فرمت فایل : docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:43
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
کلاهبرداری و انواع آن در حقوق ایران 1
گفتار اول: تعریف جرم کلاهبرداری 1
گفتار دوم: حیثیت عمومی جرم کلاهبرداری 3
مبحث دوم: پیشینه کلاهبرداری در بیمه 4
گفتار اول: پیشینه تاریخی کلاهبرداری در بیمه 4
گفتار دوم: پیشینه کلاهبرداری بیمهای در ایران 5
مبحث سوم: عناصر متشکله جرم کلاهبرداری 6
گفتار اول: عنصر قانونی 6
گفتار دوم: عنصر مادی 6
1. متقلبانه بودن وسایل مورد استفاده کلاهبرداری 8
2. لزوم تقدم اعمال وسایل متقلبانه بر تحصیل مال 10
3. احراز رابطه علیت 10
4. لزوم تحصیل مال قربانی 11
5. مصادیق تمثیلی وسایل متقلبانه مذکور در قانون 11
1-5- فریب دادن مردم بهوجود شرکتها یا تجارتخانهها یا کارخانهها یا مؤسسات موهوم 12
2-5- فریب دادن مردم به داشتن اموال و اختیارات واهی 12
3-5- امیدوار کردن مردم به امور غیر واقع 12
4-5- ترساندن مردم از حوادث و پیشامدهای غیرواقع 13
5-5- اختیار اسم یا عنوان مجعول 13
6-5)-وسایل تقلبی دیگر: 14
6-اغفال و فریب قربانی: 15
7-تعلق مال برده شده به غیر: 16
ج-نتیجه حاصله: 16
گفتار سوم: عنصر معنوی 18
مبحث چهارم: مجازات کلاهبرداری و لواحق آن 20
گفتار اول: انواع کلاهبرداری 20
گفتار دوم: شروع به جرم کلاهبرداری 22
گفتار سوم: کیفیات مخففه در جرم کلاهبرداری 23
گفتار چهارم: مجازاتهای تبعی و تکمیلی 23
گفتار پنجم: همکاری در ارتکاب جرم کلاهبرداری 24
گفتار ششم: تعدد یا تکرار جرم کلاهبرداری 27
مبحث پنجم: صور خاص جرم کلاهبرداری 28
گفتار اول: جرائم در حکم کلاهبرداری در مسائل تجارتی و بازرگانی 28
منابع 31
کلاهبرداری و انواع آن در حقوق ایران
کلاهبرداری از جمله جرائمی است که در طول تاریخ حقوق جزا بر مجموعه جرائم علیه اموال افزوده شده و به طرق مختلف انجام میپذیرد. غالباً از کلاهبرداری تحت عناوینی چون «جرم جدید» یا «بحران قرن بیستم» یاد میشود. با توجه به اینکه در این تحقیق سعی در بیان مصادیق مختلف کلاهبرداری در رشته بیمه شخص ثالث اتومبیل داریم، لذا قبل از آن ضروری است تا با ارکان جرم کلاهبرداری آشنا شویم چرا که کلاهبرداری در صنعت بیمه وضعیت خاصی نسبت به جرم کلاهبرداری ندارد. از این رو با وحدت ملاک از قواعد پیرامون آنها در تبیین کلاهبرداری در مصادیق خاص صنعت بیمه استفاده میشود.
گفتار اول: تعریف جرم کلاهبرداری
ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری در حال حاضر عنصر قانونی جرم کلاهبرداری را در حقوق ایران تشکیل میدهد و اشعار میدارد:
«هر کس از راه حیله و تقلب مردم را بهوجود شرکتها یا تجارتخانهها یا کارخانهها یا مؤسسات موهوم یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد یا به امور غیرواقع امیدوار نماید یا از حوادث و پیشامدهای غیرواقع بترساند و یا اسم و یا عنوان مجعول اختیار کند و به یکی از وسایل مذکور و یا وسایل تقلبی دیگر، وجوه و یا اموال و یا اسناد یا حوالجات یا قبوض یا مفاصاً حساب و امثال آنها را تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد کلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش به حبس از یک تا 7 سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم میشود.
در صورتی که شخص مرتکب برخلاف واقع عنوان یا سمت مأموریت از طرف سازمانها و مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت یا شرکتهای دولتی یا شوراها یا شهرداریها یا نهادهای انقلابی و بهطور کلی قوای سهگانه و همچنین نیروهای مسلح و نهادها و مؤسسات مأمور به خدمت عمومی اتخاذ کرده یا این که جرم با استفاده از تبلیغ عامه از طریق وسایل ارتباط جمعی از قبیل رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجله یا نطق در مجامع و سازمانهای دولتی یا وابسته به دولت یا شهرداریها یا نهادهای انقلابی و یا بهطور کلی از قوای سهگانه و همچنین نیروهای مسلح و مأمورین به خدمت عمومی باشد علاوه بر رد مال به صاحبش به حبس از 2 تا ده سال و انفصال ابد از خدمات دولتی و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است، محکوم میشود.»
بدین ترتیب ملاحظه میشود که قانون تعریفی را از جرم کلاهبرداری ارائه نکرده است و فقط به ذکر مصادیقی بسنده نموده است که با توجه به همین مصادیق میتوان نتیجه گرفت که کلاهبردار کسی است که با انجام اعمال متقلبانه جلب اعتماد دیگران را فراهم ساخته و برحسب اعتماد حاصله موجب اغفال طرف شده و از این راه مال دیگری تحصیل و میبرد. بنابراین در انجام اعمال متقلبانه مسأله جلی اعتماد، اغفال، اخذ مال و نهایتاً بردن مال باید تحقق یابد تا کلاهبرداری واقع شود.
با توجه به تعریف فوق شروع به کلاهبرداری عبارت خواهد بود از: «توسل به وسایل متقلبانه به جهت بردن مال دیگری به شرطی که منجر به نتیجه نگردد.»
در قانون بیمه هیچگونه پیشبینی در مورد کلاهبرداری بیمهای نگردیده است و تنها ماده 9 آییننامه اجرایی قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث مصوب سال 1347 مقرر داشته است: «هر نوع خدعه و تبانی اشخاص ثالث یا ارائه مدارک مجعول که مؤثر در موضوع باشد در صورت اثبات موجب محرومیت از دریافت خسارت میگردد.» بنابراین سکوت قانون بیمه در اینگونه موارد، چارهای به جز استناد به اصول کلی کلاهبرداری در تخلفات بیمهای، باقی نگذارده است.
گفتار دوم: حیثیت عمومی جرم کلاهبرداری
کلاهبرداری از جمله جرائمی است که مرتبط به حقوق عمومی و نظم و امنیت جامعه بوده و بنابراین طبق نظر دیوانعالی کشور غیرقابل گذشت میباشد: «موضوع کلاهبرداری از جمله جرائمی است که جنبه عمومی دارد و در ماده 116 قانون تعزیرات به قابل گذشت بودن آن اشاره نشده، در صورتی که اگر قابل گذشت بود قانونگذار متعرض آن میشد. کما اینکه در مورد مواد 150 و 151 همان قانون به قابل گذشت بودن موضوع اشاره شده است. همچنین ماده 277 قانون مجازات عمومی ناظر بر ماده 6 اصول محاکمات جزائی که هنوز به قوت خود باقیست و در مقام بیان و احصاء جرائم قابل گذشت میباشد، کلاهبرداری را جزء جرائم خصوصی و قابل گذشت تلقی نکرده، بنابراین گذشت شاکی یا مدعی خصوصی تأثیری در اصل موضوع ندارد.»
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:83
فهرست مطالب:
مقدمه: 1
(فصل اول)کلاهبرداری 2
کلاهبرداری 3
سابقه تاریخی 3
تعریف جرم کلاهبرداری 5
عناصر تشکیل دهنده جرم کلاهبرداری: 6
1ـ رکن قانونی 6
2ـ رکن مادی 6
الف) رفتار مرتکب 6
ب) وسیله 8
ج) موضوع جرم 17
د) حصول نتیجة مجرمانه 18
هـ) رابطه علیت 22
و) شروع به کلاهبرداری 22
3ـ. رکن معنوی 25
همکاری در ارتکاب جرم کلاهبرداری 29
الف)شرکت در کلاهبرداری 29
ب) معاونت در کلاهبرداری 32
(فصل سوم)تعدد یا تکرار جرم کلاهبرداری 35
تعدد یا تکرار جرم کلاهبرداری 36
(فصل چهارم)صور خاص جرم کلاهبرداری 39
صور خاص جرم کلاهبرداری 40
1 ـ ورشکستگی به تقصیر یا تقلب 41
2 ـ تعدی نسبت به دولت 42
3 ـ دسیسه و تقلب در کسب و تجارت 43
4 ـ تبانی و مواضعه برای بردن مال غیر 44
5 ـ انتقال مال غیر بدون مجوز قانونی 45
6 ـ معرفی مال دیگری به عوض مال خود 48
7 ـ تبانی در معاملات دولتی 49
8 ـ کلاهبرداری در امور ثبتی 50
9 ـ کلاهبرداری در شرکت ها 54
10 ـ تحصیل متقلبانة تصدیق انحصار وراثت 56
11 ـ جعل عنوان نمایندگی بیمه 57
12 ـ سوء استفاده از ارز دریافتی از دولت 57
جرائم جنبی کلاهبرداری 60
جرم سوء استفاده از ضعف نفس و یا هوی و هوس دیگران 61
الف): انتقال مال غیر 62
ب) معامله معارض: 67
از آنچه گذشت نتیجه می گیریم که: 72
مجازات جرم کلاهبرداری 75
1 ـ مجازات اصلی 76
2 ـ مجازات تبعی و تکمیلی 77
3 ـ مجازات شروع به کلاهبرداری 78
4 ـ تخفیف و تعلیق مجازات کلاهبرداران 79
نتیجه گیری از تحقیق: 80
راهکارهای پیشنهادی 82
منابع و مأخذ: 83
مقدمه:
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول مختلف خود مالکیت مشروع را محترم شمرده است براساس اصل 46 ق ا. هرکسی مالک حاصل کسب و کار مشروع خویش است و هیچ کس نمی تواند به عنوان مالکیت نسبت به کسب و کار خود امکان کسب و کار را از دیگری سلب کند.
ماده 47 ق ا. مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد محترم است ضوابط آن را قانون معین می کند.
با عنایت به مالکیت شخصی و احترام به آن افراد در جامعه از یک تضمین برخوردارند یعنی از آنچه در اختیار دارند البته اشیاء و لوازمی که مشروع باشد قانونگذار به آن ارزش گذاشته و هر گونه تصرف و هجوم غیر نسبت به آن را جرم دانسته است و فرد مجرم را مجازات می کند در بحثی که در این تحقیق مورد بررسی است جرم کلاهبرداری است یعنی جرمی که مستقیماً با مال افراد سروکار دارد افراد مجرم از طریق حیله و تقلب و با وسایل متقلبانه اموال مردم را با رضایت خودشان می برند که این افراد کلاهبردار محسوب شده و به کیفر اعمالشان دچار می شوند در ماده(1) قانون تشدید تعریف کلاهبرداری امده است کلاهبرداری از زمره جرائمی است که نوعی اکل مال بباطل محسوب می شود و با توجه به عموم آیه شریفه «ولا تأکلو اموالهم بینکم بالباطل» و با استفاده از عنوان کلی تعزیرات قابل مجازات می باشد در متون فقهی از کلاهبرداری تحت عنوان احتیال و از کلاهبردار به عنوان محتال نام برده شده است.
سابقه تاریخی
جرم پدیده ای است انسانی اجتماعی. انسان در هر جامعه به اقتضای انگیزه های روانی خود ، مرتکب جرمی می شود که زمینه های ارتکاب آن را از سازمانهای فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی جامعه خود کسب کرده است. لذا بین جرم و عوامل جرمزای اجتماعی همبستگی نزدیک و مستقیم وجود دارد ، به نحوی که تغییرات پیوسته عوامل مذکور در تغییر چهره جرایم کاملاً مشهود است و در کیفیت و کمیت جرایم تأثیر بسزایی دارد.
از زمانی که مالکیت خصوصی به عنوان یک نهاد اجتماعی پذیرفته شده ، تجاوز به اموال دیگران نیز به عنوان یک عمل زشت مورد توجه بوده است. منتها شیوه این تجاوز و چهره آن با تحولات اجتماعی و پیچیده شدن روابط اجتماعی ، رنگهای متنوعی به خود گرفته است. روزگاری تجاوز به مال غیر همراه با خشونت و اعمال زور ، بیشتر به صورت سرقت واقع می شده است ، ولی تحول جوامع و صنعتی شدن ، این نوع ربودن را تغییر داده و به جای ربودن خدعه آمیز مال غیر که معمولاً دور از نظر صاحب مال صورت می گرفته است ؛ کلاهبرداران امروزه با توسل به وسایل متقلبانه و از راه خدعه و نیرنگ بدون هیچگونه خشونتی مال دیگران را (حتی با رضایت صاحب مال) از چنگال آنها خارج می کنند و در ظاهر هم ، خود را از نخبگان جامعه به شمار می آورند. هر چند کلاهبرداری و سرقت در ربودن مال غیر ، مشابهند ، کلاهبرداران از نظر جرم شناسی در ردیف مجرمین حرفه ای و انسانهای یقه سفید هستند ، که به دلیل هوش و ذکاوت سرشار شناسایی آنها بسیار مهم و پیچیده است. همانطور که روش خدعه آمیز آنها در ربودن مال مردم عجیب و بعضاً بظاهر مواجه است ، روش آنها در توجیه اعمال مجرمانه خود و فرار از چنگ قانون هم ، چشم ظاهر بین را به شک وا می دارد که مبادا اینان از انسانهای خارق العاده ای هستند که دست خلقت در ذات آنها راه مال اندوزی را به ودیعت گذاشته است. لذا شناخت این قبیل مجرمین هم از نظر حقوقی و هم از نظر جرم شناسی واجد اهمیت است و نباید تصور کرد که عدالت اقتضا دارد اگر سارقی مالی را معادل یک چهارم دینار طلای مسکوک در غیر سال قحطی از حرز برباید دستش باید قطع شود ، اما یک کلاهبردار که با هزار حیله و تقلب دیگران را می فریبد و از این طریق میلیونها تومان به دست می آورد ، فقط باید تعزیر شود ؛ آن هم به میزانی که مادون حد باشد.
بعید است کسی قائل به ابدی بودن مقررات الهی اسلام و جامع الاطراف بودن آن باشد و چنین تصور کند که کلاهبردارانی که اموال مردم را به یغما می برند و نظم جامعه را به هم می زنند و پایه های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی حکومت اسلامی را متزلزل می کنند ، از سارقی که ربع دینار از حرز می رباید ، خطرناکتر نیستند. اگر سرقت به دلیل خاص «السارق والسارقه فاقطعوا ایدیهما جزءاً بما کسبا نکالاً من الله» حرام و مذموم است کلاهبرداری نیز به دلیل عام «یاایها الذین آمنوا لا تاکلو اموالکم بینکم بالباطل» و با توجه به قاعده غرر که از حدیث «نهی النبی عن الغرر» اخذ شده ، حرام و مذموم است.
در کتب فقهی از «محتال» بحث شده و منظور کسی است که با حیله و نیرنگ مال را از دیگران اخذ می کند ؛ به این صورت که با نامه های جعلی و دوروغین و امثال آن خود را عامل اخذ مال جلوه میدهد.
تعریف جرم کلاهبرداری
کلاهبرداری ـ استعمال اسم یا عنوان ساختگی به منظور متقاعد ساختن طرف تبأسیات مجهول و اقتدارات و اعتبارات موهوم و امید وارد کردن به وقایع موهوم یا بیم دادن از امور مرهوم تا به این ترتیب مال یا سند یا اوراق بهادار و قولنامه از طرف بگیرند و ضرر به او برسانند مجرم این جرم را کلاهبردار نامند (ماده 238 ق.م عمومی) بین صحنه سازی کلاهبردار و اشتباه مجنی علیه که موجب تسلیم مال یا سند و غیره می شود باید رابطه علیت باشد.
اما تعریفی که بر اساس ماده(1) قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری در حال حاضر عنصر قانونی جرم کلاهبرداری را در ایران تشکیل می دهد ، اشعا می دارد:
«هرکس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکت ها یا تجارتخانه ها یا کارخانه ها یا موسسات موهوم یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد یا به امور غیر واقع امیدوار نماید یا از حوادث و پیش آمدهای غیر واقع بترساند و یا اسم و یا عنوان مجهول اختیار کند و به یکی از وسایل مذکور و یا وسایل تقلبی دیگر وجوه یا اموال یا اسناد یا حوالجات یا قبوض یا مفاصاً حساب و امثال آنها را تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد کلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش به حبس از تا 7 سال و به پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم می شود.
عناصر تشکیل دهنده جرم کلاهبرداری:
1ـ رکن قانونی
با توجه به مقدمه بحث ، ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب 15/9/67 مجمع تشخیص مصلحت نظام و تبصره های آن ، رکن اصلی قانونی جرم کلاهبرداری را تشکیل می دهد.
2ـ رکن مادی
کلاهبرداری از جرایم مرکب است که رکن مادی آن از اجزای متفاوت تشکیل شده است و نظر به اینکه برای تحقق آن ، حصول نتیجه مجرمانه لازم است از جمله جرایم مقید است.
الف) رفتار مرتکب
با توجه به تعریف کلاهبرداری ، رفتار مرتکب باید به صورت فعل مثبت خارجی باشد ؛ ترک فعل نمی تواند تشکیل دهنده رکن مادی این جرم باشد ولو اینکه همراه با سوء نیت باشد و موجب اغفال مالباخته شود. از ظرف دیگر فعل مثبت باید خارجی باشد؛ یعنی بروز و ظهور خارجی داشته باشد ، لذا صرف دروغگویی هم کافی نیست و به تنهایی توسل به وسیله متقلبانه تلقی نمی شود. برای مثال اگر «الف» که پدر «ب» است تصور بدهکار بودن «ب» به فرد «ج» مبلغی را به نیابت «ب» به «ج» بپردازد و «ج» با علم به اینکه طلبکار نیست آن را دریافت کند و در حقیقت از اظهار این موضوع که طلبی از «ب» ندارد خودداری کند و از این طریق پولی را به دست آورد ، عملش کلاهبرداری نیست ؛ چون هیچگونه وسیله متقلبانه ای به کار نبرده و در واقع ترک فعل کرده است. برای تحقق جرم کلاهبرداری انجام فعل مثبت لازم است و آن شامل عملیاتی نمایشی و متقلبانه است. دروغگویی وقتی موجب کلاهبرداری است که همراه با استفاده از اسم یا صفت یا عنوان یا سمت مجعول باشد و در دیگر موارد نیز ، باید همراه با توسل به حیله و تقلب باشد و با گول زدن و فریفتن و همراه با فعل یا افعال یا وسایل مادی خارجی متقلبانه باشد. لذا تبلیغات دروغی هم کافی نیست ، بلکه تبلیغات باید همراه با مقدمات و صحنه سازیها و به کار بردن وسایل دیگری باشد. اگر کلاهبردار برای انجام کلاهبرداری اسناد و نوشته های مجهول به کار برد که فی نفسه برای تحقق جرم جعل کافی باشد عملش واجد دو عنوان جعل و کلاهبرداری است ، ولی اگر اوراق مذکور ارزش دلیل و سند را نداشته باشند عملش صرفاً کلاهبرداری شمرده می شود. در این صورت ، هرگاه یک بیمه گزار برای وصول خسارت از بیمه گر ، صورت حسابهای جعلی ارائه دهد عملش کلاهبرداری است ؛ زیرا نفس تهیه صورت حسابهای مذکور جعل محسوب نمی شود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:55
پیشگفتار ۱
چکیده مطالب ۲
فصل اول : کلاهبرداری ۳
مبحث اول : کلیات ۴
۱- مقدمه ۴
۲- تاریخچه کلاهبرداری ۵
۳- رشد ارتکاب جرم کلاهبرداری در کشورهای مختلف جهان ۶
۴- جرم کلاهبرداری ندر فقه اسلامی ۷
۵- جرم کلاهبرداری در قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ ۷
۶- جرم کلاهبرداری در قوانین بعد از انقلاب اسلامی ۸
۷- حیثیت عمومی جرم کلاهبرداری ۸
۸- تعریف جرم کلاهبرداری ۸
مبحث دوم : عناصر متشکله جرم کلاهبرداری ۱۰
گفتار اول : عنصر قانون ۱۰
گفتار دوم : عنصر مادی ۱۰
الف) رفتار مادی فیزیکی ۱۰
ب ) شرایط و اوضاع و احوال لازم برای تحقق جرم کلاهبردای ۱۰
ج ) نتیجه حاصله ۱۱
گفتار سوم : عنصر روانی ۱۲
مبحث سوم : همکاری در ارتکاب جرم کلاهبرداری ۱۳
الف ) شرکت در کلاهبرداری ۱۳
ب ) معاونت در کلاهبرداری ۱۳
مبحث چهارم : تعدد یا تکرار جرم کلاهبرداری ۱۴
مبحث پنجم : صور خاص جرم کلاهبرداری ۱۵
مبحث ششم : عواملی درکه تشکیل و تحقق جرم کلاهبرداری مؤثرند ۱۷
فصل دوم : صدور چک پرداخت نشدنی ۱۸
مبحث اول : کلیات ۱۹
۱- تاریخچه استعمال چک در جهان ۱۹
۲- تعریف چک موضوع حقوق کیفری ۱۹
۳- تعریف جرم صدور چک پرداخت نشدنی ۱۹
۴- ماهیت خصوصی جرم صدور چک پرداخت نشدنی ۱۹
۵- راههای مطالعه وجه چک توسط دارنده چک ۲۰
۶- انواع چک ۲۰
مبحث دوم : جهات کیفری چک ۲۱
۱- دستور عدم پرداخت وجه به بانک ۲۱
مبحث سوم : مواردی که صادرکننده طبق ماده ۱۳ قابل تعقیب کیفری نیست ۲۳
مبحث چهارم : عناصر متشکله جرم صدور چک پرداخت نشدنی ۲۳
۱- عنصر قانونی ۲۳
۲- عنصر مادی ۲۳
۱-۲) عمل فیزیکی ۲۳
۲-۲) شرایط و اوضاع و احوال لازم برای تحقق جرم ۲۴
۳-۲) نتیجه حاصله ۲۴
مبحث پنجم : مسایل مربوط به شکایت دادرسی در جرم صدور چک پرداخت نشدنی ۲۴
مبحث ششم : مجازات جرم صدور چک پرداخت نشدنی ۲۵
فصل سوم : بررسی نمونه هایی از جرایم کلاهبرداری و صدور چک بلامحل ۲۷
مبحث اول : مقدمه ۲۸
مبحث دوم : نمونه هایی از جرم کلاهبرداری ۲۸
۱- کلاهبرداری با استفاده از سند مجعول و عناوین متقلبانه ۲۹
۲- کلاهبرداری ( مرجع رسیدگی کننده شعبه ۱۱۲ دادگاه عمومی و انقلاب مجتمع شهید کامیاب ) ۳۰
۳- کلاهبرداری با استفاده از چک های سرقتی ۳۱
۴- نمونه یک کلاهبرداری توسط زنان ۳۱
مبحث سوم : نمونه هایی از جرم صدور چک پرداخت نشدنی با استفاده از جداول آماری ۳۵
۱- جدول ۱-۳) ۳۵
۲- جدول ۲-۳) ۳۶
۳- جدول ۳-۳) ۳۶
۴- جدول۴-۳) ۳۷
۵- جدول۵-۳) ۳۷
۶- جدول۶-۳) ۳۸
۷- نتیجه گیری از بررسی نمونه ها ۴۰
۸- شناخت عوامل مؤثر در ارتکاب ۴۰
فصل چهارم : میزان ارتکاب جرم کلاهبرداری با استفاده از صدور چک بلامحل ( بررسی آماری ) ۴۳
مبحث اول : تشخیص میزان استفاده از چک بلامحل در کلاهبرداری ۴۴
جدول ۱- ۴ ) ۴۵
مبحث دوم : نتیجه گیری ۴۶
مبحث سوم : پیشنهادات ( در رابطه با صدور چک پرداخت نشدنی و همچنین راهبرداهایی که این وسیله به راحتی در دسترس کلاهبرداران قرار می گیرد . ۴۷
منابع و ماخذ ۴۸
یشگفتار :
کلاهبرداری و رابطه آن با صدور چک بلامحل
کلاهبرداری و مشکلات مربوط به آن در عصر جدید کی از دغدغه های اصلی و بنیادین قانونگذاران ، در هر کشور می باشد [1]. در دهه های اخیر این جرم آنقدر گسترده شده است که حتی قانونگذار در جهت تشدید مجازات مرتکبین این جرم قدم برداشته اند . مهمترین دلیل و انگیزه اشاره به این موضوع و تحقیق درباره آن اشاره به این نکته است که یکی از بهترین و رایج ترین وسایلی که در دسترس و مورد استفاده کلاهبرداران قرار می گیرد و چک می باشد .
امروزه دسته چک به راحتی در اختیار عامه قرار می گیرد ، علاوه بر اینکه می تواند جرم خاص و مجزای صدور چک بلامحل را منجر شود می تواد وسیله ای بسیار مهم و اساسی و در عین حال قابل دسترسی برای پیشبرد اهداف کلاهبرداران باشد . در این تحقیق ارائه شده با همکاری چند دادسرای عمومی و انقلاب شهر مقدس مشهد و مشاهده پرونده های مربوطه ، در طی چند مرحله بررسی ، سعی شده است که ؛ اولاً : وجود رابطه بین کلاهبرداری و صدور چک بلامحل را حداقل در چند نمونه از این جرایم روشن سازیم .
ثانیاً : در حد توان آماری از دو جرم مذکور تهیه شود تا در توجیه این رابطه کمک بیشتری به ما بکند .
چکیده مطالب :
موضوع تحقیق ما کلاهبرداری و رابطه آن با صدور چک بلامحل می باشد ، یعنی اینکه بدانیم :
اولاً آیا کلاهبردارن از این وسیله ( دسته یا برگه های چک ) در امر کلاهبرداری استفاده می کنند .
ثانیاً : اگر از آن استفاده می کنند در چه حدودی می باشد
ثالثاً : آیا در این صورت ( استفاده از چک بلامحل در جرم کلاهبرداری ) متهم مرتکب دو جرم متفاوت شده یعنی جرم از موارد تعدد جرم است یا یک جرم واحد را تشکیل می دهد و فقط باید او را تحت عنوان کلاهبردار محاکمه کرد .
رابعاً : با بررسی نمونه هایی از محکومیت قطعی مربوط به چک بلامحل و نتایج آنها بیشتر و بهتر بتوانیم رابطه آن را با کلاهبرداری روشن سازیم .
بدون شکل وجود رابطه بین این دو جرم برای همگان کاملاً روشن است ، آنچه که مهم است کیفیت و حدود استفاده از آن است که ما سعی کردیم با استفاده از روش نمونه گیری از دو جرم ( کلاهبرداری و صدور چک بلامحل ) استدلال و نتیجه گیری دقیق تری از این موضوع داشته باشیم .
مبحث اول : کلیات
« برخی از کلاهبرداری ها آنچنان خوب طراحی شده اند که اغفال نشدن به وسیله آنها خود نوعی حماقت است »
1- مقدمه :
آنچه که جرم کلاهبرداری را از سایر جرایم علیه اموال متمایز می سازد آن است که در اکثر این جرایم مال بدون رضایت یا آگاهی صاحب مال و حتی گاهی به دلیل توسل مجرم به اعمال خشونت آمیز از قربانی به مجرم منتقل می گردد ، در حالیکه کلاهبرداری از این حیث از جمله جرایم استثنایی به شمار می رود . کلاهبردار به گونه ای عمل می کند که مالک یا متصرف فریب خورده و خود از روی میل و رضا مالش را در اختیار مجرم قرار می دهد . تحقق این امر ، یعنی اغفال قربانی و جلب نظر وی برای اینکه مال خود را به دست خودش در اختیار کلاهبردار قرار دهد ، احتیاج به انجام مانورهای متقلبانه ، صحنه سازی و پشت هم اندازی توسط مجرم را دارد . از این رو کلاهبرداران ، برخلاف بسیاری از مجرمین دیگر ( ازقبیل سارقین عمومی ) معمولاً از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار هستند و به همین دلیل این جرم را از زمره « جرایم یقه سفیدها »[2] محسوب کرده اند .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:87
چکیده:
برای تحقق هر جرم وجود ارکان عمومی و عناصری اختصاصی لازم است که در کمیت و کیفیت آنها اختلاف عقیده وجود دارد. به نظر میرسد این اختلاف عقیده نتیجه اعتبارات مختلفی است که برای تحقق جرم در نظر گرفته شده است. اگر جرم را پدیدهای مادی تلقی کنیم و فقط به نمود خارجی آن توجه داشته باشیم، برای تحقق جرم، نفس عمل انجام شده- صرفنظر از قصد مرتکب و نظر قانونگذار- کافی است اما پدیدهای حقوقی امور اعتباری است، نه واقعی و مادی.
جرم نیز مانند هر پدیده حقوقی دیگر امری اعتباری است که برای تحقق آن با توجه به اعتبارات مختلفی که در نظر گرفته شده، ارکان یا عناصر مختلفی لازم است. اگر در تعریف جرم پیشبینی قانونگذار نیز لازم و مورد نظر باشد، رکن قانونی نیز از ارکان تشکیل هنده جرم تلقی میشود و حکم قانون را نمیتوان خارج از ماهیت اعتباری جرم دانست.[1]
در حقوق ایران، نظر مشهور آن است که برای تحقق جرم، سه رکن قانونی، مادی و روانی لازم است که هر یک از ارکان مذکور دارای عناصر اختصاصی هستند. بر این اساس، ارکان تشکیل دهنده جرم اینترنت و کلاهبرداری را در سه مبحث مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهیم.
مبحث اول: رکن قانونی
فعل یا ترک فعل انسانی هر اندازه زشت و نکوهیده و برای نظام اجتماعی زیانبخش باشد تا زمانی که حکمی بر آن وارد نشده و یا در قانون پیشبینی نشده باشد قابل مجازات نیست. به بیان دیگر مادام که قانونگذار فعل یا ترک فعلی را جرم نشناسد و کیفری برای آن تعیین نکند افعال انسان مباح است. بنابراین، تحقق جرم و صدور حکم مجازات منوط به نص صریح قانون است و چون بدون وجود قانون جرم محقق نمیشود گزاف نیست که گفته شود قانون رکن لازم جرم است.
با اینکه در اسلام بر لزوم قانونی بودن جرم و مجازات از چهارده قرن پیش دلیلهایی میشناختند، ولی نخستین بار قانونگذار کشور ما به هنگام تنظیم متمم قانون اساسی (مورخ 29 شعبان 1325 هجری قمری) لزوم آن را به پیروی از قوانین اروپایی در اصل دوازدهم که مقرر میداشت: «حکم و اجرای هیچ مجازاتی نمیشود مگر به موجب قانون» تصریح کرد.
در نظام کیفری کشورهای غربی، سابقه تاریخی اصل قانونی بودن جرم و مجازات به قرن هجدهم برمیگردد. تا آن زمان، مقامات قضایی این کشورها در تعیین جرم و پیشبینی میزان کیفرها حد و مرزی نمیشناختند و بر اساس فرمانها و عرف و عادات مردم حکم میدادند. ابهام و اجمال نصوص قانونی منشاء تفسیرهای شخصی دادرسان و در نتیجه آرای متفاوت بود و در موارد سکوت قانون به خودسری و خودکامگی آنان میانجامید. بکاریا و منتسکیو از جمله نخستین فیلسوفانی بودند که در این قرن بر لزوم قانونی بودن جرم و مجازات و تفکیک قوای سهگانه که ضامن استقلال دادرسان بود تأکید ورزیدند.
بکاریا در کتاب مشهور خود «جرائم و مجازاتها» که به سال 1764 انتشار یافت در دفاع از این اصل مینویسد: «تنها بر پایه قوانین میتوان کیفرهای متناسب با جرائم را تعیین کرد و این اختیار خاص، تنها به قانونگذار که نماینده جامعهای است که بر اساس یک قرارداد اجتماعی تشکیل یافته است تعلق دارد». در همین کتاب، بکاریا صریحاً در مقام دفاع از آزادیهای مردم مینویسد: «شهروند باید بداند چه موقع گناهکار است و چه موقع بیگناه است».[2]
منتسکیو نیز در کتاب «روحالقوانین» به این نکته اشاره میکند که: «اگر قوه قضایی از قوه قانونگذاری و اجرایی مجزا نباشد باز هم آزادی وجود ندارد. چه آنکه اختیار نسبت به زندگی و آزادی افراد خودسرانه خواهد بود و وقتی قاضی خود مقنن بود و خودش هم اجراء کرد اقتدارات او جابرانه خواهد بود».[3]
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران لزوم قانونی بودن جرم را در اصل یکصد و شصت و نهم رسماً شناخته است. به موجب این اصل: «هیچ فعل یا ترک فعلی به استناد قانونی که بعد از آن وضع شده است جرم محسوب نمیشود».
به عبارت دیگر فعل یا ترک فعل انسان مادام که پیش از آن، موضوع امر و نهی قانونگذار قرار نگرفته باشد جرم بهشمار نمیرود. در باره لزوم قانونی بودن مجازات نیز اصل سی و ششم قانون مذکور اعلام میدارد: «حکم به مجازات و اجزاء آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد». در این اصل علاوه بر تعیین مجازات نحوه اجرای آن نیز منوط به تصریح قانون شده است.[4]
همانطوری که سابقا! اشاره شد، رکن قانونی بزه اعمال نفوذ، قانون مجازات اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی میباشد که در سال 1315 به تصویب قانونگذار ایران رسیده است. در ق.م.ا.ن تعریفی از جرم اعمال نفوذ به عمل نیامده است و فقط مصادیق و مجازات اعمال نفوذ ذکر شده است. بعد از انقلاب اسلامی ایران، قانونگذار، در بخش تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده شایسته بود که این جرم را در کنار سایر جرائم، و یا حتی همردیف با جرائم دیگری همانند رشاء و ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری و غیره ذکر میکرد و به توصیف جزایی آن میپرداخت که این مهم صورت نگرفته است و دلیل و نص و صراحت قانونی مبنی بر نسخ و ابقاء صریح ق.م.ا.ن توسط قانونگذار در هیچ ماده یا متن قانونی وجود ندارد. موارد و موضوعات دیگری در سابقه قانونگذاری کشورمان[5] این فکر را تقویت میکند که قانون مصوب سال 1315 در مورد جرم اعمال نفوذ به قوت و اعتبار خود باقی است و نهتنها نسخ نشده است، بلکه مورد تأیید قانونگذار بعد از انقلاب بوده است.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:80
چکیده:
در ابتدا لازم به ذکر است که چکیده کردن حدود 50 صفحه کار تحقیقاتی در یک صفحه کار مشکلی است به خصوص که در موارد تحلیل رأی به خاطر اینکه موارد زیاد و جزئیاند باید آنها به صورت موردی آورده شوند و مورد بررسی قرار گیرند. با این حال ما این تحقیق را با تعریفی از جرم کلاهبرداری و عناصر آن شروع کردیم به این ترتیب که کلاهبرداری عبارت است از بردن مال غیر با توسل به وسایل متقلبانه توأم با سوء نیت که در این پرونده هم این تعریف کاملاً بر عمل مجرمین صدق می کند. پس به بررسی مواردی مانند مشخصات دادنامه، گردش کار قسمت اصلی دادنامه، دلایل احراز مجرمیت و عوامل تخفیف و تشدید مجازات تحت عنوان نقد ساختاری پرداخته و به خصوص در قسمت عوامل تخفیف و تشدید مجازات بحث مفصلی را در رابطه با تعدد و تکرار و مشارکت در کلاهبرداری و ضابطه آنها آوردیم به این صورت که ضابطه شرکت در جرم استناد فعل به عمل چند نفر است و نه شرکت در عملیات مادی جرم و بعد از آن بحث کاملی را در رابطه با تعزیری و بازدارنده بودن کلاهبرداری برای تطبیق با مواد 47 و 42 قانون مجازات اسلامی آوردیم و به این نتیجه رسیدیم که کلاهبرداری از جمله جرایم تعزیری است و از تمامی آثار آن تبعیت می کند. سپس در مبحث چهارم آراء بدوی و تجدید نظر از لحاظ رعایت قواعد آیین دادرسی مثل صلاحیت و چگونگی رسیدگی و محاکمه مورد بررسی قرار گرفتند که در این مورد دادگاه صالحه دادگاه عمومی جزایی تهران و دادگاه صالح برای مرحله تجدید نظر هم دادگاه تجدید نظر استان تهران است و از لحاظ طریقه رسیدگی و محاکمه به خوبی موارد لازم رعایت شده است و بعد از آن در نقد ماهوی این سئوال مطرح شد که آیا همین این پرونده را می توان به فرویش مال غیرمحکوم کرد و در پاسخ به این نتیجه رسیدیم که فرقی نمی کند و هر دو عنوان بر این عمل صدق می کند و مجازات هر دو عنوان هم یکی است و در آخرین مبحث آراء بدوی و تجدیدنظر از لحاظ رعایت نکات ادبی و دستوری مورد تحلیل قرار گرفتند و در این مورد اگر از مواردی مانند اشتباهات تایپی و غلط های املایی که بگذریم به طور کلی رأی قابل تأیید است. در آخرین صفحات کار تحقیقاتی هم نتیجهگیری مختصری از این تحقیق کردیم و پیشنهاداتی هم مطرح شد که امید است روزی به مرحله عمل درآیند.
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
علائم اختصاری
- مبحث اول: کلیات
1- مقدمه
2- حیثیت عمومی جرم کلاهبرداری
3- تعریف جرم کلاهبرداری
- مبحث دوم: عناصر متشکله جرم کلاهبرداری
گفتار اول: عنصر قانونی
گفتار دوم: عنصر مادی
الف –رفتار مادی فیزیکی
ب –شرایط و اوضاع و احوال لازم برای تحقق جرم کلاهبرداری
1- متقلبانه بودن وسایل مورد استفاده کلاهبردار
2- اغفال و فریب قربانی
3- تعلق مال برده شده به غیر
ج –نتیجه حاصله
گفتار سوم: عنصر روانی
- مبحث سوم: نقد ساختاری
گفتار اول: نقد ساختاری رأی بدوی
الف: مشخصات دادنامه
ب: گردش کار
ج: قسمت اصلی دادنامه
1- عوامل تخفیف و تشدید مجازات
گفتار دوم: نقد ساختاری رأی تجدید نظر
الف: مشخصات دادنامه
ب: نقد گردش کار و قسمت اصلی دادنامه
مبحث چهارم: نقد شکلی
گفتار اول: نقد شکلی و رعایت مقررات آیین دادرسی کیفری در رأی بدوی
الف: صلاحیت
ب: رسیدگی و محاکمه
گفتار دوم: نقد شکلی و رعایت مقررات آیین دادرسی کیفری در رأی تجدیدنظر
الف: صلاحیت
ب: رسیدگی و محاکمه
مبحث پنجم: نقد ماهوی
گفتار اول: نقد ماهوی رأی بدوی
گفتار دوم: نقد ماهوی رأی تجدیدنظر
مبحث ششم: نقد ادبی
گفتار اول: نقد ادبی رأی بدوی
گفتار دوم: نقد ادبی رأی تجدید نظر
نتیجه گیری
فهرست منابع
متن اصلی رأی