22 صفحه
بررسی تاریخی احزاب سیاسی ایران
تاریخ احزاب سیاسی ایران را می توان به پنج دوره مشخص تقسیم کرد:
دوره اول:
از زمان مشروطه (1284) تا به قدرت رسیدن رضاخان(1304)؛ این عصر دوره اول تحزب در ایران بوده که عمدتا عناصر منورالفکر در راس آن قرار داشتند و رهبری جنبشهای این دوره بدست این قشر بوده است.البته شایان ذکر است که قبل از نهضت مشروطه نیز انجمنها و دستههایی به صورت مخفی و غیرعلنی فعالیت داشتند که نمی توان نام حزب را بر آنها گذاشت. بدین دلیل اکثر مورخان ایران معاصر، نهضت مشروطه را عامل به وجود آمدن احزاب سیاسی می دانند. اگر این سخن از جهت تاریخی صحیح باشد، تأییدی بر تئوریهایی است که پیرامون پیدایش احزاب سیاسی توسط صاحبنظران بیان شده است. در هر حال در این دوره پر آشوب، فضای جامعه ایران – متاثر از فعالیتهای آزادیخواهان- برای فعالیت احزاب و دستههای سیاسی مناسب بوده و گروهی نیز از این فضا نهایت استفاده را بردند.
دوره دوم:
دوره سلطنت رضاخان(1304 تا 1320)؛ عصر دیکتاتوری خشن رضاخان، یکی از سیاهترین دورانهای حاکمیت استبدادو استعمار بر ایران است.که در این دوره نه تنها اجازه هرگونه فعالیت آزاد از آحاد ملت گرفته شده بود، بلکه به حریم زندگی خصوصی آنها نیز انواع تجاوز و تعدی روا داشته می شد. در این دوران سیاه، با توجه به اصلاحات رضاخانی که در اکثر آنها اصلاحات تنها در لفظ عمل موجود بود نه در نفس آن، باعث بروز خفقان سیاسی- دینی گردید که خود سرمنشأ بسیاری از جنبشها و قیامهای مذهبی توده مردم در آینده گردید. در این دوره در کنار جو اختناق شدید و سخت گیریهای زائد الوصف، نیروهای مذهبی به شدت در انزوا قرار گرفتند، البته قابل ذکر است که عناصر و نیروهای ملی و غیر وابسته به دربار رضاخانی نیز موقعیتی بهتر از آنان نداشند، و تنها آنهایی حق حیات و حضور در صحنه سیاست و جامعه را داشتند که مراتب ارادت خویش را به دربار ابراز می کردند و یا بطور مستقیم از جانب دولتهای خارجی، بخصوص انگلستان پشتیبانی میشدند. طبعا در این دوره احزاب سیاسی نیز هیچ گونه فعالیتی نداشتند، زیرا اصولا رضاخان اعتقادی به احزاب وابسته و میدان دادن به آنها نداشت.
15 صفحه
جمهوری خلق چین با 9/6 میلیون کیلومتر مربع وسعت پس از روسیه وکانادا سومین کشور پهناور جهان بوده و با 25/1 میلیارد نفر سکنه پر جمعیت ترین کشور جهان است. این کشور از20هزار کیلومتر مرز دریایی و14هزار کیلومتر مرز زمینی برخوردار می باشد. در ارزیابی های به عمل آمده طی سال 1993، 7 درصد از کل جمعیت رده سنی 15 سال باسواد می باشند که نسبت به سال 1990، از رشد 3/9 درصدی برخوردارمی باشد.از جمله همسایگان کشور چین می توان به کشورهای مغولستان،روسیه،قزاقستان،قرقیزستان،تاجیکستان،کره شمالی، ویتنام،لائوس،برمه، بوتان،نپال،هند،پاکستان وافغانستان اشاره نمود.
10 صفحه
چشم انداز سیاسی - جغرافیایی و علمی
چشم انداز سیاسی - جغرافیایی
کشور پهناور هند، در جنوب قاره آسیا واقع گردیده است. از این کشور در زبان فارسی تحت عنوان، « هند یا هندوستان» در زبان انگلیسی، «ایندیا» (INDIA) و در زبان سانسکریت «بهارت ورشا» (bharatvarsha) یاد می گردد. کشور هند به صورت شبه جزیره ای مثلثی شکل است که قاعده آن به شمال کوه های هیمالیا، ضلع شرقی آن به خلیج بنگال و ضلع غربی آن به دریای عمان و رأس آن در جنوب، به اقیانوس هند منتهی می گردد. این کشور از شمال غربی به پاکستان، از شمال به چین، بوتان، نپال و تبت، از شرق به میانمار (برمه سابق) و از جنوب و جنوب غربی به اقیانوس هند منتهی می گردد. کشور بنگلادش، که در منتهی الیه جنوب شرقی هند واقع گردیده از کلیه جوانب توسط کشور هند احاطه شده و تنها در شرق، مرز بسیار کوچکی با میانمار دارد. کشور هند در جنوب، از طریق تنگه پاکبا با کشور سریلانکا(سیلان سابق) همسایه است.
2 صفحه
ساختار کلی و سیاستهای آموزشی
نظام آموزشی و ساختارآن درایالات و قلمروهای کانادا به کلی با یکدیگرمتفاوت اند.اما به طورکلی میتوان گفت نظامهای آموزشی کشورکانادا ازیک دوره پیش دبستانی با مدت زمانی1تا2سال؛مقطع آموزش ابتدایی با مدت زمان 5 تا 8سال و مقطع آموزش متوسطه، تا پایان پایه12تحصیلی؛متشکل شده است .
10 صفحه
ملاحظات تاریخی آلمان
آلمان ازقرون پیش ، منطقه مسکونی گروههای خاص از قبایل ژرمن بود در قرن اول پیش از میلاد تا سالهای اولیه پس از میلاد دولت روم نواحی اطراف رود راین و آلمان جنوبی را به تصرف خود در آورد ولی در سال نهم پس از میلاد پیشرفت های آنان در آلمان متوقف شد.
5 صفحه
ملاحظات تاریخی بلژیک
این سرزمین در زمانهای دور مسکن قبایل بلژی (Belgae) وسلت ها بوده تا اینکه توسط ژولیوس (یولیوس) سزار امپراطور روم فتح گردید.
24 صفحه
ملاحظات تاریخی عربستان
عربستان احتمالا محل اولیه سامی ها بوده است, که از چهار هزار سال قبل از میلاد مسیح به بین النهرین و فلسطین مهاجرت نمودند و بعدا به آشوری ها, بابلی ها, کنعانی ها و آموری ها معروف شدند.
7 صفحه
ملاحظات تاریخی فنلاند
اعقاب ساکنین فعلی فنلاند یعنی فینها در اواخر قرن اول و در اوایل قرن دوم میلادی مهاجرت خود را از ساحل جنوبی خلیج فنلاند، بسوی فنلاند آغاز کردند.
7 صفحه
ملاحظات تاریخی کنیا
سواحل کنیا در دورانهای دور عمدتا در تصرف دول خارجی منجمله فنیقیان، مصریان و یونانیان بود. با این حال بر روی هم از تاریخ اوایل سرزمین کنیا اطلاعات جامعی در دست نیست.
26 صفحه
ملاحظات تاریخی کویت
لغت کویت از لحاظ ادبی و ریشه یابی ، مصغر «کوت» است که ظاهراً یک واژه هندی می باشد که در زبان اعراب محلی وارد گردیده و بر دره یا قلعه اطلاق می شود.
7 صفحه
ملاحظات تاریخی نروژ
در حدود ده قرن پیش از میلاد مسیح، اقوام توتونی (منشعب از ژرمنها) بدین سرزمین وارد شده و در آن سکنی گزیدند، با اینحال این اقوام نتوانستند قرون زیادی در نروژ دوام بیاورند.
13 صفحه
ملاحظات تاریخی هلند
تاریخ واضح هلند به حدود دوهزار سال پیش باز می گردد. از سال 57 پیش از میلاد ژولیوس سزار امپراطور مقتدر روم قصد تسخیر هلند و نواحی اطراف آنرا نمود و دو سال بعد بدین مقصود نایل آمد و تا سال 12 قبل از میلاد سرتاسر هلند تحت نفوذ روم درآمد.
18 صفحه
ملاحظات تاریخی
شبه قاره هند و پاکستان سرزمینی است که بیش از یک میلیارد جمعیت با گذشته درخشان و خیره کننده در آن زندگی کرده و در بسیاری از موارد به منزله مادر تمام دنیا محسوب می گردد.
3 صفحه
ملاحظات جغرافیایی
کشور مصر با450/995 کیلومتر مربع (384,343 sq miles)وسعت (بیست و هشتمین کشور جهان) در نیمکره شمالی، نمیکره شرقی، در شمال شرقی قاره آفریقا، در کنار دریاهای مدیترانه و سرخ و در همسایگی کشورهای لیبی در غرب ، سودان در جنوب و فلسطین اشغالی (اسرائیل)در شمال شرقی واقع شده است.
تحقیق 62 صفحه ای پیرامون احزاب و گروهها
تاثیر توسعه سیاسی بر امنیت ملی
توسعه سیاسی به معنای گسترش حقوق مردمی و تاثیر گذاری در ابعاد مختلف با نظام سیاسی تلقی می گردد به گونه ای که حاکمان نسبت به محق بودن مردم در انتخاب آنها اتفاق نظر پیدا کنند و جایگاه خویش را نشات گرفته از مردم قلمداد نمایند و از سوی دیگر شهروندان نیزبا تبیین نهادهای که در گذر زمان به منظور حصول اطمینان از کنترل موثر مردمی لازم شناخته شده اند همچون رقابتهای انتخاباتی بین احزاب سیاسی با برنامه های متفاوتی که برای تایید عمومی ارائه می دهند.. قوه قانونگذاری انتخابی که از جانب رای دهندگان در جهت پاسخگویی قوه مجریه عمل می کند . قوه قضائی مستقل ، مطبوعات و رسانه های مستقل ارتباط جمعی به منظور موشکافی اعمال حکومت درصدد تحقق خواستهای خود هستند و زمانی که چنین شرایطی در یک کشور فراهم گردد و منافع مردمی همچنان ملموس می شود که شهروندان با ابراز علائق و خواستهای خود از طریق مشارکت و رقابت سیاسی ، شکل دهی احزاب و استفاده از مطبوعات و .. که در این تحقیق برآنها تاکید گردیده است درصدد دستیابی به منافع خود برمی آیند و باانتخاب حاکمان و نظارت مداوم از طریق نهادهای سازمان یافته و منسجم فوق درصدد تحقق اهداف مورد نظر خود برمی آیند و در صورت تضاد و برآورده نشدن خواستهای مردمی ، شهروندان با عدم اعتماد در انتخابات بعدی آنها را تنبیه نموده و کسانی که در راستعلایق وخواستهای آنهاست انتخاب می نمایند .
از طرف دیگر ازانجا که تامین امنیت ملی مهمترین دغدغه مردم جهت اسایش و تامین منافع آنها محسوب می گردد و در نظامهای توسعه یافته سیاسی مردم هزینه دهندگان اصلی تامین امنیت تلقی می گردند که این امر برخلاف نظامهای اقتدار گرا که بصورت فردی یا گروهی انحصاری و بدون در نظر گرفتن خواستهای مردمی در مسائل مختلف تصمیم گیری می شود ، مردم پشتوانه اساسی حاکمان جهت اعمال تصمیم گیریها تلقی گردیده و رضایت و حمایت مردم جزلاینفک اتخاذ هر گونه سیاست توسط دولتمردان محسوب می شود به همین سبب در خصوص مسائل مرتبط با تهدید یا تقویت امنیت ملی نیز نوع رابطه مردم با دولتمردان و نظام سیاسی نقش مهمی ایفا می نماید و در این فصل درصدد کنکاش و میزان تاثیرگذاری چند شاخصه مهم توسعه سیاسی ( مشارکت ، رقابت سیاسی ، احزاب سیاسی و مطبوعات ) بر امینت ملی برمی آئیم و در پایان با بیان دو نگرش در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با عناوین تنش زدائی و گفتگوی تمدنها که نشات گرفته از ایجاد شرایط توسعه سیاسی در کشور و همزمان با روی کارامدن دولت اصلاحات صورت گرفته میزان تاثیر گذاری اتخاذ استراتژیهای فوق در سیاست خارجی بر امنیت ملی را مورد بررسی قرار می دهیم .
تاثیر مشارکت و رقابت سیاسی بر امنیت ملی :
با مقبولیت یافتن اصل حاکمیت مردم برسرنوشت خویش ، موضوع مشارکت شهروندان در عرصه سیاست در کانون گفتمان سیاسی معاصر قرار گرفته است و ثبات هر جامعه سیاسی به رابطه سطح مشارکت سیاسی با سطح نهادمندی سیاسی آن جامعه بستگی پیدا کرده است ، میزان نهادینگی سیاسی در جوامع دارای سطح پائین مشارکت سیاسی به مراتب کمتر از آن جامعه ای است که از سطح مشارکت بالاتری بهره مند میبا شد و در صورتی ثبات سیاسی جامعه حفظ می شود که به موازات افزایش مشارکت سیاسی ، پیچیدگی ، تطبیق پذیری و انسجام نهادهای سیاسی جامعه نیز فزونی گیرد .
هانینگتون معتقد است که شهری شدن ، بالارفتن میزان با سوادی و گسترش وسایل ارتباط جمعی و اموزش باعث بالا رفتن آرزوها و تمایات شده و اگر این ارزوها برآورده نشوند افراد و گرووها وارد صحنه سیاسی می شوند که درصورت فقدان نهادهای سیاسی نیرومند وانعطاف پذیر این افزایش مشارکت سیاسی را به سمت بی ثباتی و خشونت رهنمون می شود .138
بنابراین رقابت مشارکت سیاسی در صورتی می تواندموجب تقویت امنیت ملی وثبات سیاسی گردد که گروهه واحزاب سیاسی و نهادهای سیاسی در جامعه حضور فعال و شفاف داشته باشند و نهادینه شده باشند که در این صورت است که رقابت سیاسی مسسالمت آمیز و آشکار موجب کنترل مشارکت توده ای می گردد و وجود نهادهای نمایندگی مردمی در صورت وجود مشارکت سیاسی رقابت آمیز می تواد نشانه ای از مدرنیزاسیون و دموکراسی تلقی گردد .
از سوی دیگر مشارکت و رقابت سیاسی مشروعیت برای نظام حکومتی فراهم می کند و مردم حاکمان را نماینده مستقیم خود تلقی می نمایند وبه این صورت نظام سیاسی ای می تواند پایدار باشد که از پشتیبانی انبوه مردم و حکومت شوندگان بهره مند باشد و نیاز کمتری به کاربردن فشار و ابزارهای خشونت آمیز داشته باشد و چنین حکومتی مدام درصدد استمرار پشتیبانی مردمی می باشد که از طریق سازو کارهای نهادهای مدنی به تداوم چنین روندی تضمین می بخشد در غیر اینصورت پشتیبانی مردمی به همان صورتی که اوج گرفته است فروکش می نماید .
مشارکت و رقابت سیاسی مسالمت امیز همچنین منجر به کنترل مشارکت سیاسی تودهای می گردد در غیر اینصورت فقدان رقابت سیاسی سالم ، شفاف و نهادینه شده میان احزاب و گروههای سیاسی قدرتمند منجر به خشونت و بی ثباتی و تهدید امنیت ملی می گردد .
رقابت و مشارکت سیاسی سالم و مسالمت امیز با رعایت قوانین از پیش تعیین شده باعث ایجاد مشروعیت برای حکومت ، ایجاد یکپارچگی و انسجام ملی ، مدیریت منازعات و بحرانها و نهادینه شدن قوانین دموکراسی در جامعه و همچنین گسترش مشارکت فعالانه شهروندان و دیدگاه انتقادی آنها نسبت به مسائل مختلف ضامن تقویت امنیت ملی می گردند .
مشارکت و رقابت سیاسی در جوامع توسعه یافته شرایطی را فراهم می کند که انتقال قدرت سیاسی از گروهی به گروه دیگر قاعده مند شود و فقدان چنین قاعده ای برای انتقال و توزیع قدرت سیاسی و اداره جامعه مصائب گوناگونی را به همراه دارد که می توان به انحصار و فساد قدرت ، بی ثباتی سیاسی به تناوب ، افزایش بالقوه خشونت و اجبار در جامعه سیاسی ، جایگزین شدن منافع و مصالح سیاستمداران و حکومت کنندگان بجای منافع و مصالح مردم و مصرف منابع جهت حفظ حکومت بدون آنکه مردم نسبت به آن اقبالی داشته باشند .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:10
فهرست مطالب:
مقدمه
طرح مسئله
سوال اصلی
اهمیت و ضرورت مسئله
منابع
مقدمه:
نگاهی بر تاریخچه احزاب سیاسی در ایران که از سالهای مشروطه با تشکیل حزب اجتماعیون عامیون به رهبری حیدر عمو اوغلی اشکال سازمان یافته ای بخود گرفت، تا به امروز بیانگراین مهم است که تشکیل احزاب در کشور دارای موانع ساختاری، تاریخی، فرهنگی و قانونی جدی است. بیش از یکصد سال از تاسیس اولین حزب بمعنای امروزین آن درایران می گذرد و سلسله احزاب متعددی درطول این سده اخیر تشکیل، رشد و افول کرده است. دراین رهگذر برخی از احزاب به نقش های تاریخی خواسته یا ناخواسته ای نیز پرداخته اند که سیر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. بااینحال، ساختار و شاکله دستگاه حزبی درایران هنوز مبتلابه مسائل و مصائب چندی است: از نظر درونی، تمرکزگرا، ناپایدار، آسیب پذیر و رابطه مدار است وکمتر به ضوابط حزبی و انضباط سازمانی اقتدا کرده است. از نظر بیرونی نیز متصل به طبقه اجتماعی خاصی نبوده و با گرایش نخبه گرایانه یا توده گرا فقط توانسته است در برهه هایی به نقش آفرینی بپردازد. همچنین ساختار غیردمکراتیک قدرت و نهاد سیاست درایران در طول عصر مشروطه، دوران پهلوی ها و جمهوری اسلامی زمینه شکوفایی و رشد و فراگیر سازی سازمان و سازوکار نهاد حزبی بعنوان ابزار دمکراتیزه کردن و مدنی شدن حقوق سیاسی وشهروندی را تضعیف کرده است.
طرح مسئله
دراین زمینه تاجیک برای طرح مسئله از چند سوال بنیادین آغاز می کند:
…" آیا جامعه ایرانی ، اساسا"، استعداد بر تابیدن «رقابت سیاسی سالم و قاعده مند» را دارا است؟
آیا فرهنگ سیاسی ما، حامل دقایق و هنجارهای مترتب بر بازی و رقابت مسالمت آمیز حزبی است؟
آیا ادغام «سیاست» و «ایدئولوژی» در این مرز و بوم نوعی انسداد، تصلب و عصبیت را جایگزین «عقلانیت»در پهنه کنش و واکنش های سیاسی نکرده است؟آیا فرهنگ عمومی قانون گریز، استبدادگرا، فردگرا،کلام محور (دو انگار)، خودی و دگرساز، قداست پرور، «فصل»گرا و «وصل» ستیز ما ایرانیان، ترجمه عینی و عملی خودرا در قالب رقابت های سیاسی«جدایی طلب»، «قهرآمیز» و «فراق مسلک» نیافته است؟چرا به رغم گذشت یک سده از تجربه فعالیت سیاسی، بازیگران سیاسی ایرانی، کماکان، متصف به صفاتی همچون «آستانه پایین تحمل و جذب»، «آستانه بالای دگر سازی و طرد»، « استعداد پایین پیوست جمعی» ، «استعداد بالای گسست فردی»، «بی آستانگی قانونی» و... هستند؟
آیا اساسا"روحیه ایرانی و فرهنگ سیاسی ایرانی، رفتار و اندر کنش های تشکیلاتی و حزبی(کنش های جدی سیاسی) را بر می تابند؟)
سوال اصلی
- چرا احزاب سیاسی در ایران نمی توانند کارویژه های حزبی مانند تجمیع و تبیین منافع را به خوبی انجام دهند؟
- آیا ساختار سیاسی- اجتماعی جامعه ایران مانع از تشکیل و نهادینه شدن آن شده است؟
- آیا فرهنگ عمومی و سیاسی- اجتماعی نخبگان و لایه هایی از طبقه متوسط جامعه ایران مانع از شکل گیری نهاد موثرحزبی در جامعه ایران شده است؟