دانلود مقاله پزشکی آفازی (آنومی) فراهم کردن منبع برای تمرینات بالینی، تحقیقات در آفازی و همچنین تحقیقات روان - زبان شناختی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 90
1بیان مسأله
از آن جائیکه عمومیترین و رایجترین عارضه و علامت در آفازی، آنومی یا نام پریش است، نیاز به یک آزمون استاندارد در این زمینه (به طور خاص) احساس میشود. از این رو هدف ما از تهیه تست مذکور، فراهم کردن منبعی برای تمرینات بالینی، تحقیقات در آفازی و همچنین تحقیقات روان – زبان شناختی میباشد. بعلاوه از آنجا که بیشتر تستهای به کار برده شده در این زمینه بر نامیدن اسامی تأکید دارند، در تمرینات بالینی به نوعی نیاز به ارزیابی کاملتر شناخت فصل احساس میشود و تأکید بر طراحی در جاهایی وجود دارد که بطور خاص، نقایص فعلی را مورد توجه قرار میدهند.
2-1 کاربردهای مجموعه
در تحقیقات روان بازشناختی که روی افراد بزرگسال انجام میشود ممکن است از دادههایی استفاده شود که با نظام بازنمائی ذهنی اسامی و افعال در واژگان ارتباط دارند. یعنی که به کاربردن الگوهایی از قبیل: تصاویر متحرک (انیمیشن)، نامیدن واژگان مکتوب، تکالیف، قضاوت واژگانی ، مطالعات اولیه و … . همچنین موارد هماهنگ شده در مجموعه برای مطالعات تصویربرداری مغزی در گروه بیماران آفای و افراد غیر آسیب مغزی مفید خواهد بود.
در تحقیقات بر روی بزرگسالان مبتلا به آسیب زبانی ، میتوان از تصاویر و برچسبهای کلامی نوشته شده در نامیدن تصاویر، خواندن، نوشتن دیکته و تکرار استفاده کرده که این موارد را میتوان به آسانی برای استفاده به عنوان یک تست ادارکی و استفاده در تکالیف تحقیقی تصویر- کلمه تنظیم کرد.
از آن جائیکه یافتههای مشابه را میتوان در کیفیتهای مختلف به کار برد، این مجموعه قادر به فراهم ساختن نشانههایی است که ما را از وجود کمبود مدالیتة خاص در اسامی و افعال آگاه میسازد.
در این مجموعه میتوان آیتمهای اسامی را براساس طبقات معنایی گروهبندی کرد، مانند حیوانات، آیتمهای غذایی و مشاغل و به منظور آشکار ساختن کمبودهای نامیدن طبقات ویژه مورد استفاده قرار داد. در این مجموعه شمار زیادی از آیتمها در رسیدن به اهداف ارزیابی بالینی مؤثر خواهند بود.
ارزیابی درستی نامیدن تصاویر، با به کارگیری مجموعه آیتمها در قبل و بعد از درمان به درمانگر اجازه خواهد داد که دقیقاً تأثیرات مداخلهای را اندازهگیری میکند.
در نهایت انتظار میرود که این اطلاعات برای رسیدن به اهداف درمانی، چه بسا مفید باشند. شمار زیاد تصاویر شی و عمل ، این امکان را به درمانگران میدهندکه صورتهای فراوانی از فعالیتهای درمانی را با استفاده از تصاویر و نامهایشان طرحریزی کنند. برای مثال ممکن است از بیماران خواسته شود تصاویری را انتخاب کنند که به طریقی با یکدیگر در ارتباطند، یا تصویر یک فعل را با تصویر شیء مناسب هماهنگ کنند و یا تصاویری را برگزینند، که عنوانشان با صدای خاصی آغاز میشود.
3-1 تعریف مفاهیم
مسیرهای درونداد : وسیلهای برای انتقال اطلاعات مورد توجه شامل: موضوعات شنیداری، کلامی، نوشتاری، بینایی و ژسچرها
مسیرهای برونداد : شامل گفتار، نوشتار و ژسچرها میباشد.
آسیبهای معنایی در مقولة خاص (ویژه): آشفتگی در درک یا تولید مقولههای معنایی انتخابی، همراه با عملکرد حفظ شده در دیگر مقولهها.
سیستم واژگانی : مجموعة پیچیده و پراکندهای از مکانیسمهای حفظ بازنمائی برای کلمات، اسامی و افعال آشنا و نیز پردازشهای لازم جهت کدشکنی و کدسازی محرکهای ناآشنا.
قضاوت واژگانی: تکلیفی که در آن بیمار تصمیم میگیرد که آیا محرک ارائه شده یک کلمه یا اسم واقعی است یا کلمه و اسم بیمعنی است.
در ونداد واجی واژگان: مکانیسم ذخیرة بازنماییهای کلمات بیانی آشنا، که قبلاً شنیده شدهاند.
برونداد واجی واژگان: مکانیسم دخیرة بازنمائیهای کلمات بیانی آشنا که قبلاً تولید شدهاند.
آفازی بینایی : آسیب مدالیتة ویژة بینایی در نامیدن اشیاء مشاهده شده در حضور پردازش معنایی پایه. این پردازش معنایی پایه از طریق شرح و تفصیل یا ژسچر مربوط به شیءدیده شده، که فرد در نامیدن آن ناتوان است، مشخص میشود.
کری خاص کلمه : آسیب مدالیتة ویژة شنیداری در پردازش در ونداد گفتاری.
سیستم معنایی: مکانیسم واژگانی مسئول در ذخیرة بازنمای معنایی برای ژسچرها، اسامی و کلمات آشنا.
بازنمائیهای بینایی اشیاء : مکانیسم نگهداری حافظهها برای اشیائی که قبلاً مشاهده شدهاند.
فصل 2
1-2 مقدمه
در سخن گفتن، بازیابی واژگانی بعنوان یک فرآیند رقابتی عمل میکند و این امر با تعیین میزان تأثیری که بافت معنایی در نامیدن تصویر و واژه بر جای میگذارد، محقق میشود.
در تستها و آزمونهای انجام شده در این زمینه، مشخص شده، زمانیکه طبقات معنایی آیتمها مشابه هستند، مدت زمان نامیدن تصویر به مراتب طولانیتر از زمانی است که مضمون آیتمها از طبقات مختلف هستند . در حالیکه اگر این آیتمها در بافت معنایی نامیده شوند، نتایج معکوسی حاصل میگردد. یعنی در بافتی که آیتمها از طبقات مشابه هستند، نامگذاری این آیتمها در مدت زمان کوتاهتری صورت میگیرد.
بطور کلی این یافتهها، مهر تأییدی بر این ادعا هستند که در فرآیند سخن گفتن، تأثیر مداخلهای بافت معنایی، رقابتی را در فرآیند بازیابی ورودیهای واژگانی نشان میدهد .