دیگر.
در عصر مجازی تغییرات اساسی در رفتار بشر بوجود خواهد آمد و بعضی از صفتهای بد مانند دروغگویی، کلاه برداری، قتل و غارت و تجاوز به حقوق دیگران و امثال آن به دلیل علنی بودن همه امور بشر از جامعه رخت خواهد بست و همه امور بشر قابل روئویت و پیگیری خواهید بود. مردم در جهان مجازی فرصت شناخت بهتری از جهان و فلسفه وجودی انسان خواهند داشت و به نحو بهتری تربیت خواهند شد و چون از نظر تئوری در عصر مجازی مشکلات معیشتی، و تهیه ابزارکار و دانش و اطلاعات وجود ندارد، توجه به مسائل معنوی و مذهب افزایش خواهد یافت.
فایل کامل پایان نامه " ایران و چالش هژمونی دلار در مبادلات بین المللی (هژمونی دلار و اقتصادسیاسی ایران 1393_1384) " بصورت word و قابل ویرایش ، در 170 صفحه با رفرنس نویسی درون متنی (APA) و منابع کامل
منبعی کاملا کاربردی و مفید برای کارهای تحقیقاتی و پایان نامه ای
این فایل که وقت زیادی برای آن صرف شده و با نمره عالی 17.5 از 18 نمره را کسب کرده ، فقط با قیمت 79/000 تومان قابل خریداری می باشد
در زیر فهرست مطالب آن ارائه می شود:
فهرست
عنوان صفحه
-1-2علل انتخاب موضوع و اهمیت تحقیق. 10
-1-7-4مبادلات پولی بینالمللی. 18
-1-7-6-1دولت رانتیر و ویژگیهای آن. 20
-1-7-7-1سیاست پولی انبساطی. 20
-1-7-7-2سیاست پولی انقباضی. 21
-1-7-8-1تاریخچه تحریم اقتصادی در جهان و ایران. 21
-2-1نظریه لیبرالیستی اقتصاد سیاسی بین الملل. 28
-2-1-2مهمترین اصول لیبرالیسم اقتصادی.. 30
-2-1-3منتقدین مکتب کلاسیک... 32
-2-2نظریه مرکانتیلیستی و نئومرکانتیلیستی اقتصاد سیاسی بینالملل. 32
-2-3نظریههای چپ اقتصاد سیاسی بینالملل. 35
-2-3-1 آزادی اقتصادی در نظام سرمایه داری.. 35
-2-4نگرش برسازانه از اقتصاد سیاسی بینالملل. 36
-2-4-2پیشینه ها و خاستگاه ها 37
فصل سوم:مختصات اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران.. 42
-3-1نگرش حاکم در جمهوری اسلامی نسبت به اقتصاد سیاسی و اقتصاد سیاسی بینالمللی. 44
-3-1-1جمهوری اسلامی ایران و سازمانهای بینالمللی. 44
-3-2روندهای سیاست خارجی جمهوری.. 44
-3-3مدل اقتصادی حاکم بر ایران پس از انقلاب.. 47
-3-3-1تحلیل حرکت اقتصاد ایران. 47
-3-3-2آسیبشناسی عملکرد اقتصادی دولت های پس از انقلاب.. 52
-3-4ویژگیهای اساسی اقتصاد سیاسی ایران. 59
-3-5ایران و تلاش برای خروج از مدل دولت رانتیر. 65
-3-6چالشهای اساسی پیشاروی اقتصاد سیاسی ایران در دوره پس از انقلاب.. 69
-3-6-2چالش های امنیتی ج.ا.ایران از 1357 تا 1367 (پایان جنگ( 74
-3-6-3چالشهای امنیتی از سال 1367 تا کنون. 75
-3-6-3-1الگوی تعارضی امنیتی در قالب اصلاحات سیاسی و اقتصادی در یک جامعه در حال گذار. 75
-3-6-3-2الگوی تعارض امنیتی در قالب فروپاشی شوری سابق و سایر مسایل منطقه ای.. 76
-3-6-3-3الگوی تعارضی امنیتی نرم افزاری در قالب تحولات اجتماعی در ایران. 78
-3-7ج. ا. ایران و مبادلات پولی حاکم بر اقتصاد سیاسی بینالملل. 80
فصل چهارم:هژمونی دلار ابراز تداوم برتری ایالات متحده. 89
-4-1سیستم برتون وودز و جایگاه دلار در اقتصاد جهانی. 90
-4-1-1-1ساز و کار نظام برتن وودز. 93
-4-1-1-2فروپاشی نظام برتن وودز و دلایل آن. 94
-4-1-1-3مشکل کمبود ذخایر کافی. 94
-4-1-1-5مشکل تعدیل تراز پرداختها 95
-4-1-1-6قطع رابطه دلار با طلا و توافقنامه اسمیت سونیین. 95
-4-2چالشهایی که هژمونی دلار با آن مواجه بوده است.. 96
-4-2-1حمله به جایگاه آمریکا در اقتصاد 96
4-2-1-1یوان چین چالشی برای هژمونی دلار آمریکا 97
-4-2-1-2تلاش برای حفظ هژمونی دلار. 99
-4-3برخورد ایالات متحده با چالشآفرینان برای هژمونی دلار. 100
-4-4وضعیت هژمونی دلار در عصر حاضر. 103
-4-4-1مقابله ایران ، چین و روسیه با هژمونی آمریکا 106
-4-4-2ضد هژمون های معترض... 107
-4-4-3 آمریکا و ضدیت با ضد هژمون گرایان. 110
فصل پنجم:چالشهای هژمونی دلار برای اقتصاد سیاسی ج. ا. ایران.. 114
-5-1دلار و وابستگی به اقتصاد سرمایهداری.. 115
-5-1-1اقتصاد دههی اخیر ایران. 117
-5-1-2تاثیر افزایش قیمت دلار بر اقتصاد ایران. 122
-5-1-3تأثیر افزایش قیمت ارز بر صادرات.. 124
-5-2وابستگی به درآمدهای خاصل از فروش نفت به کشورهای غربی. 125
-5-2-1قیمت نفت و وابستگی اقتصادی.. 125
-5-2-1-1پیامدهای جهش دلار جهانی و سقوط نفت.. 126
-5-2-1-2پیامدهای افزایش شاخص برابری دلار آمریکا در اقتصاد ایران. 129
-5-3کاهش مزیت رقابتی در بازارهای جهانی. 135
فقط 79/000 تومان