در هر لحظه مغز ما توسط اطلاعات محیطی بمباران می شود و بوسیله حواس هدایت می گردد. این اطلاعات به محض رسیدن به مغز توسط CNS پردازش می گردد.
چطور مغز مفهوم درونی این اطلاعات را درک می کند ؟
جواب این سوال اساسا در سیستمهای آمینرژیک موجود درCNS است از قبیل سیستم سروتونرژیک ، دوپامینرژیک ، نورآدرنرژیک و هیستامینرژیک که در مناطق هدف اختصاصی خود عمل می کنند.
نروترانس میتر خاص سیستم هیستامینرژیک ، هیستامین است که متعلق به خانواده آمین های بیوژنیک از قبیل دوپامین ، نوراپی نفرین و سروتونین بوده و ویژگی مشترک همه آنها وجود ریشه اتیل آمین در ساختمان شیمیایی آنها ست .
در این سمینار خلاصه ای از بیوسنتز ، ذخیره ، آزاد شدن ، جذب ، متابولیسم ، گیرنده ها و چندین عمل فیزیولوژیکی هیستامین را بحث خواهیم کرد.
انتقال قدرت
یک ماشین شامل یک منبع نیرو و یک سامانه انتقال قدرت است که کاربرد خاصی از توان را فراهم میآورند. لغتنامهٔ میرام-وبستر انتقال را به این صورت تعریف مینماید: مجموعهای از قطعاتی که شامل دندههای تغییر سرعت و میلگاردانهایی است که توسط آنها توان را از موتور به یک محور تحت بار منتقل میشود. انتقال اغلب به گیربکسی (جعبهدنده) که از دندهها و سلسلهای از دندهها برای فراهمآوری تبدیل سرعت و دور موتور از یک منبع چرخان به دستگاهی دیگر استفاده میکند اشاره دارد
گیربکس یا جعبه دنده اتومبیل دارای چندین دنده برای حرکت رو به جلو و معمولاً یک دنده برای حرکت به عقب میباشد، امروزه از گیربکسهای شش و هفت سرعته اتوماتیک و دستی در خودروهای نسل جدید استفاده میشود.
چرخدنده سیاره ای
قبل از اینکه به سراغ چرخدنده سیارهای برویم لازم است تعریفی از سیستم انتقال قدرت داشته باشیم.
در اینجا به تعریفی از سیستم انتقال نیرو در سیستم اتوماتیک اتومبیل می پردازیم :
سیستم انتقال نیرو چیست؟
سیستم انتقال نیرو مجموعه ای است که به انتهای موتور متصل است و قدرت موتور را به چرخ های محرک می رساند. هر اتومبیل در محدوده ی خاصی از دور موتور RPM (Reudution PER Minute) به حداکثر کارکرد خود می رسد. یک سیستم انتقال نیروی مناسب ضمن نگهداشتن دور موتور در این محدوده قدرت موتور را به چرخ های محرک انتقال می دهد تا اتومبیل به بهترین وجه رانده شود. این کار به وسیله ی ترکیب دنده ها و محورهای متعدد صورت می گیرد. زمانی که اتومبیل روی دنده ی یک است، دور موتور بسیار بالا تر از دور چرخ های محرک است. در حالی که در دنده های بالا موتور حتی در سرعت های بالا تر از 70 MPH (110km/h ) آزاد کار می کند. به غیر از دنده های جلو هر گیر بکس اتوماتیک دارای یک وضعیت خلاص است که سیستم انتقال نیرو را از چرخ های محرک جدا می کند. دنده ی عقب باعث می شود که چرخ های محرک در جهت معکوس گردش کنند که اجازه ی عقب رفتن به اتومبیل می دهد. در نهایت در این گیربکس ها یک وضعیت پارک (park position) نیز وجود دارد. در این وضعیت یک مکانیزم قفل کننده درون شفت اصلی وارد می شود و چرخ های محرک را قفل می کند تا آن ها را از چرخش باز دارد.
دو نوع سیستم انتقال نیرو وجود دارد:
1) دفرنسیال عقب (rear wheel drive)
2) دفرنسیال جلو(front wheel drive)
در اتومبیل های دیفرانسیل عقب سیستم انتقال نیرو معمولا پشت موتور ، زیر برآمدگی وسط کف اتومبیل در امتداد پدال گاز سوار می شود. برای اتصال محور محرک که عقب اتومبیل قرار دارد به سیستم انتقال قدرت از یک میل گردان (drive shaft) استفاده می شود تا قدرت را به محور انتقال دهد. شار قدرت در این سیستم ها ساده است؛ به صورتی که قدرت به صورت مستقیم از اتومبیل به مبدل گشتاور (torque converter) و سپس سیستم انتقال قدرت و میل گردان(drive shaft)منتقل می شود تا جایی که به محور محرک (final drive) برسد و در آن جا تقسیم شده و به دو چرخ فرستاده می شود.
در یک اتومبیل دیفرانسیل جلو ، سیستم انتقال قدرت و محور جلو با هم ترکیب شده و قطعه ای به نام ترانس اکسل (transaxle) ساخته می شود. در اتومبیل های دیرانسیل جلو موتور اصولا به صورت عرضی سوار می شود و اکسل در پایین، جلوی موتور قرار دارد. محور های جلو مستقیما به اکسل متصلند و نیروی رانشی چرخ ها را فراهم می کند. در چنین ساختاری شار قدرت از موتور به سمت مبدل گشتاور جاری می شود و سپس توسط سلسله شاره گر هایی پس از تغییر جهت °180 به سمت سیستم انتقال نیرو که در کنار موتور است می رود. در این قسمت قدرت از طریق سیستم انتقال قدرت مستقیما به محور محرک فرستاده می شود و پس از تقسیم به چرخ ها منتقل می شود.
چینش های دیگری در اتومبیل های دیفرانسیل جلو که موتور آن ها به صورت طولی قرار می گیرد، وجود دارد. همچنین خودرو هایی موجود است که هر دو محور عقب و جلو در آن ها محور محرک است؛ اما دو سیستم فوق الذکر معمول ترین چینش های انتقال قدرت هستند. از جمله ی دیگر چینش ها می توان به مدلی اشاره کرد که موتور، سیستم انتقال و تبدیل نیرو و محور محرک همگی در قسمت عقب ماشین قرار دارند. این چینش یشتر در ماشین های پورشه(Porsche) معمول است.
اجزای سیستم انتقال نیرو:
سیستم های انتقال نیروی اتوماتیک مدرن از قطعات بی شماری تشکیل شده اند که همه به صورت یک سیستم مکانیکی، هیدرولیکی، الکترونیکی هوشمند کار می کنند. این تکنولوژی در طول سال های گذشته توسط افراد مستعد رشد و نمو داشته است. در این جا با توضیحات ساده و به دور از پیچیدگی های خاص به شرح کار می پردازیم. برای تصور کردن نحوه ی کار قطعات باید در تصور خود آن ها را مجسم کنید.
قطعات اصلی تشکیل دهنده ی یک سیستم انتقال نیروی اتوماتیک عبارت اند از:
a) گروه دنده های سیارکی ( (set planetary gearسیستم هایی مکانیکی اند که نسبت دور موتور و چرخ ها را تنظیم می کنند.
b) سیستم هیدرولیکی (hydraulic system) که با فشار روغن را توسط پمپ روغن از طریق محفظه ی سوپاپ به گیربکس می فرستد تا کلاچ ها و رشته ها عمل کنند و در نتیجه گروه دنده های سیارکی کنترل می شوند.
c) آب بند ها و واشرها (seals & gaskets) که برای جلوگیری از نشت روغن پر فشار استفاده می شوند.
d) مبدل گشتاور پیچشی (torque Converter) که شبیه به یک کلاچ عمل می کند و به اتومبیل در حالی که در دنده است و موتور در حال گردش با دور بالاست ، اجازه ی ایست یا کم کردن سرعت می دهد.
e) گاورنور ((governor و تعدیل کننده (modulator) که سرعت اتوموبیل ، وضعیت پدال گاز را کنترل می کند تا زمان تعویض دنده را محاسبه کند. در ماشین های جدید تر تعویض دنده توسط کامپیوتر کنترل می شود. کامپیوتر از بوبین های کوچک برای ارسال روغن در زمان مناسب به جزء مناسب برای تعویض دنده استفاده می کند.
دستگاه دنده خورشیدی:
تعریف اولیه: یکی از جالب ترین چرخ دنده هایی که اختراع شده است، چرخ دنده خورشیدی است. فرض کنید میخواهید دو چرخ دنده داشته باشید که سرعت یکی n برابر دیگری باشد، اما جهت چرخش آنها با هم یکی باشد. برای این کار از چرخ دنده خورشیدی استفاده می شود.
مجموعه چرخدنده سیاره ای
یک مجموعه خورشیدی و یا سیاره ای مطابق شکل شامل یک دنده خورشیدی یا دنده مرکزی (زرد) که با دنده های هرز گرد سیاره ای یا پنیونها که روی محور نگهدارنده ان به طور یکپارچه روی قفسه یا حامل سیاره ای(سبز) قرار گرفته و قفسه هم در داخل دنده داخلی یا رینگی(ابی) احاطه شده است. محور چرخ دنده خورشیدی ثابت و محور چرخ دنده های سیاره ای متحرک است . مجموعه چرخ دنده های اپی سیکلیک (سیاره ای)اغلب زمانی مفید هستند که نسبت سرعت به گشتاور زیادی در یک مجموعه فشرده از چرخ دنده ها مورد نیاز باشد.
تنش های محرک روی دندانه های زیادی وارد میشود و بنابراین بار متعادل میگردد درنتیجه این طرح دوام زیادتری پیدا میکند . دنده های خورشیدی نسبت به دنده های استاندارد میتوانند مقاومتر باشند وگشتاورهای زیاد را انتقال دهند.
عضوهای مجموعه خورشیدی (رینگی ،خورشیدی ،قفسه )در گیربکسهای اتوماتیک به وسیله ی کلاچ ها و باندهایی ثابت و یا محرک میشوند. در حالت کلی میتوان پنج حالت مختلف را در مجموعه مورد بررسی قرار داد.البته باید دانست که مجموعه نمیتواند پنج حالت را در گیربکس داشته باشد.در گیربکس ها برای ایجاد نسبت دنده ی مناسب از دو و یا سه مجموعه استفاده میکنند.
برای بررسی حالت ها باید به چند نکته توجه کرد
تعداد دنده های خورشیدی < تعداد دنده های رینگی < تعداد دنده های قفسه
منظور از محرک ،عضوی است که گشتاور ورودی به ان وارد میشود و نیرو را به عضو متحرک منتقل میکند.
نسبت دنده برابر است با تعداد دنده های متحرک تقسیم بر تعداد دنده های محرک
حالت های مختلف موجود در دستگاه :
1)قانون خلاص : هیچ عضوی درگیر نمی باشد.
2)قانون مستقیم که کافی است دو عضو با هم یکپارچه شوند.
3) دنده عقب : در این حالت قفسه ثابت می شود و دو حالت خواهیم داشت که حالت مطلوب ان این است که خورشیدی محرک باشد و رینگی متحرک باشد. چون در این حالت افزایش گشتاور خواهیم داشت .حالت دوم افزایش نسبت دنده خواهیم داشت که برای دنده عقب مناسب نیست.
4) قانون دنده سنگین : که دو حالت دارد
(قفسه متحرک – رینگی محرک – خورشیدی ثابت)
( قفسه متحرک– رینگی ثابت – خورشیدی محرک )بیشترین افزایش گشتاور
5)قانون اور درایو:
(قفسه محرک – رینگی ثابت – خورشیدی متحرک )بیشترین افزایش نسبت دنده
(قفسه محرک – رینگی متحرک – خورشیدی ثابت)
بررسی انتقال قدرت در مجموعه خورشیدی
برای بررسی حالت ها باید ادراک خوبی داشت تا جهت دور اجزا را مجسم کرد. اگر ماکت این مجموعه را داشته باشید درک آن آسان تر خواهد بود .
برای هر دنده باید جهت دور خورشندی ،رینگی ، قفسه و پنیون ها را باید درنظر گرفت.
جهت چرخش رینگی و پنیون همواره موافق یکدیگرند به علت دنده داخلی بودن رینگی و جهت چرخش خورشیدی و پنیون مخالف یکدیگرند همانند دو چرخ دنده ی خارجی
بررسی یکی از حالت ها (قانون دنده سنگین )خورشیدی محرک - قفسه متحرک - رینگی ثابت
همانطور که مشاهده میکنید قدرت (دور) از خورشیدی که موافق عقربه های ساعت میچرخد به قفسه منتقل میشود ،چون رینگی ثابت است در نتیجه پنیون ها مخالف میچرخند. جهت چرخش قفسه (خروجی ) در جهت موافق خواهد بود چون راه گریزی ندارد.
در جدول زیر حا لت های کلی انتقال نیرو در مجموعه ی چرخدنده به نمایش در آمده است :
حالات مختلف
دنده رینگی
قفسه
خورشیدی
1
خروجی
ورودی
قفل
2
ورودی
خروجی
قفل
3
خروجی
قفل
ورودی
4
ورودی
قفل
خروجی
5
قفل
خروجی
ورودی
6
قفل
ورودی
خروجی
7
دو جزء قفل است=>حالت 1:1
8
هیچ جزئی قفل نیست=>حالت خلاص
کاربرد چرخدنده سیاره ای:
یک مورد کاربرد چرخدنده سیاره ای در سیستم تعویض دنده طراحی شده برای گیربکسهای اتوماتیک موسوم به سیستم تعویض دنده آنتونو میباشد. در گیربکسهای اتوماتیک مرسوم، تعویض دنده از یک دنده به دنده دیگر به صورت پلهای اتفاق میافتد و این باعث تغییر لحظهای سرعت میگردد. در سیستم آنتونو، در حالت گذر از یک دنده به دنده دیگر، سیستم کلاچ وظیفه انتقال قدرت را بعهده میگیرد، لذا هیچ وقت انتقال نیرو از موتور به چرخ منقطع نمیشود. همین امر موجب میشود که احساس رانندگی بهتری بوجود آید. سیستم تعویض دنده خودکار آنتونو (AAD) از یک ایده کاملاً واضح و ساده استفاده میکند. تغییر دندهها بوسیله دو نیرویی که بطور طبیعی در حین انتقال قدرت بوجود میآیند صورت میگیرد. دو نیرویی که جایگزین المانهای مصرف کننده انرژی در گیربکسهای اتوماتیک موجود میشوند. یکی از این دو نیرو، نیروی محوری ایجاد شده در اثر درگیری چرخدندههای مارپیچ است که تمایل دارد چرخ دندههای درگیر را در امتداد شفتهایشان از یکدیگر دور کند. دیگری نیروی گریز از مرکز ایجاد شده بوسیله اجسام دوار میباشد. اگر تعادل بین این دو نیرو یعنی نیروی گریز از مرکز و نیروی محوری در یک نمونه کلاچ بررسی شود، عملکرد این سیستم بهتر درک میشود. کاملاً باز میشود. بدین ترتیب نسبت تبدیل کاهنده (دنده یک) بطور یکنواخت ایجاد میگردد.در حین شتاب، گشتاور از طریق شفت ورودی اعمال میشود. نیروی محوری ایجاد شده از درگیری چرخ دندههای مارپیچ، چرخدنده حلقهای را به سمت باز شدن کلاچ رانده و آن را در وضعیت باز نگه میدارد و در نتیجه انتقال قدرت از طریق مجموعه چرخ دنده سیارهای اتفاق افتاده و یک نسبت تبدیل کاهنده دور که اولین نسبت تبدیل است شکل میگیرد. در این حالت چرخ دنده خورشیدی مجموعه سیارهای با کمک یک سیسم جانبی قفل است. در وضعیت انتقالی (حالت گذر از دنده یک به دو) نیروی محوری با نیروی گریز از مرکز برابر میشود و کلاچ شروع به لغزش میکند به محض اینکه این لغزش افزایش مییابد نیروی محوری کاهش خواهد یافت. بخشی از توان از طریق کلاچ انتقال مییابد که باعث میشود نیروی محوری بطور تصاعدی حذف شده و کلاچ بطور کامل بسته شود. در این حین، نسبت تبدیل بصورت پیوسته تا لحظه یکی شدن دور شفت ورودی و خروجی که نسبت تبدیل دوم است، کاهش مییابد. در حین حرکت در دنده دو که هیچ نسبت تبدیلی از طریق چرخدندهها صورت نمیگیرد، نیروی گریز از مرکز از نیروی محوری که در این حالت مقدار آن صفر است بزرگتر بوده و کلاچ را همواره بسته نگه میدارد. در این حال به منظور کاهش استهلاک چرخدندههای مجموعه سیارهای میتوان قفل چرخدنده خورشیدی مجموعه را برداشت.
در فرایند دنده معکوس، در اثر افزایش بار روی شفت خروجی یا کاهش گشتاور روی شفت ورودی دور پایین میآید. با پایین آمدن دور، نیروی گریز از مرکز کاهش یافته و دیگر برای بسته نگه داشتن کلاچ کافی نبوده و بنابراین لغزش کلاچ شروع خواهد شد. به محض شروغ لغزش مجموعه، چرخدنده خورشیدی مجدداً فعال شده و در اثر نیروی محوری درگیری چرخدندههای مارپیچ، کلاچ کاملاً باز میشود. بدین ترتیب نسبت تبدیل کاهنده (دنده یک) بطور یکنواخت ایجاد میگردد.
منابع :
http://njavan.ir
http://www.sames.ir
http://www.irsme.ir
http://tuningsystem.blogfa.com
http://arshiv.blogfa.com
آشنایی با سیستم انتقال قدرت پیوسته (CVT)
سیستم انتقال قدرت یا جعبه دنده، وظیفه انتقال قدرت از موتور به چرخها را برعهده دارد. از آنجا که دور موتور بهینه محدودهای مشخص دارد، با تغییر سرعت خودرو و گیربکس، نسبت سرعت دورانی موتور تغییر میکند و از شرایط بهینه دور میشود. برای بازگرداندن دور موتور به دور بهینه، از تعویض دنده در گیربکس استفاده میشود. جعبه دنده، از تعدادی چرخدنده استفاده میکند تا با تغییر شرایط رانندگی، استفاده مناسبی از گشتاور موتور صورت گیرد، دندهها میتوانند بهطور دستی و یا اتوماتیک تغییر کنند.
برخلاف سیستم انتقال قدرت اتوماتیک، در سیستم انتقال قدرت با قابلیت تغییر پیوسته، جعبه دندهای با تعداد مشخص چرخدنده وجود ندارد. یعنی در CVTچرخدندههای دندانهدار درگیر با هم وجود ندارند. رایجترین نوع CVT بر اساس سیستم «پولی» کار میکند که بدون گسستگی اجازه بینهایت تغییر بین بالاترین و پایینترین نسبت دور را به کاربر میدهد.
در جعبه دندههای اتوماتیک قدیمی، چرخدندهها وظیفه انتقال و تغییر گشتاور و حرکت دایرهای را برعهده دارند، ترکیبی از چرخدندههای سیارهای، تمام نسبتهای دندهای لازم را بهوجود میآورند. معمولاً 4 دنده جلو و یک دنده معکوس در خودرو وجود دارد. وقتی با این نوع جعبه دنده، دنده عوض میشود، راننده ضربهای را احساس میکند. این تکان در تعویض دنده خودروها برای رانندگان آشناست. در مقابل، گیربکس CVT تعویض دنده نرمی دارد. این گیربکسها بهطور طبیعی تعویض دنده را بهصورت غیرپیوسته و لحظهای، طوری که راننده و مسافر شتاب ثابتی را حس کنند، عوض میکنند. در تئوری، گیربکسCVT باعث خستگی کمتر موتور و سیستم انتقال قدرت با قابلیت اطمینان بالاتری میشود.
طبیعت ساده و بدون گسستگی CVTها، آنها را به سیستم انتقال قدرتی ایدهآل برای تمام خودروها و وسایل نقلیه تبدیل کرده است، CVTها سالهای زیادی در ابزارهای قدرتی و متهها بهکار میرفتند. همچنین، از آنها در وسایل نقلیه مختلفی اعم از تراکتورها و ماشینهای برفرو و اسکوترهای موتوری استفاده میشود. در تمام این کاربردها، در نوع سیستم انتقال قدرت از تسمههایی با لاستیک فشرده استفاده میشود که میتواند کشیده شده یا سر بخورد و در نتیجه باعث هدر رفتن انرژی و کاهش کارایی شود.
لئوناردو داوینچی 500 سال پیش اندیشه انتقال قدرت پیوسته (CVT) را در سر داشت. این سیستم که در حالحاضر جای انتقال قدرت اتوماتیک را در بعضی خودروها گرفته است. در واقع از اولین CVT که در 1886 ثبت شده تاکنون، تکنولوژی آن بهبود پیدا کرده است، امروزه چندین کارخانه خودروسازی از جمله جنرالموتورز، آیودی، هوندا و نیسان در حال طراحی CVTهای خود هستند.
وظیفه انتقال قدرت، تغییر دادن نسبت سرعت چرخ و موتور است. بهبیانی دیگر، خودروها بدون جعبه دنده، فقط یک دنده خواهند داشت، دندهای که به خودرو اجازه میدهد با سرعتی مناسب حرکت کند. یک لحظه تصور کنید که در حال رانندگی با خودرویی هستید که فقط دنده یک یا دنده سه دارد. در حالت اول، خودرو با شتاب خوبی از حالت سکون حرکت میکند و میتواند از یک تپه با شیب تند بالا برود، اما بیشترین سرعت آن به چند مایل در ساعت محدود میشود، در حالت دوم، خودرو با سرعت 150 کیلومتر بر ساعت در یک بزرگراه به سمت پایین حرکت خواهد کرد، اما هنگام شروع حرکت تقریباً شتابی نخواهد داشت و هرگز نمیتواند از تپه بالا رود.
CVT باعث بهبودی عملکرد و بازده میشود. جدول 1، نشاندهنده بازده انتقال قدرت در یک گیربکس معمولی چندسرعته است (یعنی درصد توانی از موتور که توسط گیربکس انتقال داده میشود). این جدول نشان میدهد که بازده متوسط این گیربکس، حدود 86 درصد است. درحالیکه یک گیربکس دستی نمونه دارای بازده 97 درصد است.
در جدول مقایسهای 2، گستره تغییرات بازده برای چند گیربکس CVT نشان داده شده است. این جدول نشان میدهد که گیربکسهای CVT باعث بهبود بازده نسبت به گیربکسهای دستی میشوند و بازده آنها بستگی به عادات رانندگی ندارد. بهعلاوه، به این دلیل که CVT باعث کارکرد موتور در نقاط بهینه میشود، اقتصاد سوخت را بهبود میبخشد.
جدول 2: بازده گیربکسهای CVT
خط انتقال قدرت خودروهای رایج، معمولاً شامل یک موتور درونسوز، یک وسیله جداکننده نظیر کلاچ، مبدل گشتاور یا یک کوپلینگ مغناطیسی، یک گیربکس، دیفرانسیل و یک گاردان است. در شکل 1، اجزایی مختلف نظیر باک، باتری، سیستم خنککننده، استارت و سایر لوازم PTO نظیر دلکو، پمپ سوخت، پمپ آب و شمع، نشان داده شده است. قسمتی از توان تولید شده توسط موتور در گیربکس و PTO هدر میرود. گشتاور خالص موجود در گاردان، چرخها را به حرکت درمیآورد.
اساس کار سیستم انتقال قدرت پیوسته
به یک جعبه دنده اتوماتیک توجه کنید. در آن، دنیایی از چرخدندهها، ترمزها، کلاچها و دستگاههای کنترل را خواهید دید. در مقابل CVT بسیار ساده است، بیشتر CVTها فقط سه جزء اساسی دارند که عبارتند از:
یک تسمه محکم فلزی یا لاستیکی
یک پولی متغیر محرک (ورودی)
یک پولی خروجی
CVTها دارای انواع مختلفی از ریزپردازندهها و حسگرها هستند، اما سه جزء یاد شده، اجزای اصلی آنها بوده و سیستم اجازه کار میدهند.
پولیهای با شعاع متغیر، قلب CVT تلقی میشوند، هر پولی از دو مخروط با زاویه رأس 20 درجه که رودرروی یکدیگر قرار دارند، تشکیل شده است. تسمهای در شیار بین دو مخروط قرار دارد. در صورت لاستیکی بودن تسمهها از تسمههایV شکل استفاده میشود. تسمههای V شکل سطح مقطع V شکل دارند و اصطکاک تسمه با پولی را افزایش میدهند.
وقتی دو مخروط از هم فاصله بگیرند، یعنی ضخامت پولی بیشتر شود، تسمه به شکاف پایینتر میرود و شعاع تسمه حلقه شده دور پولی کاهش مییابد. وقتی دو مخروط به هم نزدیک میشوند، یعنی ضخامت پولی کاهش مییابد، تسمه به شکاف بالاتر رفته و شعاع تسمه حلقه شده دور پولی افزایش مییابد.CVT میتواند از فشار هیدرولیکی یا نیروی گریز از مرکز و یا کشش فنر بهمنظور تولید نیروی مورد نیاز برای تنظیم دو نیمه پولی، استفاده کند.
پولیها با قطر متغیر همیشه بهصورت دوتایی بهکار میروند، یکی از پولیها که بهعنوان پولی محرک شناخته میشود، به میللنگ موتور متصل است، پولی محرک، پولی ورودی هم نامیده میشود زیرا جایی است که انرژی موتور وارد سیستم انتقال قدرت میشود. پولی دوم پولی گردنده نامیده میشود زیرا پولی اول آن را میچرخاند، به عنوان پولی خروجی، پولی گردنده انرژی را به محور چرخها انتقال میدهد. وقتی یک پولی ضخامت خود را افزایش میدهد، دومی از ضخامت خود میکاهد تا تسمه کشیده باقی بماند.
زمانی که دو پولی ضخامت خود را نسبت به یکدیگر تغییر میدهند، بینهایت نسبت دنده مختلف بهوجود میآید، از کم به زیاد، شامل همه نسبتهای مابین. مثلاً، وقتی شعاع تسمه در پولی محرک کم و در پولی خروجی زیاد باش
به هر مادهای که جریان الکتریسیته را به خوبی از خود عبور دهد، رسانا یا هادی میگویند.
رساناهای متداول از سیم مسی تقریباً خالص و دارای انعطاف قابل قبول یا از آلومینیوم یا آلیاژهای مخصوص ساخته میشوند. سطح مقطع رساناها با توجه به مقدار جریان عبوری و نوع کاربرد در اندازهای گوناگون و شکلهای متفاوت درست میشود. اگر اتمی در لایهٔ آخر خود ۱ یا ۲ الکترون داشته باشد آن رسانا خواهد بود.
بهترین رساناهای الکتریکی به ترتیب گرافن، نقره ، مس، طلا و آلومینیوم هستند.
عناصر از اجزاء کوچکی بنام اتم تشکیل شده اند.اتم کوچکترین جزءیک عنصر است که خواص آن عنصر را داراست.اتم ها از دو قسمت کلی هسته ومدارات(لایه ها ) تشکیل شده اند.هسته که از پروتون ونوترون تشکیل شده است دارای بار مثبت والکترون ها بار منفی دارند بنابراین اتم ها درحالت عادی خنثی می باشند.روش توزیع الکترون ها در مدارهای خارجی میزان ثبات الکتریکی اتم را تعیین می کند آخرین لایه یا مدار الکتریکی لایه ظرفیت (لایه والانس) نامیده می شود. برای ثبات الکتریکی اتم آخرین مدار نیازمند هشت الکترون است.(به استثنای اتمی که فقط یک مدار داردوحد اکثر دارای دو الکترون است ).هر چه لایه ولانس عنصری دارای تعداد کمتری الکترون باشد از ثبات کمتری بر خور دار است والکترون ها می توانند آزادانه حرکت کنند .وقتی مثلا در یک سیم مسی تعداد زیادی اتم بطور فشرده در کنار هم قرار دارند الکترون آخرین مدار می تواند از اتمی به اتم دیگر برود اگر سیم را به دو انتهای یک باطری وصل نماییم الکترون های انباشته شده در قطب منفی باطری از طریق حرکت وجابجایی با پروتون های انباشته در قطب مثبت موازنه می گردد.بنابراین چنین می توان گفت که جریان الکتریسته همان جریان الکترون ها در مسیر مشخص است
هادی ها_
وقتی در جسمی الکترون ها بتوانند به آسانی از یک اتم به اتم دیگری منتقل شوند این جسم را هادی می نامند.هادی ها در آخرین لایه خود کمتر از ۴ الکترون دارند وبه خوبی می توانند جریان الکتریکی را از خود عبور دهند .تمامی فلزات هادی می باشند نقره،مس ،طلا، آلومینیم وآهن جزء هادی های خوب محسوب می شوند که به ترتیب نقره در درجه اول وآهن در مرتبه آخر از نظر هدایت الکریکی قرار دارند
عایق ها_
در لایه والانس اتم این اجسام بیشتر از ۴ الکترون وجود دارد والکترون ها تمایل زیادی به ماندن در مدار خود را دارند.بنابراین برق را از خود عبور نمی دهند .شیشه ،پلاستیک ،لاستیک،هوا،میکاوکاغذ جزء اجسام عایقند که به دی الکتریک معروفند
نیمه هادی ها_
کربن ،سیلیکون و ژرمانیوم از عناصر نیمه هادی محسوب می شوند ودر لایه والانس خود ۴ الکترون دارند.قابلیت هدایت آن ها از هادی ها کمتر واز عایق ها بیشتر است ودر ساخت نیمه هادی ها وترانزیستور ها مورد استفاده قرار می گیرند
روش های تولید الکتریسته_
روش شیمیایی- هر گاه دو صفحه فلزی غیره هم جنس (یا یک صفحه فلز ویک صفحه زغال)در یک محیط الکترولیتی قرار گیرد در اثر واکنش شیمیایی بارهای مخالف روی دو صفحه غیره هم جنس تولید شده وقطب های مثبت ومنفی رابوجود می آورد.پیل خشک (باتری) ، پیل تر و همچنین انباره اتو مبیل از جمله مولد های شیمیایی الکتریسته می باشند
روش حرارت(ترموکوپل) _هرگاه دو فلز غیره هم جنس را از یک طرف به هم متصل کنیم ومحل اتصال دو فلز را حرارت دهیم دردو سر طرف دیگر فلزات مذکور الکتریسته بوجود می آید. به این وسیله ترموکوپل گفته می شودکه برای اندازه گیری درجه حرارت کوره هابکار می رود. همچنین برای جلوگیری از تجمع گاز وخطر انفجار وسایل گازسوز به هنگام قطع وبرگشت مجدد گاز مورد استفاده قرار می گیرد
روش نوری (باتری های خورشیدی ) _فلزاتی مثل سلنیوم در اثر جذب نور الکترون آزاد می کنند که منبع خوبی برای انرژی الکتریکی ماهواره ها می باشد
روش مغناطیسی_ هر گاه یک سیم هادی در میدان مغناطیسی چنان حرکت کند که خطوط نیروی مغناطیسی را قطع کند درسیم یک نیروی محرکه القایی بوجود می آید. وهمینطور اگر میدان حرکت کند و سیم ثابت باشد نیز نیروی القایی بوجود می آید.این پدیده اساس کار ژنراتور های مولد جریان متناوب است.از روش های تولید الکتریسته که ذکر شد تنها روش مغناطیسی (ژنراتور ) جریان متناوب تولید می کند و بقیه روش ها مولد جریان دایم یا مستقیم هستند. دینامو نیز مولدی است که جریان مستقیم تولید می کند واساس کار آن با کمی تغییر در قسمت کولکتور شبیه ژنراتور است
انواع جریان الکتریکی _
جریان مستقیم(دایم-DC )-شدت جریان درDC نسبت به زمان ثابت است. به عبارت ساده تر جای مثبت ومنفی عوض نمی شود مثل جریانی که از انواع باتری ها بدست می آید.
جریان متناوب سینوسی- تغییرات شدت جریان AC تابع سینوسی از زمان است،علاوه بر تغییر شدت سوی جریان نیز در هر پریود تغییر می کند.واین بدلیل ساختمان مولد های جریان مربوطه می باشد.همانطور که قبلا نیز اشاره شد. ژنراتورها جریان متناوب تولید می کنند.برق شهر یک جریان متناوب است که در هر ثانیه ۵۰ تا۶۰ مرتبه جای مثبت ومنفی آن عوض میشود.درهمین جا یاد آور می شویم یکی از علایمی که بر روی وسایل برقی حک می شود همین عدد (۵۰-۶۰ HZ) است که نشان دهنده فرکانس برق یا جابجایی قطب مثبت و منفی در ثانیه است.
فرق(فازونول ) با (مثبت ومنفی )-
تجمع الکترون ها با بار منفی در یک سر باتری را قطب منفی می نامیم .همچنین سر دیگر باتری که کمبود الکترون دارد قطب مثبت بحساب می آید.ومی دانیم که جای آن ها همیشه ثابت است.درجریان متناوب چیزی به اسم سیم مثبت ومنفی نداریم چون در هر لحظه جای آن ها عوض می شود.ولی یکی از سیم ها را فاز ودیگری را نول می نامیم چرا؟ به زبانی خیلی ساده باید گفت مسیر جریان وسیمی که از طریق هوا وتیر های چراغ برق منتقل می شود فاز و مسیری که از طریق زمین عبور می کند نول نامیده می شود و به همین دلیل است که فاز متر سیم فاز را مشخص می کند چون لامپ فاز متر مصرف کننده ای است که برای روشن شدن به دو سیم فاز ونول احتیاج دارد.حال اگر سر فاز متر به سیم نول گذاشته شود سیم دیگر که از طریق زمین وبدن انسان به ته فاز متر می رسد نیز نول می باشد ودر حقیقت هر دویک سیم به حساب می آید.بنابراین نمی تواند لامپ را روشن کند ولی اگر سر فاز متر به سیم فاز متصل شود چون بدن نول محسوب می شود لذا لامپ فازمتر روشن می شود.
مدار ها-
به مجموعه ی منبع تغذیه ، سیم های رابط، کلیدها ومصرف کننده ها مدار می گویند. مدار ممکن است ساده ویا مرکب از چند مدار ساده باشد.
انواع مدار- شامل = سری – موازی و سری موازی می باشد.
مدار سری – وقتی اجزاء یک مدار به طریقی به هم وصل شوند که یک سر یکی به انتهای دیگری وبه همین ترتیب تا آخر مدار ادامه داشته باشد، مدار را سری می گویند .
مدار موازی – هر گاه در مداری مصرف کننده ها طوری متصل شده باشند که گویی هر یک جداگانه به دو سر منبع تغذیه وصل شده اند مدار موازی می باشد . سیم کشی برق منازل و قرار گرفتن مصرف کننده های گوناگون در مدار آن ازنوع موازی می باشد.
مدار سری موازی- این مدار ترکیبی از مدار سری و موازی است.مثل مدار اکثر سشوار ها.
کلمه کنسرو سازی از لغت یونانی conservar به معنی حفظ کردن گرفته شده است.
تعریف کنسرو کردن : عبارتست از ایجاد شرایط که بتوان تحت آن شرایط محصول مورد نظر را برای مدتهای طولانی حفظ نمود.
.
اصل کنسروکردن مواد غذایی:
.
براساس از بین بردن مقاوم ترین میکروب بیمـاریزا نسبت به حرارت می باشد که باکتری کلستریدیوم بوتولینوم میباشد و یک باکتری غیربیماریزا دیگر که مقاومت زیادی در مقابل حرارت دارد.
سال 1790 درفرانسه توسط نیکلای اپرت
نظر اپرت اگر مواد غذایی در یک ظرف سر بسته دما داده شود و پس از آن از نفوذ هوا به داخل بسته جلوگیری شود می توان آنها را برای مدت طولانی نگهداری کرد.
تجربه اول
در سال 1804اولین کنسرو ظروف شیشه ای در آب جوش تولید و بر روی ملوانان یک کشتی آزمایش شد.
در سال1809موسسه صنایع ملی فرانسه پس از8ماه بررسی کارهای اپرت آنرا تایید کرد.
روش اپرت بنام Appertizetion خوانده شد و پنجاه سال مورد استفاده واقع شد.