فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
مقدمه:
پدیده جرم یکی از معضلات جامعه بشری است و در هر جامعهای درصدی از افراد بواسطه ارتکاب جرم مخل نظم اجتماعی و امنیت جامعه هستند. بنابراین مورد تعقیب سیستم قضایی قرار گرفته و اقدامات تأمینی و تربیتی در مورد آنها اعمال میشود مجازات حبس و زندان به عنوان یکی از مجازاتهای اصلی در قوانین کیفری پذیرفته شده و از دیرباز مورد استفاده قرار گرفته است. در دهه اخیر با توجه به ازدیاد جرم و تبهکاری، برای مقابله با مجرمان و به منظور تأمین امنیت جامعه سیستمهای قضایی توجه بیشتری بر مجازات زندان معطوف نمودهاند و این امر سبب توسعه سیستم قضایی گردیده است. البته فلسفه استفاده از کیفر زندان در گذشته صرفاً مجازات و تنبیه مجرمان بوده است. حال آنکه جامعه امروزی به اصلاح و تربیت و بازپروری اجتماعی مجرمان توجه دارد و در سیستم قضایی نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز به عنوان مرکز اصلاح و تربیت تلقی میشود. پس اگر زندان در سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران به منظور اصلاح و تربیت بکار گرفته میشود بایستی ساختار و عملکرد مطلوب داشته باشد. حال این مسأله مطرح است که وضعیت زندانهای کشور چگونه است و مهمترین مشکلات و محدودیتها در چه زمینههایی است؟
اهداف:
هدف اصلی طرح فوق بررسی توصیفی زندانها و تبیین مشکلات آنها است و موارد زیر مد نظر است.
1ـ بررسی ساختار فیزیکی زندانها و مشکلات و محدودیتهای موجود
2ـ بررسی امکانات مالی و بودجه اختصاصی زندانها
3ـ بررسی عملکرد زندانها در زمینه برنامههای آموزشی و تربیتی
4ـ بررسی وضعیت کارکنان زندانها
5ـ بررسی آمار زندانیان کل کشور
6ـ بررسی تناسب امکانات زندانها با تعداد زندانیان
فرضیهها یا سئوالات اصلی پژوهشی:
1ـ ساختار فیزیکی زندانها از نظر مساحت، امکانات حفاظتی، امکانات بهداشتی، آموزشی، تربیتی از قبیل کتابخانه، نمازخانه و کلاسهای آموزشی، امکانات ورزشی، سالن ملاقات و درمانگاه چگونه است؟
2ـ امکانات مالی و بودجه اختصاصی و تأمین منابع مالی زندانها چگونه است؟
3ـ عملکردزندانها درزمینه برنامههای آموزشی،تربیتی، اشتغال و درمان چگونه است؟
4ـ وضعیت کارکنان زندانهای کشور بر اساس جنسیت، تحصیلات، وضعیت استخدامی چگونه است؟
5ـ وضعیت آمار زندانیان بر اساس وضعیت قضایی، ترکیب سنی، جنسیت، تحصیلات، گروه جرمی چگونه است؟
روش پژوهش:
طرح پژوهش: روش زمینهیابی
جامعه: کلیه زندانهای ایران
نمونه: زندانهای 5 استان تهران، خوزستان، کردستان، خراسان، مازندران
نمونهگیری: خوشهای چند مرحلهای و طبقهبندی نسبی
ابزار پژوهش: پرسشنامه و مصاحبه
سلامت روان در زندان هاى ایران
مفهوم زندان و کارکرد آن طى ادوار تاریخى تغییرات قابل ملاحظه اى داشته است و مى توان با قاطعیت گفت که همه این تغییرات در چارچوب و تحت تاثیر تحولات اجتماعى قرار داشته است.
در روزگاران قدیم که هنوز نظامات اجتماعى شکل و سازمانى مطابق امروز نداشتند، مجازات متخلفین تابع نظم و قاعده مشخص نبود و در موارد متعددى مجازات مجرم شامل خانواده او نیز مى شد. به تدریج و با گسترش ادیان اعم از توحیدى و غیر آن مجازات مجرمین سامان نسبى یافت؛ در تمامى این ادوار زندان به عنوان مکانى براى نگهدارى مجرمین وجود داشت اما نوع برخورد و نحوه نگرش نسبت به زندانى متفاوت بود.
از آغاز قرن هجدهم با شروع رنساس در اروپا برخى صاحب نظران همچون «سزار بکاریا» و «جرمى بنتام» به روش هاى مجازات اعتراض کردند. عمده تاکید آنها این بود که هدف از مجازات جلوگیرى از اقدام مجدد مجرم براى انجام جرم است، بنابراین بین مجازات و جرم باید تناسب لازم برقرار و از روش هاى غیرانسانى پرهیز شود. در قرن نوزدهم مطالعه درباره مجرمان گسترش قابل توجهى یافت. مطالعات لومبروز که بر ویژگى هاى جسمى مجرمان متمرکز بود تلاش داشت تا افراد مجرم و غیر مجرم را براساس ویژگى هاى جسمى از یکدیگر تشخیص دهد. با انتشار مطالعات روانکاوى فروید و دیگر شاگردان او زمینه مناسبى براى توجه به خصوصیات روانى زندانیان و مجرمین فراهم آمد، تا آنکه در آغاز قرن بیستم نیز به ویژگى هاى شخصیتى مجرمان زندانى توجه جدى شد. سرانجام همه این تلاش ها، تعدیل شرایط زندان و مجازات و تقویت رویکرد انسان گرایانه مبتنى بر حقوق بشر نسبت به مجرمین بود.
در قرن بیستم مکاتب جامعه شناختى نیز هر یک تلاش کردند تا تبیینى از جرم و به تبع آن زندان و زندانى ارائه دهند. جامعه شناسان مکتب شیکاگو با انجام مطالعاتى درباره جرم تاکید داشتند مجرم قربانى نابسامانى در محیط اجتماعى است بنابراین تغییر در سازمان اجتماعى مناطق جرم خیز مى تواند وضعیت موجود را بهبود بخشد و از بازتولید جرم جلوگیرى کند. طرح این نظر به منزله آن بود که مجرم خود قربانى شرایطى است که دیگران براى او ساخته اند، پس باید با وى بیش از گذشته مدارا کرد. «چیمبلیس» و دیگر جامعه شناسان مکتب تعارض اصرار داشتند که «جرم در جوامع سرمایه دارى وسیله بقاى کسانى است که هیچ منبع دیگرى براى بقاى خود در اختیار ندارند.» ( سخاوت، ۱۳۸۲ ) بنابراین آنها مسببان تعمیق شکاف طبقاتى و نابرابرى هاى اجتماعى را شایسته زندان و مجازات مى دانستند و نه مجرم و زندانى را. اگرچه این نظریه هیچ گاه در بین ارباب قدرت مقبولیت نیافت اما آثار و پیامدهاى مثبتى بر وضعیت زندان و زندانى گذارد و موجب کاهش خشونت علیه زندانیان، حذف مجازات اعدام، توجه بیشتر به اقشار فقیر، کاهش سرکوب جنبش هاى اعتراضى و حمایت از زندانیان گردید. ( سخاوت، ۱۳۸۲ )
فرمت:word
مقدمه:
ورزش به عنوان یکی از مقولات اجتماعی پیوند دهنده میلیاردها انسان در اقصی نقاط عالم است و گاه در این نقش چنان قدرتمند ظاهر می گردد که ندرتاً بتوان مقوله ای چنان جذاب را در بین جماعت بشر یافت و نام برد که بتواند این چنین ایفای نقش کند، آن گاه که ورزش در قالب هنر و در اوج خلاقیت از چارچوب های متصوره بیرون می رود، انسان را در نهایت شگفتی به تحسین وامی دارد. گرایش این گونه انسانها به ورزش به لحاظ ماهیت آن آمیزه ای است از قدرت، استقامت، هنر و ریاضت، و لذت بردن از پرداختن و تماشای آن شاید تمایل فطری آدمی باشد به کمال مطلق، در میان ورزشها، آن دسته که شکل سنت و مذهب یافته اند، طبعاً دارای ابعاد دیگری می باشند که علاوه بر تمایل ذاتی به آنها ، تقدس نیز یافته اند، چرا که گذشته های فرهنگی ملل را تداعی میکند و حامل ویژگیهایی هستند که در تار و پود فرهنگ این ملتها بافته شده و در باورهای آنها جایگاهی ویژه دارد.
مبدأ کشتی به شروع حیات انسان برمی گردد از زمانهای بسیار دور کشتی پدیده ای کاملاً متفاوت با سایر پدیده هایی که امروزه آن را می شناسیم بوده است. در آن هنگام کشتی ورزش نبود که در اوقات فراغت انجام شود و یا وسیله ای برای تفریح باشد بلکه وسیله ای برای ادامه بقا بوده است و به کمک کشتی انسان می توانست از جان خود و خانواده اش دفاع کند سابقه کشتی معلوم نیست که از چه سرزمینی میباشد ولی در آثار مصریان چین، ایران، یونان و روم قدیم به آن اشاره شده است.
کشتی از مواردی است که در میان جوامع قدیم تا حال از منزلتی خاص برخوردار بوده آن گونه که زینت بخش اعیاد ملی و مذهبی و جشنها و حتی تعیین کننده عرصه های کارزار ملت ها بوده است و آمیزه ای از سنت ها و تجددها میباشد و در حال حاضر نیز به عنوان ورزشی بسیاری از مردم جهان را مشغول کرده است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:158
فهرست مطالب:
عنوان شماره صفحه
فصل اول :مقدمه
1- بیان مقدمه، مسأله و اهداف پژوهشی : 6
منابع فصل اول 13
فصل دوم : بررسی آثار و نظریات موجود
2- نگاهی تاریخی 15
1-2- آئین مدرسی مانع کنجکاوی علمی 19
1-1-2- سنت گرایی و یکسونگری مانع تحقیق و پژوهش علمی 20
3-2- محیط خانواده وروحیه تحقیق و پژوهش 24
1-3-2- عوامل بازدارنده روحیه تحقیق و پژوهش در محیط خانواده 24
2-3-2- عوامل تقویت کننده روحیه تحقیق و پژوهش در محیط خانواده 25
4-2- عوامل ابزدارنده روحیه تحقیق و پژوهش در نظام آموزشی 27
1-4-2- روش تدریس قالبی 28
2-4-2- تعلیم و تربیت نقلی 28
3-4-2- تعلیم و تربیت بانکی 29
4-4-2- فقدان روح پرسشگری 30
5-4-2- مطرح نشدن مجهولات : 32
6-4-2- روش تدریس معلم محوری 32
7-4-2- فقدان آموزش روشهای تحقیق در مدارس 34
8-4-2- وضع نامطلوب کتابخانههای مدارس 35
9-4-2- فقدان روحیه تحقیق در بین معلمان 38
10-4-2- فقدان نشریات علمی و تحقیقی به زبان دانشآموزی : 40
5-2- عوامل تقویت کننده روحیه تحقیق و پژوهش در نظام آموزشی 41
1-5-2- ترویج روحیه اکتشاف و مشاهدهگری : 42
2-5-2- روش تعلیمی حل مسأله : 46
3-5-2- هماهنگی روش تعلیمی حل مسأله با چگونگی شکلگیری رشتههای علمی 58
4-5-2- انتخاب الگوی تدریس متناسب با شرایط رشد دانشآموزان 60
5-5-2- دادن کار پروژهای به دانشآموزان : 61
6-5-2- توسعه و تجهیز کتابخانهها و آزمایشگاهها 66
7-5-2- اجتناب از مطالعه بیهدف 68
8-5-2- مدرسه و نماد هویت پژوهشی 70
جمع بندی و تلفیق آثار و نظرات موجود 71
منابع فصل دوم 77
منابع فارسی 77
منابع لاتین 80
فصل سوم : چارچوب نظری
1-3- نظریه گشتالت 82
2-3- نظریه میدانی 84
3-3- نظریه یادگیری اجتماعی 87
4-3- نظریه انتقادی و دیالکتیکی 88
5-3- نظریه سیستمها 90
6-3- نظریه زیست بوم خلاقیت و پژوهش 92
7-3- نظریات انگیزشی روحیه تحقیق و پژوهش 96
8-3- چارچوب نظری 100
منابع فصل سوم 102
مقدمه:
1- بیان مقدمه، مسأله و اهداف پژوهشی :
هر تمدنی که در تاریخ بوجود آمده است مبتنی بر مطالعه تحقیق و پژوهش بوده است، سرزمین باستانی ایران یکیاز گهوارههای تمدن بشری بوده است، آثار باقی مانده از آن دوران نشان میدهد که ایرانیان در هنر، ادبیات، موسیقی،علم و کشورداری به درجه بالایی از مدنیت رسیده بودند، دانشگاه معروف گندی شاپور (جندیشاپور) و تختجمشید که هر بینندهای را شگفتزده میکند از دلایل و شواهد آن است ، کتاب زرتشت (مواعظ سه گانه پندار نیک،گفتار نیک، کردار نیک) و کتاب معروف مانی بنام ارژنگ نقاشیها و ادبیات زیبای آن نشان دهنده عجین شدن،فرهنگ و ادبیات مکتوب با روح تاریخی ملت ایران است.
ملت ایران با این زمینه تاریخ به دینی که معجزهاش کتاب (قرآن) و اسم کتابش خواندنی (قرآن) و اولین آیهای که برپیامبرش نازل شد آیه اِقرء (بخوان) بود پاسخ مثبت داد.آیهای که همزمان با مشاهده آن تابلویی از نور در جلو دیدگانپیامبر ظاهر شد، که تا دور دستها کرانههای افق را روشن کرده بود، و بصورت سمبلیک مجاورت خواندن با روشناییو نور را نشان میدهد. مروری بر اسامی سورههای این کتاب خواندنی (قرآن) نشان میدهد که همواره انسان را بهپژوهش و تحقیق پیرامون محیط طبیعی و اجتماعی دعوت میکند، اسامی سورههایی مانند بقره، نحل، رعد، هود،روم، یوسف و… بیانگر متد عینی و طبیعتگرایی و دعوت انسان به مطالعه متن طبیت و محیط پیرامون است، متدتجربه مستقیم ودر متن مردم و تاریخ و طبیعت رفتن و آشنایی عملی با قانونمندیهای حاکم بر اجتماع، تاریخ و طبیعت.
از افتخارات جاودان دین اسلام است که از قومی بیابانگرد، صحرانشین، شتر چران، و خونریز، فرهنگ و تمدنیبارور ساخت و این هم امکانپذیر نبود، مگر با گسترش فرهنگ مطالعه، تحقیق و پژوهش در جامعه آن روز، که از کانالقرآن اشاعه پیدا کرده بود، رواج فرهنگ تحقیق و پژوهش باعث تربیت انسانهایی دانشمند، متفکر، مخترع، مجاهد،مبارز و سیاستمدار و نوآور شد، و بسیای از اختراعات و اکتشافات در حوزههای مختلف دانش بشری را به اسمفرهنگ و تمدن اسلامی به ثبت رساندند.
در سرزمین ایران بطور خاص از امتزاج دو فرهنگ ایرانی و اسلامی، فرهنگی قوی و نیرومند متولد شد و رنسانسیآغاز گردید که قرون چهارم و پنجم هجری با گسترش نظامیهها، مدارس دینی که زادگاه تولید دانشمندان نامآوریهمچون ابوعلی سینا، ذکریای رازی، جابربن حیان، ابن هیثم بودند، محصولات فرهنگی زیادی در قالب کتاب که ثمرهروح وافر این افراد به تحقیق و پژوهش مستمر بود به تمدن بشری عرضه شد، که آثار آن تاکنون باقی مانده است.
فایده و لزوم ترویج فرهنگ تحقیق و پژوهش بر کسی پوشیده نیست، زیرا بنیاد تمدن بر کشف قانونمدیهای حاکم براجتماع، تاریخ و طبیعت استوار است. ترویج فرهنگ تحقیق و پژوهش در بین کودکان و دانشآموزان در شرایط فعلیجامعه ما بیشتر احساس میشود. مسائلی مانند بحران هویت، گسست نسلها، ناکارآمد بودن نظام آموزشی برایآشنایی کودکان و دانشآموزان با روحیه تحقیق و پژوهش، ضرر و زیانی که نظام آموزش عالی کشور از وروددانشآموزان بیاطلاع از فرهنگ تحقیق و پژوهش متحمل میشود، ضرورت بررسی و تحقیق و کاربستهای عملیدر این زمین را ایجاب میکند دانشآموزی که وارد دانشگاه میشود اگر با تحقیق آشنا نباشد و بصورت فردی وگروهی برای پاسخ دادن علمی به یک موضوع و مسئله ساده جامعه پذیر نشده باشد، نظام آموزش عالی کشورآسیبپذیر میشود، بخش مهمی از کارآمدی نظام آموزش عالی کشور در زمینه تحقیق و پژوهش به ورودی آن مربوطمیشود که از نظام آموزش و پرورش وارد شدهاند.
یکی از مهمترین راههای رهایی از بحران هویت، پیوند نسلها، برقراری روابط ذهنی، عاطفی با پیشینیان و بازیابیهویت ملی، داشتن روحیه تحقیق و پژوهش است، اندوختن ثروت معنوی، خلاقیت، آفرینندگی، سازندگی، فعالیت وگزینشگری با داشتن روحیه تحقیق و پژوهش امکانپذیر است. کسی که دارای این ویژگیها باشد، دچار بحران هویتنمیشود، احساس خام بودن و پوکی و پوچی نمیکند و با تقویت درون مایههای علمی، معنوی، عقلی میتواند فردمفیدی برای خود و جامعه باشد.
همه موجودات ماهیتشان بر وجودشان مقدم است، ولی انسان تنها موجودی است که اول وجود پیدا میکند و بعدماهیتش شکل میگیرد و ماهیت انسانی با آموختهها و تجارب شکل میگیرد که از طریق داشتن روحیه تحقیق وپژوهش امکانپذیر است و کسی که با پژوهش و تحقیق سر و کار نداشته باشد مانند کسی میماند که وجود دارد ولیماهیت ندارد و یا ماهیت او کمتر از وجود اوست و چنین انسانی دچار بیقراری و آشفتگی میشود. هر چه انسانبیشتر تحقیق کند، بیشتر آموخته است و هر چه بیشتر بیاموزد ماهیتش را بیشتر ساخته است و فردی که بیشتر تحقیقکند بر غنای ماهیت خود افزوده است.
در هر جامعهای کودکان و دانشآموزان مدارس انبوهترین و متمرکزترین مخاطبان محسوب میشوند، تعلیمات وآموزشهای دوران کودکی و مدرسهای بعلت انعطافپذیری شخصیت، اهمیت زیادی دارد و تثبیت شدن روحیهتحقیق و پژوهش در کودکان و دانشآموزان مدارس، اثرپایداری بر شخصیت آنان بجا میگذارد، داشتن نگاه علمی، وحل مسائل مختلف زندگی به شیوه علمی، صلاحیت علمی و اجتماعی را برای ورود به دانشگاه افزایش میدهد و آنعدهای که هم وارد دانشگاه نشوند هنگامی که با نگاه علمی و تحقیقی به محیط زندگی توجه کنند، اثار و مزایای آن درجامعه کلان ملی مشهود است. رواج فرهنگ تحقیق و پژوهش در بین کودکان و دانشآموزان به سرعت به درونخانوادهها و دیگر اقشار و طبقات اجتماعی راه مییابد. ناتوانی درون ساختاری وزارت آموزش و پرورش در زمینهروحیه تحقیق و پژوهش در کودکان ودانشآموزان که ورودیهای آینده نظام آموزش عالی کشورند، و اهمیت ترویجفرهنگ تحقیق و پژوهش در جامعه، ضرورت بررسی، پیرامون کشف عوامل اجتماعی – فرهنگی و روانی – ذهنیمرتبط با روحیه تحقیق وپژوهش در کودکان و دانشآموزان را ایجاب میکند و روشهای عملی آشناسازی دانشآموزانبا تحقیق و پژوهش هنگامی امکانپذیر است که این عوامل شناخته شود و راهکارهای مناسب به کار بسته شود.
یکی از وظایف نظام آموزش و پرورش هر کشور انتقال میراث فرهنگی از نسلی به نسل دیگر است ولی از این وظیفه مهمتر، پرورش و ایجاد استعدادهایی مانند خلاقیت و حساسیت هنری و دادن اطلاعاتی است که نسل جوان را برای مشارکت درامور فرهنگی و آفرینش آثار علمی، فنی وهنری آماده کند، به عقیده کرشن اشتاینر فیلسوف معروف آلمانی، فرهنگ را از دو منظر میتوان مورد توجه قرار داد، یکی از لحاظ ایستایی یا سکونی و دیگری از لحاظ پویایی یا حرکتی، انتقال میراث فرهنگی گذشتگان به نسل جدید، همان جنبه ایستایی فرهنگ است، ولی تغییر و تحول و نواوری در دستاوردهای تمدنی و افزودن بر علوم و فنون موجود، به جنبه پویایی و حرکتی فرهنگ مربوط میشود و این وظیفه نظام آموزش و پرورش است که نسل نوجوان و جوان را به شیوهای جامعهپذیر کند، تا در آینده بتواند در تولید علم نقش داشته باشد و حداقل آن اینکه مسائل و مشکلات زندگی فردی و اجتماعی خود و دیگران را به شیوهای علمی حل کند.
بنیان منطقی و فلسفی امر تدریس، طبیعت خلاقانه را طلب می کند، که بدون اتخاذ رویکرد پژوهش علمی امکان پذیر نمیشود، اگر معلمان و دبیران مدرسه از ابتدایی تا راهنمایی در مسیر تحقیق و پژوهش بویژه در مسائل تعلیم و تربیت و نیازمندیهای دانشآموزان و جامعه باشند، مدارس و کلاس از حالت یکنواخت خسته کننده و تکلیفی عادی و معمولی، به طرف شادی، نشاط، پویایی و تکامل گام بر میدارد.
امروزه هر فردی بخشی از دوران زندگی خود را در مدارس سپری میکند. فرد اگر بتواند، تحصیلات دبیرستانی خود را به اتمام رساند و وارد دانشگاه شود، نیاز به آشنایی با فنون اولیه کسب روحیه و تحقیق علمی دارد، تا بتواند زندگی علمی پر ثمری را در دانشگاه تجربه کند و اگر نتواند تحصیلات دبیرستانی خود را به اتمام رساند، در هر مقطعی (ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان) که فارغ التحصیل شود، جزء افراد جامعه میشود و به مردم عادی میپیوندد، نظام آموزشی باید این توانایی را داشته باشد، تا فارغ التحصیلان هر مقطع در حد خود توانایی علمی کسب کنند و بتوانند مسائل و مشکلات پیرامون خود را به شیوه علمی حل کنند.
”به عقیده ژان فورداستیه مردم عادی نباید از روی آوردن به روح علمی شانه خالی کنند، روح علمی جزء سرمایه روحی بشر نشده است و فکر روزانه و یا فکر عموم را آنطور که میتوانست بکند ، زنده و بارور نساخته است. مردم عادی متوجه نشدهاند که روح علمی میتواند در حل بخش مهمی از مشکلات آنان مؤثر واقع شود، داشتن روحیه علمی تنها کار دانشمندان نیست، هر فرد عادی میتواند با داشتن روح علمی دنیایی که در آن زندگی میکند و در ساختن دنیایی انسانیتر همکاری کند.
متأسفانه عامه مردم بر اثر نداشتن روح علمی و عدم اطلاع از روشها و فنون پژوهش علمی و بیاعتنایی نسبت به ارزشها برای حل مسائل زندگی خود به حدس و گمان پناه میبرند و فی المثل اعمال زور تنها راه حل کشمکشهای سیاسی و اجتماعی میدانند، کسانیکه باید درباره امور اجتماعی و سیاسی تصمیمگیری نمایند، از این عیب مصون نیستند، چون غالباً فرصت کافی برای مراجعه به نتایج پژوهش علمی را ندارند، در تصمیمات خود اعتقاد عمومی و افکار ساخته و پرداخته را ملاک عمل قرار داده و ناگزیر دچار اشتباه میشوند و بجای اصلاح اموری که حل و فصل آن را عهده دار شدهاند، دشورایهای تازهای را برای جامعه فراهم میکنند.
نظام آموزش و پرورش علاوه بر این که رسالت نهادینه کردن روح باور علمی را در افراد عادی و نخبگان آینده جامعه بر عهدهدارد ”باید خود را با توسعه روزافزون علم و فناوری در حوزههای گوناگون هماهنک کند مدرسه باید مکانی باشد که موجب پرورش و شکوفایی اندیشه و خلاقیت شاگردان شود. اگر بخواهیم در اثر فناوری مدرن موفق باشیم، باید در روشهای آموزشی موجود تجدید نظر کنیم و روشهای را به کار گیریم که دانشآموزان را به تفکر وا دارد و آنها را به طرف اندیشهورزی سوق دهد، در جریا کسب دانش مهم به کار افتادن نیروی تفکر است. حفظ معلومات و مهارتها فاقد ارزش تربیتی است، محیط کلاس باید نیروی تفکر شاگردان را تحریک کند و از این طریق در راه کسب معرفت به آنها کمک کند.
تفکر و اندیشهورزی و داشتن روحیه علمی را باید از مدرسه آغاز کرد و در کلاس به دانشآموزان آموخت که فکر کنند، تفکر واندیشیدن مستلزم شرایط خاصی است، تنها با گفتن اینکه ”فکر کنید“ تفکر ایجاد نمیشود … اگر نگوئین نظام آموزشی کشور رگههای کنجکاوی و زمینههای موجود در کودکان و نوجوانان را از بین میبرد، ولی بااطمینان میتوان ادعا کرد که نظام تعلیم و تربیت ما گرایش به سوی پژوهش و اندیشهورزی را در دانشآموزان بارور و شکوفا نمیکند.
زندگی در جهان پیچیده کنونی بدون نهادینه کردن رویکرد علمی در نسل جدید با مشکلات همراه است، هر فردی روزانه با مسائلی مواجه میشود که تنها با نگاه علمی میتوان آنها را حل کرد و زندگی را برای خود و دیگران ساده ودلپذیر کرد ” در هفدهمین کنگره بین المللی تحقیقات در مسائل مختلف که در سیدنی استرالیا برگزار شد و بیش از هفتاد و چند کشور جهان در آن شرکت کرده بودند، مشخص شد که مسئله تحقیقات و پژوهش علمی در کشورهای صنعتی جهان اینک از یک امر لوکس که خاص مسائل ویژه بسیار پیچیده علمی باشد، پا را فراتر گذاشته وبصورت مسئلهای که ضرورت آن در کلیه شئون جوامع بشری بدیهی میباشد، تبدیل شده است. منطق کاملاً جاافتادهای که ذهن متفکران و مخترعان و سازندگان آن کشورها را پر نموده است این است که هر کاری را باید با علمیترین شیوه آن انجام داد و برای یافتن علمیترین شیوه در هر مورد باید به تحقیق توسل جست، این منطق و طرز تفکر است که موجب میشود تحقیقات بصورت یک امر بدیهی، ضروری در تمام سئون زندگی آنها نفوذ کند.
تحقیق و پژوهش را باید نیروی انسانی دانا و متفکر انجام دهد، به همین دلیل است که بسیاری از متفکران به عامل منابع انسانی به عنوان مهمترین رکن توسعه اقتصادی، صنعتی و فرهنگی و سیاسی توجه کردهاند.* و نقش زیربنایی نظامهای آموزشی در کلیه سطوح در تحقق این آرمانها قابل توجه است، در سایه برنامهریزیها و سیاستگذاریهای صحیح و اصولی در آموزش و پرورش ما قبل دانشگاه نسل جدید از بینشها و بنیادهای صحیحی علمی و فرهنگی برخوردار میشود و این بنیادها را دست مایه کسب تخصص و قابلیتهای علمی در سطوح پیشرفته قرار میدهد و برخی صاحبنظران توسعه از میان سطوح مختلف آموزش و پرورش پیش از دانشگاه. نقش اصلی و اساسی را برای دوره ابتدایی قائل بوده و معتقدند که در گام نخست باید تحول در برنامههای دوره ابتدایی، آن را با نیازهای علمی و فرهنگی توسعه سازگار ساخت. تا کار زیربنای مراحل تحصیلی بعدی محکم و استوار و متناسب با روح علم جویی و کاوشگری گذاشته شود.
با توجه به آنچه گفته شد دو هدف اصلی زیر در این طرح پژوهشی مورد نظر است.
یک : شناخت عوامل اجتماعی، فرهنگی – و روانی – ذهنی روحیه تحقیق و پژوهش در دانشموزان مقاطع مختلف تحصیلی.
دو :شناخت روشهای عملی آشناسازی کودکان ودانشآموزان با روحیه تحقیق و پژوهش.
فرمت فایل : docx(قابل ویرایش)
چکیده :
پیشینه تاریخى اهدای عضو :
حتماً در داستان ها و افسانه هاى کهن با موجوداتى خیالى و ساخته و پرداخته تخیلات پیشینیان آشنایید که داراى تنى شبیه به پاره اى از قسمت هاى تن حیوانات مختلف و گاهى به صورت موجودى با سر انسان روى تن حیوان بوده اند و مجسمه ابوالهول در مصر گویاترین نمونه این موجودات است. گذشت زمان و پیشرفت دانش پزشکى و علم بیولوژى در نیمه دوم قرن بیستم, وجود موجودات خیالى در افسانه هاى کهن را به وسیله پیوند اعضا تحقق بخشیده است. موجودات افسانه اى قرن بیستم انسان هایى هستند که زندگى خود را مدیون پیوند اعضایى مى دانند که از بدن شخص زنده یا مرده اى برداشت شده و به جاى اعضایى که به دلیل بیمارى, ناتوان از انجام وظیفه خود بوده اند, جاى گزین شده اند. البته نقل و پیوند اعضاى بدن انسان به اشکال مختلف سابقه اى دیرینه دارد که به هزاران سال قبل باز مى گردد, چنین عملیاتى به صورت ابتدایى در تمدن هاى چینى, هندى, مصرى, بابلى و عصر اسلام وجود داشته است.
از زمان هاى بسیار دور, اندیشه جاى گزینى و پیوند عضو از کار افتاده, به وسیله اشیا و اعضاى مصنوعى یا عضو طبیعى سالم انسان هاى تازه گذشته, وجود داشته است و آثار به جاى مانده از آن دوران ها این امر را به اثبات مى رساند. در موزه (لوور) پاریس ظرفى وجود دارد که متعلق به چهار قرن قبل از میلاد مسیح است و معلولى را با یک ساق پاى چوبى نشان مى دهد, و در تابلو نقاشى اى که در موزه (پرادو) مادرید نگه دارى مى شود, صحنه اى از شهر دمشق در قرن سوم پس از میلاد طراحى شده است که پزشکان در حال پیوند پاى یک سیاه پوست مرده به بدن سفید پوستى هستند که با پاى له شده در حال مرگ است. ظاهراً این عمل پیوند موفقیت آمیز بوده و در جهان مسیحیت آن را معجزه سنت کاسمس (saint cosmas) و سنت دامین (saintتDamian) مى نامند. مسلمانان نیز در عصر تیمورى براى اوّلین بار موفق به پیوند دوباره بینى قطع شده شخصى شدند و به دنبال آن جهان غرب جراحى پلاستیک را از مسلمانان فرا گرفت.
در قرن شانزدهم میلادى عملیات ساده پیوند پوست انسان صورت گرفت و عملیات پیوند و کشت اعضا به صورت جدید از نیمه دوم قرن حاضر در روز 26 دسامبر 1952 با پیوند کلیه مادرى به فرزندش آغاز شد. البته این براى اوّلین بار در تاریخ پیوند کلیه بود که به جاى برداشت کلیه از تن یک مرده, از تن ژیلبرت رنار مادر ماریوس رنار برداشت شده بود تا براى نجات فرزندش که کلیه خود را بر اثر حادثه از دست داده است, به او پیوند شود. پیوند با موفقیت انجام مى شود و بیمار پس از گذشت دوازده روز از عمل, از جاى خود بر مى خیزد و با شادابى به قدم زدن مى پردازد, لکن به دلیل پنهان ماندن پدیده (پراندن)(1) در 27 ژانویه, در حال تشنج, جان مى سپارد.
هفده فرد پیوند شده کلیه نیز که بعد از او کلیه هاى پیوندى دریافت کرده بودند بر اثر پدیده پراندن یکى پس از دیگرى مى میرند, تا این که در 23 دسامبر 1954 پزشکان جراح به بیمارى که کلیه هایش را از دست داده بود, کلیه برادر دو قلویش را که دوقلوى واقعى و از یک تخم به وجود آمده بودند, پیوند مى زنند که در این صورت چون بافت ها و نسوج بیمار با عضو پیوندى بیگانه نبودند, پیوند کلیه با موفقیت روبه رو مى شود. پس از آن نیز چند پیوند کلیه از دوقلوهاى یک تخمى با موفقیت انجام مى شود تا این که در ژانویه 1959 جراحان به پیوند کلیه دوقلوهاى دو تخمى مبادرت نمودند و پس از عمل پیوند براى متوقف ساختن پدیده پراندن, دریافت کننده پیوند را در معرض پرتوگیرى (Telecobalt) قرار دادند که نتایج به دست آمده موفقیت آمیز بود و کلیه پیوندى پرانده نشد.
پس از این که از طریق پرتودهى کبالتى گام مهمى در پیشرفت نتیجه هاى مساعد در پیوند حاصل شد, بنیادگذاران علمى شروع به مطالعه پیرامون هم سانى و ناهم سانى گروه هایى نمودند که میان انسان ها وجود دارد و در خلال سال ها براى بیش تر مشکلات پیوند عضو راه حلى یافتند و با محفوظ داشتن عضو پیوندى قبل از پیوند و گروه بندى بافتى بین پیوند دهنده و گیرنده و آماده ساختن گیرنده قبل و پس از پیوند و مبارزه دارویى علیه پدیده پراندن, امروزه پیوند عضو را با رعایت نکات فوق در سطح بالایى از موفقیت انجام مى دهند.
پس از پیوند کلیه, براى اوّلین بار در سوم دسامبر 1967 نخستین پیوند قلب انسانى به انسان دیگر توسط دکتر کریستین برنارد انجام مى شود, لکن اوّلین انسان با قلب پیوندى, پس از هجده روز در اثر پیشرفت بیمارى عفونى در مى گذرد. این جراح ناامید نمى شود و بلافاصله دست به کار شده و در دوم ژانویه 1968 براى دومین بار قلب انسانى را به انسان دیگر پیوند مى زند که این پیوند با موفقیت روبه رو مى شود.
بدین ترتیب جراح گمنام به خود جرئت داده و قلبى را که در گذشته تجاوزناپذیر بود و مرکز روح حیوانى قلمداد مى شد, تعویض مى نماید و افکار عمومى را که قلب را مظهر زندگى مى دانستند به جوش و خروش مى اندازد و تعریف کنونى دانش پزشکى از مرگ را که مرگ را منتسب به مرگ سلول هاى مراکز عالى مغز مى داند و مغز را برتر از قلب مى داند, به اثبات مى رساند و عملاً نشان مى دهد که قلب, این پاره گوشتِ صنوبرى شکل, که در داخل قفسه سینه قراردارد, تلمبه اى بیش نیست و وظیفه آن پمپاژ خون و رساندن آن به تمام اعضا و قسمت هاى بدن انسان است.
متعاقباً عملیات پیوند اعضا به سرعت پیشرفت کرده, علاوه بر پیوند کلیه و قلب, پیوند لوزالمعده, کبد و ریه نیز با موفقیت انجام مى شود تا این که امروزه پیشرفت عملیات پیوند عضو به جایى رسیده است که عمل پیوند مغز استخوان بر روى جنینى که هنوز به دنیا نیامده است, انجام مى گیرد.
پیوند اعضا یکی از موضوعات اساسی مورد مطالعه در حقوق پزشکی است که به واسطه گسترش فن اوری های نوین پزشکی ، منجر به تحولات گسترده ای در دنیای حقوقی و بالاخص حقوق پزشکی گردیده است . جلوه های نخستین این پدیده در گذشته های دور مربوط به پیوند انگشتان قطع شده و در واقع پیوند اعضای جدا شده بدن می باشد که در قالب طب سنتی صورت می گرفت و در این میان ، به صورت علمی و با بهره گیری از ابزارهای نوین پزشکی ، انجام عمل مزبور به سده بیستم بر می گردد که برای نخستین بار با پیوند عروقی تبلور یافت .
پیوند اعضا در زمره یکی از جدیدترین شیوه های درمانی است که برای بیماران لاعلاج و درمان ناپذیر بکاربرده می شود ؛ بیمارانی که به واسطه ابتلا به بیماری هایی نظیر نارسایی کلیه ، سیروز کبد و یا آترزی مجاری صفراوی و …راهی درمانی جز پیوند اعضای سالم دیگری به جای عضو ناسالم خود ندارند . منابع عمده تامین این شیوه نوین پژشکی-درمانی انسان زنده و نیز اجساد انسانی هستند که حسب قابلیت ، کارایی و استفاده اعضای مورد نیاز ، از هر یک از این منابع بهره برداری می شود . با این همه ، امروزه غالب پیوندهای اعضا از افراد مبتلا به مرگ مغزی گرفته می شود که در این وضعیت می توان از پانکراس(لوزالمعده) ، کبد ، قلب ، کلیه ، قرنیه و… آنها استفاده کرد .
در پیوند اعضا انجام هرگونه پیوندی ، غیر از افراد متخصص که عمل جراحی و پیوند را انجام می دهند ، اعطا کننده عضو و دریافت کننده آن نیز وجود دارند که در این ارتباط رابطه خاصی میان این دو دسته اخیر حاکم است . برای تعیین دامنه و گستره ارتباطی دهنده عضو پیوندی و گیرنده آن که اعضای اصلی تحقق فرایند پیوند اعضا را تشکیل می دهند ، ما وارد دنیای حقوق می گردیم و رابطه مزبور متصف به وصف حقوقی می گردد . به دیگر بیان ، در انجام عمل پیوند میان دو شخص رابطه ای حقوقی محقق می گردد که به لحاظ محوریت پزشکی، در وادی حقوق پزشکی متبلور می گردد .
با این وصف ، مشخص کردن وضعیت حقوقی انجام پیوند اعضا ، جایگاه حقوقی دریافت کننده ، گروه پیونددهنده و اهدا کننده به مثابه شخص ثالث ، وظایف گروه پیوند دهنده، میزان کیفیت عمل مزبور ، شرایط لازمه برای تجویز پیوند عضو ، ضرورت یا عدم ضرورت اخذ رضایت از اهداکننده و دریافت کننده ، رعایت نظامات دولتی مقرر و مسائلی از این قبیل در خصوص پیوند اعضا در زمره موضوعات مورد مطالعه حقوق پزشکی بوده و افزون بر توجیه ضرورت مداخله حقوق پزشکی به طور ویژه مورد مطالعه و امعان نظر قرار می گیرد .
پیوند اعضا ، از مباحث جدید فقهی مرتبط با علم پزشکی . با وجود این که در گزارشهای تاریخی و روایات اسلامی و نیز در تاریخ پزشکی نمونه هایی از پیوند اعضا ذکر شده است ، از جمله پیوند پوست و قرار دادن دندان حیوان بر جای دندان جدا شده انسان ، و نیز تزریق خون ــ که از مصادیق پیوند عضو به شمار آمده است ــ ( رجوع کنید به خون * )، اما با گستردگی امروزی آن ، امری نوپیدا و از ثمرات پیشرفت علم پزشکی به شمار می آید (لاریجانی ، ص 16، 20ـ21؛ شمسا، ص 369؛ حرّ عاملی ، ج 3، ص 302).
پیوند اعضا، لوازم و پیامدهای آن در مباحث فقهی از جنبه های گوناگون مطرح شده و فصلی خاص به آن اختصاص یافته که از سه جهت قابل طرح و بررسی است : حکم شرعی آن با توجه به راههای تأمین عضو پیوندی ، حکم روابط مالی میان دهنده عضو و گیرنده آن اعم از این که دیه یا دادوستد به شمار آید، و حکم طهارت و نجاست و مردار بودن عضو پیوندی . البته پیوند اعضا، در این بحث ، منحصر به قسمتهایی از بدن مانند دست و پا و قلب و کلیه نیست بلکه حتی تکّه ای گوشت و پوست و نیز موادی چون مغز استخوان و خون را نیز شامل می شود (زُحَیلی ، ج 9، ص 521).
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:11
چکیده:
فنون پژوهش
در همهٔ پژوهشهاى جامعهشناختى از روش علمى استفاده مىشود، اما فنون خاص گردآورى و تحلیل دادهها در شاخههاى گوناگون بررسى جامعهشناختى با یکدیگر تفاوت داند. به هر روی، چهار فن است که در بیشتر پژوهشهاى جامعهشناختى عموماً بهکار برده مىشوند و آنها عبارتند از آزمایش، مشاهده، نمونهگیری، و بررسى موردی.
در آزمایش که هم در آزمایشگاه و هم در میدان تحقیق مىتواند انجام گیرد، همهٔ متغیرها بهجز یکى (متغیر مستقل) ثابت (یا کنترلشده) باقى مىمانند و جامعهشناس محقق متغیر مستقل خود را تغییر مىدهد تا ببیند که چه دگرگونىهائى در موضوع تحقیق وى پدید مىآید و سپس این دگرگونىها را به دقت ثبت مىکند. فرق بررسى مشاهدهاى با آزمایش این است که در این روش، محقق جامعهشناس متغیر مستقل خود را در کار دخالت نمىدهد، بلکه موضوع کار را در یک موقعیت طبیعى به دقت مورد مشاهده قرار مىدهد. از نمونهگیرى براى گردآورى دادهها – معمولاً از طریق پرسشنامه یا مصاحبه – استفاده مىشود، به گونهاى که از میان انبوه دادههاى راجع به یک موضوع، نمونههاى طبقهبندى شدهاى برگزیده مىشوند و سپس بر پایه این دادههاى نمونهگیرى شده تعمیمهائى درباره گروه مورد بررسى به دست داده مىشود. پژوهشگران جامعهشناس از بررسى موردى براى شرح کامل و جزء به جزء یک پدیده استفاده مىکنند، بىآنکه کار خود را به صرف پرسشگرى یا مصاحبه از افراد موضوع مورد بررسى محدود سازند؛ گرچه بررسى یک مورد براى اثبات یک فرضیه کفایت نمىکند، اما غالباً بهعنوان یکى از منابع فرضیه یا شواهد کار، مفید واقع مىشود.
همچنان که هریک از این فنون پژوهشى ابزار خاصى را براى یک جامعهشناس فراهم مىسازد که هریک از آنها نیز مزایا و مسائل خاص خود را دارد.
آزمایش
هرچند که آزمایشها معمولاً در محیط آزمایشگاهى انجام مىگیرند، اما اگر بتوان متغیرهاى کنترلشده را ثابت نگهداشت، این روش را در میدان تحقیق جامعهشناسى نیز مىتوان بهکار بست. این به آن معنا است که در هر آزمایش خاص، فقط متغیر مستقل، که آزمایشگر آن را به دلخواه تغییر مىدهد، است که در طول بررسى از یک مرحله آزمایش به مرحلهاى دیگر با یک منظور خاص تغییر مىپذیرد.
براى آنکه بتوان دریافت که تغییرات پیدا شده در متغیر مستقل چگونه بر نتیجهٔ آزمایش تأثیر مىگذارد، محقق جامعهشناس باید موضوعهاى خود را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند. هدف از ایجاد گروه کنترل آن است که مبنائى براى مقایسه ایجاد شود: افراد این گروه در موقعیت آزمایشى و تحت تأثیر یک متغیر مستقل قرار مىگیرند و سپس واکنشهاى آنها با واکنشهاى گروه آزمایشى در برابر متغیر مستقل تغییر یافته، مقایسه مىشوند. پژوهشگر جامعهشناس با مقایسهٔ واکنشهاى این دو گروه، مىتواند دربارهٔ تأثیر تغییر متغیر مستقل به نتیجهگیرى مهمى دست یابد.
مثال:
جامعهشناسى که بخواهد تأثیر تسهیلات سمعى و بصرى را روى دانشجویان اقتصاد دورهٔ لیسانس آزمایش کند باید، طى یک طرح آزمایشی، این دانشجویان را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند. براى گروه کنترل یک درس پنجاه دقیقهاى ارائه مىشود که در آن معلم روى تخته سیاه از نمودارها و جدول اقتصادى و نظایر آن استفاده مىکند. به دانشجویان گروه آزمایشى نیز همین مقدار درس ارائه مىشود ولى در آن از تسهیلات سمعى و بصرى مانند اسلاید و فیلم به جاى نمودارهاى تصویرشده روى تخته سیاه استفاده مىشود. محقق جامعهشناس با مقایسهٔ بازدهٔ یادگیرى دو گروه مىتواند دربارهٔ تأثیر آموزشى تسهیلات سمعمى و بصرى به نتایجى تقریبى دست یابد.
در مثال بالا، جامعهشناس مىخواهد اطمینان یابد که تنها وجود یا عدم وجود تسهیلات سمعى و بصرى – و نه عاملى دیگر – بود که بر بازدهٔ آزمایش او تأثیر گذاشته است. او براى آنکه به این اطمینان برسد، باید از پیش مطمئن باشد که دانشجویان گروه کنترل و گروه آزمایشى اساساً هیچ اختلافى با هم نداشته باشند. براى همین، او باید گروههائى را برگزیند که تنها تفاوت آنها با هم این باشد که یکى از تسهیلات سمعى و بصرى برخوردار بوده و دیگرى این برخوردارى را نداشته باشد.
براى گزینش و تنظیم گروههاى کنترل و آزمایشی، دو روش اساسى وجود دارد. روش نخست، فن گزینش جفت همطراز نامیده مىشود؛ در این روش، آزمایشگر در برابر هر فردى در گروه کنترل فرد همطراز دیگرى را در گروه آزمایش جاى مىدهد (افراد همطراز از جهت برخى متغیرهاى اساسى درست مانند همدیگر هستند.) روش دیگر، فن گزینش تصادفى است؛ در این روش، افراد گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب یک انتخاب تصادفى آمارى برگزیده مىشوند.
مثال:
در اینجا باز همان آزمایش تأثیر تسهیلات آموزشى سمعى و بصرى را در نظر بگیرید. براى گزینش گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب فن گزینش جفت همطراز، آزمایشگر باید مطمئن باشد که گروههاى آن براى مثال، متشکل از تعداد برابرى از دانشجویان سالهاى مختلف باشند. در این مورد، براى هر دانشجوى سال اول در گروه آزمایشى یک دانشجوى سال اول در گروه کنترل در نظر گرفته مىشود و در مورد دانشجویان سالهاى دیگر نیز همین برابرى رعایت مىشود. متغیرهاى دیگرى چون جنسیت دانشجویان را نیز باید بههمین نحو در نظر گرفت. در این مورد، آزمایشگر باید تعداد دانشجویان دختر سالهاى مختلف را در گروههاى کنترل و آزمایش همطراز کند. (گزینش متغیرهائى چون جنس، سن و علائق مذهبی، در انتخاب گروه کنترل اهمیت دارد و انتخاب گروه آزمایشى البته به ماهیت آزمایش موردنظر بستگى دارد.)
مثال:
گزینش افراد گروههاى کنترل و آزمایش، مىتواند از طریق فن گزینش تصادفى نیز انجام گیرد. در این مورد، آزمایشگر مىتواند فهرستى الفبائى از دانشجویان تنظیم کند و با ترتیب الفبائى آنها را به گروههاى کنترل و آزمایشى تقسیم کند. (از روشهاى دیگرى نیز چون قرعهکشى نیز مىتوان در این فن استفاده کرد.)
نقشهاى جامعهشناسى
جامعهشناس بهعنوان یک دانشمند
او در این نقش سرگرم پژوهش علمى است و اطلاعاتى را دربارهٔ زندگى اجتماعى گردآورى و سازماندهى مىکند. تقریباً بیشتر محققان جامعهشناس براى دانشگاهها، مؤسسات دولتی، بنیادها یا شرکتها کار مىکنند. جامعهشناس دانشگاهى ممکن است هم در کار تعلیم باشد و هم در پژوهشهائى که هزینه آن را یا خود دانشگاه تأمین مىکند و یا مؤسسات خارج از دانشگاه. او بهعنوان یک دانشمند پژوهشگر، هدف عمده آن باید این باشد که جهت روندهاى جامعه را پیشبینى کند تا عامهٔ مردم خود را براى تحولات آتى آماده کنند او در این نقش، ممکن است بر تصمیمگیرىهاى مربوط به خط مشى عمومى مستقیماً تأثیر گذارد.
چکیده:
فنون پژوهش
در همهٔ پژوهشهاى جامعهشناختى از روش علمى استفاده مىشود، اما فنون خاص گردآورى و تحلیل دادهها در شاخههاى گوناگون بررسى جامعهشناختى با یکدیگر تفاوت داند. به هر روی، چهار فن است که در بیشتر پژوهشهاى جامعهشناختى عموماً بهکار برده مىشوند و آنها عبارتند از آزمایش، مشاهده، نمونهگیری، و بررسى موردی.
در آزمایش که هم در آزمایشگاه و هم در میدان تحقیق مىتواند انجام گیرد، همهٔ متغیرها بهجز یکى (متغیر مستقل) ثابت (یا کنترلشده) باقى مىمانند و جامعهشناس محقق متغیر مستقل خود را تغییر مىدهد تا ببیند که چه دگرگونىهائى در موضوع تحقیق وى پدید مىآید و سپس این دگرگونىها را به دقت ثبت مىکند. فرق بررسى مشاهدهاى با آزمایش این است که در این روش، محقق جامعهشناس متغیر مستقل خود را در کار دخالت نمىدهد، بلکه موضوع کار را در یک موقعیت طبیعى به دقت مورد مشاهده قرار مىدهد. از نمونهگیرى براى گردآورى دادهها – معمولاً از طریق پرسشنامه یا مصاحبه – استفاده مىشود، به گونهاى که از میان انبوه دادههاى راجع به یک موضوع، نمونههاى طبقهبندى شدهاى برگزیده مىشوند و سپس بر پایه این دادههاى نمونهگیرى شده تعمیمهائى درباره گروه مورد بررسى به دست داده مىشود. پژوهشگران جامعهشناس از بررسى موردى براى شرح کامل و جزء به جزء یک پدیده استفاده مىکنند، بىآنکه کار خود را به صرف پرسشگرى یا مصاحبه از افراد موضوع مورد بررسى محدود سازند؛ گرچه بررسى یک مورد براى اثبات یک فرضیه کفایت نمىکند، اما غالباً بهعنوان یکى از منابع فرضیه یا شواهد کار، مفید واقع مىشود.
همچنان که هریک از این فنون پژوهشى ابزار خاصى را براى یک جامعهشناس فراهم مىسازد که هریک از آنها نیز مزایا و مسائل خاص خود را دارد.
آزمایش
هرچند که آزمایشها معمولاً در محیط آزمایشگاهى انجام مىگیرند، اما اگر بتوان متغیرهاى کنترلشده را ثابت نگهداشت، این روش را در میدان تحقیق جامعهشناسى نیز مىتوان بهکار بست. این به آن معنا است که در هر آزمایش خاص، فقط متغیر مستقل، که آزمایشگر آن را به دلخواه تغییر مىدهد، است که در طول بررسى از یک مرحله آزمایش به مرحلهاى دیگر با یک منظور خاص تغییر مىپذیرد.
براى آنکه بتوان دریافت که تغییرات پیدا شده در متغیر مستقل چگونه بر نتیجهٔ آزمایش تأثیر مىگذارد، محقق جامعهشناس باید موضوعهاى خود را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند. هدف از ایجاد گروه کنترل آن است که مبنائى براى مقایسه ایجاد شود: افراد این گروه در موقعیت آزمایشى و تحت تأثیر یک متغیر مستقل قرار مىگیرند و سپس واکنشهاى آنها با واکنشهاى گروه آزمایشى در برابر متغیر مستقل تغییر یافته، مقایسه مىشوند. پژوهشگر جامعهشناس با مقایسهٔ واکنشهاى این دو گروه، مىتواند دربارهٔ تأثیر تغییر متغیر مستقل به نتیجهگیرى مهمى دست یابد.
مثال:
جامعهشناسى که بخواهد تأثیر تسهیلات سمعى و بصرى را روى دانشجویان اقتصاد دورهٔ لیسانس آزمایش کند باید، طى یک طرح آزمایشی، این دانشجویان را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند. براى گروه کنترل یک درس پنجاه دقیقهاى ارائه مىشود که در آن معلم روى تخته سیاه از نمودارها و جدول اقتصادى و نظایر آن استفاده مىکند. به دانشجویان گروه آزمایشى نیز همین مقدار درس ارائه مىشود ولى در آن از تسهیلات سمعى و بصرى مانند اسلاید و فیلم به جاى نمودارهاى تصویرشده روى تخته سیاه استفاده مىشود. محقق جامعهشناس با مقایسهٔ بازدهٔ یادگیرى دو گروه مىتواند دربارهٔ تأثیر آموزشى تسهیلات سمعمى و بصرى به نتایجى تقریبى دست یابد.
در مثال بالا، جامعهشناس مىخواهد اطمینان یابد که تنها وجود یا عدم وجود تسهیلات سمعى و بصرى – و نه عاملى دیگر – بود که بر بازدهٔ آزمایش او تأثیر گذاشته است. او براى آنکه به این اطمینان برسد، باید از پیش مطمئن باشد که دانشجویان گروه کنترل و گروه آزمایشى اساساً هیچ اختلافى با هم نداشته باشند. براى همین، او باید گروههائى را برگزیند که تنها تفاوت آنها با هم این باشد که یکى از تسهیلات سمعى و بصرى برخوردار بوده و دیگرى این برخوردارى را نداشته باشد.
براى گزینش و تنظیم گروههاى کنترل و آزمایشی، دو روش اساسى وجود دارد. روش نخست، فن گزینش جفت همطراز نامیده مىشود؛ در این روش، آزمایشگر در برابر هر فردى در گروه کنترل فرد همطراز دیگرى را در گروه آزمایش جاى مىدهد (افراد همطراز از جهت برخى متغیرهاى اساسى درست مانند همدیگر هستند.) روش دیگر، فن گزینش تصادفى است؛ در این روش، افراد گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب یک انتخاب تصادفى آمارى برگزیده مىشوند.
مثال:
در اینجا باز همان آزمایش تأثیر تسهیلات آموزشى سمعى و بصرى را در نظر بگیرید. براى گزینش گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب فن گزینش جفت همطراز، آزمایشگر باید مطمئن باشد که گروههاى آن براى مثال، متشکل از تعداد برابرى از دانشجویان سالهاى مختلف باشند. در این مورد، براى هر دانشجوى سال اول در گروه آزمایشى یک دانشجوى سال اول در گروه کنترل در نظر گرفته مىشود و در مورد دانشجویان سالهاى دیگر نیز همین برابرى رعایت مىشود. متغیرهاى دیگرى چون جنسیت دانشجویان را نیز باید بههمین نحو در نظر گرفت. در این مورد، آزمایشگر باید تعداد دانشجویان دختر سالهاى مختلف را در گروههاى کنترل و آزمایش همطراز کند. (گزینش متغیرهائى چون جنس، سن و علائق مذهبی، در انتخاب گروه کنترل اهمیت دارد و انتخاب گروه آزمایشى البته به ماهیت آزمایش موردنظر بستگى دارد.)
مثال:
گزینش افراد گروههاى کنترل و آزمایش، مىتواند از طریق فن گزینش تصادفى نیز انجام گیرد. در این مورد، آزمایشگر مىتواند فهرستى الفبائى از دانشجویان تنظیم کند و با ترتیب الفبائى آنها را به گروههاى کنترل و آزمایشى تقسیم کند. (از روشهاى دیگرى نیز چون قرعهکشى نیز مىتوان در این فن استفاده کرد.)
نقشهاى جامعهشناسى
جامعهشناس بهعنوان یک دانشمند
او در این نقش سرگرم پژوهش علمى است و اطلاعاتى را دربارهٔ زندگى اجتماعى گردآورى و سازماندهى مىکند. تقریباً بیشتر محققان جامعهشناس براى دانشگاهها، مؤسسات دولتی، بنیادها یا شرکتها کار مىکنند. جامعهشناس دانشگاهى ممکن است هم در کار تعلیم باشد و هم در پژوهشهائى که هزینه آن را یا خود دانشگاه تأمین مىکند و یا مؤسسات خارج از دانشگاه. او بهعنوان یک دانشمند پژوهشگر، هدف عمده آن باید این باشد که جهت روندهاى جامعه را پیشبینى کند تا عامهٔ مردم خود را براى تحولات آتى آماده کنند او در این نقش، ممکن است بر تصمیمگیرىهاى مربوط به خط مشى عمومى مستقیماً تأثیر گذارد.