فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:28
فهرست مطالب:
مصرفی واژه ها ۴
ترکیب بندی کلی فضاها ۵
مصرفی کلی مجموعه سرای گلشن و تیمچه پوستی ۷
حیاط ۱۰
نور در حیاط ۱۱
تناسبات حیاط ۱۳
محورهای حیاط ۱۴
نماهای حیاط ۱۴
حرکت در حیاط ۱۶
تأثیر آب و گیاهان در حیاط ۱۶
دالان ها ۱۸
نور در دالانها ۱۸
شکست و پرسپک+تیو در دالانها ۲۱
تغییر ارتفاعات در دالانها ۲۲
مقایسه حجره های بالا و پایین دالانها ۲۴
فرم سقف در دالانها ۲۵
فرم بازشوهای حجرههای دالانها ۲۶
تیمچه پوستی ۲۷
سقف تیمچه ۲۸
نور در تیمچه
مصرفی واژه ها:
قبل از اینکه به مصرفی و بررسی بناهای مورد بحث بپردازیم، لازم است که تعدادی از کلمات به کار رفته در متن را مصرفی و معانی و مفاهیم و مورد امتهایی که از نظر ما به یا کلمات تعلق می گیرد را بیان کنیم.
سرا: به بنایی گفته می شود که حیاط در میانه دارد و دور تا دور حیاط را حجره هایی در یک یا دو طبقه فرا گرفته اند.
تیمچه: این فضا به عوض حیاط، فضایی مسقف دارد که دور تا دور آن حجره ها در یک یا دو طبقه قرار دارند. سقف اغلب تیچه ها پر کار است و نورگیرهایی دارد.
بازانداز: محلی که در آن اجناس تخلیه و بارگیری می شوند.
دالان: فضای ممتد مسقف که ارتباط بین بناهایی مثل سرا و تیمچه را با راستة بازار یا بقیه قسمتها فراهم می سازد.
بازشوی چوبی : در و پنجره ای که با چوب ساخته و تزئین شده است و می تواند با لولا جابه جا شود یا به کل برداشته شده، کنار گذاشته شود.
v در بررسی موارد خاص هر جا معانی و مفاهیم جدا از بحثهای معمارانه دریافت کردیم از علامت (*) در مصرفی آن استفاده کردیم، اغلب این دریافتها درونی بوده و بحثی دربارة آن صورت نگرفته و فقط در جهت بیان تأثیرات فضایی بر روح و روانمان بازگو شده است.
ترکیب بندی کلی فضاها:
به طور کلی می توان گفت سرا، با مطرح ترین واحد تشکیل دهنده و خود یعنی حیاط، هیت گرفته و در اطراف حیاط، واحدهای تجاری شروع به شکل گیری و فعالیت کرده اند. این واحدها از کوچکترین خود، یعنی حجره گرفته تا حیاطهای کوچکی که مصرفی شدند همه رو به مرکز مجموعه یعنی حیاط دارند.
این ارتباطیا کاملاً مستقیم است با مثل حجره های داخل حیا.
و یا غیر مستقیم؛ مثل حجره های دالانها و حیاط های کوچک که توسط دالانها به سم حیاط کشیده شده اند.
در هر صورت ترکیب بندی کل فضا به وحدت و یکپارچگی و از همه مهمتر ارتباط در مرکز سرا یعنی حیاط می انجامد.
با وجود این همه در ارتباط تیمچة پوستی گلشن استقلال هر کدام از واحدها، خصوصاً تیمچه به خوبی حفظ شده است. این ارتباط شدید در بطن هنجارهای بازار و تعاریف تیمچه و سرا نهفته باشد. اما آنچه از ظاهر پیداست دو واحد تجاری مستقل است که حتی در نگاه اول نمی توان فهمید تا چه حد از حیث معماری درهم فرو رفته اند.
در ترکیب کلی تر، یعنی اتصال و ارتباط تیمچه و سرا با راستة اصلی بازار هم این دو واحد مانند شاخ و برگ درخت به تنه اصلی متصل هستند و از سژیان و جنبش راسته بازار تغذیه می کنند.
بنابراین سراها و تیمچه ها در کنار رشد ارگانیک راسته بازار، در هر فضا و مساحت مناسبی به این شاهرگ چسبیده اند، اما پس از این تولد با نظم و ترتیب خاص معماری خویش بزرگ شود شخصیت یافته اند.
آنچه که مسلم است با واحدهای نزدیکتر به تنه اصلی در این جنبش و تغذیه سهیم تر هستند. دالانهای قسمت غربی حجره های فعالتری نسبت به دو دالان دیگر سرا دارند. در خود این دالانها هم حجره های نزدیک به در ورودی فعالتر هستند. البته تغییر کاربری اغلب حجره های سرا از عمده فروشی به خرده فروشی مانند حجره های راسته بازار در این ارتباط موثر است.
با وجود اینکه از گذشته کارکرد این فضاها تصویر دقیقی نداریم، ولی به خوبی حس می شود که حجره های قسمت شرقی که از راسته بازار دورتر هستند، استعداد بیشتری برای تبدیل شدن به انبار را دارا می باشند. به طور کلی قسمت شرقی از سکون و یکنواختی بیشتری برخوردار است.
در بحث دالانها به این نکته اشاره می شود که دالانهای غربی به علت دارا بودن امتیاز ذکر شود از تزئینات بیشتری برخوردار هستند و کلاً با دو دالان شرقی متفاوت هستند. خوب بود این مطالب با تصویر همراه می شد.
پایان نامه کارشناسی ارشد ادبیات
373 صفحه
چکیده:
چون انسان موجودی اجتماعی است این نیاز را در خود احساس کرد که نمی تواند به تنهایی و بدون ارتباط برقرار کردن با دیگران به حیات خود ادامه دهد بنابراین برای انتقال مقاصد خود و درک مقاصد دیگران از زبان بهره گرفت و الفاظ و واژگان را به خدمت خود درآورد و از آن ها استفاده نمود.
هریک از این واژگان دارای معانی و تعابیر خاصی هستند که بعضی اثر کثرت استعمال جنبه ی اصطلاحی یافته اند. «آن چه در عرف اهل علوم و فنون، اصطلاح خوانده می شود، واژه ها و تعابیر خاصی است که برای افاده ی معنایی خاص وضع شده، یا در اثر کثرت استعمال در هر علم و فن، به تدریج معانی خاص از آن اراده شده و حالت اصطلاحی یافته است . مفاهیم اصطلاحی واژه ها نیز همانند مفاهیم لغوی آن ها، به دو حالت است: یا تعیینی است یعنی با قصد و اراده وضع می گردد و یا تعینی است یعنی واژه ای به تدریج معنای لغوی و مطابقی خود را از دست می دهد و در یک علم، جنبه ی اصطلاحی می یابد، که عموماً معنای اصطلاحی واژه، با معنای لغوی آن متناسب است».[1]
در مورد اصطلاحات صوفیه نیز چنین است برخی از اصطلاحاتی را که صوفیان در آثار خود به کار برده اند از قرآن کریم، کلمات بزرگان دین، روایات و احادیث گرفته اند.
رواج تصوف و پیدایش مکتب های صوفیه در طی چهار قرن در جهان اسلام، ظهور انبوهی از تعبیرات و اصطلاحات را در برداشت که در آثار یا سخنان نقل شده از عرفا، پراکنده بود. صوفیان یا شاعران صوفی را باید نخستین گرد آورندگان اصطلاحات تصوف، به حساب آورد.[2]
برای ادراک عمیق معانی متون متصوفه، ابتدا بایستی مفاهیم اصطلاحات مندرج در آن ها را فهمید. فرهنگ های مصطلحات عرفانی عرفا در فهم و تبیین این متون نقش اساسی و حیاتی دارند. این فرهنگ ها راه پر فراز و نشیبی را طی نموده اند تا این که به شکل امروزی در آمده اند.
از روزگاران گذشته کتب بسیاری باقی مانده است که عنوان فرهنگ را ندارند، ولی دارای فواید فراوانی همچون فرهنگ ها هستند. مانند: صد میدان، منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری و ... ، برخی دیگر از کتب برای تبیین و تشریح اصطلاحات عرفانی تألیف شده اند که در این میان می توان به شرح اصطلاحات صوفیه عبدالرزاق کاشانی، اصطلاحات صوفیه ابن عربی، رشف الالحاظ و ...اشاره کرد. در برخی دیگر از کتب صوفیه به بخش هایی برخورد می کنیم که به تشریح اصطلاحات عرفانی عارفان اختصاص یافته است اللمع فی التصوف از سراج طوسی، رساله ی قشیریه از ابوالقاسم قشیری، کشف المحجوب از هجویری غزنوی، کیمیای سعادت تألیف غزالی از این دسته کتاب هاست.
از قرن چهارم هجری تا هفتم هجری عارفانی چون قشیری، هجویری، غزالی، نجم رازی و شیخ محمود شبستری پا به عرصه ی هستی نهادند و سبب خلق آثار عرفانی بزرگ و ارزشمندی چون، رساله ی قشیریه، کشف المحجوب، کیمیای سعادت، مرصادالعباد و گلشن راز شدند که هر یک از این آثار به نوبه ی خود دارای ارزش و اعتبار والایی در قلمرو عرفان و همچنین حاوی اصطلاحات و مباحث عرفانی هستند و پس از قرن ها هنوز هم در نظر بزرگان علم و ادب حائز اهمیّت اند.
ابوالقاسم قشیری در باره ی اصطلاحات صوفیان می گوید: هر گروهی از عالمان را الفاظی خاص است که در میان آن ها استعمال می شود و در میان صوفیان نیز اصطلاحاتی وجود دارد که آنان برای بیان مقاصد خویش از این اصطلاحات استفاده می کنند. این اصطلاحات به گونه ای است که مفهوم آنها بر دیگر اشخاص پوشیده است و صوفیه بر این کار تعصب دارند و می کوشند که عقاید و افکارشان برای غیر اهل الله آشکار نشود و معتقدند که این اصطلاحات دارای مفاهیم و حقایقی است که خداوند در دل اولیاء و اهل الله نهاده و نامحرمان اجازه ندارند که از آن آگاه شوند. «من بر آن شدم که این الفاظ و اصطلاحات را به طوری که قابل فهم باشد شرح و تفسیر کنم». [3]
هجویری، در اثر گران سنگ خود، کشف المحجوب به شرح و تبیین اصطلاحات صوفیه شرح اهل بیت پیامبر، صحابه، تابعین و انصار و غیره و همچنین به بیان فرقه های متصوفه می پردازد و در این میان از دوازده فرقه نام می برد که از میان این فرق دو فرقه ی حلولیه و حلاجیه را مردود می شمارد.
غزالی، اثر خود کیمیای سعادت را که چکیده ای از احیاء علوم الدین است و به نظر دانشوران دایره المعارف اسلامی و عرفانی است به چهار رکن تقسیم کرده است که به ترتیب عبارتند از: عبادات، معاملات، مهلکات و منجیات. در ربع عبادات او به ظاهر عبادات نپرداخته بلکه فلسفه و معانی آن ها را بیان کرده است. و در ربع منجیات که اساس کار ما نیز آن قسمت است به شرح و تفسیر اصطلاحات عرفانی چون توکل، رضا، شوق، محبت، خوف، رجا و غیره پرداخته است.
نجم الدین رازی، مرصادالعباد را در عصر حمله ی مغول نگاشته است که از متون بسیار نفیس به شمار می آید و دارای نثری اصیل و روان است که یادگار روزگاری است که هنوز زبان فارسی بر اثر حمله ی مغول دستخوش حوادث نشده و به تنزل نگرائیده بود. وی در این کتاب اصطلاحات عرفانی را تشریح و تبیین نموده است که هم از نظر ادبی و هم از نظر عرفانی دارای اهمیّت فراوانی است.
شیخ محمود شبستری، صاحب منظومه ی عرفانی کوچکی به نام گلشن راز است که آن را در پاسخ سوالات امیر حسین هروی که یکی از عارفان معاصر او است به رشته ی تحریر در آورده حاوی اصطلاحات و تعبیرات عرفانی فراوانی است که شاعران آن ها را در آثار خود به کارمی برند مانند، خط و خال، خرابات، شمع و شراب و شاهد و ....
از این پنج اثر، کیمیای سعادت اثر امام محمد غزالی از کتب اخلاقی به شمار می رود و چهار اثر دیگر از کتب عرفانی بسیار مهم و ارزشمند صوفیه در قلمرو عرفان و تصوف است.
در این کتاب اساس کار، بر روی گلشن راز شیخ محمود شبستری است و اصطلاحات عرفانی آن اساس چهار کتب دیگر یعنی رساله ی قشیریه، کشف المحجوب، کیمیای سعادت و مرصاد العباد شرح شده است. در ابتدا ابیاتی را که دارای اصطلاحات عرفانی است، از کتاب ارزشمند «مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز» - که شمس الدین محمد لاهیجی شارح آن بوده است- استخراج نموده در ذیل هر بیتی، شماره ی بیت و صفحه را ذکر کردم. اگر لاهیجی راجع به اصطلاحی، توضیحی بیان کرده آن را در زیر بیت و اصطلاح مورد نظر ذکر نمودم و سپس به ترتیب زمانی، اصطلاحات مورد نظر را از چهار متن عرفانی دیگر از قبیل رساله ی قشیریه، کشف المحجوب، کیمیای سعادت و مرصاد العباد تشریح نموده ام، و اگر در این کتب نیز مطلبی مربوط به اصطلاحی بیان نشده بود، از منابع دست اول - به خصوص فرهنگ های عرفانی- و منابع دست دوم استفاده کردم تا آن اصطلاح را تشریح نمایم. در پایان هر اصطلاح عرفانی نیز، اگر تفاوتی میان دیدگاه های عرفا وجود داشته ذکر شده است.
1- دکترسجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص7.
2- همان.
1- قشیری، ابوالقاسم، ترجمه ی رساله ی قشیریه، مترجم ابو علی حسن بن احمد عثمانی، ص87.
به طور کلی می توان گفت سرا، با مطرح ترین واحد تشکیل دهنده و خود یعنی حیاط، هیت گرفته و در اطراف حیاط، واحدهای تجاری شروع به شکل گیری و فعالیت کرده اند. این واحدها از کوچکترین خود، یعنی حجره گرفته تا حیاطهای کوچکی که مصرفی شدند همه رو به مرکز مجموعه یعنی حیاط دارند.
این ارتباطیا کاملاً مستقیم است با مثل حجره های داخل حیا.
و یا غیر مستقیم؛ مثل حجره های دالانها و حیاط های کوچک که توسط دالانها به سم حیاط کشیده شده اند.
در هر صورت ترکیب بندی کل فضا به وحدت و یکپارچگی و از همه مهمتر ارتباط در مرکز سرا یعنی حیاط می انجامد.
با وجود این همه در ارتباط تیمچة پوستی گلشن استقلال هر کدام از واحدها، خصوصاً تیمچه به خوبی حفظ شده است. این ارتباط شدید در بطن هنجارهای بازار و تعاریف تیمچه و سرا نهفته باشد. اما آنچه از ظاهر پیداست دو واحد تجاری مستقل است که حتی در نگاه اول نمی توان فهمید تا چه حد از حیث معماری درهم فرو رفته اند.
در ترکیب کلی تر، یعنی اتصال و ارتباط تیمچه و سرا با راستة اصلی بازار هم این دو واحد مانند شاخ و برگ درخت به تنه اصلی متصل هستند و از سژیان و جنبش راسته بازار تغذیه می کنند.
بنابراین سراها و تیمچه ها در کنار رشد ارگانیک راسته بازار، در هر فضا و مساحت مناسبی به این شاهرگ چسبیده اند، اما پس از این تولد با نظم و ترتیب خاص معماری خویش بزرگ شود شخصیت یافته اند.
آنچه که مسلم است با واحدهای نزدیکتر به تنه اصلی در این جنبش و تغذیه سهیم تر هستند. دالانهای قسمت غربی حجره های فعالتری نسبت به دو دالان دیگر سرا دارند. در خود این دالانها هم حجره های نزدیک به در ورودی فعالتر هستند. البته تغییر کاربری اغلب حجره های سرا از عمده فروشی به خرده فروشی مانند حجره های راسته بازار در این ارتباط موثر است.
ترکیب بندی کلی فضاها:
مصرفی کلی مجموعه سرای گلشن و تیمچه پوستی:
حیاط :
نور در حیاط:
تناسبات حیاط:
محورهای حیاط:
محورها:
نماهای حیاط:
نماها:
حرکت در حیاط:
حرکت در حیاط:
تأثیر آب و گیاهان در حیاط:
تأثیر آب و گیاهان
دالان ها:
نور در دالانها:
شامل 28 صفحه فایل word
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات23
مقدمه :
تا آنجا که تاریخ نشان میدهد، همیشه انسان لباس می پوشیده است ولی البته در طول تاریخ با گذشت زمان و با تفاوت مکانها لباس فوق العاده متنوع و متفاوت بوده است. در گذشته بیشتر لباس به عنوان حفظ سرما و گرما و نیز زینت و تجمل مورد استفاده قرار میگرفته است و جنبه ایمنی و حفاظت آن در درجه بعد بوده، اما در زندگانی صنعتی امروز، نقش ایمنی لباس و جنبه حفاظت آن در بسیاری از رشته ها در درجه اول اهمیت قرار دارد. فضا نوردان، مأموران آتش نشانی، کارگران معادن، غواصان وبسیاری دیگر، از لباسهای مخصوص برای حفظ خود در برابر انواع خطرها استفاده می کنند. وسایل تولید لباس در عصر ما به قدری متنوع شده و توسعه یافته است که با گذشته اصلاً قابل مقایسه نیست.
امروزه با توجه به تنوع و اهمیت بیشتر لباس نسبت به گذشته روشهای دوخت هم توسعه یافته است و در کنار کار دوخت نیز متدهای الگوکشی جهت متناسب و خوش ترکیب شدن بر روی بدن افراد برنامه ریزی و طراحی شده است. در این بخش سعی شده تا انواع الگوهای تدریس شده در آموزشگاه به نحو صحیح ارائه شود. این الگوها شامل : انواع دامن، بالاتنه، آستین، انواع یقه، شلوار و طرز دوخت آن و ... که با متد گرلاوین میباشد.
فصل اول :
آشنایی کلی با مکان کارآموزی
محل کارآموزی :
آموزشگاه گلشن صبا به سرپرستی خانم رضیه نشان در سال 1382 تأسیس گردید. در این آموزشگاه تدریس الگو به روشهای گلاوین، متریک و مولر می باشد و همچنین به آموزش دوخت انواع لباسها از قبیل : انواع یقه ها، آستین ها، شلوار ، کت و ... می پردازد که در هر دوره تعدادی کارآموز در مقاطع نازک دوزی، ضخیم دوزی، لباس عروس، لباس شب می پذیرد و در پایان از این کارآموزان امتحان عملی و تئوری گرفته می شود و مدرک دیپلم از سازمان فنی و حرفه ای به این کارآموزان داده می شود. ساعاتی که کارآموزان در این آموزشگاه هستند بستگی به دوره ای که می گذرانند است مثلاً : نازک دوزی 460 ساعت و لباس عروس و شب 270 ساعت می باشد.
فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:21
مقدمه :
تا آنجا که تاریخ نشان میدهد، همیشه انسان لباس می پوشیده است ولی البته در طول تاریخ با گذشت زمان و با تفاوت مکانها لباس فوق العاده متنوع و متفاوت بوده است. در گذشته بیشتر لباس به عنوان حفظ سرما و گرما و نیز زینت و تجمل مورد استفاده قرار میگرفته است و جنبه ایمنی و حفاظت آن در درجه بعد بوده، اما در زندگانی صنعتی امروز، نقش ایمنی لباس و جنبه حفاظت آن در بسیاری از رشته ها در درجه اول اهمیت قرار دارد. فضا نوردان، مأموران آتش نشانی، کارگران معادن، غواصان وبسیاری دیگر، از لباسهای مخصوص برای حفظ خود در برابر انواع خطرها استفاده می کنند. وسایل تولید لباس در عصر ما به قدری متنوع شده و توسعه یافته است که با گذشته اصلاً قابل مقایسه نیست.
امروزه با توجه به تنوع و اهمیت بیشتر لباس نسبت به گذشته روشهای دوخت هم توسعه یافته است و در کنار کار دوخت نیز متدهای الگوکشی جهت متناسب و خوش ترکیب شدن بر روی بدن افراد برنامه ریزی و طراحی شده است. در این بخش سعی شده تا انواع الگوهای تدریس شده در آموزشگاه به نحو صحیح ارائه شود. این الگوها شامل : انواع دامن، بالاتنه، آستین، انواع یقه، شلوار و طرز دوخت آن و … که با متد گرلاوین میباشد.
فصل اول :
آشنایی کلی با مکان کارآموزی
محل کارآموزی :
آموزشگاه گلشن صبا به سرپرستی خانم رضیه نشان در سال ۱۳۸۲ تأسیس گردید. در این آموزشگاه تدریس الگو به روشهای گلاوین، متریک و مولر می باشد و همچنین به آموزش دوخت انواع لباسها از قبیل : انواع یقه ها، آستین ها، شلوار ، کت و … می پردازد که در هر دوره تعدادی کارآموز در مقاطع نازک دوزی، ضخیم دوزی، لباس عروس، لباس شب می پذیرد و در پایان از این کارآموزان امتحان عملی و تئوری گرفته می شود و مدرک دیپلم از سازمان فنی و حرفه ای به این کارآموزان داده می شود. ساعاتی که کارآموزان در این آموزشگاه هستند بستگی به دوره ای که می گذرانند است مثلاً : نازک دوزی ۴۶۰ ساعت و لباس عروس و شب ۲۷۰ ساعت می باشد.
آموزشگاه گلناز نیز به سرپرستی خانم فاطمه عباسی در سال ۱۳۷۶ تأسیس گردید. در این آموزشگاه متدهای متریک و گرلاوین و نیز آموزش دوخت انواع لباس شب، عروس،کت و دامن و … تدریس می شود. فضای کارآموزی حدوداً ۹۰ متر است. ۶ الی ۷ عدد چرخ خیاطی برای کارآموزان وجود دارد امکانات نسبتاً مناسبی دارد اما به علت قرارگرفتن در زیرزمین از نور و روشنایی چندان مناسب برای فضای کار و دوخت نیست.
فصل دوم
ارزیابی بخش های مربتط با رشته علمی کارآموز
مقایسه واحد کارآموزی با دانشگاه :
در محیط آموزشی دانشگاه با توجه به فشرده بودن زمان در طول ترم برای فراگیری دوره های مختلف دوخت و الگو تقریباً کلی و پایه ای تدریس می شود. لذا در جهت جبران این قضیه آموزشگاه می تواند مکملی برای آموزش های داده شده در دانشگاه باشد. دانشگاه در مقایسه با آموزشگاه از امکانات نسبتاً برتری برخوردار است. همچون طرح های صنعتی که هر کدام کارهای مختلفی راانجام می دهند. وسایل الگوکشی، میز الگو، میز برش و محیطی کاملاً مجزا از بخشهای آموزشی دیگر که به دانشجو این امکان را می دهد تا با آرامش و حوصلهی بیشتر به فراگیری دروس بپردازد. روش کار اساتید در دانشگاهها به صورت آکادمیک و هدفمند می باشد و در راستای گرایش تحصیلی ترم، قدم برداشته می شود. در حالیکه این موضوع در آموزشگاه کمتر به چشم می خورد.
این مطلب قابل ذکر است که شدت علاقه و فعالیت کارآموز نیز برای فراگیری سریعتر و پیشرفت وی در طول دوره های آموزش خیاطی بسیار حائز اهمیت است. البته اگر امکانات بخشهای آموزشی کمی بیشتر شود به عنوان مثال به چرخهای بیشتر و بهتری مجهز شوند و یا میزهای برش برای دوخت، با میز الگو جدا از هم قرار گیرند فضایی که برای محل کار استفاده می شود شرایط نوردهی مناسبی داشته باشد و یا تعداد کارآموزان از حد نصاب مناسبی برخوردار باشد. همه این موارد نیز در روند یادگیری کارآموز مؤثر خواهد بود.
فصل سوم :
آزمون آموخته ها و نتایج
انواع دامن
اندازه های لازم جهت کشیدن کادر دامن :
قد جلو تا زمین ۳۶-۱۰۳ بخش اول
قد پلهو تا زمین ۳۶-۱۰۴
قد پشت تا زمین ۳۶-۱۰۲
دور باسن کوچک ۹۴ بلندی باسن کوچک نصف
دور باسن بزرگ ۱۰۰ بلندی باسن بزرگ است
بلندی باسن ۱۸
دور کمر ۶۴
باید توجه داشت که خانم هایی که دارای شکم بزرگ هستند برای اندازه گیری باسن بزرگ متر را در قسمت جلو از روی ناف عبور داده و در پشت روی برجستگی باسن اندازه میگیریم. در ضمن برای پیدا کردن قد دامن از زمین تا زیر زانو را اندازه گرفته یادداشت میکنیم و از سه قد اصلی کم کرده تا قد دامن ما به دست آید.
در اینجا ۳۶ سانت می باشد.
برای اندازه گیری دور باسن کوچک محل استخوان لگن خاصره را اندازه میگیریم (قسمت بالای برجستگی باسن)
طرز کشیدن کادر الگوی دامن :
ابتدا دور باسن بزرگ را پیدا کرده سپس +۱ می کنیم (برای افراد چاق دور باسن + cm2 و برای افراد لاغر cm+ 1 میباشد). سپس بلندی جلو و بلندی پهلو و بلندی پشت را منهای اختلاف از زمین تا زیر زانو که در هر هیکل متفاوت است ولی برای هر سه اندازه ثابت می باشد نمود،باقیمانده حاصل بدست آمده قد اصلی دامن می باشد.
برای طرز کشیدن الگو از سمت چپ کاغذ بلندی پشت را کشیده (الف) (ب) از (ب) دور باسن را که در اینجا +۱ کرده به سمت راست رفته نقطه (ذ) بلندی قسمت جلو را برای پیدا کردن خط وسط جلو بالا رفته (د) برای پیدا کردن خط پهلو در قسمت پایین دامن خط (ب) (ذ) را نصف کرده چون قسمت جلوی دامن بزرگتر از پشت میباشد یعنی :
نصف دور باسن ۵۱ = ۱+۵۰=۲ : ۱۰۰
دور باسن
۵/۲۵=۲ : ۵۱
در جلو ۵/۲۷=۲+۵/۲۵
در پشت ۵/۲۳=۲-۵/۲۵
از نقطه (ذ) اندازه جلو را به سمت چپ رفته (س) بلندی پهلو را بالا رفته (ش) از (ش) به (الف) و (د) وصل می کنیم که این خط ، خط کمر می باشد.
اینک بلندی باسن کوچک را از خط وسط پشت در قسمت کمر پائین آمده خطی مستقیم به وسیله گونیا یا خط کش به خط وسط جلو وصل می کنیم می شود (پ ) (ت) به همین ترتیب بلندی باسن بزرگ را از قسمت چپ روی خط وسط پشت از خط کمر پائین آمده باز هم به وسیله گونیا یا خط کش به خط وسط جلو وصل می کنیم می شود (ج) (چ) خط باسن کوچک و خط باسن بزرگ به دست می آید.
تا اینجا کادر دامن تکمیل است
طرز کشیدن پنس های دامن :
پشت دامن روی کمر د قسمت پشت الگو ۲ سانتی متر روی خط کمر داخل شده (ل) به باسن بزرگ وصل می کنیم محل زیپ مشخص می گردد و روی کمر در قسمت پهلو از خط مشترک پهلو جلو و پشت هم ۲ سانتی متر به سمت چپ رفته (ک) از (ک) به وسیله خط هلالی به باسن بزرگ وصل می کنیم انحنای خط پهلوی پشت مشخص می گردد. فاصله باقیمانده خط کمر را روی الگوی پشت سه قسمت می کنیم. آن را از محل زیپ از خط وسط پشت ۳+ سانتی متر داخل شده انتهای پنس پشت به دست می آید (ق) قطر پنس روی خط کمر ۳ سانتیمتر می باشد از (ز) ۳ سانتیمتر به سمت چپ رفته (ژ) نقاط به دست آمده را به هم وصل می کنیم پنس پشت به دست می آید.
جلوی دامن :
روی خط کمر در قسمت پهلو از خط صاف مشترک پهلوی جلو و پشت ۲ سانتیمتر به سمت راست داخل شده (گ) به باسن بزرگ وصل می کنیم باقیمانده خط کمر را در قسمت جلو تا خط صاف جلو سه قسمت نموده آن را از خط صاف جلو داخل شده علامت میگذاریم (هـ ) همین را ۱+ سانتیمتر کرده از خط صاف جلو داخل خط باسن بزرگ داخل شده علامت میگذاریم (خ) قطر پنس بزرگ جلو ۳ سانتیمتر می باشد از نقطه (هـ ) ۳ سانتیمتر به سمت چپ رفته (ی) نقاط مشخص شده را به هم وصل می کنیم پنس بزرگ جلو به دست می آید.
برای پیدا کردن محل پنس کوچک از سمت چپ پنس بزرگ جلو تا انحنای خط پهلوی جلو از نصف کرده علامت می گذاریم (ص) از نقطه به دست آمده تا خط صاف جلو را اندازه گرفته همان اندازه را روی خط باسن کوچک از خط صاف جلو داخل شده علامت می گذاریم یک عمود به دست می آید. دو طرف این عمود روی خط کمر از نقطه (ص) ۱ سانتیمتر علامت گذاشته به شکل پنس تا باسن کوچک ختم می کنیم.