40 ص
شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن
«شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن» عنوان مقاله ای است که در شماره 55 فصلنامه مشکوة
به قلم «ابراهیم زنگنه» به رشته تحریر درآمده است، با این مقاله مروری جامع، اما فشرده بر آنچه که در طول تاریخ بر «نیشابور» گذشته است، خواهیم داشت.
شهرستان نیشابور به مرکزیت شهر نیشابور، 9308 (1) کیلومتر مربع وسعت دارد و جمعیت آن طبق سرشمارى سال 1370 هـ . ش، 287/399 نفر است. تراکم نسبى جمعیت این شهرستان حدود 42 نفر در کیلومتر مربع مىباشد. 632 آبادى مسکون دارد و در قسمت مرکزى استان خراسان واقع شده است. (2)
این شهرستان با مختصات ریاضى طبق نقشه زیر با طول جغرافیایى بین 58 تا 59 درجه و عرض جغرافیایى بین 35 تا 37 درجه، محدود است از شمال به شهرستانهاى چناران و قوچان، از جنوب به شهرستانهاى کاشمر و تربتحیدریه، از مشرق به شهرستان مشهد و از مغرب به شهرستانهاى اسفراین و سبزوار. (3)
این شهرستان داراى پنج بخش است به نامهای:
دشت نیشابور در دامنه کوه بینالود قرار دارد، این رشته کوه در دنباله رشته کوه البرز در جهت شمالغربى و جنوبشرقى کشیده شده است. مرتفعترین قله این رشته کوه با 3400 متر در شمال نیشابور قرار دارد که در همان حال بلندترین قله خراسان بهشمار مىآید.
دشت مرتفع نیشابور محصور بین کوههاى بینالود و کوهسرخ، فلات ایران را به دشتهاى آسیاى مرکزى مرتبط مىسازد و این مسیر در طى قرنهاى متمادى همواره یکى از مهمترین شاهراه ها بوده و جهت مسافرت و حمل و نقل و نیز لشکرکشىها مورد استفاده بوده است. متاسفانه طوایف مهاجم نیز از این شاهراه به منظور یورشهاى ددمنشانه خود بهره بردهاند.
در حال حاضر، این دشت، مشهد را به وسیله جاده آسفالته درجه یک و راهآهن به تهران مربوط مىسازد. در طول زمان چنین موقعیت استثنایى برحسب اقتضا به نفع و یا به ضرر شهر نیشابور بوده است. در دورههاى صلح و آرامش، آبادى، جمعیت و بازرگانى نیشابور به سبب داشتن منابع طبیعى مرغوب از قبیل معادن فیروزه و خاکهاى زراعتى وسیع، رو به گسترش نهاده و برعکس در زمان جنگ چون مورد طمع مهاجمان قرار داشته مورد حملات متعدد واقع شده و رو به ویرانى نهاده است. نشانهها و شواهد امروزى که عبارت از خرابههاى متعدد در اطراف شهر است گستردگى این شهر را در زمانهاى قدیم بخوبى نشان مىدهد. (5)
امام خمینی در جمع روحانیون بیانات مبسوطی را ایراد کردند. ایشان در قسمتی از این بیانات فرمودند: رژیم سلطنتی از اول خلاف عقل بود ... هر ملتی باید خودش سرنوشت خودش را تعیین کند.
* آسوشیتد پرس: بختیار گفت: طرفداران آیتالله خمینی میتوانند فریاد بزنند، غوغا کنند، توهین کنند، این کار چیزی را ثابت نمیکند، اما اینکه چندین میلیون نفر برای استقبال از آیتالله به تهران آمدند، مبالغهآمیز است. وی افزود: همچنان مشتاق ملاقات با ایشان است.
* آسوشیتد پرس گزارش داد: امرای ارتش گفتهاند که اگر آیتالله خمینی بر خلاف قانون اساسی اقدامی کند، آنها دست به اقدام خواهند زد.
* رادیو مسکو: دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا علیه مداخله آمریکائیها در امور داخلی ایران، در برابر کاخ سفید تظاهرات کردند.
* در چند شهر کشور، ازجمله سمنان و تربت جام، در پی تظاهرات مردم چند نفر به شهادت رسیدند.
* یک ساواکی در تهران ترور شد. وی سرهنگ معتمدی نام داشت و یکی از اعضای بلند پایه ساواک بود.
*رادیو بی.بی.سی . گفت: آیتالله شریعتمداری گفته است در تبدیل رژیم سلطنتی به جمهوری باید جانب احتیاط رعایت شود و تهیه مقدمات فراوانی لازم است.
تذکر: نامبرده از قانون اساسی که اساس آن موجب بقای رژیم سلطنتی است، حمایت میکند.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:24
چکیده:
پس از تلاش ها و آویز و گریزهای بسیار مجاهدان و علمای دینی و ملت ایران سرانجام در سیزدهم مرداد 1285 خورشیدی مظفرالدین شاه قاجار فرمان حکومت مشروطه را امضا و صادر کرد و سه روز پس از آن دستخط دیگری در تأیید فرمان مشروطیت صادر نمود که در آن فرمان صریح نسبت به تأسیس مجلس منتخبین ملت داده شد. از آن تاریخ تا پایان سلطنت وی وقایع سیاسی زیر به ترتیب در اشعار شاعران انعکاس یافته است.
1285 خورشیدی
1- آغاز مشروطیت و مجلس شورای ملی:
شاد باش ای مجلس ملی که بینم عن قریب از توآید درد ملت را درین دوران طبیب…
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 137)
… دولت و ملت چو هر دو دست بهم داد پای به دامن کشد عدوی سبک سر…
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 56)
… غریو شعف رفت تا آسمان که مشروطه شد سرزمین کیان
(نظام وفا، دیوان، ص203)
2- نکوهش از وزیران و مجلس شورای یکم:
… وزیرا وقت آن آمد که امروز بیاموزی ره رسم تدین…
براری ریشة انصاف از بیخ براندازی اساس عدل از بن
کنی خاموش چراغ دین اسلام کنی خاموش چراغ دین اسلام
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 386)
3- مدح مظفرالدین شاه به سبب صدور فرمان مشروطیت:
شه مظفر داور گیتی خدیو کامران آن که ذاتش مستطابستی1 و خلقش مستطیب2
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 138)
… شاه جهان مظفر کش فرمان بر مهر و ماه در خور و زیبنده است…
(ادیب نیشابوری، دیوان، ص 186)
… شه مظفر که پی چاکری اش پادشهان خط نوشتند و نهادند بر آن خاتمشان…
(ایرج میرزا، دیوان، ص 47)
… پادشه دادگر مظفرالدین شاه آن که زعدلش بنای ظلم برافتاد…
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 55)
بر سر در عمارت مشروطه، یادگار نقش به خون نشسته عدل مظفر است…
(شهریار، دیوان، ص 105)
4- مرگ مظفر الدین شاه:
… چو زین باغ شد شهریار کهن بخشید شاخ مرا بیخ وبن…
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 724)
ادیب الممالک فراهانی را باید به عنوان سیاسی ترین شاعر دوران پادشاهی مظفرالدین شاه معرفی کرد.
پس از مرگ مظفرالدین شاه، در روز بیست و هشتم دی ماه 1285 خورشیدی فرزند وی، محمدعلی شاه قاجار، طی مراسم با شکوهی تاجگذاری کرد و به دستور شاه جدید در جشن تاجگذاری از نمایندگان مجلس دعوت به عمل نیامد و از همین جا عداوت وی با مجلس و مشروطه نمایان گشت و حوادثی در پی آن آمد که به عزل وی از سلطنت انجامید وسرانجام در مردادماه 1288 خورشیدی دوران سلطنت وی به پایان رسید. از بین وقایع دوران پادشاهی محمدعلی شاه قاجار حوادث زیر در شعر شاعران بازتاب داشته است:
1285 خورشیدی
1- به تخت نشستن محمدعلی شاه قاجار:
… ای ملک از فرة جلوس تو امروز نور الهی به تاج تابد و بر تخت …
پس از تلاش ها و آویز و گریزهای بسیار مجاهدان و علمای دینی و ملت ایران سرانجام در سیزدهم مرداد 1285 خورشیدی مظفرالدین شاه قاجار فرمان حکومت مشروطه را امضا و صادر کرد و سه روز پس از آن دستخط دیگری در تأیید فرمان مشروطیت صادر نمود که در آن فرمان صریح نسبت به تأسیس مجلس منتخبین ملت داده شد. از آن تاریخ تا پایان سلطنت وی وقایع سیاسی زیر به ترتیب در اشعار شاعران انعکاس یافته است.
1285 خورشیدی
شاد باش ای مجلس ملی که بینم عن قریب
از توآید درد ملت را درین دوران طبیب…
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 137)
… دولت و ملت چو هر دو دست بهم داد
پای به دامن کشد عدوی سبک سر…
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 56)
… غریو شعف رفت تا آسمان
که مشروطه شد سرزمین کیان
(نظام وفا، دیوان، ص203)
… وزیرا وقت آن آمد که امروز
بیاموزی ره رسم تدین…
براری ریشة انصاف از بیخ
براندازی اساس عدل از بن
کنی خاموش چراغ دین اسلام
کنی خاموش چراغ دین اسلام
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 386)
شه مظفر داور گیتی خدیو کامران
آن که ذاتش مستطابستی1 و خلقش مستطیب2
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 138)
… شاه جهان مظفر کش فرمان
بر مهر و ماه در خور و زیبنده است…
(ادیب نیشابوری، دیوان، ص 186)
… شه مظفر که پی چاکری اش پادشهان
خط نوشتند و نهادند بر آن خاتمشان…
(ایرج میرزا، دیوان، ص 47)
… پادشه دادگر مظفرالدین شاه
آن که زعدلش بنای ظلم برافتاد…
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 55)
بر سر در عمارت مشروطه، یادگار
نقش به خون نشسته عدل مظفر است…
(شهریار، دیوان، ص 105)
4- مرگ مظفر الدین شاه:
… چو زین باغ شد شهریار کهن
بخشید شاخ مرا بیخ وبن…
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 724)
ادیب الممالک فراهانی را باید به عنوان سیاسی ترین شاعر دوران پادشاهی مظفرالدین شاه معرفی کرد.
پس از مرگ مظفرالدین شاه، در روز بیست و هشتم دی ماه 1285 خورشیدی فرزند وی، محمدعلی شاه قاجار، طی مراسم با شکوهی تاجگذاری کرد و به دستور شاه جدید در جشن تاجگذاری از نمایندگان مجلس دعوت به عمل نیامد و از همین جا عداوت وی با مجلس و مشروطه نمایان گشت و حوادثی در پی آن آمد که به عزل وی از سلطنت انجامید وسرانجام در مردادماه 1288 خورشیدی دوران سلطنت وی به پایان رسید.