یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

آرایه های ادبی

اختصاصی از یارا فایل آرایه های ادبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

آرایه های ادبی

آرایه های ادبی (صنایع بدیعی) این "صنایع بدیعی"، عنوانی قدیمی است برای بخشی از هنرمندیهای شاعران که خارج از قلمرو وزن و قافیه بوده و به عنوان آرایشهایی برای کلام به کار می رفته است.   ادبای قدیم ما کوشیده اند هر چه از این هنرمندیها در کار شاعران به چشم شان می خورد، مدوّن کنند و در شاخه هایی از صنایع بدیع بگنجانند و یا در صورت نیاز، شاخه های جدیدی برای آنها بتراشند. علم بدیع نیز عنوان دانشی بوده که برای دسته بندی این صنایع و نشان دادن آنها در شعر به کار می رفته است. شاید آنگاه که علم بدیع تدوین شد، ادبا پنداشتند که خدمتی بزرگ انجام شده و آنان می توانند به کمک این دانش، شگردها و هنرمندیهای لفظی و معنوی شعرها را قانونمند و مدوّن کنند و در اختیار شاعران قرار دهند.   مثلاً وقتی شاعری گفته بود صندوق خود و کاسه درویشان را خالی کن و پر کن که همین می ماند عالِم بدیع می توانست به او توضیح دهد که در این بیت، حداقل دو صنعت به کار رفته; نخست آوردن دو مفهوم متضاد "خالی" و "پر" در یک بیت که "طباق" نام دارد و دوّم ترتیب خاصی که در "صندوق و کاسه" مصراع اوّل و "خالی و پر" مصراع دوّم است; یعنی صندوق خود را خالی کن و کاسه درویشان را پُر. این صنعت را هم ادبا "لفّ و نشر" نام نهاده بودند. تا این جا، مشکلی در کار نبود; شاعران هنرمندی می کردند و ادبا، نامگذاری و دسته بندی آن هنرمندیها را بر عهده داشتند. ولی وضع به این منوال باقی نماند. کم کم پای کارهایی به میان آمد که هر چند سخت بود، ولی ارزشی نداشت و کمکی به زیبایی شعر نمی کرد.    مثلاً شاعری قطعه ای می گفت بدون حرف الف یا بدون نقطه یا مصراعی می ساخت که از هر دو سو یکسان خوانده می شد یا غزلی می ساخت که از حروف نخستین مصراعهای آن، اسم فلان کس یا فلان واقعه تاریخی استخراج می شد. در این جا هم همانند شعر کانکریت، اشتباهی در سبک و سنگین کردن عناصر شعر رخ داده بود و شاعران، یک هنرمندی فرعی و کم خاصیت را کانون توجّه خویش ساخته بودند. اصولاً این اولویت بندی های واژگون، از خواص دورانهای رکود و انحطاط است که شاعران، سلیقه هایی بیمارگونه پیدا می کنند و شعرهایی بیمارگونه می سرایند. ادبا نیز به جای پرهیزدادن شاعران از این کارهای بیهوده، برای هر یک از این تفنّن ها نامی تراشیدند و در داخل صنایع بدیع، جایش دادند. کم کم صنعتگری و آن هم بدون توجه به تأثیر هنری این صنایع، یک ارزش تلقّی شد و بعضی تصوّر کردند که قوّت شاعری شان، به میزان برخورداری از این صنایع عجیب و غریب وابسته است. از سویی دیگر، ادبا نیز چنین پنداشتند که هر چه دامنه تقسیم بندی را بیشتر گسترش بدهند، به شعر کمک بیشتری کرده اند.    مثلاً جناس، یکی از صنایع مهم بدیع بود یعنی آوردن دو کلمه ای که در لفظ یکسان و در معنی متفاوت باشند نظیر "شانه" در این بیت امیر خسرو دهلوی امیر خسرو دهلوی، : تار زلفت را جدا مشّاطه گر از شانه کرد دست آن مشاطه را باید جدا از شانه کرد می شد جناس را عنوانی گسترده گرفت برای انواع گوناگون این تناسب، ولی قدمای ما چنین نکردند و شاخه هایی نیز در داخل جناس پدید آوردند مثل جناس ناقص، جناس زاید، جناس مذیّل، جناس مرکّب، جناس مفروق، جناس مقرون، جناس متشابه، جناس مطرّف، جناس خط، جناس لفظ و جناس مکرّر. در این میان مثلاً جناس خط آن بوده است که ارکان جناس در کتابت یکی و در تلفظ و نقطه گذاری متفاوت باشند مثل "درشت" و "درست" و در مقابل، جناس لفظ آن بوده است که کلمات متجانس در تلفّظ یکسان و در کتابت متفاوت باشند مثل "خوار" و "خار". باری این توهّم که قوت شاعر در استفاده از صنایع نهفته است و این پندار که هر چه تقسیم بندیها را ریزتر کنیم، خدمت بیشتری کرده ایم، دست به دست هم دادند و باعث افزایش حیرت انگیز صنعتهای شعری شدند

به گونه ای که در طی چند قرن، تعداد صنایع که روزی کمتر از بیست بود، به بیش از دویست رسید و افسوس که بیشتر اینها از سر تفنّن و بیکاری بود و نشانه انحطاط ذوق جامعه شعری ما. در این میان ما چه می توانیم کرد؟ باید دست به پالایش بزنیم و از میان انبوه صنعتهایی که در کتابها آمده، آنها را که واقعاً به زیبایی و رسایی سخن کمک می کنند، بیرون بکشیم و به کار ببریم.   بسیاری از صنایع، واقعاً بیهوده اند و باعث اتلاف وقت و توان شاعر مثل انواع معمّا و موشّح و ماده تاریخ و التزام به حروف یا حذف حروف. بعضی دیگر مبنای هنری دارند، ولی ارزش و حضورشان در شعر، در این حد نیست که برایشان اسم و عنوانی داشته باشیم و در غیر این صورت، ضرر کنیم; مثل لف و نشر یا ردالمطلع. تعداد دیگری از صنایع، در یکدیگر قابل ادغام هستند و نیازی به دسته بندی مستقل آنها نیست; مثل انواع جناس. پس از این غربال کردن بیرحمانه ولی لازم و ضروری، فقط تعدادی انگشت شمار از این صنعتها باقی مانند که هم ارزش استفاده دارند و هم جای بحث و ارزیابی. ما بعضی از اینها را با عنوانهایی دیگر، در ضمن مباحث خویش مطرح کرده ایم; یعنی با تقسیم بندی ای که ما داشته ایم، انواع جناس، اشتقاق، قلب و دیگر صنایعی که مبنای شان تناسب لفظی است در مجموعه کلّی "موسیقی داخلی" می گنجند و بسیاری از صنایع معنوی مثل مراعات النظیر، تضاد و... در مجموعه "موسیقی معنوی" جای می گیرند. تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و اغراق هم که جزو صور خیال مطرح شده اند. بنابراین آن چه در میدان باقی مانده، ایهام است و تضمین و تلمیح و چند صنعت جزئی دیگر.


دانلود با لینک مستقیم


آرایه های ادبی

دانلود تعریف سبک و انواع سبک های ادبی در شعر فارسی 16 ص

اختصاصی از یارا فایل دانلود تعریف سبک و انواع سبک های ادبی در شعر فارسی 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 16 صفحه

تعریف سبک و انواع سبک های ادبی در شعر فارسی سبکهای ادبی در شعر فارسی به چند بخش مهم و اساسی تقسیم شده اند : 1- سبک خراسانی 2- سبک عراقی 3- سبک هندی 4- بازگشت ادبی یا سبکهای جدید که منتهی به سبک جدید دوره معاصر شده اند.
که در این تقسیم بندی " بازگشت ادبی " و " شعر معاصر " در یک طبقه بندی قرار گرفتند.
" این سبکها مربوط به زمان است نه مکان ، و مکان را در آن تأثیری نبوده و نیست و همچنین سبکهای بین بین نیز هست که استادانی داشته است.
" اصولا این نوع تقسیم بندیها برای طبقه بندی راحت تر شعر فارسی و در دوران بعد از آن شاعران ایجاد شده .
معرفی این سبکها و مکاتب فکری برای آشنایی با شاعران و شرایط اجتماعی زمان آنها بسیار مفید است.
اساسا سبک چیست ؟
: سبک شعر، یعنی مجموع کلمات و لغات و طرز ترکیب آنها، از لحاظ قواعد زبان و مفاد معنی هر کلمه در آن عصر، و طرز تخیل و ادای آن تخیلات از لحاظ حالات روحی شاعر، که وابسته به تأثیر محیط و طرز معیشت و علوم و زندگی مادی و معنوی هر دوره باشد، آنچه از این کلیات حاصل می شود آب و رنگی خاص به شعر می دهد که آن را « سبک شعر» می نامیم، و پیشینیان گاهی به جای سبک « طرز» و گاه « طریقه» و گاه « شیوه» استعمال می کردند.

شعر فارسی ، به طور کلی ، از زیر سیطره و تسلط چهار سبک بیرون نیست ، اگر چه باز هر سبکی به طریقه و طرزهای مختلفی تبدیل می شود تا می رسد به جایی که هر شاعری استیل و طرز خاصی را به خود اختصاص می دهد که قابل حصر نیست ، بنابر این در مدارس امروز ما تنها چهار سبک را اصیل و مبدأ سبکها قرار داده ایم .
سبک هندی : مقدمه از دوران صفویه به بعد یعنی از اوائل قرن دهم تا اواسط قرن دوازدهم سبک تازه ای در شعر فارسی پیدا شد به نام سبک هندی.
این سبک هندی نتیجهء اتفاقات و دگرگونی های سیاسی و ایدئولوژیک مذهبی بود که در روزگار صفویان در ایران به وقوع پیوست و پرداختن به آن در اینجا میسر نیست.
تنها می شود به شعر گریزی دربار نورسیدگان متکی به شمشیر قزلباش اشاره کرد که بیش و پیش از هرچیز، دغدغهء رواج وگسترش خونین مذهب تشیع را داشتند و جز به جاعلان حدیث و متشرعان شیعی و مرثیه خوانان و روضه سرایان اعتنایی نمی کردند.
وهمین سـیاســت دینی ـ فرهنگی و ایدئولوژیک که با خشونت و بربریت تامّ بر مردم سراسر ایران اعمال می شد بسیاری از اهل فرهنگ و هنر و شعر را از ایران به سوی هند گریزاند! به هر حال، اکثر شاعران ِ فارسی زبان هند و آسیای مرکزی و آسیای صغیر(ارمنستان و ترکیه کنونی) پیرو این مکتب بودند.
ویژگی بسیار مهم این مکتب، سادگی زبان و نزدیکی زبان شعر به زبان عامهء مردم بود و علت آن هم دور شدن شعر بود از حوزه های ادبی و محافل اشرافی و درباری.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تعریف سبک و انواع سبک های ادبی در شعر فارسی 16 ص

دانلود ارزش ادبی نهج البلاغه 23 ص

اختصاصی از یارا فایل دانلود ارزش ادبی نهج البلاغه 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 23 صفحه

ارزش ادبی نهج البلاغه این مجموعه نفیس و زیبا به نام " نهج البلاغه " که اکنون در دست ما است و روزگار از کهنه کردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افکار و اندیشه‏های نوتر و روشن‏تر مرتبا بر ارزش آن افزوده است ، منتخبی از " خطابه‏ها " و " دعاها " و " وصایا " و " نامه‏ها " و " جمله‏های‏ کوتاه " مولای متقیان علی ( ع ) است که بوسیله سید شریف بزرگوار " رضی‏ " رضوان الله علیه در حدود هزار سال پیش گردآوری شده است .
آنچه تردید ناپذیر است اینست که علی ( ع ) چون مرد سخن بوده است ، خطابه‏های فراوان انشاء کرده ، و همچنین به تناسبهای مختلف جمله‏های‏ حکیمانه کوتاه فراوان از او شنیده شده است ، همچنانکه نامه‏های فراوان‏ مخصوصا در زمان خلافت نوشته است ، و مردم مسلمان علاقه و عنایت خاصی به‏ حفظ و ضبط آنها داشته‏اند .
" مسعودی " که تقریبا صد سال پیش از سید رضی می‏زیسته است( اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری ) در جلد دوم مروج الذهب تحت عنوان " فی ذکر لمع من کلامه و اخباره و زهده " می‏گوید : " آنچه مردم از خطابه‏های علی در مقامات مختلف حفظ کرده‏اند ( 1 ) بالغ بر چهارصد و هشتاد و اندی می‏شود ، علی ( ع ) آن خطابه‏ها را بالبدیهه‏ و بدون یادداشت و پیشنویس انشاء می‏کرد ، و مردم هم الفاظ آنرا می‏گرفتند و هم عملا از آن بهره‏مند می‏شدند " .
گواهی دانشمند خبیر و متتبعی مانند مسعودی می‏رساند که خطابه‏های علی چه‏ قدر فراوان بوده است ، در نهج البلاغه تنها 239 قسمت به نام خطبه نقل‏ شده است ، در صورتیکه مسعودی چهارصد و هشتاد و اندی آمار می‏دهد و به‏ علاوه اهتمام و شیفتگی طبقات مختلف را بر حفظ و ضبط سخنان مولی می‏رساند سید رضی و نهج البلاغه سید رضی شخصا شیفته سخنان علی ( ع ) بوده است ، او مردی ادیب و شاعر و سخن شناس بود ، ثعالبی که معاصر وی بوده درباره‏اش گفته است : " او امروز شگفت‏ترین مردم عصر و شریفترین سادات عراق است و گذشته‏ از اصالت نسب و حسب به ادب روشن و فضل کامل آراسته شده است .
.
.
او از همه شعرای آل ابی الب برتر است با اینکه آل ابی طالب شاعر برجسته فراوان دارند ، اگر بگویم در همه قریش‏ شاعری به این پایه نرسیده است دور از صواب نگفته‏ام " ( 1 ) .
سید رضی به خاطر همین شیفتگی که به ادب عموما و به کلمات علی ( ع ) خصوصا ، داشته است بیشتر از زاویه فصاحت و بلاغت و ادب به سخنان مولی‏ می‏نگریسته است ، و به همین جهت در انتخاب آنها این خصوصیت را در نظر گرفته است ، یعنی آن قسمت‏ها بیشتر نظرش را جلب می‏کرده است که از جنبه بلاغت برجستگی خاص داشته است ، و از این رو نام مجموعه منتخب‏ خویش را " نهج البلاغه " نهاده است ، و به همین جهت نیز اهمیتی به‏ ذکر ماخذ و مدارک نداده است ، فقط در موارد معدودی به تناسب خاصی نام‏ کتابی را می‏برد که آن خطبه یا نامه در آنجا آمده است .
در یک مجموعه تاریخی و یا حدیثی در درجه اول باید سند و مدرک مشخص‏ باشد وگرنه اعتبار ندارد ، ولی ارزش یک اثر ادبی در لطف و زیبایی و حلاوت و شیوائی آن است .
در عین حال نمی‏توان گفت که سید رضی از ارزش‏ تاریخی و سایر ارزشهای این اثر شریف غافل و تنها متوجه ارزش ادبی آن‏ بوده است .
خوشبختانه در عهدها و عصرهای متاخرتر افراد دیگری در پی گرد آوری اسناد و مدارک نهج البلاغه برآمده‏اند ، و شاید از همه مشروحتر و جامعتر کتابی است به نام نهج‏ السعاده فی مستدرک نهج البلاغه " که در حال حاضر بوسیله یکی از فضلای‏ متتبع و ارزشمند شیعه عراق به نام محمد باقر محمودی در حال تکوین است ، در این کتاب ذی قیمت مجموعه سخنان علی ( ع ) اعم از خطب ، اوامر ، کتب و رسائل ، وصایا ، ادعیه ، کلمات قصار جمع آوری شده است این کتاب‏ شامل نهج البلاغه فعلی و قسمت‏های علاوه‏ای است که سید رضی آنها را انتخاب‏ نکرده و یا در اختیارش نبوده است و ظاهرا جز قسمتی از کلمات قصار ، مدارک و ماخذ همه بدست آمده است .
تاکنون چهار جلد از این کتاب چاپ‏ و منتشر شده است .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود ارزش ادبی نهج البلاغه 23 ص

تحقیق درمورد وضع ادبی ایران در سه قرن اول هجری

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد وضع ادبی ایران در سه قرن اول هجری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word

 

 


قسمتی از محتوی متن ...

 

 

 

تعداد صفحات : 10 صفحه

وضع ادبی ایران در سه قرن اول هجری در سه قرن اول هجری همچنانکه ایران میدان نفوذ ادیانی از قبیل اسلام و کیش‌های زرتشتی و مانوی و عیسوی و غیره بود، بهمان نحو هم زبان‌های متعلق به هر یک از آنها یعنی عربی و پهلوی و سریانی و جز آن در ایران درج داشت بی‌آنکه یکی مزاحم دیگری باشد یعنی در همان حال که دسته‌یی از نویسندگان و گویندگان ایرانی در نثر و نظم عربی تحصیل مهارت و شدت می‌کردند، دسته‌یی هم با ادبیات سریانی و تألیف و یا ترجمه کتب با آن سرگرم بودند و گروهی دیگر تألیف کتابهایی را به زبان پهلوی دنبال می‌نمودند در همان حال هم ادبیات علی و ولایات ایران دنباله‌ی تکامل طبیعی خود را می‌پیمود و لهجه‌های محلی از طریق آمیزش با زبان عربی تفسیر و تحول می‌یافت و از میان آن برخی از لهجه‌ها مانند لهجه‌‌ی دری آماده‌ی آن می‌شد که دارای ادبیات وسیعی گردد و سرانجام هم چنانکه می‌دانیم در پایان این عهدست که زبان دری یعنی لهجة مشرق ایران بعنوان یک لهجه‌ی ادبی مستقل درآمد و تا روزگار، بعنوان زبان رسمی ادبی و سیاسی ایران باقی می‌ماند.
پس ادبیات ایران در سه قرن اول هجری باید از جهات مختلف بمورد مطالعه در آورد.
یعنی : 1) ادبیات پهلوی را از آنروی که بازماندة لهجة رسمی و دینی و ادبی دورة ساسانی بود و 2)‌ لهجات مختلف ایرانی و از آغاز فتوحات مسلمین تا آغاز ادبیات فارسی دری بدان سبب که حد فاصل میان ادب پهلوی و ادب دری بود و 3) ادبیات دری را از آنروی که زبان رسمی و سیاسی ایران در دوره‌ی اسلامی شهر ، 4)‌ ادبیات عربی یعنی زبان دفتر و نظم تازی را از آنروی که غالب نویسندگان و گویندگان آن در این دوره ایرانی نژاد بودند.
ادبیات پهلوی هنگام تسلط مسلمین بر ایران لهجه‌ی رسمی ادبی و سیاسی و دینی ایرانیان همان بود که به «پارسی میانه» یا «پهلوی ساسانی» مشهورست.
خلاف آنچه تصور می‌شود با غلبه‌ی عرب این لهجه، یا بهتر بگوئیم زبان رسمی یکباره از ایران بر نیفتاد (بلکه تا چند قرن در بعضی نواحی این نواحی این سرزمین رواج داشت و کتابها و کتیبه‌های بر نیفتاد بلکه تا چند قرن در بعضی نواحی این سرزمین رواج داشت و کتابها و کتیبه‌ها بدان نگارش یافت و بسیاری از آنچه با این لهجه‌ و بخط پهلوی در عهد ساسانیان نوشته و تألیف شده بود.
به عربی و پارسی دری درآمد که بعضی از آن‌ها هنور زهم درست است.
در میان زردتشتیان ایران که تا اواخر قرن چهارم هنوز در بسیاری از نواحی ایران به وفور دید می‌شدند، غیر از شکلهای اوستا همه کتابهای دیگر دینی یا تفسیر‌های اوستا به پهلوی بود و غالب این کتابها و تفسیر‌ها هم در سه قرن اول هجری تألیف شده وقتی تألیف بعضی از آنها بقصد مبارزه با دین اسلام یا آیین مسیح صورت گرفته است.
تا زیان هنگام تسلط بر ممالکت اسلامی، از آن جا که از رموز تشکیلاتی اطلاعاتی نداشتند ناگریز دیوان‌های محلی را با متصدیان آنها و زبان و دفاتری که متداول بود بر جای نهادند.
از آن جمله در عراق و ایران یعنی در قلمرو شاهنشاهی ساسانی عمال دیوان و خطر و زبان پهلوی را، همچنانکه بود نگاهی داشتند و این حال ادامه داشت تا عهد حکومت حجاج بن یوسف ثقفی که یکی از کاتبان ایرانی موسوم به صالح بن عبدالرحمن مفکر نقل دیوان از پهلوی چه عربی افتاد.
وی زیر دست زاد انفرخ صاحب دیوان کار می‌کرد و بعد از فوت استادش جای او را گرفت و با آنکه پسرزاد انفرخ یعنی مواذت با اندیشها و مخالفت می‌کرد فکر خود را عملی کرد.
گویند چون مرادشاه وانت که صاع از تصمیم‌ خود باز نمی‌گردد همچنانکه این اقلام در انفهرست نوشته ایرانیان حاضر شدند - صد هزار درهم بدو دهند تا از این کار اظهار عجز کند و او نپذیرفت – بدین ترتیب با خیانت طالمی صالح فام زبان و خط پهلوی از دیوان‌های همان عرب در ایران برافتاد – لیکن این واقعه مانع آن نشد که خط و زبان پهلوی در میان ایرانیان غیر مسلمان و مسلمان تا حدود قرن پنجم کم و بیش رائج باشد چنانکه در برخی نواحی ایران کتیبه‌های ابنیه را بخط پهلوی یا بخط کوفی و پهلوی هر دو می‌نوشتند مانند کتیبة‌ برج لاجیم نزیک زیراب در مازندران که از قرن پنجم هجری و یک خط آن پهلوی خط دیگر آن به عربی است.
این برج مقبرة کیا ابوالفوارس شهریار بن عباس بن شهریار بوده و در تاریخ 413 بنا شده است برج دیگری هم نزدیک برج ابراهیم است که ظاهراً در اوایل قرن پنجم بنا شده و کتبة‌ آن به بخط کوفی و پهلوی است.
3- نقل آثار پهلوی به عربی در سه قرن اول هجری بسیاری از کتابهای پهلوی که حاوی مطالب تاریخی و ا دبی و حکم و مواعظ و عهد وسائل علمی بود به عربی درآمد و از جمله‌ی مهم‌ترین آنهاست.
کلیه و دمنه – خداینامه که چند بار ترجمه و تهذیب شد و مهمترین مترجم آن عبدالله بن مقفع بود – داستان اسکندر – سندبادنامه – بختیار نامه – بلوهر و بوذاسف – کتاب صورت پادشاهان – کتاب سگیکان – آیین نامه – گاهنامه – داستان بهرام چوبین – داستان رستم و اسفندیار – داستان پیران ویسه – داستان دار اوبت رزین .
وضع دینی ایران در این عهد خاصه تا اواخر قرن چهارم ادیان قدیم یعنی دین زرتشتی و مانوی و فردکی و کیش نسطوری مسیحی و یهودی و شعب قدیم و جدید همه آنها در دور و نزدیک ایران از آذربایجان گرفته تا اقصی بداد ماوراء‌النهر و از فارس گرفته تا کناره‌‌های دریای طبرستان رواج داشت.
شمارة برخی از پیروان این کیشهای غیر اسلامی گاه در بعضی از شهرها و نواحی مثل فارس، ناحیه دیلم سرزمین نمور بسیار بود چنانکه بر شمار‌ة مسلمانان فزونی می‌گرفت و حتی شهرها و دیارهای تا پایان قرن چهارم داشتیم که هنوز اسلام بدانها راه نیافته و (دارالفکر ) بوده‌اند.
تا اواخر قرن چهارم ، یعنی تا هنگامی که حکومت‌های در دست ایرانیان بود به علت آزادی عقاید کسی از این «اهل ذمه» گزینه نبود علاقی زرد.
که آنرا «غیار »‌ می‌گفتند، بر جامة خود بروز دءا اما در بغداد از خلافت متوکل این بدعت نهاده شده و از اوایل قرن پنجم به بعد خاصه از دوران تسلط غلامان و قبایل ترک نژاد، که در تعصب مشهورند، این رسم غیر انسانی را در ایران هم معمول کردند.
در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم دنبالة تعلیمات این مشایخ ادامه داشت و مردان بزرگی از میان صوفیان در خراسان و دیگر نواحی ایران برخاستند که از همه نامرد‌تر اینانند! حسین بن منصور بیضا وی معروف به حلاج ناشر بزرگ اندیشة وحدت وجود در بغداد، ابوعبدالله محمد بن حفیف شیرازی (م 371 یا 391 هـ )‌ ابوالحسن علی بن جعفر خرقانی (م 425 هـ .
) ابوسعید بن ابی الخیر بیهقی (م 44 هـ)‌و عبدالرحمن نیشابوری (م 412 هـ)‌ صاحب کتاب طبقات الصوفیه به عربی که اندکی بعد از دو مورد استفاده خواجه عبدالله انصاری (م 481) در تألیفات کتاب طبقات الصوفیه وی به زبان فارسی قرار گرفت.
بر اثر خروج شعر و نثر پارسی دری که از محیط محدودی که در قرن چهارم داشت و رواج آن در عراق و آذربایجان و سایر نواحی، لغات و ترکیبات متعددی از لهجات محلی دیگر ایران وارد لهجة دری شد این امر وسیله قاطعی برای توسعة زبان پارسی دری گردید و لغات و ترکیبات و تغییرات تازه‌یی را که تا قرن پنجم سابقه نداشت در آن وارد کرد.
طبعاً بر اثر انتقال لهجه‌های دری از مشرق ایران به سایر نواحی بعضی از کلمات و لغات مشرق که در نواحی جدید معمول نبوده اندک اندک فراموش نشد بعد از حمله مغول و ویرانی ماوراء النهر و خراسان و انقطاع مردم ایران از آثار شاعران قرن چهارم و پنجم و خالی شدن نواحی شرقی از مراکز فعال ادبی این حال به شدت هویدا و آشکار شد و آمیزش دو زن افزون بر آن با مفردات و مرکبات عربی این آمیزش، سیر تدریجی از اوایل این دوره تا اواخر این عهد جریان داشت در آغاز از این دوره رسوخ لغات و کلمات عربی در زبان پارسی کمتر از اواسط این عهد و در اواسط این دور تا حداکثر از اواخر آن یعنی مقارن حمله‌ی مغول است.
از علل مهم این آمیزش نخست آن بوده است که در نتیجة تحصیل غالب شاعران و نویسندگان زمان در مدارس همه آنان با زبان و ادب عربی آشنایی نزدیک داشتند زیرا همچنانکه گفتیم در مدارس این عهد آموختن دو علم جایز و مجاز بود نخست عموم دینی و دوم عموم ادبی که به منزله مقدمه آن علوم شمرده می‌شد به همین علت است که در عهد مورد مطالعه ما غلاب فقها و محدثین از ادبیا نامی زمان در زبان عربی بودن‌اند این علت بزرگ آمیزش زبان پارسی با زبان عربی آن بود که یکی از شرایط بزرگ دبیری و شاعری چنانکه خواهیم دید در تمام قرون پنجم و ششم آشنایی شعرا با بسیاری از متون ادبی عرب و احیاة از حفظ داشتن قسمتی از آنها بوده است این امر وسیله‌ای برای آشنایی با زبان عربی و خو گیری با ترکیبات و تعبیرات و کلمات آن زبان و مجاز دانستن خود در کثرت استعمال آنها در آثار پارسی بوده است.
سوم آنکه زبان شعر از باب احتیاج شاعر به قطعات بیشتری در بیان افکار و مضامین وایراد توانی خود بخود استعمال مقدار کثیری از کلمات عربی مرا ایجاد می‌کرد .
چهارم بر اثر تقلید نویسندگان و متوسلان این زمان از نظر متوسلان زبان عربی مقداری از اصطلاحات و عبارات آنان مستقیماً به زبان پارسی راه جست و بسیاری از کلمات عربی را با خود به همراه پنجم هر چه عمر اسلام در ایران گذاشت نفوذ آن در نتیجه تأثیر همه‌ی متعلقات آن که زبان عربی یکی از آنهاست بیشتر شد در نتیجه‌ی این عوامل در زبان پارسی قرن پنجم و ششم بسیاری از کلمات و ترکیبات و تعبیرات غیر لازم و گاه نامأنوس عربی راه جست و اندک اندک پارسی را از حالتی که در آثار شاعران و نویسندگان قرن چهارم و اوایل قرن پنجم داشت بیرون برد و با احترام به عوامل دیگر باعث ایجاد موجه جدیدی از زبان پارسی گردید.
.
متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

 

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد وضع ادبی ایران در سه قرن اول هجری

نکات دستوری و آرایه های ادبی فارسی دهم

اختصاصی از یارا فایل نکات دستوری و آرایه های ادبی فارسی دهم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نکات دستوری و آرایه های ادبی فارسی دهم


نکات دستوری و آرایه های ادبی فارسی دهم

- نکات دستوری و آرایه های ادبی فارسی دهم.

- مشترک کلیه ی رشته های سال دهم.

- ویژه ی دانش آموزان و دبیران ادبیات.

- حجم: 419 کیلوبایت

- فرمت: pdf.zip

تعداد صفحات: 18 صفحه


دانلود با لینک مستقیم


نکات دستوری و آرایه های ادبی فارسی دهم