فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:153
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
چکیده
مقدمه 1
فصل اول : پیشینه تحقیق
1-1 تاریخچه قبالا 4
1-2 قبالای مسیحی 18
1-3 قبالا و نمادهای آن 21
1-4 این سوف 23
1-5 سفیروت 25
1-6 شخینا و نمادهای آن 28
1-7 موسی دلئون و زوهر 30
1-8 بخشهای زوهر 32
1-9 سبک زوهر 36
1-10 زبان زوهر 38
1-11 ترجمه های معاصر بر زوهر 39
فصل دوم : زوهر ـ کتاب روشنا
2-1 درباره نویسنده 42
2-2 پیشگفتار نویسنده بر کتاب 43
فصل سوم : سفر پیدایش
3-1 آغاز 58
3-2 جهان : پوسته و مغز 59
3-3 نخستین نور 60
3-4 آفرینش انسان 61
3-5 مرد و زن 65
3-6 آتش سوزان 69
3-7 رحلت 73
3-8 سه جریان روح 74
3-9 بالاترین مرتبه ایمان 75
3-10 نیمه شب 77
3-11 برکت یعقوب 80
3-12 مهمتر از یوسف 83
3-13 ضیافت باشکوه 85
3-14 مرگ یعقوب 92
33-15 خاتمی بر دل 101
فصل چهارم : سفر خروج
4-1 ده سفیروت 106
4-2 از اعماق 110
4-3 دو بعد 111
4-4 سبت 111
4-5 عاشقان تورات 115
4-6 سرنوشت روح 119
4-7 مصائب کودکان بیگناه 122
4-8 سه بعد روح 124
4-9 با شادمانی خدمت پروردگار را کردن 126
4-10 ستاره ها 127
4-11 شرح تمثیلی داستان یونس 131
فصل پنجم : اسفار لاویان ، اعداد ، تثنیه
5-1 تبعید و رستگاری 136
5-2 چگونه باید در برابر خداوند حضور یافت 139
5-3 سرودخوانی در آسمان 141
5-4 اجتماع مقدس 143
5-5 عشق خداوند 144
5-6 نرگش شارون 146
5-7 درخت زندگی 147
5-8 معنای پنهان تورات 149
منابع و مآخذ :
فهرست منابع 151
فهرست نامها 152
چکیده انگلیسی
چکیده :
کتاب زوهر کتاب گرانسنگ و ارزشمندی است که اهمیت آن پس از کتاب مقدس و تلمود بر عالمان پوشیده نیست . سالیان سال این کتاب منبع آموزه و مکاشفه بود و چه بسیار عارفان را در راه رسیدن به یهوه و ملاقات با حضور الهی ـ شخینای مقدس ـ راهنمایی کرد .
اکنون برای نخستین بار گزیده ای از این کتاب به زبان فارسی ترجمه شده است. این گزیده ترجمه پروفسور شولم و محصول نشر رایدر و کمپانی است. مترجم این اثر را به همراه تحقیقی تاریخی درباره قباله به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد رشته ادیان انتخاب نموده است . او با علاقه ای قلبی نسبت به عرفان یهود به ترجمه این کتاب مبادرت نموده است. مترجم با تجربة سالها ترجمه در رشته ادیانمقدمه
کتاب زوهر اثر ادبی ـ عرفانی قرون وسطی یهود است که سعی دارد سنت میدارشی قدیم و فضای فلسطین قرن دوم و سوم میلادی را به تصویر بکشد . این اثر همپایة کتاب مقدس و تلمود محسوب می شود. زوهر تفسیری بر تورات است و به ما می گوید که حکایات و امثال تورات جامه ای بر تورات هستند ؛ همانگونه که جسم جامه ای برای روح است و هدف انسان کشف و درک معنای حقیقی آن است .
موضوع اصلی زوهر نمایش انسان و واقعیات الهی است . زبان آن نوعی زبان آرامی خاص است که در آن قوانین دستوری شکسته و گاه نیز کلمات جدیدی اختراع می شود . مجلد حاضر تنها دو درصد از کل اثر به شمار می رود. کل اثر از بیست و چهار بخش تشکیل شده که بعضی بخشها اثر موسی دلئون نیست و کار قبالیستهای پس از اوست . موسی دلئون به منظور مورد قبول قرار گرفتن این اثر در جامعه یهودی آن را به مکتب شمعون بن یوحای نسبت داد . تحقیقات انجام شده بر این کتاب در طی قرون گذشته نشان دهنده تأثیر فضای قبالای زمان موسی دلئون و وعظهای قرون وسطی بر زوهر است. این اثر مرموز تفسیری است که نیاز به تفسیری دیگر دارد .
صاحب این قلم به منظور آشنایی هرچه بیشتر دانشجویان و محققان ادیان و عرفان با ادبیات و عرفان کلاسیک یهود ، به ترجمه این کتاب مبادرت ورزید . هدف نشان دادن آن جنبه از عرفان و ادبیات یهود بوده که تا کنون به دلیل فقدان ترجمه ای در این زمینه از چشمان جستجوگر اندیشمندان و عالمان ایرانی محجور مانده است. این نخستین اثری است که در این زمینه به فارسی برگردانده شده است .
قبالا جنبه ای از عرفان یهود است که در باب ذات الوهیت ، اصل و سرنوشت روح ، معاد ، تناسخ و موضوعاتی از این دست صحبت می کند. قبالا دور از رویکرد عقلانی و استدلالی به دین است و بیشتر در پی یافتن شهودی از خداوند است ، شهودی که از طریق خودکاوی انسان حاصل می شود.
قبالا روشی از نمادهای عرفانی است که منعکس کننده سرّ خداوند و جهان است و هدف قبالیستها کشف کلیدهایی برای این نمادهاست . مهمترین نمادها در قبالا این سوف و سفیروت هستند. این سوف نام سلبی است برای تعریف الوهیت . این سوف انرژی جهان و هستی و ذات حقیقی پنهان خداوند است که برای انسان کاملاً ناشناخته است . سفیروت ده صفت ازلی خداوند هستند که انسان قادر به درک آنهاست. این ده خصیصه نقشی در آفرینش جهان مادی بازی می کنند . آخرین سفیرا ملخوت یا شخیناست که از او ارواح انسانی متولد می شوند. او حضور الهی خداوند در روی زمین است . در زوهر به کرات ارجاعاتی به شخینا به عنوان همسر آسمانی شده است. این کتاب ، زوهر ، کتاب روشنا ، گزیده ای از اصل کتاب است و تفسیری بر اسفار خمسه به شمار می رود.
پیشینه تحقیق
تاریخچۀ قبالا
قبالا سنتی شفاهی است که گفته می شود موسای نبی در کوه سینا دریافت داشت و از جانب او سینه به سینه و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است . اما برخی بر این باورند که این سنت به زمان دورتری باز می گردد به زمانی که آدم ابوالبشر کتاب قبالا را از رازئیل ملک دریافت نمود و با حکمت آن توانست به حزن و اندوه ناشی از هبوط فائق آید . قبالا به معنای قبول کردن است و از ریشه عبری قاف ـ بت ـ لمد گرفته شده است . قبالا جنبه ای از عرفان یهود است که درباره ذات الوهیت ، اصل و سرنوشت روح ، معاد ، تناسخ و نقش انسان صحبت می کند . انسان به عنوان موجودی که همکار و یاور خداوند است، قدرتهایی به او داده شده که قادر است توسط آنها بر اشیاء تسلط داشته باشد و آنها را به کارگیرد و بر آنها اثرگذارد . قبالا همچنین موضوعاتی از قبیل تفکر ، عبادت ، جادو ، فلسفه و ستاره شناسی را نیز در بر می گیرد .
قرن ها این واژه به طور عام به معنای عرفان یهود به کار می رفت ، اما در زمان موسی دلئون این واژه به روش ها و تعالیم خفیه اطلاق شد . و در مفهومی گسترده تر به معنای تمامی جریانات پنهانی و باطنی در یهودیت باز می گردد که از پایان دورة معبد دوم بسط یافته است . قبالا پدیده ای منفرد است و نباید آن را با آنچه در تاریخ دین به عنوان عرفان شناخته می شود یکسان گرفت . در واقع قبالا عرفان است ، اما در عین حال هم عرفان باطن گرایی و هم عرفان اشراقی است . این که از چه جنبه ای عرفان خوانده می شود ، بسته به تعریف این واژه دارد .
ذاتاٌ قبالا دور از رویکرد عقلانی و استدلالی به دین است . حتی برای بعضی قبالیست ها عقل فی الذاته پدیده ای عرفانی است . از این روست که در قبالا تأکیدی متناقض بر وفاق بین شهود و سنت وجود دارد . قبالا همانند انواع دیگر عرفان از آگاهی نسبت به تنزیه خداوند و حضورش در درون زندگی دینی مدد می جوید . قبالا در پی یافتن شهودی از خداوند است ، شهودی که از طریق خودکاوی انسان حاصل می شود . حکمت اشراقی در قبالا خصیصه ای است که به وسیلۀ آن اسرار پنهان خداوند و رابطۀ بین زندگی الهی و زندگی انسان آشکار می گردد .
قبالا آموزه ای پنهانی است که ویژگی های اسرارآمیز و عرفانی در آن با روشی بسیار مبهم در کنار یکدیگر قرار گرفته اند . عرفان ذاتاً معرفتی است که نمی تواند مستقیماً بیان شود و شاید از طریق نماد و استعاره بتوان به آن پرداخت . در قبالا نیز نمادهایی وجود دارد که متعاقباً شرح داده خواهند شد .
اغلب قبالیست ها وجود هر نوع پیشرفت تاریخی در قبالا را منکر شده اند . آنها قبالا را نوعی وحی نخستین در نظر می گرفتند که با سرشت آدم ابوالبشر سازگار بود و پایدار ماند . گرشوم شولم معتقد است که از همان ابتدا ، قبالا پیوند نزدیکی را با روح گنوسی نشان داد . گنوسیسم تنها به دستورات و روش های عرفانی محدود نمی شود ، بلکه در رابطۀ باکیهان شناسی ، فرشته شناسی و جادو نیز هست . این جنبه از قبالا که از طریق گنوسیسم بدان راه یافته بود به همراه فلسفة یهودی قرون وسطی قبالا را تبدیل به الهیاتی عرفانی کرد . این مرحله باعث بوجود آمدن جدایی عناصر خفیه و جادویی شد . روی هم رفته قبالا روشی از نمادهای عرفانی است که منعکس کننده سرّ خداوند و جهان است و هدف قبالیس ها کشف و شاید اختراع کلیدهایی برای درک این نمادهاست .
به طور کلی عرفان یهودی به دوگونه تقسیم می شود :
1-عرفان نظری که به ماهیت عالم روحانی و پیوند آن با جهان و جایگاه انسان می پردازد .
2-عرفان عملی که بر آن است تا انرژی های عالم روحانی را که دارای تأثیرات روان شناختی و اعجازآمیز در طبیعت هستند جذب کند .
عرفان یهودی ریشه در کتاب مقدس دارد . معجزات و مکاشفات انبیاء ، عرفانی عملی است . عرفان در تلمود بر اساس دو پایة معسه برشیت (فعل آفرینش) و معسه مرکاوا (ارابة الهی) در رویای حزقیال استوار است . گفته می شود که تعالیم معسه بر شیت و معسه مرکاوا از اندیشه های برخی عرفا سرچشمه گرفته اند که از طریق تربیت قوای شهودی و جذبه های عارفانه قادر بودند از موانع عالم طبیعی گذر کنند و وارد ساحت علوی شوند . توصیف تجربه های عارفان مرکاوا در شاخه ای از ادبیات عرفانی معروف به هخالوت (سرسراهای آسمانی ) به ما رسیده است . در اینجا رازهای سریر سلطنتی موضوعی والا و خاص را تشکیل می دهد که تا حد زیادی در به وجود آوردن الگویی برای اشکال نخستین عرفان مؤثر بوده است . هخالوت در رابطۀ با درک سرشت حقیقی خداوند نیست بلکه در ارتباط با مشاهدۀ پدیدۀ سریر در ارابۀ الهی در مکاشفۀ حزقیال است . رازهای عالم سریر به همراه آنچه که در شکوه الهی در آنجا آشکار می شود ، تشابهاتی را در سنت باطنی یهودی با الهامات در قلمرو الوهیت در گنوسیسم آشکار می سازد . در مراحل نخستین ادبیات هخالوت عنصر جادو بسیار قوی بود و در دوره های بعدی ضعیف تر شد .
دانش اسامی فرشتگان در ادبیات مرکاوا بخشی از عرفان اسنی ها ست . این اسامی به همراه نظریۀ چهار یا هفت فرشته در قرن دوم ، آموزة جدیدی در ارتباط با فرشتۀ متاترون به وجود آورد . این متاترون همان ادریس یا اخنوخ است که توانست با اسرار جهان علوی آشنا شود . بنا به عقیدة ربی عقیوا و ربی ایشمائل متاترون همان فرشته ای است که حکمت پنهان را به عارفان تعلیم می دهد . و اوست که از میان درخت مشتعل با موسی سخن گفت . او الیاس است ، نخستین پیامبری که یهودیان در سراسر تاریخ خالصانه دوستش می داشته اند . او پیامبری قبل از نوح بود که خداوند بلند مرتبه اش ساخت و او در قلمرو خورشید جای گرفت . او در شهودی عجیب سوار بر ارابه ای آتشین شد و به عقل محض رسید و تنها ردایش بر زمین ماند . عارفان مرکاوا برای رسیدن به مرحلۀ فوق می بایست دوره ای از ریاضت های شاق شامل غسل و روزه های طولانی را متحمل شوند و با استفاده از متوسل شدن به نام های سّری خداوند و فرشتگان به خلسه و جذبه ای عرفانی و نهایتاً استحاله برسند که در آن جسم تبدیل به آتش می شود . با گذر از این مرحله است که عارف تصور می کرد به هفت تالار آسمانی راه خواهد یافت و ارابۀ الهی را خواهد دید.
جریان مرکاوا به حلقة ربی عقیوا در نیمه نخست قرن دوم پس از میلاد باز میگردد در حالیکه متون هخالوت و مرکاوایی ای که به ما رسیده کمی بعد تر نوشته شده است . آثار اصلی این عرفای یهودی نخستین ، در ارتباط با عروج به ارابۀ الهی شرح داده می شود و همچنین شهودی از قصر های متعالی که یکی بالای دیگری قرار گرفته که در کل تشکیل قلمرویی الهی را می دهد . هخالوت زوتارتی (کتاب کوچکتر قصرهای آسمانی) در رابطه با به معراج رفتن و بی عقیوا به قصر هفتم و بر حول محور روایت تلمودی اسرار آمیز و معروف چهار حکیمی دور می زند که وارد بهشت شدند . بنا به گفتۀ تلمود چهار نفر به پردس قدم نهادند و در ارابۀ الهی به تعمق مشغول شدند . در میان آنها فقط ربی عقیوا بود که توانست به آرامش برسد .
اثر معروف دیگر این دوره شیعور قوما (حدود قامت خداوند) است که پیوند نزدیکی با ادبیات هخالوت داشت . این اثر به ربی ایشمائل نسبت داده می شود ، که با نُه نفر دیگر تحت شکنجه رومیان قرار گرفت . داستان این ده نفر در قرون وسطی هم به صورت شعر و هم به صورت نثر اشاعه یافت .
اثر بعدی سفر بصیرا ست که حدوداً در بین قرون دوم و سوم و یا اوایل دورة گائونی در بابل تألیف شده است . زبان آن عربی است و تأثیر عرفان مرکاوا را منعکس می کند . این کتاب با تفکر یهودی ارتباط دارد . بخش نخست کتاب در رابطۀ با سی و دو طریق مخفی حکمت است که به وسیلة آن خداوند جهانش را خلق کرد و آن ده سفیروت است که به بیست و دو حرف الفبای عبری اضافه می گردد . سفیروت واژه ای است که در ابتدا در این متن پدیدار شد . از لحاظ تاریخی سفر یصیرا کهن ترین اثر در عرفان نظری در زبان عبری است و در آن آمیزه ای از عرفان و فلسفۀ توأمان وجود دارد . سفر یصیرا دربارۀ مسائل کیهان شناختی و کیهان آفرینی است . فلسفة بنیادین آن همان نظریة مثل افلاطون است . این نظریه که بر وجود ذوات آسمانی غیر مادی تأکید می کند که این به ذوات منزلة الگوهای آفرینش برای موجودات روی زمین عمل می کنند . نویسندة این کتاب در بیان منشأ عالم دو مفهوم صدور و خلق از عدم را با هم می آمیزد . انتشار این اثر نقطة عطفی در تاریخ عرفان یهودیت است .
این کتاب توصیف مرکب عرش (ارابة الهی) است و سخت تحت تأثیر مفاهیم گنوسی است . و در آن به نقش حروف الفبای عبری در آفرینش پرداخته می شود و نشان می دهد که تمامی کار آفرینش از ترکیب حروف عبری که در افلاک و روح خدا نقش بسته صورت گرفته است .
اثر مهم دیگر این دوره سفر هاـ باهیر است . این اثر نخستین کتابی است که از نماد گرایی فعال سفیروت استفاده کرده است . باهیر بر خلاف نامش ( کتاب درخشان ) ساختار ادبی در هم و برهم و بسیار مرموزی دارد . احتمالاً در گذشته و در زمان نسخه برداری ، برخی از صفحات این اثر از بین رفته و بعضی دیگر به صورتی نادرست جمع آوری شده است . این کتاب متعلق به دوره تنائیم بوده و به ربی نحونیا بن هاـ قانا نسبت داده می شود . سبک نوشتاری اش به شیوة میدراشی قدیم است و زبان و واژگان آن ، گاه عبری و گاه آرامی قرن دوم است . تعبیرات موعظه گونه و موجز به وفور در آن وجود دارد و هر یک توسط یک شخص بیان می شود . هر شخص آیه ای از آیات تورات را تفسیر کرده یا بخشی از کتاب مقدس را قرائت می کند . این افراد متعلق به دورۀ تنائیم هستند که مشهورترین آنها ربی عقیواست . بسیاری از بخش ها به ربیان اپوکریفایی که نام هایی ساختگی دارند نسبت داده می شود .
یکی از ویژگی های ادبی آن استفاده از مثال پادشاه و خانواده سلطنتی و قصرش است . ویژگی دیگر این است که باهیر عالم الهی را شامل هر دو عنصر مذکر و مونث می داند و از ملکه ، عروس ، خواهر ، همسر ، دختر و بانوی سالخورده در مقابل نیروی الهی مذکر صحبت می کند . باهیر نخستین اثر عرفان یهودی است که نمادگرایی جنسی را برای توصیفِ قلمرو الهی به کار می برد . نماد دیگر استفاده از درخت زندگی است . جهان الهی به عنوان تودۀ بزرگی از ریشه ها ، تنه ، برگ و جوانه تصویر می شود . بحث دربارة وجود عنصر شر در این اثر باعث شده که در مقایسه با ادبیات ربانیون یهود غیر عادی و حتی جدید جلوه کند .
مطالعات مفصل شولم درباره باهیر نشان دهنده تأثیرپذیری بسیار زیاد این اثر از منابع و سنت های شرقی است . تحقیقات زبان شناختی تاریخی که از باهیر صورت گرفته نشان می دهد که منابع گنوسی به نوعی در دسترس نویسندۀ کتاب بوده است . اما جزئیات این منابع و حتی روش دقیق انتقال هنوز به صورت یک راز باقی مانده است .
نخستین حلقه های قبالیستی در اروپا و درون فرهنگی یهودی که افکار جدید فلسفة یهودی را به خود جذب می کرد انتشار یافت . با وجودی که پیشرفت فلسفة یهودی در قرون وسطی در قرن دهم در بابل شروع شده بود و اهمیت و اعتبار زیادی در قرن یازدهم در نزد مسلمانان اسپانیایی پیدا کرد ، تنها در قرن دوازدهم بود که تبدیل به نیرویی فرهنگی و برجسته شد و توانست نگرشهای اساسی متفکران یهودی را شکل دهد.
فلسفة یهودی قرون وسطی عمدتاً در سرزمین های اسلامی رشد یافت و غالب آثار فلسفة یهودی به زبان عربی ـ یهودی به رشته تحریر درآمد و بعدها به عبری ترجمه شد . اما قبالا در سرزمین های مسیحی یا سرزمینهای تازه تسخیر یافته مسیحی و توسط عالمان مسیحی که عربی نمی دانستند توسعه یافت . تأثیر تفکر فلسفی قرون وسطی بر یهودیت . آگاهی بر مسائلی را به وجود آورد که قبلاً هرگز در تفکر یهودی اهمیت چندانی نداشتند. مسائلی مانند سرشت خداوند و رابطة او با مخلوقاتش ،خواستهای او از انسان و معنای پرستش دینی و رفتار اخلاقی ، اهمیت و ضرورت جدیدی را مطالبه می کردند . تفکرات افلاطونی ، ارسطویی و نوافلاطونی مناسب با زندگی یهودیانی بودکه در ارتباطی پیوسته با جامعه و فرهنگی غیریهودی بودند .
نخستین حلقه هایی که برای ما شناخته شده اند ، ریشه در آکادمی های بزرگ ربانیونی در کاتولونیا و پروانس دارند . مفسرین شناخته شدة قبالا ربیان بزرگ این آکادمی ها هستند . این عالمان از افکار فلسفی جدید آگاه بودند ، در حالی که به نظر می رسید نمادها و اصطلاحات آنها و همینطور تصورشان از عالم الهی تفکری جدید است .
ترجمه نسبتاً خوبی ارائه داده است . و یقیناً که این ترجمه به غور و تأمل بیشتری نیاز دارد . پس در این راستا مترجم درصدد برآمد تا با استفاده از منابع بی شمار در این زمینه خود شرح و تعلیقی بر زوهر ـ که خود شرحی بر اسفار اربعه مقدس است ـ بنویسد که این کار نیازمند زمانی طولانی ، منابع دست اول و هزینه های مالی است .
از دستاندرکاران و عالمان محترم انجمن کلیمیان تقاضا دارم مرا از به انجام رساندن این مهم یاری کنند . هدف برخورداری از کمک مالی انجمن ، استفاده از کتابهای کتابخانه و چاپ اثر مذکور است .