فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:165
پایاننامه
جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد
رشتة نقاشی/ تصویرسازی/ ارتباط تصویری
فهرست مطالب:
فصل اول:
1-1 - پیشنهی کاربرد رنگ در مجسمهسازی تا قبل از آغاز مسیحیت
2-1- بینالنهرین
3-1- ایران باستان
4-1- مصر
5-1- یونان
6-1- چین باستان
فصل دوم
1-2- بررسی کاربرد رنگ در پیکرهسازی بعد از مسیحیت
2-2- بخش اول
3-2- صدر مسیحیت
4-2- قرون وسطی
5-2- دوره رنسانس
6-2- بخش دوم: بکارگیری رنگ در پیکرهسازی مشرق زمین بعد از مسیحیت
7-2- ایران
8-2- چین
9-2- هند
10-2- ژاپن
بخش سوم استفاده از رنگ در حجمهای هنر بدوی
11-2- آفریقا
12-2- آمریکا
1-13–2- آمریکای شمالی
2-13-2- آمریکای مرکزی
3-13-2- آمریکای جنوبی
4-13-2- اقیانوسیه
13-2- استفاده از رنگ در مجسمه سازی هنر معاصر
فصل سوم
اهداف بکارگیری رنگ در مجسمهسازی
1-3- بخش اول
1-1-3- تزئینی صوری تزئینی (فرمال)
2-1-3- ایجاد روابط بصری بین عناصر فرم
3-1-3- ایجاد جلوههای خاص
4-1-3- ایجاد فضای فانتزی
2-3- محتوائی
1-2-3- نزدیک شدن به واقعیت موضوع یا مضمون
2-2-3- دور شدن و ایجاد فاصله و غرابت
3-2-3- نماد و سمبول
3-3- مسائل فنی
1-3-3- محافظت از مواد حساس در محیط
2-3-3- تغییر ظاهری در جنسیت اثر
4-3- میزان بکارگیری رنگ در آثار حجمی:
1-4-3- هنر پارینه سنگی
2-4-3- بین النهرین
3-4-3- ایران
4-4-3- چین
5-4-3- هند
6-4-3- ژاپن
7-4-3- هنر بدوی
8-4-3- یونان
9-4-3- صدر مسیحیت
10-4-3- قرون وسطی
11-4-3- رنسانس- باروک
12-4-3- هنر مدرن
5-3- بخش 3 دلایل انتخاب رنگ متناسب با فضای قرارگیری
1-5-3- رنگ در مجسمه
2-5-3- رنگ مجسمه و محیط
3-5-3- رابطه مجسمه با محیط
6-3- نوع رنگها و مواد بکار رفته در آثار حجمی
1-6-3- سنگ
2-6-3- فلزات
3-6-3- چوب
4-6-3- گچ
5-6-3- سفال
6-6-3- مواد جدید
7-3- تحولات جدید در بخش رنگ در آثار حجمی
1-7-3- از مواد جدید مطالبی قسمتهایی کم استخراج شود
2-7-3- استفاده از اشیا و آماده
پیشگفتار :
اگر چه عنوان تحول کاربرد رنگ در مجسمه سازی، از جمله موضوعاتی است که کمتر در مورد آن تحقیق و پژوهشی بطور جدی، مخصوصا در ایران انجام پذیرفته است، ولی این خود باعث ایجاد انگیزه ای مضاعف، بر پیگیری و غلبه بر تمامی مشکلات، تا بارغهای باشد هرچند کوچک بر مسیر مشتاقان بزرگ.
هدف از نگارش این پژوهش، بررسی و بازشناخت کاربرد رنگ در پیکره سازی، در دورههای مختلف و فراهم ساختن وجهت دادن بر راههایی برای اثبات رنگ در آثار حجمی در اقصی نقاط جهان منجمله دوران شکوفائی و درخشش میهن اسلامیمان. وهمچنین دستیابی به علل کاربرد رنگ دراین آثار.
که در این خصوص پژوهشهائی جسته و گریخته در مورد مجموعههائی که برای حفظ- بازسازی و بازآفرینی پیکرههای رنگین در خارج از ایران صورت گرفته است، که ضرورت پرداخت به این موضوع را در میهن اسلامیمان باز میطلبد.
پرواضح است که گوناگونی و تعدد آثار در گوشهگوشه این کره خاکی و گسترده بودن موضوع این پژوهش، شرایط، امکانات، زمان و مقدماتی بیش از این را از هر نظر میطلبد. تا بتوان طرحی نو و جامع را به سرانجام فایده رسانید.
بی شک رسیدن به این جایگاه، بدون راهنمائی و مسیر بخشی اساتید بزرگوارم، میسر نبود. و بجاست که سپاس فراوان خود را نثار، گوشهای از زحماتشان نمایم.
بیتردید، کم وکاستی که در کار هست، مربوط و متوجه به اینجانب است و امید است که مورد عفو دوستان قرار گیرد.
در پایان لازم است که از لطف بی دریغ استاد راهنما جناب آقای مرتضی افشاری که با توضیحات مکرر خود و دقت فراوان، بر نکته نکته و جای جای این پژوهش یاری نموده اند، و همچنین از استاد گرامی جناب آقای کاظم چلیپا وجناب آقای محسن مراتی جناب استاد مرتضی استدی که از حضورشان بهرهمند شدهام، کمال تشکر و سپاس را به جای میآورم.
مقدمه
تحول کاربرد رنگ در مجسمه سازی از آغاز مسیحیت تا کنون موضوع مورد بررسی و تحقیق در این پژوهش میباشد که پرداختن به این بخش از هنر انسانی، دارای اهمیت فراوانی است. به طوری که گاه با بررسی اثری میتوان به ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی قومی و قبیله ای که از صحنه روزگار محو شده اند پی برد. انسان از دیرترین ایام به ساخت و ساز احجام و نقش بر جستهها با دلایل مختلفی پرداختهاست و با توجه به ویژگی اجتماعی و کاربرد هر کدام آن را رنگآمیزی کردهاست.
برخی از باستان شناسان میگویند، به کار بردن رنگ به عنوان یک سمبول ممکن است در حدود بیستهزار سال پیش در آفریقا شروع شده باشد. مطالعه آثار کشف شده از منطقهای در جنوب زامبیا در قاره آفریقا، فرضیه آغاز به کار بردن رنگ در ارتباط میان انسانها در این منطقه را به وجود آورده است. و اشیای به جا مانده از یکی از نخستین تمدنهای بشری در زامبیا کاربرد رنگهای مایع یا جامد که احتمالا برای نقاشی یا نشانه گذاری روی بدن انسان به کار میرفته است را اثبات کرده است.
تا پیش از این، نقاشیهای روی صدف در منطقهای در خاور میانه به عنوان قدیمیترین سند به کارگیری رنگ توسط بشر شناخته میشد. چه بسا بشر زودتر از آنچه یافتههای باستان شناسی نشان میدهد، به این قابلیت دست یافته باشد. استفاده از رنگ به عنوان نماد سراغازی بر برقراری ارتباط کلامی بوده است. ساکنین این منطقه (زامبیا) از گل اخری برای به دست آوردن رنگ استفاده میکرده و با استفاده از این فنآوری، رنگهای مختلفی از جمله رنگهای قرمز، زرد، قهوهای، صورتی، سیاه و حتی ارغوانی بدست آورده است. در مجموع بر هیچ کس ضرورت واهمیت پرداختن به این مسئله پوشیده نیست.
با توجه به مطالب و تصاویر به دست آمده و رسیدن به پاسخ مناسب در ارتباط با سوالات پیشآمده این تحقیق در چهار فصل ارائه گردیده است که به اختصار به توضیح فصول میپردازیم.
1- اطلاعات مربوط به پایاننامه:
واژگان کلیدی: فارسی:مجسمه، نقاشی، معاصر، حجم، رنگ، فرم.
لاتین:Sculpture. Painting. Contemporary. Statue. Paint .Form
1-1- نوع تحقیق: بنیادی کاربردی
2-1- تعریف مساله و بیان سوالهای اصلی تحقیق: استفاده از رنگ از گذشتههای دور تا کنون رایج بوده است اما آنچه که باید و شاید مورد توجه و کنکاش قرار نگرفته تا ارزشهای اضافه شده بر آثار حجمی رنگی مورد ارزیابی واقع شود. و باعث رواج بیشتر رنگ در این دسته از آثار شود. در این ارتباط سوالهای زیر مطرح میشود.
1- آیا در تمامی دورهها از رنگ در آثار حجمی استفاده شده است؟
با شروع اولین تمدنها انسان همواره به خلق آثاری حجمی رنگین پرداخته است این حرکتها آغازین درهر گوشه جهان و به هر شکل و هیبت با در آمیختگی حجم و رنگ تا امروز نمایان میباشد گوئی که رنگ وحجم دو عنصر جداناشدنی از یکدیگرند.
2- آیا کاربرد رنگ در آثار حجمی دورههای مختلف سبب متمایز شدن آنها شده است؟
کاربرد رنگ در آثار حجمی اغلب بگونهای است که میتوان آثار هنری را از یکدیگر بدلیل نوع رنگهای بکار گرفته شده شیوههای ساخت نوع مواد بکار رفته از یکدیگر بازشناخت و تمیز داد.
3- آیا تحولات به وجود آمده در استفاده از رنگ موجب کیفیتر شدن آن آثار شده است؟
در تحولات بوجود آمده در بخش رنگ میتوان گفت که این تحولات باعث کیفیت بیشتر یکی از لحاظ مقاومت و پوشش دهد و هم بدلیل تنوع وایجاد طیفهای متنوع قابل ذکر است.
3-1- پیشینه و ضرورت انجام تحقیق: در رابطه با مقالات وکتب و پایاننامه با توجه به استناد گواهی از پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران هیچ تحقیقی در این زمینه یافت نشد- در سایت کتابخانه ملی تنها یک مقاله کوتاه متناسب با موضوع یافت شد که آثار یاد شده در سال 84 در نگارخانه برگ به نمایش گذاشته شده است. از جمله کتب مربوط به این تحقیق (تنوع آثار تجسمی، تاریخ و هنر جنسون، سیدوهزار سال تاریخ هنر فردریک هارت، هنر در گذر زمان هلن گاردنر، هنر مدرن، آخرین جنبشهای هنری قرن بیستم ...... که در این کتب بیشتر از تصاویر استفاده شده است. و در ارتباط با موضوع مطلب کمتری وجود دارد.
4-1- فرضیهها (هر فرضیه به صورت جمله خبری نوشته شود):
1- رنگ از دیرباز در آثار حجمی مورد استفاده قرار گرفته است.
2- کاربرد رنگ در آثار حجمی در دورههای مختلف دارای ویژگیهایی، بوده است که سبب تمایز آنها میشود.
3- به نظر میرسد که با تکیه بر تحولات به وجود آمده، استفاده از رنگ در حجم میتوان آثار کیفیتری را ارائه نمود.
5-1- هدفها (اصلی - فرعی):
1- طبقهبندی و چگونگی استفاده از رنگ در آثار حجمی.
2- بازشناسی تحولات و ارزیابی بهتره و ژرفتر آثار حجمی.
6-1- نتایج اصلی تحقیق حاضر، چه کاربردهایی خواهد داشت؟
- ایجاد زمینههایی برای بکارگیری عنصر رنگ در حجم.
7-1- ویژگی جدید بودن و نوآوری طرح چیست؟ (توسط استاد راهنما تکمیل گردد)
تحقیقی جامع و قابل استفاده در این باب در ایران انجام نشده است.
8-1- روش انجام تحقیق و روش گردآوری اطلاعات و ابزار آن:
تاریخی، ترکیبی( کتابخانهایی، میدانی، اینترنت) ابزارها : فیش برداری، عکاسی، مشاهده و مصاحبه
9-1- معرفی جامعه آماری، روش نمونهگیری و تعداد نمونه:
کلیه آثار حجمی دارای رنگ در دسترس حداقل سه نمونه از آثار موجود در هر دوره
10-1- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات:
کیفی
فصل اول :
پیشینه کاربرد رنگ در مجسمه سازی
پیشینه کاربرد رنگ در مجسمه سازی:
برخی از باستانشناسان میگویند، به کار بردن رنگ به عنوان یک سمبول ممکن است در حدود بیستهزار سال پیش در آفریقا شروع شده باشد. مطالعه آثار کشف شده از منطقه ای در جنوب زامبیا در قاره آفریقا، فرضیه آغاز به کار بردن رنگ در ارتباط میان انسانها در این منطقه را به وجود آورده است. لارنس بارهام پژوهشگر دانشگاه لیورپول با مطالعه ابزارها و اشیای به جا مانده از یکی از نخستین تمدنهای بشری در زامبیا میگوید در میان یافتههای باستانشناسی در این منطقه ترکیبی از رنگهای مایع یا جامد بدست آمده که احتمالاً برای نقاشی یا نشانهگذاری روی بدن به کار میرفته است. تا کنون گفته میشد نخستین نمونه مشابه کاربرد رنگ به 100 هزار سال پیش برمیگردد. در تاریخ تکامل بشر همواره زمان آغاز به کار بردن نشانههای برقراری ارتباط یکی از موضوعات مورد بحث باستانشناسان بوده است. تا پیش از این، نقاشیهای روی صدف در منطقهای در خاورمیانه به عنوان قدیمیترین سند به کارگیری رنگ توسط بشر شناخته میشد. چه بسا بشر زودتر از آنچه یافتههای باستانشناسی نشان میدهد، به این قابلیت دسته یافته باشد. او میگوید: «به عنوان یک باستانشناس، مشتاقم دریابم چه وقت استفاده از رنگ به عنوان نماد آغاز شد زیرا نمادگرایی رنگ با به کار بردن زبان همراه بوده است. دکتر بارهام در جشنواره انجمن علوم بریتانیا گفت: «استفاده از رنگ به عنوان نماد سرآغازی بر برقراری ارتباط کلامی بوده است. دکتر بارهام (2006) میگوید انسان ساکن در این منطقه (زامبیا) از گل اخری برای به دست آوردن رنگ استفاده میکرده و با استفاده از این فنآوری، رنگهای مختلفی میساخته است. در این منطقه گل اخری به رنگهای قرمز، زرد، قهوهای، صورتی، سیاه و حتی ارغوانی وجود دارد. به این ترتیب آنها میتوانستهاند با ترکیب آن با چربی حیوانات رنگ به دست آورند. با این همه باستانشناسان میگویند هنوز به نشانههای بیشتری برای پذیرش این که کاربرد رنگ از این منطقه آغاز شده باشد، نیاز دارند.
رنگآمیزی در پیکرهسازی سابقهای دراز دارد. «گل اخرا» و زردی که در باستان به کار تهیه ظروف سفالین میرفته، و یا گل تیرهای که از آن ظرف سفالی یکپارچه سیاه میساختهاند، چشم جماعات اولیه را با ظروف یکپارچه رنگین طبیعی آشنا کرده بود. خاصه آنکه با استفاده از آتش، ظروف گلی پخته به صورت سفال درمیآمده و در مجاورت درجات مختلف حرارت آفتاب و آتش، کمرنگ و پررنگ میشده است و رنگآمیزی جدیدی در برابر چشمان مردم قرار میگرفته و الهامبخش سلیقهها میگردیده است. شاید برخورد به گیاهانی که دارای مواد و مایعات رنگین بودهاند، یکی از وسایل رنگآمیزی پارهای از لوازم زندگانی (چون رنگین کردن بافتههای اولیه) بوده باشد. برخورد به خاکهای معدنی «گچ و آهک» و همچنین گل اخرای قرمز که با آنها دیوار کومهها را میآلودند و آنها را سفید یا قرمز مینمودند، احتمالاً شروع رنگآمیزی بوده باشد که دیرتر زمینه وسیعی یافته است. آثار رنگین زیادی از دوره ماقبل تاریخ در دست نیست ولی با توجه به تاریخ تمدن و آشنایی با ویژگیهای جوامع بدوی میتوان علاقه نخستین جماعات را به خودآرایی (به کمک رنگ) دریافت. علاقه آدمی به رنگآمیزی نهتنها در زمان زندگی او بوده بلکه به روی تن و مردگان خود را نیز با «گل اخرا» زینت میبخشیدند و آنان را هرچه شکوهمندتر به جهان دیگر میفرستادند. بعید نیست که روی رغبت خاص جماعات بدوی به رنگآمیزی لوازم زندگی و همچنین خودآرایی به وسیله رنگ که جنبه خوشایندی و تشریفاتی و ابزار تشخص داشته یک قسمت عمده کوشش آنان، در راه به دست آوردن مواد رنگین صرف شده باشد. چند وقت طول کشید، تا توفیقی در این راه حاصل شد معلوم نیست. زیرا برخورد تصادفی به ماده رنگین گیاهی یا معدنی و دانستن این که عصاره برگ ویج و پوست انار رنگی در زمینه زرد میدهند و عصاره گیاه اسکوتی زرد لیمویی خوشرنگ به دست میدهد یا از برگ درختان کول رنگ مشکی روشن و از پوست تنه درخت گردو، رنگ مشکی خوشرنگ به دست میآید، یا گیاهانی که بر سر خود قرمز دانه دارند و رنگ قرمز آنها در مجاورت هوا و آفتاب تیره میشود و یا برخورد به سنگ منگنز و دریافت خاصیت رنگ آنان که مخلوطش با آب و رسیدن گرما به آن، رنگ تیرهای به دست میدهد. قاعدتاً با دنیای آن روز، وقت زیادی برای تجربه اندوختن لازم داشته است. برخورد آنان به برادههای فلزات (که احیاناً در دسترس آنان بوده) چون مس، قلع، سرب، کبالت و سنگ لاجورد) و سنگ چخماق و ... اندیشمندی در اینکه میتوان برادهها را زینت بخشیده و آنها را هرچه شکوهمندتر به صورت نرم با سنگ سائیده و آنها را خمیرمایه کرده به کار برد، برداشتهای اولیه برای تهیه رنگهای لعابی بود که در هزاره سوم پیش از میلاد در بین¬النهرین و ایران به ثمر رسیده است. بهرهگیری از رنگ به صورت عملی در هنر ایران از سفالهای آن دوران تا به امروز، همچنان در مسیرهای گوناگونی دنبال شده است.
در دوره ایران باستان هنرمند در بکار بردن رنگ دقت داشته و رنگ را بیهوده و بیجا به کار نمیبرده است و کوشش داشته است که به وسیله رنگ در هنر خود هماهنگی به وجود آورد. گرچه هنرمند در گزینش رنگ کاملاً آزاد بوده ولی هیچ گاه در به کار بردن رنگ پذیرشهای اصولی را زیر پا نمیگذاشته و اگر هم در به کار بردن رنگ تغییری میداده، این تغییر از گروه آن رنگها بیرون نمیرفته است. بدین گونه رنگ در هنر ایرانی جلوهای خاص و مقامی ارزشمند داشته و دارد. هنرمند ایرانی، در دورههای رواج هنرها، در گزینش رنگ دقت و سلیقهای خاص به کار برده و میشود گفت که بیشتر هنرمندان سرزمین ما، رنگ را آگاهانه برگزیدهاند و میدانستند که کدام رنگ را در کجا به کار ببرند حتی در بعضی دورهها، پارهای هنرمندان در آثار خود از رنگهای غیرعادی استفاده کردهاند که البته گاهی همین گزینشهای غیرعادی، زیبایی خاصی به آثار هنری داده و گذشته از آن باعث شناسایی راحت و آسوده این آثار شده است. برای ساختن رنگ تا 1590 میلادی (998 ه.ق) از سفیده تخممرغ و پس از آن از صمغ، به عنوان بست (چسب) استفاده میشده است. به احتمال زیاد، ترکیب این گونه مواد با یکدیگر بوده است که لایههای سخت و شکننده نگارههای نخستین را سبب شده است. بعدها به علت مراوده نگارگران ایرانی با اروپاییان از صمغ عربی به عنوان بست استفاده شد. صمغ عربی نهتنها قشر رنگ را سبکتر ساخت بلکه رنگ استحکام بیشتری یافت و کیفیت مات آن در مقایسه با نگارههای دورههای قبل فزونی یافت. سیر تحول تکمیلی استفاده از رنگ از آن زمان تا به امروز که بیش از دههزار رنگ در امور بازرگانی صنعتی و هنری میتوان نام برد همچنان ادامه دارد . لذا ما در این تحقیق برآنیم تا تحول کاربرد رنگ در پیکرهسازی از آغاز مسیحیت تاکنون را مورد بررسی قرار دهیم.