دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
مقدمه:
گره ها و نشانه های شهری ، عناصری هستند که موردتوجه شهروندان می باشند ، که در تصویر ذهنی افراد مجسم می شود و از این حیث پر اهمیت است.
گره ها نقاطی حساس در شهر هستند که ناظر می تواند به درون آن ها وارد شود و کانون هایی که مبدا و مقصد حرکت او را به وجود می آورند. ممکن است صرفا محل تقاطع دو خیابان یا دو جاده باشند ؛ جایی باشند که خطوط حمل و نقل تغییر مسیر می دهند ؛ نقطه ای که چند راه به یکدیگر می رسند یا از کنار یکدیگر می گذرند ؛ « لحظاتی » هستند که در آن ها تغییر از یک ساختمان به ساختمانی دیگر صورت میپذیرد یا ممکن است محل تمرکز باشند و اهمیت آن ها به سبب تراکم پاره ای از امور و یا خصوصیات در
نقطه ای باشد .
گره ها می توانند به نوعی گره ترافیکی ، جمعیتی و یا اجتماعی باشند.که از میان آنها می توان میدانی که به فضای پیاده اختصاص داده می شود را به عنوان گره اجتماعی که محل تعاملات اجتماعی مردم است در نظر گرفت.
نشانه ها نیز عواملی در تشخیص قسمت های مختلف شهر هستند ؛ با این تفاوت که ناظر به درون آن ها راه نمی یابد.ممکن است نشانه ها در داخل شهر باشند یا به اندازه ای دور که مدام جهتی خاص را مشخص دارند.تک برج ها ، گنبدهای طلایی و تپه های گران پیکر مثال هایی هستند که معرف نشانه در سیمای شهراند.
:(Node)1- مفهوم گره
بسیاری از «گره »ها :
محل تقاطع دو راه یا دو جاده اند
و یا
محل تمرکز و تراکم پاره ای از فعالیت ها هستند
تصور وجود « گره» در شهر، از یک جانب به وجود راه ها وابسته است چون عملا باید راهی وجود داشته باشد تا تقاطع آن با راهی دیگر « گره ا ی » به وجود آورد . از جانب دیگر ، به وجود « محله » ها ؛ چون
« گره» ها مهمترین نقطه یا کانون یا قطب « محله » ها هستند.
« گره » ها کانون هایی واجد اهمیت در شهر هستند که معمولا محل تقاطع « راه» ها و یا تجمع پاره ای از خصوصیات به وجود می آیند و ناظر می تواند به درون آن ها راه یابد . « گره » ها اگر چه در سیمای متصور شهر نقاطی کوچک هستند ، اما در عمل ممکن است میدانی بزرگ ، یا قسمتی از شهر باشند که به صورتی خطی تمرکز یافته اند ؛ و یا حتی می توان تمام محله مرکزی شهر را –اگر سیمای تمام شهر را در
زمینه وسیع تری در نظر آوریم- به صورت « گره» ای متصور داشت .
محل تقاطع خیابان ها و جاده ها و یا جایی که خطوط ارتباطی خاتمه می یابند ، برای ناظر اهمیت فوق العاده
دارد و او را به خود می خواند. زیرا در این نقاط عابر یا ناظر باید تصمیم به تغییر مسیر بگیرد و حواس
خود را متمرکز سازد تا عوامل نزدیک و مجاور خود را به دقت بیش از معمول مشاهده کند.
برای بررسی نمونه موردی ابتدا گره های شهرهای آمریکا و سپس گره های سایر نقاط دنیا مورد بررسی قرار گرفته است:
میدان « سکالی » یا فلکه خیابان «چارلز» در ایالات متحده، گره هایی هستند که در محل تقاطع چند خیابان و یا جاده به وجود آمده اند. فلکه خیابان چارلز و میدان سکالی خاصه گره هایی پر اهمیت اند ؛ در این نقاط ناظر از دو جانب ،تپه « بیکن » را مشاهده می کند که این دو میدان را محدود کرده است.فلکه چارلز زیبایی خاصی ندارد ؛ اما به وضوح پیوند بصری رودخانه« چارلز» را از طریق پلی که بر این رودخانه استوار است ، با جاده « ستورو» ، خیابان « چارلز» و خیابان « کمبریج » نشان می دهد. مضافا به اینکه فضای گشوده ای که رودخانه « چارلز» را در بر می گیرد ، ایستگاه خطوط تراموای هوایی ، واگن های تراموا را که در کنار تپه « بیکن» از زیر زمین بیرون می آیند یا بدان داخل می شوند و ترافیک سنگین این قسمت را می توان از داخل این فلکه مشاهده کرد. « گره ها» حتی وقتی بی شکل باشند و یا شکل مشخص
نداشته باشند در سیمای شهر واجد اهمیت اند
ایستگاه های تراموای زیر زمینی را نیز باید « گره » هایی به شمار آورد که در نقاط تقاطع خطوط اصلی حمل و نقل به وجود آمده اند.بیشتر این ایستگاه های زیر زمینی ، البته با مظاهری که در سطح خیابان ها موجود است در ذهن مردم تجسم می یابد.
خود ایستگاه ها نیز خصوصیات خاص خود را دارند ، پاره ای از آن ها فی المثل ، ایستگاه خیابان « چارلز» را می توان به آسانی شناخت و تشخیص پاره ای دیگر مشکل است.
ایستگاه های راه آهن نیز ، اگر چه در روزگار ما اهمیت خود را از دست می دهند ، تقریبا همیشه « گره » هایی مهم در سیمای شهر اند . برخی از این ایستگاه ها « گره» ای پر اهمیت در سیمای شهر محسوب می شوند، زیرا هم مورد استفاده مردم برای رسیدن به نقاط مختلف در داخل و خارج شهر قرار می گیرد و هم حجم آن که در مقابل فضای گشوده میدان قرار می گیرد دیده را تحت تاثیر قرار می دهد. فرودگاه ها نیز « گره» هایی مهم در سیمای شهر محسوب می شوند. حتی باید محل تقاطع دو خیابان را « گره» ای به حساب آورد؛ اما معمولا چنین نقاطی به اندازه کافی چشم گیر نیستند که بتوان آن ها را بیش از تقاطع اتفاقی دو راه به تصور آورد ، مضافا به اینکه سیمای شهر نمی تواند دارای « گره» های متعدد باشد.
نوع دیگر « گره » : محل تمرکز پاره ای خصوصیات نیز در سیمای شهر اغلب به دیده می آید .میدان «پریشینگ » در «لوس آنجلس » یاد کرد که به سبب فضای خود که خصوصیاتی بسیار نمونه دارد ، سبزه و گیاه و درختانی که در آن موجود است و فعالیتی که در آن صورت می پذیرد ، « گره» ای واضح و قوی
در شهر به وجود می آورد و شاید مشخص ترین نقطه در سیمای آن باشد.
نبش « جردن- فایلنی» در میدان « لوئیز برگ» که نه تنها نمونه «گره » ای از نوع دوم است : در آن خصوصیاتی چند تمرکز یافته و مردم آن را به عنوان قلب مرکز شهر می شناسند ،بلکه خصوصیات « گره» نوع اول را نیز داراست : در محل تقاطع خیابان « واشنگتن» و خیابان «سامر» واقع شده و با یک ایستگاه راه آهن زیر زمینی پیوندی نزدیک دارد: این «نبش» ، نمونه 100 درصد کامل یک گوشه تجارتی است و به درجه ای خصوصیات خاص خود را دارد که به ندرت نظیر آن را می توان در یک شهر آمریکایی بزرگ مشاهده کرد ؛ اما از نظر فرهنگی به دیده آمریکائیان بسیار آشناست.
میدان « لوئیز برگ » نیز خود مرکز تجمع پاره ای خصوصیات و عوامل شهری است . ناحیه مسکونی آرام و معروفی است که در فضائی گشوده واقع شده ، کاملا واجد مظاهر محلات طبقات مرفه است و پارکی دارد به سیمایی مشخص که گرداگرد آن را نرده کشیده اند.
پیشتر بیان شد که « گره» ها ممکن است هم در محل تقاطع خیابان ها و جاده ها تشکیل شوند و هم در جایی که تمرکز فعالیت ها و پاره ای خصوصیات پذیرفته . در جزری سیتی ، میدان« جرنال» هم جایی است که چند خیابان یکدیگر را قطع می کنند و در آن مردم برای رسیدن به نقاط مختلف از اتوبوس به اتومبیل یا
ازاتومبیل به اتوبوس ، وسیله نقلیه خود را تغییر می دهند و هم محل تجمع فروشگاه هاست.
تمرکز فعالیت ها و خصوصیات ممکن است چندان باشد که کانونی برای ناحیه ای وسیع فراهم آورد ؛ از جمله می توان از نبش «جردن-فایلنی» و شاید میدان « لوئیز برگ» به عنوان چنین کانون هایی نام برد . پاره ای دیگر از این نوع « گره » ها به صورت کانون در ناحیه ای وسیع جلوه گر نمی شوند؛ بلکه نقاطی
هستند جدا افتاده که پاره ای خصوصیات در آن ها تمرکز یافته است.
برای تشخیص یک « گره » ، صرفا وجود یک فرم فضایی خاص لازم نیست :شاهد این نکته میدان های « جرنال » و « سکالی» هستند ؛ اما اگر فضا فرم یا فرم هایی داشته باشد ، تاثیر آن شدید تر می شود و خاطره « گره» در ذهن محفوظ می ماند. اگر میدان « سکالی» فرمی فضایی می داشت که همپایه اهمیت میدان بود ، بی تردید از مظاهر اصلی شهر « بستن» می گشت اما با فرم کنونی خود نمی تواند به دقت در ذهن جای گیر شود، به علاوه حسن شهرت ندارد و مردم از آن به عنوان میدانی کهنه و مخروبه یاد می
کنند.
« گره » ها ممکن است « تودار» یا صریح و نمایان باشند. میدان سکالی ، تودار به نظر می رسد و وقتی که شخص در داخل خود میدان و یا حول و حوش آن است ، کمتر می تواند به آسانی جهات اصلی را بیابد. جهات اصلی در اطراف میدان یا رو به میدان است و یا بر خلاف آن و شخص هنگامی که به میدان وارد می شود ، جز همان نقطه ای که خود در آن است ، نمی تواند جای دیگری از میدان را به تصور آورد. میدان
« دیوئی» در «بستن» صریح و نمایان است . در آن جهات اصلی را به آسانی می توان باز شناخت و ارتباط
میدان به محله دفترکار ، به محله فروشگاه ها و ساحل رودخانه «چارلز» کاملا واضح و آشکار است.