فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:21
فهرست مطالب:
PLL چیست و چه کاربردهایی دارد ؟
موَ لفه های Pll
تنظیم کننده ولتاژ L7809
تشریح پروژه به صورت عملی
PLL چیست و چه کاربردهایی دارد ؟
PLL یا همان حلقه قفل فاز به طور اساسی به فرکانس سیستم کنترل حلقه محصور کننده گفته می شود که این تابعی بر اساس حساسیت اختلاف فاز که بین سیگنال ورودی و سیگنال خروجی نوسان گر کنترل شده است .هدف اساسی PLL قفل کردن یا سنکرون کردن زاویه ی لحظه ای (برای مثال فاز و فرکانس ) یک خروجی VCO به زاویه لحظه ای یک سیگنال میان گذر بیرونی که ممکن است نوعی مدولاسیون CW داشته باشد ؛ ایت .PLL باید مقایسه فاز را انجام دهد .PLL در مدارهای مجتمع از چندین ساختار مشخص که دارای یک بلوگ دیاگرام مفید و خیلی جالب هستند ؛ تشکیل شده است . شکل شماره 1 شامل یک آشکار ساز فاز ،تقویت کننده و VCO است که ترکیبی آمیخته از تکنولوژی دیجنتال و آنالوگ را در یک بسته نشان میدهد .PLL ها در مدولاتورها ،دی مدو لاتورها ، ترکیب کننده های فرکانس حالتی پلکس کننده ها و انواعی از فرایند های سیگنالی دیده می شود . ارزان بودن و در دسترس ها کاربرد های وسیعی را باعث می شود . شکل شماره 2، پیکر بندی ای کلاسیک از PLL را نشان می دهد . آشکار ساز فاز وسیله ای برای مقایسه کردن دو فرکانس ورودی و تولید کردن خروجی که شامل اختلاف فاز بین آنهاست . اگر سیگنال ورودی با سیگنال نوسان گر داخلی برابر نبا شد ؛ سیگنال خطای فاز تقویت شده باعث می شود ؛ فرکانس VCO از جهت سیگنال ورودی منحرف شود . در شرایط مناسب ، سیگنال VCO به طور کامل درسیگنال ورودی قفل می کند . به این نکته با ید توجه شود که آشکار ساز فاز خروجی ، سیگنال Dc است . و ورودی کنترل با vco ، مقداری از فرکانس ورودی را با خود داراست . خروجی vco یک سیکنال با فرکانس تولید شده مساوی با ورودی است . بنابراین تشخیص و تمیز ورودی از نویز تا حدودی مشکل است . چون خروجی vco می تواند موجی مثلثی ، سینوسی یا هر آنچه نویز وارد شده از روش تولید شده یک موج سینوسی ر امقایسه کرده و قفل کند . یکی از کاربرد های معمولی pLL ها دو شمارنده ها است Pll روشی برای تولید کردن پالس هاس ساعت در چند ین خط نیرو فرکانس برای مبدل های A/D است . اساس نوسانگر کنترل شده ی ولتاژ VCO ، در شکل 3 نشان داده شده است . این نشان می دهد که اساس نوسان گر کنترل شده ولتاژ که فرکانس اسیلاتور آن با تعیین می شود مشخص می گردد . خازن متغییر است . دیود ها بیشتر مواقع که در مدار معکوس قرار بگیرند مانند خازن متغییر عمل می کنند . اما باید به مشخصات عملکرد آن در حالت اتصال معکوس توجه شود . در بایاس معکوس این دیود به عنوان یک خازن عمل می کند و ناحیه تهی آن خاصیت دی الکتریک دارد .
محدودیت های شکست دیود تحت تاْثیر تغییر مقدار بایاس معکوس ، عرض ناحیه تهی را تغییر داده و بنابراین ظرفیت موًثری که توسط دیود به وجود می آید ، تغییر خواهد کرد ؛ که این تغییرات ،تغییر فرکانس رزنانس مدارا سیلاتور را منجر خواهد شد . اما این چه کمکی به ما می کند ؟ مهم تر از همه ، VCO ؛ ناپایدار است . هر گونه تغییر جزئی در اختلاف پتانسیل در مدار باعث شیفت فرکانس خواهد شد . و اگر روشی وجود داشت که ما می توانستیم مصالحه ای بین VCO و پایداری اسیلاتور کریستال برقرار کنیم ما می توانستیم یک سیستم ایجاد کننده فرکانس ایده ال داشته باشیم . اگر یک آشکار کننده فاز از طریق خروجی یک VCO و اسیلاتور کریستال تغذیه می شد ؛ چه اتفاق می افتاد ؟ آشکار کننده فاز چیست ؟ به شکل 4 نگاه کنید .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:22
فهرست مطالب:
اساس وبررسی جراحی با جریان الکتریکی:
انواع جراحی الکتریکی
جراحی الکتریکی تک قطبی (Monopolar Electrosurgery)
جراحی الکتریکی دو قطبی (Bipolar Electrosurgery)
نحوه اتصال الکترود مرجع (Plate)
حالت الکترود صفحه ای مرجع
واحد جراحی الکتریکی در دندانپزشکی
تست های حفاظت الکتریکی
دستگاه الکتروکوتر((ECU
قلم تک قطبی
الکترودهای قلم تک قطبی
پدال پایی
پنست دو قطبی
یونیت های الکتروسرجری
مراجع :
چکیده:
اساس وبررسی جراحی با جریان الکتریکی:
واحد جراحی الکتریکی
وسایل الکتریکی در اتاق عمل برای برش و قطع خونریزی (Hemostasis) به وفور استفاده می شود. این وسایل به طور عام با عنوان الکتروکوتر (Electrocauter)شناخته می شوند که می توانند برای بریدن بافت یا از خشک نمودن آن به وسیله گرما (Desiccation) و قطع خونریزی به وسیله انعقاد (Coagulation) استفاده شوند. این کار بوسیله جرقه جریان فرکانس رادیوییRF بین الکترود و بافت ایجاد می شود که در نهایت منجر به گرم شدن موضعی بافت و برداشتن آن می گردد.
اساس واحد جراحی الکتریکی بر پایه فراهم آوردن جرقه لازم توسط منبع توان با فرکانس بالا است. برای این منظور، منبع توان لازم بوسیله منبع تغذیه فراهم می شود. خروجی برای ایجاد شکل موج مناسب مدوله می گردد تا عملکرد خاص خود را انجام دهد. عملکرد توان فرکانس بالا بوسیله مدار کنترل تنطیم می شود تا میزان توان مناسب برای کار مشخص به خروجی منتقل شود.
معمولا برای کاربرد های مختلف توان های متفاوتی مورد نیاز است. برای این منظور یک مدار کوپلینگ بین مبدل خروجی و الکترود هایی برای کنترل توان خروجی به کار می رود.
شکل موج های ایجاد شده بوسیله این دستگاه برای کاربردهای مختلف فرق می کند. برای خشک کردن بافت و انعقاد، دستگاه از پالس های سینوسی میراشونده استفاده می کند.
موج سینوسی فرکانس نامی بین 250 کیلوهرتز تا 2 مگاهرتز دارد و 120 پالس در ثانیه استفاده می شود. در انعقاد ولتاژ مدار باز خروجی بین 300 ولت تا 2000 ولت و توان خروجی روی بار 500 اهمی در محدوده 80 وات تا 200 وات می باشد. شدت ولتاژ و توان وابسته به کاربرد است.
در برش معمولا دستگاه موج سینوسی خالص ایجاد نمی کند و انواع مدولاسیون دامنه بر روی آن انجام می شود. برش در فرکانس و ولتاژ و توان بالاتری نسبت به حالت های کاری دیگر انجام می شود، زیرا شدت گرمای جرقه بیشتر از خشک کردن بافت در انعقاد، آن را نابود می کند. فرکانس های محدوده 500 کیلوهرتز تا 5/2 مگاهرتز با ولتاژ مدار باز 9 کیلو ولت و محدوده توان 100 وات تا 750 وات برای برش به کار می رود. معمولا جریان برش باعث خونریزی در قسمت برش می شود، ولی برش بدون خونریزی مورد نیاز است.
دستگاه برش الکتریکی با استفاده از ترکیب دو شکل موج مانند نمودار Blended این کار را انجام می دهد. فرکانس شکل موجی Blended (ترکیبی) به طور عموم برابر با فرکانس برش است. برای تاثیر بهتر، جراح ترجیح می دهد با توان و ولتاژ بالا کار کند و خونریزی نداشته باشد تا اینکه برش خالص انجام دهد. طرح های مختلفی برای این دستگاه وجود دارد. مدارهای پیشرفته شکل موج فرکانسی رادیویی را بوسیله مدارهای الکترونیک حالت جامد ایجاد می کنند. دستگاههای قدیمی تر بر اساس مدارهایی با لامپ های خلاء و حتی شکاف جرقه برای ایجاد شکل موج های مورد نیاز استوار بودند.
انواع جراحی الکتریکی
دو نوع جراحی الکتریکی یک قطبی Monopolar و دو قطبی Bipolar وجود دارد که در هر دو، از ولتاز و فرکانس بالا استفاده می شود. اختلاف این دو روش در نحوه اتصال به زمین آنهاست.
جراحی الکتریکی تک قطبی (Monopolar Electrosurgery)
در یک وسیله جراحی الکتریکی تک قطبی، برش به وسیله یک الکترود شبیه خودکار انجام می شود و الکترود دیگر صفحه ای است که مسیر عبور جریان و بازگشت آن به دستگاه را فراهم می کند که ممکن است زمین وصل شده و یا از آن جدا باشد.
جراحی الکتریکی دو قطبی (Bipolar Electrosurgery)
در یک وسیله جراحی الکتریکی دوقطبی، دو الکترود با نوک فلزی وجود دارد که یکی از آنها الکترود بیمار و دیگری الکترود مولد نام دارد. جریان از الکترود مولد وارد بدن بیمار شده و از فاصله کم درون بدن بین دوالکترود عبور می کند و به الکترود بیمار باز می گردد. بنابراین به جز ناحیه ی کوچکی از محل برش جریان، از قسمت دیگری از بدن عبور نخواهد کرد.
نحوه اتصال الکترود مرجع (Plate)
1- حالت زمین شده (Grounded)
2- حالت مرجع زمین شده (Earth Grounded)
3- ایزوله شده / شناور (Isolated / Flaoting)
حالت الکترود صفحه ای مرجع
الکترود صفحه ای با نام های مختلف الکترود خنثی، غیر فعال یا پخش کننده شناخته شده و به یکی از صورت های که در بالا به آن اشاره شد، استفاده می گردد:
1- حالت زمین شده
الکترود صفحه ای زمین شده ، بیمار را در برابر پتانسیل های فرکانس رادیویی که به زمین مربوط می شود، محافظت می کند، ولی در برابر جریان نشتی فرکانس پایین تولید شده بوسیله تجهیزات دیگر متصل شده به بیمار محافظت نمی کند.
2- حالت مرجع زمین شده یا خازنی
صفحه مرجع زمین شده یا خازنی، بیمار را در برابر افزایش پتانسیل فرکانس رادیویی محافظت می کند. همچنین جریان نشتی از دیگر دستگاه های متصل شده به بیمار را محدود می کند. در این حالت اگر اتصال زمین دیگر وسایل وصل شده به بیمار اشکال پیدا کند یا به صورت صحیح وصل نشده باشد، ممکن است جریان نشتی فرکانس پایین افزایش یابد و برای بیمار خطرناک باشد.
3- ایزوله شده / شناور
الکترود صفحه ای در حالت شناور از بیمار در برابر نشت جریان فرکانس پایین محافظت می کند ولی در عوض ممکن است پتانسیل فرکانس رادیویی در بدن بیمار تا حد خطرناکی افزایش یابد.
واحد جراحی الکتریکی در دندانپزشکی
همانگونه که در مباحث مقدماتی عنوان شد، از واحد جراحی الکتریکی (Electrosurgical Unit) در بخش های مختلف جراحی استفاده می گردد. جراحی های مرتبط با دندان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و می توان از تکنینک های فوق در دندانپزشکی نیز بهره برد. نکته مهم در به کارگیری این تجهیزات در جراحی های دندانی، محدوده فرکانسی و توان مورد استفاده است که همانطور که عنوان شد، برای کاربردهای مختلف، متفاوت خواهد بود.
بر طبق استانداردهای موجود در انجمن دندانپزشکی آمریکا (ANSI/ADA)، تجهیزات الکتروسرجری پر کاربرد در دندانپزشکی در محدوده فرکانسی 1.5 تا 4 مگاهرتز عملکرد مناسبی داشته و دارای ماکزیمم توان خروجی 100 وات و کمتر است، به علاوه اینکه حداقل مقدار توان، 50 وات است که اعداد فوق با قابلیت ماکزیمم کارائی در نظر گرفته می شود. همچنین بواسطه سروکار داشتن جراح با یک ناحیه موضعی کوچک و البته با حساسیت بالاتر نسبت به بافت بخش های دیگر بدن، توصیه می گردد که از تجهیزات الکتروسرجری دوقطبی (Bipolar) و یا دستگاه هائی که قابلیت سوئیچینگ بین حالت تک قطبی و دوقطبی دارند، استفاده گزدد تا در صورت نیاز و بسته به کاربرد بتوان حالت کاری دستگاه را تغییر داد.
تست های حفاظت الکتریکی
بحث حفاظت الکتریکی در تجهیزات پزشکی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و این مسئله، در تجهیزاتی چون یونیت های الکتروسرجری با حساسیت بیشتری دنبال می شود. تجهیزات جراحی الکتریکی از هر نوع و با هر کاربردی، از استانداردهای جهانی پیروی نموده و عملا بدون این استانداردها فابل استفاده نخواهند بود. لیست برخی عناوین تست های مربوط به اینگونه تجهیزات در زیر آورده شده است :
IEC 60601-1-1 ; Electrical Safety for Medical Devices
IEC 60601-1-2 ; European Standard for Electro Magnetic Compatibility
IEC 60601-1-2 ; High Frequency Surgical Particular Standards
UL 2601-1 (UL 60601-1) ; North American Safety for Medical Devices
IEC 60601-1-4 ; European Standard for Programmable Medical Devices
AAMI HF18 ; Electrosurgical Units
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:39
خیام و حافظ و اپیکوریسم: ۲
یزیدی گری همان اپیکوریسم : ۱۵
اپیکور و اندیشهی عدالت : ۲۲
رواقیان و مفهوم حق طبیعی : ۲۲
خیام: کافر یا حکیم ۲۳
تسلیتی که اپیکور دربار غوغای سرانجام به پیروانش می داد : ۳۴
غوغای مرگ و غائل پس از مرگ : ۳۵
منابع و مآخذ : ۳۸
فردوسی یک نوع عدم تعلق به دنیا و نوعی فلسفه اپیکوری متعالی دارد که به «پندهای سلیمان» میماند و ارزشهای جاودانی شاعر، که همراه با عواطف انساندوستانه و نرمی طبع خاص و با ترکیبی زیبا و جالب در شاهنامه به چشم میخورند، آثار متفکران بزرگ هند را به یاد میآورد. علاقه آرنولد به شاهنامه ، و به ویژه به داستان رستم و سهراب، ناشی از شرحی بود که سنت بوو بر ترجمة ژول مول از شاهنامه نوشت. در اینجا، اشاره به برخی دیگر از مترجمان اروپایی شاهنامه بیفایده نیست. سرویلیام جونزازاولین شرقشناسانی بود که به ترجمة داستان رستم وسهراب به سبک تراژدیهای یونانی روی آورد. اندکی بعد جوزف چمپیون (Joseph Champion) بخشهایی از آغاز
شاهنامه را به شعر ترجمه کرد و به سال ۱۸۷۵ در کلکته به چاپ رسانید. سبک شعری او بیشتر تقلیدی بود از شاعر بزرگ انگلیس الکساندر پوپ که ایلیاد هومر را به انگلیسی به نظم درآورده بود. از مترجمان دیگر شاهنامه باید به جیمز اتکینسن اشاره کرد که بیشتر از چمپیون با ادبیات فارسی آشنایی
داشت. او در سال ۱۸۱۴ داستان «رستم و سهراب» را به انگلیسی به نظم درآورد و در ۱۸۳۲ نیز خلاصهای از شاهنامه را در ترکیبی از نظم و نثر به همان زبان ترجمه کرد. اتکینسن همانند بسیاری از علاقهمندان به ادبیات شرق معتقد بود که «آثار بزرگ شرقی قابل توجه و از جهات گوناگون نظیر آثار کلاسیک غرباند.» از همین رو، وی به یافتن وجوه تشابه بین شاهنامه و نوشتهها و سرودههای کلاسیک اروپایی پرداخت. به عنوان نمونه، ابیات زیر از شاهنامه را در وصف زیبایی تهمینه ترجمه کرده و همراه با شرح گستردهای دربارة آثار مشابه شاعرانی چون هومر، ویرژیل، آناکرئون و شکسپیر انتشار دادهاست
نکته’ دیگری که به نظر می رسد در مورد انسان گرائی فلسفی خیام قابل ذکر باشد، نگرش اخلاقی اوست. شاید اینگونه تصور شود که خیام از لحاظ اخلاقی پیرو افکار اپیکور (۳۴۱ _ ۲۷۰ پیش از میلاد) فیلسوف مادی یونان بوده است. هر چند اپیکور و خیام، به جهت ارزش نهادن به خرد، دوری جستن از خرافات، و اهمیت قائل شدن برای خوشبختی وشاد زیستن، هر دو از یک دریچه به انسان و زندگی و هستی می نگرند، و وجوه اشتراک فراوانی دارند، اما بین این (( دو )) ، در ارزش های اخلاقی ، یک تفاوت ماهوی وجود دارد، و آن اینست که، اپیکور برای تعدیل و آرامشی که در جستجوی آن است ، نه تنها تلاشی راتوصیه نمی کند، که حتی از درگیر شدن پرهیز می کند. او دوری جستن از ناملایمات را توصیه می کند، وخیام در کنار گرایش به خوشی و دوری از اندوه، تعهد وتلاش ، برای به دست آوردن نیک بختی و شادی، و سر ناسازگاری گذاشتن با زمانه’ نادرست را، لازم می داند وتاکید می کند:
زان باده که عمر را حیات دگر است پر کن قدحی گرچه تو را دردسر! است
بر نه به کفم که کار عالم سمر است بشتاب که عمر ای پسر در گذر است
هشدار! که روزگار شور انگیز است ایمن منشین! که تیغ دوران تیز است
در کام تو گر زمانه لوزینه نهد زنهار! فرو مبر! که زهر آمیز است.
حکیم عمر خیام در نیشابور زاده شد. زمان تولد و وفات او به درستی مشخص نیست، ولی به بعضی احتمالات در روز پنجشنبه ۱۲ محرم ۴۳۹ متولد شده و در سالهای مابین ۵۰۸ – ۵۳۰ و به بعضی احتمالات در سال ۵۱۵ وفات یافته است. به طور کلی میتوان گفت که از نیمهی اول قرن پنجم تا دهههای نخستین قرن ششم در این دنیا زیسته است. نامش عمر، کنیهاش ابوالفتح، لقبش غیاثالدین و نام پدرش ابراهیم بود. دلیل شهرت او به خیام یا خیامی به درستی معلوم نیست، اما ظاهراً این عنوان را از پدرش داشته است؛ چون شغل وی خیمهدوزی بوده است. قبر خیام در ایوان امامزاده محروق، تقریباً به مسافت نیمفرسخی شهر نیشابور فعلی واقع شده است.
او در همهی فنون و معلومات زمان خود از جمله حکمت، فلسفه، ریاضی، طب و نجوم تبحر داشته است. حکایت کردهاند که خیام در نیشابور با حسن طوسی و حسن صباح همدرس بوده است. آن سه جوان به امید اینکه یکی از ایشان به مرتبهی عالی خواهد رسید، با یکدیگر پیوند میبندند که اگر هریک از آنها به مقامی بالا رسید، دو دوست خود را نیز از نظر دور نکند.
از قضا حسن طوسی به وزارت جلالالدین ملکشاه سلجوقی میرسد و خواجه نظامالملک طوسی مشهور میشود. او به عهد خود وفا میکند و حسن صباح را به خدمت سلطان میبرد؛ اما خیام که اهل علم بود و تمایلی به خدمت سلطان نداشت، از خواجه نظامالملک تقاضا میکند که معاش مختصری برای او مقرر دارد و به همان اندازه هم اکتفا میکند و به غیر از فراگیری دانش، به کار دیگری نمیپردازد.
با چیرگی اعراب بر ایرانیان، تقویم هجری قمری در ایران کاربرد پیدا کرد و پس از مدتی به علت ناسازگاری با روند زندگی کشاورزان ایرانی، منجمان ایرانی دست به اصطلاحاتی در این زمینه زدند. در سال ۴۶۷ هجری، یعنی در زمان سلطنت جلالالدین ملکشاه سلجوقی و وزارت خواجه نظامالملک طوسی، تصمیم گرفته شد که تقویمی بر اساس قواعد نجومی ایجاد شود. بنابراین هیأتی از دانشمندان اهل فن هیأت و نجوم برای این مقصود گرد هم آمدند. خیام یکی از آن دانشمندان و گویا بر همهی آنها مقدم بود.
این منجمان با محاسبات ریاضی، زیجهایی (مجموعه جدولهایی که بر اساس مطالعات و مشاهدات ستارهشناسی تدوین میشد)، برای شمارش وقت فراهم ساختند. تقویم اصلاح شده، چون به فرمان جلالالدین ملکشاه سلجوقی فراهم آمده بود، به تقویم جلالی شهرت یافت.
آنچه مسلم است، این است که خیام در نزد دانشمندان و سلاطین، منزلتی عظیم داشته است. در حکمت او را تالی «ابوعلی سینا» میخواندند؛ در ریاضیات سرآمد فضلا به شمار میرفت و در احکام نجوم، قول او را مسلم میدانستند؛ هرچند که خودش اعتقاد راسخی به دستی آن احکام نداشت.
دنیای ریاضی مدیون تحقیقات و اکتشافات این دانشمند است. مثلاً اولینبار تعریف منطقی اعداد اصم (گنگ) به وسیلهی رشتههای بینهایت در مجموعه تحقیقات خیام دیده شده است. قضایای بسیاری که در سیزده معادلهی اقلیدس بیاستدلال مانده بود، به وسیلهی فرضیهی خیام ثابت میشود.
میتوان گفت خیام اولین کسی است که هندسهی تحلیلی را برای حل معادلات به کار برده است و از این جهت خیام به هنگام بررسی مسئلهای هندسی، به معادلهی درجه سوم برخورد کرد و با توسل به مقاطع مخروطی به حل این معادله درجهی سوم فائق آمد.
خیام رسالهی مختصری تحت عنوان رساله فی الحتیال لمعرفه الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما دربارهی تعیین عیار طلا و نقره و شمشی که از این دو فلز ترکیب شده است، تألیف کرده که نسخهی منحصر به فردی از آن در کتابخانهی گوتا آلمان موجود است. این رساله در حقیقت توضیح طریقهی ارشمیدس و مبتنی بر اصل معروف این دانشمند است که به اصل هیدروستاتیک نیز شهرت دارد.
نظر به این که در عصر ما اپیکوریسم به مفهوم عامیانه و مبتذلش عملاً رایج شده بود، عده ای می خواستند برخی بزرگان اندیشه و فلسفه و عرفان را منسوب به این مکتب نمایند؛ مثلاً خیام و یا حافظ را. مدعی هستند که خیام و حتی حافظ، مردانی لذت پرست، دَم غنیمت شمار و لاابالی بوده اند. مخصوصادرباره خیام عقیده بسیاری همین است. آنچه مسلم است، این است که خیام ریاضیدانِ فیلسوف چنین نبوده و چنین نمی اندیشیده است.
از ظاهر اشعار منسوب به خیام همان مطلب پیدا شده است، ولی از نظر محققان جای بسی تردید است که اشعار معروف، متعلق به خیام ریاضیدان فیلسوف باشد.
به فرض هم این اشعار از او باشد، هرگز از زبان شعر نمی توان نظریه فلسفی شاعر را دریافت. خصوصا که اخیرا رساله هایی از خیام بدست آمده و چاپ شده است که اتفاقا همان موضوعات را طرح کرده است که در اشعار منسوب به او مطرح است، ولی آن ها را آن گونه حل می کند و پاسخ می گوید که به قول خودش، استادش بوعلی حل کرده است. درباره حافظ، مطلب از این هم واضح تر است. آشنایی مختصر با زبان حافظ و یک مراجعه کامل به تمام دیوان حافظ و مقایسه اشعار او با یکدیگر که برخی مفسر دیگرند، مطلب را کاملاً روشن می کند.
خیام شاعری کمگو بوده است. خیام اگرچه در درجهی اول از علم و فضل بود، ولی عامهی مردم او را به سبب رباعیاتش میشناسند. در مورد خیام نگرشهای مختلفی در بین مردم وجود داشته و دارد. عدهای کلمات او را کفرآمیز دانسته و یا او را شرابخوار پنداشتهاند و به اشعار او از جهت ترغیب به میخوارگی نگریستهاند و حتی عدهای او را بیاعتقاد به مبدأ و معاد فرض کردهاند.
یک جام شراب صد دل و دین ارزد
یک جرعهی می، مملکت چین ارزد
جز بادهی لعل نیست در روی زمین
تلخی که هزار جان شیرین ارزد.
اصولاً خیام شاعری را پیشهی خود نساخته و این به جهت آن نیست که شعر امری حقیر است و شاعر شأن و ارزشی ندارد، بلکه از آن جهت بود که در آن دوره یک شاعر غالب اوقات خود را برای استفادهی مالی، به مداحی بزرگان و سلاطین، مجلسآرایی و مزاحگویی میپرداخت و در مراسم خوشگذرانی اهل فسق و فجور شرکت میکرد. در آن زمان امثال فردوسی، ناصر خسرو و حکیم سنایی که شاعرانی متین و با مناعت بودند، نادر مینمودند. بنابراین هر کس که پیشهی شاعری را اختیار میکرد، مردم به او به چشم مداح سلاطین مینگریستند و همین مسأله باعث شد که حکیم عمر خیام از اینکه شاعر خوانده شود، احتراز کند و قوهی شاعری خود را تنها در سردون رباعی به کار بگیرد. رباعی بهترین قالب شعر برای ثبت لحظات کوتاه شاعرانه است. این نوع شعر بر وزن لا حول ولا قوه الا بالله، سروده میشود و از مشکلترین اقسام شعر است؛ زیرا با شروطی که برای آن مقرر شده و تنگ بودن و مجال سخن، گوینده باید طبعی توانا داشته باشد و معانی را به بهترین صورت ممکن در این دو بیت بگنجاند.
نخستین کسانی که او را شاعر خواندهاند، «شهرزوری» در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم و در کتاب «تاریخ الحکما» و دیگری «شیخ نجمالدین رازی» صاحب کتاب «مرصاد العباد» در اوایل قرن هفتم بود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:33
چکیده:
تا چه حد لازم است که در سیستم مدیریتی ریسک کرد ؟
محدودیتهائی برای شما برای ریسک کردن در سیستم مدیریت یک پروژه وجود دارد.قبل از شروع شما باید تشخیص دهید که کار مفیدی که می خواهید انجام ئهید یا پیشنهادی که دارید پر هزینه نباشد . در مقابل شما باید برای شروع کار حامیانی داشته باشید که بتوانند در زمینه کاری که می خواهید انجام دهید به شما کمک کنند .
هر ریسکی را باید در ابتدا بررسی کنید ، زمانی را اختصاص دهید تا با کاملا آشنا شوید ، تشخیص دهید که این کار چه به واقعیات نزدیک است . احتمالات دیگری که ممکن است در حین انجام پروژه با آنها روبرو شوید شناسائی و رده بندی کنید و برای آن برنامه ریزی نمائید . اگر شما بخواهید تمام ریسکهائی را که در مورد پروژه وجود دارد بیابید باید باید تمام زمانتان را به اداره ریسکها اختصاص دهید در نتیجه هیچ وقت نمی توانید پروژه را تمام کنید .بنابراین مرحله اولویت بندی بسیار مهم است زیرا در اینجاست که شما می توانید این تصمیم گیری سخت را انجام دهید . تصمیم گیری برای انجام ریسک به موارد متعددی بستگی دارد :
• میزان خطیر بودن آن که شامل ترکیبی از خساراتی که ممکن است شما در حین انجام آن متحمل شوید و احتمالاتی که ممکن است بروز دهد ، می باشد .
• اگر این ریسک از نوع مصیبت آفرین باشد حتی اگر هم میزان بروز آن اندک باشد آیا شما می توانید اجازه دهید رخ دهد ؟
• آیا شما می توانید به گونه این ریسک را برطرف کنید که مقرون به صرفه باشد ؟
شما می توانید بعضی از تصمیمات را براساس آماری که در پایان هر تصمیم توسط مدیر پروژه یا کل تیم پروژه داده می شود ، اتخاذ نمائید .
این بسیار آموزنده است که مدیریت ریسک پروژه را با بیمه مقایسه کنند . شما میتوانید سطح بالائی از بیمه نامه خریدای نمائید تا از حمایتهای بالائی بر خوردار گردید ولی این بسیار پر هزینه می باشد . در پایان شما باید از خودتان بپرسید که شما به چه اندازه حمایت نیاز دارید تا بتوانید بین ناراحتی حاصل از این ریسک و ناراحتی حاصل از پرداخت بالای حق بیمه توازن برقرار نمائید .
بعضی اوقات شما می توانید برای رسیدن به آنچه مطلوب شماست در نقطه توازن نوسان ایجاد کنید . ما آخیرا این کار در یک نرم افزار هوشمند توسعه پروژه انجام دادیم . ما توانستیم در مدیریت ریسک آنچه را که لازم بود دو روز برای آن وقت بگذارید طوری طراحی کنیم که طی یک ساعت و نیم انجام دهید ضمن اینکه این نرم افزار ویژگیهائی دارد که در آن مزایای مربوط به مدیریت پروژه کاملا ددر نظر گرفته شده است. این ویژگیها شامل موارد زیر می باشد :
• چرخه تکرار آن کوتاه است ( 4 هفته) بدین معنی که لازم نیست به دنبال یان باشیم که این ریسک در آینده چگونه خواهد بود
• بازتاب آن مکرر است یعنی ما به آنچه در مورد ریسک می خواهیم بدانیم در طول چرخه تکرار بعدی دست می یابیم .
• یک تیم متحد دارد که هر کدام اطلاعات مفید خودشان در مورد پروژه را د اختیار دیگر افراد تیم قرار می دهند .
مدیریت ریسک پویشگرایانه در پروژه های ساخت محصول
خلاصه
در طبیعت ابداع محصولات خطرات فراوانی را در بر دارد . ولی بیشتر این خطرات از قبل شناسائی می شوند و وسیله مقابله با آنها از پیش مهیا می گردد تا اختلالات کمتری را برای اهداف پروژه به وجود آورد . در این مقاله فرایند مدیریت پویشگرایانه ریسکها و همچنین انواع آن و ویژگی های بسیار مهم مربوط به آنها آورده شده است تا شما بتوانید با استفاده از آنها خطرات احتمالی را مدیریت نمائید .
1. مقدمه
زمانی که ما مدیریت فرایند ساخت یک محصول را ارتقاء می دهیم به قسمتهائی بر می خوریم که این ترقی در آنه به چشم نمی آید . که از این موارد که اخیرا رخ می دهد این است که خطرات یا اتفاقات غیر مترقبه ای در پروژه رخ می دهد ولی هیچ هشداری داده نمی شود .
بسیاری از شرکتها از روشهای اصولی برای ساخت محصول استفاده می کنند واغلب آنها کار را مرحله بندی و بر اساس شیوه ای خاص انجام می دهند . آنها اطمینان دارند که روند کارشان با مدیریت ریسک (خطر ) همراه است زیرا همه آنها تجهیزاتی را ساخته اند که با آن می توان تعدادی از ریسکها را شناسائی و بخشهای داخلی را از آن مطلع کرد.متاسفانه این تجهیزات خودشان نمی توانند جلوی بروز ریسک را بگیرند و به همین دلیل شرکتها به دنبال این هستند که به گونه ای بتوانند این خطرات را مدیریت نمایند . از این بدتر اینکه یک ریسکی در لیست یادداشت شده باشد ولی چون پی گیری نشده است در هنگام بروز اشکالاتی را ایجاد کند . شرکتها این قدرها هم باهوش نیستند که ریسکها را از قبل شناسائی کنند .
این مقاله یک نمای کلی از نحوه شناسائی خطرات و مدیریت آنها در حین انجام پروژه ارائه می دهد .
2. روند مدیریت ریسک ( خطر )
مدیریت ریسک در پروژه شامل مراحل زیر است و بیشتر این موارد از لحاظ لغوی بسیار شبیه به هم می باشند . به عنوان مثال بخش اطلاعات بنیاد مدیریت پروژه روند آماده سازی و طراحی را طراحی می کنند ، خطرات احتمالی را شناسائی می کنند ، کمیتها و کیفیتها را بررسی می کنند ،طرحهای داده شده را تحلیل می کنند و به طور مستمر همه موارد را کنترل و تنظیم می کنند .پنج مرحله ای هم که ما در شکل زیر نشان داده ایم مشابه همین مورد می باشد . بعضی از مراحل درست مانند این است که یک مهندس برای حل مشکلات ایمنی و اعتباری طراحی کرده و بعد آن مشکل را حل کند . در صنعت خودرو سازی و صنایع مشابه از تکنیکی به نام عیب یاب و تحلیلگر نتیجه (FMEA ) استفاده می کنند . همچنین در صنایع غذائی و داروئی در آمریکا برای قطعات جدید پزشکی از تحلیلگر خطر استفاده می کنند.
اگرچه از لحاظ ظاهری این تکنیکهایمدیریت ریسک پروژه شبیه تکنیکهای مهندسی است ولی از لحاظ اصولی تفاوتهائی مایبن آنها وجود دارد . ابزار آلات مهندسی برای طراحی به کار می روند ، با آنها نمی توان یک پروژه را شروع کرد و هدف آنها تنها یافتن نواقص مربوط به طراحی است و معمولا این تجهیزات سیستم ایمنی و اعتباری را بررسی می کنند . در مقابل هدف مدیریت ریسک پروژه این است که مسولیتهای مربوط به پروژه به درستی انجام شود تا پروژه موفق باشد . در مدیریت ریسک پروژه مسائلی مانند جدول زمان بندی ، میزان بودجه و یا اهداف اجرائی مطرح است که در موارد مهندسی و یا طرحهای مربوط به آن این مسائل مطرح نیست .
شکل 1 . پنج مرحله روند مدیریت ریسک پروژه .
مدیریت ریسک پروژه باید زودتر از مرحله طراحی جزئیات انجام شود .
پنج مرحله زیر باید توسط متصدیان انجام شود :
• مرحله 1، سرپرستان باید از تکنیکهای مشکل گشائی گروهی استفاده کنند ، سعی کنند تمام ریسکهائی را که ممکن است به اهداف پروژه صدمه بزند شناسائی کنند . البته هر ریسک و اثرات آن بر پروژه باید کاملا و به صورت جداگانه بررسی گردد .و در این زمان نباید فقط ریسکهائی را بررسی کنند که حائز اهمیت ترند .
• مرحله 2 در زمانی است که اعضای تیم همه موارد در مورد محیط انجام پروژه را شناخته اند تا بتوانند هر ریسکی را کنترل کنند و این شناخت باعث می شود که آنها تشخیص دهند کدام یک از ریسکها مهمتر است . وقتی بعضی از ریسکها را دقیقا بررسی می کنند متوجه می شوند میزان اهمیت آن به قدری نیست که در آن مقطع زمانی به آن بپردازند .
• مرحله 3 ، در این مرحله با استفاده از نتایج و اطلاعاتی که بدست آورده اند مشخص می کنند که ارتباط هر ریسک با دیگری تا چه اندازه در پروژه اهمیت دارد . در این قسمت اعضای تیم ریسکها را بر اساس میزان اهمیتشان رده بندی می کنند تا در ابتدا به آنهائی بپردازند که از اهمیت بیشتری برخوردارند .اگر چه بهتر است که تمام ریسکها برطرف گرددبنابراین اعضای تیم باید سعی کنند در مدت زمانی که در اختیار دارند بیشتر ریسکها را شناسائی و منابع حل آنها را بیابند ، البته در مورد انتخاب هم مشکل وجود دارد .
• مرحله 4 ، در این مرحله باید ریسکها را از لیست تهیه شده بیرون آورند و به مرحله برنامه ریزی وبه اجرا در آورند تا از بروز آن تا حد امکان جلوگیری کنند . اگر در طرحی هنوز مشخص نشده است که احتمال بروز ریسکی وجود دارد و یا هنوز به زمان برای اثبات آن نیاز است ، اعضای تیم باید یک برنامه احتمالی برای این موارد در گیرند تا میزان احتمال بروز ریسک را به حداقل برسانند .
• مرحله5 بر خلاف آنچه در شکل 1 نشان داده شده است که هر مرحله فقط یکبار ظاهر می شود ممکن بعضی از مراحل در حین انجام کار چند بار تکرار شوند و این به توانائی اعضا بستگی دارد که از پس آن برآیند یا یا ناموفق باشند .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:53
مقدمه:
امروزه بعلت آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد ، طلاق ، بی سرپرستی و بدسرپرستی ، کودکان از خانه های خود فرار کرده و به شهرهای بزرگ می روند این کودکان معمولاً به کارهای پست مثل دست فروشی ، واکسی ، گل فروشی و غیره مشغول می شوند . در بعضی مواقع این کودکان مورد سوء استفاده های جنسی و همچنین توسط افراد سودجو واسطه فروش مواد مخدر می گردند .
طبق برآورد یونیسف در ایران ۹۰٪ کودکان دارای پدر یا مادر هستند و در خانواده های پرجمعیت زندگی می کند و در تهران ۸۰٪ این افراد مهاجر هستند و ۹۸٪ آنها مذکر هستند .
کودکان خیابانی چه کسانی هستند؟
سازمان جهانی بهداشت، کودکان خیابانی را به چهار گروه مختلف دسته بندی کرده است:
۱ – کودکانی که در خیابانها زندگی میکنند و اولین نگرانی آنها زنده ماندن و داشتن سرپناه است.
۲ – کودکانی که از خانواده خود جدا – شدهاند و موقتاً در مأمنی مانند خانههای متروک و سایر ساختمانها، پناهگاهها و سرپناهها زندگی میکنند و یا از منزل یک دوست به منزل دوست دیگر میروند.
۳ – کودکانی که تماس با خانواده خود را حفظ میکنند ولی به علت فقر، پرجمعیت بودن خانواده و یا سوءاستفاده جنسی و جسمی از آنان در بعضی شبها و اکثر ساعات روز را در خیابانها به سر میبرند.
۴ – کودکانی که در مراکز ویژه نگهداری می شوند اما قبلاً در وضعیت بیخانمانی به سر میبردهاند و در معرض خطر برگشت به همان وضعیت هستند.
از مشخصات برجسته کودکان خیابانی میتوان به این موارد اشاره کرد:
بیگانه و طرد شدن آنها از نظام و ساختار معمول اجتماعی، اقدام به رفتارهای شدید ضداجتماعی (Anormy) و صدمه به خود، داشتن سوء ظن به خدمات رسمی و در نتیجه استفاده کم از منابع کمی موجود، زندگی کردن پایینتر و خارج از محدودههای سنتی سیستم رفاهی.
وجه مشخص دیگر این کودکان گذراندن وقت زیاد در خیابان است. همچنین خیابان منبع اولیه برای معاش این گروه محسوب میشود و بدین ترتیب مشخص میگردد که به طور شایسته و مطلوب توسط بزرگسالان نگهداری نمی شوند. این کودکان معمولاً یا دارای یک والد پدر یا مادر بوده و یا شاهد حضور ناپدری یا نامادری در خانه هستند. در حالتهای بعدی میتوان از کودکانی نام برد که بیسرپرست هستند و یا در مراکز شبانهروزی بهزیستی نگهداری میشوند.
کودکان خیابانی از لحاظ تأمین معاش به چند گروه تقسیم می شوند:
متکدیان، بزهکاران (سارقین، توزیعکنندگان مواد مخدر، متخلفین جنسی)، – کارگران خیابانی در مشاغل کاذب، کارگران خیابانی در مشاغل واقعی، ولگردان متکدی با مشاغلی همچون تنقلات فروشی، واکسی، روزنامه و گلفروشی، فال، کوپن فروشی و در نهایت ضایعات جمع کنها.
در این میان کودکان خیابانی هستند که با خانواده تماسهای مکرر دارند، به مدرسه میروند و در پایان روز به خانه برمیگردند. عدهای دیگر، گاهگاهی با خانواده تماس دارند، به مدرسه نمیروند و به ندرت شبها به خانه برمیگردند. و گروهی دیگر، کودکانی هستند که با خانواده خود هیچ تماسی ندارند، از تحصیلات بیبهرهاند و در جستجوی سرپناه و غذا با گروه همسالان تعامل دارند.
از نکات برجسته کودکان خیابانی، علل فرارشان از منزل است. از عوامل مهم میتوان فقر (اقتصادی)، تفاوت شدید طبقاتی و نبود عدالت اجتماعی، نرخ بالای بیکاری، افزایش بیرویه جمعیت در محلههای حاشیهنشین شهرها، فقر فرهنگی خانوادهها (بی سوادی و کم سوادی)، افزایش نرخ طلاق، اعتیاد، فوت یک یا هر دو والد بر اثر سوانح طبیعی و یا اجتماعی، افزایش بیرویه مشاغل کاذب با درآمد بالا، کمرنگ شدن فرهنگ مذهبی و ملی و سست شدن بنیان ارزشهای اخلاقی و اعتقادی در جامعه را نام برد.
در این میان فرار کودکان از خانه با محوریت خانواده نقش اساسی را ایفا میکند. عدم به کارگیری راهکارهای تربیتی صحیح و بروز مشکلات متعدد، تبعیض بین فرزندان، کمبود محبت، لوس شدن، تنبیهات شدید فیزیکی، سوء استفاده جنسی، عدم درک حساسیتهای دوران بلوغ نوجوانی، ترس کودک از حضور در مدرسه، تفاوت سنی فاحش والدین و کودک و نوع ارتباط بین نسلی، مقدار زوجات پدر خانواده، اختلالات روانی، سرقتهای کوچک و بزرگ در منزل و مدرسه، فقر مادی و فرهنگی خانواده و طلاق، عمدهترین مشکلات درون خانواده است.
پیامد فرار از خانه و پناه آوردن کودکان به خیابان چیزی نیست جز آغاز سوءاستفادههایی از این کودکان از قبیل:
آموزش کودکان و بکارگیری آنان برای حمل و توزیع مواد مخدر و سایر موارد غیرقانونی، آموزش و بکارگیری کودکان برای تکدیگری، آموزش و بکارگیری کودکان برای انواع سرقت، جیببری، کیفزنی، کیفقاپی، خفتگیری، کودکربایی و … ، بهرهکشی و سوءاستفاده جنسی، فروختن کودکان جهت تجارت اعضای بدن، آموزش و بکارگیری در اماکن فساد، فروختن و یا اجاره کودکان به منازل، بکارگیری در مشاغل خدمات پست دستفروشی و معرکهگیری، از جمله این سوء استفادههایی هستند که آثار مخربی برای سلامت جسمی و بهداشت روانی کودکان خیابانی برجا میگذارد.
هرگونه اقدام جهت پیشگیری یا کنترل پدیده اجتماعی کودکان خیابانی مستلزم شناخت این گروه در دستهبندیهایی است که به آنها اشاره گردید. اما این پیشگیری و کنترل نیازمند ابزارهای ویژهای هستند که دستگاه اجرایی، سازمانهای غیردولتی و خیریهای، نقش تأثیرگذاری بر آن دارند. از مهمترین این عوامل میتوان به:
ضرورت رویکرد اجتماعی به این پدیده و توجه به اینکه خیابانی بودن جرم نیست ولی میتواند منجر به جرمی همچون بزهکاری گردد.
با توجه به مطالب فوق باید اذعان داشت که پدیده کودکان خیابانی که هر روز شاهد افزایش جمعیت آنها هستیم، مسلتزم بازنگری در راهکارهای استفاده شده در این حیطه است. زیرا این کودکان با توجه به اینکه در ردههای سنی مختلف قرار دارند، احتیاج به محیط مناسب برای رشد خواهند داشت. لذا باید با توجه به عواقب این پدیده که شامل بزهکاری، سرقت، اختلالهای شخصیتی و … میشوند، تلاش شود تا شناختی بهتر از وضعیت این کودکان حاصل گردد.
در حال حاضر این پدیده از شهرهای بزرگ مانند: تهران، اصفهان، شیراز و مشهد به شهرهای کوچک نیز سرایت پیدا کرده است و در صورت عدم برنامهریزی دقیق شاهد آسیبهای اجتماعی این پدیده خواهیم بود.
کودکان خیابانی
بعضی از خصوصیات کودکان خیابانی
۱ – بیگانه شدن و طرد شدن آنها از نظام و ساختارهای معمول اجتماعی
۲ – اقدام به رفتارهای شدید ضداجتماعی و صدمه به خود
۳ – این کودکان بعلت مشکلات تغذیه ای معمولاً کوچکتر از سن خود بنظر می رسند و از لحاظ جسمانی وضعیت خوبی ندارند .
۴ – دختران معمولاً مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند و اغلب به خود فروشی روی می آورند
۵ – ترس از بازداشت ، زندان ، خشونت و تهدید پلیس معضلی است که همیشه با کودک خیابانی همراه است .
۶ – اینان قربانیان شوم شرایط اجتماعی هستند و بیشتر از طبقات پائین جامعه می باشند .
۷ – معمولاً تک سرپرست بوده و معمولاً مادر سرپرستی ایشان را بعهده داشته ونتوانسته بخوبی کودک خود را اداره کند .
۸ – تمایل و اعتمادی به بزرگسالان و انجمنهای حمایتی ندارند زیرا اغلب از سوی بزرگسالان طرد شده و مجبور به انجام کارهای سخت شده اند .
۹ – بیشتر آنها آرزو دارند به خانه هایشان بازگردند مشروط بر اینکه فاکتورهایی که باعث فرار آنها از منزل شده حذف شود .
۱۰ – بچه های خیابانی معمولاً به صورت گروههایی هستند که دور هم جمع می شوند و بین خود رابطه برقرار میکنند تا کمبودهای عاطفی ، اقتصادی و حمایتی خود را از گروه دریافت نمایند . این گروهها با هم دوستی ، صمیمیت و وحدت دارند و از یکدیگر حمایت می کنند و اغلب بهم وفادار هستند .
۱۱- استفاده از مواد مخدر برای فرار موقت از واقعیتهاست که نه فقط تریاک ،بلکه استنشاق چسب های صنعتی ، بنزین و مواد شیمیایی را نیز شامل می شود .
ساختار اجتماعی کودکان خیابانی
این گروه از کودکان برای محافظت از خویش گروههای کوچک تشکیل می دهند که این گروهها جای خانواده را برای آنها پر می کند و در بین آنها نوعی همبستگی و محبت ایجاد می کند و رهبر گروه همیشه فرد قدرتمند و باهوش گروه است .
علل پیدایش کودکان خیابانی
۱ – کودک : عقب ماندگی ذهنی ، معلولیت های جسمی ، نفرت کودک از پدر و مادر ، ترک تحصیل به هر دلیل و اختلال شخصیت .
۲ – جامعه : فقر ، بیکاری ، اضمحلال ارزشها و اخلاقیات ، ازدحام مناطق مسکونی ، اجرای ضعیف قانون مهاجرت ، حاشیه نشینی در اطراف شهرها ، اعتیاد ، درآمد بالای مشاغل خیابانی ، جاذبه گروه همسالان ، عدم جاذبه سیستم آموزش و پرورش ، رشد سریع جمعیت .
۳ – خانواده : خانواده های فقیر و پرجمعیت ، بی سوادی والدین ، تعارض های خانوادگی ، ضعف اخلاقی خانواده ، بی سرپرستی یا تک سرپرستی ، بیماریها و یا معلولیتهای جسمی وروانی والدین ، ناپدری و نامادری .
همچنین مطالعات نشان می دهد که درصد بالائی از این کودکان در سنین ۱۳ تا ۱۶ سال می باشند . بدلیل عدم وجود پشتوانه و محافظت ، این کودکان دچار عوامل تهدید کننده سلامتی از جمله سوء تغذیه ، ابتلاء به بیماریهای واگیر و غیرواگیر ، سوءاستفاده جنسی و بیماریهای روانی می شوند .
روش های مداخله ای :
موضوع کودکان خیابانی کم و بیش در همه جوامع مطرح می باشد و کشورهای مختلف اقدامات مختلفی را در این زمینه انجام داده اند . بعضی این کودکان را در مراکزی نگهداری می کنند و گروهی معتقدند که این کودکان را به خانواده ها بسپارند و بعضی نیز بر این عقیده می باشند که حتی الامکان این کودکان به خانواده های خود بازگردانده شوند .