لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بررسی کاربرد علم اخلاق و مقایسه با سایر علوم
علم اخلاق از علومی است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مخصوصاً اندیشمندان علوم اسلامی قرار گرفته، هر چند که نسبت به مسائل دیگر دین مثل فقه، کلام، فلسفه، فعالیتهای پژوهشی کمتری در آن انجام گرفته در حالیکه ضرورت بیشتری در آن احساس میشده است.
بهرحال در جهان معاصر با پیچیده شدن روابط انسانها و دهکدهای شدن جهان، این علم نمود بیشتری یافته و از ضروریترین علوم برای انسان بوده تا آنجائیکه یکی از مهمترین رسالتهای پیامبران نیز تزکیه و تهذیب نفوس انسان بوده و پیامبر اکرم نیز هدف خود را از رسالت به کمال رساندن خلقهای کریم میداند.
با بررسی مقایسهای علوم میتوان پی برد که علم اخلاق با سایر علوم حتی علوم انسانی تفاوتهای چشمگیری دارد که گذشته از مبانی نظری آن، این اختلاف در مبانی کاربردی آن حساستر و پررنگتر است که بشرح زیر و بطور خلاصه آمده است.
1- بهم آمیختگی دو حوزه نظری و عملی:
در سایر علوم میتوان دیوار بلندی بین مبانی نظری و کاربردی کشید و آن را در دو حوزه مستقل تعریف کرد اما در علم اخلاق این دو حوزه بهم کاملاً آمیختهاند.
بطور مثال در علم اقتصاد، اندیشمندان این رشته میتوانند انسانهای ثروتمندی نباشند و از دانش خود استفاده کاربردی ننمایند و یا عالمان علم ریاضی میتوانند به کاربرد آن بیاعتنا باشند.به عبارتی مثال « کوزهگر از کوزه شکسته آب میخورد» نفیاً یا اثباتاً در علم اخلاق مصداق ندارد و عالم علم اخلاق نه تنها میبایست مبانی را شناخته و آن را تجزیه و تحلیل کند بلکه خود نیز باید در کاربرد آن اسوه و نمونه باشد.
منابع تاریخی و نقلی نیز مؤید این مسئله است و اندیشمندانی در این علم ماندگار بوده و این علم را ارتقاء دادهاند که خود نیز در کاربرد آن کوشیدهاند و رنج فراوان بردهاند.
2- نقش مهم کاربرد علم اخلاق در تقسیمبندی و جایگاه علم اخلاق:
بسیاری از اندیشمندان تنها از ناحیه عمل و کاربرد علم اخلاق به تقسیمبندی آن کوشیدهاند و جایگاه آن را در سایر علوم با توجه به بحث کاربردی آن تعیین کردهاند که به موارد زیر میتوان اشاره کرد.(1)
ارسطو:
ارسطو علوم را به نحوی تقسیمبندی کرد که اکثر فلاسفه یونان به رسمیت شناختند وی علوم را به علوم نظری شامل: ریاضیات، طبیعات، الهیات و علوم عملی شامل علم اخلاق، علم تدبیر منزل و علم سیاست مدن تقسیم نمود.
رواقیان: (2)
رواقیان علوم را به چهار بخش شامل: ریاضیات، طبیعات، الهیات، اخلاقیات تقسیمبندی نمودند.از نظر آنان علم اخلاق جایگاهی رفیع دارد و خود به عنوان یک رشته اصلی علم قرار میگیرد.
جابربن حیان:
وی علوم را براساس علوم دنیوی و دینی تقسیم کرد و علوم دنیوی را به علم کم ارزش و پرارزش تفکیک نمود و علوم دینی را به علوم شرعی و عقلی تقسیم نمود و علم شرعی را به علوم ظاهری و باطنی تفکیک کرد.
از نظر او علوم عقلی بر دو نوع است علوم حروف مثل طب و روحانیات و علوم معانی مثل فلسفه و علم الهی، بنابراین اخلاق از نظر وی باید یکی از انواع علوم دنیوی پر ارزش و یا در لابلای این علوم باشد.
ابن سینا:
او در کتاب منطق المشرقین علوم را به علوم نظری و علوم عملی تقسیم نمود که غایت علوم نظری را « حق » میداند و انواع آن را شامل علوم طبیعی، علوم ریاضی و علوم الهی میداند اما غایت و هدف علوم عملی را « خیر و سعادت » دانسته و آن را بر سه بخش تقسیم میکند.اخلاق، تدبیر منزل، سیاست مدن سرسلسله این مکتب زنون معاصر ابیقور بود و حوزه درس این گروه در یکی از رواقهای شهر آتن منعقد میشد آنان حکمت را تنها برای تکلیف زندگانی و دستور اخلاقی میدانستند و استفاده عملی از آن نمیخواستند و بحث علت و معلولی را تا آنجا که به اخلاق مدد میرساند روا میداشتند و جمعیت ایشان بیشتر مذهبی بود تا فلسفی
امام محمد غزالی:
وی علوم را به دو گروه تقسیم کرده است علوم مکاشفه که هدف آن کشف و درک حقایق امور و موجودات مجرد است که در دسترس حس قرار ندارند و علوم معامله که علم رفتار و کردار و گفتار و بطور خلاصه اعمال انسان است.
بطوریکه از نحوه تقسیمبندی علوم بوسیله دانشمندان متقدم برمیآید علم اخلاق با توجه به مباحثه کاربردی آن در جایگاه تقسیمبندی علوم قرار گرفته است.
دانلود مقاله بررسی کاربرد علم اخلاق و مقایسه با سایر علوم