لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات 28
فلاسفه مسلمان وجود را بر دو دسته تقسیم کرده اند: وجود عینی (یا خارجی) وجود ذهنی (یا نفسانی).
وجود ذهنی، وجود موضوعات در ذهن است هنگامیکه تصور شود و یا در گزاره ها موضوع برای محمولات قرار گیرد. این موضوعات، یا موجودات ذهنی، ممکن است مطابق و مصداقی در خارج داشته و یا حتی نداشته باشند.
مثلاً ما گاهی خود «عدم» را موضوع قرار داده و برای آن احکامی در ذهن و در گزاره ها می آوریم که صحت دارند ولی عینیت خارجی ندارند. همچنین اشیاء معدوم و محال (مانند اجتماع نقیضین) ـ و همچنین گاهی کلیّات (و نیز موجودات را بصورت کاملاً تجریدشده از همه مشخصات) در ذهن می آوریم. امور کلی، چه تصور کلی و چه تصدیق کلی در ذهن حاصل می شوند، و می دانیم که اینها وجود انتزاعی دارند ولی چون جهان خارج ظرف تجرید و انتزاع و کلیّات نیست، بنابرین، این تصورات یا موضوعات و محمولات، چون در خارج موجود نیستند، پس در جای دیگری موجود شده اند و آن ذهن است. وجود اینگونه موجودات را وجود ذهنی می نامیم، که درک آن فطری است و هر کسی در وجدان خود آنرا درک و قبول می کند. (این مطلب خود دلیل بر وجودی بنام وجود ذهنی شمرده می شود).
تقسیم به وجود ذهنی و خارجی را می توان بصورت تقسیم ماهیت به دو قسم برگردانید و گفت که ماهیت و ذات بر دو گونه است: یا ماهیت خارجی است یا ماهیتی ذهنی.
تا جاییکه مدارک نشان می دهد این مسئله مهم فلسفی در فلسفه یونانی سابقه نداشته و دستاورد فلاسفه مسلمان و فلسفه اسلامی بوده است و ظاهراً اولین کسی که در کتاب خود برای آن فصلی مستقل باز کرده فخررازی متکلم معروف ایرانی (در المباحث المشرقیة)[1] است که بنابر اظهار خود او در مقدمه کتاب، او نیز مطالب خود را از حکما و پیشینیان خود گرفته است.
مبحث وجود ذهنی دارای دو جنبه است: از طرفی بُعد وجودشناسی دارد زیرا نوعی وجود است که بسیار ضعیف شده و خواص و آثار وجود خارجی را از دست داده، گرچه در جای خود ـ نه در مقابله با وجود خارجی ـ یک موجود خارجی است (زیرا انسان و نفس و ذهن او همه وجود خارجی دارند) اما وقتی آنرا در برابر وجود عینی خارجی می گذاریم، نام وجود ذهنی بخود میگیرد.
از طرف دیگر این مبحث یک مسئله شناخت شناسی است و به بررسی تشکیل علم و آگاهی در انسان و رابطه انسان با جهان خارج مربوط می شود.
مقاله حس مشترک