برای دانلود متن کامل این تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
فهرست مطالب:
مقدمه:
هدف از آفرینش و عبادت
ملائک و آثار عبودیت
حیات دادن و میراندن انسان:
رد بتها و عبادت خدا
نماز و زکات
عبادت خدا:
مسأله حج
مناسک حج
مسأله جهاد
انذار آشکار:
تشریع حکم جهاد:
نوظهور بودن دین اسلام
انجام شرایع اسلامی
منابع و مأخذ:
مقدمه:
براساس آیات قرانی تمام اعمال و نیات انسان در این دنبا به وسیلة مأموران الهی ثبت و نگهداری میشود هیچ عملی هر قدر هم که کوچک باشد از قلم نمیافتد و تمامی آنها در روز حساب برخود انسان عرضه میشود به طوری که مجرمین و بدکاران وقتی پروندة اعمال خود را مشاهده مینمایند در حالی که از دیدن آن ترسان و هراسان گشتهاند اظهار میدارند:
وای بر ما! این چگونه پرونده ای است. هیچ ریز و درشتی را فرو نگذاشته و همه را بر شمردهاست. و آنچه را انجام دادهاند حاضر مییابند.
جزء17 شامل شوره انبیاء و حج است. در سوره انبیاء رسیدگی به حساب اعمال در قیامت و انذار درباره قیامت و عبادت تنها معبود هستی، خداوند اشاره شدهاست. انسان باید حساب همة اعمال خود را از قبیل: رعایت حقوق دیگران، نماز و زکات و … بدهد. اینک به تفسیر آیات اخلاقی این سوره میپردازیم:
رسیدگی به حساب اعمال
در ابتدای سوره انبیا هشداری تکاندهنده به همه داده میشود که حساب مردم به ایشان نزدیک شده با این حال مردم به کلی از آن غافلند در نتیجه از آن رو گرادانند. به عبارت دیگر انسان، حسابگری فوقالعاده را در پیش دارد اما به خاطر دلبستگی به دنیا از قیامت غافل میشود و همین غفلت سبب میشود تا از حقایق اعراض کند و از آیات حق روگردان شود انسانها چون از آخرت غافلند و از حقایق روگردان میباشند لذا هر ذکر تازهای که از سوی پرودگارشان برای آنها بیاید (مانند آیات قرآن)، اصلاً برآنها اثر نمیگذارد چون با شوخی و لعب به آن گوش میدهند و کاملاً نسبت به آن بیاعتنا هستند. لعب، آن کاریست که به طور منظم انجام میشود اما هدفی خیالی و غیرحقیقی دارد. قلوب این قبیل انسانها در لهو و لعب فرورفته است. لهو، سرگرم شدن به هر کاریست که انسان را از امر مهمی باز دارد. این ستمکاران که این چنین در لهو و لعب فرورفتهاند و در باطل غوطهورند، برای مقابله با دعوت پیامبر مجالس سری برپا میکردند تا با مشورت هم، بهترین راه را انتخاب کنند. آنها در نجوی و مجالس سری خود، روی دو مسأله انگشت گذاشتند: آیا جز اینست که این بشری همچون شماست؟ اگر واقعاً ادعایش درست باشد که با علم غیب مرتبط است، ما نیز باید مرتبط باشیم چون مثل او بشریم و چون ما این ارتباط را نداریم معلوم میشود که او هم ندارد لذا پیغمبر نیست. وقتی اینطور باشد، قرآن نیز نه تنها معجزه نیست که سحر است، آیا شما به سراغ سحر میروید و فریب قرآن را میخورید با اینکه چشم بینا دارید؟ پیامبر پاسخ دادند که پروردگار من همة سخنان را چه در آسمان باشد و در چه در زمین، و چه سری باشد و چه علنی، همه را میداند چون او شنوا و داناست. وقتی این چنین است و او از همة کارها باخبراست پس تدبیر امور نیز به دست اوست و هیچ امری به دست من نیست و به من ترتیب پیامبر (ص) افرادی را که نبوت و قرآن را تکذیب کردند به خدا حواله میدهد.
هدف از آفرینش و عبادت
در جایی دیگر از این سوره هدف از آفرینش بیان شدهاست. ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست برای بازی نیافریدیم بلکه مردم به سوی پروردگار بازگشت میکنند تا بر طبق اعمالشان کیفر و پاداش ببینند برای همین انبیاء را مبعوث کردیم تا مردم را به راهحق راهنمایی کنند و بر آنها اتمام حجت شود. یعنی محال است که خدا برای سرگرمی خودش هستی را خلق کردهباشد و معاد هدف خلقت است. اما فرض کنیم که خدا قصدش سرگرمی بوده باشد آیا نباید این سرگرمی مناسب ذات او باشد و مثلاً مخلوقاتی از عالم مجروات را برای سرگرمی انتخاب کند و نه موجوداتی ار عالم پست مادی را؟ در مقام تحریک و ترغیب انسان به بندگی و عبادت خدا میفرماید تمام آنچه در آسمانها و زمین است، ملک خدا میباشد و هر طور که بخواهد میتواند در آن تصرف کند و هیچکس نمیتواند از سلطه و ملک او فرار کند و این مالکیت مطلق خدا بر همهچیز نشان میدهد که اگر انسان را امر به عبادت میکند به خاطر خود انسان است تا سعادتمند شوند نه آنکه خدا محتاج باشد به عبارت دیگر هدف خلقت چیزی جز به کمال رساندن انسان نمیباشد و چیزی عاید خدا نمیشود. اصلاً چگونه میتواند نیازی به عبادت او مشغول هستند و هرگز هم خسته نمیشوند و همین طوراست شب و روز که خدا را تسبیح میگویند و در این راه هیچ ضعف و سستی نشان نمیدهند. آیا اینکه خدا مالک هستی است و ملائکه او راه خالصانه عبادت میکنند و همه موجودات حتی شب و روز او را تسبیح می نمایند، نباید انسان را ملزم سازد تا او هم هماهنگ با تمام موجودات، روبهسوی بندگی خدا آورد و خالصانه و مشتاقانه بدون هیچ احساس خستگی و سستی به عبادتش مشغول شود؟
الله یا ربهای دیگر
نزاع موحدان و بتپرستان برسر تعداد «الله» نبود چون هر دو گروه او را یکی میدانستند، دعوا سر این بود که موحدان میگفتند الله، هم خالق است وهم ادارهکنندة جهان در حالی که مشرکان اعتقاد داشتند که الله، فقط خالق است و جهان را ربها و خدایان دیگر اداره میکند به همین دلیل این خدایان را میپرستیدند تا نزد الله شفیعشان باشند. آیه 22 وجود خدایان را رد میکند و ثابت میکند الله، هم خالق و هم مدبر عالم است. اگر فرض شود در آسمانها و مزنی غیر از الله، ربهای دیگری هستند حتماً باید بین آنها تفاوت و اختلافاتی وجود داشتهباشد و الا چند خدا نمیشوند.
این تفاوتهای سبب میشد تا در ادارة عالم اختلاف کنند و تدبیر هریک تدبیر دیگری را فاسد نماید و در نهایت آسمانها و زمین رو به تباهی گذارند اما چون میبینیم در عالم تنها یک نظام حاکم است و هماهنگی شگفتآوری بین اجزاء آن وجوددارد پس میفهمیم که فقط یک خدا عالم را اداره میکند. منزه است الله از آنچه مشرکین توصیفش میکنند، همه مه صاحب عرش است و به تنهایی برتخت اداره عالم هستی تکیه زدهاست. مشرکانی که جز الله، برای خود خدایانی انتخاب کردند آیا دلیلی برای مدعای خود داشتند چون عقل اجازه نمی دهد انسان ادعای بدون دلیل را بپذیرد؟ و میگوید: اما اینکه من از شما دلیل مطالبه میکنیم به خاطر کتب آسمانی است که از نزد خدا بر شما نازل شده و هیچکدام ادعای شما را تأیید نمیکند بلکه برعکس، مخالف سرسخت شرک و بتپرستی هستند و پرستش را منحصر در خدا کردهاند. متأسفانه اکثر مردم اهل تشخیص و دلیل نیستند و نمیتوانند بین حق و باطل را تمیز دهند در نتیجه بدون دلیل از حق و پیروی آن گریزانند. مجدداً تأکید میکند که ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه به او وی کردیم که معبودی نیز جز من نیست پس تنها مرا پرستش کنید. مشرکان میگفتند چون ملائکه فرزندان خدایند پس آنها را پرستش میکنیم اما قرآن صریحاً میفرماید: آنها گفتند خدای رحمان فرزندی برای خود برگزیده! خدا منزه از داشتن فرزند است زیرا نه جسم دارد و نه نیازمند است و نه احساس تنهای میکند.
تعداد صفحات :30
براى این که روشن شود آیا در آیات قرآن مجید یادى از لزوم مسلمان بودن ذبح کننده به میان آمده است یا نه, باید آیاتى را که در مورد گوشتهاى حرام و حلال بحث کرده اند یاد کنیم و مقدار دلالت آنها را بررسى کنیم.
به طور اجمال باید دانست که این آیات, بعضى در مکّه نازل شده اند و بعضى در مدینه, بعضى در آغاز بعثت و بعضى در اواخر عمر نبى اکرم(ص) ولى با این حال, لحن آیات و انواع حرامها در این آیات ثابت است و نشان مى دهد که حکم گوشتهاى خوردنى در طول دوره رسالت پیامبر اکرم(ص) تغییر نکرده است.
سوره هایى که در آنها درباره حرام و حلال بودن گوشتها بحث شده است عبارتند از:
* سوره نحل که در مکه مکرمه نازل شده است.
* سوره انعام که در مکه نازل شده و از لحاظ زمانى پس از سوره نحل نازل شده است.
* سوره بقره که در مدینه و در آغاز هجرت نازل شده است.
* سوره مائده که در مدینه و در اواخر عمر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است.
ما هم به ترتیبى که این سوره ها نازل شده اند راجع به آیات مربوط به گونه هاى گوشت و ذبح بحث مى کنیم:
بررسى آیات سوره هاى مکى
* ( فکلوا مما رزقکم اللّه حلالاً طیبا و اشکروا نعمت اللّه ان کنتم ایاه تعبدون * انما حرم علیکم المیتة و الدم و لحم الخنزیر و ما اهل لغیر اللّه به فمن اضطر غیر باغ و لاعاد فان اللّه غفور رحیم)57
از آنچه خدا روزیتان کرده است, حلال و پاکیزه, بخورید و شکر نعمت خدا را به جاى آورید, اگر او را مى پرستید .خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریده اید بر شما تحریم کرده است, اما کسانى که ناگزیر شوند در حالى که تجاوز و تعدى از حد ننمایند ….
این آیات, حرامها را در چهار چیز محصور کرده است و فرموده اند غیر از اینها چیزى حرام نیست. اکنون ما کارى نداریم که فلسفه تحریم این چیزها چیست و آیا حرامها در این چهار چیز منحصرند یا حرامهاى دیگرى هم در روایات ذکر شده اند بلکه نکته ٌ مورد نظر ما, شرایط ذبح است که آیه مى گوید از آنچه نام غیر خدا بر آن برده شده است, نخورید; امّا ذبح کننده مسلمان باشد یا کافر, بحثى نکرده همان گونه که درباره واجب بودن بردن نام خدا واجب نبودن آن هم بحثى نکرده است.
بررسى آیات سوره هاى مدنى
سوره بقره از سوره هایى است که در مدینه و در آغاز هجرت پیامبر اکرم(ص) نازل شد. آیاتى از آن سوره که مربوط به گوشتهاى خوردنى و غیر خوردنى است عبارتند از:
* (یاایها الذین آمنوا کلوا من طیبات ما رزقناکم و اشکروا للّه ان کنتم ایاه تعبدون* انما حرّم علیکم المیتة والدم و لحم الخنزیر و ما اهل به لغیر اللّه فمن اضطر غیر باغ و لاعاد فلااثم علیه, ان اللّه غفور رحیم) 62
این آیات, با آیات سوره نحل مشابهت کامل داردو هیچ نکته اضافى که ما را ملزم به ذکر آن کند وجود ندارد و از این روى از ترجمه و توضیح آن خوددارى مى شود. نتیجه این که حکم گوشتهاى خوردنى از اوایل بعثت تا اوایل هجرت ثابت مانده است.
* (یا ایها الذین آمنوا اوفوا بالعقود احلت لکم بهیمة الانعام الا ما یتلى علیکم … * حرمت علیکم المیتة و الدم و لحم الخنزیر وما اهل لغیر اللّه به والمنخنقة و الموقوذة و المتردیة و النطیحة و ما اکل السبع الا ما ذکیتم و ما ذبح على النصب و ان تستقسموا بالأزلام ذلکم فسق, الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم و اخشون … * الیوم احل لکم الطیبات و طعام الذین اوتواالکتاب حل لکم و طعامکم حل لهم …) 63
اى کسانى که ایمان آورده اید به پیمانها و قراردادها وفا کنید, چهار پایان براى شما حلال شده اند, مگر آنچه بر شما خوانده مى شود.… گوشت مردار, خون, گوشت خوک, حیواناتى که به غیر نام خدا ذبح شوند, حیوانات خفه شده و به زجر کشته شده, آنها که بر اثر پرت شدن از بلندى بمیرند, آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگرى مرده باشند, باقیمانده صید حیوان درنده, مگر آنکه [به موقع به آن حیوان برسید و ] آن را سر ببرید و حیواناتى که روى بتها [یا در برابر آنها] ذبح شوند [همگى] بر شما حرام است و [همچنین] قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبهاى تیر مخصوص بخت آزمایى, تمام این اعمال فسق و گناه است. امروز کافران از [زوال] آیین شما مأیوس شدند, بنا بر این از آنان نترسید و از [مخالفت] من بترسید …. امروز چیزهاى پاکیزه براى شما حلال شد و[همچنین]غذاى اهل کتاب براى شما حلال و غذاى شما براى آنان حلال است…
در این کار می خواهیم به اساسی ترین پرسش های مطرح شده در جرم شناسی پاسخ دهیم ، منتها از دیدگاه قرآن کریم. یعنی با مشاهده و اندکی بررسی در آیات شریفه ی قرآن به این پاسخ برسیم که از منظر قرآن کریم ، اساساً: جرم چیست؟ علل ارتکاب جرم چیست؟ چه راه هایی برای پیش گیری از جرم وجود دارد؟ و نهایتاً اینکه در برابر جرم و پدیده ی مجرمانه چه باید کرد؟ یعنی می خواهیم بدانیم اولاً آیا اصلاً در قرآن کریم پاسخی برای این پرسش ها وجود دارد و ثانیاً اگر وجود دارد ، این پاسخ چیست. البته برای بررسی و پاسخ به این پرسش ها در ابتدا رویکرد جرم شناسی غرب را بررسی می کنیم تا ببنیم آیا در جوامع غربی نیز می توان مبنای دینی برای جرم شناسی پیدا کرد یا خیر ، و سپس به جرم شناسی اسلامی و قرآنی خواهیم پرداخت
فهرست :
چکیده
مقدمه
جرم شناسی غرب و نگاه دینی
جرم شناسی در اسلام و قرآن کریم
چیستی جرم
عوامل مؤثر در ارتکاب جرم
راه های پیش گیری از جرم
چگونگی برخورد با مجرمین
پذیرش توبه در قرآن کریم
شروط پذیرش توبه
نتیجه گیری
کتاب الکترونیکی فوق دردوبخش تهیه گردیده:(بنابه فرمایش معصومین برلزوم رفع شبهات کفاربازبان علم ومنطق ابتداپاسخی کوتاه وجامع برکتاب شیطانی اووسپس قسمتی ازکتاب اورادراین اثرگنجاندم)
این کتاب رابه محققین وطلبه ها ودانشجویان علوم ومعارف دینی پیشنهادمیکنم.
آیامیدانیدسلمان رشدی ملعون درکتابش چه گفت؟آ
آیامیخواهیدپاسخ زیباوجامع علمای شیعه رادرموردداستان خیالی اوبدانید.
دانلودبااین قیمت برای ده نفراول