فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:63
فهرست مطالب:
1- مقدمه
2- ادبیات تحقیق
1-2- سرمایهگذاری خارجی چیست؟
2-2- اشکال مختلف سرمایه گذاری خارجی
3-2- بررسی انگیزههای متفاوت در سرمایهگذاری خارجی
4-2-شرکتهای چند ملیتی حاملان اصلی FDI
1-4-2- مفهوم، شناخت و عملکرد شرکتهای چند ملیتی
2-4-2- چند ملیتیها و فرآیند توسعه کشورهای در حال توسعه
3- FDI در جهان
1-3- تاریخچه سرمایه گذاری خارجی
2-3- نمودارها
1-2-3- سهم کشورهای توسعه یافته
2-2-3- سهم کشورهای در حال توسعه در جریان ورودی FDI
4- FDI در ایران
1-4- تاریخچه سرمایهگذاری خارجی در ایران
2-4- فرایند و مراحل پذیرش سرمایهگذاری خارجی در ایران
3-4- بررسی مزیتهای موجود در ایران برای جذب سرمایه گذاری خارجی
4-4- بررسی مشکلات موجود بر سرمایهگذاری خارجی در ایران
5- نتیجهگیری
6- منابع
1- مقدمه:
سرمایهگذاری خارجی و اثرات مثبت و منفی آن بر روی اقتصاد کشور میزبان همواره مورد توجه برنامه ریزان اقتصادی کشورها بوده است. واضح است که برای شناخت بهترین اثر گذاری باید به شرایط موجود در کشورها پرداخت. کشورهای در حالت توسعه معمولا با مشکل کمبود سرمایه مواجه بودهاند. شرط توسعه یافتگی در این کشورها انباشت سرمایه بوده که متأسفانه توفیقی در آن نداشتهاند جریان سرمایههای خصوصی که دارای دو مولفه سرمایهگذاری مستقیم خارجی و استقراض از منابع خصوصی کشورها میباشد در کشورهای در حال توسعه در نوسان بوده است.
تا قبل از سال 1973 FDI سهم بیشتری را در بر میگرفته ولی پس از آن جریان سرمایه به سمت استقراض خارجی هدایت شد. اما به دلیل بحرانهای شدی ناشی از بازپرداخت آن از اواسط دهه 1980 جریان سرمایه مجددا به سمت FDI رفته و از آن به عنوان جانشینی برای استقراض و همچنین عامل مهمی در جهت تغییر استراتژیهای جایگزینی واردات به توسعه صادرات که تنها در یک اقتصاد باز مسیر است استفاده شد. بسیاری از پژوهندگان نیز بر این باورند که سرمایه گذاری مستقیم خارجی از لحاظ تأمین هر دو عنصر سرمایه و فناوری، تغییرات بوجود آمده در وضعیت اقتصادی بینالمللی، فناوری و مناسبات شرکتها با دولتها، نقش برتری را نسبت به تأثیرات نامطلوب استقراض خارجی دارد.
واضح است که یکی از دستاوردهای مهم سرمایهگذاری مستقیم خارجی ورود تکنولوژی به کشور میزبان بوده است و کشورهای در حال توسعه که تاکنون رویکردی درون نگر داشتهاند با بهرهگیری از رشد تکنولوژی به منظور حصول حداکثر کارایی و حداقل زیانهای جانبی فرصتی خواهند داشت تا به بازارهای جهانی دسترسی پیدا کرده و با حفظ منافع ملی خود حرکتهای مناسبتری را در روند توسعه یافتگی شان انجام دهند. جذب سرمایهگذاری خارجی علاوه بر انتقال تکنولوژی و مهارتهای مدیریتی بازاریابی را برای محصولات تولیدی میسر میسازد و با افزایش رقابت پذیری و صادرات کشور میتوان به رقابت جهانی پرداخت.
از اینرو در این تحقیق سعی شده است که به بررسی میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی در سطح جهان و پس از آن در ایران پرداخته و تأثیرات آن را مورد بررسی قرار دهیم.
2- ادبیات تحقیق
1-2- سرمایهگذاری خارجی چیست؟
با توجه به اینکه تعاریف متفاوتی از سرمایه گذاری خارجی (FI) وجود دارد قبل از ورود به بحث نظری در رابطه با سرمایهگذاری خارجی به بیان برداشتهای متفاوت در این مورد می پردازیم.
به طور کلی سرمایه به آن کالایی اطلاق می شود که بصورت بالقوه یا بالفعل مولد کالای اقتصادی دیگر باشد و چنانچه این سرمایه در کشور بیگانه توسط شرکتهای خصوصی و افراد حقیقی (غیر از کمکهای دولتی) بکار گرفته شود به عنوان «سرمایه گذاری خارجی» شناخته می شود.
در انواع سرمایهگذاریهای خارجی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) از اهمیت بیشتری برخوردار است. به این گونه که شخص سرمایهگذار علاوه بر انتقال سرمایه و دارایی خود در کشور میزبان تاثر قابل ملاحظهای بر مدیریت شرکت خارجی خواهد داشت. این نوع سرمایه گذاری شامل داد و ستد اولیه میان طرفین معامله و تمام داد و ستدهای متعاقب آن بین این افراد و سازمانهای وابسته میباشد که در این جا سرمایه گذار یک درجه مشخص نفوذ در مدیریت شرکت ساکن، در اقتصادی دیگر اعمال میکند.
صندوق بینالمللی پول (IMF) ، سرمایهگذاری مستقیم خارجی را به صورت زیر تعریف میکند: سرمایه گذاری مستقیم خارجی، سرمایهگذاری است که با هدف کسب منافع پایدار در کشوری به جز موطن فرد سرمایهگذار انجام می شود و هدف سرمایه گذار از این سرمایهگذاری آن است که در مدیریت بنگاه مربوطه نقش موثری داشته باشد.
به اعتقاد UNCTAD سرمایه گذاری مستقیم خارجی عبارتست از: سرمایهگذاری که مستلزم یک رابطه بلند مدت است و نشان دهنده منافع پایدار و کنترل واحد اقتصادی مقیم دیگر (سرمایه گذاری انجام شده در کشور میزبان به صورت شعبه فرعی بنگاه مادر) است.
واضح است که وجه تمیز FDI از سرمایهگذاریهای خارجی دیگر، لزوم نفوذ قابل توجه سرمایه گذار خارجی در مدیریت بنگاه است.
فارغ از معیار تمایز بین دو دوره «بلند مدت» و «کوتاه مدت» باید خاطر نشان کرد که از نقطه نظر تعریف دورههای زمانی مالی، بلند مدت بودن یکی از ویژگیهای مهم تبعی آن است چرا که "جستجوی منافع پایدار" و متعاقب آن "نفوذ و قدرت اعمال نظر در مدیریت" به طور تلویحی در یک فرایند سرمایهگذاری بلند مدت محتمل است ولی بلند مدت بودن وجه تمایز سرمایهگذاری مستقیم خارجی از سایر سرمایهگذاریها محسوب نمی شود.
2-2- اشکال مختلف سرمایهگذاری خارجی:
در جهان امروز شاهد اشکال مختلفی از جریانهای سرمایه هستیم. سرمایهگذاریهایی در قالب "سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI)؛ سرمایهگذاری در اوراق بهادار (FPI) ؛ وامهای بانکی، اوراق قرضه و اوراق مشتقه شامل معامله جایگزینی ارزها؛ اختیار خرید سهم؛ معاملات سلف و بیمههای اتکایی.
آنچه در نوشتههای تحقیقی به چشم میخورد برتری سرمایهگذاری مستقیم خارجی از لحاظ دو عنصر سرمایه و فناوری است.
با ارتقاء سطح تکنولوژی طی دو دهه گذشته شاهد انتقال روز افزون سرمایه گذاریهای خارجی توسط سرمایه گذاران خارجی بویژه شرکتهای فراملیتی میباشیم که با هدف بالا بردن سطح رقابت پذیری و کسب سود بیشتر در مناطق مستعد و دارای مزیت انجام می گیرد به گونهای که حتی در هنگام رکود در کشور میزبان، این نوع سرمایهگذاری نه تنها از کشور خارج نمیشود بلکه در صورت فعالیت مطلوب، آن کشور را در جهت خروج از بحران و رکود یاری میدهد.
لازم به ذکر است که حجم بالایی از جریان FDI بیشتر توسط بخش خصوصی و در قالب شرکتهای چند ملیتی (MNCs) و شرکتهای فراملیتی (TNC) صورت گرفته و از آن به عنوان جریان خصوصی سرمایه یاد میگردد. FDI رابطه تنگاتنگی با فعالیت این شرکتها در سطح جهان داشته و متاثر از رفتار آنها است. اما همیشه اهداف دولتهای سرمایه پذیر با این شرکتها هم سو و یکسان نبود.
در گذشته کشورهای در حال توسعه این شرکتها را غارتگران منابع کشورشان قلمداد میکردند و تمایلی برای ورود FDI توسط این شرکتها نداشتند. اما در سالهای اخیر با روشن شدن نقش موثری که FDI میتواند در فرایند رشد و توسعه در کشورها بازی کند، نگرش این کشورها نسبت به آن تغییر کرده است.
سرمایه گذاری پرتفوی خارجی که در مقابل سرمایهگذاری مستقیم خارجی مطرح میگردند شامل سرمایهگذاریهایی است که توسط اشخاص حقیقی و حقوقی خارجی به صورت خرید اوراق بهادار یک موسسه و شرکت مالی صورت میگیرد و طی این فرایند، بدون اینکه شخص کنترلی بر سرمایه خود داشته باشد آن را در اختیار کشور میزبان قرار میدهد. بازدهی قطعی، نقدینگی بالا و کوتاه بودن دوره سرمایهگذاری، جذابیت خاص FPI برای سرمایه گذار است. اگرچه تجربه کشورهای جنوب شرق آسیا و امریکای جنوبی نشان میدهد که فراریت بالای FPI نمیتواند از نقطه نظر تامین منابع مالی خارجی، آن را به تکیه گاهی مطمئن برای کشور میزبان تبدیل نماید و در واقع ناگزیرند در انتخاب و گزینش منابع مالی خارج خود، وزن کمتری را به این نوع سرمایه گذاری اختصاص دهند. در مقابل شاهد آن هستیم که ورود FDI در طی 2000-1980 دلار کشورهای در حال توسعه تقریبا 30 برابر شده و از رقمی معادل 8263 میلیون دلار به 240167 میلیون دلار رسیده است، این روند در مقایسه با کل جریانهای مالی نشأت گرفته از موسسات بینالمللی غیر خصوصی که در این دوره صرفا با 2 برابر افزایش از رقمی معادل 42591 میلیون دلار به 79165 میلیون دلار رسیده است، نیاز به تامل بیشتری دارد (2001، UNCTAD).