لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
مقدمه
خداوند آفریدگار همه موجودات را جفت خلق نموده است . تیم جفت ها مکمل و محرک همدیگر هستند و تاثیری در هستی و در محدوده عمل خود دارند . این جفت های مخلوق همه موجودات عالم را در بر می گیرد بعضی از این موجودات مانند اتم هوا بی جان هستند ولی از دو نیروی الکترون و پروتون تشکیل شده اند یکی هسته و دارای بار مثبت و دیگری الکترون دارای بار منفی است . وقتی بارهای مثبت ومنفی مساوی هم هستند یک اتم را تشکیل میدهند و بار منفی ومثبت به تنهایی سرگردان هستند . اتم ها با درکنار هم قرار گرفتن یک مولکول مشخص را بوجود می آورند مانند عناصر مختلف موجود که اگر یک اتم جابه جا شود دیگر آن عنصر نیست مثلا دو اتم هیدروژن یک مولکول هیدروژن را بوجود می آورندو اگر این اتم سه تا شود دیگر آن یک مولکول هیدروژن نیست اگر دو اتم هیدروژن با یک اتم اکسیژن ترکیب شودیک مولکول آب بوجود می آید و اگر غیر از این باشد دیگر مولکول آب نیست .
بعضی از موجودات با مشیت الهی جاندار هستند وآنها دارای نر و ماده هستند و ترکیب آنها موجود جدیدی بوجود می آورد یا موجودات زنده در طی مراحل تکیملی خلقت به گروه جانوران و گیاهان تقسیم می گردندکه گروه جانوران بخصوص در پستانداران تکامل یا فترتی هستند و بقای آنها به زوج شدن نرو ماده بستگی دارد . گروههای مختلف این جانوران با امتزاج نرو ماده از همن گروه افزایشی نسل پیدا می کنند و میل افزایشی نسل در همه آنها به صورت غریزی وجود دارد در عین حال خداوند متعال بدن آنها را با پشم و مو پوشانده است و این پوشش حجاب طبیعی آنهاست و افزایش نسل آنها هم غریزی است و تکلیف آنها هم غریزه آنهاست همه آنها از زمان خلقت تا به حال هیچ پیشرفت و تغییری در زندگی خود نداشته اند .
آفریننده انسان را هم جفت خلق کرده است وتکثیر وافزایش نسل انسان ها راهم در گروه ها با هم زندگی کردن نر وماده یا مرد و زن قرار داده است.
اما بر خلاف دیگر جانداران این موجود را با عقل و شعور و قدرت وخلاقیت خلق کرده است و تکالیفی بروی نهاده است انسان اشرف مخلوقات است و هنگام خلقت خداوند متعال به خودفتبارک ا... احسن الخالقین است.
خلق وخوی و نهاد ذاتی انسان مخلوطی از غریزه وعقل است که آفریننده کنترل غریزه ها را بر عقل تکلیف نموده است و انسان مکلف به انجام اموری است که خداوند متعال توسط پیامبران و رسولان خود راه انجام آنهارا به ما یاد داده است و آن دین است که خود شامل سلسله مقرراتی است که اگر آن را انجام دهیم در مسیر صراط مستقیم قدم برداشته ایم و دچار خسرا ن وضرر وزیان نمی شویم . یکی از این تکالیف پوشیدگی بدن از عوامل فیزیکی مانند گرما و سرما و عوامل مهاجم بخصوص از نوغ انسان است و برای درک این مهم خداوند متعال شرم و حیاء را هم در وجود ما نهاده است طوری که فطرتا همه ما مایل هستیم قسمتهایی از بدن خود را بپوشانیم و اگر نپوشانیم خجالت می کشیم یعنی شرم می کنیم علاوه بر خود اگر شخص دیگری هم بدنش را نپوشانده باشد ما از دیدن آن شرم می کنیم زیرا بدن انسان بر خلاف دیگر پستانداران از پشم و مو پوشیده نیست و همچنین و همچنین دم هم نداریم اما می توان این پوشیدگی رابه علل مختلف خداوند متعال برای ما تعیین نموده است اگر بخواهیم در صراط مستقیم قدم برداریم خود با اختیار وعقل آن را عمل می کنیم یعنی در حدودی بدن بشره خود را می پوشانیم که خدا از ما خواسته است طبق آیات قران کریم اولین پوشش توسط حضرت آدم و حوا انجام گرفته است وقتی که آدم و حوا اولین مخلوقات انسانی بر اساس وسوسه های شیطانی و بدون توجه به فطرت انسانی و غریزه های نفسانی و بدون توجه به فطرت و عقل و فراموشی یا بی توجهی به دستور الهی از میوه درخت ممنوعه بردند و ناگهان خود را لخت یا فتند و با توجه به شرم و حیا که در وجود و خلقت آنها بود قسمتی از بدن خود را با برگهای درختان پوشاندند و بعد خداوند متعال مقدار پوشش انسان را توسط پیامبران به انسانها آموزش داد و ما موحدین مکلف به پوشش خود به مقدار خواسته شده هستیم. بنابراین پوشش انسان امری فطری است و ادیان آسمانی قسمتهایی از بدن مرد و زن که باید پدشیده شود و نوع ارتباط و میزان ارتباط بین انسانها بخصوص رابطه زن ومرد و علل آن را مشخص نموده است.
تاریخچه حجاب
انسان موجودی اجتماعی است و برای اداره اجتماهی که در آن زندگی می کند مقرراتی کتبی یا شفاهی وضع می کند و هرکسی در آن اجتماع زندگی کند لزوما باید آن مقررات را رعایت نماید تا بتواند درآن اجتماع زندگی کند . با توجه به مناطقی که زندگی می کنند و یا زبانی که تکلم می نمایند و یا فرهنگ و اعتقاداتی که دارند به هم نزدیک شده و با هم زندگی می کنند.
بنابراین بنظر می رسد به طور طبیعی انسانها در مناطث سردسیر دارای پوشش بیشتر وکاملتر و درمناطق گرمسیر دارای پوشش کمتری هستند وهمچنین فرهنگهایی که بنا به دلایل اجتماعی در یک قوم و گروه حاکم می شوند حتی نوع پوشش آنها را نیز تعیین می کنند . آنچه مسلم است و همه می دانیم انسان بخصوص جنس زن دارای شرم و حیا است یعنی انسان فطرتا و ذاتا دوست دارد قسمت هایی از بدن خود را از دید دیگران پنهان نگهدارد . بنابراین کمتر قوم و قبیله ای وجود دارد که در آن انسانها بدون پوشش زندگی می کنند . در نقاشی های بجا مانده از انسانها در نمادها یا مجسمه هایی که در کاوشها بدست آمده است در همه آنها انسانها با توجه به امکانات موجود بدن خود را پوشانده اند . مثلا شکلهایی وجود دارد که انسانها بدن خود را با برگ درختان پوشانده اند. کمر وپا وسینه خود را با پوست شکار پوشانده اند . در جوامع پیشرفته زمانهای قدیم یعنی در عصر تاریخ انسانها از پارچه برای خود لباس تهیه نمودندواین را در مجسمه ها و یا متون بجا مانده از آنها می توان پیدا کرد.
پوشش دربعضی از جوامع را به صورت خلاصه اشاره می کنیم:
حجاب در ایران باستان
براساس نقل تمدن در زمان زرتشت زنان منزلتی عالی داشتند آنها با پوشیدن لباس بلند و گشاد با زوی گشاده در بین مردم آمدو شد می کردند وحتی در کارهای اجتماعی شرکت می کردند. در داستانهای شاهنامه نیز منزلت اجتماعی زنان در قدیم صحبت و داستانسرایی شده است.
در زمان هخامنشیان بخصوص بعد از دوران داریوش زن بخصوص در طبقه ثروتمند از کارهای اجتماعی کنار گذاشته شدند ولی زنان طبقه فقیر برای کار کردن ناچار از آمد و شد بین مردم بودند و برای مردم کار می کردند و سر و بدن راکاملا می پوشاندند ولی در بین مردم بودند و آزادی حود را حفظ می کرده بودند.
در آثار باستانی تخت جمشید صورتهای زیادی از اقدام مختلف دیده می شود ولی هیچ زنی دیده نمی شود به این خاطر است که در آن زمان زنها در مصدر امور نبوده اند در زمانی ا ز تاریخ بر اساس شریعت موجود زنان نه تنها کاملا از مردان جدا بودند بلکه در ایام عادت ماهیانه گوشه نشینی عزلت می رفتند و این امر به تدریج سراسر زندگی اجتماعی آنان را فرا گرفت زنان طبقه حاکم و مرفه اجتماع با تخت روان روپوش دار از خانه بیرون می آمدند و به آنان اجازه داده نمی شدبا مردان تماس بگیرند و صحبت کنند و در زمانهایی از تاریخ بخصوص در زمان پارت ها یا اشکانیان که مذهب واحدی وجود نداشت سختگیری به حجاب زن ، تبدیل به سختگیری به
تحقیق درباره حجاب