فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:40
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مسجد شیخ لطف الله 1
وجه تسمیه مسجد شیخ لطف الله 3
خطوط بنائی در داخل مسجد شیخ لطف الله 9
کتبه های خط ثلث در چهار گوشه داخل مسجد شیخ لطف الله 10
کتیبه های دو ضلع شرقی و غربی مسجد شیخ لطف الله 12
نام شیخ لطف الله و باقر بنا در کتیبه های دو جانب شمالی و جنوبی مسجد 13
عمارت ساعت 16
بازار قیصریه و کاروانسرای شاه 16
سردرب ضرابخانه 19
اقدامات شاه عباس کبیر در مورد بازار و کالاهای گوناگون 20
قیصریه 30
راستهی بازار 35
مسجد شیخ لطف الله
یکی از زیباترین آثار تاریخی اصفهان که هر تماشا کننده ای را خیره می کند و نسبت به هنرمندانی که در انجام آن دخیل بوده اند باظهار تحسین و اعجاب وامیدارد مسجد شیخ لطف الله است که در ضلع شرقی میدان نقش جهان مقابل عمارت عالی قاپو (دولتخوانه مبارکه) واقع شده و بواسطه کاشیکاری های معرق داخل و خارج گنبد و کتیبه های عالی که مقداری از انها بخط علیرضای تبریزی عباسی(2) است از زیبائی و ظرافت کمتر نظیر دارد. این مسجد که شاهکاری از معماری و کاشیکاری ایران در نیمه اول قرن یازدهم هجری است بفرمان شاه عباس اول ساختمان آن شروع شده و سر در زیبای آن در سال 1012 هجری به پایان رسیده و سال اتمام ساختمان و تزئینات کاشیکاری آن 1028 هجری قمری است. سال اتمام سر در مسجد بموجب کتیبه ای که به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی نوشته شده به شرح زیر است:
” امر با نشاء هذا المسجد المبارک السلطان الاعظم و الخاقان الاکرم محیی مراسم آبائه الطاهرین مروج مذهب الائمه المعصومین ابوالمظفر عباس الحسینی الموسوی الصفوی بهادر خان خلد الله تعالی ملکه و اجری فی بحار التأیید فلکه ب محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین صلوات الله و سلامه علیه و علیهم اجمعین متبها علی رضا العباسی 1012“(1) و سال اتمام ساختمان مسجد (1028 هجری قمری) در داخل محراب کاشیکاری معرق بی نظیر آن در دو لوحه به خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشی لاجوردی بشرح زیر آمده است :
” عمل فقیر حقیر محتاج برحمت خدا محمد رضا بن استاد حسین بناء اصفهانی 1028“
در یک لوحه به خط نستعلیق سفید بر زمینه لاجوردی در بالای پنجره کاشیکاری زیبای سر در بخط علیرضای عباسی نوشته شده است:” مایه محتشمی خدمت اولاد علی است“
وجه تسمیه مسجد شیخ لطف الله
شیخ لطف الله بن عبدالکریم بن ابراهیم اصلا از مردم میس از قرای جبل عامل یعنی لبنان حالیه است و خاندان او همه از فقهای امامیه بوده چنانکه پدر و جد و حد اعلا و پسرش همه به این عنوان اشتهار داشته اند. به مناسبت سعی بی اندازه پادشاهان صفوی در ترویج احکام مذهب تشیع و تشویق و اکرام فقهای آن شیخ لطف الله میسی عاملی نیز مانند جمع کثیر دیگری از علمای بحرین و جبل عامل در اویل عمر از موطن خود به قصد ایران عازم و ابتداء در مشهد مقدس مقیم شد و در آنجا پس از استفاضه از محضر علمای ارض اقدس از جمله ملا عبدالله شوشتری از جانب شاه عباس بزرگ بخدمت آستانه رضوی برقرار گردید و تا تاریخ فتنه از بکان و دست انداری ایشان بر مشهد در آن شهر مقیم بود سپس از شر ایشان به قزوین پناه جست و در آنجا بکار تدریس مشغول شد. شاه عباس او را از قزوین به اصفهان آورد و در سال 1011 در جنب میدان نقش جهان مدرسه و مسجدی را که هنوز هم بنام او شهرت دارد برای محل تدریس و اقامت و امامت او پی نهاد و انجام این کار تا 1028 طول کشید و در حین اتمام همین ساختمان بود که شاه عباس در قسمت جنوبی میدان شاه طرح انشاء مسجد جامع عباس یعنی مسجد شاه را ریخت.
بعد از آنکه مدرسه و مسجد شیخ لطف الله برای تدریس و نماز گزاری سیخ مهیا گردید این مرد جلیل محترم در آن مدرسه مقیم و در آن مسجد و مدرسه به امامت و تدریس مشغول گردید و شاه برای وجه معاش او وظیفه ای معین و مقرر داشت شیخ در مسائل قدیمی و فتاوی شرعی بعضی آراء و عقاید خاص داشت و به گفته مؤلف ریاض العلماء با علمای هم عصر خویش در شر پاره ای از این مسائل بغیر حق مناقشه می کرد از آنجمله اقامه نماز جمعه را در غیاب امام واجب میشمرد و شخصا در مسجد خود هر جمعه به این عمل ادامه میداد و مقلدین او از وی تبعیت می کردند تألیفات شیخ بیشتر منحصر بحواشی و تعلیقاتی است که او بر کتب فقهیه علمای قبل از خود نوشته و رسائلی که بر رد فتاوی دینی معاصرین برشته نگارش در آورده است شیخ لطف الله از علوم ادبی نیز بی نصیب نبود و گاهگاهی هم بگفتن شعر طبع آزمائی می کرد.
تاریخ وفات شیخ لطف الله را مؤلف کتاب مجمل التواریخ در سال 1032 یعنی در
همان سالی که بغداد به تصرف شاه عباس در آمده است می نویسد همچنین در عالم آرای عباسی تاریخ فوت او را مؤلف این کتاب در ذیل وقایع همین سال 1032 می آورد و صریحا می گوید که شیخ لطف الله میسی عرب جبل عاملی در اوایل این سال قبل از سفر دارالسلام بغداد که هنوز رایات جلال در ییلاقات فیروز کوه بود در اصفهان مریض گشته بعالم بقاء پیوست.